آنها دلشان را برای آقا باختهاند زیارت امام رضــا (ع) مملو از خاطرات ریز و درشــتی است که از ابتدای کودکی تا امروز، همراه من است. پدر و مادرم عشق زندگیشان این بود که تابســتان از راه برسد و ما تعطیل باشیم و در مناســبتی زیبا راهی مشهد شویم تا به قول خودشــان روزهای بــودن در کنار امام هشــتم (ع) پر از انرژی و روحیه شویم و برگردیم.
کودکیهایم در اراک گذشــت، اما زیارت رفتن یک رویه ثابت در زندگی همه ما بود و البته امروز هم که به مرز پنجاه سالگی رسیدهام، آرامش را تنها متعلق به بهشتیترین نقطه ایران عزیز، یعنی حرم امام رضا (ع) میدانم.
یکی از شــوقهای کودکیام در هنگام زیارت، دیدن کبوترهای حرم بود. گوشهای مینشستم و با چشمهایم پرواز آنها را دنبال میکردم که به صورت گروهی از نقطهای بلند میشدند و پرواز را تا نقطهای دیگر از حرم ادامه میدادند.
همیشه فکر میکردم که این کبوترها چه رازی با امام هشتم (ع) دارند، فکر میکردم چه حرفهایی که میان این پرندههای نازنین و امام رضا (ع) رد و بدل نمیشود. هنوز هم این حس و حــال را دارم و اعتقادم بر این اســت که آنها متفاوتتر از همه زائران حرم هستند؛ آنها دلشان را برای آقا باختهاند.شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com