کد خبر: ۳۸۸۰۰۹
تاریخ انتشار:

تمدن غرب مدرن، چهارمین تمدن بزرگ و محوری تاریخ

در این مقاله بیان می شود که تمدن غرب مدرن ، بعد از تمدن اسلام و ایران ، چهارمین تمدن بزرگ و محوری تاریخ و مظهر اسم جلالی پیش آمده خداست.
رضا مهریزی*: اگر تاریخ انقراض تمدن ایران و اسلام را در اواخر قرن 14 میلادی و همزمان به حملات تیمور لنگ به جهان اسلام بدانیم . برآمدن غرب مدرن را هم باید در همین سالها دانست .

غرب مدرن چهار پایه اصلی دارد : الف) رنسانس که در ایتالیا آغاز شد . ب) اصلاح دینی که از آلمان آغاز شد . ج ) انقلاب کبیر فرانسه . د ) انقلاب صنعتی که از انگلستان آغاز شد .

الف ) رنسانس :

شکوفایی هنرها و علم بین قرن چهاردهم و شانزدهم را گاهی به صورت مخفف و کوتاه شده آن رنسانس می خوانند « ریشه های رنسانس در کشف مجدد بخشی از گذشته اروپا قرار داشت که در قرون وسطی تحت الشعاع تمدن مسیحی قرار گرفته بود . رافائل با نقاشی های خود در بزرگداشت فلاسفه یونان کوشید و نویسندگان طرفدار شرف انسانیت ( هیومانیستها ) نیز شیوه سیسرو را در ارائه متونی وزین به زبان لاتین وجهه همت خود قرار دادند . تولد دوباره آموزهای کلاسیک چیزی بود که اطلاق واژه رنسانس را به آن باعث گردید . با این همه مهم ترین گواه عملکردهای رنسانس هنرهای آن بود . رنسانس در هنرهای نقاشی ، مجسمه سازی ، معماری ، موسیقی و شعر آثاری آن چنان زیبا از خود باقی گذاشت که قرن ها میزان و معیار سنجش زیبایی به شمار می رفتند . » ( رابرتس ، 1386 : 462 ) .

رنسانس همانطور که بیان شد در قرن چهاردهم از ایتالیا آغاز شد و در طول سه قرن در سراسر اروپا انتشار یافت. به‌ندرت در دوره‌ای چنین کوتاه ازنظر تاریخی، رخدادهای گوناگونی به وقوع می‌پیوندد؛ حال‌آن‌که این قرن‌ها سرشار از تغییرات اساسی و فعالیت‌های بزرگ است. جهان امروزی نتیجه همین فعالیت‌هاست، زیرا رنسانس پایه‌های اقتصادی، سیاسی، هنری و علمی تمدن‌های کنونیِ غرب را بنا نهاد.

به تعبیری دیگر ، دوره رنسانس دوره خردگرایی، ریاضیات، منطق و انسان‌مداری است. در این دوره کلیسا و تفکرات مذهبی کنار می‌رود و یک جنبش مردم‌سالارانه به‌وجود می‌آید و مثل روم و یونان باستان پیشرفت علمی مطرح می‌شود و رنسانس به‌وجود می‌آید. در این دوره، ما شاهد اختراعات زیادی هستیم، مانند باروت، صنعت چاپ، دریانوردی، کشف قطب‌نما، اختراع تلسکوپ و...

تاثیر تمدن اسلام و ایران بر رنسانس اروپایی

از قرن یازده میلادی همه کوشش اروپاییان مصروف ترجمه آثار فلاسفه و دانشمندان اسلام گردید و چون آن زمان زبان های اروپایی هنوز قادر نبود محتوای علمی و فلسفی را در خود جای دهد و به اصطلاح فقط زبان محاوره بود ، لذا ترجمه ها به لاتین صورت می گرفت از جمله کتابهای : « حساب ، ریاصیات ، هیات و نجوم موسی خوارزمی ؛ مساحه الاشکال پسر موسی بن شاکر ؛ رسائل ابومعشر بلخی و محمد بن جابر تبانی ؛ هیات فرغانی ؛ صور عبدالرحمن صوفی اصفهانی ؛ مناظر و مرائا و رساله باد و باران یعقوب کندی ؛ نزهه المشتاق ادریسی ( در جغرافیا ) ؛ تقویم البلدان ابوالفدا ؛ کامل الصناعه ( در طب ) ؛ و سایر کتب علی بن عباس مجوسی پزشک مخصوص عضدالدوله دیلمی ، ابن بطریق ، ابن بیطار و کتاب حاوی و طب منصوری محمد بن زکریای رازی ؛ قانون ابن سینا ؛ کتاب جراحی و کتاب التریاق ابوالقاسم زهراوی ؛ کلیات ابن رشد اندلسی ؛ رساله های فارابی و ابن سینا در فلسفه ؛ مقاصد الفلاسفه غزالی و بسیاری دیگر پس از اختراع فن چاپ ، برخی از کتب مزبور مکررا چاپ گردید ، مثلا کتاب قانون ابن سینا ... در همان سالها سی بار چاپ گردید . ترجمه و نشر کتابهای مسلمین ، برخلاف شدت عمل کلیسا ، آشکار و نهان تا قرون چهارده و پانزده میلادی با شتاب ادامه یافت . ( آراسته خو ، 1386 : 459 ).

رنسانس و کشف انسان :

در قرن پانزدهم، در سراسر اروپا و خاورمیانه، محققین قفسه‌های غبار گرفته ساختمان‌های قدیمی را جستجو کردند و دست‌نوشته‌های یونانی و رومی را پیدا کردند. در نتیجه، نوشته‌های باقی‌مانده از نویسندگان کلاسیک از جمله افلاطون، سیسرون ، سوفوکل و پلوتارک به دوران رنسانس رسید. محققین با حمایت افراد توانگر کارشان را به خوبی انجام دادند و در سال ۱۵۰۰ آن‌ها تقریباً تمام دست‌نوشته‌هایی را که امروز موجود است، یافتند.

در آن زمان ضمن احیای علاقه به نوشته‌های کلاسیک، به ارزش‌های فردی نیز توجه شد. این گرایش انسانگرایی نام گرفت؛ زیرا طرفداران آن به جای موضوعات روحانی و الهی بیش از هر چیز مسائل انسانی را در نظر گرفتند. انسانگرایی نیز مثل خود رنسانس از ایتالیا ظهور کرد. دو عامل سبب ظهور انسانگرایی شد؛ یکی وجود بقایای امپراتوری روم و دیگری آوارگان امپراتوری در هم شکسته بیزانس.

آنچه تذکرش ضروری است اینکه رنسانس در جنب کشف طبیعت بیرونی ، به موفقیتی بزرگتر نیز نایل گردید : نخستین بار در این دوره تمامی طبیعت کامل انسانی کشف شد و در معرض روشنایی قرار گرفت « این دوره چنانکه دیدیم نخست فردیت را شکوفا ساخت و سپس فرد را بر آن داشت که منتهای کوشش را برای پژوهش همه جانبه در خویشتن به عمل آورد » ( بورکهارت ، 1376 : 289).

رنسانس و شخصیت فردی :

منش دولتهای ایتالیایی اعم از جمهوری و استبدادی علت اصلی – هر چند نه یگانه علت – شکوفایی شخصیت به معنی مدرن انسان ایتالیایی است ؛ و انسان ایتالیایی به همین جهت نخستین فرزند اروپا شده است « در قرون وسطی چنین می نمود که آدمی در حال رویا یا نیمه بیداری به سر می برد : هر دو جهت آگاهی او – آگاهی معطوف به درون و آگاهی معطوف به بیرون – در زیر پرده ای واحد قرار داشت . تار و پود این پرده از ایمان دینی و شرم و حجب کودکانه و وهم و خیال تشکیل یافته بود و از خلال آن جهان و تاریخ به رنگهای عجیبی نمایان بود ... این پرده نخستین بار در ایتالیا از میان بر می خیزد و آدمی آغاز می کند به اینکه دولت و جامعه و همه چیزهای این جهان را به طور عینی و چنانکه براستی هستند مشاهده کند » ( بورکهارت ، 1376 : 135 ).

عامل دیگر در رواج رنسانس گسترش صنعت چاپ بود که عملاً باعث می‌شد دسترسی به کتب راحت‌تر شود در نتیجه سرعت دانش کلاسیک و اندیشه‌های انسانگرایی را به طور چشمگیری افزایش داد. علاوه بر این‌ها در دوره رنسانس خواندن کتاب مانند قرون وسطی تنها به روحانیون محدود نبود. زن و مرد، فروشندگان، اشراف و... می‌توانستند بخوانند.

همچنین رنسانس عهد شکوفایی تجارت بود و در این دوران اروپا به طور کلی ثروتمند بود. بعضی از تجارت‌های دوران رنسانس جنبه بین‌المللی داشتند و درآمد حاصل از آن به اندازه‌ای بود که منجر به تکامل روش‌های مدیریت مالی شد. جامعه دوران رنسانس متشکل از سه طبقه بود: طبقه بالایی یا حاکم، طبقه متوسط یا تجّار و طبقه پایینی یا کارگر. اشراف طبقه بالا هنوز هم بیش‌ترین قدرت سیاسی را داشتند و صاحب املاک وسیعی بودند و افراد طبقه پایین مورد سوءاستفاده و خراج‌گیری آن‌ها قرار می‌گرفتند. افکار انسانگرایان نیز مخالف ثروت و ماده‌گرایی نبود.

انقلاب کوپرنیکی وآغاز انقلاب های فکری و علمی :

انقلاب کوپرنیک را باید سرآغاز انقلاب های فکری و علمی دوران رنسانس و حتی بعد از رنسانس دانست انقلاب هایی نظیر انقلاب گالیله ، انقلاب دکارت ، انقلاب کانت ، انقلاب داروین ، انقلاب مارکس و انقلاب فروید از این جمله اند .

کوپرنیک نظریه زمین مرکزی را مردود شمرد و بجای زمین، خورشید محوری یا خورشید مرکز را قرارداد. این نظرانقلاب فکری بزرگی بود زیرا هم با اصول پذیرفته شده نجوم بطلمیوسی در تعارض بود و هم با نص کتاب مقدس. « نظریه کوپرنیک در کتابش با نام گردش اجرام آسمانی در 1543 انتشار یافت تا آنجا که ابزارهای موجود او را برای مشاهده توانا می ساخت نظریه اش درست بود . فروریختن تصورات کهن آغاز شده بود »( لوکاس ، 1368 : 86 ).فروریختن تصورات کهن آغاز شده بود اما با سرعت کم و با مقاومت های بسیار اما سرانجام جهان راهی جز تسلیم در بابر حقیقت نیافت .

رنسانس در یک جمله

دکتر شریعتی در خصوص رنسانس می گوید : « رنسانس تنها یک طغیان علیه قرون وسطی نیست بلکه عکس العملی است همگانی که روح جامعه را بکلی عوض کرد و روح دیگر در آن دمید »(شریعتی ، 1375 : 16 )

ب) اصلاح دینی :

وضع مردم در آستانه اصلاحات دینی :

در قرون وسطی زندگی اکثریت اروپاییان حول محور کلیسا می چرخید « در دورانی که مردم به دلیل حوادث ، سوء تغذیه ، نبود دانش پزشکی و بیماری هایی چون طاعون عمر کوتاهی داشتند مضمون رستگاری خیلی مورد توجه بود آیا بعد از این زندگی کوتاه و احتمالا دشوار ، انسان نجات می یافت و خداوند برای زندگی جاودان در بهشت انتخابش می کرد ؟ این وعده مسیحیت بود ، ولی همیشه سئوالاتی باقی می ماند : چگونه می توان اطمینان پیدا کرد ؟ برای دستیابی به رستگاری چه باید کرد ؟ کلیسا پاسخ های متعددی ارائه می داد ، ولی همه به یک نتیجه می انجامید : از قوانین اطاعت کنید . این قوانین شامل ده فرمان و دستورات و محدودیت های دیگر انجیل بود » ( فلاورز ، 1381 : 17 ).

دلایل کلی اصلاحات دینی

- سفرهای اکتشافی از پنجاه سال پیش از این دوره به سرزمین‌های آفریقا، خاور دور و آمریکا درهای زیادی را به روی اروپائیان گشوده بود. آشنایی با فرهنگ‌های پیشرفته، دستیابی به معادن دست نخورده، گسترش تجارت و...
-اختراع ماشین چاپ و در نتیجه متداول شدن کتاب که در آگاهی مردم تأثیر به سزایی داشت.
-شروع جنبش‌های
انسان گرایانه در اروپا
-باطل شدن برخی مضامین مسحیت با پیشرفت علم از جمله گرد بودن زمین، کشف مناطق جدید و...
-شکاف‌های پیشین در جامعه مسیحیت کاتولیک که منجر به ایجاد دو مرکز مذهبی و حضور دو پاپ شده بود (اواخر قرن چهارده و اوایل قرن پانزده میلادی)
-فساد در دستگاه کلیسا و انجام رفتارهای ضد دینی از قبیل: فروش عفو برای گناه کاران، تجمل گرایی و...
-انزجار مردم از دخالت همه جانبه کلیسا در تمام جوانب زندگی مردم

علل اصلاح طلبی لوتر :

