کد خبر: ۳۸۶۸۵۰
تاریخ انتشار:

عیارسنجی نامزدهای شراکت نفتی

روند اجرای قراردادهای نفتی در حالی با توضیحات روز یکشنبه وزیر نفت در نشست غیرعلنی مجلس شورای اسلامی در مسیری هموارتر برای اجرا قرار گرفته است که بحث‌ها در رابطه با چگونگی انتخاب شرکای نفتی در آینده با نظرات مختلفی همراه است.
به گزارش بولتن نیوز، روند اجرای قراردادهای نفتی در حالی با توضیحات روز یکشنبه وزیر نفت در نشست غیرعلنی مجلس شورای اسلامی در مسیری هموارتر برای اجرا قرار گرفته است که بحث‌ها در رابطه با چگونگی انتخاب شرکای نفتی در آینده با نظرات مختلفی همراه است. براین اساس در حالی‌که صنعت نفت ایران پس از اجرای برجام و توافق کلی مجلس و دولت در رابطه با اجرای قراردادهای جدید نفتی در انتظار ورود سرمایه‌گذاران بین‌المللی است؛ عیارسنجی شرکت‌های بین‌المللی انرژی به محلی برای بحث میان کارشناسان تبدیل شده است. بحث عیارسنجی شرکت‌های خارجی برای ورود به صنعت نفت کشور اما با اعلام زیان شرکت‌های بزرگ بین‌المللی نفتی در ماه گذشته، مورد توجه ویژه کارشناسان نفتی قرار گرفت و با سوالاتی همراه شد که به چرایی همکاری صنعت نفت ایران با شرکت‌هایی که زیان‌ده بوده‌اند اشاره داشت. براین اساس درحالی‌که هدف اصلی قراردادهای جدید نفتی، جذب سرمایه و تکنولوژی شرکت‌های بزرگ نفتی به منظور توسعه میدان‌های نفتی کشور و افزایش تولید است، چندی قبل و با اعلام زیان شرکت‌های بزرگ نفتی؛ این سوال مطرح شد که همکاری با شرکت‌هایی که زیان‌های شدیدی را به ثبت رسانده‌اند منطقی است یا خیر؟

این سوال در شرایطی مطرح می‌شود که اخیرا برخی کارشناسان با توجه به فراهم شدن شرایط حضور طرف‌های خارجی در پروژه‌های نفتی کشور این پیشنهاد را مطرح می‌کنند که به جای تمرکز بر همکاری با شرکت‌های بزرگی که اخیرا زیان‌هایی را به ثبت رسانده‌اند، شركت‌هاي كوچك صاحب دانش فني (كه قبلا به شركت‌هاي بزرگ خدمات مي‌داده‌اند) نیز در اولویت همکاری قرار گیرند.

غلامحسین حسنتاش، تحلیلگر ارشد صنعت نفت به‌عنوان یکی از موافقان پیشنهاد همکاری صنعت نفت کشور با شرکت‌های کوچک نفتی به‌جای شرکت‌های بزرگ بین‌المللی در گفت‌وگو با «دنیای‌اقتصاد» می‌گوید: «البته من از آخرين وضعيت مالي و اقتصادي اين شركت‌ها اطلاع دقيقی ندارم، ولي مسلما اين زيان نمي‌تواند به معني ورشكستگي شرکت‌های بزرگ نفتی باشد. درآمد شركت‌هاي بزرگ نفتي وابستگي زيادي به قيمت‌هاي جهاني نفت دارد. اين شركت‌ها در دوران رونق نفتي بين سال‌هاي 2004 تا 2008 سودهاي فراواني برده‌اند و حالا هم بعضا ضرر مي‌كنند ولي هنوز با ورشكستگي فاصله دارند. البته يك تحول ساختاري در صنعت جهاني نفت اتفاق افتاده است كه ممكن است به ورشكستگي يا هرنوع تحول دیگر در اين شركت‌ها كمك كند، آن اتفاق اين است كه سهم فناوري در توسعه‌هاي نفتي افزايش يافته و سهم سرمايه به نسبت كمتر شده است، بنابراین شركت‌هاي كوچك صاحب دانش فني كه قبلا به شركت‌هاي بزرگ مذكور خدمات مي‌داده‌اند حالا بعضا خودشان رقيب شركت‌هاي بزرگ شده‌اند، علاوه ‌بر اين، با ظهور بعضي از شركت‌هاي ملي نفت مانند شركت‌هاي ملي چيني و استات‌اويل نروژ و پتروناس مالزي و پتروبراس برزيل در صحنه بين‌المللي، سطح رقابت گسترش يافته است، بنابراين اگر شركت‌های بزرگ بین‌المللی نتوانند چابك‌تر عمل كنند و خودشان را با وضعيت جديد تطبيق بدهند مشكل پيدا خواهند كرد.» حسنتاش در حالی عقیده دارد سهم فناوری در توسعه میدان‌های نفتی به نسبت سرمایه بیشتر شده است که از نگاه سعید لیلاز، کارشناس اقتصادی؛ صنعت نفت ایران هنوز به حجم زیادی سرمایه نیاز دارد و تکنولوژی و دانش مدیریتی که شرکت‌های کوچک نفتی دارا هستند، پاسخگوی تمام نیازهای فعلی صنعت نفت کشور و جبران عقب‌افتادگی‌های فراوان در زمینه توسعه میدان‌ها و برداشت از میادین مشترک نخواهد بود.

