طنز سخیف منافقین در پی موفقیت فیلمی که جنایت آنها را به نمایش می‌کشد

گروه فرهنگ و هنر: اخیرا و پس از جشنواره فیلم فجر و اکران فیلم ماجرای نیمروز در جشنواره، واکنش های گوناگونی را شاهد بودیم. از سوی عده ای فیلم تکریم و تشویق شد و عوامل آن بسیار مورد توجه قرار گرفتند. از سوی دیگر عده ای معلوم الحال، هم چون صادق زیباکلام ناجوانمردانه به این فیلم تاختند که دروغ است و منافقین تا این اندازه بد نبودند و نیروهای انقلابی نیز بد بودند و از این موارد. به نظرات عجیب و غریب و اخیرا شدیدا اپوزوسیونی و ضد انقلابی زیباکلام فعلا کاری نداریم زیرا موضوع اصلی یک اظهار نظر و واکنش دیگر است. منافقین در شبکه های فارسی زبان ضد انقلابی که در آن ها فعالیت دارند، با ساخت برنامه ای مثلا طنز فیلم ماجرای نیمروز را مورد حمله قرار داده اند.
به گزارش بولتن نیوز، سخنان زیباکلام و‌ حجاب دختر سید محمود رضوی و تولیدکنندگان فیلم و باقی مواردی این چنینی در این برنامه طرح می شوند. در واقع با سخنانی که در این برنامه مثلا طنز زده می شود، مشخص است که مهدویان و رضوی جای درستی را هدف قرار داده اند و نقطه زنی کرده اند در اصطلاح. زیرا تنها واقعیت می توانست این ها را تا این اندازه خشمگین کند که نتوانند سکوت کنند و برای هجمه علیه ماجرای نیمروز دست به کار شوند.

قاعدتا این واکنش قابل انتطار بود اما کسانی که خوراک به ایشان می دهند مانند صادق زیباکلام را باید چه کرد. افرادی که ادعای همه چیزدانی و فهمیدگی و دانشمندی در همه علوم را دارند و اتفاقا حتی علم رشته تخصصی خود را ندارند اما به خود اجازه می دهند که هرگونه اظهار نظری در همه زمینه ها داشته باشند. این تصور خود علامه پنداری ایشان و حضور هر روزه در مطبوعات و خبرها تنها برای ادامه حیات سیاسی و بزرگ نمایی خود، باعث می شود که نظرات گهربار امثال ایشان بشود خوراک منافقین. منافقینی که تمام تفکرات و رویه عملی شان مشخص است و فجایع و ترورهایشان معروف.
منافقین خود به خوبی می دانند که چه کرده اند و فیلمی مانند ماجرای نیمروز واقعیت شان را نمایش می دهد که چنین واکنشی را از این ها می بینیم. واکنشی شتاب زده و از روی استیصال که تنها نمایان گر پوسیدگی ایدئولوژیک و نخ نمایی رویه ایشان است. رویه ای آن قدر واضح که حتی دیگر نمی توانند در مقابل هجمه ها ایستادگی کنند و در جواب چنین آثاری تنها مسخره کردن و نمک ریختن آن هم از نوع مصنوعی به کارشان می آید. چون چیزی برای دفاع ندارند. چون نمی توانند بگویند که فیلم دروغ است و واقعیت این است که ما می گوییم. چون غیر وحشی گری و آدم کشی کاری انجام نداده اند و پرونده سراسر تیره و تاری دارند.

به حدی تیره و تار که دفاعی اصولی از خود ندارند و تنها می توانند به حواشی بپردازند و مسخره نمایند. آن هم با استفاده از سخنان اندیشمندان و فیلسوفانی!!! هم چون صادق زیباکلام!!!!!! که در و گهر های فراوانی بر زبانشان جاری می شود و خوراک یک ساله منافقین را فراهم می کنند. قطعا ضد انقلاب و منافقین از حضور امثال زیباکلام در ایران خوشحال هستند که می توانند همواره سوژه های خود را از دهان مبارک ایشان بشنوند و انتخاب کنند. به زیباکلام و امثالهم توصیه می شود که بیش از صحبت کردن، فکر کنند و بشنوند و سکوت کنند. نتیجه عمل نکردن به سخن بزرگانی که مردم را به سکوت فرا خوانده اند می شود آقای صادق زیباکلام که هر روز در سایت های خبری و روزنامه ها حضور دارند و خوراک سازی میکنند برای اجانب.

منافقین با ریز و درشت هایشان بی شک نقاطی قابل بررسی و بسیار بیشتر از یک یا دو فیلم دارند و اگر همتی وجود داشته باشد تا به این امور پرداخته شود، شاهد تولید آثاری خواهیم بود که بیش از ماجرای نیمروز موجب خشم منافقین بشود. خشمی که بی شک از مسخره کردن و برنامه ساختن فراتر خواهد رفت و احتمالا یک عمل وحشیانه دیگر را در پی خواهد دلشت. این واکنشی است که به محض شنیدن اسم منافقین به ذهن خطور می کند و حقیقت و ماهیت این ها نیز جز این نیست. و عجیب تر از همه این مسائل نوع واکنش منافقین بود به ماجرای نیمروز زیرا نشان از ناتوانی ایشان دارد در برخورد با مخالفین خود. و نشان می دهد که دیگر توانایی لازم را ندارند که وحشیانه مردم را به خاک و خون بکشند و جز اسمی و مشتی نیروی به دردنخور دیگر چیزی برایشان باقی نمانده است. این واکنش را می توان میخی بر تابوت منافقین دانست و اعلام این که ما تمام شده ایم.