پاپ لئون دهم که برای اتمام بنای کلیسای سن پیر در روم پول کافی نداشت « بر آن شد که بوسیله بخشش گناهان وجهی به دست آورد . مقصود از بخشش گناه آن بود که مومنان می توانستند صدقه ای بدهند و آن را کفاره گناه خود بشمارند بدین ترتیب پولی که برای ساختن کلیسای سن پیر داده می شد سبب آمرزش گناهان بود ... علت دیگر اصلاح طلبی لوتر آن بود که برای جلوگیری از سو استفاده مذکور یعنی کسب وجوه از طریق بخشش گناهان دست به دامان لئون دهم زد اما پاپ حاضر به هیچ گونه اقدامی نشد لوتر ناچار به شورای عمومی کلیساها متوسل شد و سرانجام ناگزیر گردید که در ملا عام اعلام کند که حتی شورای عمومی کلیسا از خطا و لغزش مبری نیستند »(غفاری فرد ، 1387 : 257).

عقاید و آموزه های لوتر :

مارتین لوتر وجدان را در حدّ خدا برای انسان ارزش داد و با این وسیله، به فروش بهشت و بخشیدن گناهان که یکی از کارهای معمول و پردرآمد کلیسا بود حمله کرد. لوتر توبة از گناه را صرفاً تحول درونی معرفی می کرد و بس. « لوتر که با پریشان خاطری بسیار در اندیشه راه نجات بود ، به این اعتقاد رسید که پاسخ پرسشش در آیه 17 از باب اول رساله پولس به رومیان به این شرح آمده است : " عادل به ایمان خواهد زیست ". پس رستگاری آدمی به ایمان است نه کار نیک . این نظر زیر بنای آیین پر اهمیت پروتستان است که شرط رستگاری را تنها ایمان می داند . نظر لوتر طغیان علیه قدرت نظام یافته رسمی کلیسا بود و به شعار کسانی تبدیل گردید که از وضعیت حاکم بر کلیسا ناخرسند بودند و نقطه آغاز گسست رهبری فرهنگی کلیسا در جامعه اروپایی به شمار می رفت ».( لوکاس ،1368 : 66 ).

اختلاف اساسی پروتستان ها با کاتولیک ها را در سه موضوع مهم می توان خلاصه کرد: 1. تعریف ایمان؛ 2. خصائص باطنی عقیدة دینی؛ 3. آیین و رسوم ظاهری مذهب.

پیامدهای اصلاحات دینی :

اگر چه به نظر می آید جنبش لوتر در اصل یک جنبش اصلاح دینی و حرکتی دلسوزانه بوده باشد اما در واقع، حرکت لوتر مثال آن شخصی را تداعی می کند که از باران فرار کرد و زیر ناودان ایستاد. زیرا اولاً او شعائر دینی و مذهبی را شدیداً کاهش داد و دامنة نفوذ کلیسا را آموزش و پرورش و بسیاری از جاها کوتاه کرد، تا آنجا که مکاتب متعددی از دل این جریان جدایی دین و سیاست و سکولاریزم جوشید؛ و ثانیاً لوتر به این نکته تصریح می کرد که مردم برای امور دینی خود به پاپ احتیاجی ندارند و می توانند به مراتب پایین ترین نظیر اسقف اکتفا کنند. در حالی که اسقف ها را پادشاهان در ایالت ها تعیین می کردند. در نتیجه خواسته یا ناخواسته، مارتین لوتر امور دینی مردم را نیز به دست پادشاهان سپرد، و این شاهان بودند که از این پس بر دین و دنیای مردم تسلط یافتند؛ زیرا از آن پس، متصدیان امور مذهبی نیز مهره هایی در دست خود آنها بودند. لذا لوتری که به اصطلاح برای ایمان مردم قیام کرده بود کار را به جایی رسانید که دین و ایمان مردم هر منطقه را به دست سلطان همان جا سپرد.

ج ) انقلاب فرانسه :

علل انقلاب :

نخستین علت انقلاب « مساله مالی بود : جنگ های قرن هجدهم برای فرانسه بسیار گران تمام شد و دربار مخارج بی حساب داشت ملت از سنگینی مالیات به جان آمده بود و طبقات ممتاز برای بهبود اوضاع اقدامی نمی کردند . علت دوم وضع بورژوازی بود این طبقه که تمکن مالی و سواد کافی داشت طالب تساوی مدنی بود و نمی خواست که پایین تر از نجبا باشد و بنابراین با امتیازات مخالفت می کرد و در واقع انقلاب به وسیله همین طبقه انجام گرفت بقیه افراد ملت کارگران و روستائیان از بورژوازی پیروی می کردند منتهی زیاد به فکر برابری و آزادی نبودند چون در این موقع در فرانسه تقریبا سرف وجود نداشت . این طبقات بهبود وضع خویش را از لحاظ اقتصادی تنزل نرخ ها و تخفیف مالیات ها می خواستند » ( دولاندلن ، 1373 : 195 ) توده‌ها تحت هدايت افرادي مثل "ميرابو”، "مارا”، "دانتون”، "روبسپير” و تأثيرپذيري از ايده‌هاي فيلسوفان عصر روشن‌گري به ويژه افرادي مثل "ولتر” و "روسو” عليه سلطنت مطلقة لويي شانزدهم طغيان كردند و در 14 فورية 1789 "زندان باستيل” را كه نماد استبداد خاندان "بوربون” بود، ويران ساختند.
با عقب‌نشيني لويي شانزدهم، سلطنت مشروطه تشكيل شد و بورژوازي ليبرال، بخش عمده‌اي از قدرت را به دست گرفت. در فاصلة سال‌هاي 1790 - 1792 قدرت غالباً در دست کلوپ سياسي "ژيروندَن”‌ها يعني نمايندگان سرمايه‌داري ليبرالِ خواهان سلطنت مشروطه قرار داشت. اينان در مجلس ملي فرانسه، قوانين بسياري به نفع سرمايه‌داران به تصويب رساندند، اما فكر چنداني به حال توده‌هاي فقير دهقانان و كارگران نكردند. از اين رو موج اعتراضات اقشار فرودست، دوباره بالا گرفت و اين‌بار نمايندگان جناح تندرو و بورژوازي كه "ژاكوبن”‌ها ناميده مي‌شدند به قدرت رسيدند. ژاكوبن‌ها و رهبر آنها "روبسپير” « برای سرکوبی همه مخالفت ها قانون معروف به قانون مظنونین در سپتامبر 1793 از کنوانسیون گذشت . در این قانون از مظنونین چنین تعریف شده بود : تمام کسانی که با رفتار ، رابطه ها ، گفته ها یا نوشته های خود نشان می دهند که طرفدار جور و ستم ... یا دشمن آزادی اند . برای دادرسی مظنونین دادگاه انقلابی برپا شد . بین مارس 1793 و ژوئیه 1794 ، این دادگاه نزدیک به 2600 نفر را دادرسی و محکوم به مرگ کرد » ( بکر ، 1384 : 288 )
در دوران ژاكوبن‌ها علاوه بر اعدام ها و زندان ها ا اصلاحات ارضي به نفع روستاييان انجام شد اما مشكلات معيشتي مردم اغلب ادامه يافت و حاكميت صاحبان سرمايه، جانشين حكومت فئودال‌ها و اشراف‌ گرديد. توده‌هاي فقير روستايي و شهري چون روند اوضاع را به نفع خود نديدند، از حكومت نااميد شدند و دست از حمايت از آن كشيدند و جناحي از سرمايه‌داري فرانسه كه از دست ژاكوبن‌ها ناراحت بود در 27 ژوئيه 1794 (9 ترميدور) كودتايي عليه "روبسپير” و "ژاكوبن‌ها” صورت داد و آنها را سرنگون و روبسپير را اعدام كرد
.
نقش تاريخي انقلاب فرانسه كه توسط ژاكوبن‌ها كامل گرديد، لغو امتيازات فئودال‌ها و اشراف، برقراري حكومت سرمايه‌داران به جاي فئودال‌ها، بسط سكولاريسم و زمينه‌سازي براي ايجاد يك نظام دموكراسي ليبرال در فرانسه بود كه تا سال 1794 ميلادي، تقريباً موفق به انجام همة اينها گرديد؛ هرچند كه انقلاب، روندي پرفراز و نشيب و بسيار خونين و پرنوسان را طي كرد.

پیامدهای انقلاب :

انقلاب فرانسه به لحاظ ايدئولوژيك تجسم آرمان‌هاي ايدئولوژي ليبراليسم بود و به لحاظ اجتماعي توسط طبقة سرمايه‌داري فرانسه و به ويژه روشن‌فكران مدرنيست رهبري گرديد؛ هرچند كه سختي‌ها و مشقات و تلفات انساني آن را توده‌هاي محروم روستايي و شهري متحمل شدند. انقلاب فرانسه به لحاظ ميزان تأثيرگذاري و سير حركت و ايدئولوژي ليبرال بورژوايي رهبري كنندة انقلاب و نيز نتايج و تبعات گستردة آن در فرانسه و سراسر اروپا، به مظهر و نمونة كلاسيك انقلاب‌هاي مدرن تبديل گرديده است. « با انقلاب فرانسه، ليبراليسم به صورت ايدئولوژي غالب و طبقة سرمايه‌داران صنعتي و تجاري و بانكداران به عنوان طبقة حاكم در فرانسه مطرح مي‌گردد و نظام فئودالي و سيطرة اشرافيت منسوخ مي‌گردد. انقلاب فرانسه به دليل ماهيت ليبرال - مدرن آن، خصلت سكولاريستي داشته و دارد و در تاريخ دويست سالة پس از انقلاب‌، روند كلي جامعة فرانسه به سمت نهادينه شدن هرچه بيشتر سكولاريسم و صنعتي شدن روزافزون جامعة فرانسه بوده است‌؛ هرچند كه مناسبات مذهب با حكومت‌هاي مختلف و وزن اجتماعي كليسا در دو قرن پس از انقلاب فرانسه، تغييرات و نوساناتي داشته است، اما به هر حال سمت و سويي كلي حركت رژيم‌هاي سياسي فرانسه به سوي بسط سكولاريسم بوده است.» (منبع : مقاله انقلاب فرانسه ، شهريار زرشناس ، باشگاه انديشه به نقل از سایت پرسمان دانشجویی).
حقيقت اين است كه با انقلاب 1789 فرانسه، روح انسان گرایانه ای كه با رنسانس آغاز به گستریدن کرده بود ، در اروپا و حتی تمام جهان گسترش يافته بود.

د ) انقلاب صنعتی

اروپا پیش از انقلاب صنعتی :

اروپا در آستانه انقلاب صنعتی « مانند هر بخش دیگر از جهان جامعه ای روستایی بود . بیش از سه چهارم مردم آن در کشتزارها کار و زندگی می کردند . حتی در کشورهای بیشتر شهری شده ای چون انگلیس و فرانسه که پایتخت هایشان ، یعنی لندن و پاریس ، شهرهای پر جنب و جوش بودند ، از میان جمعیت چندین میلیونیشان تنها چند صد هزار نفر در شهرها و شهرک ها زندگی می کردند . صنعت هم در داخل و هم در خارج از شهرها وجود داشت اما در مقیاسی کوچک بود و کم تر از پنج درصد جمعیت اروپا را در بر می گرفت . بیش تر این صنعت در پیرامون کشاورزی می چرخید نظیر تولید پارچه از پشم خام و پنبه » ( کوریک ، 1381 : 9 ).

ماشین بخار

انقلاب صنعتی عبارتست از دگرگونی‌های بزرگ در صنعت، کشاورزی، تولید و حمل و نقل که در اواسط قرن هجدهم از انگلستان آغاز شد.

این تحولات در هنگام صنعتی شدن کارخانه‌ها و صنایع رخ داده است، صنعتی شدن به معنی استفاده از نیروی ماشین به جای نیروی انسان است. انقلاب صنعتی ابتدا از انگلستان شروع شد، چرا انقلاب صنعتی در انگلستان صورت گرفت « زیرا انگلستان در حالی که خاک خود را از ویرانگری جنگ مصون نگاه داشته بود در بر اروپا در جنگ های بزرگی پیروز شده بود ؛ زیرا بر دریاها تسلط یافته و به این وسیله مستعمراتی به دست آورده بود که مواد خام و کالاهای ساخته شده مورد نیاز آنرا فراهم می کردند ؛ زیرا ارتشها ، ناوگانها و جمعیت رو به افزایش آن بازاری رو به گسترش برای محصولات صنعتی عرضه می داشتند زیرا اصناف نمی توانستند پاسخگوی این تقاضاهای روزافزون باشند ؛ ... زیرا علم در انگلستان به وسیله مردانی هدایت می شد که تمایل عمل داشتند در حالی که در بر اروپا علم وقف پژوهش های مجرد و غیر عملی می شد و بالاخره به این علت که انگلستان دارای حکومت مشروطه ای بود که نسبت به منافع طبقه تجار و کسبه حساسیت داشت و به نحوی مبهم از این امر آگاه بود که تقدم در انقلاب صنعتی ، انگلستان را بیش از یک قرن رهبر سیاسی دنیای غرب خواهد کرد » ( دورانت ، 1370 : 907 ) . انقلاب صنعتی در انگلستان در سه زمینه بافندگی، زغال سنگ و ذوب آهن بیشتر نمود یافت. دو نتیجه مهم انقلاب صنعتی، گسترش استعمار اروپایی‌ها در کشورهای آسیایی و آفریقایی و بهره کشی از کارگران در داخل بود.

پیامدهای انقلاب صنعتی

افزایش چشمگیر فراورده‌های کشاورزی و دامی از جمله نتایج مثبت انقلاب صنعتی بود . اما در این جریان، کارخانه‌ها ی متعدد با دودکش‌های بلند و غلیظ جانشین دهکده‌های سبز و خرم روستایی شدند . رشد و گسترش کارخانه‌ها منجر به از بین رفتن جنگل‌ها و فضاهای سبز، افزایش دود و آلودگی هوا، بوجود آمدن کوه‌های زغال و توده فضولات بود.

در عصر انقلاب صنعتی، هر اختراع تازه سبب می‌شد که ماشین‌ها ی تازه به جای عده‌ای از کارگران به کار بیفتند و گروهی را بیکار کنند. در نتیجه بیکار شدن عده‌ای از کارگران و هم چنین افزایش قیمتها به دلیل تغییر و تحولات صنعتی، فقر و تنگدستی بر آنها چیره شده و آنها ناچار بودند که برای سیر کردن خود و خانواده‌هایشان به گدایی و خوردن پسمانده غذاهای رستوران‌ها روی بیاورند. در شهر لندن ، که خاستگاه انقلاب صنعتی بود ، این معضل بسیار چشم گیر تر بود .

انقلاب صنعتی ادامه دارد :

انقلاب صنعتی اول در اواسط قرن هجدهم تا اواسط سده نوزدهم با استفاده از نیروی ماشین به جای نیروی انسان آغاز شد .

انقلاب صنعتی دوم از نیمه دوم سده نوزدهم تا جنگ جهانی اول را در بر می گیرد. شروع این انقلاب صنعتی از زمانی حدود تولید فولاد بسمر در دهه ۱۸۶۰ و اوج آن در تجهیز کارخانجات به برق، تولید انبوه و خط تولید در نظر گرفته می شود. انقلاب صنعتی دوم با توسعه خط آهن، تولید آهن و فولاد در مقیاس انبوه، کاربرد گسترده ماشین آلات در تولید کارخانه ای، افزایش شدید استفاده از نیروی بخار و ارتباطات الکتریکی مشخص می گردد. انقلاب صنعتی سوم با استفاده ار فناوری اطلاعات و اختراع کامپیوتر از پایان جنگ جهانی دوم تا پایان هزاره دوم ، 2000 میلادی ، شکل گرفت و اکنون با انقلاب صنعتی چهارم روبه‌رو هستیم که پایه‌های خود را بر انقلاب سوم بنانهاده است: انقلاب دیجیتالی که از میانه قرن گذشته به جریان افتاده است. مشخصه اصلی این انقلاب تلفیق تکنولوژی‌های مختلف است به گونه‌ای که مرزهای بین فیزیک، دنیای دیجیتال و بیولوژی بسیار کمرنگ شده است.

انقلاب صنعتی چهارم هر روز تغییر و تحولی جدید را در زندگی انسان ایجاد می کند و بشر را در برابر شرایط و اقتضاآت جدید قرار می دهد .

ه ) تمدن غرب مدرن همچنان زنده است ؛ آیا تمدن اشراق امکان تحقق دارد :

تاریخ جهان را عرصه تجلی و ظهور چهار تمدن دانستیم ، تمدن ایران هخامنشی ، که محور آن دوآلیسم لاهوتی بود و مظهر اسم جمالی ابتدایی خدا بود ، تمدن یونان و روم باستان ، که محور آن کاسموس گرایی بود و مظهر اسم جلالی ابتدایی خدا بود ، و تمدن اسلام و ایران ، که محور آن قرآن کتاب توحید بود و مظهر اسم جمالی پیش آمده خدا بود ، این سه تمدن همگی منقضی گشته اند ( گرچه آثاری از آنان باقی است ) ولی تمدن چهارم یعنی تمدن غرب مدرن ، که روح آن انسان گرایی است و مظهر اسم جلالی پیش آمده خداست ، همچنان زنده و پویاست. باید توجه داشت که غرب مدرن علیرغم اشکالات و مشکلاتی که دارد همچنان می تازد .

گرچه ما امیدواریم تمدن اشراق که پنجمین تمدن تاریخ است و روح آن انسان گرایی ابراهیمی است و مظهر اسم اعظم خداست ، و با وقوع انقلاب اسلامی ملت ایران نوید ایجادش ایجاد شده است جایگزین تمدن غرب مدرن شود اما حقیقت این است که این یک آرزو است و محقق شدن آن بستگی به عوامل متعدد و متنوعی دارد.

در حالی که تمدن غرب مدرن با مطرح کردن جهانی سازی که چیزی جز غربی سازی دیگر امم و ملل نیست عرصه را بر همه شبه تمدن ها تنگ کرده است و سعی دارد با تبدیل جهان به دهکده جهانی به کدخدایی غرب و با ارزش های فرهنگی - سیاسی - اقتصادی غربی ، جهان را یک سر غربی سازد و همانطور که فرانسیس فوکویاما گفته : « امروزه نظام لیبرال دمکراسی به ویژه بعد از فروپاشی اتحاد شوروی به صورت یک جریان غالب و مسلط درآمده‌است، که، همه کشورها و جوامع باید، در برابر آن تسلیم شوند، آخرین حد تلاش‌ها و مبارزات ایده‌لوژوی‌های مختلف در نهایت در قالب ایدولوژی (لیبرال دمکراسی) سربرآورده‌است. بنابر این تصور این که نظام سیاسی بهتر و مناسب‌تری به عنوان آلترناتیو و یا بدیل جایگزین این نظام شود وجود ندارد. » بنابراین در چنین شرایطی دم زدن از تمدن نو کاری سخت و صعب است . اما این کار صعب اگر به ناکارآمدیهای تمدن غرب مدرن آگاه شویم کمی آسان می شود .

در واقع می توان با رفع اشکالات تمدن غرب مدرن ، که تمدنی عقل محور است ، تمدن جدیدی ایجاد کرد . البته باید توجه داشت که بیشتر اشکالات غرب مدرن مربوط به عرصه اخلاق جنسی ، و معنویت و عدالت می شود ( که مساله بحران عدالت در غرب در جنبش وال استریت یا جنبش 99 درصد قابل مشاهده است ) و می توان امید داشت به وسیله اخلاق جنسی و معنویت و عدالت مشترک در ادیان ابراهیمی ( به ویژه اسلام که دین خاتم است ) تمدن جدیدی ایجاد کرد و بشر را از حیطه تمدن چهارم ، که بسیاری از مشکلات مادی بشر را رفع کرده و می کند ، وارد حیطه پنجمین تمدن که مرحله رشد و تکامل اخلاقی و معنوی است و تمدنی کامل است که در آن برهان و عرفان و قرآن جدایی ناپذیرند و ما آن را تمدن اشراق می نامیم که مظهر اسم اعظم خداست ، وارد کرده و زمینه را برای ظهور انسانیت کامل و انسان کامل که موعود همه ادیان است مهیا کرد .


*کارشناس ارشد ایرانشناسی



منابع :

1-آراسته خو ، محمد (1386 ) وامداری غرب نسبت به شرق به ویژه اسلام و ایران در حوزه علم ، معرفت و دانایی.تهران : انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

2-بکر ، کارل لوتوس و فردریک دنکاف (1384) سرگذشت تمدن . ترجمه علی محمد زهما . تهران : انتشارات علمی و فرهنگی .

3-بورکهارت ، یاکوب ( 1376 ) فرهنگ رنسانس در ایتالیا . ترجمه محمد حسن لطفی . تهران : انتشارات طرح نو .

4-دورانت ، ویل و آریل ( 1370 ) تاریخ تمدن .جلد دهم ( بخش دوم ) روسو و انقلاب . ترجمه ضیا الدین علایی طباطبایی . تهران : انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی

5-دولاندلن ، ش (1373 ) تاریخ جهانی جلد دوم از قرن شانزدهم تا عصر حاضر . ترجمه دکتر احمد بهمنش . تهران : انتشارات دانشگاه تهران .

6-رابرتس ، جان موریس (1386) تاریخ جهان ( از آغاز تا پایان قرن بیستم ) ترجمه منوچهر شادان . تهران : انتشارات بهجت

7-زرشناس ، شهریار . مقاله انقلاب فرانسه . باشگاه اندیشه ( به نقل از سایت پرسمان دانشجویی ).

8-شریعتی ، علی ( 1375 ) تاریخ تمدن ( جلد دوم مجموعه آثار 12) . تهران : انتشارات قلم

9-فلاورز ، سارا ( 1381 ) اصلاحات . ترجمه رضا یاسایی . تهران : انتشارات ققنوس

10-غفاری فرد ، عباسقلی ( 1387 ) تاریخ اروپا ( از آغاز تا پایان قرن بیستم ). تهران : انتشارات اطلاعات.

11-لوکاس ، هنری ( 1368 ) تاریخ تمدن جلد دوم از نوزایی تا سده ما . ترجمه عبدالحسین آذرنگ . تهران : انتشارات کیهان .

12-کوریک ، جیمز . آ ( 1381 ) انقلاب صنعتی . ترجمه مهدی حقیقت خواه . تهران : انتشارات ققنوس .

13-ویکی پدیای فارسی . مدخل اصلاحات پروتستانی ، انقلاب صنعتی و رنسانس .

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین