باورنکردنی است که خانه امام چقدرکوچک است. پیکرآقای هاشمی راغسل داده ودرایوان نهادهاند. فاطمه خانم بالای سرپدر قرآن میخواند. ناگهان چه خلوت شد ...
گروه سیاسی: حسین دهباشی، نویسنده، مستندساز و تاریخ پژوه که قرار بود در سال 92 فیلم تبلیغاتی آیت الله هاشمی رفسنجانی را بسازد، در شبکه اجتماعی تویتر، از آخرین ساعات پیش از دفن آیت الله هاشمی رفسنجانی، یکسری وقایع نگاری دارد که به نظر می رسد خواندن آنها در این مقطع خالی از لطف نباشد.
به گزارش بولتن نیوز، در ادامه، مهمترین این نوشته های کوتاه را با هم مرور می کنیم.
باورنکردنی است که خانه امام چقدرکوچک است. پیکرآقای هاشمی راغسل داده ودرایوان نهادهاند. فاطمه خانم بالای سرپدر قرآن میخواند. ناگهان چه خلوت شد ...
آقای روحانی آمدند بیمارستان. چقدر گریه کردند. حسین آقای فریدون هم. آقای ناطق اما زار میزدند. آقا مهدی از زندان آمد وروی تابوت پدر از حال رفت ...
حرم حضرت معصومه؟ یاحرم امام رضا؟ یا در کنار مدفن استادشان، امام؟ هنوز معلوم نیست. من اگر بودم میگفتم نجفِ اشرف. آقای سیستانی نماز ایشان را بخوانند!
سال ۹۲، نخست مشاور و مستندساز انتخاباتی آقای هاشمی بودم، تاموقع رد صلاحیت که خواستند به دیگری کمک کنم. امشب داوطلب شدم. برای آخرین بار. مبهوتم!
آقای علی عسگری (رئیس صداوسیما) هم آمد. فاطمه خانم به فغان آمد که بابا همیشه میگفت تو آدم خوبی هستی. اما همین شماها او را دق دادید!
عذر تک و توکی که ماندهاند را هم محترمانه خواستهاند. گویا مهمان مهمی در راه است. انگار خلوتی دارند رفقای قدیمی و وداعی. ای روزگار...
قاضی کُرد قلمی که با آن حکم اعدام صدام امضا شد را به هاشمی_رفسنجانی اهداکرد. چرا؟ صدام میگفت: من وعراق را فریب هاشمی (درجنگ کویت) نابود کرد!
من هم مثل بسیاری به آقای هاشمی گاه (مثلا در برجام) گلهمند بودم. اما صفت نادری داشتند که جذبت میکرد:«برخلاف بقیه مجال میداد حرفت را بزنی!»