از نگاه حسنتاش اما «شركت‌های بزرگ نفتی که حالا دچار زیان‌های مالی شده‌اند هیچ‌گاه به معنای واقعی شركاي نفتي ايران نبوده‌اند و بعضي از این شرکت‌ها كه اروپایي هستند در يك دوره درقالب قراردادهاي بيع‌متقابل خدماتي را به ايران داده‌اند و رفته‌اند و این نحوه همکاری با شراكت خيلي فرق مي‌كند.» این کارشناس ارشد نفتی در ادامه می‌گوید: «ضمنا همان‌طور كه اشاره كردم اين‌طور نيست كه همه اينها به سادگي حذف بشوند به هرحال بسياري از اين شركت‌ها حدود یک سده و بيشتر است كه فراز و نشيب‌هاي زيادي را تجربه كرده‌اند، علاوه ‌بر اين امروز دانش و تخصص منحصر به اين شركت‌هاي نامي نيست و معتقدم اگر ما نقشه راه توسعه ميادين خود را ترسيم كرده باشيم و بدانيم براي اجرا چه كم داريم و چه مي‌خواهيم، بدون آنها نیز مي‌توانيم نيازهاي خود را تامين كنيم».

حسنتاش بر این نكته تاکید دارد که «صنعت نفت ما در برگزاري مناقصه‌هاي نفتي و مذاكرات قراردادي بايد توجه داشته باشد كه شركت‌های نفتی هم‌اكنون در موضع انفعال و ضعف و نيازمند گرفتن كار هستند، البته هر نوع همکاری به برطرف شدن موانع سياسي بستگی دارد.»

لزوم کم کردن قیدها برای ورود سرمایه‌گذاران

اما در حالی‌که حسنتاش در صحبت‌های خود به لزوم برطرف شدن موانع سیاسی برای شکل گرفتن هر نوع همکاری اشاره می‌کند، لیلاز به‌عنوان یک کارشناس اقتصادی به «دنیای اقتصاد» می‌گوید: باید توجه داشت که حتی با اجرای برجام، بسیاری از شرکت‌های بین‌المللی نفتی چه به دلیل رقابت‌های سیاسی و اقتصادی در منطقه و چه در داخل کشور با محدودیت‌هایی برای همکاری با صنعت نفت ایران همراه هستند، در چنین شرایطی ما باید شرایطی را فراهم کنیم تا حداکثر امکان پذیرش برای شرکت‌های خارجی فراهم شود تا بتوانیم از فرصت‌های بیشتری استفاده کنیم. از نگاه لیلاز در حالی‌که برخی محدودیت‌ها برای ورود سرمایه‌گذاران خارجی به صنعت نفت ایران به شکل ذاتی وجود دارد، بهتر است از اضافه کردن قیدهایی که می‌تواند شرایط را سخت‌تر کند بپرهیزیم. این کارشناس مسائل اقتصادی همچنین با توجه به اینکه علت اصلی رجوع صنعت نفت کشور به شرکت‌های بین‌المللی نفتی ابتدا دریافت سرمایه و سپس تکنولوژ ی و مدیریت در بلندمدت است، می‌گوید: هرقدر که ما محدودیت‌هایی برای شرکت‌های خارجی مایل به همکاری با صنعت نفت کشور ایجاد کنیم، انحصار و رانت بیشتری برای شرکت‌های باقی‌مانده ایجاد خواهیم کرد که این موضوع خوشایندی نیست.

حسنتاش اما در پاسخ به این سوال «دنیای اقتصاد» که جایگزین‌های احتمالی شرکت‌های بزرگ نفتی که قادر به انتقال تجربه کارآمد و دانش فنی به شرکت‌های ایرانی باشند کدام‌ها خواهند بود، می‌گوید: بايد توجه داشت كه انتقال دانش و تجربه و فناوري به شرایط دو طرف انتقال‌دهنده و انتقال‌گيرنده بستگی زیادی دارد و استعداد و آمادگي انتقال گيرنده خيلي مهم‌تر است كه از ابتداي كار و از نحوه استخدام شركت‌ها و مذاكرات قراردادي و تعهداتي كه بايد گرفت خود را آماده نشان مي‌دهد. ما اگر آمادگي‌هاي ساختاري و توانایي‌هاي نيروي انساني را فراهم نكنيم در هر صورت انتقالي اتفاق نخواهد افتاد».

اما در حالی‌که حسنتاش عقیده دارد انتقال فناوری به شرایط ‌گیرنده و مشخص بودن برنامه‌های آن بستگی دارد و چنانچه برنامه‌ای مدون در صنعت نفت وجود داشته باشد انتقال فناوری از طریق شرکت‌های خدماتی کوچک نیز اتفاق خواهد افتاد، یک عضو معاونت برنامه‌ريزي وزارت نفت عقیده دارد در حال حاضر صنعت نفت در شرایطی قرار ندارد که بتواند با تکیه بر داشته‌های شرکت‌های خدماتی چند ملیتی نفتی موفق به انتقال تکنولوژی و فرهنگ سازمانی پیشرفته شود. علی خواجوی در گفت‌وگو با «دنیای اقتصاد» می‌گوید: نقشی که شرکت‌های بزرگ بین‌المللی (IOC) در حال حاضر می‌توانند برای صنعت نفت کشور ایفا کنند از عهده شرکت‌های چند ملیتی نفتی (SOC) برنمی‌آید، شاید در نتیجه همکاری با شرکت‌های پایین‌دستی نفتی بتوان بخشی از نیازها را جبران کرد اما انتقال و رسوب دانش فنی در صنعت نفت زمانی رخ خواهد داد که یک همکاری بلندمدت با شرکت‌های بزرگ نفتی شکل بگیرد و در نتیجه آن، سازمانی مشترک و مدیریتی یکپارچه در میان صنعت نفت ایران و سرمایه‌گذاران مطرح بین‌المللی ایجاد شود. از نگاه خواجوی همکاری با شرکت‌های خدماتی پایین‌دستی ماهیتا کوتاه‌مدت است، این در حالی است که لازمه انتقال دانش فنی، همکاری‌های بلندمدت و دوجانبه است، ضمن اینکه این شرکت‌ها معمولا به دلیل منابع محدود قادر به سرمایه‌گذاری در پروژه‌های نفتی نیستند.

خواجوی عقیده دارد: بحث دیگر در رابطه با همکاری با شرکت‌های بزرگ بین‌المللی این است که این شرکت‌ها مدیریت کل پروژه از مهندسی گرفته تا خرید کالا و نصب و راه‌اندازی تاسیسات را بر عهده می‌گیرند که منجر به مدیریت بهینه کل زنجیره یک پروژه می‌شود، بنابراین چنین همکاری می‌تواند ارزش‌آفرینی بیشتری به همراه داشته باشد تا زمانی‌که کارها به‌صورت تکه تکه به شرکت‌های کوچک برون‌سپاری می‌شود.

از نگاه این کارشناس نفتی، مدیریت و سازماندهی یکپارچه پروژه‌ها اتفاقی است که با تجربه و دانش شرکت‌های بزرگ بین‌المللی رخ می‌دهد و گزینه دیگری برای دریافت چنین خدماتی وجود ندارد. خواجوی در همین زمینه می‌گوید: در حال حاضر پروژه‌هایی که از طریق همکاری با شرکت‌های بزرگ بین‌المللی درکشور راه‌اندازی شده است، فرهنگ سازمانی بسیار متفاوت‌تری نسبت به واحدهایی دارند که بخش‌های مختلف آن برون‌سپاری شده‌اند، به همین علت به نظر می‌رسد هنوز شرکت‌های بزرگ بین‌المللی قابل اطمینان‌تر از هر گزینه دیگری هستند، به خصوص اگر این شرکت‌ها مانند دهه‌های گذشته خود را با شرایط جدید وفق دهند و مسیر جدیدی برای خود تعریف کنند این اطمینان بیشتر نیز خواهد شد.

منصور معظمی، رئیس کمیسیون انرژی و محیط‌زیست اتاق تهران نیز در رابطه با عیارسنجی شرکت‌های مختلف نفتی برای ورود به پروژه‌های صنعت نفت کشور به «دنیای اقتصاد» می‌گوید: درست است که شرکت‌های کوچک نفتی اکنون از امکانات خوبی برخوردار هستند اما شرکت‌های بزرگ نفتی که در سطح جهانی صاحب برند هستند، از نظر سرمایه و تکنولوژی در جایگاهی قرار دارند که بهتر است ما خودمان را از امکانات آنها محروم نکنیم. معظمی در ادامه می‌گوید: شرکت‌های بزرگ نفتی بنگاه‌های بزرگی هستند که شاید اخیرا در بخش‌هایی زیان داده باشند اما از سودآوری آنها نیز نمی‌توان چشم‌پوشی کرد ضمن اینکه همکاری با این شرکت‌ها را در بلندمدت‌ می‌توان ارزیابی کرد.

آن‌طور که کارشناسان عقیده دارند، این روزها و با مطرح شدن کاهش سود شرکت‌های بزرگ نفتی مانند شل، بی‌پی، شورون، اکسون موبیل و... این شرکت‌ها در آینده‌ای نه چندان دور مجبور به تغییر رویه برای حفظ قدرت خود خواهند بود. آن‌طور که خواجوی می‌گوید‌ نگاهی به گذشته این شرکت‌ها نشان می‌دهد، این نخستین بار نیست که این شرکت‌ها با چالش‌های جدی در فعالیت خود مواجه می‌شوند. برای مثال همزمان با شکل گرفتن موج ملی شدن صنعت نفت درکشورهای صاحب منابع نفتی در دهه 70 میلادی، شرکت‌های بین‌المللی نفتی (IOC) تسلط پیشین خود بر منابع نفتی را از دست دادند. با این وجود این شرکت‌ها با استفاده از سرمایه و تکنولوژی خود رویه کاری جدیدی را بر مبنای همکاری با شرکت‌های ملی نفت آغاز کردند. چنین تغییر سیاستی در زمان کاهش شدید قیمت نفت نیز در روند کاری شرکت‌های بزرگ نفتی مشاهده شده است. به گفته خواجوی، سپردن کارهای تخصصی به شرکت‌های کوچک پایین‌دستی (SOC) که از سوی شرکت‌های مادر اتفاق افتاد، منجر به کاهش هزینه‌های تولید به منظور انطباق با شرایط جدید قیمتی و مدیریت شرایط بحرانی دهه 90 تا میانه 2000 میلادی شد؛ اتفاقی که از دیگر سو در سال‌های یاد شده باعث رشد و توانمندی مالی و تکنولوژیک شرکت‌های خدماتی پایین‌دستی شد. حال اگرچه شرکت‌های کوچک نفتی از قدرت مالی و فنی قابل ملاحظه‌ای برخوردار هستند، با این وجود کارشناسان عقیده دارند این شرکت‌ها نسبت به شرکت‌های بزرگ نفتی از توان کافی برای تامین مالی پروژه‌های نفتی ایران برخوردار نیستند. برای مثال اگرچه ممکن است کشوری مانند عربستان سعودی برای تامین مالی به شرکت‌های بزرگ نفتی احتیاج نداشته باشد، اما صنعت نفت ایران که سال‌های سخت تحریم را پشت‌سر گذاشته و با کمبود نقدینگی برای توسعه طرح‌های خود مواجه است، برای پیشبرد اهداف خود از سرمایه و دانش شرکت‌های بزرگ نفتی در غالب همکاری‌های مشترک در طولانی‌مدت انتفاع بیشتری خواهد برد. با این وجود باید منتظر ماند و دید اتفاق نظری که حالا نسبت به قراردادهای جدید نفتی در میان دولت و مجلس ایجاد شده است، صنعت نفت کشور را به سوی کدام یک از شرکت‌های سرمایه‌گذار نفتی رهنمون خواهد کرد.

برای مشاهده مطالب اقتصادی ما را در کانال بولتن اقتصادی دنبال کنیدbultaneghtsadi@

منبع: اقتصاد نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین