کد خبر: ۳۷۹۳۸
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار:
دعوت از مسئولان فرهنگی برای حضور در محافل خاص چیست؟

قهوه قجری و نفاق فرهنگی

تقریباً همه می­دانند که مجموعة قهوه تلخ به دلیل عدم توافق مالی میان سرمایه­ گذاران و مسئولین سیما، از این رسانه پخش نشد. صداوسیما هم طبق روال قراردادهایش مسئولیتی در قبال هزینه­ های تولید این گروه از تولیدات تلویزیونی ندارد. یعنی اگر به هر دلیل نامربوط به صداوسیما، از این رسانه پخش نشود، مسئولیت هزینه­ ها بر عهدة سازندگان و سرمایه گذاران است.

قضیة مجموعة قهوة تلخ ساختة مهران مدیری (و نه خود او) متأسفانه امروز وجوهی پیدا کرده است که در خور فرهنگ و فضای فرهنگی کشور نیست. گذشته از محتوای آن که در قالب به نقد کشیدن تاریخ ایران و رفتارهای متناقض ایرانیانِ درباری - در ادامة همان مضمونی که در شب­های برره وجود داشت- راه و روش­های موج­سواری و کسب منافع مالی به قیمت تخریب هویت ملی و ترویج بداخلاقی فرهنگی، حاشیه­های آن هم بسیار بد و ناهنجار است و در واقع همین حاشیه­هاست که از آن باید به عنوان بداخلاقی فرهنگی یاد کرد.

تحلیل محتوای این مجموعه را باید در موقعیتی دیگر انجام داد و اینجا مجالی برای آن نیست و اساساً چندان ضرورتی هم ندارد. ولی تنها باید به ذکر این نکته و یا هشدار به مخاطبان و بینندگان آن پرداخت که در مواجهه با این مضامین و این گونه محصولات شبه­فرهنگی، نباید موضوعات اصلی­تری را که قربانی می­شوند تا منافعی برای برخی تأمین شود نادیده گرفت. راه گریز از این فریب­خوردگی فرهنگی هم مطالعه و افزایش سطح دانش و سلیقه است وگرنه چنین محصولاتی به هیچ وجه دانشی و سلیقه­ای را در هیچ مخاطبی بالا نمی­برند.

به هر حال، از این مقدمة کوتاه که بگذریم باید به حرف و سخن اصلی بپردازیم که عبارت است از بداخلاقی­هایی که در حواشی این مجموعه و امثال آن بروز می­کنند و الگویی می­شوند برای دیگران و جالب آنکه در حالی که تهیة چنین مجموعه­ای برای به نقد کشیدن رفتارهای ناصواب ایرانیان است، خود مروج رفتارهای نادرستی می­شود که بر رفتارها و عادات بد قدیم افزوده می­گردد! علت العلل چنین پدیده ای، اولویت منافع مادی است بر کار فرهنگی.  

در مورد قهوه تلخ، این موضوع چنین اتفاق می­افتد که از یک سو باید هر چه بیشتر از مردم جامعه به دیدن آن و به عبارت دقیق، خریدن آن ترغیب شوند، چه با وعدة جایزه­ های بزرگ و چه با دامن زدن به حاشیه­های آن و چه حتی با سوار کردن تحلیل­های من در آوردی بر آن و استفاده از فضای فکری و گرایش­های حاکم بر جامعه و حتی تحریک اقشار مختلف، مانند دانشجویان و روحانیان و اصناف و... و خلاصه به هر طریقی که بتوان پول درآورد. و البته این یک رفتار اخلاقی نیست. بسیاری از کسانی که به هر دلیلی تحت تأثیر فضاسازی­های صورت­گرفته، قسمت­های اول این مجموعه را «خریدند» و دیدند، بعداً آن را رها کردند چون انتظار بیشتری داشتند و به فراست دریافتند که این همه هزینة تبلیغات و حاشیه­سازی، برای فروش کالایی باکیفیت نبوده است.

از سوی دیگر، این مجموعه باید حمایت شخصیت­ها و مسئولان فرهنگی را به خود جلب کند. چرا؟ چون از آن ناحیه هم امکان سود وجود دارد و حتی امکان سود مضاعف. به یاد داریم که زمانی گفته شد تعدادی از الواح این مجموعه توسط وزارت ارشاد تهیه و میان ائمه جمعه کشور توزیع شده است. در توجیه این اقدام که معلوم نشد راست یا نه (و چرا وزارت ارشاد با بودجه بیت­المال دست به این کار زده و با چه مجوزی)، باز گفته شد که قرار است ائمه جمعه نظر دهند که محتوای آن قابل قبول است یا نه. بعداً هم هیچ خبر دیگری از اینکه نظر ائمه جمعه چه بوده منتشر نشد. خود به خود، همین یک اقدام کافی بود تا گروه دیگری از مردم که قضاوت روحانیت را صائب می­دانند به «خریدن» این مجموعه ترغیب شوند. باید پنداشت که این اقدام هم در راستای برنامة تبلیغاتی مجموعه صورت گرفته است. یعنی یک دستگاه دولتی عریض و طویل، عامل تبلیغاتی برای توزیع یک مجموعه شده و چنین چیزی بسیار نادر است و نادرست.

در مقطع دیگری از این سناریو، گفته شد که این مجموعه به فلان شخصیت سیاسی خارجی «هدیه» شده است! راست و دروغ این هم به کنار اما چنین موضوعی برای این مطرح شد که «شأن» این مجموعه را چنان بالا ببرد که یک مقام سیاسی خارجی آن را پذیرفته است. انگار که مثلاً یک تخته قالیچة ایرانی است. هیچ توضیحی هم داده نشد که فلان شخصیت خارجی که زبان فارسی را نمی­داند و اگر هم بداند دست و پا شکسته می­داند و شوخی­های زبانی و کوچه بازاری آن را اصلاً نمی­تواند بفهمد و با تاریخ ایران هم نااَشناست، چه فایده­ای از چنین مجموعه­ای می­تواند ببرد و این چه دردی را از این مجموعه دوا می­کند. بی­گمان تنها فایدة این کار هم نوعی فریب افکار عمومی بوده است.

اما یک وجه دیگر ماجرا، به شخصیت­های فرهنگی کشور و مسئولان این حوزه برمی­گردد که به نظر نگارنده بسیار مهم و حساس است. اینکه مثلاً آقای عزت­الله انتظامی بر سر صحنة ضبط آن برده شود، و از ایشان خواسته شود در مدح آن چیزی بگوید، موضوع ساده­ای نیست. آقای انتظامی تا آنجا که به یاد داریم در هر مجلس و همایش و محفلی که می­رود اهل مدح و مجیزگویی نیست و راست و رک و پوست­کنده حرفش را می­زند. اما چرا سر این صحنه چنین نیست؟ آیا مناسبات پنهان سینمایی­ها و «ملاحظات خاص» و رودربایستی باعث این رفتار شده است؟ نمی­دانیم. ولی مشخص است که این روند طبیعی نبوده است.

همین موضوع در خصوص مسئولان فرهنگی کشور هم صدق می­کند. هنگامی که یک مسئول مثلاً از وزارت ارشاد به جایی دعوت می­شود، مشخص است که به واسطة موقعیت و شخصیت حقوقی­اش مورد توجه واقع شده و به همین دلیل موظف است بسیار مراعات کند که مبادا کاری کند و حرفی بزند و وعده­ای بدهد که حق نباشد. اینکه مقام و مسئولیت واگذار شده به افراد، «امانت» است، بسیار مهم است و اگر این ذهنیت در مسئولین باشد، که باید باشد، همواره متوجه هستند که به گونه­ای عمل نکنند و تصمیم نگیرند که به آن امانت خیانت شود. این را به صورت کلی گفتم و انشاءالله در مورد حضور بی­توجیه برخی مسئولین در صحنه­ای که حتی بر روی خبرنگاران هم بسته است و آنان مجبورند با هماهنگی­های عجیب و غریب و پذیرش تعهدات پنهان و نانوشتة سنگین در اطراف آن حضور یابند، مصداق نداشته باشد. اما همان حضور و «خبرساز» شدنش هم جای تأمل دارد.

تقریباً همه می­دانند که مجموعة قهوه تلخ به دلیل عدم توافق مالی میان سرمایه­گذاران و مسئولین سیما، از این رسانه پخش نشد. صداوسیما هم طبق روال قراردادهایش مسئولیتی در قبال هزینه­ های تولید این گروه از تولیدات تلویزیونی ندارد. یعنی اگر به هر دلیل نامربوط به صداوسیما، از این رسانه پخش نشود، مسئولیت هزینه­ ها بر عهدة سازندگان و سرمایه­ گذاران است. تقریباً همة تلویزیون­های دنیا همین گونه عمل می­کنند. پس از عدم توافق میان تهیه­ کنندگان قهوة تلخ و صداوسیما، این امکان برای آنها مهیا شد که تولید خود را مانند محصولات فرهنگی دیگر در شبکة خانگی عرضه کنند تا به هر ترتیب متضرر نشوند. این امکان هم از طریق وزارت ارشاد و در چهارچوب حمایت از محصولات فرهنگی تولید داخل و کمک به تهیه­ کنندگان فراهم گردید که تا مدتی مطابق روال معمول این عرضه ادامه یافت. اما در کنار این روند، برخی مسائل حاشیه­ای هم در رابطه با این مجموعه دامن زده شد که در جای دیگر قابل بررسی و تحلیل است که چرا در حوزة فرهنگ این گونه رفتارهای ناصواب باب شده و یا باب می­شود و آن هم برای منافع شخصی.

از جملة این حاشیه­ها، چنان که اشاره شد، استفاده از نام و آوازه و موقعیت اشخاص بوده است که می­توان آن را به «تأمین اعتبار معنوی» (در کنار تأمین اعتبار مادی که به طرق دیگر دنبال می­شود) تعبیر کرد. شاید نتوان به صاحبان این کالا ایراد گرفت که چرا چنین می­کنند اما به افراد هدف، و مخصوصاً آنان که در دستگاه­های فرهنگی مانند وزارت ارشاد صاحب موقعیت هستند، می­تواند تذکر شدید داد که آیا رواست اعتباری که از سوی نظام جمهوری اسلامی نزد آنان امانت گذاشته شده، به راحتی در هر جایی عرضه شود و صرف وجهه­پردازی دیگران گردد؟

به نظر می­رسد جریانی خاص با اهداف و مقاصد و منافع مشکوک در پی سوء استفاده از امکانات فرهنگی و مادی و استعدادهای کشور برآمده و از هر امکانی برای رسیدن به مقاصد خود استفاده می­کند و در این مسیر فضای فرهنگی کشور را به انواع رفتارهای نادرست و فسادآور می­ آلاید. در برابر این جریان که مروج «نفاق فرهنگی» است که باید ایستاد و بسیار هوشیار بود که فریب اغواها و ترفندهای زیرکانة آن را نخورد.  

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۴
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۱۹ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۲
0
0
سلام.
موضوع خوب و بجایی رو مطرح کردین.
ممنونم.
ولی خیلی موضوع رو الکی پیچش دادید و طولانیش کردید.
بهتر بود رک تر و خلاصه تر میبود.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۱۴ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۳
0
0
همه این حرف هایی که گفتی درست . منظوررت چی بود .
این توهم توطئه و دیگر دشمن بینی کشته شما رو
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۵۵ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۶
0
0
کار مهران مدیری خوب فروش کرده و موفق بوده شما چرا حسودیت میشه به قول رئیس جمهور بهتره آب رو بریزی همون جا که میسوزه چرا جای دیگه میریزی؟!
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین