کد خبر: ۳۷۵۲۹۱
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار:
ایشان چه می بیند که ما نمی بینیم!

سپر شدن امام جامعه

چاره ی امروز این است که در سطح پایین تر از خواص نایاب، اهل رسانه و قلم، اهل تریبون، اهل هنر، وارد شوند و شمشیر جنگ نرم را بر پیکر نیمه جان شبهه و فتنه و نفوذ وارد کنند و طوری نشود که مقام معظم رهبری همواره شفاف سخن بگوید و آنها در لفافه.
طمعکارتر از طلحه و زبير و فتنه‌ي آخرالزمانگروه سیاسی: در یادداشت پیش رو که نگارنده آن، ناصر اکبری «سپر شدن امام جامعه» عنوان نهاده، آمده است: چاره ی امروز این است که در سطح پایین تر از خواص نایاب، اهل رسانه و قلم، اهل تریبون، اهل هنر، وارد شوند و شمشیر جنگ نرم را بر پیکر نیمه جان شبهه و فتنه و نفوذ وارد کنند و طوری نشود که مقام معظم رهبری همواره شفاف سخن بگوید و آنها در لفافه.

به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که به صورت اختصاصی دراختیار خبرنگار ما قرار گرفته به شرح زیر است:

در ماه مبارك رمضان، در دیدار مقام معظم رهبری با اهل شعر و ادب سخنی بسیار با معنا از ایشان بیان شد که به سادگی نمی توان از آن گذشت: ایشان فرمودند:

"یکی از آقایان، پایین یک شعری خواندند که مضمونش این بود که اگر شمشیر بکشید، سینه‌هایی که بیایند در جلوی شما بِایستند و در مقابل دشمنان شما سینه سپر کنند [زیاد است‌]، من گفتم من شمشیر را کشیدم، مشغولیم، ما از چپ و راست داریم میزنیم؛ این‌جوری نیست؛ منتها نوع شمشیرِ امروز و نوع میدانِ امروز با نوع میدانِ آن سالهای اوّل تفاوت دارد؛ ما در جنگِ نرمیم؛ در جنگِ سیاسی هستیم، در جنگِ فرهنگی هستیم، در جنگِ امنیّتی و نفوذی هستیم؛ فکرها و اراده‌ها دارند با هم میجنگند. امروز ما خیلی احتیاج داریم به ابزارهای مؤثّر و تأثیرگذار؛ یک بخش عمده‌ی این ابزارها، به نظر من شعر است که بایستی مورد توجّه شماها قرار بگیرد.

این سخن مقام معظم رهبری که من شمشیر را کشیده ام به این معناست که وقتی من با همه محذورات، در حال روشنگری رُک و شفاف هستم و به میدان آمده ام شما نباید عقب تر حرکت کنید.

در زمان پیامبر اعظم (ص) آنحضرت دستور کشتن منافقی را به مسلمانان داد اما در اثر تعلّل، صحابه ای او را در میان خطابه ی پیامبر اعظم (ص) شفاعت کرد و پیامبر بدلیل محذوریت، از خون او گذشت. آنگاه پس از خروج آن مرد، به جمعیّت رو کرد و فرمود: مگر دستور کشتن نداده بودم!؟ گفتند یا رسول الله منتظر بودیم به ما چشمک بزنید تا او را بکشیم!!

سپر شدن امام جامعه

یاللعجب! اکنون نیز حاکم اسلامی میگوید ضربه شمشیر را وارد کنید ولی برخی از خواص یا ساکتند یا هنوز منتظر چشمک زدن هستند.

خطبه ای از امیرالمومنین علیه السلام در نهج البلاغه پیش روی ماست. آنحضرت در خطبه 119 در ملامت کوفیان میفرماید:

"شما را چه مى‏ شود هرگز ره رستگارى نپوييد و به راه عدل هدايت نگرديد آيا در چنين شرايطى سزاوار است كه من از شهر خارج شوم؟ هم اكنون بايد مردى از شما كه من از شجاعت و دلاورى او راضى و به او اطمينان داشته باشم، به سوى دشمن كوچ كند و براى من سزاوار نيست كه لشكر و شهر و بيت المال و جمع آورى خراج و قضاوت بين مسلمانان، و گرفتن حقوق درخواست كنندگان را رها سازم، آنگاه با دسته ‏اى بيرون بروم، و به دنبال دسته ‏اى به راه بیفتم، و چونان تير نتراشيده در جعبه ‏اى خالى به اين سو و آن سو سرگردان شوم. من چونان محور سنگ آسياب، بايد بر جاى خود استوار بمانم تا همه امور كشور، پيرامون من و به وسيله من به گردش در آيد، اگر من از محور خود دور شوم مدار آن می لرزد و سنگ زيرين آن فرو ريزد."

آیا همواره باید امام جامعه سپر شود و خود شمشیر بگیرد و هر روز از پادگانی به منطقه ای و منبری برود و روشنگری کند؟ آیا کسی نیست که ایشان را از ورود مستقیم کفایت کند؟ آیا حاکم اسلامی باید اینچنین و همواره خود شمشیر بکشد و هزینه شود و کسی قبل از او چاک ندرد و فریاد بر نیاورد؟ و اگر هم نظریه پردازی پیدا شود، جلسات پیش از نماز جمعه ی او دچار وقفه شود؟

نمونه ی دیگر از ورود مستقیم امیرالمومنین علیه السلام در بحث اختلاس است. مسئولی در زمان خلافت حضرت بعد از اختلاس فرار میکند و امیرالمومنین علیه السلام به او پیام میدهد: "اگر خود را تسلیم نکنی به تو دست خواهم یافت آنگاه چنان ضربه ای بر تو وارد میکنم که استخوانهای جمجمه ات ریز ریز شود..."

آیا در این زمان باز هم باید امام مسلمین ورود مستقیم کند و در بحث اختلاس و فیش های حقوقی و قاچاق تذکرات ابتدایی بدهد؟ آیا ایشان باید مانند اختلاس بزرگ قبل، چونان جدّش امیرالمومنین علیه السلام ناچار شود که مستقیم ورود کند و دستور دهد اشدّ مجازات را اجرا کنند و اشخاص متهم اعدام شوند؟

به راستی چه تناسبی بین تهدید به ریزریز کردن جمجمه ی متخلّف از جانب امیرالمومنین علیه السلام و دستورات کلیشه ای پیگیری برخی از مسئولین وجود دارد؟ و چرا امام جامعه را از ورود به جزئیات و تقاضای شکستن جمجمه کفایت نمیکنند؟

البته قبول داریم که در زمان امام راحل (ره) نظریه پردازان انقلاب بیشتر بودند و مانند این زمان، منحصر در دو سه شخصیت نبودند؛ امثال شهید مفتح، شهید مطهری، شهید بهشتی، علامه طهرانی در رده ی بالایی از نظریه پردازی و رهبری فکری جامعه بودند که بار زیادی را از دوش امام راحل برداشته بودند. در مجلس خبرگان و شورای اسلامی شخصیتهایی بودند که به مرجعیت رسیدند که با وجود آنها آن شرایط سخت را طی کردیم و اکنون با کمبود نظریه پرداز مواجهیم ولی باید چاره جویی کرد.

چاره ی امروز این است که در سطح پایین تر از خواص نایاب، اهل رسانه و قلم، اهل تریبون، اهل هنر، وارد شوند و شمشیر جنگ نرم را بر پیکر نیمه جان شبهه و فتنه و نفوذ وارد کنند و طوری نشود که مقام معظم رهبری همواره شفاف سخن بگوید و آنها در لفافه.

نمونه شفافیت و شمشیر حضرتش همین سخنرانی های اخیر است که سنگین ترین آنها بحث جهالت و خیانت بود و آن سخن استراتژیک درباره انتخاب احتمالی رهبر آینده که فرمود: "در انتخاب رهبر آینده کسی دچار رودربایستی نشود..." عمق این مسئله تا کجاست و ایشان چه می بیند که ما نمی بینیم؛ الله العالم.

منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
shadman
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۸:۱۶ - ۱۳۹۵/۰۴/۳۰
3
2
امام خامنه ای چیزی میبیند که ما بعد از تجربه ی آن چیز به آن می رسیم.
همین مذاکرات با امریکا که آقا مرمودند خوشبین نیستم
امروز می بینیم که رئیس مجلس به رئیس سازمان انرژی اتمی می فرمایند برای غنی سازی به قبل از برجام بر گردید.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۲۲ - ۱۳۹۵/۰۴/۳۱
3
1
سلامتی وجود امام خامنه ای صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین