کد خبر: ۳۴۱۱۲۵
تاریخ انتشار:

فیلم های نوروزی

ترکیب اکران نوروزی از آن دست وقایع جالبی است که هر سال با انواع و اقسام دعوا و دلخوری و... بالاخره چیده می شود و بعد از اعلام نهایی هم حواشی اش به پایان نمی رسد. تا قبل از نوروز ۸۰ هیچ کسی حتی فکرش را هم نمی کرد...
گروه فرهنگ و هنر: محمد صادق شایسته: ترکیب اکران نوروزی از آن دست وقایع جالبی است که هر سال با انواع و اقسام دعوا و دلخوری و... بالاخره چیده می شود و بعد از اعلام نهایی هم حواشی اش به پایان نمی رسد. تا قبل از نوروز ۸۰ هیچ کسی حتی فکرش را هم نمی کرد یک روز وضعیت به این سمت برود که مردم در تعطیلات نوروز، پشت در سینما صف بکشند و اکران نوروز تا این حد اهمیت پیدا کند.
فیلم نوروزی
آن موقع ها وقتی در ایام نوروز با پیشنهادی نظیر «برویم سینما» روبه رو می شدیم، فقط یک جواب در انتظارمان بود: «فیلم خوب ندارد!» و واقعا هم نداشت. این تفکر که مردم عملا در تعطیلات نوروز وقتی برای رفتن به سینما ندارند، باعث شده بود سالیان سال، وضعیت به همین ترتیب ادامه پیدا کند و هیچ فیلم خوبی برای این ایام اکران نشود. تا اینکه نوروز ۸۰، با اکران «شوکران»، عملا طلسم شکست و از همان زمان وضعیت رقابتی عجیبی شکل گرفت. امسال هم از زمان نمایش فیلم ها در جشنواره، گمانه زنی های فراوانی درباره ی اکران نوروز وجود داشت. فیلمهای قابل توجهی در جشنواره بودند که خیلی هایشان جان می دادند برای اکران نوروزی اما در درجه ی اول می شد مطمئن بود که «بادیگارد» ابراهیم حاتمی کیا حتما بین گزینه ها وجود دارد، البته در این بین، فیلم های «رسوایی ۲» مسعود ده نمکی و «دراکولا»ی رضا عطاران و «خوب، بد، جلف» پیمان قاسم خانی هم جزع احتمالات اصلی بودند که هیچ کدامشان به سرانجام نرسیدند. صحبت هایی از اکران نوروزی فیلم «من» سهیل بیرقی و «خشم و هیاهو»ی هومن سیدی هم به میان آمده بود که آن هم به جایی نرسید.

فیلم نوروزی
در حال حاضر چیدمان فیلم ها در اکران نوروز به این صورت است: دو کمدی (۵۰ کیلو آلبالو و من سالوادور نیستم)، یک اکشن (بادیگارد)، دو ملودرام (ابد و یک روز و کفش هایم کو)، یک کودک (جنجال در عروسی) و یک فیلم در گروه هنر و تجربه (چهارشنبه). جزئیات هر کدام از فیلمهای اکران نوروز را بخوانید.

ابراهیم حاتمیکیا با فیلم اکشن و سیاسی اش، اکران نوروز را داغ تر می کند

بادیگاردی با قابلیت احیا

فیلم نوروزی
«بادیگارد» هجدهمین فیلم ابراهیم حاتمی کیاست؛ فیلمی که مثل همیشه یکی از آثار مهم جشنواره ی سی و چهارم بود و البته حضورش در جشنواره، حاشیه های فراوانی به همراه داشت. خیلی ها فیلم تازه ی حاتمی کیا را موفق ترین اثر او در یک دهه ی اخیر می دانند.

داستان از چه قرار است؟

حاج حیدر از دوران جوانی محافظ شخصیت های مهم نظام بوده است. او در آستانه ی رد کردن میانسالی محافظت از یک شخصیت مهم دیگر را به عهده گرفته است اما این بار بر اثر اتفاقی پیش بینی نشده، شخصی که از او محافظت می کند با سوء قصدی جدی مواجه می شود و حاج حیدر نمی تواند او را نجات دهد. همین مسئله چالش های زیادی مقابل او قرار می دهد و حتی ادامه ی کار او را با مشکل مواجه می کند. حاج حیدرتا زمان روشن شدن تکلیفش محافظت از یک دانشمند جوان اتمی به نام میثم را به عهده می گیرد؛ جوانی که خودش را نیازمند محافظت نمی بیند و همین مسئله چالشی اساسی بین او و حاج حیدر به وجود می آورد و این سرآغاز اتفاقاتی است که داستان «بادیگارد» را شکل میدهد.

از کجا به اینجا رسید؟

ایده ی «بادیگارد» از پنج سال پیش در ذهن حاتمی کیا شکل گرفت اما ۲۷ اردیبهشت ماه امسال پروانه ی ساخت فیلم صادر شد. با تمام شدن آخرین بازنویسی فیلمنامه، سازمان فرهنگی اوج سرمایه ی لازم را در اختیار این کارگردان گذاشت تا با اغاز ماه رمضان، فیلم برداری اغاز شود. مهمترین خبرهای ابتدایی فیلم حاتمی کیا در خصوص ترکیب بازیگران و برخی عوامل بود. همکاری دوباره ی پرویز پرستویی پس از ده سال و محمود کلاری پس از ۲۰ سال با حاتمی کیا مهم ترین اتفاق اولیه بادیگارد بود و بعد هم که خبر همکاری دوباره ی حاتمی کیا با مریلا زارعی و بابک حمیدیان پس از بازی در «چ» شنیده شد، البته زارعی نقش بازیگردان فیلم را هم به عهده گرفت. اولین تجربه ی بازیگری کامران نجف زاده، تکذیب حضور بازیگرانی چون داریوش ارجمند، رضا کیانیان و الهام چرخنده و مصدومیت شدید پرویز پرستویی در چند صحنه از فیلم مهم ترین حاشیه های «بادیگارد» بودند. دهم تیرماه و همزمان با ولادت باسعادت امام حسن مجتبی در نیمه ی ماه رمضان در تهران فیلم برداری شروع شد و خیابان ها و اطراف تهران و همچنین اطراف نطنز مهم ترین لوکیشن های فیلم شدند. شامگاه پنجشنبه دوم مهرماه مصادف با عید سعید قربان فیلم برداری در تهران به پایان رسید. بعد هم که برای اولین بار در جشنواره ی فجر از فیلم رونمایی شد، در شش بخش نامزد سیمرغ شد و دو سیمرغ بلورین بهترین جلوه های ویژه (میدانی و بصری) و بهترین بازیگر نقش اول مرد را به دست اورد. هرچند نامزد نشدن فیلم حاتمی کیا در سه بخش بهترین فیلم، کارگردانی و فیلمنامه حسابی حاشیه ساز شد.

برگت برنده ی فیلم چیست / کیست؟

فیلم نوروزیحاتمی کیا با «بادیگارد» خیلی ها را دوباره امیدوار کرد. خیلی ها می گفتند حاتمی کیا کارگردانی تمام شده است، پس از دیدن «چ» تا حدودی نظرشان برگشت اما با دیدن «بادیگارد» تقریبا همه مطمئن شدند حاتمی کیا همچنان می تواند درست فیلم بسازد. او هنوز هم می تواند فیلم قصه گوی خوب با توانایی بالا در جذب مخاطب را روانه ی پرده ی سینما کند. اینکه چرا مدام همین کار را نمی کند، سؤالی است که احتمالا حاتمی کیا فقط خودش می داند و بس، «بادیگارد» از آن دست فیلم هایی است که با موضوع خاصش فقط یکی مثل حاتمی کیا آن هم مدل دهه ی هفتادش می توانست از پس ساختنش برآید و حاتمی کیا به خودش و مخاطب لطف کرده و کمی از آن حاتمی کیای دهه ی ۷۰ را پس از سال ها پشت دوربین برده است. به سکانس های تعقیب و گریز فیلم سکانس های درخشان و قابل دفاع اول و اخر و قاب های شکیل و تروتمیز و خوش رنگ ولعاب دقت کنید، حاتمی کیای کارگردان برگ برندہی فیلم لابادیگارد است. شک نکنید!

ستاره ی فیلم کیست؟

بعد از ده سال، کنار هم قرار گرفتن دوباره ی حاتمی کیا و پرستویی برای هر دوی آنها بسیار لازم به نظر می رسید. به نظر هر دو نفر این مسئله را خوب فهمیدند و بدون کمترین بحثی همکاری در «بادیگارد» را آغاز کردند، نتیجه اش هم شد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای پرویز پرستویی، برخی حاج حیدر «بادیگارد» را امتداد حاج کاظم «آژانس شیشه ای» میدانند. تفسیر چندان اشتباهی هم نیست اما یک فرق بزرگ دارد. حاج حیدر بسیار آرامتراز حاج کاظم است. آرام تر حرف می زند، عصبانی می شود، اشک می ریزد و حتی حرص می خورد. ان هم با تلاش زیادی برای پخته بودن و دور بودن از احساسی رفتار کردن در همه ی زمینه ها، پرستویی در چند سال اخیر نقش هایی را که سعی می کنند آرام و کم حرف باشند، زیاد بازی کرده اما این یکی کلی فرق دارد. حیدر باید در بدترین شرایط ممکن و در اوج تنش های درونی آرام و کم حرف باشد. این اتفاق رخ می دهد و پرستویی در قالب درستی قرار می گیرد. هرچند نقش حاج حیدر جزء بازی های درجه ی یک و فراموش نشدنی پرستویی نیست اما از هر جهت یک نقش آفرینی استاندارد و کم خطاست؛ اتفاقی که در این چند سال کمتر برای پرویز پرستویی رخ داده است و رخ دادن دوباره ی ان قطعا می تواند اورا ستاره ی ھر فیلمی کند.

عواملشی چه می گویند؟

ابراهیم حاتمی کیا: می توانم بگویم سکانسی ها طوری بود که دوست داشتم اکشن فضاهای موجود به طور کامل دربیایند. ما اصلا نمی خواستیم در این فضا کم بیاوریم و من حتی در بعضی از موارد خجالت می کشیدم که تا این حد به محمود کلاری فشار می آورند. جدا از تلاش ها و زحماتی که تیم بازیگری برای این پروژه کشید و من می دانم هنوز بدن های بسیاری از عزیزان بازیگر درد می کند و انها به پزشک مراجعه می کنند اما باید بگویم در حوزه ی تصویری، فیلم برداری و صدا زحمت های بسیار زیادی کشیده شد که امیدوارم مورد توجه مخاطبان قرار گیرد، چرا که هم اکنون ما در فضایی به سر می بریم که خیلی خیلی تنبل شده ایم و لوکیشن های خود را به داخل اتاق ها محدود کرده ایم. بنابراین من سعی کردم از یک فیلم برداری اکشن استفاده کنم که آن را تبدیل به فیلم پرپلانی کرده است.

چه کسانی دوست دارند؟

آنها که سینمای حاتمی کیا را کلا دوست دارند به کنار، آنهایی که به دنبال یک فیلم استاندارد هستند که صحنه های اکشن خوب و فیلم برداری قابل قبولی و موسیقی درست و حسابی و داستان چفت و بست داری داشته باشد، می توانند از دیدن «بادیگارد» لذت ببرند. شاید به همین دلیل «بادیگارد» دومین فیلم منتخب مردم در جشنواره ی سی و چهارم فجر لقب گرفت.

چه کسانی دوست ندارند؟

احتمالا آنها که با شعار دادن بیش از حد مشکل دارند. حاتمی کیا نمی تواند فیلم بسازد و طعنه به این و آن نزند و آن وسط چند تا حرف و شعار هم از زبان شخصیت های اصلی اش خارج نشود. این موضوع گاهی زیادی فیلم های حاتمی کیا را تحت الشعاع قرار می دهد و «بادیگارد» هم از این قائده مستثنا نیست! حالا کم و زیادش بماند، سلیقه ای است.


کیومرث پور احمد با «کفش هایم کو؟» می آید

شب یلدا ادامه دارد

فیلم نوروزی

داستان از چه قرار است؟

داستان به نوعی مثل وقایع فیلم «شب یلدا» اتفاق می افتد. درست است که کاراکترها عینا همان ها نیستند اما مسیر قصه ها یکی است. در واقع ماجرای «کفش هایم کو؟» قصه ی حامد فیلم «شب یلدا» را در ۳۰ سال بعد روایت می کند. مردی به اسم حبیب که در ایام جوانی زن و دخترش به بهانه ی مهاجرت او را ترک می کنند و بعد از شنیدن خبر خیانت همسرش، سخت روزگار می گذراند تا اینکه در سن هفتاد سالگی به آلزایمر دچار می شود. دختر برادرش از طریق شبکه های اجتماعی، دختر حبیب را پیدا می کند و از او می خواهد که برگردد و پدرش را ببیند. با ورود دختر به ایران، وضعیت حال پدر کم کم بهبود پیدا می کند و....

برگث برندہی فیلم چیست / اکیست؟

فیلم نوروزیمهم ترین برگ برنده ی فیلم این است که کاملا روی خط همیشگی فیلم های پوراحمد جلو می رود. فیلم قصه محور است. طراحی صحنه و لباس جذابی دارد و از موسیقی سنتی وساز و رنگ و لعاب زیادی در ان استفاده شده. از طرف دیگر از انجایی که کیومرث پوراحمد تسلط زیادی به بیماری آلزایمر داشته، تمام حرکات و جزئیات رفتاری شخصیت اصلی کاملا فکر شده و علمی طراحی شده.

ستاره ی فیلم کیست؟

ستاره ی بی برو برگرد فیلم، رضا کیانیان است. پس از نمایش فیلم در جشنواره ی فجر امسال، رویکردها نسبت به بازی کیانیان کاملا متفاوت بود. خیلی ها معتقد بودند کیانیان بهترین بازی اش را در قالب یک بیمار مبتلا به آلزایمر به نمایش گذاشته و برخی دیگر آن را اغراق شده دانستند. نقد دیگری هم به بازی رضا کیانیان در این فیلم وارد بود. او چندین سال پیش در یکی از اپیزودهای سریال «سرنخ» پوراحمد، نقش یک مرد دیوانه را بازی کرده بود و خیلی ها معتقدند بازی اش در نقش یک آلزایمری، کاملا شبیه همان نقش است.

عواملی چه می گویند؟

رضا کیانیان: نقش حبیب در این فیلم خیلی تلخ و سنگین است. من خودم از فیلم تلخ خوشم نمیاید، چون در دنیا این قدر تلخی هست که نمی خواهم من هم یکی به ان اضافه کنم. شیرینی ای که به این نقش اضافه کردم، باعث می شود مخاطب گاهی لبخند بزند. البته من هر کاری می کنم قبلا با کارگردانم درباره ی آن صحبت می کنم، هر چند که با آقای پوراحمد مدت هاست که به زبان مشترکی رسیده ایم.

مینا وحید: در حد دو سه جلسه با کارگردان درباره ی نقش صحبت کردیم تا شناسنامه اش در بیاید. قرار نبود بیتا لهجه داشته باشد اما بعد از صحبت با آقای پوراحمد چند ساعت با دوستی که در خارج از کشور زندگی می کند، صحبت کردم و با آن لهجه ای که از او برداشت کردم به دیدار اقای پوراحمد رفتم و او هم داشتن این لهجه را پسنديد .

حاشیه

قرار بود باران کوثری نقش بیتا را در فیلم «کفش هایم کو؟» بازی کند اما به خاطر تصادف شدیدی که داشت عملا چنین امکانی پیدا نکرد و نقش به مینا وحید رسید.


چهارشنبه فیلمی که هیچ سنخیتی با گروه هنر و تجربه ندارد

تبعیدی

فیلم نوروزی

داستان از چه قرار است؟

داستان از جایی شروع می شود که پدر یک خانواده در مراسم عروسی به قتل می رسد و بعد از دو سال که حکم قاتل آمده، بین سه تا از فرزندان یکی از فرزندان اختلاف پیش می اید. ان یک نفر که کاراکتر اصلی است در مقابل سایر اعضا می ایستد و اصرار دارد که حرف خودش را به کرسی بنشاند و به همین خاطر مشکلات زیادی برایش پیش می آید.

برگت برنده ی فیلم چیست / کیست؟

فیلم نوروزیاین فیلم در گروه هنر و تجربه اکران می شود اما اصلا یک فیلم تجربی نیست و داستان و فضا و ساختاری غیر تجربی دارد اما چون با مجوز فیلم های ویدئویی ساخته شده و پروانه ی سینمایی ندارد به این بخش تبعید شده است. با اینکه پیش از این فیلم های زیادی با موضوع دیه و اصرار برای بخشش ساخته شده اما بحران موجود در این فیلم، این قدر خوب و دقیق طراحی شده که نفس مخاطب را بند می آورد. ضمن اینکه انتخاب بازیگران و بازی ها به نوبهای خودش استثنایی است. این فیلم در بخشی هنر و تجربه ی جشنواره ی امسال نامزد دریافت تندیس وجایزه شد.

ستاره ی فیلم کیست؟

شهاب حسینی با اینکه در جشنواره ی امسال امکان نامزدی برای هیچ کدام از فیلم هایش را نداشت اما در دو فیلم «برادرم خسرو» و «چهارشنبه» با نقاش های کاملا متفاوتش بسیار مورد توجه قرار گرفت. او در فیلم «چهارشنبه» نقشی کسی را بازی می کند که وانت کرایه می دهد و با آدم های مختلف سر و کله می زند. در عین حال تلاش می کند مثل آدم های روشنفکر رفتار کند و این رفتارهای متناقض را بسیار جذاب از آب درآورده.


ابد و یک روز پدیده ی جشنواره ی امسال آیا در گیشه ی نوروز هم موفق می شود

فیلمی که توانست رکورد تصاحب سیمرغ را در ادوار جشنواره بشکند

تلخی بی پایان

فیلم نوروزی
ابد و یک روز با کارگردان بیست و شش ساله اش پدیده ی جشنواره ی امسال بود که توانست به تنهایی بیشتر جوایز اصلی جشنواره را از ان خود کند. این فیلم بعد از موفقیتش در جشنواره، وارد چرخه ی اکران شد و یکی از امیدهای اکران نوروز ۹۵ است.

داستان از چه قرار است؟

سمیه قرار است ازدواج کند، خانواده ی او در حالی تدارک مراسم عروسی هستند اما ناگهان می فهمند محسن برادرش که قرار بود در کمپ ترک اعتیاد باشد، از آنجا فرار کرده و قرار است به خانه برگردد. با بازگشت محسن و فهمیدن اینکه سمیه قرار است ازدواج کند، خانواده درگیر یک چالش اساسی می شود؛ چالشی که بیشتر بین مثلث مرتضی برادر بزرگ تر، محسن و سمیه در می گیرد.

از کجابه اینجا رسید؟

داستان جالبی دارد، سعید روستایی که با ۲۶ سال سن، سابقه ی ساخت فیلم های کوتاهی چون «شنبه»، «مراسم»، «از طرف آنها» و «نصف فیلم عروسی» در کارنامه اش دیده می شود، در تکاپوی ساخت یک مستند در خصوص اعتیاد به در بسته می خورد اما تجربه هایی که در ساخت آن مستند به دست آورده بود، باعث شکل گیری فیلمنامه ی «ابد و یک روز» می شود، فیلمنامه را به پیمان شادمانفر (فیلم بردار) می دهد و او هم فیبم نامه را بلافاصله به دست سعید ملکان می رساند ملکان هم به سرعت شرایط تولید فیلم را فراهم می کند، بازیگران فیلم هر کدام فیلمنامه را می خوانند با جان و دل پای کار می آیند تا به این ترتیب فیلم نامه، سعید روستایی با یک تیم کاملا حرفه ای جلوی دوربین برود. فیلم برداری اوایل ابان ماه اغاز می شود و ۲۸ اذربه پایان میرسد. مراحل فنی فیلم بلافاصله انجام و فیلم راهی جشنواره ی فیلم فجر می شود. اثر روستایی آن قدر خوب است که در هر دو بخش نگاه نو و سودای سیمرغ وارد رقابت می شود و نتیجه اش هم در نهایت کسب نه سیمرغ بلورین از جشنواره ی فجراست. روستایی در هر دو بخش سیمرغ بهترین کارگردانی را گرفت، فیلم بهترین فیلم بخش نگاه نو و بهترین فیلم از نگاه مردم شد، پریناز ایزدیار سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن را گرفت ونوید محمدزاده هم جایزه ی بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را به دست اورد. روستایی هرچه جایزه درست و حسابی بود را درو کردان هم با اولین فیلمش!

برگ برنده ی فیلم چیست؟ / اکیست؟

فیلم نوروزیبدون شک کارگردانی و فیلمنامه مواردی هستند که مستقیما به توانایی های خالق اثر برمی گردد. مخاطب خانواده ای درگیر اعتیاد را با جزئی ترین نکات ومسائل می بیند. فضایی که روستایی در فیلمش ترسیم کرده، باورپذیر است، انگار مخاطب چند کوچه بالاتر یا پایین تر می تواند با چنین خانواده ای برخورد کند و سری به افسوس تکان دهد. ریتم فیلم تند است، مخاطب احساس آب بستن نمی کند و لحظه به لحظه ی فیلم یک غافلگیری برای بیننده دارد. همه ی اینها به لطف نگارش درست فیلمنامه و کارگردانی دقیق است که یک پسر بیست و شش ساله در اولین تجربه ی جدی کارگردانی اش آن را به مخاطب ارزانی می کند. مشخص است روستایی با وجود تیم حرفه ای پشت و جلوی دوربین دست و پایش را گم نکرده و کارش را دقیق انجام داده، هرچند بی شک عوامل تولید هم حسابی در ایجاد انگیزه و دادن اعتماد به نفسی به او مؤثر بوده اند.

ستاره ی فیلم کیست؟

شاید بهتر است بگوییم ستارگان فیلم مثلث پیمان معادی (مرتضی)، نوید محمدزاده (محسن) و پریناز ایزدیار (سمیه) به یک اندازه در این فیلم ستاره اند. آنها هر کدام در «بدویک روز» بخشی از بازیگری خود را رو کرده اند که تا به حال توسط کارگردان دیگری مورد استفاده قرار نگرفته بود یا حداقل با این دقت نه. با توجه به اینکه در فیلم هر سه شخصیت در کانون اتفاقات قرار گرفته اند و از قضا خواهر و برادرهایی هستند که بیشترین تنش و چالش را با هم دارند، هماهنگی و انرژی زیادی نیاز بوده تا روابطشان باورپذیر از کار دراید و روی پرده به شکل غافلگیرکننده ای این هماهنگی درست و دقیق است. فیلم چند سکانس درگیری و جروبحث دارد که این سه نفر در متن آن قرار دارند، صحنه ها تأثیرگذارو کوبنده اند. خواهری که نمی خواهد بی حرمتی کند ودلی را بشکند، برادری که نمی خواهد حقیقتی برملا شود و برادر دیگری که نمی تواند حقیقت را ثابت کند. معادی، محمدزاده وایزدیار خیلی خوب خانواده ای درگیر اعتیاد و روابط موجود بینشان را در جنس بازی خود به تصویر کشیده اند. هرچند در این بین بازی غافلگیرکنندهی شیرین یزدان بخش را هم نمی توان نادیده گرفت. کمتر پیش می آید فیلمی در هر چهار بخش بازیگری، نامزد دریافت سیمرغ بلورین شود اما این اتفاق برای «بد و یک روز» افتاد، دو جایزه را گرفت و یک جایزه را هم خیلی ها فکر می کردند می گیرد اما نگرفت. در کل، بخش بازیگری در ابد و یک روز با یکی دو استثنا درخشان است.

چه کسانی دوستش دارند؟

آنها که از ترکیب شدن درست واقعیت با جادوی سینما لذت می برند؛ لذت دیدن یک جور مستند خاص، گاهی ممکن است واقعیت تلخ باشد و در نتیجه فیلمی تلخ ساخته شود اما این چیزی از ارزش های سینمایی آن کم نمی کند، می کند؟ ابد و یک روز را دقیقا کسانی دوست خواهند داشت که وقتی فیلم سینمایی می بینند بیشتر از هر چیز فرامتنی به خود فیلم دقت می کنند، فیلم و مختصاتی که برای لذت بردن از آن می شناسیم. «ابد و یک روز» به کسانی که فقط به دلایل سینمایی آن را ببینند، لذت دیدن یک فیلم خوب را می دهد.

چه کسانی دوستشی ندارند؟

برعکس همین بالایی های که گفتیم کسانی این فیلم را دوست نخواهند داشت که فیلم را برای لذت بردن از یک هنر نمی بینند بلکه تلاش می کنند هر چه می توانند به سمت نشانه شناسی بروند و تحلیلهای فرامتنی ارائه کنند. بله، به نظر آنها «ابد و یک روز» می تواند فیلم بسیار تلخی باشد که تصویر سیاهی از جامعه ی ایران نشان می دهد و خیلی جدی و بدون شوخی برخی چیزها را به مخاطب گوشزد می کند یا برخی دیگر که معتقدند نباید هر واقعیتی را بر پرده ی سینما نشان داد حتما با واقعیت نمایی فیلم مسئله خواهند داشت، البته کسانی که بیشتر تمایلی به دیدن فیلم کمدی یا اکشن یا حتی روشنفکرانه دارند هم احتمال دارد از این فیلم خوششان نیاید.


کمدی از اقای روشنفکر

ماجرای آب آلبالو

فیلم نوروزی

داستان از چه قرار است؟

کل داستان کاملا مشخص نیست اما آن طور که اعلام شده، ماجرا از آشنایی یک دختر و پسر جوان در جشن عروسی شروع می شود؛ عروسی ای که با آمدن ماموران برای دستگیری داماد خلافکار بهم می خورد و وسط این شلوغی ها اب البالو روی لباس داوود می ریزد و همین اتفاق زمینه ی آشنایی اش را با ایدا فراهم می کند. از اسامی بازیگران پیداست که فیلم شلوغی است.

برگث برندہی فیلم کیست / چیست؟

فیلم نوروزیهر جور بازیگری که فکرش را می شود کرد در این فیلم حضور دارند؛ بازیگرانی که خیلی هایشان اصلا کمدی بازی نکرده اند و حالا کنار هم یک ترکیب عجیبی تشکیل داده اند. مانی حقیقی از میان کلی بازیگران کمدی هم دست روی انواع و اقسام شان گذاشته. فرهاد ائیش، سیامک انصاری، سروش صحت و پژمان جمشیدی هر کدامشان نوع خاصی از کمدی را تجربه کرده اند و حالا دقیقا کنار هم قرار گرفته اند. جالب اینجاست که بهنوش بختیاری، علی صادقی و هادی کاظمی هم در این فیلم کنار کمدین های قبلی قرار دارند. یک جورهایی می شود گفت که حقیقی، آش شله قلمکار بامزه ای درست کرده و قطعا از این ترکیب عجیب، کار جالبی از اب درامده. مانی حقیقی امسال با «اژدها وارد می شود»، ثابت کرد کارگردانی است که در ساخت هر ژانری، قوی عمل می کند. حالا شاید سلایقش در سوژه و قصه پردازی با برخی مخاطبان جور در نیاید اما به لحاظ کارگردانی، کارش درست است. تنها تردیدی که این میان وجود دارد، تم کمدی «پنجاه کیلو آلبالو» است. یک مقدار سخت است بپذیریم کارگردان فیلم های کاملا جدی «کنعان» و «پذیرایی ساده» که معمولا تلاش می کند در کنار فیلم هایش، مباحث مختلف فلسفی را هم بازنمایی کند، به فکر یک کمدی تجاری بیفتد و بازیگران کمدی تا این حد متفاوتی را کنار هم جمع کند! به هرحال الان تنها کاری که می توانیم بکنیم این است که به اثرش اعتماد کنیم.

ستاره ی فیلم کیست؟

درباره اینکه چه کسی ستارهای این فیلم است، تعریف دقیقی نمی شود آورد اما باید گفت که بازیگران اصلی فیلم، ساعد سهیلی وهستی مهدوی هستند و حالا به فراخور قصه با سایر بازیگران در نقش های مختلف روبه رو می شوند. حاشیه: فیلمنامه ی «پنجاه کیلو آلبالو» سال ۸۸ توسط فرهاد توحیدی و مانی حقیقی نوشته شد. همان زمان قرار بود مانی حقیقی ان را بسازد اما به دلیل جور نشدن سرمایه تولیدش کلا متوقف شد. آن زمان قرار بود حامد کمیلی و ترانه علیدوستی بازیگران اصلی فیلم باشند و محمدرضا تخت کشیان هم آن را تهیه کند. سال ۹۳ قرار شد این فیلمنامه را شهرام شاه حسینی به تهیه کنندگی محمد شایسته بسازد. بعد از حواشی فیلم «خانه دختر»، خود مانی حقیقی دوباره وارد ماجرا میشود و بعد از ساخت «اژدها وارد می شود» تصمیم میگیرد آن را به تهیه کنندگی مصطفی شایسته بسازد.


فیلمی کمدی با مولفه های کلیشه ای

عطاران و دیگر هیچ

فیلم نوروزی

داستان از چه قرار است؟

خانواده ی ناصر به عنوان خانواده ای نمونه معرفی می شوند و در برنامه ی تلویزیونی حضور پیدا می کنند. به عنوان جایزه به آنها بلیت سفر به برزیل را می دهند. در برزیلی مشغول گشت و گذار هستند که زنی خارجی، عطاران را با شوهرش اشتباه می گیرد. ناصر تلاش می کند او را از اشتباه در بیاورد و بالاخره زن قبول می کند که او سالوادور نیست. با این حال از او میخواهد چند روزی نقش سالوادور را کنار او بازی کند. او دنبال زن می رود و زن خودش شک می کند و...

برگت برنده ی فیلم چیست / کیست؟

فیلم نوروزیتجربه نشان داده مردم اصولا از فیلم های کمدی در ایام نوروز خیلی بیشتر از سایر فیلم ها استقبال می کنند و مهمترین برگ برنده ی «من سالوادور نیستم» هم فضای کمدی ان است. مخصوصا اینکه رضا عطاران، نقش اصلی این فیلم باشد و در موقعیت های عجیب و غیر قابل پیش بینی قرار بگیرد.

ستاره ی فیلم کیست؟

مگر شک و تردیدی ھم وجود دارد، ستاره ی فیلم رضا عطاران است، حتی اگر به لحاظ قصه هم با فیلم جذابی روبه رو نباشیم باز هم قطعا عطاران کاری می کند که ناراضی از سالن سینما بیرون نیاییم.

عوامل چه می گویند؟

منوچهر هادی (کارگردان): فضا و ویژگی های جغرافیایی در کنار قصه ی خوب از ویژگی های این اثر محسوب می شود. این فیلمنامه برای دو کشور نوشته شده است و ما تلاش کردیم کمدی موقعیت قابل قبولی بسازیم. با وجود فیلمنامه ی خوب، به خاطر تغییراتی که در فضای جغرافیایی داشتیم، نیاز به تغییراتی احساس می شد که البته با وفاداری به متن، آنها را اعمال کردیم. امیر پروین حسینی (تهیه کننده): ما هیچ گونه نگرانی بابت اینکه فیلم مان در ایام نوروز می تواند روی پرده بماند، نداریم چرا که این اثر سینمایی انقدر پتانسیل بالایی دارد که بتواند مخاطبان انبوه را به سالن های سینما بکشاند و کف فروش خود را حفظ کند، ما معتقدیم که «من سالوادور نیستم» احتمالا پرفروش ترین فیلم سینمایی سال ۹۵لقب خواهد گرفت.

حاشیه

قرار بود مسعود اطیابی آن را به تهیه کنندگی امیر پروین حسینی و منصور سهراب پور بسازد اما چنین اتفاقی نیفتاد و کار به منوچهر هادی رسید.

منبع: همشهری جوان

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین