کد خبر: ۴۳۷۴۹
تعداد نظرات: ۱۰ نظر
تاریخ انتشار:
نگاهی به زندگی عبدالله زبیر حاکم ظالم مکه

منافقی که خون پیامبر را نوشید

عبد الله بن زبير شخصيتي است كه براي بسياري از ما ناشناخته بود و در سريال تلويزيوني مختار نامه تا حدودي معرفي شد . و سؤالات زيادي را در اذهان برانگيخت تا جايي كه بعضي از علماي اهل سنت ديدن اين سريال را حرام اعلام كردند . و معرفي شخصيت منفي نواده خليفه براي ايشان بس سنگين آمده است .

بولتن نیوز : عبد الله بن زبير شخصيتي است كه براي بسياري از ما ناشناخته بود و در سريال تلويزيوني مختار نامه تا حدودي معرفي شد . و سؤالات زيادي را در اذهان برانگيخت تا جايي كه بعضي از علماي اهل سنت ديدن اين سريال را حرام اعلام كردند . و معرفي شخصيت منفي نواده خليفه براي ايشان بس سنگين آمده است .

در مورد شخصيت وي و شرح احوالش روايات زيادي در منابع شيعه و سني با سند صحيح آمده است كه به بررسي چند روايت از فريقين براي روشنتر شدن ابعاد شخصيت عبدالله بن زبير مي پردازيم .

1-
تولد عبدالله بن زبير از متعه (با سند معتبر):
ابو جعفر طحاوى، دانشمند شهير و نامدار اهل سنت در كتاب شرح معانى الآثار مى‌نويسد:
حدثنا صَالِحُ بن عبد الرحمن قال ثنا سَعِيدُ بن مَنْصُورٍ قال ثنا هِشَامٌ قال أخبرنا أبو بِشْرٍ عن سَعِيدِ بن جُبَيرٍ قال سَمِعْت عَبْدَ اللَّهِ بن الزُّبَيرِ يخْطُبُ و هو يعَرِّضُ بِابْنِ عَبَّاسٍ يعِيبُ عليه قَوْلَهُ في الْمُتْعَةِ فقال بن عَبَّاسٍ يسْأَلُ أُمَّهُ إنْ كان صَادِقًا فَسَأَلَهَا فقالت صَدَقَ بن عَبَّاسٍ قد كان ذلك فقال بن عَبَّاسٍ رضي الله عنهما لو شِئْت لَسَمَّيت رِجَالًا من قُرَيشٍ وُلِدُوا فيها
از عبدالله بن زبير شنيدم كه سخنرانى مى‌كرد و به ابن عباس كنايه مى‌زد، و نظر او را در مورد متعه، بر او عيب مى‌گرفت .
ابن عباس گفت: اگر راست مى‌گويد از مادرش بپرسد!! او نيز از مادرش پرسيد؛ مادرش (اسماء دختر ابوبكر) گفت: ابن عباس راست مى‌گويد، چنين است!


ابن عباس نيز گفت: اگر بخواهم، نام مردانى از قريش را مى‌برم كه همگى از متعه به دنيا آمده‌اند.
(
الطحاوي الحنفي، ابوجعفر أحمد بن محمد بن سلامة (متوفاى321هـ)، شرح معاني الآثار، ج3، ص24، تحقيق: محمد زهري النجار، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1399م) اين روايت از نظر سندى اشكالى ندارد و طبق مبناى بزرگان علم رجال اهل سنت، معتبر است.
اين نكته در مقابل وهابيون كه متعه را دقيقا زنا و ناشى از بى‌غيرتى مى‌دانند، نكته جالب توجهى است كه ازدواج زبير با اسماء دختر خليفه اول، از متعه بوده و عبدالله بن زبير نيز ثمره همين ازدواج بوده است! و حتي طبق اين مدارك او نخستين فرزندى است كه بعد از اسلام از ازدواج موقت به دنيا آمد!
نادانى است كه نادان ديگرى پيدا نكرده كه با او همراهى كند! اين را حسن بن على (عليهماالسلام)‌در مورد عمرو و عبد الله بن زبير گفته است!

2-
هشدار رسول خدا(ص) به عبدالله بن زبير: "واي بر مردم از دست تو ":
حدثنا محمد بن المثنى انا موسى بن إسماعيل نا هنيد بن القاسم قال سمعت عامر بن عبد الله بن الزبير أن أباه حدثه أنه أتي النبي صلى الله عليه وسلم وهو يحتجم فلما فرغ قال يا عبد الله اذهب بهذا الدم فأهرقه حتى لا يراه أحد فلما برز عن النبي صلى الله عليه وسلم عمد إلى الدم فشربه فقال يا عبد الله ما صنعت قال جعلته في أخفى مكان ظننت أنه يخفى على الناس قال لعلك شربته قال نعم قال ولم شربت الدم ويل للناس منك وويل لك من الناس
روزى عبد الله بن زبير به نزد رسول خدا (ص) آمد در حالى‌كه آن حضرت مشغول حجامت بودند، وقتى كه حجامت تمام شد، به عبد الله فرمودند برو و اين خون را جايى بريز كه كسى نبيند، وقتى كه از نزد رسول خدا (ص) بيرون رفت، خون را نوشيد!
پيغمبر (ص) به او فرمودند: اى عبد الله! چه كردى ؟ گفت: آن را در پنهان‌ترين جا از مردم گذاشتم!
آن حضرت فرمودند: نكند آن را نوشيده‌اى ؟ گفت: آري!
آن حضرت فرمودند: چرا خون را نوشيدي؟ واى بر مردم از دست تو! و واى بر تو از دست مردم!
(
الشيباني، أحمد بن عمرو بن الضحاك ابوبكر (متوفاى 287هـ)، الآحاد والمثاني، ج1، ص414، تحقيق: د. باسم فيصل أحمد الجوابرة، ناشر:دار الراية - الرياض، الطبعة: الأولى، 1411 - 1991م.)
جالب اينجاست كه اهل سنت وي را از اصحاب عادل پيامبر مي دانند كه هيچ نيازي به بررسي در مورد شخصيت وي نيست و به همين جهت، رو شدن شخصيت وي برايشان سنگين است. سند روايت طبق مبانى اهل سنت معتبر است .
3-
پيش بيني رسول خدا (ص) در مورد الحاد وي در حرم!
يكى از پيش‌گويى‌هاى رسول خدا (ص) كه در كتب اهل سنت، با سند معتبر آمده است، پيشگويى كشتارى است كه در مكه رخ مى دهد؛ ايشان فرموده‌اند شخصى از قريش به نام عبد الله در مكه كشتار مى‌كند و خود او نيز در مكه كشته مى‌شود، گناهان او، برابر گناه جن و انس است، و عذاب او نيمى از عذابى است كه بر كل جهنميان وارد مى‌شود! كه تمام خصوصياتى كه در مورد اين شخص در روايات اهل سنت آمده است، تنها بر عبد الله بن زبير تطبيق مى‌كند و حتى تعدادى از صحابه از جمله عثمان نيز اين روايت را بر او تطبيق كرده‌اند:

احمد بن حنبل در مسند خويش چنين روايت مى‌كند كه:
حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أبي ثنا إِسْمَاعِيلُ بن أَبَانَ الوَرَّاقُ ثنا يعْقُوبُ عن جَعْفَرِ بن أبي الْمُغِيرَةِ عَنِ بن أَبْزَى عن عُثْمَانَ بن عَفَّانَ قال قال له عبد اللَّهِ بن الزُّبَيرِ حين حُصِرَ ان عندي نَجَائِبَ قد أَعْدَدْتُهَا لك فَهَلْ لك ان تَحَوَّلَ إلى مَكةَ فَيأْتِيك من أَرَادَ أَنْ يأْتِيك قال لاَ إني سمعت رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يقول يلْحِدُ بِمَكةَ كبْشٌ من قُرَيشٍ اسْمُهُ عبد اللَّهِ عليه مِثْلُ نِصْفِ أَوْزَارِ الناس.
وقتى كه عثمان محاصره شده بود، عبد الله بن زبير به او گفت: من چند اسب تندرو دارم كه آنها را براى تو آماده كرده‌ام! آيا نمى‌خواهى به مكه بروى و كسانى كه مى‌خواهند با تو باشند، به نزد تو بيايند ؟
عثمان گفت: خير! من از رسول خدا (ص) شنيدم كه فرمود: قوچى در مكه الحاد مى‌كند كه اسم او عبد الله است و بر او نصف عذاب مردم است!
(
الشيباني، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاى241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج1، ص64 ش 461، ناشر: مؤسسة قرطبة - مصر.)
گفتني است كه بسياري از علماي اهل سنت تمام تلاش خود را در خدشه وارد كردن به اين روايت كرده اند ولي ناكام مانده اند چرا كه بر طبق اصول خود ايشان و اصول علوم الحديث و رجال اين روايت سندش معتبر است.
و در مورد اينكه منظور پيامبر از اين عبد الله چه كسي ميتواند باشد نزد اهل سنت اختلاف است كه با دقت در روايت و بررسي تاريخ مشخص ميشود تمام اين خصوصيات در عبد الله بن زبير بود و نه ديگران.
اين نكته در مقابل وهابيون كه متعه را دقيقا زنا و ناشى از بى‌غيرتى مى‌دانند، نكته جالب توجهى است كه ازدواج زبير، با اسماء دختر خليفه اول، از متعه بوده و عبد الله بن زبير نيز ثمره همين ازدواج بوده است! و حتي طبق اين مدارك او نخستين فرزندى است كه بعد از اسلام از ازدواج موقت به دنيا آمد!

4-
پيشگويي سلمان فارسي در مورد وي:
مقدس‌ترين خانه، در نزد مسلمانان، كعبه است، اما طبق روايات اهل سنت، اين خانه، به دست عبد الله بن زبير به آتش كشيده شده است!

ابن عساكر دمشقى در كتاب تاريخ مدينه دمشقى مى‌نويسد:
أخبرنا أبومحمد عبدان بن زرين بن المقرئ نا نصر بن إبراهيم المقدسي أنا عبد الوهاب بن الحسين الغزال أنا الحسين بن محمد بن عبيد العسكري نا محمد بن عثمان بن أبي شيبة نا وكيع نا سفيان عن سلمة بن كهيل عن أبي صادق عن حنش الكناني عن عليم الكندي عن سلمان الفارسي قال ليحرقن هذا البيت على يدي رجل من آل الزبير .
سلمان فارسى گفت: قطعا اين خانه (كعبه) به دست يكى از آل زبير به آتش كشيده خواهد شد!
(
ابن عساكر الدمشقي الشافعي، أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله (متوفاى571هـ)، تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل، ج28، ص221، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري، ناشر: دار الفكر - بيروت - 1995.) در نزد اهل سنت سلمان صحابي و جزو ثقات است و سند اين روايت معتبر است.

5-
حضرت علي(عليه السلام) او را ابن سوء مي‌داند:
يكى از نكاتى كه در روايات اهل سنت، راجع به عبد الله بن زبير جلب توجه مى‌كند، اين است كه اميرمومنان على عليه الصلاة والسلام، او را "ابن سوء " مى‌دانند!

طبرى اين روايت را با سند معتبر نقل مى‌كند كه حضرت فرمودند:
ما حدثنيه أحمد بن زهير قال حدثنا أبي أبو خيثمة قال حدثنا وهب بن جرير بن حازم قال سمعت أبي قال سمعت يونس بن يزيد الأيلي عن الزهري في قصة ذكرها من خبر علي وطلحة والزبير وعائشة في مسيرهم الذي نحن في ذكره في هذا الموضع قال ... لما وقف علي وأصحاب الجمل؛ خرج علي على فرسه فدعا الزبير فتواقفا فقال له علي: ما جاء بك ؟ قال: جاء بي أني لا أراك لهذا الأمر أهلاً ولا أولى به منا. فقال علي: لست أهلاً لها بعد عثمان ؟ قد كنا نعدك من بني عبد المطلب حتى نشأ ابنك ابن السوء ففرق بيننا وبينك ...
وقتى على و اصحاب جمل ايستادند على سوار بر اسب شده و زبير را خواست، وقتى هر دو به هم نزديك شدند، على به او گفت: چه چيزى تو را به اينجا آورد ؟ گفت:
من به اين علت به اينجا آمدم كه تو را شايسته اين كار نمى‌دانم و تو را از خود اولاى به خلافت نمى‌دانم!
حضرت فرمودند: آيا بعد از مرگ عثمان من شايستگى خلافت ندارم ؟ ما تو را از بنى عبد المطلب مى‌دانستيم، تا اينكه پسر تو، پسر ناشايست تو بزرگ شد، و بين ما و تو فاصله انداخت .
(
الطبري، أبو جعفر محمد بن جرير بن يزيد بن كثير بن غالب (متوفاى310)، تاريخ الطبري، ج3، ص41، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت.
البلاذري، أحمد بن يحيي بن جابر (متوفاى279هـ)، أنساب الأشراف، ج1، ص314، طبق برنامه الجامع الكبير.
ابن أثير الجزري، عز الدين بن الأثير أبي الحسن علي بن محمد (متوفاى630هـ) الكامل في التاريخ، ج3، ص128، تحقيق عبد الله القاضي، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة الثانية، 1415هـ.)

6 -
عامل حضور زبير و عايشه در جنگ جمل :
يكى از مسببين اصلى شروع جنگ جمل، زبير بن عوام بود؛ كه قبل از شروع جنگ، با مناظره‌اى كه اميرمومنان على عليه السلام با او داشتند، از جنگ منصرف شد. اما عبد الله بن زبير، پسرش حتي پدر خود را فريب داد! و او را مجبور كرد كه به جنگ بيايد!

همچنين آمده است كه عبد الله بن زبير، عائشه را نيز كه از ميانه راه منصرف شده بود، متقاعد كرد كه به راه ادامه دهد! و در صورتى كه زبير و عائشه اين جنگ را ترك مى‌كردند، قطعا ديگر كسى براى مقابله با آن حضرت نمى‌آمد! چون زبير و عائشه دو ركن اصلى شروع جنگ بر ضد حضرت بودند! و ديگر اين همه كشته بر مسلمانان تحميل نمى‌شد.
يعنى عبد الله بن زبير، خود يك‌تنه، بار شروع جنگ جمل و حضور پدرش و عائشه را بر دوش مى‌كشد .
يكى از مسببين اصلى شروع جنگ جمل، زبير بن عوام بود؛ كه قبل از شروع جنگ، با مناظره‌اى كه اميرمومنان على عليه السلام با او داشتند، از جنگ منصرف شد. اما عبد الله بن زبير، پسرش حتي پدر خود را فريب داد! و او را مجبور كرد كه به جنگ بيايد!

7-
نخستين كسي كه در اسلام شهادت دروغ داد:
اين روايت، در مسند احمد، سنن ترمذى و سنن ابن ماجه آمده است كه رسول خدا (ص) فرمودند "شهادت دروغ، با شرك به خداوند با هم برابر هستند! ":حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أبي ثنا مَرْوَانُ الفزاري ثنا سُفْيانُ بن زِيادٍ عن فَاتِكِ بن فَضَالَةَ عن ايمن بن خُرَيمٍ قال قام رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم خَطِيباً فقال يا أَيهَا الناس عَدَلَتْ شَهَادَةُ الزُّورِ اشراكا بِاللَّهِ ثَلاَثاً ثُمَّ قال اجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ

رسول خدا (ص) فرمودند: شهادت دروغ، با شرك به خدا برابر است! سپس به اين آيه استدلال كردند كه "اجتنبوا الرجس من الاوثان واجتنبوا قول الزور " (مسند أحمد بن حنبل ج4، ص233 ش 18073، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني الوفاة: 241، دار النشر: مؤسسة قرطبة - مصر- سنن أبي داود ج3، ص305 ش 359، اسم المؤلف: سليمان بن الأشعث أبو داود السجستاني الأزدي الوفاة: 275، دار النشر: دار الفكر - -، تحقيق: محمد محيي الدين عبد الحميد داود

عبد الله بن زبير

السجستاني الأزدي الوفاة: 275، دار النشر: دار الفكر - -، تحقيق: محمد محيي الدين عبد الحميد سنن ابن ماجه ج2، ص794 ش 237، اسم المؤلف: محمد بن يزيد أبو عبدالله القزويني الوفاة: 275، دار النشر: دار الفكر - بيروت-، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي )


8-
امام حسن عليه السلام او را نادان مي ‌داند:
سفيه لم يجد مسافها قاله الحسن بن علي رضي الله عنهما فى عمرو وفي عبد الله بن الزبير

نادانى است كه نادان ديگرى پيدا نكرده كه با او همراهى كند! اين را حسن بن على (عليهما السلام) ‌در مورد عمرو و عبد الله بن زبير گفته است!

(
الزمخشري الخوارزمي، ابوالقاسم محمود بن عمرو بن أحمد جار الله (متوفاى538هـ)، المستقصى في أمثال العرب، ج2، ص118، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الثانية، 1987م .)

9-
عبد الله بن زبير، درود بر رسول خدا (ص) و صلوات را ترك كرد! با چهار متن)

يكى از كارهايى كه در روايات، از آن مذمت فراوان شده است، ترك درود بر رسول خدا (ص) است! البانى وهابى، روايت ذيل روايت را نقل كرده و سند آن را صحيح مى‌داند كه:
ما اجتمع قوم ثم تفرقوا عن غير ذكر الله و صلاة على النبي صلى الله عليه و سلم إلا قاموا عن أنتن من جيفة.

هيچ قومى جمع نشدند و سپس بدون ذكر خدا و درود بر رسول خدا (ص) پراكنده شدند، مگر آنكه موقع بيرون رفتن، بوى آنها بدتر از بوى مردار است!

عمل اليوم والليلة ج1، ص164 ش 58، اسم المؤلف: أحمد بن شعيب بن علي النسائي أبو عبد الرحمن الوفاة: 303، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بيروت - 1406، الطبعة: الثانية، تحقيق: د. فاروق حمادة

با اين همه مى‌بينيم كه به اقرار علماى اهل سنت، عبد الله بن زبير، به خاطر دشمنى با اهل بيت رسول خدا (ص) درود بر آن حضرت را ترك كرده است!

وي با خاندان پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله دشمني زيادي داشت و در تاريخ موارد اعمال پست اين شخص در حق اهل بيت پيامبر وارد شده است مثل : دشنام دادن به امام علي عليه السلام توهين و تحقير بني هاشم وي با بي شرمي ايشان را در مكه زنداني كرد و مي خواست به آتش بكشاندشان .

وي ابن عباس و محمد بن حنفيه را تبعيد كرد و بسيار بخيل و مال اندوز بود .

در طول تاريخ افرادي اين چنين پست و بي ارزش امامان معصوم ما را در تنگنا قرار مي دادند و مردم را محروم از بركت وجودشان نگه ميداشتند تا به هواهاي نفساني خود شهوات قدرت طلبيشان برسند .

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱۰
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۲
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۰:۲۰ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۶
8
3
اولين بار بود كه به سايت بولتن سر زدم و اخرين بار هم هست!
در كشور عزيزمون ايران بيش از 15 ميليون اهل سنت زندگي ميكنند ولي سايت هاي امثال شما به جاي اينكه تشويق به وحدت كنند دارند به اعتقادات اهل سنت توهين ميكنند يا اينكار ها بلاخره ايران رو به يه جنگ داخلي ميكشين!! همون چيزي كه دشمنان مشتركمون ميخوان
مطمئن باشين كه فقط در كتاب الكافي ده ها مورد حديث به نفع اهل سنت هست البته هيچ يك از اينا دليل اثبات شيعه يا اهل سنت نيست، همه كتاب ها امكان داره كه در طول تاريخ دستخوش تغيير بشن به جز قرآن.
اميدوارم در ايران احترام به مذاهب و اقليت ها رعايت بشه تا الگويي براي همه بشه
ممنون، لطفا نظرمو بذارين
پاسخ ها
lk
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۲۰:۲۰ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۶
سلام
دوست عزیز ضمن تایید این عبارت "که باید به تمام مذاهب و ادیان الهی احترام گذاشت " لطفا یک نمونه از احادیث که به نفع برادران پاک و گرامی وهموطن و غیور اهل سنت باشد قید بفرمایید
ضمنا همه ی مذاهب و اقليت ها قابل احترام نیستند. مانند: گروه جندالشیطان یا مذهب سلفی تندرو و جنایتکار وهابی یا بهاییها یا صهیونیستها
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۸:۳۰ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۷
1
0
بسیاری از باورها و رفتارهای بر پایه شریعت ما وابسته به موضع ما در قبال مسائل مهم تاریخی است و این در جای خود اثبات شده است؛ از این رو از مباحثه علمی و دور از تعصب و هوچی گری و توهین اجتنابی نیست و مطمئنا حقیقت جویی هیچ گاه به نزاع منجر نمی شود البته مادام که با توهین و بد اخلاقی توأم نشود.
اگر ما بخواهیم هر حدیثی که باب میلمان نیست, متهم به تحریف کنیم دیگر باید لائیک شویم و یاشریعتی از خود بسازیم زیرا هر کتابی که مثال بزنیم و هر حدیثی که مطرح کنیم- جز احادیث متواتر که چه بسا به انگشتان دو دست نرسد- ممکن است مورد خدشه قرار گیرد؛ بنابراین راهی جز رجوع به قواعد حدیث شناسی و بررسی از منظر علمی نیست.
علي
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۵۰ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۷
1
5
يكي از تفاوتهاي اصلي شيعه و سني اينه كه برادران اهل سنت اشخاص رو معيار حق قرار ميدهند و اگر در زندگي كسي كه براي او احترام قائل اند اشتباهي وجود داشته باشه اون رو توجيه ميكنند و تلاش ميكنند كه ثابت كنند اون اشتباه نبوده ولي نظر شيعه اين نيست شيعيان حق رو معيار سنجش اشخاص ميدونند هركس اشتباهي در زندگيش داشته باشه به اندازه همون اشتباه توبيخ ميشه .ما معتقديم هيچكس بجز پيامبر و اهل بيتش معصوم و مصون از اشتباه نيست احترام اشخاص در نزد ما به اندازه تبعيت اونها از حق است هركس كه از حق عدول كنه ديگه احترامي براي ما نداره اين يك تفاوت عمده برادران اهل سنت و شيعيان است
علي
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۵۱ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۷
1
4
يكي از تفاوتهاي اصلي شيعه و سني اينه كه برادران اهل سنت اشخاص رو معيار حق قرار ميدهند و اگر در زندگي كسي كه براي او احترام قائل اند اشتباهي وجود داشته باشه اون رو توجيه ميكنند و تلاش ميكنند كه ثابت كنند اون اشتباه نبوده ولي نظر شيعه اين نيست شيعيان حق رو معيار سنجش اشخاص ميدونند هركس اشتباهي در زندگيش داشته باشه به اندازه همون اشتباه توبيخ ميشه .ما معتقديم هيچكس بجز پيامبر و اهل بيتش معصوم و مصون از اشتباه نيست احترام اشخاص در نزد ما به اندازه تبعيت اونها از حق است هركس كه از حق عدول كنه ديگه احترامي براي ما نداره اين يك تفاوت عمده برادران اهل سنت و شيعيان است
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۸:۲۱ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۷
4
0
از کاه کهنه چيزی حاصل نميشود جز نفاق و تفرقه، با اهانت و روايت متناقض چيزی ثابت نميشود، شمشير زبير و سياست زبير اين روز ها کارايی ندارد، مردم را بيش از اين به نفاق نکشانيد
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۱:۴۰ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۸
1
0
برادر ناشناس اولی حقیقت تلخه ولی باید قبول کنید.
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۸:۵۳ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۹
2
2
کیف کردم از سایت مزخرفتون با یه سری روایتهای الکی میخواین 1400سال عقیده اهل سنت رو زیر پا بذارین
اگه حقیقت تلخه برای همه تلخه
پس از آن که مسلمانان به مدینه هجرت نمودند مدتی بود که در خانه‌های مسلمانان فرزندی به دنیا نمی‌آمد، یهودیان مدینه از این امر خوشحال شده می‌گفتند که مسلمانان عقیم شده اند. مسلمانان از این طعنه یهودیان بسیار ناراحت بودند تا اینکه با تولد حضرت عبدالله بن زبیر ـ که اولین مولود مسلمان در مدینه بودـ از فرط خوشحالی ندای الله اکبر در خانه مسلمانان طنین انداز شد و یهودیان و بدخواهان شرمنده و رسوا شدند.حضرت عبدالله بن زبیر هشت سال و چهار ماه از حیات مبارک پیامبر اسلام صلّی‌الله‌علیه‌وسلّم‌ را دریافت. او همواره به منزل آنحضرت صلّی‌الله‌علیه‌وسلّم‌ نزد خاله‌اش ام المؤمنین سیدتنا عائشة صدّیقه رضی‌الله‌عنها می‌رفت. بدین‌ترتیب در خانه نبوت و خانه صدّیق اکبر رشد و تربیت ‌یافت. پدرش او را در سن هفت یا هشت سالگی برای بیعت به محضر رسول الله صلّی‌الله‌علیه‌وسلّم‌ آورد. پیامبر اکرم وقتی او را دیدند، تبسّم کردند و از او بیعت گرفتند.
میدونم باز قبول نمیکنین چون تاریخ رو افراد مینویسند
اما قرآن رو چی؟توقرآن خداازمهاجرین و انصارراضی شد اما شما راضی نمیشید!!!!!!!!!!فکر کنم رضایت خدا کافیه برای اونا
درپناه خداباشید
پاسخ ها
ناشناس
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۸:۵۳ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۹
روایت های شیعه الکی است اما مزخرفات شما و جانب داری از دزدان خلافت و عوامل فساد در اسلام مزخرف نیست؟
کیست که نداند سه خلیفه اول شما به زور شمشیر و دروغ خلافت را از بزرگ مرد اسلام قصب کردند!
لعنت خدا برا عبدا... ابن زیبیر و دیگر جرسومه های فساد در اسلام...
ناشناس
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۸:۵۳ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۹
دمت گرم...
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین