کد خبر: ۳۱۱۶۰۰
تاریخ انتشار:
واكنش جنجالي ولبوئنا به همدست بودن كريم بن‌زما با افراد باج‌گير:

متأسفم که رفاقت بن‌زما صادقانه نبود

ماجرای کریم بن‌زما و متیو ولبوئنا دو بازیکن ملی‌پوش فرانسوی و بحث دست داشتن بن‌زما در پرونده باج‌خواهی از ولبوئنا، هنوز هم سوژه داغی است.
به گزارش بولتن نیوز؛كريم متهم است با افراد باج‌گير همدست است‌‌. پليس فرانسه تحقيقاتش را ادامه مي‌دهد و همزمان هم دو رسانه فرانسوي مكالمه عجيب بن‌زما با فردي كه رابط بن‌زما و افراد باج‌گير بوده را كاملاً منتشر مي‌كنند. در اين ميان به تازگي نام يكي ديگر از بازيكنان سابق تيم ‌ملي فرانسه هم به ميان آمده‌‌: سمير نصري؛ بازيكن فعلي تيم سيتي كه مدت‌‌هاست به تيم‌ملي دعوت نمي‌شود. نصري البته دست داشتن در اين پرونده را رد مي‌كند ولي هنوز هم پاي بن‌زما به شدت ‌گير است. در اين راستا ولبوئنا هم از زمان دادگاهي شدن بن‌زما سكوت كرده بود تا اينكه بالاخره روز گذشته روزنامه فرانسوي «لوموند» توانست براي اولين بار بعد از رخ دادن اين ماجراها با متيو گفت‌وگو كند. ولبوئنا در اين گفت‌وگو حرف‌هايي مي‌زند كه مي‌تواند براي بن‌زما گران تمام شود.

متيو، آيا بن‌زما تو را وادار كرد كه بروي و پولي كه باج‌گيرها مي‌خواستند را بدهي؟
لحني كه بن‌زما داشت، دستوري نبود و به طور مشخص از پرداخت پول حرف نزد، يعني مستقيماً نگفت برو پول بده ولي وقتي تو تأكيد مي‌كني كه من بروم و يكي را ملاقات كنم... پففففف. كسي عاشق چشم و ابروي من نيست كه يك ويدئو از من داشته باشد و آن را از بين ببرد بدون اينكه پولي بخواهد!

چه صحبت‌هايي بين تو و كريم بن‌زما رد و بدل شد؟
من به بن‌زما گفتم «ديدي، براي جبرئيل سيسه، سال 2008 هم همين اتفاق افتاد». او به من گفت: «خب، سيسه پول داد؟» من به او گفتم «خب آره، او پول داد». كريم گفت: «خب وقتي پول داد، ويدئويي كه از او داشتند، باز منتشر شد؟» من گفتم «خب، نه». كريم بارها براي من اين جمله را تكرار كرد كه سروكار من با «اراذل و اوباش‌هاي خطرناك» است. كريم به من گفت: «با اين حال شرايط اين ويدئو حساس است. با در نظر گرفتن شرايط، خانواده و بقيه موارد و... بايد قوي بود.» و البته بن‌زما باز به من گفت: «اگر نمي‌خواهي بي‌خيال شو، نگراني‌اي وجود ندارد. از اين گذشته من مي‌توانم دوستم را به تو معرفي كنم...» ما هميشه به همين‌جا مي‌رسيديم. واقعاً حسي فراتر از ناراحتي و دلسردي به من دست مي‌دهد. به خودم مي‌گويم اين ديگر عين بي‌احترامي است. اصلاً نبايد چنين رفتاري با هيچ‌كس داشته باشي. در نهايت وقتي كريم داشت مي‌رفت، به من گفت: «چه‌كار كنم؟ شماره‌ات را بدهم؟ شماره‌‌اش را به تو بدهم؟»

و تو هم اين كار را نكردي؟
نه چون كريم خيلي خوب مي‌دانست با وجود اينكه ما درباره پول حرفي نزده‌ايم، به محض اينكه بروم و آن شخص را ملاقات كنم، طبيعتاً درباره بادام‌زميني حرف نخواهيم زد و بايد درباره پول حرف بزنيم. فكر مي‌كنم كريم كمي در اين زمينه باهوش‌بازي درآورد.

خب پس تا اينجا به اين رسيده‌ايم كه كريم به تو فشاري براي پرداخت كردن پول وارد نكرد ولي تأكيد داشت بروي و اين آدم‌ها را ملاقات كني.
همين‌طور است ولي وقتي تو روي چنين چيزي تأكيد مي‌كني، معني‌‌اش مي‌شود اينكه «بايد بروي و پول بدهي». غيرمستقيم از حرف‌هاي كريم مي‌شد چنين چيزي را حس كرد.

خب، بعد از آن چه اتفاقي افتاد؟
كريم باز هم سعي كرد با من تماس بگيرد‌‌؛ نه با تلفن خودش بلكه با تلفن يكي از اعضاي كادرفني ليون. ما رفته بوديم روسيه تا با زنيت سن‌پترزبورگ بازي كنيم كه به من زنگ زد و گفت: «مت، اسم من هم در اين پرونده مطرح شده، اين كثافت‌خانه ديگر چه جايي است؟ من نمي‌خواهم در اين ماجرا باشم...» من هم به او گفتم: «ببين كريم، چيز خاصي نيست، تو هم كاري نكن. هيچ نگراني‌اي وجود ندارد.» با اين حال واقعاً از خودم مي‌پرسيدم چرا كريم مي‌خواست هرطور شده، من بروم و آن شخص را ملاقات كنم. بن‌زما به من گفت: «بايد تكذيبيه‌اي، چيزي سرهم كرد، كار بيخ پيدا كرده و بدتر هم مي‌شود، من يك دختر دارم و...» من به او گفتم «كريم، اين موضوع ارتباطي به من ندارد. به عنوان يك شهروند فقط رفته‌ام و شكايت كرده‌ام.

از اين گذشته اگر اسم تو بارها در مكالمات تلفني شنيده شده، من ديگر كاري نمي‌توانم بكنم» و درباره تكذيبيه هم كه او مي‌خواست سرهم كنيم، گفتم «نمي‌توانم خيلي سريع چنين كاري كنم، بايد منتظر بمانم و ببينم چه مي‌شود». بعد سعي كردم كمي خاطرش را جمع كنم و به او گفتم «اگر روزي نياز باشد چنين كاري كنم، انجامش مي‌دهم، اين كار را به خاطر جبرئيل (سيسه) هم كه شده، مي‌كنم... ولي در حال حاضر كاري از دستم برنمي‌آيد». آن لحظه بود كه متوجه تفاوت زياد جبرئيل و كريم شدم‌‌؛ جبرئيل هرگز از من نخواست كه بروم و كسي را ملاقات كنم، درحالي كه كريم خواست اين كار را بكنم. خب به بن‌زما گفتم «تكذيب؟ باشد، اين كار را مي‌كنم ولي فقط به شرطي كه همه جزئياتش جور باشد».

و وقتي «اروپا 1» و روزنامه «اكيپ» مكالمه بن‌زما با دوست رابطش در اين پرونده را كاملاً منتشر كردند، چه حسي داشتي؟
خب ناراحت مي‌شوي، حسي بالاتر از ناراحتي. جمله‌هايي كه او گفته، دقيقاً نشانگر اوج بي‌احترامي است. من به همه احترام مي‌گذارم ولي اينجا حس مي‌كنم كه احمق فرض شده‌ام... خيلي‌ها مي‌خواهند من را متزلزل كنند ولي من دوباره بلند مي‌شوم، درست مثل همين كاري كه تا به حال كرده‌ام.

در همين مكالمه تلفني كه فاش شده، كريم بن‌زما نسبت به تو جملات توهين‌آميزي به كار مي‌برد (‌آنها روي متيو ادرار مي‌كنند! ‌)... 
خب بفرماييد، اين هم يكي ديگر از مواردي كه به آن اشاره كردم. در چنين لحظاتي نمي‌توانم از يك مورد غيرقابل دفاع، دفاع كنم. من حتي براي بدترين دشمن هم چنين كاري نمي‌كنم.

تو قرباني يك پرونده باج‌خواهي مي‌شوي و بعد متوجه مي‌شوي هم‌تيمي‌ات در اين پرونده دست داشته. كدام‌يك از اين دو مورد برايت سخت‌تر است؟
قطعاً دومي، چون بحث يك هم‌تيمي در تيم‌ملي فرانسه مطرح مي‌شود. وقتي براي اولين بار من را براي اداي توضيحاتم به دادگاه فراخواندند، اصلاً نمي‌توانستم تصور كنم كه پاي كريم بن‌زما در اين پرونده باشد ولي خب، بازپرس‌ها منتظر نماندند تا بدانند بين من و كريم چه چيزي رد و بدل شده و بعد او را تحت بازجويي قرار دهند. از اين گذشته مأموران پليس به من گفتند «نيازي به تو براي شهادت دادن نداريم».

و در همه اين موارد كريم بن‌زما را مقصر مي‌بيني؟
فقط خيلي ناراحت هستم. ناراحت هستم كه مي‌بينم رابطه دوستانه‌ام با كريم آنقدري كه او وانمود مي‌كرد، صادقانه نبود.
منبع:خبرورزشی

برای مشاهده مطالب ورزشی ما را در کانال بولتن ورزشی دنبال کنیدbultanvarzeshi@

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین