کد خبر: ۳۶۷۷۰
تاریخ انتشار:

بهنوش بختیاری جلوی دوربین "اخراجیها3"+عکس

اظهارات الهام درباره هاشمي،عزل متكي، پرونده رحيمي و ... پي دي اف چاپ پست الكترونيكي
جمعه ، 3 دی 1389 ، 14:19

راهبردنيوز:علامحسين الهام در جلسه دو ساعته با دانشجويان،ابعاد گوناگون فتنه 88 ،موضوع هاشمي و فرزندانش،عزل متكي،پرونده رحيمي و چندين مسئله ديگر اظهاراتي بيان كرده كه در گزارش اختصاصي"راهبردنيوز"مي خوانيد.

به گزارش راهبردنیوز،دکتر غلامحسین الهام مشاور حقوقی رئیس جمهور و وزیر پیشین دادگستری در همایش" 8 ماه دفاع مقدس" نقش بصیرت در جامعه و حرکت به سمت جامعه آرمانی كه به میزبانی جامعه اسلامی دانشجویان در دانشگاه محقق اردبیلی برگزار شد سخنرانی و به سئوالات گوناگون دانشجویان پاسخ گفت.

متن كامل سخنرانی دکتر الهام به شرح زير است.

بسم الله الرحمن الرحیم

کسانی که حریم عاشورا را شکستند واقدام ننگینی را انجام دادند و روز سیاهی را در تاریخ ایجاد کردند همانند اتفاقی بود که در تاسوعا پیش آمد و عزاداران بی گناه و خردسال در چابهار قتل عام شدند نشان داد که کربلا و عاشورا یک نماد پیوسته حق و باطل است.

فهمیدیم که برای زیارت اباعبدلله الحسین خوف و ترس نه تنها مانع نیست که بر فضیلت ها می افزاید.فهمیدیم که امام معصوم وقتی زیارت ابا عبدالله را مصداق حزب الله و مقابلین آن را حزب الشیطان می خواند.فهمیدیم" کل یوم عاشورا" چه چیزی است، همه این ها این پیام را دارند که عاشورا یعنی جبهه حق، آزادگی، حریت، مردانگی، غیرت، عدالت خواهی، ظلم ستیزی و جبهه مقابل درست پرچمدار همه رذایل، کشتن انسان های بیگناه، قتل و عام، غارت، ذلت خواهی و تصویر ظالمین بودن است.

 

*حماسه 9 دي،پاسداشت آزادگي ملت ايران است

اتفاقاتی که در طول تاریخ برای مقابله با عاشورا می افتد همین وضعیت را نشان می دهد، لذا بزرگداشت حماسه 9 دی یعنی بزرگداشت آزادگی که ملت ایران پرچمداری اش را نشان داده و بیان کرده است، مي باشد.

اما ریشه این بحث را باید در فتنه 88 جست و جو کرد، از اول انقلاب تا حالا فتنه های مختلفی را پشت سر گذاشته ایم و انقلاب اسلامی با این چالش ها و فتنه ها بیگانه نیست، اما بی تردید سخت ترین و پیچیده ترین آن را در سال88 مشاهده کردیم .

 

*نقطه اشتراك فتنه بني صدر با فتنه 88

بعد از انقلاب، جریان های شکست خورده برای بازسازی و ورود در صحنه با شعارهای دروغین ورود می کردند وجبهه های دموکراتیک، بعدها پیوند جریان نفاق با جریانات نهضت آزادی از نظر ایدئولوژیک و در واقع مشکلات برآمده از دولت موقت و بعد فتنه بنی صدر که اتفاقاً نقطه اشتراکی در مقابله با حماسه عاشورا با فتنه 88 داشت، چون بنی صدردر سال 59 در روز عاشورا در میدان آزادی میتینگی را برگزار کرد و جمعیت طرفداران این جریان با کف و سوت حرمت عاشورا را نقض کردند که بعدها امام از این موضوع سخت دردمند بودند.

ما فتنه بنی صدر را در شرایط سختی پشت سر گذاشتیم و به دنبال آن فتنه سنگین منافقین و نفاق بود که رسماً به جنگ مسلحانه در کشور کشیده شد و فضای سختی از ترورها و قتل و عام بیگناهان پشت سر گذاشت، چند سال متوالی کشور در این درگیری سخت و چالش سنگین قرار داشت تا بالاخره این جریان به طور کلی در فضای شفاف پناهنده شد و بخشی ازارتش صدام را تشکیل داد و آخرین بقایای آن به تاریخ پیوست.

 

*فتنه مهدي هاشمي از فتنه هاي بسيار پيچيد ه و سخت بود

به دنبال این جریانات فتنه سخت، مهدی هاشمی را داشتیم این جریان هم با ترورهای مخفی و سخت و فعالیت های براندازانه مسلحانه و تلاش های ایدئولوژیک برای ايجاد انحرافات بنیادی در انقلاب،كشور را با مشكل مواجه کرد که این موضوع هم با مدیریت امام در سال 65و 66 خاتمه پیدا کرد،به نظر من آن فتنه هم از فتنه های بسیار سخت و حساسی بود که در مسیر تحولات انقلاب، ما مشاهده کردیم و به دنبال آن برخی مشکلاتی که پشت سر گذاشتیم به نظرم مهمترین آن فتنه 88 است.

هر جریان انحرافی به یک جریان فکری موجه یا حداقل پذیرفته شده، یا موجه تری یا جریانی که در قدرت سیاسی کشور جای پایی دارد تکیه زده است. به طور مثال جریان نهضت آزادی جریانی بود که در اوایل انقلاب قدرت سیاسی و مدیریت دولت را در دست داشت که این جریان با بدو لانه جاسوسی در سیزدهم آبانماه به دوره مدیریتی آن پایان داده شد، این جریان یک اعتبار ویژه ای به خصوص دردوران بعد از انقلاب از نظر سیاسی در جبهه اسلامی داشت و همان سوابق اقتضا کرد که شاید برای عده ای بهترین گزینه برای دولت بعد از انقلاب  رئیس این جریان یعنی مرحوم بازرگان باشد اما جریان منافقین که یک جریان تند و سخت و برانداز بود تکیه ایدئولوژیک به جریان نهضت آزادی داشت و به تعبیری که امام داشتند بازرگان را پدر معنوی منافقین و این جریان نامیدند و این از نظر فکری و ایدئولوژیک بود یک جریان تندرو به یک جریان میانه هم  به یک تعبیر دیگر به دلیل اعتبارات مختلف سیاسی و نفوذ ایدئولوژیک تکیه می زند.

 

جریان سخت مهدی هاشمی که یک جریان بسیار سنگین و شکننده بود بخصوص از نظر القائات ایدئولوژیک توانسته بود یک جریانی را در برابر انقلاب قرار بدهد به شخصیتی مثل منتظری تکیه زده بود و این جریان انحرافی به یک جریانی از مرجعیت متکی و متصل شده بود این اتکای یک جریان انحرافی و فاسد به یک جریان فکری موجه و شناخته شده در نظام یا دارای نفوذ در نظام موجب می شود تا مسئله فتنه پیچیده شود در طول تاریخ هم همین است شما ببینید در جمل تکیه بر چه جریانی و چه کسانی زده می شود برای مقابله با امیرالمومنین ،شخصیت شناخته شده برای بزرگان آن روز در مقابلش به چه جریانی تکیه زده می شود معمولا فتنه ها به همین شکل سازمان پیدا کرده است و موفقیت فتنه ها به خاطر این نوع تکیه گاهها است ، تکیه گاههایی که یا پشتیبانی فکری می کنند و اصولا همین است و موجه جلوه می دهند  و نتیجتا امکان موفقیت را افزایش می دهند.

 

*نقش سفارتخانه ها در فتنه هاي پس از انقلاب

فتنه88 به چه کسانی تکیه داشت؟و هنوز به چه کسانی تکیه دارد؟ به نظرم این پرسش مسئله مهمی است که باید به آن توجه شود، 13آبان ها می آیند و می روند ما یک مراسمی برگزار می کنیم و به آن بسنده می کنیم اما اگر فرصتی باشد و ما مروری بر اسناد لانه جاسوسی داشته باشیم به خوبی می بینیم در این اسناد آمریکایی ها و سفارت آمریکا تلاش دارد همه جریان های دارای تاثیر گذار را در کشور شناسایی بکنند این اسناد به صراحت موجود است از دستوراتی که واشنگتن به سفارت می دهد این است کسانی که در 10سال آینده می توانند در جمهوری اسلامی نقش ایفا کنند آنها را شناسایی کنند و با آنها ارتباط برقرار کنند این سفارتخانه که به دنبال  نفوذ در اسلام و استحاله و براندازی نظام اقدام می کنند به این شکل عمل می کنند که جایگاه ها و پایگاه های داخلی کشور را ارزیابی کنند، آزمایش بکنند و جریان مناسب را برای حکومت و کشور انتخاب کنند اسناد مختلفی در مورد طیف های مختلف در آن روز که دارای نفوذ بودند و حتی قبل از پیروزی انقلاب می بینیم ارتباط با این شخصیت ها ،مذاکره با آن ها و بعد دادن تحلیل به کاخ سفید که چه جریاناتی در کشور چه نوع پایگاهی دارند و چه اثر گذاری دارند و چه میزان بر روی آنها سرمایه گذاری کرد از مهمترین بخش های تجربه  تاریخی در اسناد لانه جاسوسی است حتما این اسناد و لانه جاسوسی را یکبار دیگر با فضای فتنه 88 مقایسه کنید  تقریبا فضای 27،28سال قبل را عرض میکنم در همان اسناد به صراحت می گویند باید در فیضیه جای پایی بگذاریم و چهره های موثری را که می توانند برای ما مفید باشند با برقراری ارتباطات فرهنگی با مراکز دانشگاهی تعیین بکنیم و این ارتباط را برقرار کنیم در فتنه 88برخی از این چهره ها را در آمریکا می بینیم که چگونه در لباس روحانیت به عنوان نمایندگان دینی که حرف دینی و مذهبی می زنند علیه تئوری جمهوری اسلامی با آمریکایی ها و اسرائیلی ها همراه می شوند این مسئله همان چیزی است که تجربه تاریخ و درس آموزی تاریخ پیش روی ما می گذارد باید به این مسائل از الان پرداخت و به تجربه آینده ای که انقلاب با آن مواجه خواهد بود توجه جدی و دقیق بکنیم چه بسا این مراحل با گذشت زمان با پیچیدگی های جدید تری پیش روی ما قرار گیرند.

 

*اگر فتنه 88 به كسي مثل هاشمي تكيه نمي زد آيا موفقيتي حاصل مي كرد؟

اگر فتنه 88 به کسی مثل آقای هاشمی تکیه نمی کرد، آیا این توفیق و موفقیت را داشت که هشت ماه کشور را با این تلاطم مواجه کند؟ این جریان به خاطر چهره هایی است که در درون نظام پیدا می کند و به دلیل استحاله، دنیاگرایی، دنیا طلبی، تغییر فکری و ایدئولوژیک و یا هر دلیل دیگری که از نظر روانشناختی انسان ها از جهت سیاسی قابل بررسی است می تواند تکیه کند و برای نظام مشکل بسازد.جریان نفوذ، جریان جنگ نرم از چه جهت گیری هایی استفاده می کند؟

 

*فتنه 78 به جريان دولت وقت تكيه داشت

من فراموش کردم که از فتنه 78 سخن بگویم، فتنه 78 به چه جریانی تکیه داشت به جریان خود دولت؟ فتنه ای که به تعبیری از پله دوم آغاز می کند و موضوع کوی دانشگاه را مطرح می کند و سمت و سوی براندازی آن به صورت یک فتنه گسترده چند روزه حداقل تهران را در برمی گیرد اتکایش به چه جریانی است؟ درست به دولتی که روی کار آمده است.و این جریان به وسیله عواملی در خود دولت مدیریت شد.

سال 82 هم بخش هایی از رویش های همان فتنه 78 را در پیش رو می بینیم، این تکیه گاهها بسیار مهم است همیشه جریان تند به یک جریان موجه یک خط اتکایی دارد و عقل را به این خاطر پیچیده می کند، حق و باطل را مشتبه می کند و درست و نادرست را درهم می کند، اینجاست که به تعبیر امیرالمومنین خوب می فهمیم" فتنه ها وقتی می آیند ناشناخته هستند و وقتی می روند فهمیده می شوند" این به خاطر برخی علایم است به خاطر این است که همان جا به ما می آموزاند که شما حق و باطل را با ملاک های مستقل خودش درک کنید نه با شخصیت ها و نه با اشخاص، این مسأله مهمی است.

 

*شخصيتي را با نمادي از هاشمي 2002 علامتگذاري كردند

در چه شرایطی موضوع سال 88 پیش آمد؟ در چه موقعیت و وضعیتی رویید؟ ازنظر دقیق تر شاید نیاز بود ما به مسائل 84 توجهی کنیم اما بعد از انتخابات و چالش ها، همان جا فقط برخی از علایم و سرمایه گذاری ها را ببینید در همان جا یک علامت و پوستری نماد انتخاباتی برخی، جریان شد و شخصیت را از درون نظام که کاندیدای ریاست جمهوری است مثل آقای هاشمی با نمادی از هاشمی 2002 علامت گذاری می کنند یعنی تمام علایم فرهنگی را تغییر می دهند و یک تصویر جدید و یک فضای جدیدی از نظر ایدئولوژیک از یک شخصیت انقلاب نمایش می دهند و همین امر با همراهی همان شخصیت مواجه است،و این نشانه ها ،نشانه های سنگینی است. بعد از آن چالش های سال84 در عرصه خواص و رقبای سیاسی پایان نیافت و تا سال 88 ادامه و استمرار پیدا کرد.

 

*گفتمان عدالت خواهي با دولت نهم احيا شد

ما در سال 84 تا سال 88 با یک دوره از دولتی مواجهیم که کارکردهایی دارد و اثر این کارکردها را می توانیم در امنیت عمومی کشور و مسائل داخلی و بین المللی با هر زاویه ای که بخواهیم ارزیابی کنیم به خصوص از نظر گفتمانی فرصت ارزیابی داریم. از سال 84 تا سال 88 تحولاتی در سیاست داخلی و خارجی کشور اتفاق می افتد، ما از نظر داخلی با برخی شاخصه ها و علائم یک حرکت جدید مواجه هستیم آن علائم چیست؟ دوره عدالت، گفتمان غالب شده است، گفتمانی که رهبری انقلاب در اوایل دولت تصریح کردند که اگر همین شعار عدالت مطرح شد به وسیله آقای احمدی نژاد، اگر هم احمدی نژاد پیروز و رییس جمهور نشود به خاطر اینکه شعارهای متروک را احیا کرده است خود این یک پیروزی است به خاطر اینکه از گفتمان امام و ارزش هایی که متروک و تعطیل شده حرف می زند.

نفس احیای شعار، خود پیروزی است یعنی اگر ملاحظه کنیم که در دوران سازندگی و اصلاحات چه فضایی ایجاد شده است و گفتمان اصیل انقلاب به تدریج با چه مسائلی مواجه شده که این گفتمان را متروک کرده است و الان دارد احیا می شود، عدالت، گفتمان غالب شد و در عرصه های مختلف خود را نشان داد، سفرهای استانی که صورت گرفت احساس عدالت اجتماعی را در اجرای قانون اساسی و قانونمند کردن کشور و کارآمد نشان دادن نظام جمهوری اسلامی تقویت کرد. اعتماد مردم  و حکومت به نحو بارزی ارتقا یافت ما در دوران سازندگی چالش های جدی در مسائل اجتماعی داشتیم بعضی شورش ها و بحران ها داشتیم که کنترل شد که آن ها می توانست نظام اسلامی را هم به عنوان یک نظام ناکارآمد در برقراری عدالت اجتماعی تهدید کند. ولی از آن عبور کردیم این اعتماد مردم با دولت متزلزل شده بود اما ارتباط با اساس نظام وانقلاب مستحکم باقی مانده بود به دلیل وجود نهاد ولایت فقیه و این مسأله مهمی است که در جای خود قابل تحلیل است.

 

*دليل مشاركت 85 درصدي و راي 40 ميليوني در انتخابات

ولی اعتماد به دولت، اعتماد تضعیف شده ای بود و این تاثیر می گذاشت روی اعتماد به نظام واین تاثیرگذاری امنیت داخلی و امنیت سیاسی و امنیت ما در روابط بین الملل خدشه دار می کرد. اعتماد مردم بود که در انتخابات 88 مشارکت را به 85 درصد و 40 میلیون نفر ارتقا داد. شاخص دیگر ارتقای سطح زندگی است، زندگی عمومی مردم و تحرک اقتصادی بود حباب هایی که شکسته شد یک تحول و حرکت اقتصادی با رویکرد عدالت، با رویکرد اتکا و اعتماد داخلی انجام شد و داشت یک حرکت اقتصادی از داخل پا می گرفت. از نظر فرهنگی ما در موقعیتی بودیم که در فاصله قبل از آن ارزش هایی دینی، اخلاق، بنیان های اعتقادی و ثابت قانون اساسی، نظام اسلامی در تهدید قرار گرفته بود. بحث حاکمیت دوگانه مطرح شد، نهضت کربلا وعاشورا با تحلیل های غلط با عنوان یک جریان تند و ارتباط گیری های بی معنا تحلیل می شد واین نوع تحلیل ها در کشور ما رسماً زده می شد. تحریک اختلافات مذهبی و قومی در کشور شدید شده بود و به وسیله دولتی ها در غرب حمایت می شد واین یک بحران در کشور ایجاد می کرد. همگرایی با غرب یا انفعال در برابر غرب یکی از شاخصه های تغییرات اعتقادی است.

 

*دوره اي كه اشرافي گري حاكم بود

حذف مردم و انتقال قدرت از مردم به طبقات خاص و حاکمیت حزبی به جای حاکمیت مردمی و یا مردمی و یا مردمسالاری واقعی و یا در واقع به تعبیردیگر بستن دایره قدرت و مدیریت کشور در گروه خاص، خانواده ای خاص، طبقه ای خاص و یک اشرافیت جدیدی که اشرافیت حاکم را تشکیل می داد در این دوره پایه گذاری شد، ثمره عمل آن هم رها کردن عدالت بود، همبستگی ملی را تضعیف می کرد ودر یک کلمه عبور از گفتمان امام را دامن می زد، اما از این شرایط در این دوره عبور کرده بودیم یک حرکت فرهنگی با گفتمان امام و درست عکس این معیار پیش می رفتیم.

 

*در عرصه سياست خارجي اتفاقات بي نظير رخ داد

از آن طرف هم در عرصه بین الملل هم ما شاهد اتفاقات مفید و موثر برای کشور بودیم، سیاست خارجی ما در یک وضعیت خوبی بود فعالیت های فن آوری هسته ای از تعطیلی و صفر رسید به فن آوری صنعتی، یعنی ما حتی از مرحله تحقیقاتی هم عبور کردیم و از نظر فرهنگ علمی همه مراحل را با وجود مقابله ها و مخالفت ها رساندیم به مرحله فرآوری و این مسأله بسیار مهمی بود در یک فرآیند چهار ساله از تعطیلی که مقدمات کار انجام نشده تعطیل شده بود. رسیدن به مرحله فرآوری در تولیدات هسته ای با اهداف صلح آمیز در جهت صنعتی و ساختن کشور جلو رفتیم. با آژانس هسته ای، عموم مسائل را حل کرده بودیم چند مورد جزئی باقی مانده بود که با غلبه سیاسی ما پیش می رفت. با قدرت عمومی که پشت این جریان قرار گرفته بود قابل حل بود، در یک وضعیت انزوای نسبی که با مخالفت سازمان های بین المللی به تعبیر من نه انزوا به منظور ایدئولوژیک و یا انزوا از نظر افکارعمومی و دیپلماسی عمومی نه از نظر سیاسی سازمان های بین المللی و دولت ها، موقعیت ما به گونه ای جلو رفت که کل کشورهای غیر متعهد با حمایت از حقوق مسلم هسته ای با جمهوری اسلامی همگرایی نشان دادند و این اتفاق در عرصه بین الملل اتفاقی بی سابقه است.

سازمان کنفرانس اسلامی، اینها همه سازمان ها و جریاناتی بودند که همگرایی با جمهوری اسلامی به خصوص در عرصه فن آوری هسته ای صلح آمیز نداشتند، سازمان کنفرانس اسلامی اولین بار به جدّ از جمهوری اسلامی، از حق مسلم هسته ای اش حمایت کرد و رسماً بیانیه داد. آمریکا برای حل مشکلاتش در افغانستان و عراق به سختی نیازمند جمهوری اسلامی بود و با انفعال تقاضای کمک از ایران داشت و ایران یک برگ برنده ای برای کنترل سیاست های آمریکا در منطقه و نجات مردم افغانستان می توانست ایفا کند.

آمریکا در حقیقت در یک موضع انفعال دست نیاز به جمهوری اسلامی دراز کرده بود، روال تغییر قدرت به دلیل این حرکت گفتمانی و ایدئولوژیک در جمهوری اسلامی در کشورهای آمریکاي لاتین در جهت تلاقي منافع آمریکا شروع شده بود که هنوز ادامه دارد این از نظر روانی تکیه گاهش به جمهوری اسلامی از نظر حمایت های جمهوری اسلامی در آن کارساز بود.

برای اولین بار با تلاش های ایران کشورهای دائم الاختلاف حاشیه خزر توانستند با وساطت جمهوری اسلامی ایران اجلاس توافق و همکاریشان را در ایران برگزار کنند و راهی برای حل مسائل شمالی کشور و دریای خزر آغاز شد که می توانست یک گام مثبتی در سیاست خارجی در این بخش حساس و تازه به استقلال رسیده حاشیه شمال کشور ما داشته باشد.

 

ضعف و ناتوانی جدی آمریکا و رژیم اشغالگر قدس برای تسلط بر خاورمیانه بارز شد مقاومت حزب الله و جنگ 33روزه توانمندی اعتقادی، ایدئولوژیکی را در منطقه نشان داد که از نظر معنوی به جمهوری اسلامی اتکا داشت. جریانی که به عنوان حزب الله  به وسیله آمریکایی ها به عنوان بخش خاورمیانه جمهوری اسلامی، سپاه ایران و در واقع نهاد و مرکز نماد قدرت جمهوری اسلامی می شناسند ولی همه می دانند که از نظر معنوی واز نظر ایدئولوژیکی این یک پایگاه قدرت برای جمهوری اسلامی است و در واقع مقاومت حزب الله در برابر رژیم اشغالگر قدس، مقاومت در برابر خط اول خطری است که دنبال این است که جمهوری اسلامی را برای نخستین بار در حوزه خلیج فارس یعنی یک جریان همکاری های خلیج فارس که درست در دوران دفاع مقدس برای مقابله با جمهوری اسلامی شکل گرفته بود شکست دهد یعنی جریان همکاری های حوزه خلیج فارس که برای مقابله با جمهوری اسلامی رسیدند براثر قدرت سیاسی و تعامل سیاست خارجی به جایی رسید که ناگزیر شدند جمهوری اسلامی را در این اجلاس به عنوان ناظر و میهمان بپذیرند و این بابی از همکاری های جدیدی را برای منطقه که می توانست یک وحدتی در برابرتهدیدهای آمریکا در خاورمیانه و رژیم اشغالگر قدس باشد برهم بزند.

 

*هويت ايرانيان در سطح جهان احياء شد

هویت ایرانیان در سطح جهانی احیا شد، غرور ملی به طور جدی باعث شده بود که همه ایرانیان در جهت گیری های مختلفی در خارج از مرزهاي ایران داشتند احساس تعلق به ایران بکنند احساس وجود و هویت کنند، علاقه مند کشور شوند ودر جهت تعامل گام بردارند. توازن روشن همکاری و ارتباط سیاسی و اقتصادی بین مسائل سیاسی و اقتصادی با دولت ها و کشورهای خارج در سیاست خارجی در جمهوری اسلامی روشن و مبین شده بود.ما دیگر جهت سیاسی خارجی انفعال نداشتیم در ارتباط با اروپا، در ارتباط با کشورهای صنعتی ما سیاست تعیین کننده را داشتیم رقم می زدیم، جهت گیری های سیاسی و رفتار سیاسی را با رفتار اقتصادی متوازن می کردیم ما بودیم که تعیین می کردیم در برابر این تحریم ها فعالیت های اقتصادی را با کشورهایی مثل انگلیس تنظیم کنیم و از این ظرفیت اقتصادی برای پیشبرد اهداف سیاسی مان استفاده کنیم. یعنی حرکت سیاسی و سیاست خارجی ما در یک مجموعه هماهنگ سیاسی واقتصادی داشت پیش می رفت و توانسته بودیم در این عرصه یک دیپلماسی فعال را رقم بزنیم علاوه بر آن دیپلماسی عمومی ایران توانسته بود با منطق قوی بدون القای تشنج با تلاش های رسانه ای  آمریکا و در درون خود آمریکا بتواند منطق جمهوری اسلامی را تصویب کند و افکار مردم ما و دیدگاه های آن را منتقل کند و در واقع یک چهره ای واقعی از جمهوری اسلامی به رغم سانسورهای رسانه های مستقیما به گوش جهانیان برساند. سفرهای این دوره شخص رییس جمهور و رفتار دیپلماسی به خصوص تنظیم ارتباطات، رسانه ها وافکار عمومی موقعیت جمهوری اسلامی ایران را در افکار عمومی ارتقا داده بود این شرایط همه برای رساندن به نقطه پیشرفت و تحقق اهداف کشور صورت می گرفت و وضعیت مطلوبی بود. توفیقات عظیم مردمی، انسجام درونی ملت می توانست این حرکت را بسیار تقویت کند بین گفتمان رهبری و دولت یک ارتباط کامل ایجاد شده بود حاکمیت دوگانه یک حرف بی ربط و مزخرفی بود که اثبات در این دوره که با تعامل وهمگرایی گفتمان قدرت ملی و امنیت ملی افزایش جدی پیدا خواهد کرد.

 

 

*مهره اي به اسم نخست وزير امام با گفتمان جعلي به ميدان آمد

در این شرایط فتنه 88 رقم می خورد اگر کسانی داعیه ملی داشتند در این زمان باید در جهت تقویت این گفتمان به میدان می آمدند رقابت های انتخاباتی موضوع اولی برای ما نبود ما سی سال رقابت های جدی انتخاباتی داشتیم و انتخابات همیشه مسأله جدی در کشور بوده است رقابت انتخاباتی یک مسأله تعارفی نبوده و رقابتی قابل قبول و قابل دفاعی است جمهوری اسلامی خود این فضای رقابتی را فراهم می کند یکی از کسانی که همیشه فضا و بسترانتخابانی را تقویت کردند و نشاط دادند خود رهبری بوده است ما در این شرایط باید انتخاباتی داشته باشیم پرشور، مهره ای در این قضایا پیدا می شود به اسم نخست وزیر امام و به اسم نخست وزیر امام با گفتمان جعلی به میدان می آید گفتمان امام نسبتش با گفتمان دولت مستقر که در این شاخصه هایی که عرض کردم حرکت کرده چیست؟اگر این رقابت، رقابت هایی در طول همدیگر بود، نشان داد که این جریان شعارامام و گفتمان امام را به عنوان یک تقلب انتخاب کرده است چرا که خیلی سریع تمام ارزش های ناشی از این حرکت و گفتمان را به چالش و نقد معترضانه کشاند آنچه من به عنوان برخی شاخصه ها عنوان کردم ممکن بود در یک جاهایی صحت داشته باشد اگرسرعت کم باشد شتاب می بخشیم اگر یک جاهایی منفور مانده است آن را احیا و فعال می کنیم این حرکت مثبت است اما کسی که گفتمان امام را انتخاب می کند واین باره نقطه مخالفتش درست همان کسانی می شود که پرچمدار این گفتمان هستند و مهره تضعیف را ایجاد می کند واین جریان اگر واقعا این گفتمان را دارد یکباره یک جریان خارجی پشتش قرار می گیرند که در ذاتش با امام و انقلاب و مردم کینه تاریخی قرار داده پشت این قضیه آمریکا، انگلیس و اسرائیل قرار می گیرند این ها این دروغ بزرگ را که این جریان برای احیای گفتمان امام آماده است برملا می کند.

 

 

* يكي از عناصر سبز به لبنان مي رود و مي گويد نظام ایران ساقط شدنی است

درست نقطه هیجان انتخابات در یک جایی می شود که در مناظره اول بین رییس جمهور و میرحسین موسوی عقبه جریان میرحسین که تکیه به هاشمی داده است برملا می شود  برملا شدن اتکای این جریان به جریانی که اسباب مشکلات عدیده ای در کشور به خصوص در بخش عدالت اجتماعی و حرکت و اندیشه امام شده است و به خصوص در ایجاد اشرافیت بعد از انقلاب و تعرض به حقوق مردم و غارت بیت المال و آسیب هایی که از نظر اقتصادی ، فاصله طبقاتی بین مردم ایجاد شده که آن گفتمان را آسیب زده است عقبه اش این جریان بود وقتی این عقبه مشخص می شود این جریان حاضر نیست که فاصله اش را نشان دهد و بلکه همچنان اتکا و اعتماد و پشتوانه اش را نشان می دهدو  می خواهد در پنهان تکذیب کند اما جرات این را هم ندارد که در علن این ارتباط و اتکا را نقض کند البته نمی تواند مهم ترین پشتوانه مالی این جریان به اصطلاح سبز در انتخابات هستند شخصیت هایی که به عنوان نماد های حمایت هستند همه وابسته به این پیوند هستند. دختر روس، پسر روس و این جریان به گونه ای است که امکان انکار هم ندارد. مردم واقع بین هستند مردم داوران خوبی هستند و این جریانات و مسائل را به خوبی می بینند اما بعدها هم وقتی مردم همان موقع می بینند که بی بی سی فارسی به کدام جریان اتکا کرده است و به خاطر حمایت از این جریان تاسیس می شود ودر کمتر از 24 ساعت در موقع انتخابات به میدان می آید و یک جنگ نرم و جنگ روانی در این مدت سامان می دهد و مردم شاخصه ها را می بینند بعد از انتخابات هم مسائل جدیدتری روشن می شود؛ گفته شد که معاون وزارت خارجه انگلیس، سفیر لبنان در انگلستان را احضار می کند و می گوید در ایران تغییراتی در حال انجام است رژیم ایران ساقط خواهد شد و شما موضع بی طرفی خودتان را حفظ کنید، دخالت نکنید آنها یک نگرانی از این جا دارند.

قبل از انتخابات پیروزی را مسلم گرفته اند و دارند نقشه می کشند در منطقه دارند سازماندهی می کنند یکی ازهمین عناصر سبز به لبنان می رود و در آنجا اعلام می کند که نظام ایران ساقط شدنی است، رژیم ایران عوض شدنی است و شما موضع خود را از حالا با نظام بعدی تنظیم کنید یعنی آن ها مسلم گرفتند که با این غزل ها این نظام را ساقط خواهند کرد این ارتباط با بیگانگان با خط امام وعاشورا چه سنخیتی دارد؟ این فضای انتخابانی می شود و مردم مسائل را می خوانند و می بینند که گفتمان عدالت در معرض خطر جدی است و یک انتفاضه عدالت شکل می گیرد برای خراب کردن این موضع و شکست سنگینی که مشارکت عظیم مردم ایجاد کرده است و در حقیقت مردمسالاری دینی پاسخ اساسی را به این فتنه داده است مشارکت گسترده و حضور فعال مردمی که صاحب رای هستند خود را نشان می دهد در چنین جریانی یک دفعه بحث تقلبی که از قبل سازماندهی شده است یکی از زنان فتنه در انتخابات موقع رای گیری می گوید که اگر ما برنده نباشیم می گوییم تقلب شده است تا مردم به خیابان ها بریزند. ناشی گری ها باعث می شود که کدها را خیلی سریع به مردم بدهند و اینها آنقدرعجول هستند که این شتر رام نشده را خواستند سوار شوند و نگذاشتند که انتخابات تمام شود که لااقل این کدهایی را که رقم زده بودند دست و برنامه های پیشین آن ها را رو نکرده باشد .

در ظاهر گفتند که تقلب انتخاباتی شده اما بعد از آن باطن گفتمانی رو شد و گفتمان امام را مطرح کردند و اولین بار روز قدس علیه امام قیام کردند این یک علامت بود و یکباره آن پایگاه ایدئولوژیک و آن قدرت سیاسی و نظامی و امنیتی ما را که در منطقه خاورمیانه به چالش کشاندند. حرمت رمضان را شکستند و یک چالش با اندیشه های دینی و حریم های مسلم اعتقادی شکل گرفت که برای ما تهدید کننده از نظر ایدئولوژیک در کشورهای اسلامی می توانست باشد.

طولی نکشید که این ها در 13 آبان علیه روح استکبار ستیزی انقلاب هم به میدان آمدند و اتکای خود را با آمریکا نشان دادند 13 آبان یک جریان ضد آمریکایی است و نمی شود آن را به نفع آمریکا مصادره کرد این ها با چنین انحرافی به میدان آمدند در روز 16 آذر که باز نماد ضد آمریکایی است و باید به خونخواهی دانشجویان مظلوم که در شرایط سخت کشته شدند فعال بشود .اما این ها نماد آزادگی، شرافت ملی و همه چیز هویت انقلاب اسلامی امام را سوزاندند .به این مساله توجه کنید لایه های درونی فتنه چگونه یکی یکی ورق می خورد و ناگهان این جریان در روز عاشورا در برابر همه هویت آزادگی و شرافت دینی ما یعنی عاشورا می ایستد، عاشورا یک رمز ماندگار تاریخی است.همه ظالمین در برابر عاشورا ایستادند از متوکل تا رضاخان و بعد ازآن شاهد این جریان بودیم که در برابر عاشورا ایستادند.

 

*"مردان خداجو" در عاشورا كف نمي زنند

آن کس که فتنه گران را مردان خداجو می خواند،مردان خداجو در عاشورا کف نمی زنند این کار، کار یزیدی است مردان خداجو سینه می زنند عزاداری می کنند شعار ذلت پذیری را نفی می کنند و عزت مداری را محور قرار می دهند ولی شما همه اینها را آتش زدید و آن پرچم هایی که نماد این فکر بود آتش زدید خیمه های اباعبدالله را سوزاندید و بعد هم به عزاداران حمله کردید.

 

*هاشمي تاكنون درباره فتنه 88 موضعي نگرفته است

جریاناتی که با این فکر مخالفند چه جوابی دارند؟ آقای هاشمی موضعش نسبت به این فتنه چه بود؟ او در برابر چنین فتنه ای چه موضعی داشت؟ جز اینکه فرزندانش را به نمایندگی در چنین فتنه هایی وارد کرده است. او تا امروز هم در برابر این جریان موضعی نگرفته است، حسین( ع) همه حقیقت تاریخ است اباعبدلله به شیعه و سنی تعلق ندارد و بالاتراز اینهاست،  چرا بايد حریم را شکست؟ پشت این قضیه بهائیت است، اسرائیل است ، انگلیس است. شما موضع خود را مشخص کنید اینها به استکبار تکیه کردند و همه شاخصه ها را شکستند اما آیا این فتنه تمام شد ؟ نه!

دو مهره داشت که از بین رفتند آن ها دستمال کاغذی مصرف شده بودند که دور ریخته شدند کاندیداهایی که در این قضیه بودند عامل مصرفی بودند مقوله این نیست که این ها الان مطرود هستند. خسارت هایی با این فتنه به کشور زدند و  فضای بین المللی را شکستند اما این خسارت ها باید پرداخته شود، این خسارت ها  به سختی  در یک سال جبران می شوند اما  خسارت هایی که به اعتبار جمهوری اسلامی و به قدرت بین المللی وارد کردند چه پاسخی دارند؟ و این کیفرخواست ملت ما علیه این هاست؟

 

*هاشمي تكيه گاه معنوي يك جريان است

هاشمی تکیه گاه معنوی این جریان بوده است، دولت هاشمی دولتی نبود که اعتقاد به مرجعیت داشته باشد و امروز دنبال استفاده از مراجع عظام است اما به یقین هشدار و تعهد مرجعیت شیعه که یک نماد روشن تاریخ است به آن ها اجازه سوء استفاده را نداده و نخواهد داد. ولی او دنبال استفاده ابزاری از همه روش های دینی است و نهادهایی که موثرند؛ این جریان آقای هاشمی دارد در مبانی اعتقادات اید ئولوژیک تغییر ایجاد می کند تغییر گفتمانی را روشن می کند موضعی که در مسأله غدیر در سال گذشته گرفت یک تغییر فکری گفتمانی است و تغییر ایدئولوژیک را نشان می دهد.

 

*جريان فتنه بدنبال پيدا كردن يك مهره در انتخابات بعدي است

این ها آدم های مصرف شده ای هستند که حرف هایشان کوچه و بازاری شده همین اجلاس هفته گذشته واشنگتن که از سران سیا آمریکا و رژیم اشغالگر و منافقین این جریانات شکل گرفت و راه مقابله با قدرت جمهوری اسلامی برای آینده رقم زدند استفاده کرد تکیه کردند و جنبش سبز با استفاد از مهره های جدید، آدم های جدیدبه میدان آمدند، این آدم های جدید باید آدم هایی باشند که همان نقطه اتکا را داشته باشند و اگر همانطوری که رهبری فرمودند مواضع خواص شفاف و روشن در برابر این حوادث نباشد ملت ایران نباید تکیه کنند. بعضی از جریانات به دنبال آن هستند که این قضیه بازسازی شود و فتنه فراموش شود و در مورد انتخابات سال آینده  همین جریان اعلام کردند شمشیر را از رو خواهند بست و در برابر این گفتمان مقابله خواهند کرد این ها به دنبال بازسازی خودشان هستند و به هر نحوی دنبال پیدا کردن مهره جدید برای رسیدن به اهدافشان در انتخابات سال آتی خواهند بود باید با این هوشمندی این نظام را حفظ کرد، فتنه 88، مثل جنگ هشت ساله که کشور را دربرابر تهدید های نظامی سخت بیمه کرد ، این جریان هشت ماهه نیز کشور را در برابر جنگ نرم بیمه کرده است به شرطی که از این دستاوردها در امر خدمت رسانی مستمر به، مردمی که صاحب انقلاب هستند استفاده شود، از ارزش گذاری به این مردم غفلت نکنیم و بدانیم که این مثلث اسلام، رهبری و مردم اساس این نظام است که باید این سه نکته را با همکاری و با توجه به گفتمان ارزش هایی که دولت با آن سرکار آمده است و خدمت رسانی خالصانه به مردم پیوند بزند. اگر چنین شود که خواهد شد آینده هم از آن ماست و از این فتنه ها قطعا عبور خواهیم کرد چنانچه تا امروز عبور کردیم و ما ماندگاریم و انشاءاله پرچم با این رهبری به موعود سپرده خواهد شد.

به گزارش خبرنگار "راهبردنيوز" پس از اتمام سخنراني،غلامحسين الهام به پرسش هاي دانشجويان در زمينه هاي مختلف پاسخ گفت.

وی در پاسخ به سوال يكي از دانشجويان مبني بر اينكه آيا قبول داريد كه هاشمي رفسنجاني قرباني نظام براي رهايي از حوادث پس از انتخابات شد؟ اظهار داشت: هاشمي يك آدم نو رسيده و بي تجربه سياسي نيست وي كسي است كه خودش را همه چيز انقلاب مي داند به طوري كه در دوره دولت خود اعلام كرد لزومي ندارد دولت من سياسي باشد من خودم به حد كافي سياسي هستم.چنين آدمي چگونه قربانی می شود؟ يا بينش سياسي ندارد يا اينكه واقعا يك هاشمي ديگري‌است.هاشمی خود را با تغيير گفتمان و تغيير ايدئولوژي قرباني كرد البته من نمي گويم هاشمي ازاول چنين بوده است ولی هوس ماندگاري در قدرت؛بالاخره باید پذیرفت نظام حرمت هاشمي را خيلي بالا نگه داشته و هنوز قوه قضائيه سينه سپر كرده و از وي دفاع مي كند و هركسي كه با وی برخورد كند تا آنجا كه بتواند كنترل مي كند و بعضي خواص همچنان پشتش تکیه زده اند اين حركتي كه هاشمي شروع كرده قرباني كردن نظام براي خودش است ولي چنين قدرتي ندارد، و اين اتفاق نخواهد افتاد، راهش این است که با بینش سیاسی درست و معقول عمل کند و برگردد، آقا چقدرراه بازگشت گذاشت چرا در نماز جمعه به آن شکل برخورد کرد با هیچ یک از فتنه ها کار ندارم چرا در مقابل عاشورا موضع گرفت لابد فکر می کند که با یک سازماندهی و با آن خواص بی بصیرت یا وابسته به مسائل مالی بیاید در صحنه و بتواند خودش را باز سازی کند من فکر می کنم او یک راه اشتباه رفت خودش را قربانی کرد شاید هنوز هم فرصت بازگشت باشد،باید خود شکست، آیینه شکستن خطاست.

*اظهارات الهام در باره علت مناظره با دادستان تهران


وی در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان درباره مناظره خود با دادستان تهران گفت: من با کار خلاف قانون با داعیه حمایت از نظام را قبول ندارم و اگر کسی چنین ادعایی بکند،  قانون شکنی کند تا از نظام حمایت کند راه را به اشتباه رفته است چرا که قانون غلط را و خلاف را اجرا کردن بهتر از بی قانونی است من قانون گرایی را قبل دارم اینجا اتفاقات خلاف قانون می افتد  و این جهت گیری خلاف قانون برای باز کردن دهان و زبا ن فتنه و فتنه گران است مسئله ای است که مردم در مورد مسائل سیاسی، مالی و فتنه حرف دارند و دادستان کل هم اعلام می کند تحت تعقیب است یک مطلب روشنی است و مردم هم مطالبه شان این است که این امر روشن شود متعاقب آن در حالی که فراری است می آید در حالت فرارعلیه کسانی که نسبت به کارهای وی حرف می زنند مدعی می شود این اتفاقات خلاف قانون است  و نتیجه اش احیای جریان فتنه و منکر است.من کاری به شخص دادستان ندارم این اتفاقات را نقد کردم و کارکرد غیر قانونی بوده من این را فهمیدم وظیفه خود دانستم که استدلال و اعلام بکنم.هرکسی پاسخ دارد پاسخ دهد و اقناع بکند این حرکت خلاف قانون است و در جهت تقویت جریان فتنه خواهد بود.

 

*اهل حمايت از رحيمي نيستم

مشاور حقوقی رییس جمهور در پاسخ به سوال دانشجویی مبنی براینکه محسنی اژه ای گفته بود که رحیمی متهم اقتصادی است و چرا مصاحبه رحیمی برگزارنشد؟ اظهار داشت: مطالبه ما از قوه قضائیه این است که با فساد از هرکس و هرجا برخورد روشن ، قاطع و شفاف بکند،آقای احمدی نژاد بارها گفته هرکس از اطرافیان من و لو بچه های من درمقوله فساد نقش داشته باشند قاطعانه برخورد کنید تا حالا هیچ رییس جمهوری رسما و علنا چنین حرفی را نگفته بنابراین اگر قوه قضائیه  با مدارک متقن و بدون تبعیض و بدون رویکرد سیاسی  با فساد بخواهد برخورد کند هیچ کس نمی تواند مخالف باشد نه رییس جمهور و نه ملت .اما برخورد سیاسی این است که آدم بیاید و توی تلویزیون اعلام بکند فلان مقام مشکل مالی دارد که به قول خودمان این بر خلاف قانون است بعد برخورد دیگری صورت نگیرد و حرف های دیگری هم گفته نشود و اگر بخواهد گفته شود جلویش گرفته شود واین نه عدالت است و نه انصاف چه مانعی دارد هم با مهدی هاشمی برخورد شود هم با معاون اول رئیس جمهورو هم با قبل و بعد آن و با همه کسانی که در بحث فساد نقش دارند و شاید هم تقدم زمانی دارند برخورد شود. و اما از اینکه چرا مصاحبه رحیمی لغو شد خیلی خبر ندارم اهل حمایت از ایشان هم نیستم من اصلا داعیه حمایت مثبت ومنفی ندارم اما روش غلط است اگر بخواهیم برخورد کنیم اولا باید با همه برخورد شود ثانیا نگویید، زخم بزنید و رها کنید این یعنی محکوم کردن دولت باید استعفا دهد تا بعد برخورد شود؟ نه ،برخورد کنید هزینه ای هم ندارد اگر تحقیقات بخواهد راه دارد و آن مدارک را مشخص کنید رسیدگی کنید و نتیجه اش را به ملت اعلام کنید به نظر من تداوم جنگ رسانه ای است، اگر کسی هم مدرکی از آن طرف منتشر کردو اسم کسانی دیگری هم در آن بود به نظر شما امنیت دارد؟ به دیگران افترا و تهمت بزنید و جلوگیری نشود من هم موافق نیستم که این مدارک رسانه ای شود و از این رسانه به آن رسانه اعلام شود اعتقاد دارم  قوه قضائیه اگر مدارک متقن و مستند دارد هیچ کس مخالف برخورد نمی تواند باشد؛ اگر کسی جلودار باشد خودش نابود می شود و قطعا با تدبیر می توان عاقلانه و با تخلفات قضایی با هرکس بدون تبعیض رسیدگی کرد. ما منتظر چنین اقدامی از سوی قوه قضاییه هستیم و به نظر من این انتظار حقیقی و عمومی مردم است.

*قوه قضائيه براي عده اي حاشيه امن درست كرده است

وی همچنین در پاسخ به دانشجویی كه درمورد اختلاف آذربايجان و ارمنستان، طلبه سیر جانی و ادعاي نبود آزادی بیان و برخورد تبعيضي با متهمان و تك صدايي سوال مي كرد گفت: در سال 84 آزادی برای حرف زدن نبود؟ اما شما چه نگفتید؟ شما، نه، همان هایی که از آن ها دفاع می کنید دیگر بالاتر از این آزادی وجود ندارد چه مسائلی وجود داشت که در آن شرایط بیان نشده باشد؟ سال 88 کدام محدودیت برای انتخابات بین همه طیف ها وجود داشت؟ در پخش سی دی، در روزنامه، در استفاده از روزنامه، پس شما اگر بخواهید یک شرایط تک صدایی را موجب گر فتنه کنید اشتباه در تحلیل می کنید. شما دانشجو هستید و همین الان می توانید آزادانه حرف بزنید شما الان دارید انتقاد می کنید وهیچ اشکالی ندارد و هیچ اتفاقی نمی افتد اینها یک جور مظلوم نمایی درست می کنند من که سی سال حوادث را دیده ام یک سناریوی تکراری است آقای هاشمی چه قدر در نماز از این حرف ها زدند که آزادی نیست، اما حرف آن را می زدند از اول انقلاب با چنین جریاناتی مواجه بودیم،اگر    مردم واقعا احساس امنیت و رفاه نمی کردندچرا 85 درصد  به صحنه آمدند؟ کجا دیده شده مردم احساس خفقان کنند و احساس مطلوبی از نظام نداشته باشند و 85 درصد در انتخابات مشارکت کنند؟ و اکثریت قاطع به همان دولت رای بدهند که قبلا بوده؟ الان چه تک صدایی وجود دارد؟

رسانه هایی که طیف عمده آن ها مخالف دولت هستند نقد می کنند و آشکارا این مسائل وجود دارد شما دارید نقد می کنید همه نقد می کنند. این بی انصافی است این کجايش تک صدایی است؟ یک عده ای علیه نظام اقدام کردند قانون شکنی کردند و باید پاسخگو باشند شما با این مخالفید؟ بالاخره درچارچوب قانون است همان مدارک باید به قوه قضاییه داده شود اما نقدمان از قوه قضاییه این است که مدارکی که می گوید دارد یا اینکه محاکمه کند و آن را به مردم ارائه دهد و دیگرهیچ کس حرفی نمی زند. اگر مدرکی دارید به قوه قصاییه بدهید و وقتی قوه قضاییه هم هیچ اقدامی نکند  حاشیه ای امن برای این جریان درست می شود که متهم است. این شیوه و تدبیرغلطی است بله مردم حرف نمی زنند ، منتظرند  قوه قضاییه اقدام کند، هر کسی هم بخواهد حرف بزند بگویند که تو تهمت زدی این تک صدایی است من هم با شما موافقم من هم مدعی هستم اگر خلافی دارد قوه قضائیه به طلبه سیر جانی هم پاسخ دهد، کسی که مرتب گروه های حقیقت یاب تشکیل میداد ولی الان که  گروه های حقیقت یاب تشکیل داد. دولت که حرکت می کند، مجلس کنترل می کند قوه قضاییه کنترل می کند ده سازمان مظهر قدرت عمومی را کنترل می کند و شما منتقدش هستید بی انصافی است، دولت، ده ها مرکز کنترلی دارد که هدایت می کند ما حرفی نداریم ما با کاندیداها مشکلی نداشتیم بحث ما این است که در انتخابات کسی که شکست خورد با هرچیزی اقتضای دموکراسی و اقتضای قانون شکنی این است که شکست خورده است و درون نظام فعالیت کند نه اینکه نظام ومردم را بسوزاند ومقدسات را بسوزاند 9 دی علیه همین جریان بود.

مسجد را سوزاندند خیمه اباعبداله را به آتش کشیدند بیگناهان را در کوچه و بازار قتل عام کردند این را که کیهان ننوشته بود شما مثل قوه قضاییه نگویید که مدارکی که مردم در کف خیابان ها دیدند مدارک قضایی محرمانه است مردم ندیدند بانک ها آتش زده شد، مردم ندیدند که ندا آقاسلطان را کشتند و خونش را گردن جمهوری اسلامی انداختند.

مردم ندیدند عده ای ادعای تجاوز در جمهوری اسلامی کردند و صد جور خواستند مدرک بیاورند و یک دلیل هم ارائه ندادند مردم ندیدند همه این ها ادعای تقلب کردند و رسیدگی و گزارش ارائه نشد این ادبیات افکار سیاسی در نظام سیاسی نیست؟

*هاشمي زمان جنگ به لبنان نيرو اعزام كرد

آن کارکردهای یک دوره ای بود که نتیجه اش در سال 88 اتفاق افتاد؟ من تعجب می کنم که با تحلیل درس سیاسی چگونه فرق اسرائیل و دعوای تاریخی ارمنستان و آذربایجان را یک موضوع تاریخی را با یک موضوع واقعی و فعلی از نظر اهمیت تفکیک نمی کنید الان کودکانی که قتل عام می شوند در غزه هستند یا در آذربایجان و ارمنستان هستند؟ در کجا  روزمره  کشتار مردم صورت می گیرد  یک دعوای تاریخی وجود دارد اهمیت و الویت در تقسیم بندی این مسائل از جریانات فتنه سازی همین است مسائل باالفعل حساس واساسی را شما رها کنید این مساله اولویت بندی یک بینش سیاسی می خواهد در زمان امام، هاشمی اعتقادش این بود که نیروها اعزام شوند و خودش هم از آن دفاع کرد ودر زمان جنگ هم نیرو فرستاد لبنان ، امام فرمودند این اشتباه است همان کسی که بنیانگذار روز قدس است فرمود راه قدس از راه کربلا می گذرد ما مشکلمان همین جنگ است اولویت ها اگردرعرصه سیاست خارجی و داخلی  تشخیص داده نشود آسیب های کلانی به کشور وارد خواهد ساخت اگر مبانی نظام ، عدالت ،استکبارستیزی و ظلم ستیزی را که نکات کلیدی امام و مشترک در بین ماست بپذیریم ، هیچ مانعی برای فعالیت نخواهیم داشت اگر غیر از این بود من گردنم را گرو می گذارم.

*نظر الهام درخصوص نقش مشايي در عزل متكي

به گزارش "راهبردنيوز"دانشجوی دیگردر سئوالي از الهام پرسيد  به نظر شما فتنه آینده در چه مورد خواهد بود؟  تحلیل شما از فتنه آینده چیست؟ديدگاه شما درباره سفر اخير رهبري به قم چيست؟

الهام پاسخ داد: فتنه را روی جهت هایی که کلی و فکری است باید به آن برسیم. اگر روی علامت مشخص برویم ،شخص جا به جا می شود و مساله این نخواهد بود که ما فردی را علامت بگذاریم و وقتی مهره ای برای دشمن سوخته شود جابه جا می کند ،نمی شود نظام ما نظام اسلامی است جریاناتی که بخواهد در این جهت مبانی اسلامی را تغییر دهد و به هر شکلی استحاله کند شاخصی که امام به ما داد اسلام ناب و اسلام علوی است کسی که بخواهد گفتمان اسلام ناب با شاخصه هایی که مکرر گفته شد که مهم ترین ریشه اش عدالت است این را بخواهد منحرف کند این جریان فتنه خواهد شد این جریان وقتی است که با شبهه حق و باطل بیاید یعنی عدالت و اسم امام و شعارها را بدهد اما عملکرد آن درست برخلاف این باشد ممکن است سابقه اش هم همینطور نشان دهد.ولی الان بفهمیم که برخلاف آن عمل می کند این جریان ، جریان فتنه خواهد بود که چنین اعتباری را بخواهد استفاده کند و براساس این اعتبار بخواهد اصل نظام را مستحیل کند. تا وقتی که بخشی از بقایای اصلی یا نکات و محورهاي اصلی هدایت این فتنه در خواص نظام  و در کسانی که در جایگاهای تاثیرگذاری روی افکار عمومی هستند ، تاثیرگذاری روی مدیریت کشور هستند هنوز به این تحلیل درست نرسیده اند یا به خاطر منافع سیاسی اتکا به جریان داده اند و بخواهند همان تاکتیکی که سال 88 عمل کردند دوباره عمل کنند یعنی به خاطر رقابت های سیاسی بروند سراغ اصل نظام و حتی نگاه به پشت قضیه نکنند حتی یک جریانی مثل رژیم اشغالگر قرار داشته باشد این ها فتنه خواهد بود و ما باید بین خود مجموعه نگران باشیم نظام ما اسلامی است پشتوانه اش رهبری است مرجعیت و تکیه گاه عمیق و مردمی است جریان فتنه اساسا به دنبال تغییرنظام ارزشی دینی بود و همه علائم نشان میداد در جریان فتنه دائم دنبال مرجعیت است همان سران روز اول بعد از انتخابات که مشخص شد يك آقایی خط داد که بروید سراغ مراجع و آن ها را تحریک کنید و سعی کنید آن ها تحریک پذیر باشند، خدایی نکرده.و آن ها با این اطلاعات غلط در برابر نظام قراربدهند این امر بر اینها مشتبه شود این جریان سرپل مستقیمی با قم برقرار کرده بود و دائم اینها در قم پلاس بودند این هزینه درست کرده بود سربازان این میدان که لازم بود این کارها را کنند، خواص به جای اینکه دراین شرایط معین کمک رهبری باشند خودشان گاهی در این هیزم فوت کردند به دلیل سوء بینش و بصیرتی که داشتند خوب این هزینه بر رهبری است قم پایگاه اسلامی است، قم خاستگاه خود رهبری است، قم رفتن یعنی به پایگاه ایدئولوژیک اصلی انقلاب رفتن. این بحث پیچیدگی ندارد اما به نظرم این ارتباط گسترده این جریان با آنجا چنین ضرورتی بر رهبری تحمیل کرده است اگر شاید مجموعه خواص به وظیفه خود خوب عمل بکنند نیازی نیست که همه هزینه های میدان را مستقیما خود رهبری بر عهده بگیرند.

غلامحسین الهام در پایان در پاسخ به سوال یکی دیگر از دانشجویان مبنی براینکه آیا مشایی در عزل متکی نقشی داشته یا نه گفت: نمی دانم.

اظهارات الهام درباره هاشمي،عزل متكي، پرونده رحيمي و ... پي دي اف چاپ پست الكترونيكي
جمعه ، 3 دی 1389 ، 14:19

راهبردنيوز:علامحسين الهام در جلسه دو ساعته با دانشجويان،ابعاد گوناگون فتنه 88 ،موضوع هاشمي و فرزندانش،عزل متكي،پرونده رحيمي و چندين مسئله ديگر اظهاراتي بيان كرده كه در گزارش اختصاصي"راهبردنيوز"مي خوانيد.

به گزارش راهبردنیوز،دکتر غلامحسین الهام مشاور حقوقی رئیس جمهور و وزیر پیشین دادگستری در همایش" 8 ماه دفاع مقدس" نقش بصیرت در جامعه و حرکت به سمت جامعه آرمانی كه به میزبانی جامعه اسلامی دانشجویان در دانشگاه محقق اردبیلی برگزار شد سخنرانی و به سئوالات گوناگون دانشجویان پاسخ گفت.

متن كامل سخنرانی دکتر الهام به شرح زير است.

بسم الله الرحمن الرحیم

کسانی که حریم عاشورا را شکستند واقدام ننگینی را انجام دادند و روز سیاهی را در تاریخ ایجاد کردند همانند اتفاقی بود که در تاسوعا پیش آمد و عزاداران بی گناه و خردسال در چابهار قتل عام شدند نشان داد که کربلا و عاشورا یک نماد پیوسته حق و باطل است.

فهمیدیم که برای زیارت اباعبدلله الحسین خوف و ترس نه تنها مانع نیست که بر فضیلت ها می افزاید.فهمیدیم که امام معصوم وقتی زیارت ابا عبدالله را مصداق حزب الله و مقابلین آن را حزب الشیطان می خواند.فهمیدیم" کل یوم عاشورا" چه چیزی است، همه این ها این پیام را دارند که عاشورا یعنی جبهه حق، آزادگی، حریت، مردانگی، غیرت، عدالت خواهی، ظلم ستیزی و جبهه مقابل درست پرچمدار همه رذایل، کشتن انسان های بیگناه، قتل و عام، غارت، ذلت خواهی و تصویر ظالمین بودن است.

 

*حماسه 9 دي،پاسداشت آزادگي ملت ايران است

اتفاقاتی که در طول تاریخ برای مقابله با عاشورا می افتد همین وضعیت را نشان می دهد، لذا بزرگداشت حماسه 9 دی یعنی بزرگداشت آزادگی که ملت ایران پرچمداری اش را نشان داده و بیان کرده است، مي باشد.

اما ریشه این بحث را باید در فتنه 88 جست و جو کرد، از اول انقلاب تا حالا فتنه های مختلفی را پشت سر گذاشته ایم و انقلاب اسلامی با این چالش ها و فتنه ها بیگانه نیست، اما بی تردید سخت ترین و پیچیده ترین آن را در سال88 مشاهده کردیم .

 

*نقطه اشتراك فتنه بني صدر با فتنه 88

بعد از انقلاب، جریان های شکست خورده برای بازسازی و ورود در صحنه با شعارهای دروغین ورود می کردند وجبهه های دموکراتیک، بعدها پیوند جریان نفاق با جریانات نهضت آزادی از نظر ایدئولوژیک و در واقع مشکلات برآمده از دولت موقت و بعد فتنه بنی صدر که اتفاقاً نقطه اشتراکی در مقابله با حماسه عاشورا با فتنه 88 داشت، چون بنی صدردر سال 59 در روز عاشورا در میدان آزادی میتینگی را برگزار کرد و جمعیت طرفداران این جریان با کف و سوت حرمت عاشورا را نقض کردند که بعدها امام از این موضوع سخت دردمند بودند.

ما فتنه بنی صدر را در شرایط سختی پشت سر گذاشتیم و به دنبال آن فتنه سنگین منافقین و نفاق بود که رسماً به جنگ مسلحانه در کشور کشیده شد و فضای سختی از ترورها و قتل و عام بیگناهان پشت سر گذاشت، چند سال متوالی کشور در این درگیری سخت و چالش سنگین قرار داشت تا بالاخره این جریان به طور کلی در فضای شفاف پناهنده شد و بخشی ازارتش صدام را تشکیل داد و آخرین بقایای آن به تاریخ پیوست.

 

*فتنه مهدي هاشمي از فتنه هاي بسيار پيچيد ه و سخت بود

به دنبال این جریانات فتنه سخت، مهدی هاشمی را داشتیم این جریان هم با ترورهای مخفی و سخت و فعالیت های براندازانه مسلحانه و تلاش های ایدئولوژیک برای ايجاد انحرافات بنیادی در انقلاب،كشور را با مشكل مواجه کرد که این موضوع هم با مدیریت امام در سال 65و 66 خاتمه پیدا کرد،به نظر من آن فتنه هم از فتنه های بسیار سخت و حساسی بود که در مسیر تحولات انقلاب، ما مشاهده کردیم و به دنبال آن برخی مشکلاتی که پشت سر گذاشتیم به نظرم مهمترین آن فتنه 88 است.

هر جریان انحرافی به یک جریان فکری موجه یا حداقل پذیرفته شده، یا موجه تری یا جریانی که در قدرت سیاسی کشور جای پایی دارد تکیه زده است. به طور مثال جریان نهضت آزادی جریانی بود که در اوایل انقلاب قدرت سیاسی و مدیریت دولت را در دست داشت که این جریان با بدو لانه جاسوسی در سیزدهم آبانماه به دوره مدیریتی آن پایان داده شد، این جریان یک اعتبار ویژه ای به خصوص دردوران بعد از انقلاب از نظر سیاسی در جبهه اسلامی داشت و همان سوابق اقتضا کرد که شاید برای عده ای بهترین گزینه برای دولت بعد از انقلاب  رئیس این جریان یعنی مرحوم بازرگان باشد اما جریان منافقین که یک جریان تند و سخت و برانداز بود تکیه ایدئولوژیک به جریان نهضت آزادی داشت و به تعبیری که امام داشتند بازرگان را پدر معنوی منافقین و این جریان نامیدند و این از نظر فکری و ایدئولوژیک بود یک جریان تندرو به یک جریان میانه هم  به یک تعبیر دیگر به دلیل اعتبارات مختلف سیاسی و نفوذ ایدئولوژیک تکیه می زند.

 

جریان سخت مهدی هاشمی که یک جریان بسیار سنگین و شکننده بود بخصوص از نظر القائات ایدئولوژیک توانسته بود یک جریانی را در برابر انقلاب قرار بدهد به شخصیتی مثل منتظری تکیه زده بود و این جریان انحرافی به یک جریانی از مرجعیت متکی و متصل شده بود این اتکای یک جریان انحرافی و فاسد به یک جریان فکری موجه و شناخته شده در نظام یا دارای نفوذ در نظام موجب می شود تا مسئله فتنه پیچیده شود در طول تاریخ هم همین است شما ببینید در جمل تکیه بر چه جریانی و چه کسانی زده می شود برای مقابله با امیرالمومنین ،شخصیت شناخته شده برای بزرگان آن روز در مقابلش به چه جریانی تکیه زده می شود معمولا فتنه ها به همین شکل سازمان پیدا کرده است و موفقیت فتنه ها به خاطر این نوع تکیه گاهها است ، تکیه گاههایی که یا پشتیبانی فکری می کنند و اصولا همین است و موجه جلوه می دهند  و نتیجتا امکان موفقیت را افزایش می دهند.

 

*نقش سفارتخانه ها در فتنه هاي پس از انقلاب

فتنه88 به چه کسانی تکیه داشت؟و هنوز به چه کسانی تکیه دارد؟ به نظرم این پرسش مسئله مهمی است که باید به آن توجه شود، 13آبان ها می آیند و می روند ما یک مراسمی برگزار می کنیم و به آن بسنده می کنیم اما اگر فرصتی باشد و ما مروری بر اسناد لانه جاسوسی داشته باشیم به خوبی می بینیم در این اسناد آمریکایی ها و سفارت آمریکا تلاش دارد همه جریان های دارای تاثیر گذار را در کشور شناسایی بکنند این اسناد به صراحت موجود است از دستوراتی که واشنگتن به سفارت می دهد این است کسانی که در 10سال آینده می توانند در جمهوری اسلامی نقش ایفا کنند آنها را شناسایی کنند و با آنها ارتباط برقرار کنند این سفارتخانه که به دنبال  نفوذ در اسلام و استحاله و براندازی نظام اقدام می کنند به این شکل عمل می کنند که جایگاه ها و پایگاه های داخلی کشور را ارزیابی کنند، آزمایش بکنند و جریان مناسب را برای حکومت و کشور انتخاب کنند اسناد مختلفی در مورد طیف های مختلف در آن روز که دارای نفوذ بودند و حتی قبل از پیروزی انقلاب می بینیم ارتباط با این شخصیت ها ،مذاکره با آن ها و بعد دادن تحلیل به کاخ سفید که چه جریاناتی در کشور چه نوع پایگاهی دارند و چه اثر گذاری دارند و چه میزان بر روی آنها سرمایه گذاری کرد از مهمترین بخش های تجربه  تاریخی در اسناد لانه جاسوسی است حتما این اسناد و لانه جاسوسی را یکبار دیگر با فضای فتنه 88 مقایسه کنید  تقریبا فضای 27،28سال قبل را عرض میکنم در همان اسناد به صراحت می گویند باید در فیضیه جای پایی بگذاریم و چهره های موثری را که می توانند برای ما مفید باشند با برقراری ارتباطات فرهنگی با مراکز دانشگاهی تعیین بکنیم و این ارتباط را برقرار کنیم در فتنه 88برخی از این چهره ها را در آمریکا می بینیم که چگونه در لباس روحانیت به عنوان نمایندگان دینی که حرف دینی و مذهبی می زنند علیه تئوری جمهوری اسلامی با آمریکایی ها و اسرائیلی ها همراه می شوند این مسئله همان چیزی است که تجربه تاریخ و درس آموزی تاریخ پیش روی ما می گذارد باید به این مسائل از الان پرداخت و به تجربه آینده ای که انقلاب با آن مواجه خواهد بود توجه جدی و دقیق بکنیم چه بسا این مراحل با گذشت زمان با پیچیدگی های جدید تری پیش روی ما قرار گیرند.

 

*اگر فتنه 88 به كسي مثل هاشمي تكيه نمي زد آيا موفقيتي حاصل مي كرد؟

اگر فتنه 88 به کسی مثل آقای هاشمی تکیه نمی کرد، آیا این توفیق و موفقیت را داشت که هشت ماه کشور را با این تلاطم مواجه کند؟ این جریان به خاطر چهره هایی است که در درون نظام پیدا می کند و به دلیل استحاله، دنیاگرایی، دنیا طلبی، تغییر فکری و ایدئولوژیک و یا هر دلیل دیگری که از نظر روانشناختی انسان ها از جهت سیاسی قابل بررسی است می تواند تکیه کند و برای نظام مشکل بسازد.جریان نفوذ، جریان جنگ نرم از چه جهت گیری هایی استفاده می کند؟

 

*فتنه 78 به جريان دولت وقت تكيه داشت

من فراموش کردم که از فتنه 78 سخن بگویم، فتنه 78 به چه جریانی تکیه داشت به جریان خود دولت؟ فتنه ای که به تعبیری از پله دوم آغاز می کند و موضوع کوی دانشگاه را مطرح می کند و سمت و سوی براندازی آن به صورت یک فتنه گسترده چند روزه حداقل تهران را در برمی گیرد اتکایش به چه جریانی است؟ درست به دولتی که روی کار آمده است.و این جریان به وسیله عواملی در خود دولت مدیریت شد.

سال 82 هم بخش هایی از رویش های همان فتنه 78 را در پیش رو می بینیم، این تکیه گاهها بسیار مهم است همیشه جریان تند به یک جریان موجه یک خط اتکایی دارد و عقل را به این خاطر پیچیده می کند، حق و باطل را مشتبه می کند و درست و نادرست را درهم می کند، اینجاست که به تعبیر امیرالمومنین خوب می فهمیم" فتنه ها وقتی می آیند ناشناخته هستند و وقتی می روند فهمیده می شوند" این به خاطر برخی علایم است به خاطر این است که همان جا به ما می آموزاند که شما حق و باطل را با ملاک های مستقل خودش درک کنید نه با شخصیت ها و نه با اشخاص، این مسأله مهمی است.

 

*شخصيتي را با نمادي از هاشمي 2002 علامتگذاري كردند

در چه شرایطی موضوع سال 88 پیش آمد؟ در چه موقعیت و وضعیتی رویید؟ ازنظر دقیق تر شاید نیاز بود ما به مسائل 84 توجهی کنیم اما بعد از انتخابات و چالش ها، همان جا فقط برخی از علایم و سرمایه گذاری ها را ببینید در همان جا یک علامت و پوستری نماد انتخاباتی برخی، جریان شد و شخصیت را از درون نظام که کاندیدای ریاست جمهوری است مثل آقای هاشمی با نمادی از هاشمی 2002 علامت گذاری می کنند یعنی تمام علایم فرهنگی را تغییر می دهند و یک تصویر جدید و یک فضای جدیدی از نظر ایدئولوژیک از یک شخصیت انقلاب نمایش می دهند و همین امر با همراهی همان شخصیت مواجه است،و این نشانه ها ،نشانه های سنگینی است. بعد از آن چالش های سال84 در عرصه خواص و رقبای سیاسی پایان نیافت و تا سال 88 ادامه و استمرار پیدا کرد.

 

*گفتمان عدالت خواهي با دولت نهم احيا شد

ما در سال 84 تا سال 88 با یک دوره از دولتی مواجهیم که کارکردهایی دارد و اثر این کارکردها را می توانیم در امنیت عمومی کشور و مسائل داخلی و بین المللی با هر زاویه ای که بخواهیم ارزیابی کنیم به خصوص از نظر گفتمانی فرصت ارزیابی داریم. از سال 84 تا سال 88 تحولاتی در سیاست داخلی و خارجی کشور اتفاق می افتد، ما از نظر داخلی با برخی شاخصه ها و علائم یک حرکت جدید مواجه هستیم آن علائم چیست؟ دوره عدالت، گفتمان غالب شده است، گفتمانی که رهبری انقلاب در اوایل دولت تصریح کردند که اگر همین شعار عدالت مطرح شد به وسیله آقای احمدی نژاد، اگر هم احمدی نژاد پیروز و رییس جمهور نشود به خاطر اینکه شعارهای متروک را احیا کرده است خود این یک پیروزی است به خاطر اینکه از گفتمان امام و ارزش هایی که متروک و تعطیل شده حرف می زند.

نفس احیای شعار، خود پیروزی است یعنی اگر ملاحظه کنیم که در دوران سازندگی و اصلاحات چه فضایی ایجاد شده است و گفتمان اصیل انقلاب به تدریج با چه مسائلی مواجه شده که این گفتمان را متروک کرده است و الان دارد احیا می شود، عدالت، گفتمان غالب شد و در عرصه های مختلف خود را نشان داد، سفرهای استانی که صورت گرفت احساس عدالت اجتماعی را در اجرای قانون اساسی و قانونمند کردن کشور و کارآمد نشان دادن نظام جمهوری اسلامی تقویت کرد. اعتماد مردم  و حکومت به نحو بارزی ارتقا یافت ما در دوران سازندگی چالش های جدی در مسائل اجتماعی داشتیم بعضی شورش ها و بحران ها داشتیم که کنترل شد که آن ها می توانست نظام اسلامی را هم به عنوان یک نظام ناکارآمد در برقراری عدالت اجتماعی تهدید کند. ولی از آن عبور کردیم این اعتماد مردم با دولت متزلزل شده بود اما ارتباط با اساس نظام وانقلاب مستحکم باقی مانده بود به دلیل وجود نهاد ولایت فقیه و این مسأله مهمی است که در جای خود قابل تحلیل است.

 

*دليل مشاركت 85 درصدي و راي 40 ميليوني در انتخابات

ولی اعتماد به دولت، اعتماد تضعیف شده ای بود و این تاثیر می گذاشت روی اعتماد به نظام واین تاثیرگذاری امنیت داخلی و امنیت سیاسی و امنیت ما در روابط بین الملل خدشه دار می کرد. اعتماد مردم بود که در انتخابات 88 مشارکت را به 85 درصد و 40 میلیون نفر ارتقا داد. شاخص دیگر ارتقای سطح زندگی است، زندگی عمومی مردم و تحرک اقتصادی بود حباب هایی که شکسته شد یک تحول و حرکت اقتصادی با رویکرد عدالت، با رویکرد اتکا و اعتماد داخلی انجام شد و داشت یک حرکت اقتصادی از داخل پا می گرفت. از نظر فرهنگی ما در موقعیتی بودیم که در فاصله قبل از آن ارزش هایی دینی، اخلاق، بنیان های اعتقادی و ثابت قانون اساسی، نظام اسلامی در تهدید قرار گرفته بود. بحث حاکمیت دوگانه مطرح شد، نهضت کربلا وعاشورا با تحلیل های غلط با عنوان یک جریان تند و ارتباط گیری های بی معنا تحلیل می شد واین نوع تحلیل ها در کشور ما رسماً زده می شد. تحریک اختلافات مذهبی و قومی در کشور شدید شده بود و به وسیله دولتی ها در غرب حمایت می شد واین یک بحران در کشور ایجاد می کرد. همگرایی با غرب یا انفعال در برابر غرب یکی از شاخصه های تغییرات اعتقادی است.

 

*دوره اي كه اشرافي گري حاكم بود

حذف مردم و انتقال قدرت از مردم به طبقات خاص و حاکمیت حزبی به جای حاکمیت مردمی و یا مردمی و یا مردمسالاری واقعی و یا در واقع به تعبیردیگر بستن دایره قدرت و مدیریت کشور در گروه خاص، خانواده ای خاص، طبقه ای خاص و یک اشرافیت جدیدی که اشرافیت حاکم را تشکیل می داد در این دوره پایه گذاری شد، ثمره عمل آن هم رها کردن عدالت بود، همبستگی ملی را تضعیف می کرد ودر یک کلمه عبور از گفتمان امام را دامن می زد، اما از این شرایط در این دوره عبور کرده بودیم یک حرکت فرهنگی با گفتمان امام و درست عکس این معیار پیش می رفتیم.

 

*در عرصه سياست خارجي اتفاقات بي نظير رخ داد

از آن طرف هم در عرصه بین الملل هم ما شاهد اتفاقات مفید و موثر برای کشور بودیم، سیاست خارجی ما در یک وضعیت خوبی بود فعالیت های فن آوری هسته ای از تعطیلی و صفر رسید به فن آوری صنعتی، یعنی ما حتی از مرحله تحقیقاتی هم عبور کردیم و از نظر فرهنگ علمی همه مراحل را با وجود مقابله ها و مخالفت ها رساندیم به مرحله فرآوری و این مسأله بسیار مهمی بود در یک فرآیند چهار ساله از تعطیلی که مقدمات کار انجام نشده تعطیل شده بود. رسیدن به مرحله فرآوری در تولیدات هسته ای با اهداف صلح آمیز در جهت صنعتی و ساختن کشور جلو رفتیم. با آژانس هسته ای، عموم مسائل را حل کرده بودیم چند مورد جزئی باقی مانده بود که با غلبه سیاسی ما پیش می رفت. با قدرت عمومی که پشت این جریان قرار گرفته بود قابل حل بود، در یک وضعیت انزوای نسبی که با مخالفت سازمان های بین المللی به تعبیر من نه انزوا به منظور ایدئولوژیک و یا انزوا از نظر افکارعمومی و دیپلماسی عمومی نه از نظر سیاسی سازمان های بین المللی و دولت ها، موقعیت ما به گونه ای جلو رفت که کل کشورهای غیر متعهد با حمایت از حقوق مسلم هسته ای با جمهوری اسلامی همگرایی نشان دادند و این اتفاق در عرصه بین الملل اتفاقی بی سابقه است.

سازمان کنفرانس اسلامی، اینها همه سازمان ها و جریاناتی بودند که همگرایی با جمهوری اسلامی به خصوص در عرصه فن آوری هسته ای صلح آمیز نداشتند، سازمان کنفرانس اسلامی اولین بار به جدّ از جمهوری اسلامی، از حق مسلم هسته ای اش حمایت کرد و رسماً بیانیه داد. آمریکا برای حل مشکلاتش در افغانستان و عراق به سختی نیازمند جمهوری اسلامی بود و با انفعال تقاضای کمک از ایران داشت و ایران یک برگ برنده ای برای کنترل سیاست های آمریکا در منطقه و نجات مردم افغانستان می توانست ایفا کند.

آمریکا در حقیقت در یک موضع انفعال دست نیاز به جمهوری اسلامی دراز کرده بود، روال تغییر قدرت به دلیل این حرکت گفتمانی و ایدئولوژیک در جمهوری اسلامی در کشورهای آمریکاي لاتین در جهت تلاقي منافع آمریکا شروع شده بود که هنوز ادامه دارد این از نظر روانی تکیه گاهش به جمهوری اسلامی از نظر حمایت های جمهوری اسلامی در آن کارساز بود.

برای اولین بار با تلاش های ایران کشورهای دائم الاختلاف حاشیه خزر توانستند با وساطت جمهوری اسلامی ایران اجلاس توافق و همکاریشان را در ایران برگزار کنند و راهی برای حل مسائل شمالی کشور و دریای خزر آغاز شد که می توانست یک گام مثبتی در سیاست خارجی در این بخش حساس و تازه به استقلال رسیده حاشیه شمال کشور ما داشته باشد.

 

ضعف و ناتوانی جدی آمریکا و رژیم اشغالگر قدس برای تسلط بر خاورمیانه بارز شد مقاومت حزب الله و جنگ 33روزه توانمندی اعتقادی، ایدئولوژیکی را در منطقه نشان داد که از نظر معنوی به جمهوری اسلامی اتکا داشت. جریانی که به عنوان حزب الله  به وسیله آمریکایی ها به عنوان بخش خاورمیانه جمهوری اسلامی، سپاه ایران و در واقع نهاد و مرکز نماد قدرت جمهوری اسلامی می شناسند ولی همه می دانند که از نظر معنوی واز نظر ایدئولوژیکی این یک پایگاه قدرت برای جمهوری اسلامی است و در واقع مقاومت حزب الله در برابر رژیم اشغالگر قدس، مقاومت در برابر خط اول خطری است که دنبال این است که جمهوری اسلامی را برای نخستین بار در حوزه خلیج فارس یعنی یک جریان همکاری های خلیج فارس که درست در دوران دفاع مقدس برای مقابله با جمهوری اسلامی شکل گرفته بود شکست دهد یعنی جریان همکاری های حوزه خلیج فارس که برای مقابله با جمهوری اسلامی رسیدند براثر قدرت سیاسی و تعامل سیاست خارجی به جایی رسید که ناگزیر شدند جمهوری اسلامی را در این اجلاس به عنوان ناظر و میهمان بپذیرند و این بابی از همکاری های جدیدی را برای منطقه که می توانست یک وحدتی در برابرتهدیدهای آمریکا در خاورمیانه و رژیم اشغالگر قدس باشد برهم بزند.

 

*هويت ايرانيان در سطح جهان احياء شد

هویت ایرانیان در سطح جهانی احیا شد، غرور ملی به طور جدی باعث شده بود که همه ایرانیان در جهت گیری های مختلفی در خارج از مرزهاي ایران داشتند احساس تعلق به ایران بکنند احساس وجود و هویت کنند، علاقه مند کشور شوند ودر جهت تعامل گام بردارند. توازن روشن همکاری و ارتباط سیاسی و اقتصادی بین مسائل سیاسی و اقتصادی با دولت ها و کشورهای خارج در سیاست خارجی در جمهوری اسلامی روشن و مبین شده بود.ما دیگر جهت سیاسی خارجی انفعال نداشتیم در ارتباط با اروپا، در ارتباط با کشورهای صنعتی ما سیاست تعیین کننده را داشتیم رقم می زدیم، جهت گیری های سیاسی و رفتار سیاسی را با رفتار اقتصادی متوازن می کردیم ما بودیم که تعیین می کردیم در برابر این تحریم ها فعالیت های اقتصادی را با کشورهایی مثل انگلیس تنظیم کنیم و از این ظرفیت اقتصادی برای پیشبرد اهداف سیاسی مان استفاده کنیم. یعنی حرکت سیاسی و سیاست خارجی ما در یک مجموعه هماهنگ سیاسی واقتصادی داشت پیش می رفت و توانسته بودیم در این عرصه یک دیپلماسی فعال را رقم بزنیم علاوه بر آن دیپلماسی عمومی ایران توانسته بود با منطق قوی بدون القای تشنج با تلاش های رسانه ای  آمریکا و در درون خود آمریکا بتواند منطق جمهوری اسلامی را تصویب کند و افکار مردم ما و دیدگاه های آن را منتقل کند و در واقع یک چهره ای واقعی از جمهوری اسلامی به رغم سانسورهای رسانه های مستقیما به گوش جهانیان برساند. سفرهای این دوره شخص رییس جمهور و رفتار دیپلماسی به خصوص تنظیم ارتباطات، رسانه ها وافکار عمومی موقعیت جمهوری اسلامی ایران را در افکار عمومی ارتقا داده بود این شرایط همه برای رساندن به نقطه پیشرفت و تحقق اهداف کشور صورت می گرفت و وضعیت مطلوبی بود. توفیقات عظیم مردمی، انسجام درونی ملت می توانست این حرکت را بسیار تقویت کند بین گفتمان رهبری و دولت یک ارتباط کامل ایجاد شده بود حاکمیت دوگانه یک حرف بی ربط و مزخرفی بود که اثبات در این دوره که با تعامل وهمگرایی گفتمان قدرت ملی و امنیت ملی افزایش جدی پیدا خواهد کرد.

 

 

*مهره اي به اسم نخست وزير امام با گفتمان جعلي به ميدان آمد

در این شرایط فتنه 88 رقم می خورد اگر کسانی داعیه ملی داشتند در این زمان باید در جهت تقویت این گفتمان به میدان می آمدند رقابت های انتخاباتی موضوع اولی برای ما نبود ما سی سال رقابت های جدی انتخاباتی داشتیم و انتخابات همیشه مسأله جدی در کشور بوده است رقابت انتخاباتی یک مسأله تعارفی نبوده و رقابتی قابل قبول و قابل دفاعی است جمهوری اسلامی خود این فضای رقابتی را فراهم می کند یکی از کسانی که همیشه فضا و بسترانتخابانی را تقویت کردند و نشاط دادند خود رهبری بوده است ما در این شرایط باید انتخاباتی داشته باشیم پرشور، مهره ای در این قضایا پیدا می شود به اسم نخست وزیر امام و به اسم نخست وزیر امام با گفتمان جعلی به میدان می آید گفتمان امام نسبتش با گفتمان دولت مستقر که در این شاخصه هایی که عرض کردم حرکت کرده چیست؟اگر این رقابت، رقابت هایی در طول همدیگر بود، نشان داد که این جریان شعارامام و گفتمان امام را به عنوان یک تقلب انتخاب کرده است چرا که خیلی سریع تمام ارزش های ناشی از این حرکت و گفتمان را به چالش و نقد معترضانه کشاند آنچه من به عنوان برخی شاخصه ها عنوان کردم ممکن بود در یک جاهایی صحت داشته باشد اگرسرعت کم باشد شتاب می بخشیم اگر یک جاهایی منفور مانده است آن را احیا و فعال می کنیم این حرکت مثبت است اما کسی که گفتمان امام را انتخاب می کند واین باره نقطه مخالفتش درست همان کسانی می شود که پرچمدار این گفتمان هستند و مهره تضعیف را ایجاد می کند واین جریان اگر واقعا این گفتمان را دارد یکباره یک جریان خارجی پشتش قرار می گیرند که در ذاتش با امام و انقلاب و مردم کینه تاریخی قرار داده پشت این قضیه آمریکا، انگلیس و اسرائیل قرار می گیرند این ها این دروغ بزرگ را که این جریان برای احیای گفتمان امام آماده است برملا می کند.

 

 

* يكي از عناصر سبز به لبنان مي رود و مي گويد نظام ایران ساقط شدنی است

درست نقطه هیجان انتخابات در یک جایی می شود که در مناظره اول بین رییس جمهور و میرحسین موسوی عقبه جریان میرحسین که تکیه به هاشمی داده است برملا می شود  برملا شدن اتکای این جریان به جریانی که اسباب مشکلات عدیده ای در کشور به خصوص در بخش عدالت اجتماعی و حرکت و اندیشه امام شده است و به خصوص در ایجاد اشرافیت بعد از انقلاب و تعرض به حقوق مردم و غارت بیت المال و آسیب هایی که از نظر اقتصادی ، فاصله طبقاتی بین مردم ایجاد شده که آن گفتمان را آسیب زده است عقبه اش این جریان بود وقتی این عقبه مشخص می شود این جریان حاضر نیست که فاصله اش را نشان دهد و بلکه همچنان اتکا و اعتماد و پشتوانه اش را نشان می دهدو  می خواهد در پنهان تکذیب کند اما جرات این را هم ندارد که در علن این ارتباط و اتکا را نقض کند البته نمی تواند مهم ترین پشتوانه مالی این جریان به اصطلاح سبز در انتخابات هستند شخصیت هایی که به عنوان نماد های حمایت هستند همه وابسته به این پیوند هستند. دختر روس، پسر روس و این جریان به گونه ای است که امکان انکار هم ندارد. مردم واقع بین هستند مردم داوران خوبی هستند و این جریانات و مسائل را به خوبی می بینند اما بعدها هم وقتی مردم همان موقع می بینند که بی بی سی فارسی به کدام جریان اتکا کرده است و به خاطر حمایت از این جریان تاسیس می شود ودر کمتر از 24 ساعت در موقع انتخابات به میدان می آید و یک جنگ نرم و جنگ روانی در این مدت سامان می دهد و مردم شاخصه ها را می بینند بعد از انتخابات هم مسائل جدیدتری روشن می شود؛ گفته شد که معاون وزارت خارجه انگلیس، سفیر لبنان در انگلستان را احضار می کند و می گوید در ایران تغییراتی در حال انجام است رژیم ایران ساقط خواهد شد و شما موضع بی طرفی خودتان را حفظ کنید، دخالت نکنید آنها یک نگرانی از این جا دارند.

قبل از انتخابات پیروزی را مسلم گرفته اند و دارند نقشه می کشند در منطقه دارند سازماندهی می کنند یکی ازهمین عناصر سبز به لبنان می رود و در آنجا اعلام می کند که نظام ایران ساقط شدنی است، رژیم ایران عوض شدنی است و شما موضع خود را از حالا با نظام بعدی تنظیم کنید یعنی آن ها مسلم گرفتند که با این غزل ها این نظام را ساقط خواهند کرد این ارتباط با بیگانگان با خط امام وعاشورا چه سنخیتی دارد؟ این فضای انتخابانی می شود و مردم مسائل را می خوانند و می بینند که گفتمان عدالت در معرض خطر جدی است و یک انتفاضه عدالت شکل می گیرد برای خراب کردن این موضع و شکست سنگینی که مشارکت عظیم مردم ایجاد کرده است و در حقیقت مردمسالاری دینی پاسخ اساسی را به این فتنه داده است مشارکت گسترده و حضور فعال مردمی که صاحب رای هستند خود را نشان می دهد در چنین جریانی یک دفعه بحث تقلبی که از قبل سازماندهی شده است یکی از زنان فتنه در انتخابات موقع رای گیری می گوید که اگر ما برنده نباشیم می گوییم تقلب شده است تا مردم به خیابان ها بریزند. ناشی گری ها باعث می شود که کدها را خیلی سریع به مردم بدهند و اینها آنقدرعجول هستند که این شتر رام نشده را خواستند سوار شوند و نگذاشتند که انتخابات تمام شود که لااقل این کدهایی را که رقم زده بودند دست و برنامه های پیشین آن ها را رو نکرده باشد .

در ظاهر گفتند که تقلب انتخاباتی شده اما بعد از آن باطن گفتمانی رو شد و گفتمان امام را مطرح کردند و اولین بار روز قدس علیه امام قیام کردند این یک علامت بود و یکباره آن پایگاه ایدئولوژیک و آن قدرت سیاسی و نظامی و امنیتی ما را که در منطقه خاورمیانه به چالش کشاندند. حرمت رمضان را شکستند و یک چالش با اندیشه های دینی و حریم های مسلم اعتقادی شکل گرفت که برای ما تهدید کننده از نظر ایدئولوژیک در کشورهای اسلامی می توانست باشد.

طولی نکشید که این ها در 13 آبان علیه روح استکبار ستیزی انقلاب هم به میدان آمدند و اتکای خود را با آمریکا نشان دادند 13 آبان یک جریان ضد آمریکایی است و نمی شود آن را به نفع آمریکا مصادره کرد این ها با چنین انحرافی به میدان آمدند در روز 16 آذر که باز نماد ضد آمریکایی است و باید به خونخواهی دانشجویان مظلوم که در شرایط سخت کشته شدند فعال بشود .اما این ها نماد آزادگی، شرافت ملی و همه چیز هویت انقلاب اسلامی امام را سوزاندند .به این مساله توجه کنید لایه های درونی فتنه چگونه یکی یکی ورق می خورد و ناگهان این جریان در روز عاشورا در برابر همه هویت آزادگی و شرافت دینی ما یعنی عاشورا می ایستد، عاشورا یک رمز ماندگار تاریخی است.همه ظالمین در برابر عاشورا ایستادند از متوکل تا رضاخان و بعد ازآن شاهد این جریان بودیم که در برابر عاشورا ایستادند.

 

*"مردان خداجو" در عاشورا كف نمي زنند

آن کس که فتنه گران را مردان خداجو می خواند،مردان خداجو در عاشورا کف نمی زنند این کار، کار یزیدی است مردان خداجو سینه می زنند عزاداری می کنند شعار ذلت پذیری را نفی می کنند و عزت مداری را محور قرار می دهند ولی شما همه اینها را آتش زدید و آن پرچم هایی که نماد این فکر بود آتش زدید خیمه های اباعبدالله را سوزاندید و بعد هم به عزاداران حمله کردید.

 

*هاشمي تاكنون درباره فتنه 88 موضعي نگرفته است

جریاناتی که با این فکر مخالفند چه جوابی دارند؟ آقای هاشمی موضعش نسبت به این فتنه چه بود؟ او در برابر چنین فتنه ای چه موضعی داشت؟ جز اینکه فرزندانش را به نمایندگی در چنین فتنه هایی وارد کرده است. او تا امروز هم در برابر این جریان موضعی نگرفته است، حسین( ع) همه حقیقت تاریخ است اباعبدلله به شیعه و سنی تعلق ندارد و بالاتراز اینهاست،  چرا بايد حریم را شکست؟ پشت این قضیه بهائیت است، اسرائیل است ، انگلیس است. شما موضع خود را مشخص کنید اینها به استکبار تکیه کردند و همه شاخصه ها را شکستند اما آیا این فتنه تمام شد ؟ نه!

دو مهره داشت که از بین رفتند آن ها دستمال کاغذی مصرف شده بودند که دور ریخته شدند کاندیداهایی که در این قضیه بودند عامل مصرفی بودند مقوله این نیست که این ها الان مطرود هستند. خسارت هایی با این فتنه به کشور زدند و  فضای بین المللی را شکستند اما این خسارت ها باید پرداخته شود، این خسارت ها  به سختی  در یک سال جبران می شوند اما  خسارت هایی که به اعتبار جمهوری اسلامی و به قدرت بین المللی وارد کردند چه پاسخی دارند؟ و این کیفرخواست ملت ما علیه این هاست؟

 

*هاشمي تكيه گاه معنوي يك جريان است

هاشمی تکیه گاه معنوی این جریان بوده است، دولت هاشمی دولتی نبود که اعتقاد به مرجعیت داشته باشد و امروز دنبال استفاده از مراجع عظام است اما به یقین هشدار و تعهد مرجعیت شیعه که یک نماد روشن تاریخ است به آن ها اجازه سوء استفاده را نداده و نخواهد داد. ولی او دنبال استفاده ابزاری از همه روش های دینی است و نهادهایی که موثرند؛ این جریان آقای هاشمی دارد در مبانی اعتقادات اید ئولوژیک تغییر ایجاد می کند تغییر گفتمانی را روشن می کند موضعی که در مسأله غدیر در سال گذشته گرفت یک تغییر فکری گفتمانی است و تغییر ایدئولوژیک را نشان می دهد.

 

*جريان فتنه بدنبال پيدا كردن يك مهره در انتخابات بعدي است

این ها آدم های مصرف شده ای هستند که حرف هایشان کوچه و بازاری شده همین اجلاس هفته گذشته واشنگتن که از سران سیا آمریکا و رژیم اشغالگر و منافقین این جریانات شکل گرفت و راه مقابله با قدرت جمهوری اسلامی برای آینده رقم زدند استفاده کرد تکیه کردند و جنبش سبز با استفاد از مهره های جدید، آدم های جدیدبه میدان آمدند، این آدم های جدید باید آدم هایی باشند که همان نقطه اتکا را داشته باشند و اگر همانطوری که رهبری فرمودند مواضع خواص شفاف و روشن در برابر این حوادث نباشد ملت ایران نباید تکیه کنند. بعضی از جریانات به دنبال آن هستند که این قضیه بازسازی شود و فتنه فراموش شود و در مورد انتخابات سال آینده  همین جریان اعلام کردند شمشیر را از رو خواهند بست و در برابر این گفتمان مقابله خواهند کرد این ها به دنبال بازسازی خودشان هستند و به هر نحوی دنبال پیدا کردن مهره جدید برای رسیدن به اهدافشان در انتخابات سال آتی خواهند بود باید با این هوشمندی این نظام را حفظ کرد، فتنه 88، مثل جنگ هشت ساله که کشور را دربرابر تهدید های نظامی سخت بیمه کرد ، این جریان هشت ماهه نیز کشور را در برابر جنگ نرم بیمه کرده است به شرطی که از این دستاوردها در امر خدمت رسانی مستمر به، مردمی که صاحب انقلاب هستند استفاده شود، از ارزش گذاری به این مردم غفلت نکنیم و بدانیم که این مثلث اسلام، رهبری و مردم اساس این نظام است که باید این سه نکته را با همکاری و با توجه به گفتمان ارزش هایی که دولت با آن سرکار آمده است و خدمت رسانی خالصانه به مردم پیوند بزند. اگر چنین شود که خواهد شد آینده هم از آن ماست و از این فتنه ها قطعا عبور خواهیم کرد چنانچه تا امروز عبور کردیم و ما ماندگاریم و انشاءاله پرچم با این رهبری به موعود سپرده خواهد شد.

به گزارش خبرنگار "راهبردنيوز" پس از اتمام سخنراني،غلامحسين الهام به پرسش هاي دانشجويان در زمينه هاي مختلف پاسخ گفت.

وی در پاسخ به سوال يكي از دانشجويان مبني بر اينكه آيا قبول داريد كه هاشمي رفسنجاني قرباني نظام براي رهايي از حوادث پس از انتخابات شد؟ اظهار داشت: هاشمي يك آدم نو رسيده و بي تجربه سياسي نيست وي كسي است كه خودش را همه چيز انقلاب مي داند به طوري كه در دوره دولت خود اعلام كرد لزومي ندارد دولت من سياسي باشد من خودم به حد كافي سياسي هستم.چنين آدمي چگونه قربانی می شود؟ يا بينش سياسي ندارد يا اينكه واقعا يك هاشمي ديگري‌است.هاشمی خود را با تغيير گفتمان و تغيير ايدئولوژي قرباني كرد البته من نمي گويم هاشمي ازاول چنين بوده است ولی هوس ماندگاري در قدرت؛بالاخره باید پذیرفت نظام حرمت هاشمي را خيلي بالا نگه داشته و هنوز قوه قضائيه سينه سپر كرده و از وي دفاع مي كند و هركسي كه با وی برخورد كند تا آنجا كه بتواند كنترل مي كند و بعضي خواص همچنان پشتش تکیه زده اند اين حركتي كه هاشمي شروع كرده قرباني كردن نظام براي خودش است ولي چنين قدرتي ندارد، و اين اتفاق نخواهد افتاد، راهش این است که با بینش سیاسی درست و معقول عمل کند و برگردد، آقا چقدرراه بازگشت گذاشت چرا در نماز جمعه به آن شکل برخورد کرد با هیچ یک از فتنه ها کار ندارم چرا در مقابل عاشورا موضع گرفت لابد فکر می کند که با یک سازماندهی و با آن خواص بی بصیرت یا وابسته به مسائل مالی بیاید در صحنه و بتواند خودش را باز سازی کند من فکر می کنم او یک راه اشتباه رفت خودش را قربانی کرد شاید هنوز هم فرصت بازگشت باشد،باید خود شکست، آیینه شکستن خطاست.

*اظهارات الهام در باره علت مناظره با دادستان تهران


وی در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان درباره مناظره خود با دادستان تهران گفت: من با کار خلاف قانون با داعیه حمایت از نظام را قبول ندارم و اگر کسی چنین ادعایی بکند،  قانون شکنی کند تا از نظام حمایت کند راه را به اشتباه رفته است چرا که قانون غلط را و خلاف را اجرا کردن بهتر از بی قانونی است من قانون گرایی را قبل دارم اینجا اتفاقات خلاف قانون می افتد  و این جهت گیری خلاف قانون برای باز کردن دهان و زبا ن فتنه و فتنه گران است مسئله ای است که مردم در مورد مسائل سیاسی، مالی و فتنه حرف دارند و دادستان کل هم اعلام می کند تحت تعقیب است یک مطلب روشنی است و مردم هم مطالبه شان این است که این امر روشن شود متعاقب آن در حالی که فراری است می آید در حالت فرارعلیه کسانی که نسبت به کارهای وی حرف می زنند مدعی می شود این اتفاقات خلاف قانون است  و نتیجه اش احیای جریان فتنه و منکر است.من کاری به شخص دادستان ندارم این اتفاقات را نقد کردم و کارکرد غیر قانونی بوده من این را فهمیدم وظیفه خود دانستم که استدلال و اعلام بکنم.هرکسی پاسخ دارد پاسخ دهد و اقناع بکند این حرکت خلاف قانون است و در جهت تقویت جریان فتنه خواهد بود.

 

*اهل حمايت از رحيمي نيستم

مشاور حقوقی رییس جمهور در پاسخ به سوال دانشجویی مبنی براینکه محسنی اژه ای گفته بود که رحیمی متهم اقتصادی است و چرا مصاحبه رحیمی برگزارنشد؟ اظهار داشت: مطالبه ما از قوه قضائیه این است که با فساد از هرکس و هرجا برخورد روشن ، قاطع و شفاف بکند،آقای احمدی نژاد بارها گفته هرکس از اطرافیان من و لو بچه های من درمقوله فساد نقش داشته باشند قاطعانه برخورد کنید تا حالا هیچ رییس جمهوری رسما و علنا چنین حرفی را نگفته بنابراین اگر قوه قضائیه  با مدارک متقن و بدون تبعیض و بدون رویکرد سیاسی  با فساد بخواهد برخورد کند هیچ کس نمی تواند مخالف باشد نه رییس جمهور و نه ملت .اما برخورد سیاسی این است که آدم بیاید و توی تلویزیون اعلام بکند فلان مقام مشکل مالی دارد که به قول خودمان این بر خلاف قانون است بعد برخورد دیگری صورت نگیرد و حرف های دیگری هم گفته نشود و اگر بخواهد گفته شود جلویش گرفته شود واین نه عدالت است و نه انصاف چه مانعی دارد هم با مهدی هاشمی برخورد شود هم با معاون اول رئیس جمهورو هم با قبل و بعد آن و با همه کسانی که در بحث فساد نقش دارند و شاید هم تقدم زمانی دارند برخورد شود. و اما از اینکه چرا مصاحبه رحیمی لغو شد خیلی خبر ندارم اهل حمایت از ایشان هم نیستم من اصلا داعیه حمایت مثبت ومنفی ندارم اما روش غلط است اگر بخواهیم برخورد کنیم اولا باید با همه برخورد شود ثانیا نگویید، زخم بزنید و رها کنید این یعنی محکوم کردن دولت باید استعفا دهد تا بعد برخورد شود؟ نه ،برخورد کنید هزینه ای هم ندارد اگر تحقیقات بخواهد راه دارد و آن مدارک را مشخص کنید رسیدگی کنید و نتیجه اش را به ملت اعلام کنید به نظر من تداوم جنگ رسانه ای است، اگر کسی هم مدرکی از آن طرف منتشر کردو اسم کسانی دیگری هم در آن بود به نظر شما امنیت دارد؟ به دیگران افترا و تهمت بزنید و جلوگیری نشود من هم موافق نیستم که این مدارک رسانه ای شود و از این رسانه به آن رسانه اعلام شود اعتقاد دارم  قوه قضائیه اگر مدارک متقن و مستند دارد هیچ کس مخالف برخورد نمی تواند باشد؛ اگر کسی جلودار باشد خودش نابود می شود و قطعا با تدبیر می توان عاقلانه و با تخلفات قضایی با هرکس بدون تبعیض رسیدگی کرد. ما منتظر چنین اقدامی از سوی قوه قضاییه هستیم و به نظر من این انتظار حقیقی و عمومی مردم است.

*قوه قضائيه براي عده اي حاشيه امن درست كرده است

وی همچنین در پاسخ به دانشجویی كه درمورد اختلاف آذربايجان و ارمنستان، طلبه سیر جانی و ادعاي نبود آزادی بیان و برخورد تبعيضي با متهمان و تك صدايي سوال مي كرد گفت: در سال 84 آزادی برای حرف زدن نبود؟ اما شما چه نگفتید؟ شما، نه، همان هایی که از آن ها دفاع می کنید دیگر بالاتر از این آزادی وجود ندارد چه مسائلی وجود داشت که در آن شرایط بیان نشده باشد؟ سال 88 کدام محدودیت برای انتخابات بین همه طیف ها وجود داشت؟ در پخش سی دی، در روزنامه، در استفاده از روزنامه، پس شما اگر بخواهید یک شرایط تک صدایی را موجب گر فتنه کنید اشتباه در تحلیل می کنید. شما دانشجو هستید و همین الان می توانید آزادانه حرف بزنید شما الان دارید انتقاد می کنید وهیچ اشکالی ندارد و هیچ اتفاقی نمی افتد اینها یک جور مظلوم نمایی درست می کنند من که سی سال حوادث را دیده ام یک سناریوی تکراری است آقای هاشمی چه قدر در نماز از این حرف ها زدند که آزادی نیست، اما حرف آن را می زدند از اول انقلاب با چنین جریاناتی مواجه بودیم،اگر    مردم واقعا احساس امنیت و رفاه نمی کردندچرا 85 درصد  به صحنه آمدند؟ کجا دیده شده مردم احساس خفقان کنند و احساس مطلوبی از نظام نداشته باشند و 85 درصد در انتخابات مشارکت کنند؟ و اکثریت قاطع به همان دولت رای بدهند که قبلا بوده؟ الان چه تک صدایی وجود دارد؟

رسانه هایی که طیف عمده آن ها مخالف دولت هستند نقد می کنند و آشکارا این مسائل وجود دارد شما دارید نقد می کنید همه نقد می کنند. این بی انصافی است این کجايش تک صدایی است؟ یک عده ای علیه نظام اقدام کردند قانون شکنی کردند و باید پاسخگو باشند شما با این مخالفید؟ بالاخره درچارچوب قانون است همان مدارک باید به قوه قضاییه داده شود اما نقدمان از قوه قضاییه این است که مدارکی که می گوید دارد یا اینکه محاکمه کند و آن را به مردم ارائه دهد و دیگرهیچ کس حرفی نمی زند. اگر مدرکی دارید به قوه قصاییه بدهید و وقتی قوه قضاییه هم هیچ اقدامی نکند  حاشیه ای امن برای این جریان درست می شود که متهم است. این شیوه و تدبیرغلطی است بله مردم حرف نمی زنند ، منتظرند  قوه قضاییه اقدام کند، هر کسی هم بخواهد حرف بزند بگویند که تو تهمت زدی این تک صدایی است من هم با شما موافقم من هم مدعی هستم اگر خلافی دارد قوه قضائیه به طلبه سیر جانی هم پاسخ دهد، کسی که مرتب گروه های حقیقت یاب تشکیل میداد ولی الان که  گروه های حقیقت یاب تشکیل داد. دولت که حرکت می کند، مجلس کنترل می کند قوه قضاییه کنترل می کند ده سازمان مظهر قدرت عمومی را کنترل می کند و شما منتقدش هستید بی انصافی است، دولت، ده ها مرکز کنترلی دارد که هدایت می کند ما حرفی نداریم ما با کاندیداها مشکلی نداشتیم بحث ما این است که در انتخابات کسی که شکست خورد با هرچیزی اقتضای دموکراسی و اقتضای قانون شکنی این است که شکست خورده است و درون نظام فعالیت کند نه اینکه نظام ومردم را بسوزاند ومقدسات را بسوزاند 9 دی علیه همین جریان بود.

مسجد را سوزاندند خیمه اباعبداله را به آتش کشیدند بیگناهان را در کوچه و بازار قتل عام کردند این را که کیهان ننوشته بود شما مثل قوه قضاییه نگویید که مدارکی که مردم در کف خیابان ها دیدند مدارک قضایی محرمانه است مردم ندیدند بانک ها آتش زده شد، مردم ندیدند که ندا آقاسلطان را کشتند و خونش را گردن جمهوری اسلامی انداختند.

مردم ندیدند عده ای ادعای تجاوز در جمهوری اسلامی کردند و صد جور خواستند مدرک بیاورند و یک دلیل هم ارائه ندادند مردم ندیدند همه این ها ادعای تقلب کردند و رسیدگی و گزارش ارائه نشد این ادبیات افکار سیاسی در نظام سیاسی نیست؟

*هاشمي زمان جنگ به لبنان نيرو اعزام كرد

آن کارکردهای یک دوره ای بود که نتیجه اش در سال 88 اتفاق افتاد؟ من تعجب می کنم که با تحلیل درس سیاسی چگونه فرق اسرائیل و دعوای تاریخی ارمنستان و آذربایجان را یک موضوع تاریخی را با یک موضوع واقعی و فعلی از نظر اهمیت تفکیک نمی کنید الان کودکانی که قتل عام می شوند در غزه هستند یا در آذربایجان و ارمنستان هستند؟ در کجا  روزمره  کشتار مردم صورت می گیرد  یک دعوای تاریخی وجود دارد اهمیت و الویت در تقسیم بندی این مسائل از جریانات فتنه سازی همین است مسائل باالفعل حساس واساسی را شما رها کنید این مساله اولویت بندی یک بینش سیاسی می خواهد در زمان امام، هاشمی اعتقادش این بود که نیروها اعزام شوند و خودش هم از آن دفاع کرد ودر زمان جنگ هم نیرو فرستاد لبنان ، امام فرمودند این اشتباه است همان کسی که بنیانگذار روز قدس است فرمود راه قدس از راه کربلا می گذرد ما مشکلمان همین جنگ است اولویت ها اگردرعرصه سیاست خارجی و داخلی  تشخیص داده نشود آسیب های کلانی به کشور وارد خواهد ساخت اگر مبانی نظام ، عدالت ،استکبارستیزی و ظلم ستیزی را که نکات کلیدی امام و مشترک در بین ماست بپذیریم ، هیچ مانعی برای فعالیت نخواهیم داشت اگر غیر از این بود من گردنم را گرو می گذارم.

*نظر الهام درخصوص نقش مشايي در عزل متكي

به گزارش "راهبردنيوز"دانشجوی دیگردر سئوالي از الهام پرسيد  به نظر شما فتنه آینده در چه مورد خواهد بود؟  تحلیل شما از فتنه آینده چیست؟ديدگاه شما درباره سفر اخير رهبري به قم چيست؟

الهام پاسخ داد: فتنه را روی جهت هایی که کلی و فکری است باید به آن برسیم. اگر روی علامت مشخص برویم ،شخص جا به جا می شود و مساله این نخواهد بود که ما فردی را علامت بگذاریم و وقتی مهره ای برای دشمن سوخته شود جابه جا می کند ،نمی شود نظام ما نظام اسلامی است جریاناتی که بخواهد در این جهت مبانی اسلامی را تغییر دهد و به هر شکلی استحاله کند شاخصی که امام به ما داد اسلام ناب و اسلام علوی است کسی که بخواهد گفتمان اسلام ناب با شاخصه هایی که مکرر گفته شد که مهم ترین ریشه اش عدالت است این را بخواهد منحرف کند این جریان فتنه خواهد شد این جریان وقتی است که با شبهه حق و باطل بیاید یعنی عدالت و اسم امام و شعارها را بدهد اما عملکرد آن درست برخلاف این باشد ممکن است سابقه اش هم همینطور نشان دهد.ولی الان بفهمیم که برخلاف آن عمل می کند این جریان ، جریان فتنه خواهد بود که چنین اعتباری را بخواهد استفاده کند و براساس این اعتبار بخواهد اصل نظام را مستحیل کند. تا وقتی که بخشی از بقایای اصلی یا نکات و محورهاي اصلی هدایت این فتنه در خواص نظام  و در کسانی که در جایگاهای تاثیرگذاری روی افکار عمومی هستند ، تاثیرگذاری روی مدیریت کشور هستند هنوز به این تحلیل درست نرسیده اند یا به خاطر منافع سیاسی اتکا به جریان داده اند و بخواهند همان تاکتیکی که سال 88 عمل کردند دوباره عمل کنند یعنی به خاطر رقابت های سیاسی بروند سراغ اصل نظام و حتی نگاه به پشت قضیه نکنند حتی یک جریانی مثل رژیم اشغالگر قرار داشته باشد این ها فتنه خواهد بود و ما باید بین خود مجموعه نگران باشیم نظام ما اسلامی است پشتوانه اش رهبری است مرجعیت و تکیه گاه عمیق و مردمی است جریان فتنه اساسا به دنبال تغییرنظام ارزشی دینی بود و همه علائم نشان میداد در جریان فتنه دائم دنبال مرجعیت است همان سران روز اول بعد از انتخابات که مشخص شد يك آقایی خط داد که بروید سراغ مراجع و آن ها را تحریک کنید و سعی کنید آن ها تحریک پذیر باشند، خدایی نکرده.و آن ها با این اطلاعات غلط در برابر نظام قراربدهند این امر بر اینها مشتبه شود این جریان سرپل مستقیمی با قم برقرار کرده بود و دائم اینها در قم پلاس بودند این هزینه درست کرده بود سربازان این میدان که لازم بود این کارها را کنند، خواص به جای اینکه دراین شرایط معین کمک رهبری باشند خودشان گاهی در این هیزم فوت کردند به دلیل سوء بینش و بصیرتی که داشتند خوب این هزینه بر رهبری است قم پایگاه اسلامی است، قم خاستگاه خود رهبری است، قم رفتن یعنی به پایگاه ایدئولوژیک اصلی انقلاب رفتن. این بحث پیچیدگی ندارد اما به نظرم این ارتباط گسترده این جریان با آنجا چنین ضرورتی بر رهبری تحمیل کرده است اگر شاید مجموعه خواص به وظیفه خود خوب عمل بکنند نیازی نیست که همه هزینه های میدان را مستقیما خود رهبری بر عهده بگیرند.

غلامحسین الهام در پایان در پاسخ به سوال یکی دیگر از دانشجویان مبنی براینکه آیا مشایی در عزل متکی نقشی داشته یا نه گفت: نمی دانم.

اظهارات الهام درباره هاشمي،عزل متكي، پرونده رحيمي و ... پي دي اف چاپ پست الكترونيكي
جمعه ، 3 دی 1389 ، 14:19

راهبردنيوز:علامحسين الهام در جلسه دو ساعته با دانشجويان،ابعاد گوناگون فتنه 88 ،موضوع هاشمي و فرزندانش،عزل متكي،پرونده رحيمي و چندين مسئله ديگر اظهاراتي بيان كرده كه در گزارش اختصاصي"راهبردنيوز"مي خوانيد.

به گزارش راهبردنیوز،دکتر غلامحسین الهام مشاور حقوقی رئیس جمهور و وزیر پیشین دادگستری در همایش" 8 ماه دفاع مقدس" نقش بصیرت در جامعه و حرکت به سمت جامعه آرمانی كه به میزبانی جامعه اسلامی دانشجویان در دانشگاه محقق اردبیلی برگزار شد سخنرانی و به سئوالات گوناگون دانشجویان پاسخ گفت.

متن كامل سخنرانی دکتر الهام به شرح زير است.

بسم الله الرحمن الرحیم

کسانی که حریم عاشورا را شکستند واقدام ننگینی را انجام دادند و روز سیاهی را در تاریخ ایجاد کردند همانند اتفاقی بود که در تاسوعا پیش آمد و عزاداران بی گناه و خردسال در چابهار قتل عام شدند نشان داد که کربلا و عاشورا یک نماد پیوسته حق و باطل است.

فهمیدیم که برای زیارت اباعبدلله الحسین خوف و ترس نه تنها مانع نیست که بر فضیلت ها می افزاید.فهمیدیم که امام معصوم وقتی زیارت ابا عبدالله را مصداق حزب الله و مقابلین آن را حزب الشیطان می خواند.فهمیدیم" کل یوم عاشورا" چه چیزی است، همه این ها این پیام را دارند که عاشورا یعنی جبهه حق، آزادگی، حریت، مردانگی، غیرت، عدالت خواهی، ظلم ستیزی و جبهه مقابل درست پرچمدار همه رذایل، کشتن انسان های بیگناه، قتل و عام، غارت، ذلت خواهی و تصویر ظالمین بودن است.

 

*حماسه 9 دي،پاسداشت آزادگي ملت ايران است

اتفاقاتی که در طول تاریخ برای مقابله با عاشورا می افتد همین وضعیت را نشان می دهد، لذا بزرگداشت حماسه 9 دی یعنی بزرگداشت آزادگی که ملت ایران پرچمداری اش را نشان داده و بیان کرده است، مي باشد.

اما ریشه این بحث را باید در فتنه 88 جست و جو کرد، از اول انقلاب تا حالا فتنه های مختلفی را پشت سر گذاشته ایم و انقلاب اسلامی با این چالش ها و فتنه ها بیگانه نیست، اما بی تردید سخت ترین و پیچیده ترین آن را در سال88 مشاهده کردیم .

 

*نقطه اشتراك فتنه بني صدر با فتنه 88

بعد از انقلاب، جریان های شکست خورده برای بازسازی و ورود در صحنه با شعارهای دروغین ورود می کردند وجبهه های دموکراتیک، بعدها پیوند جریان نفاق با جریانات نهضت آزادی از نظر ایدئولوژیک و در واقع مشکلات برآمده از دولت موقت و بعد فتنه بنی صدر که اتفاقاً نقطه اشتراکی در مقابله با حماسه عاشورا با فتنه 88 داشت، چون بنی صدردر سال 59 در روز عاشورا در میدان آزادی میتینگی را برگزار کرد و جمعیت طرفداران این جریان با کف و سوت حرمت عاشورا را نقض کردند که بعدها امام از این موضوع سخت دردمند بودند.

ما فتنه بنی صدر را در شرایط سختی پشت سر گذاشتیم و به دنبال آن فتنه سنگین منافقین و نفاق بود که رسماً به جنگ مسلحانه در کشور کشیده شد و فضای سختی از ترورها و قتل و عام بیگناهان پشت سر گذاشت، چند سال متوالی کشور در این درگیری سخت و چالش سنگین قرار داشت تا بالاخره این جریان به طور کلی در فضای شفاف پناهنده شد و بخشی ازارتش صدام را تشکیل داد و آخرین بقایای آن به تاریخ پیوست.

 

*فتنه مهدي هاشمي از فتنه هاي بسيار پيچيد ه و سخت بود

به دنبال این جریانات فتنه سخت، مهدی هاشمی را داشتیم این جریان هم با ترورهای مخفی و سخت و فعالیت های براندازانه مسلحانه و تلاش های ایدئولوژیک برای ايجاد انحرافات بنیادی در انقلاب،كشور را با مشكل مواجه کرد که این موضوع هم با مدیریت امام در سال 65و 66 خاتمه پیدا کرد،به نظر من آن فتنه هم از فتنه های بسیار سخت و حساسی بود که در مسیر تحولات انقلاب، ما مشاهده کردیم و به دنبال آن برخی مشکلاتی که پشت سر گذاشتیم به نظرم مهمترین آن فتنه 88 است.

هر جریان انحرافی به یک جریان فکری موجه یا حداقل پذیرفته شده، یا موجه تری یا جریانی که در قدرت سیاسی کشور جای پایی دارد تکیه زده است. به طور مثال جریان نهضت آزادی جریانی بود که در اوایل انقلاب قدرت سیاسی و مدیریت دولت را در دست داشت که این جریان با بدو لانه جاسوسی در سیزدهم آبانماه به دوره مدیریتی آن پایان داده شد، این جریان یک اعتبار ویژه ای به خصوص دردوران بعد از انقلاب از نظر سیاسی در جبهه اسلامی داشت و همان سوابق اقتضا کرد که شاید برای عده ای بهترین گزینه برای دولت بعد از انقلاب  رئیس این جریان یعنی مرحوم بازرگان باشد اما جریان منافقین که یک جریان تند و سخت و برانداز بود تکیه ایدئولوژیک به جریان نهضت آزادی داشت و به تعبیری که امام داشتند بازرگان را پدر معنوی منافقین و این جریان نامیدند و این از نظر فکری و ایدئولوژیک بود یک جریان تندرو به یک جریان میانه هم  به یک تعبیر دیگر به دلیل اعتبارات مختلف سیاسی و نفوذ ایدئولوژیک تکیه می زند.

 

جریان سخت مهدی هاشمی که یک جریان بسیار سنگین و شکننده بود بخصوص از نظر القائات ایدئولوژیک توانسته بود یک جریانی را در برابر انقلاب قرار بدهد به شخصیتی مثل منتظری تکیه زده بود و این جریان انحرافی به یک جریانی از مرجعیت متکی و متصل شده بود این اتکای یک جریان انحرافی و فاسد به یک جریان فکری موجه و شناخته شده در نظام یا دارای نفوذ در نظام موجب می شود تا مسئله فتنه پیچیده شود در طول تاریخ هم همین است شما ببینید در جمل تکیه بر چه جریانی و چه کسانی زده می شود برای مقابله با امیرالمومنین ،شخصیت شناخته شده برای بزرگان آن روز در مقابلش به چه جریانی تکیه زده می شود معمولا فتنه ها به همین شکل سازمان پیدا کرده است و موفقیت فتنه ها به خاطر این نوع تکیه گاهها است ، تکیه گاههایی که یا پشتیبانی فکری می کنند و اصولا همین است و موجه جلوه می دهند  و نتیجتا امکان موفقیت را افزایش می دهند.

 

*نقش سفارتخانه ها در فتنه هاي پس از انقلاب

فتنه88 به چه کسانی تکیه داشت؟و هنوز به چه کسانی تکیه دارد؟ به نظرم این پرسش مسئله مهمی است که باید به آن توجه شود، 13آبان ها می آیند و می روند ما یک مراسمی برگزار می کنیم و به آن بسنده می کنیم اما اگر فرصتی باشد و ما مروری بر اسناد لانه جاسوسی داشته باشیم به خوبی می بینیم در این اسناد آمریکایی ها و سفارت آمریکا تلاش دارد همه جریان های دارای تاثیر گذار را در کشور شناسایی بکنند این اسناد به صراحت موجود است از دستوراتی که واشنگتن به سفارت می دهد این است کسانی که در 10سال آینده می توانند در جمهوری اسلامی نقش ایفا کنند آنها را شناسایی کنند و با آنها ارتباط برقرار کنند این سفارتخانه که به دنبال  نفوذ در اسلام و استحاله و براندازی نظام اقدام می کنند به این شکل عمل می کنند که جایگاه ها و پایگاه های داخلی کشور را ارزیابی کنند، آزمایش بکنند و جریان مناسب را برای حکومت و کشور انتخاب کنند اسناد مختلفی در مورد طیف های مختلف در آن روز که دارای نفوذ بودند و حتی قبل از پیروزی انقلاب می بینیم ارتباط با این شخصیت ها ،مذاکره با آن ها و بعد دادن تحلیل به کاخ سفید که چه جریاناتی در کشور چه نوع پایگاهی دارند و چه اثر گذاری دارند و چه میزان بر روی آنها سرمایه گذاری کرد از مهمترین بخش های تجربه  تاریخی در اسناد لانه جاسوسی است حتما این اسناد و لانه جاسوسی را یکبار دیگر با فضای فتنه 88 مقایسه کنید  تقریبا فضای 27،28سال قبل را عرض میکنم در همان اسناد به صراحت می گویند باید در فیضیه جای پایی بگذاریم و چهره های موثری را که می توانند برای ما مفید باشند با برقراری ارتباطات فرهنگی با مراکز دانشگاهی تعیین بکنیم و این ارتباط را برقرار کنیم در فتنه 88برخی از این چهره ها را در آمریکا می بینیم که چگونه در لباس روحانیت به عنوان نمایندگان دینی که حرف دینی و مذهبی می زنند علیه تئوری جمهوری اسلامی با آمریکایی ها و اسرائیلی ها همراه می شوند این مسئله همان چیزی است که تجربه تاریخ و درس آموزی تاریخ پیش روی ما می گذارد باید به این مسائل از الان پرداخت و به تجربه آینده ای که انقلاب با آن مواجه خواهد بود توجه جدی و دقیق بکنیم چه بسا این مراحل با گذشت زمان با پیچیدگی های جدید تری پیش روی ما قرار گیرند.

 

*اگر فتنه 88 به كسي مثل هاشمي تكيه نمي زد آيا موفقيتي حاصل مي كرد؟

اگر فتنه 88 به کسی مثل آقای هاشمی تکیه نمی کرد، آیا این توفیق و موفقیت را داشت که هشت ماه کشور را با این تلاطم مواجه کند؟ این جریان به خاطر چهره هایی است که در درون نظام پیدا می کند و به دلیل استحاله، دنیاگرایی، دنیا طلبی، تغییر فکری و ایدئولوژیک و یا هر دلیل دیگری که از نظر روانشناختی انسان ها از جهت سیاسی قابل بررسی است می تواند تکیه کند و برای نظام مشکل بسازد.جریان نفوذ، جریان جنگ نرم از چه جهت گیری هایی استفاده می کند؟

 

*فتنه 78 به جريان دولت وقت تكيه داشت

من فراموش کردم که از فتنه 78 سخن بگویم، فتنه 78 به چه جریانی تکیه داشت به جریان خود دولت؟ فتنه ای که به تعبیری از پله دوم آغاز می کند و موضوع کوی دانشگاه را مطرح می کند و سمت و سوی براندازی آن به صورت یک فتنه گسترده چند روزه حداقل تهران را در برمی گیرد اتکایش به چه جریانی است؟ درست به دولتی که روی کار آمده است.و این جریان به وسیله عواملی در خود دولت مدیریت شد.

سال 82 هم بخش هایی از رویش های همان فتنه 78 را در پیش رو می بینیم، این تکیه گاهها بسیار مهم است همیشه جریان تند به یک جریان موجه یک خط اتکایی دارد و عقل را به این خاطر پیچیده می کند، حق و باطل را مشتبه می کند و درست و نادرست را درهم می کند، اینجاست که به تعبیر امیرالمومنین خوب می فهمیم" فتنه ها وقتی می آیند ناشناخته هستند و وقتی می روند فهمیده می شوند" این به خاطر برخی علایم است به خاطر این است که همان جا به ما می آموزاند که شما حق و باطل را با ملاک های مستقل خودش درک کنید نه با شخصیت ها و نه با اشخاص، این مسأله مهمی است.

 

*شخصيتي را با نمادي از هاشمي 2002 علامتگذاري كردند

در چه شرایطی موضوع سال 88 پیش آمد؟ در چه موقعیت و وضعیتی رویید؟ ازنظر دقیق تر شاید نیاز بود ما به مسائل 84 توجهی کنیم اما بعد از انتخابات و چالش ها، همان جا فقط برخی از علایم و سرمایه گذاری ها را ببینید در همان جا یک علامت و پوستری نماد انتخاباتی برخی، جریان شد و شخصیت را از درون نظام که کاندیدای ریاست جمهوری است مثل آقای هاشمی با نمادی از هاشمی 2002 علامت گذاری می کنند یعنی تمام علایم فرهنگی را تغییر می دهند و یک تصویر جدید و یک فضای جدیدی از نظر ایدئولوژیک از یک شخصیت انقلاب نمایش می دهند و همین امر با همراهی همان شخصیت مواجه است،و این نشانه ها ،نشانه های سنگینی است. بعد از آن چالش های سال84 در عرصه خواص و رقبای سیاسی پایان نیافت و تا سال 88 ادامه و استمرار پیدا کرد.

 

*گفتمان عدالت خواهي با دولت نهم احيا شد

ما در سال 84 تا سال 88 با یک دوره از دولتی مواجهیم که کارکردهایی دارد و اثر این کارکردها را می توانیم در امنیت عمومی کشور و مسائل داخلی و بین المللی با هر زاویه ای که بخواهیم ارزیابی کنیم به خصوص از نظر گفتمانی فرصت ارزیابی داریم. از سال 84 تا سال 88 تحولاتی در سیاست داخلی و خارجی کشور اتفاق می افتد، ما از نظر داخلی با برخی شاخصه ها و علائم یک حرکت جدید مواجه هستیم آن علائم چیست؟ دوره عدالت، گفتمان غالب شده است، گفتمانی که رهبری انقلاب در اوایل دولت تصریح کردند که اگر همین شعار عدالت مطرح شد به وسیله آقای احمدی نژاد، اگر هم احمدی نژاد پیروز و رییس جمهور نشود به خاطر اینکه شعارهای متروک را احیا کرده است خود این یک پیروزی است به خاطر اینکه از گفتمان امام و ارزش هایی که متروک و تعطیل شده حرف می زند.

نفس احیای شعار، خود پیروزی است یعنی اگر ملاحظه کنیم که در دوران سازندگی و اصلاحات چه فضایی ایجاد شده است و گفتمان اصیل انقلاب به تدریج با چه مسائلی مواجه شده که این گفتمان را متروک کرده است و الان دارد احیا می شود، عدالت، گفتمان غالب شد و در عرصه های مختلف خود را نشان داد، سفرهای استانی که صورت گرفت احساس عدالت اجتماعی را در اجرای قانون اساسی و قانونمند کردن کشور و کارآمد نشان دادن نظام جمهوری اسلامی تقویت کرد. اعتماد مردم  و حکومت به نحو بارزی ارتقا یافت ما در دوران سازندگی چالش های جدی در مسائل اجتماعی داشتیم بعضی شورش ها و بحران ها داشتیم که کنترل شد که آن ها می توانست نظام اسلامی را هم به عنوان یک نظام ناکارآمد در برقراری عدالت اجتماعی تهدید کند. ولی از آن عبور کردیم این اعتماد مردم با دولت متزلزل شده بود اما ارتباط با اساس نظام وانقلاب مستحکم باقی مانده بود به دلیل وجود نهاد ولایت فقیه و این مسأله مهمی است که در جای خود قابل تحلیل است.

 

*دليل مشاركت 85 درصدي و راي 40 ميليوني در انتخابات

ولی اعتماد به دولت، اعتماد تضعیف شده ای بود و این تاثیر می گذاشت روی اعتماد به نظام واین تاثیرگذاری امنیت داخلی و امنیت سیاسی و امنیت ما در روابط بین الملل خدشه دار می کرد. اعتماد مردم بود که در انتخابات 88 مشارکت را به 85 درصد و 40 میلیون نفر ارتقا داد. شاخص دیگر ارتقای سطح زندگی است، زندگی عمومی مردم و تحرک اقتصادی بود حباب هایی که شکسته شد یک تحول و حرکت اقتصادی با رویکرد عدالت، با رویکرد اتکا و اعتماد داخلی انجام شد و داشت یک حرکت اقتصادی از داخل پا می گرفت. از نظر فرهنگی ما در موقعیتی بودیم که در فاصله قبل از آن ارزش هایی دینی، اخلاق، بنیان های اعتقادی و ثابت قانون اساسی، نظام اسلامی در تهدید قرار گرفته بود. بحث حاکمیت دوگانه مطرح شد، نهضت کربلا وعاشورا با تحلیل های غلط با عنوان یک جریان تند و ارتباط گیری های بی معنا تحلیل می شد واین نوع تحلیل ها در کشور ما رسماً زده می شد. تحریک اختلافات مذهبی و قومی در کشور شدید شده بود و به وسیله دولتی ها در غرب حمایت می شد واین یک بحران در کشور ایجاد می کرد. همگرایی با غرب یا انفعال در برابر غرب یکی از شاخصه های تغییرات اعتقادی است.

 

*دوره اي كه اشرافي گري حاكم بود

حذف مردم و انتقال قدرت از مردم به طبقات خاص و حاکمیت حزبی به جای حاکمیت مردمی و یا مردمی و یا مردمسالاری واقعی و یا در واقع به تعبیردیگر بستن دایره قدرت و مدیریت کشور در گروه خاص، خانواده ای خاص، طبقه ای خاص و یک اشرافیت جدیدی که اشرافیت حاکم را تشکیل می داد در این دوره پایه گذاری شد، ثمره عمل آن هم رها کردن عدالت بود، همبستگی ملی را تضعیف می کرد ودر یک کلمه عبور از گفتمان امام را دامن می زد، اما از این شرایط در این دوره عبور کرده بودیم یک حرکت فرهنگی با گفتمان امام و درست عکس این معیار پیش می رفتیم.

 

*در عرصه سياست خارجي اتفاقات بي نظير رخ داد

از آن طرف هم در عرصه بین الملل هم ما شاهد اتفاقات مفید و موثر برای کشور بودیم، سیاست خارجی ما در یک وضعیت خوبی بود فعالیت های فن آوری هسته ای از تعطیلی و صفر رسید به فن آوری صنعتی، یعنی ما حتی از مرحله تحقیقاتی هم عبور کردیم و از نظر فرهنگ علمی همه مراحل را با وجود مقابله ها و مخالفت ها رساندیم به مرحله فرآوری و این مسأله بسیار مهمی بود در یک فرآیند چهار ساله از تعطیلی که مقدمات کار انجام نشده تعطیل شده بود. رسیدن به مرحله فرآوری در تولیدات هسته ای با اهداف صلح آمیز در جهت صنعتی و ساختن کشور جلو رفتیم. با آژانس هسته ای، عموم مسائل را حل کرده بودیم چند مورد جزئی باقی مانده بود که با غلبه سیاسی ما پیش می رفت. با قدرت عمومی که پشت این جریان قرار گرفته بود قابل حل بود، در یک وضعیت انزوای نسبی که با مخالفت سازمان های بین المللی به تعبیر من نه انزوا به منظور ایدئولوژیک و یا انزوا از نظر افکارعمومی و دیپلماسی عمومی نه از نظر سیاسی سازمان های بین المللی و دولت ها، موقعیت ما به گونه ای جلو رفت که کل کشورهای غیر متعهد با حمایت از حقوق مسلم هسته ای با جمهوری اسلامی همگرایی نشان دادند و این اتفاق در عرصه بین الملل اتفاقی بی سابقه است.

سازمان کنفرانس اسلامی، اینها همه سازمان ها و جریاناتی بودند که همگرایی با جمهوری اسلامی به خصوص در عرصه فن آوری هسته ای صلح آمیز نداشتند، سازمان کنفرانس اسلامی اولین بار به جدّ از جمهوری اسلامی، از حق مسلم هسته ای اش حمایت کرد و رسماً بیانیه داد. آمریکا برای حل مشکلاتش در افغانستان و عراق به سختی نیازمند جمهوری اسلامی بود و با انفعال تقاضای کمک از ایران داشت و ایران یک برگ برنده ای برای کنترل سیاست های آمریکا در منطقه و نجات مردم افغانستان می توانست ایفا کند.

آمریکا در حقیقت در یک موضع انفعال دست نیاز به جمهوری اسلامی دراز کرده بود، روال تغییر قدرت به دلیل این حرکت گفتمانی و ایدئولوژیک در جمهوری اسلامی در کشورهای آمریکاي لاتین در جهت تلاقي منافع آمریکا شروع شده بود که هنوز ادامه دارد این از نظر روانی تکیه گاهش به جمهوری اسلامی از نظر حمایت های جمهوری اسلامی در آن کارساز بود.

برای اولین بار با تلاش های ایران کشورهای دائم الاختلاف حاشیه خزر توانستند با وساطت جمهوری اسلامی ایران اجلاس توافق و همکاریشان را در ایران برگزار کنند و راهی برای حل مسائل شمالی کشور و دریای خزر آغاز شد که می توانست یک گام مثبتی در سیاست خارجی در این بخش حساس و تازه به استقلال رسیده حاشیه شمال کشور ما داشته باشد.

 

ضعف و ناتوانی جدی آمریکا و رژیم اشغالگر قدس برای تسلط بر خاورمیانه بارز شد مقاومت حزب الله و جنگ 33روزه توانمندی اعتقادی، ایدئولوژیکی را در منطقه نشان داد که از نظر معنوی به جمهوری اسلامی اتکا داشت. جریانی که به عنوان حزب الله  به وسیله آمریکایی ها به عنوان بخش خاورمیانه جمهوری اسلامی، سپاه ایران و در واقع نهاد و مرکز نماد قدرت جمهوری اسلامی می شناسند ولی همه می دانند که از نظر معنوی واز نظر ایدئولوژیکی این یک پایگاه قدرت برای جمهوری اسلامی است و در واقع مقاومت حزب الله در برابر رژیم اشغالگر قدس، مقاومت در برابر خط اول خطری است که دنبال این است که جمهوری اسلامی را برای نخستین بار در حوزه خلیج فارس یعنی یک جریان همکاری های خلیج فارس که درست در دوران دفاع مقدس برای مقابله با جمهوری اسلامی شکل گرفته بود شکست دهد یعنی جریان همکاری های حوزه خلیج فارس که برای مقابله با جمهوری اسلامی رسیدند براثر قدرت سیاسی و تعامل سیاست خارجی به جایی رسید که ناگزیر شدند جمهوری اسلامی را در این اجلاس به عنوان ناظر و میهمان بپذیرند و این بابی از همکاری های جدیدی را برای منطقه که می توانست یک وحدتی در برابرتهدیدهای آمریکا در خاورمیانه و رژیم اشغالگر قدس باشد برهم بزند.

 

*هويت ايرانيان در سطح جهان احياء شد

هویت ایرانیان در سطح جهانی احیا شد، غرور ملی به طور جدی باعث شده بود که همه ایرانیان در جهت گیری های مختلفی در خارج از مرزهاي ایران داشتند احساس تعلق به ایران بکنند احساس وجود و هویت کنند، علاقه مند کشور شوند ودر جهت تعامل گام بردارند. توازن روشن همکاری و ارتباط سیاسی و اقتصادی بین مسائل سیاسی و اقتصادی با دولت ها و کشورهای خارج در سیاست خارجی در جمهوری اسلامی روشن و مبین شده بود.ما دیگر جهت سیاسی خارجی انفعال نداشتیم در ارتباط با اروپا، در ارتباط با کشورهای صنعتی ما سیاست تعیین کننده را داشتیم رقم می زدیم، جهت گیری های سیاسی و رفتار سیاسی را با رفتار اقتصادی متوازن می کردیم ما بودیم که تعیین می کردیم در برابر این تحریم ها فعالیت های اقتصادی را با کشورهایی مثل انگلیس تنظیم کنیم و از این ظرفیت اقتصادی برای پیشبرد اهداف سیاسی مان استفاده کنیم. یعنی حرکت سیاسی و سیاست خارجی ما در یک مجموعه هماهنگ سیاسی واقتصادی داشت پیش می رفت و توانسته بودیم در این عرصه یک دیپلماسی فعال را رقم بزنیم علاوه بر آن دیپلماسی عمومی ایران توانسته بود با منطق قوی بدون القای تشنج با تلاش های رسانه ای  آمریکا و در درون خود آمریکا بتواند منطق جمهوری اسلامی را تصویب کند و افکار مردم ما و دیدگاه های آن را منتقل کند و در واقع یک چهره ای واقعی از جمهوری اسلامی به رغم سانسورهای رسانه های مستقیما به گوش جهانیان برساند. سفرهای این دوره شخص رییس جمهور و رفتار دیپلماسی به خصوص تنظیم ارتباطات، رسانه ها وافکار عمومی موقعیت جمهوری اسلامی ایران را در افکار عمومی ارتقا داده بود این شرایط همه برای رساندن به نقطه پیشرفت و تحقق اهداف کشور صورت می گرفت و وضعیت مطلوبی بود. توفیقات عظیم مردمی، انسجام درونی ملت می توانست این حرکت را بسیار تقویت کند بین گفتمان رهبری و دولت یک ارتباط کامل ایجاد شده بود حاکمیت دوگانه یک حرف بی ربط و مزخرفی بود که اثبات در این دوره که با تعامل وهمگرایی گفتمان قدرت ملی و امنیت ملی افزایش جدی پیدا خواهد کرد.

 

 

*مهره اي به اسم نخست وزير امام با گفتمان جعلي به ميدان آمد

در این شرایط فتنه 88 رقم می خورد اگر کسانی داعیه ملی داشتند در این زمان باید در جهت تقویت این گفتمان به میدان می آمدند رقابت های انتخاباتی موضوع اولی برای ما نبود ما سی سال رقابت های جدی انتخاباتی داشتیم و انتخابات همیشه مسأله جدی در کشور بوده است رقابت انتخاباتی یک مسأله تعارفی نبوده و رقابتی قابل قبول و قابل دفاعی است جمهوری اسلامی خود این فضای رقابتی را فراهم می کند یکی از کسانی که همیشه فضا و بسترانتخابانی را تقویت کردند و نشاط دادند خود رهبری بوده است ما در این شرایط باید انتخاباتی داشته باشیم پرشور، مهره ای در این قضایا پیدا می شود به اسم نخست وزیر امام و به اسم نخست وزیر امام با گفتمان جعلی به میدان می آید گفتمان امام نسبتش با گفتمان دولت مستقر که در این شاخصه هایی که عرض کردم حرکت کرده چیست؟اگر این رقابت، رقابت هایی در طول همدیگر بود، نشان داد که این جریان شعارامام و گفتمان امام را به عنوان یک تقلب انتخاب کرده است چرا که خیلی سریع تمام ارزش های ناشی از این حرکت و گفتمان را به چالش و نقد معترضانه کشاند آنچه من به عنوان برخی شاخصه ها عنوان کردم ممکن بود در یک جاهایی صحت داشته باشد اگرسرعت کم باشد شتاب می بخشیم اگر یک جاهایی منفور مانده است آن را احیا و فعال می کنیم این حرکت مثبت است اما کسی که گفتمان امام را انتخاب می کند واین باره نقطه مخالفتش درست همان کسانی می شود که پرچمدار این گفتمان هستند و مهره تضعیف را ایجاد می کند واین جریان اگر واقعا این گفتمان را دارد یکباره یک جریان خارجی پشتش قرار می گیرند که در ذاتش با امام و انقلاب و مردم کینه تاریخی قرار داده پشت این قضیه آمریکا، انگلیس و اسرائیل قرار می گیرند این ها این دروغ بزرگ را که این جریان برای احیای گفتمان امام آماده است برملا می کند.

 

 

* يكي از عناصر سبز به لبنان مي رود و مي گويد نظام ایران ساقط شدنی است

درست نقطه هیجان انتخابات در یک جایی می شود که در مناظره اول بین رییس جمهور و میرحسین موسوی عقبه جریان میرحسین که تکیه به هاشمی داده است برملا می شود  برملا شدن اتکای این جریان به جریانی که اسباب مشکلات عدیده ای در کشور به خصوص در بخش عدالت اجتماعی و حرکت و اندیشه امام شده است و به خصوص در ایجاد اشرافیت بعد از انقلاب و تعرض به حقوق مردم و غارت بیت المال و آسیب هایی که از نظر اقتصادی ، فاصله طبقاتی بین مردم ایجاد شده که آن گفتمان را آسیب زده است عقبه اش این جریان بود وقتی این عقبه مشخص می شود این جریان حاضر نیست که فاصله اش را نشان دهد و بلکه همچنان اتکا و اعتماد و پشتوانه اش را نشان می دهدو  می خواهد در پنهان تکذیب کند اما جرات این را هم ندارد که در علن این ارتباط و اتکا را نقض کند البته نمی تواند مهم ترین پشتوانه مالی این جریان به اصطلاح سبز در انتخابات هستند شخصیت هایی که به عنوان نماد های حمایت هستند همه وابسته به این پیوند هستند. دختر روس، پسر روس و این جریان به گونه ای است که امکان انکار هم ندارد. مردم واقع بین هستند مردم داوران خوبی هستند و این جریانات و مسائل را به خوبی می بینند اما بعدها هم وقتی مردم همان موقع می بینند که بی بی سی فارسی به کدام جریان اتکا کرده است و به خاطر حمایت از این جریان تاسیس می شود ودر کمتر از 24 ساعت در موقع انتخابات به میدان می آید و یک جنگ نرم و جنگ روانی در این مدت سامان می دهد و مردم شاخصه ها را می بینند بعد از انتخابات هم مسائل جدیدتری روشن می شود؛ گفته شد که معاون وزارت خارجه انگلیس، سفیر لبنان در انگلستان را احضار می کند و می گوید در ایران تغییراتی در حال انجام است رژیم ایران ساقط خواهد شد و شما موضع بی طرفی خودتان را حفظ کنید، دخالت نکنید آنها یک نگرانی از این جا دارند.

قبل از انتخابات پیروزی را مسلم گرفته اند و دارند نقشه می کشند در منطقه دارند سازماندهی می کنند یکی ازهمین عناصر سبز به لبنان می رود و در آنجا اعلام می کند که نظام ایران ساقط شدنی است، رژیم ایران عوض شدنی است و شما موضع خود را از حالا با نظام بعدی تنظیم کنید یعنی آن ها مسلم گرفتند که با این غزل ها این نظام را ساقط خواهند کرد این ارتباط با بیگانگان با خط امام وعاشورا چه سنخیتی دارد؟ این فضای انتخابانی می شود و مردم مسائل را می خوانند و می بینند که گفتمان عدالت در معرض خطر جدی است و یک انتفاضه عدالت شکل می گیرد برای خراب کردن این موضع و شکست سنگینی که مشارکت عظیم مردم ایجاد کرده است و در حقیقت مردمسالاری دینی پاسخ اساسی را به این فتنه داده است مشارکت گسترده و حضور فعال مردمی که صاحب رای هستند خود را نشان می دهد در چنین جریانی یک دفعه بحث تقلبی که از قبل سازماندهی شده است یکی از زنان فتنه در انتخابات موقع رای گیری می گوید که اگر ما برنده نباشیم می گوییم تقلب شده است تا مردم به خیابان ها بریزند. ناشی گری ها باعث می شود که کدها را خیلی سریع به مردم بدهند و اینها آنقدرعجول هستند که این شتر رام نشده را خواستند سوار شوند و نگذاشتند که انتخابات تمام شود که لااقل این کدهایی را که رقم زده بودند دست و برنامه های پیشین آن ها را رو نکرده باشد .

در ظاهر گفتند که تقلب انتخاباتی شده اما بعد از آن باطن گفتمانی رو شد و گفتمان امام را مطرح کردند و اولین بار روز قدس علیه امام قیام کردند این یک علامت بود و یکباره آن پایگاه ایدئولوژیک و آن قدرت سیاسی و نظامی و امنیتی ما را که در منطقه خاورمیانه به چالش کشاندند. حرمت رمضان را شکستند و یک چالش با اندیشه های دینی و حریم های مسلم اعتقادی شکل گرفت که برای ما تهدید کننده از نظر ایدئولوژیک در کشورهای اسلامی می توانست باشد.

طولی نکشید که این ها در 13 آبان علیه روح استکبار ستیزی انقلاب هم به میدان آمدند و اتکای خود را با آمریکا نشان دادند 13 آبان یک جریان ضد آمریکایی است و نمی شود آن را به نفع آمریکا مصادره کرد این ها با چنین انحرافی به میدان آمدند در روز 16 آذر که باز نماد ضد آمریکایی است و باید به خونخواهی دانشجویان مظلوم که در شرایط سخت کشته شدند فعال بشود .اما این ها نماد آزادگی، شرافت ملی و همه چیز هویت انقلاب اسلامی امام را سوزاندند .به این مساله توجه کنید لایه های درونی فتنه چگونه یکی یکی ورق می خورد و ناگهان این جریان در روز عاشورا در برابر همه هویت آزادگی و شرافت دینی ما یعنی عاشورا می ایستد، عاشورا یک رمز ماندگار تاریخی است.همه ظالمین در برابر عاشورا ایستادند از متوکل تا رضاخان و بعد ازآن شاهد این جریان بودیم که در برابر عاشورا ایستادند.

 

*"مردان خداجو" در عاشورا كف نمي زنند

آن کس که فتنه گران را مردان خداجو می خواند،مردان خداجو در عاشورا کف نمی زنند این کار، کار یزیدی است مردان خداجو سینه می زنند عزاداری می کنند شعار ذلت پذیری را نفی می کنند و عزت مداری را محور قرار می دهند ولی شما همه اینها را آتش زدید و آن پرچم هایی که نماد این فکر بود آتش زدید خیمه های اباعبدالله را سوزاندید و بعد هم به عزاداران حمله کردید.

 

*هاشمي تاكنون درباره فتنه 88 موضعي نگرفته است

جریاناتی که با این فکر مخالفند چه جوابی دارند؟ آقای هاشمی موضعش نسبت به این فتنه چه بود؟ او در برابر چنین فتنه ای چه موضعی داشت؟ جز اینکه فرزندانش را به نمایندگی در چنین فتنه هایی وارد کرده است. او تا امروز هم در برابر این جریان موضعی نگرفته است، حسین( ع) همه حقیقت تاریخ است اباعبدلله به شیعه و سنی تعلق ندارد و بالاتراز اینهاست،  چرا بايد حریم را شکست؟ پشت این قضیه بهائیت است، اسرائیل است ، انگلیس است. شما موضع خود را مشخص کنید اینها به استکبار تکیه کردند و همه شاخصه ها را شکستند اما آیا این فتنه تمام شد ؟ نه!

دو مهره داشت که از بین رفتند آن ها دستمال کاغذی مصرف شده بودند که دور ریخته شدند کاندیداهایی که در این قضیه بودند عامل مصرفی بودند مقوله این نیست که این ها الان مطرود هستند. خسارت هایی با این فتنه به کشور زدند و  فضای بین المللی را شکستند اما این خسارت ها باید پرداخته شود، این خسارت ها  به سختی  در یک سال جبران می شوند اما  خسارت هایی که به اعتبار جمهوری اسلامی و به قدرت بین المللی وارد کردند چه پاسخی دارند؟ و این کیفرخواست ملت ما علیه این هاست؟

 

*هاشمي تكيه گاه معنوي يك جريان است

هاشمی تکیه گاه معنوی این جریان بوده است، دولت هاشمی دولتی نبود که اعتقاد به مرجعیت داشته باشد و امروز دنبال استفاده از مراجع عظام است اما به یقین هشدار و تعهد مرجعیت شیعه که یک نماد روشن تاریخ است به آن ها اجازه سوء استفاده را نداده و نخواهد داد. ولی او دنبال استفاده ابزاری از همه روش های دینی است و نهادهایی که موثرند؛ این جریان آقای هاشمی دارد در مبانی اعتقادات اید ئولوژیک تغییر ایجاد می کند تغییر گفتمانی را روشن می کند موضعی که در مسأله غدیر در سال گذشته گرفت یک تغییر فکری گفتمانی است و تغییر ایدئولوژیک را نشان می دهد.

 

*جريان فتنه بدنبال پيدا كردن يك مهره در انتخابات بعدي است

این ها آدم های مصرف شده ای هستند که حرف هایشان کوچه و بازاری شده همین اجلاس هفته گذشته واشنگتن که از سران سیا آمریکا و رژیم اشغالگر و منافقین این جریانات شکل گرفت و راه مقابله با قدرت جمهوری اسلامی برای آینده رقم زدند استفاده کرد تکیه کردند و جنبش سبز با استفاد از مهره های جدید، آدم های جدیدبه میدان آمدند، این آدم های جدید باید آدم هایی باشند که همان نقطه اتکا را داشته باشند و اگر همانطوری که رهبری فرمودند مواضع خواص شفاف و روشن در برابر این حوادث نباشد ملت ایران نباید تکیه کنند. بعضی از جریانات به دنبال آن هستند که این قضیه بازسازی شود و فتنه فراموش شود و در مورد انتخابات سال آینده  همین جریان اعلام کردند شمشیر را از رو خواهند بست و در برابر این گفتمان مقابله خواهند کرد این ها به دنبال بازسازی خودشان هستند و به هر نحوی دنبال پیدا کردن مهره جدید برای رسیدن به اهدافشان در انتخابات سال آتی خواهند بود باید با این هوشمندی این نظام را حفظ کرد، فتنه 88، مثل جنگ هشت ساله که کشور را دربرابر تهدید های نظامی سخت بیمه کرد ، این جریان هشت ماهه نیز کشور را در برابر جنگ نرم بیمه کرده است به شرطی که از این دستاوردها در امر خدمت رسانی مستمر به، مردمی که صاحب انقلاب هستند استفاده شود، از ارزش گذاری به این مردم غفلت نکنیم و بدانیم که این مثلث اسلام، رهبری و مردم اساس این نظام است که باید این سه نکته را با همکاری و با توجه به گفتمان ارزش هایی که دولت با آن سرکار آمده است و خدمت رسانی خالصانه به مردم پیوند بزند. اگر چنین شود که خواهد شد آینده هم از آن ماست و از این فتنه ها قطعا عبور خواهیم کرد چنانچه تا امروز عبور کردیم و ما ماندگاریم و انشاءاله پرچم با این رهبری به موعود سپرده خواهد شد.

به گزارش خبرنگار "راهبردنيوز" پس از اتمام سخنراني،غلامحسين الهام به پرسش هاي دانشجويان در زمينه هاي مختلف پاسخ گفت.

وی در پاسخ به سوال يكي از دانشجويان مبني بر اينكه آيا قبول داريد كه هاشمي رفسنجاني قرباني نظام براي رهايي از حوادث پس از انتخابات شد؟ اظهار داشت: هاشمي يك آدم نو رسيده و بي تجربه سياسي نيست وي كسي است كه خودش را همه چيز انقلاب مي داند به طوري كه در دوره دولت خود اعلام كرد لزومي ندارد دولت من سياسي باشد من خودم به حد كافي سياسي هستم.چنين آدمي چگونه قربانی می شود؟ يا بينش سياسي ندارد يا اينكه واقعا يك هاشمي ديگري‌است.هاشمی خود را با تغيير گفتمان و تغيير ايدئولوژي قرباني كرد البته من نمي گويم هاشمي ازاول چنين بوده است ولی هوس ماندگاري در قدرت؛بالاخره باید پذیرفت نظام حرمت هاشمي را خيلي بالا نگه داشته و هنوز قوه قضائيه سينه سپر كرده و از وي دفاع مي كند و هركسي كه با وی برخورد كند تا آنجا كه بتواند كنترل مي كند و بعضي خواص همچنان پشتش تکیه زده اند اين حركتي كه هاشمي شروع كرده قرباني كردن نظام براي خودش است ولي چنين قدرتي ندارد، و اين اتفاق نخواهد افتاد، راهش این است که با بینش سیاسی درست و معقول عمل کند و برگردد، آقا چقدرراه بازگشت گذاشت چرا در نماز جمعه به آن شکل برخورد کرد با هیچ یک از فتنه ها کار ندارم چرا در مقابل عاشورا موضع گرفت لابد فکر می کند که با یک سازماندهی و با آن خواص بی بصیرت یا وابسته به مسائل مالی بیاید در صحنه و بتواند خودش را باز سازی کند من فکر می کنم او یک راه اشتباه رفت خودش را قربانی کرد شاید هنوز هم فرصت بازگشت باشد،باید خود شکست، آیینه شکستن خطاست.

*اظهارات الهام در باره علت مناظره با دادستان تهران


وی در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان درباره مناظره خود با دادستان تهران گفت: من با کار خلاف قانون با داعیه حمایت از نظام را قبول ندارم و اگر کسی چنین ادعایی بکند،  قانون شکنی کند تا از نظام حمایت کند راه را به اشتباه رفته است چرا که قانون غلط را و خلاف را اجرا کردن بهتر از بی قانونی است من قانون گرایی را قبل دارم اینجا اتفاقات خلاف قانون می افتد  و این جهت گیری خلاف قانون برای باز کردن دهان و زبا ن فتنه و فتنه گران است مسئله ای است که مردم در مورد مسائل سیاسی، مالی و فتنه حرف دارند و دادستان کل هم اعلام می کند تحت تعقیب است یک مطلب روشنی است و مردم هم مطالبه شان این است که این امر روشن شود متعاقب آن در حالی که فراری است می آید در حالت فرارعلیه کسانی که نسبت به کارهای وی حرف می زنند مدعی می شود این اتفاقات خلاف قانون است  و نتیجه اش احیای جریان فتنه و منکر است.من کاری به شخص دادستان ندارم این اتفاقات را نقد کردم و کارکرد غیر قانونی بوده من این را فهمیدم وظیفه خود دانستم که استدلال و اعلام بکنم.هرکسی پاسخ دارد پاسخ دهد و اقناع بکند این حرکت خلاف قانون است و در جهت تقویت جریان فتنه خواهد بود.

 

*اهل حمايت از رحيمي نيستم

مشاور حقوقی رییس جمهور در پاسخ به سوال دانشجویی مبنی براینکه محسنی اژه ای گفته بود که رحیمی متهم اقتصادی است و چرا مصاحبه رحیمی برگزارنشد؟ اظهار داشت: مطالبه ما از قوه قضائیه این است که با فساد از هرکس و هرجا برخورد روشن ، قاطع و شفاف بکند،آقای احمدی نژاد بارها گفته هرکس از اطرافیان من و لو بچه های من درمقوله فساد نقش داشته باشند قاطعانه برخورد کنید تا حالا هیچ رییس جمهوری رسما و علنا چنین حرفی را نگفته بنابراین اگر قوه قضائیه  با مدارک متقن و بدون تبعیض و بدون رویکرد سیاسی  با فساد بخواهد برخورد کند هیچ کس نمی تواند مخالف باشد نه رییس جمهور و نه ملت .اما برخورد سیاسی این است که آدم بیاید و توی تلویزیون اعلام بکند فلان مقام مشکل مالی دارد که به قول خودمان این بر خلاف قانون است بعد برخورد دیگری صورت نگیرد و حرف های دیگری هم گفته نشود و اگر بخواهد گفته شود جلویش گرفته شود واین نه عدالت است و نه انصاف چه مانعی دارد هم با مهدی هاشمی برخورد شود هم با معاون اول رئیس جمهورو هم با قبل و بعد آن و با همه کسانی که در بحث فساد نقش دارند و شاید هم تقدم زمانی دارند برخورد شود. و اما از اینکه چرا مصاحبه رحیمی لغو شد خیلی خبر ندارم اهل حمایت از ایشان هم نیستم من اصلا داعیه حمایت مثبت ومنفی ندارم اما روش غلط است اگر بخواهیم برخورد کنیم اولا باید با همه برخورد شود ثانیا نگویید، زخم بزنید و رها کنید این یعنی محکوم کردن دولت باید استعفا دهد تا بعد برخورد شود؟ نه ،برخورد کنید هزینه ای هم ندارد اگر تحقیقات بخواهد راه دارد و آن مدارک را مشخص کنید رسیدگی کنید و نتیجه اش را به ملت اعلام کنید به نظر من تداوم جنگ رسانه ای است، اگر کسی هم مدرکی از آن طرف منتشر کردو اسم کسانی دیگری هم در آن بود به نظر شما امنیت دارد؟ به دیگران افترا و تهمت بزنید و جلوگیری نشود من هم موافق نیستم که این مدارک رسانه ای شود و از این رسانه به آن رسانه اعلام شود اعتقاد دارم  قوه قضائیه اگر مدارک متقن و مستند دارد هیچ کس مخالف برخورد نمی تواند باشد؛ اگر کسی جلودار باشد خودش نابود می شود و قطعا با تدبیر می توان عاقلانه و با تخلفات قضایی با هرکس بدون تبعیض رسیدگی کرد. ما منتظر چنین اقدامی از سوی قوه قضاییه هستیم و به نظر من این انتظار حقیقی و عمومی مردم است.

*قوه قضائيه براي عده اي حاشيه امن درست كرده است

وی همچنین در پاسخ به دانشجویی كه درمورد اختلاف آذربايجان و ارمنستان، طلبه سیر جانی و ادعاي نبود آزادی بیان و برخورد تبعيضي با متهمان و تك صدايي سوال مي كرد گفت: در سال 84 آزادی برای حرف زدن نبود؟ اما شما چه نگفتید؟ شما، نه، همان هایی که از آن ها دفاع می کنید دیگر بالاتر از این آزادی وجود ندارد چه مسائلی وجود داشت که در آن شرایط بیان نشده باشد؟ سال 88 کدام محدودیت برای انتخابات بین همه طیف ها وجود داشت؟ در پخش سی دی، در روزنامه، در استفاده از روزنامه، پس شما اگر بخواهید یک شرایط تک صدایی را موجب گر فتنه کنید اشتباه در تحلیل می کنید. شما دانشجو هستید و همین الان می توانید آزادانه حرف بزنید شما الان دارید انتقاد می کنید وهیچ اشکالی ندارد و هیچ اتفاقی نمی افتد اینها یک جور مظلوم نمایی درست می کنند من که سی سال حوادث را دیده ام یک سناریوی تکراری است آقای هاشمی چه قدر در نماز از این حرف ها زدند که آزادی نیست، اما حرف آن را می زدند از اول انقلاب با چنین جریاناتی مواجه بودیم،اگر    مردم واقعا احساس امنیت و رفاه نمی کردندچرا 85 درصد  به صحنه آمدند؟ کجا دیده شده مردم احساس خفقان کنند و احساس مطلوبی از نظام نداشته باشند و 85 درصد در انتخابات مشارکت کنند؟ و اکثریت قاطع به همان دولت رای بدهند که قبلا بوده؟ الان چه تک صدایی وجود دارد؟

رسانه هایی که طیف عمده آن ها مخالف دولت هستند نقد می کنند و آشکارا این مسائل وجود دارد شما دارید نقد می کنید همه نقد می کنند. این بی انصافی است این کجايش تک صدایی است؟ یک عده ای علیه نظام اقدام کردند قانون شکنی کردند و باید پاسخگو باشند شما با این مخالفید؟ بالاخره درچارچوب قانون است همان مدارک باید به قوه قضاییه داده شود اما نقدمان از قوه قضاییه این است که مدارکی که می گوید دارد یا اینکه محاکمه کند و آن را به مردم ارائه دهد و دیگرهیچ کس حرفی نمی زند. اگر مدرکی دارید به قوه قصاییه بدهید و وقتی قوه قضاییه هم هیچ اقدامی نکند  حاشیه ای امن برای این جریان درست می شود که متهم است. این شیوه و تدبیرغلطی است بله مردم حرف نمی زنند ، منتظرند  قوه قضاییه اقدام کند، هر کسی هم بخواهد حرف بزند بگویند که تو تهمت زدی این تک صدایی است من هم با شما موافقم من هم مدعی هستم اگر خلافی دارد قوه قضائیه به طلبه سیر جانی هم پاسخ دهد، کسی که مرتب گروه های حقیقت یاب تشکیل میداد ولی الان که  گروه های حقیقت یاب تشکیل داد. دولت که حرکت می کند، مجلس کنترل می کند قوه قضاییه کنترل می کند ده سازمان مظهر قدرت عمومی را کنترل می کند و شما منتقدش هستید بی انصافی است، دولت، ده ها مرکز کنترلی دارد که هدایت می کند ما حرفی نداریم ما با کاندیداها مشکلی نداشتیم بحث ما این است که در انتخابات کسی که شکست خورد با هرچیزی اقتضای دموکراسی و اقتضای قانون شکنی این است که شکست خورده است و درون نظام فعالیت کند نه اینکه نظام ومردم را بسوزاند ومقدسات را بسوزاند 9 دی علیه همین جریان بود.

مسجد را سوزاندند خیمه اباعبداله را به آتش کشیدند بیگناهان را در کوچه و بازار قتل عام کردند این را که کیهان ننوشته بود شما مثل قوه قضاییه نگویید که مدارکی که مردم در کف خیابان ها دیدند مدارک قضایی محرمانه است مردم ندیدند بانک ها آتش زده شد، مردم ندیدند که ندا آقاسلطان را کشتند و خونش را گردن جمهوری اسلامی انداختند.

مردم ندیدند عده ای ادعای تجاوز در جمهوری اسلامی کردند و صد جور خواستند مدرک بیاورند و یک دلیل هم ارائه ندادند مردم ندیدند همه این ها ادعای تقلب کردند و رسیدگی و گزارش ارائه نشد این ادبیات افکار سیاسی در نظام سیاسی نیست؟

*هاشمي زمان جنگ به لبنان نيرو اعزام كرد

آن کارکردهای یک دوره ای بود که نتیجه اش در سال 88 اتفاق افتاد؟ من تعجب می کنم که با تحلیل درس سیاسی چگونه فرق اسرائیل و دعوای تاریخی ارمنستان و آذربایجان را یک موضوع تاریخی را با یک موضوع واقعی و فعلی از نظر اهمیت تفکیک نمی کنید الان کودکانی که قتل عام می شوند در غزه هستند یا در آذربایجان و ارمنستان هستند؟ در کجا  روزمره  کشتار مردم صورت می گیرد  یک دعوای تاریخی وجود دارد اهمیت و الویت در تقسیم بندی این مسائل از جریانات فتنه سازی همین است مسائل باالفعل حساس واساسی را شما رها کنید این مساله اولویت بندی یک بینش سیاسی می خواهد در زمان امام، هاشمی اعتقادش این بود که نیروها اعزام شوند و خودش هم از آن دفاع کرد ودر زمان جنگ هم نیرو فرستاد لبنان ، امام فرمودند این اشتباه است همان کسی که بنیانگذار روز قدس است فرمود راه قدس از راه کربلا می گذرد ما مشکلمان همین جنگ است اولویت ها اگردرعرصه سیاست خارجی و داخلی  تشخیص داده نشود آسیب های کلانی به کشور وارد خواهد ساخت اگر مبانی نظام ، عدالت ،استکبارستیزی و ظلم ستیزی را که نکات کلیدی امام و مشترک در بین ماست بپذیریم ، هیچ مانعی برای فعالیت نخواهیم داشت اگر غیر از این بود من گردنم را گرو می گذارم.

*نظر الهام درخصوص نقش مشايي در عزل متكي

به گزارش "راهبردنيوز"دانشجوی دیگردر سئوالي از الهام پرسيد  به نظر شما فتنه آینده در چه مورد خواهد بود؟  تحلیل شما از فتنه آینده چیست؟ديدگاه شما درباره سفر اخير رهبري به قم چيست؟

الهام پاسخ داد: فتنه را روی جهت هایی که کلی و فکری است باید به آن برسیم. اگر روی علامت مشخص برویم ،شخص جا به جا می شود و مساله این نخواهد بود که ما فردی را علامت بگذاریم و وقتی مهره ای برای دشمن سوخته شود جابه جا می کند ،نمی شود نظام ما نظام اسلامی است جریاناتی که بخواهد در این جهت مبانی اسلامی را تغییر دهد و به هر شکلی استحاله کند شاخصی که امام به ما داد اسلام ناب و اسلام علوی است کسی که بخواهد گفتمان اسلام ناب با شاخصه هایی که مکرر گفته شد که مهم ترین ریشه اش عدالت است این را بخواهد منحرف کند این جریان فتنه خواهد شد این جریان وقتی است که با شبهه حق و باطل بیاید یعنی عدالت و اسم امام و شعارها را بدهد اما عملکرد آن درست برخلاف این باشد ممکن است سابقه اش هم همینطور نشان دهد.ولی الان بفهمیم که برخلاف آن عمل می کند این جریان ، جریان فتنه خواهد بود که چنین اعتباری را بخواهد استفاده کند و براساس این اعتبار بخواهد اصل نظام را مستحیل کند. تا وقتی که بخشی از بقایای اصلی یا نکات و محورهاي اصلی هدایت این فتنه در خواص نظام  و در کسانی که در جایگاهای تاثیرگذاری روی افکار عمومی هستند ، تاثیرگذاری روی مدیریت کشور هستند هنوز به این تحلیل درست نرسیده اند یا به خاطر منافع سیاسی اتکا به جریان داده اند و بخواهند همان تاکتیکی که سال 88 عمل کردند دوباره عمل کنند یعنی به خاطر رقابت های سیاسی بروند سراغ اصل نظام و حتی نگاه به پشت قضیه نکنند حتی یک جریانی مثل رژیم اشغالگر قرار داشته باشد این ها فتنه خواهد بود و ما باید بین خود مجموعه نگران باشیم نظام ما اسلامی است پشتوانه اش رهبری است مرجعیت و تکیه گاه عمیق و مردمی است جریان فتنه اساسا به دنبال تغییرنظام ارزشی دینی بود و همه علائم نشان میداد در جریان فتنه دائم دنبال مرجعیت است همان سران روز اول بعد از انتخابات که مشخص شد يك آقایی خط داد که بروید سراغ مراجع و آن ها را تحریک کنید و سعی کنید آن ها تحریک پذیر باشند، خدایی نکرده.و آن ها با این اطلاعات غلط در برابر نظام قراربدهند این امر بر اینها مشتبه شود این جریان سرپل مستقیمی با قم برقرار کرده بود و دائم اینها در قم پلاس بودند این هزینه درست کرده بود سربازان این میدان که لازم بود این کارها را کنند، خواص به جای اینکه دراین شرایط معین کمک رهبری باشند خودشان گاهی در این هیزم فوت کردند به دلیل سوء بینش و بصیرتی که داشتند خوب این هزینه بر رهبری است قم پایگاه اسلامی است، قم خاستگاه خود رهبری است، قم رفتن یعنی به پایگاه ایدئولوژیک اصلی انقلاب رفتن. این بحث پیچیدگی ندارد اما به نظرم این ارتباط گسترده این جریان با آنجا چنین ضرورتی بر رهبری تحمیل کرده است اگر شاید مجموعه خواص به وظیفه خود خوب عمل بکنند نیازی نیست که همه هزینه های میدان را مستقیما خود رهبری بر عهده بگیرند.

غلامحسین الهام در پایان در پاسخ به سوال یکی دیگر از دانشجویان مبنی براینکه آیا مشایی در عزل متکی نقشی داشته یا نه گفت: نمی دانم.

 

شبکه ایران: فیلمبرداری «اخراجیها3» همچنان ادامه دارد و طی روزهای اخیر بهنوش بختیاری نیز مقابل دوربین رفته است.

 بختیاری که اولین بار در سریال «دارا و ندار» همکاری با ده نمکی را تجربه کرده و ده نمکی نیز از بازی وی در این سریال راضی بود، او را برای بازی در قسمت سوم «اخراجیها» به کار دعوت کرد.

بهنوش بختیاری در «اخراجیها3» در نقش همسر شخصیتی با نام «اکبر دباغ» ایفای نقش می کند، مردی به ظاهر مدرن که قصد دارد در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده و به همین دلیل همسر وی نیز نقش یکی از لیدرهای ستاد انتخاباتی او را بازی می کند. جالب اینکه نقش اکبر دباغ را رضا رویگری ایفا می کند.

ده نمکی درباره همکاری با بختیاری می گوید:« او بازیگری است که خود را به سادگی می زند و با استرس از کم و کیف  نقش اش می پرسد ولی وقتی سر صحنه می آید یک طومار کُنسه باخود می آورد. همین فعال بودنش باعث شد از همان زمان فیلمبرداری "دارا و ندار" وی را برای "اخراجیها۳"  در نظر بگیرم. او  در این فیلم با لحن و تکیه کلامهای سیاستمداران سیاستمداری می کند.» bvvvvvvv

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین