کد خبر: ۳۶۶۳۱۰
تاریخ انتشار:
در باب جامعه نشناسی جامعه شناسان ایرانی و مرگ اجباری

گفت هشیاری بیار اینجا کسی هشیار نیست

دانشجویی که حتی پول تهیه جزوه را ندارد و استادی که با ماشین چند صد میلیون تومانی به کلاس می آید و "جامعه شناسی قشرها و نابرابری های اجتماعی" درس می دهد!(که خود بازتولید کننده نابرابری اجتماعی ست) ! اینها بخش های کوچکی از آنچه تجربه کرده ام و دیده ام است و بسیاری از دانشجویان و اساتید این رشته خیلی بهتر می دانند که وضعیت از چه قرار است.
گروه اجتماعی: خبر شهادت سربازان جوان و بی گناهی که در دو حادثه اخیر جان باختند بسیار دردناک و متاثر کننده است، بخصوص وقتی خودتان، بچه اتان برادرتان یا دوست و همکار و همسایه تان را جای آنها بگذارید. تکلیف سیاست و حاکمیت با امر سربازی مشخص است که البته مسئولیت چنین فجایعی در درجه اول متوجه آن هاست اما از سیاست که بگذریم درست در همین لحظات و با شنیدن چنین خبرهایی است که واقعیت اجتماعی خفت جامعه شناسی و جامعه شناس و اهالی علوم انسانی را می گیرد که چند پایان نامه و رساله و مقاله و کنفرانس و نشست و همایش در خصوص خدمت سربازی در ایران صورت گرفته است؟!

گفت هشیاری بیار اینجا کسی هشیار نیست

به گزارش بولتن نیوز، علوم اجتماعی ما (اساتید و دانشجویان و پژوهش گران) این رشته چقدر به مسأله خدمت سربازی پرداخته اند؟! این موضوع چقدر از سوی روشنفکران و اهالی علوم اجتماعی مورد پرسش و تأمل واقع شده است؟! جامعه ما کلکسیون مسائل اجتماعی است، چنان چه شما در هر حوزه ای دست بگذارید مملو از مشکل و نابهنجاری و پرسش خواهد بود، از خانواده تا پزشکی و آموزش و پرورش ... از خانه تا خیابان و ....، اگر حتی شما به سراغ این مسائل نروید این مسائل اند که به سراغ شما می آید اما چه کسی حاضر است واقع بینانه و با شهامت وقت صرف آنها کند؟!

جامعه شناسی ما آنقدر در مفاهیم و نظریه ها و ژست های فیلسوفانه و روشنفکرانه شناور است که دردآورترین و بحرانی ترین مسائل را نادیده می گیرد و اصلا شاید عمق فاجعه را درک نکند. کلاس دانشگاهی که به گذراندن واحد خلاصه می شود و در آن تمام دنیای استاد چهار دیواری کلاس است و حتی از احوال دانشجویان نیز باخبر نیست. اساتیدی که دانش اجتماعی شان محدود به اتاق کارشان و مراجعانشان است؛ و دانشجویانی که در خوش بینانه ترین حالت در پی موضوعاتی برای تحقیقات و پایان نامه های خود هستند که منافع مادی و آموزشی داشته باشد، که موضوعی را برای پایان نامه و پژوهش های خود انتخاب کنند که برای دانشگاه های خارج از کشور جذاب باشد و به قول خودشان بتوانند "اپلای" کنند، و جالب تر آنکه همین دانشجویان خود را سردم دار معترضین و چپ ترین های چپ ها می دانند. اساتیدی که یا درگیر بازی های سیاسی اند یا درگیر پروژه های از بالا و سفارشی که منافع مادی و سازمانی برایشان در پی دارد. دانشجویی که حتی پول تهیه جزوه را ندارد و استادی که با ماشین چند صد میلیون تومانی به کلاس می آید و "جامعه شناسی قشرها و نابرابری های اجتماعی" درس می دهد!(که خود بازتولید کننده نابرابری اجتماعی ست) ! اینها بخش های کوچکی از آنچه تجربه کرده ام و دیده ام است و بسیاری از دانشجویان و اساتید این رشته خیلی بهتر می دانند که وضعیت از چه قرار است.

گفت هشیاری بیار اینجا کسی هشیار نیست

البته از حق که نگذریم گاهی صداهایی از آن تریبون های به حاشیه رانده شده شنیده می شود اما بازهم گوش شنوایی نیست. بطور مثال دکتر پرویز پیران دست کم از ده سال پیش تخریب و نابودی بخشی از حوزه تمدنی ایران و خالی از سکنه شدن بسیاری از شهرها بر اثر خشکسالی و بحران های زیست محیطی را هشدار داده بود. ما منکر وجود اساتید شایسته و اندیشمند و دغدغه مند این رشته نیستیم اما وقت آن است که کمی تیغ تیز نقد را به سوی خودمان بگیریم و خود را بی رحمانه سلاخی کنیم. وقت آن است که پیش از آنکه این واقعیات و رویداد ها بیش از این بر صورت خود و خانواده امان سیلی محکمی بزند خودمان با سیلی سعی کنیم از خواب بیدار شویم. کمی شهامت ورود به امر اجتماعی به آنچه در بیخ گوشمان می گذرد را داشته باشیم. با شنیدن چنین خبرهایی کمی کنار بزنیم یا دست کم آهسته تر برانیم.


منبع: کانال تلگرامی جامعه شناسی

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین