کد خبر: ۴۵۳۹۴۳
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار:
پروفسور همایون کاتوزیان:

مدرنیسم پهلوی تقلید میمون وار از غرب بود

پروفسورهمایون کاتوزیان گفت: در کتاب «اقتصاد سیاسی ایران» آنچه را در دوره پهلوی تجدد و مدرنیسم نامیده می‌شد، شبه‌مدرنیسم نامیدم و توضیح دادم که اگرچه گام‌های کوتاه و بلندی برای تغییر و تجدد برداشته شد اما بیشترشان بر مبنای کپی کردن صرف و «تقلید میمون‌وار» از غرب بود.
گروه دین و اندیشه: کنفرانس جامعه‌شناسی تاریخی، با محوریت بررسی و نقد آثار پروفسور همایون کاتوزیان توسط دیگر جامعه‌شناسان، از سوی گروه جامعه‌شناسی دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس و با همکاری انجمن جامعه‌شناسی ایران برگزار شد.
مدرنیسم پهلوی تقلید میمون وار از غرب بود
شبه مدرنیسم به جای مدرنیسم

به گزارش بولتن نیوز، به نقل از روزنامه خراسان، کاتوزیان در این کنفرانس، گفت: در کتاب «اقتصاد سیاسی ایران» در مطالعه تاریخ دوره پهلوی آنچه را تجدد و مدرنیسم نامیده می‌شد، شبه مدرنیسم نامیدم و توضیح دادم که اگرچه گام‌های کوتاه و بلندی برای تغییر و تجدد برداشته شد اما بیشترشان بر مبنای کپی‌کردن صرف یا تقلید میمون‌وار از غرب بود.

ناکارآمد بودن نخستین سیستم قضایی در ایران

وی افزود: تأسیس یک سیستم قضایی، کم و بیش عین فرانسه ،نشانه تجدد واقعی نبود، برای اینکه دست کم 85 درصد مردم ایران خواندن و نوشتن نمی‌دانستند و از آن سیستم پیچیده فرنگی چیزی سر در نمی‌آوردند، از نظر فرهنگی هم نسبت به آن بیگانه بودند و به دلیل تنگدستی به آن دسترسی نداشتند. تأسیس یک دادگستری جدید، لازم بود اما با سیستمی که این معایب را نداشته باشد و این تازه نسبتا یکی از بزرگ ترین و ارزشمندترین دستاوردهای شبه‌مدرنیسم بود.

 احداث راه آهن با تحمیل مالیات های سنگین بر مردم

کاتوزیان ادامه داد: احداث راه‌آهن با تحمیل مالیات‌های سنگین بر توده ملت در آن زمان به هیچ‌وجه از نظر اقتصادی کار درستی نبود، زیرا از 10 درصد ظرفیت آن هم استفاده نمی‌شد. به قول ابتهاج، در مازندران کارخانه حریربافی ورشکست شد چون کرم ابریشم به اندازه کافی نبود. بعد از اینکه سد کرخه را نیز ساختند، دریافتند که اگر آب در آن بریزند یکصد دهکده از بین خواهد رفت، پس آن را به عنوان بنای شبه‌مدرنیسم رها کردند.
مدرنیسم پهلوی تقلید میمون وار از غرب بود
پیامدهای استراتژی رانتی توسعه

این تاریخ‌نگار ادامه داد: آنچه می‌خواهم بگویم این است که آن نوع تجدد و از جمله به‌زور سر مردان کلاه فرنگی گذاشتن، شبه مدرنیسم و تقلیدی صرف بود. همچنین، به جای اینکه شیوه‌های متناسب با امکانات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران به کار رود ،در دوره محمدرضاپهلوی همچنان که گفتم استراتژی رانتی توسعه، توسعه اقتصادی بلندمدت ریشه‌دار و بادوامی را پایه‌گذاری نکرد. حال آنکه در همان دوره، کره‌جنوبی که یک جنگ خانمانسوز داخلی و خارجی را پشت سر گذاشته بود، بدون داشتن یک قطره نفت و نیزگاز یا هر موهبت آسمانی دیگر، در ظرف 20 سال صنعتی شد و اکنون ده‌ها سال است که کالاهای پیشرفته صنعتی و فناوری مدرن صادر می‌کند.

 سنخ شناسی نظریه استبداد

کاتوزیان با اشاره به نظریه استبداد گفت: چه شد که در ایران آن دوره، جامعه استبدادی پدید آمد؟ در ابتدا باید تاکید کنم که پاسخ به این سوال هرچه باشد کوچک ترین تاثیری در واقعیت و نتایج جامعه استبدادی ندارد. دیگر اینکه به این‌گونه سوال‌ها پاسخ علمی (یعنی پاسخ قابل اثبات و ابطال) نمی‌توان داد، اگرچه بدین معنا نیست که پاسخ‌هایی که ارایه می‌شود، الزاماً بی‌ارزش است و چیزی بر دانش ما نمی‌افزاید. پس از تاکید بر این دو نکته مهم باید بگویم که من در سال 1342 که با معضل انقلاب به اصطلاح سفید روبه‌رو شدم و حواسم معطوف به هدف اصلی انقلاب مشروطه یعنی امحای استبداد و استقرار قانون شد، روحم از تز استبدادشرقی خبر نداشت اما پس از مطالعه مستمر، به این تز برخوردم. بنابراین لازم بود که در پژوهش‌ها و نوشته‌هایم به آن  بپردازم. این بود که در فصل اول کتاب «اقتصاد سیاسی ایران» (و بعد به شیوه دقیق‌تر و مفصل‌تر در فصل اول کتاب «تضاد دولت و ملت») توضیح دادم که من با کل این تز موافق نیستم ولی می‌توان برای ریشه‌یابی استبداد در ایران چیزی از آن آموخت.
مدرنیسم پهلوی تقلید میمون وار از غرب بود
پلی به سوی تفسیر تاریخی

دکتر خانیکی نیز در ادامه این کنفرانس، طی سخنانی گفت:  مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران را در دوران معاصر نمی‌توان فارغ از مطالعات تاریخی توسعه واکاوی کرد. همایون کاتوزیان با نظریه استبداد ایرانی و پرداختن به ابعاد مختلف آن و نگاه به ایران از منظر جامعه‌شناسی تاریخی می‌کوشد مفهوم توسعه را با تمایز میان جامعه ایرانی و جامعه غربی بررسی کند و پلی به سوی تاریخ‌نگری و تفسیر تاریخی (و نه تاریخ‌نگاری روایتگرانه) بسازد. در این افق، وی با در نظر داشتن شرایط اقلیمی، مشکل انباشت نکردن درازمدت ثروت و سرمایه را که پایه توسعه است، به اتکای عوامل فرهنگی بررسی می‌کند.  وی افزود: او علل و عوامل شکل‌گیری حکومت خودسرانه و جامعه خودسر را در غیاب ساختاری مدنی در تاریخ ایران می‌شناساند. جمع‌بندی نهایی وی در قالب نظریه جامعه کوتاه‌مدت و تغییرات دوره‌ای، کوتاه‌مدت و به‌هم‌پیوسته تبیین می‌شود که بازتاب آن نیز با شاخص‌شدن دو مقوله استبداد و هرج و مرج توضیح داده می‌شود.

 اصطلاح «جامعه کلنگی»

این استاد دانشگاه ادامه داد: کاتوزیان برای تبیین سرشت کوتاه‌مدت جامعه ایران، اصطلاح «جامعه کلنگی» را به کار می‌گیرد. جامعه‌ای که در زمینه‌های مختلف با این خطر روبه‌روست که با کلنگ به جانش بیفتد، زیرا دوامی درازمدت در کار نیست. چنین جامعه‌‌ای در فاصله دو دوره کوتاه‌مدت از استبداد یا هرج و مرج، دگرگونی‌های اساسی را طی کرده است. خانیکی بیان کرد: کاتوزیان در نشان دادن کوتاه‌مدت بودن جامعه در طول تاریخ ایران ،نکات قابل تاملی را به بحث می‌گذارد؛ نکاتی که در تکوین نظریه استبداد تاریخی وی جای می‌گیرد.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۳
غیر قابل انتشار: ۱
روشنفکر
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۳۰ - ۱۳۹۵/۱۲/۰۸
14
2
پهلوی کوته فکر امل عقب افتاه سنت گرا ول کنید حالا را بچسب که همه جهان دوست داشتند جای ایرانیان باشند
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۳۱ - ۱۳۹۵/۱۲/۰۸
3
3
در غرب تحصیل می کنند و سپس !!!!
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین