کد خبر: ۲۹۷۸۰۶
تعداد نظرات: ۲۷ نظر
تاریخ انتشار:
نقد روانشناسانه، روانشناسی مثبت ساده انگارانه

چرا حضور محمدرضا فروتن در برنامه خندوانه عصبانی‌ام کرد؟

علی فیضی که دانشجوی دکترای روانشناسی سلامت است پس از مشاهده خندوانه 13 مهر که میزبان محمدرضا فروتن بود، عصبانی شده و مطلب کوتاه طنزآمیزی در این باره نوشته است.
گروه سینما و تلویزیون: علی فیضی که دانشجوی دکترای روانشناسی سلامت است پس از مشاهده خندوانه 13 مهر که میزبان محمدرضا فروتن بود، عصبانی شده و مطلب کوتاه طنزآمیزی در این باره نوشته است.

چرا حضور محمدرضا فروتن در برنامه خندوانه عصبانی‌ام کرد؟

به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت به شرح زیر است:

این مطلب واکنش‌هایی را در میان دوستان برانگیخت و برخی از ایشان پیشنهاد دادند که کاش به طور مستدل آنچه خشمم را برانگیخته بود نقد میکردم چون تاثیر بیشتری داشت. در آغاز چنین بازخوردی را نپذیرفتم اما برای من که به کارآمدی به عنوان معیار صدق گزاره ها معتقدم شاید نشان دادن چنان عدم پذیرشی ریاکارانه به نظر بیاید. هرچند پنهان نمی‌کنم که آشکارا خواستم تا فروتن را به عنوان سخنگوی آن روانشناسی که به آن نام مثبت اندیشی ساده لوحانه می‌دهم تخریب کنم اما حتما می‌توان به صورت دیگری هم به آن هدف رسید. آنچه مرا عصبانی کرد ترویج مثبت اندیشی (خوب بودن افکار مثبت و بد بودن افکار منفی) در برنامه‎ای فراگیر در یک رسانه پرنفوذ است. برنامه‌ای که می‌خواهد خنده و شادی را در ذهن و روان مخاطبین خود زورچپان کند، مردم را به دور انداختن تجربه‌های منفی فرا می‎‌خواند و در این راه مجری‌اش (یک بازیگر) از یک بازیگر دیگر (هومن حاج عبدالهی) می‌خواهد تا نتایج پژوهشی نشان دهنده ارتباط ضعیف بین درآمد سرانه ملی و شادمانی را توضیح بدهد.
 حضور فروتن به عنوان نماینده مثبت اندیشی ساده لوحانه در برنامه‌ای که بیهوده خندیدن را به عنوان راه مقابله با ناملایمات جامعه‌ای چون ایران معرفی می‌کند مرا عصبانی کرد. فروتن در بخشی از گفتگو با مجری برنامه به عنوان یک دانشجوی دکتری روانشناسی که لیسانس و فوق لیسانسش هم روانشناسی بوده صحبت هایی در این باره کرد که چرا دنیای واقعی از دنیای مطلوبی که برای مخاطبین تصور کرده فاصله دارد. گفت که دلیل این فاصله آن است که افکار منفی و بد در سر داریم و افکار خوب نداریم. افکار خوب حال آدم را بهتر می‌کند و افکار بد حال آدم را بد می‌کند. این سخنان نماینده همان مثبت اندیشی ساده‌لوحانه‌ای است که جایگزینی فکر خوب به جای فکر منفی را به عنوان راه حل رسیدن به دنیای مطلوب معرفی میکند. این که چرا چنین راهبردی را ساده لوحانه می‌دانم دو دلیل دارد : یکی بی‌توجهی آن به وضعیت عمومی بشر و در کنار آن وضعیت ناگوار ایران است و دلیل دوم به سادگی ناموثر بودن آن است. برای شرح دلیل اول به طور خلاصه به نقل از کتاب تله شادمانی می‌گویم که در دنیایی که در هرسال نزدیک بیش از بیست‌وپنج درصد جمعیت بزرگ‌سال به یک اختلال شناخته‌شده روان‌پزشکی مبتلا است. در دنیایی که سازمان بهداشت جهانی تخمین می‌زند که افسردگی الآن چهارمین بیماری بزرگ، هزینه زا و ناتوان‌کننده دنیا است و در سال 2020 دومین بیماری بزرگ خواهد شد. در دنیایی که در هر هفته یک‌دهم از جمعیت بزرگ‌سال از افسردگی بالینی رنج می‌برد و یک پنج مردم در نقطه‌ای از عمر خود به آن مبتلا می‌شوند و بالاتر از آن در ایرانی که 23 درصد جمعیت ١٥ تا ٦٠ سال کشور به بیماری‌های روانی مبتلا هستند، آسیب‌های اجتماعی در آن در ظرف پنج سال ۵٣ درصد رشد داشته است و بین ۶۰ تا ۴۰ درصد از مردم زیر خط فقر زندگی می‌کنند صحبت از مانع سازی افکار منفی در برابر رسیدن به دنیای مطلوب و ارائه جایگزینی افکار مثبت به جای افکار منفی برای رسیدن به آن دنیا نفرت آور است.

چرا حضور محمدرضا فروتن در برنامه خندوانه عصبانی‌ام کرد؟
و حال دلیل دوم:
به نقل از راس هریس (2008) ما همگی ذهنی داریم که هرلحظه درد را احضار می‌کند. به لطف ذهن، هر جا که می‌رویم، هر کاری که بکنیم، می‌توانیم که فوراً دردمند بشویم. در هرلحظه می‌توانیم که خاطره‌ای دردناک را تجربه کنیم یا به‌واسطه یک پیش‌بینی ترسناک دست و پای خود را گم کنیم، یا اینکه می‌توانیم درگیر یک مقایسه ناخوشایند (شغل او از من بهتر است) یا قضاوتی منفی درباره خود بشویم (من خیلی چاقم، به‌اندازه کافی باهوش نیستم و....)
به لطف ذهن ما حتی می‌توانیم که در شادترین روزهای زندگی خود دردمند بشویم؛ مثلاً فرض کنید که امروز روز عروسی لیلا است و همه دوستان و فامیل او برای جشن گرفتن عروسی او جمع شده‌اند. لیلا هم احساس سعادتمندی و خوشحالی می‌کند اما وقتی فکر می‌کند کاش پدرم هم اینجا بود و یادش می‌افتد که وقتی شانزده سال بود پدرش چطور خودکشی کرد. حالا او دریکی از شادترین روزهای زندگی خودش غرق دریای غصه است.
همه ما در همان قایقی هستیم که لیلا در آن پارو می‌زند. مهم نیست که کیفیت زندگی‌مان چقدر خوب باشد، مهم نیست که موقعیت شما چقدر ممتاز است؛ همه‌مان به‌ناچار زمانی را به یاد می‌آوریم که اتفاق بدی افتاده است یا آینده‌ای را تصور می‌کنیم که چیز بدی اتفاق در آن می‌افتد، یا درباره خودمان با بی‌رحمی قضاوت می‌کنیم یا زندگی خود را باکسی مقایسه می‌کنیم که به نظر بهتر از ما می‌رسد فوراً به خود آسیب می‌زنیم. بنابراین به لطف پیچیدگی ذهن حتی ممتازترین زندگی‌ها به‌طور گریزناپذیری همراه با درد زیادی است.
بنا به این دلائل آنچه مرا عصبانی می‌کند این است که در یک جامعه شبه علم زده که به عمد روی بسیاری از ناگواری‌ها و ناراستی‌ها در هر سطحی سرپوش گذاشته می‌شود یک سلبریتی به عنوان دانشجوی دکترای روان‌شناسی سلامت با تکیه بر اعتبار علم روانشناسی و محبوبیت خویش نوعی مثبت اندیشی ساده لوحانه را به عنوان توصیه روانشناختی به خورد مردم عامی و عادی می‌دهد و خواسته یا ناخواسته این علم مصیبت زده در ایران را در چشم بسیاری به راهنمایی‌های بیهوده و ناموثر فرو می‌کاهد. من به این دلیل از فروتن مروج مثبت اندیشی ساده لوحانه عصبانی شدم و خواستم تا او را تخریب کنم. شاید خراشی بسیار کوچک بر تن ستبر غول کریه ابتذال (به شکل خندوانه و از زبان محمدرضا فروتن) بود اما هرچه بود صادقانه بود.


مشخصات کتاب هایی که در متن به آن‌ها شاره شده یا از آن‌ها نقل قول شده:
Harris, R. (2013). The happiness trap: Stop struggling, start living (Vol. 1). Exisle Publishing. Chicago
Harris, R. (2009). ACT made simple. New Harbinger.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۲۷
در انتظار بررسی: ۳
غیر قابل انتشار: ۲
صحرا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۵
17
22
با تمام خوبی ها و بدی هایی که آدما دارند. آقای فروتن هم مجموعه ای از ماست با تمام ضعفها و قوتهایش

اما ایشان می گویند دکترای روانشناسی می خونن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

قصد بی احترامی نه به رشته و نه دانشگاه را دارم. حدم را می دانم

اما دانشگاه کیش معمولا هزینه بر می باشد و کلا پولیه. خوندن اونجا زیاد نشان از سطح بالای سواد ندارد. و کلا افتخاری هم ندارد.

ایشون اگر خیلی تو رشته اش قوی بود همون تهران یا دانشگاههای سراسری پذیرفته می شد.

یا نهایتا دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات پونک.

البته با تمام احترام برای آقای فروتن.
کپل
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۲۸ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۵
12
39
به نظر می رسه نویسنده خودش دچار افسردگی حاده
مهدی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۵
18
3
دوره ما نیازی به متخصص و تخصص نداره هرکی خوشگل حرف بزنه برندس.وقتی تو هزاره سوم تو کشورما زالو درمانی امثال اون رواج داره حال روز روان و روانشناسی دیگه معلومه .
بهروز
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۶
6
23
بابا یه برنامه مفرح پخش میشه برای اینکه مردم کمی ساعتی شاد باشند حالا شما اومدید علم فلسفه روانشناسی رو تو این برنامه موشکافی می کنید
فروزش
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۶
7
20
سلام به نظرم نويسنده غير منطقي با اين موضوع برخورد كرده.
ای بابا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۶
4
10
غصه که همیشه هست اونام میگن با وجود همه غصه ها نیمه پر لیوانم ببینین زیاد سخت نگیر روان شناس ماهم درد کشیدیم اما میخایم یکم بخندیم
احمد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۷
6
13
عزیز من شما مجبور نیستی خندوانه رو نگاه کنی اگر بدت میاد نبین
واقعا از این ادمهایی که میخوان نقش دایه مهربون تر از مادر رو بازی کنن متنفرم.
بدبخت محمدرضا فروتن یه کلمه گفت تازه سال اول دکترای روانشناسی رو تموم کردم
نه ادعایی تو علم روانشناسی کرد و نه کسی رو تخریب کرد
فقط یه توصیه کرد که خیلی کمک میکنه اگر مردم حتما با مشاور و روان شناس مشاوره کنن
دیگه این همه داستان برای چیه!
یکی مثل همه
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۷
6
15
جناب دکتر خان
پیشنهاد شما چیه ؟
مردم یک لبخند رو هم نزنن
دغ کنن بمیرن
شما که فقط شعار میدی

برنامه خندوانه یک برنامه تلویزیونی هست نه بیشتر وظیفه اش هم معلومه
شما چه کار کردی ؟
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۷
5
4
نویسنده که کلا حال عصب داره.نگاهش کاملا غلطه.چون نو تفکر قطعا در احساس و رفتار دخیله.اما فروتن فکر میکنم خودش هم زیاد میزون نیست
مجتبی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۵:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۸
2
3
سلام دوستان
واضحه که نویسنده به آقای هریس خیلی افکارش نزدیکه. من یه مهندسم. تو هر شاخه علوم انسانی مکتب های مختلفی پیدا میشه که گاه شناسنامه همدیگرو دوست دارن باطل کنن.

نقد استدلال نویسنده (از دید یک مهندس)
نقد دلیل اول: اینکه افسردگی و بیماری روانی به شدت رو به افزایش هست ناکارامدی تفکر مثبت رو اثبات نمیکنه. به عنوان کسی که شخصا تمرینهای زیادی انجام می دهم و کتابهای روانشناسی عمومی ( از حال بد به حال خوب، نمی گذارم کسی دکمه اعصابم را فشار دهد) برای بهبود افکار خودم می خونم، باید بگم تغییر نگرش کار حضرت فیله!!!!! واقعا سخته ولی واقعا اگه زحمت بکشید و مداومت کتید مسیر زندگی رو عوض میکنه. چون اسمش روشه: تغییر نگرش. منظور اینکه حتما افزایش افسرگی علل زیادی داره اما هنوز هم تفکر منفی و ناتوانی در مدیریت افکار و باورها و احساسات می تونه یکی از اون دلایل باشه چون خیلی خزنده و موزیانه افکار و باورهای منفی تو روان ما (نا خودآگاه) رسوخ کرده. میگید نه؟ این کتابها رو شروع کنید و تمرینهاشو انجام بدید تا ببینید حرفم درسته...
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۸
6
2
انکس که میخندد هنوز خب بد را نشنیده ست .خوب حالا بدا به حال انهایی که بزور می خندند وهیستریک مثل شرکت کنندگان برنامه خندوانه
رامین
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۸
0
6
خوب شما اصلا نخند حالا چه به زور چه واقعی چکار ملت داری بزرا بخندن دلشون خوش باشه عجب ادمایی پیدا میشه
سارا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۴۹ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۹
5
11
جناب علی فیضی، دانشجوی دکترای روانشناسی سلامت! با توجه به تأثیر مثبت و غیر قابل انکار خنده در روح و روان، و نیاز بشر امروزه به تخلیۀ انباشتهای منفی درونی، توانمند کردن و راهنمایی مردم به انتخاب لبخند در برابر فشارهای بسیار روانی که در جامعه بسیار زیاد است کاری است ستودنی.
در سیرۀ پیامبر اسلام (ص) به این نکته اذعان شده است که پیامبر (ص) همواره لبخند بر لبانشان داشته و چهره ای متبسم داشته اند. این گونه رفتار، با توجه به سختی هایی که ایشان در طول زندگی پربرکتشان داشته اند ستودنی، قابل تأمل و منطبق با روح انسان است.
با این که در زمانۀ ما، گرفتاریها و دغدغه های بشر زیادتر از گذشته شده و از پیچیدگی ای که خاص این دوران است برخوردار شده امّا یکی از راهکارهای رسیدن به آرامش را باید در تغییر نگاه به زندگی دانست و لبخند و خندیدن را نباید رویکردی ساده انگارانه دانست بلکه باید با توسعۀ روشهای انجام آن روح شادمانی را در جامعه گسترش داد. با ادامۀ این روش، به یقین تأثیر شگرف آن را در زندگی اجتماعی (مانند نحوۀ رانندگی، رعایت حقوق تقدم دیگران و... که مقداری کمرنگ است) خواهیم دید.
پاسخ ها
ناشناس
| Germany |
۰۹:۴۹ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۹
راستی این آقا سارا که دائما کاربر پایه تخت ( و درحقیقت خودش را) دائم تشویق و ترغیب میکند و ماه هاست مانند واگن قطار پشت سر پایه تخت ( خودش) بسته شده چرا آنموقعی که پایه تخت با هتاکی و کبر و غرور وجاه طلبی همیشگی خودش با مطرح کردن طائفه یهود بنی قراضه وتهمت به اسلام و مسلمین و حضرت....روزها و هفته ها وقت کاربران ...را گرفته و مقالات را به سایه افکند و با اعتراضات شدید کاربران روبرو شد , آنموقع این آقا سارا حدیث و آیه و دفاع از پیامبر را یادش رفته بود؟؟؟؟؟ و اکنون هر روز و هر ساعت با کپی احادیث و ادعیه از اینترنت و ترجمه فارسی به فارسی !! آن خود را کاتولیک تر از پاپ نشان میدهد؟؟؟
نقش آینده و نقشه آینده تو کاربر پایه تخت بزودی اعلان خواهد شد.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۹:۴۹ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۹
المانی اونقدر تهمت زدی همه خسته شدیم از دستت
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۱
3
1
انقدر که فهمت پائین جوابی برای این طرز فکر رو به نویسنده نمیدم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۲
5
3
هرچه بگندد نمکش میزنند وای به روزی که بگندد نمک
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۲
بهتر بود مینوشتی وای به روزی که بگندد نامرد و جاعل ناشناس المانی
ناشناس
| Germany |
۱۲:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۲
ناشناس| Russian Federation| ۱۲:۴۴ - 52 هرچه بگندد نمکش میزنند وای به روزی که بگندد نمک .....
ناشناس| Russian Federation | ۲۲:۴۹ -
بهتر بود مینوشتی وای به روزی که بگندد نامرد و جاعل ناشناس المانی.
کوچولو از بس به جای این و اون با نامهای مختلف کامنت نوشتی گیج شدی نمی دانی بالاخره در چه تاریخی زیر کدام پرچم بر علیه و یا به نفع چه کسی کامنت نوشتی .
اول نوشتی : ۱۲:۴۴ هرچه بگندد نمکش میزنند وای به روزی که بگندد نمک .
بعد خودت بر حسب عادت خواستی خودت را تشویق کنی یادت رفته برای کامنت دوم یک اسم الکی مثل همیشه بگذاری ..خنده دار شده خودت به خودت گفتی :۲۲:۴۹ بهتر بود مینوشتی ( مینوشتی !!! نه مینوشتم*) وای به روزی که بگندد نامرد و جاعل ناشناس المانی.
ولی کوچولو حدود پنج شش ماه پیش هم البته تحت نام پایه همین نمک ممک را نوشته بودی که برات نوشتم اینطور صحیح تره ( منظور از تره خیسه و یا تره سبزی خوردن نیست ..زرین تره کو برخان ..رو کم ترکوا برخوان !)دقت کن:
هرچه بگندد نمکش میزنند وای به روزی که بگندد "نمک میزنند" ! باور کن بازهم نمکش میزنند. جدا .راستی شعر ..شعر ..شعر یادت رفت کامنتت کوچولو شده بود کوچولو.
الان بهانه ای شد برای سر زدن به پایه وساراش !
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۲
ای جاعل الانکه این کامنتو میگذارم خیلی وقته جعلیاتت واسهدهمه رو شده و دیگه نمیتونی جعل کنی من الان مثل مسافر زمان انگار از ایندت اومدم تا ارشادت کنم و البته بگم تو اینده{چند ماه دیگه که من ازون تاریخ کامنت میزارم}
بگم نقشه زهرات {نام دیگت} لو رفته نام مننتظرت{همون نام توبخانه}لو رفت
ادعای یکی بودن مخالفینت لورفت
توهینت به اذریها منفورترت کرد
و البته ادعای سرکوب فائله کردستانت
ادعا میکنی که تو قران از سیر در دریا و اسمان سخنی به میان نیامده{البته چون قران نخونده بودی و قضیه طوفان نوح معراج حضرت یونس در شکم ماهی } رو نمیدونستیو چنان تحقیر و ضایع میشی که بحثو نیمه کاره رها کرده و با هوچی گری اقدامات تروریستی دیگه ای را شروع خواهی کرد که همیشه شکست خواهی خورد از من مسافر گذشته یا مهمانی از اینده که اینهمه اطلاعات از خرابکاریهای ایندت دادم استفاده کن و به راه راست هدایت شو اونقدر اخلاق تندی داری که همه مخالف تو میشوند/
علی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۴۱ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۳
3
4
با سلام
با غرض ورزی نمی توان کسی را نقد کرد.آقای نقاد برو ابتدا خودت را درمان کن بعد بیا کسی را نقد کن.برنامه خندوانه تحول زیادی در جامعه ایجاد نموده است .فقط کافی است آن عینک بد بینی را از چشم خود بردارید.
حسین
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۴
4
2
نویسنده محترم معتقد هستند که برای خنداندن مردم باید تخصص داشت.برنامه خندوانه مرکز طبابت نیست که شما اینقدر از ایشان انتقاد کرده اید.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۵۶ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
1
3
اتفاقا دلیل دوم نویسنده کاملا علیه خودش بود و ثابت می کرد که اگربخواهیم دردیمند باشیم همیشه بهانه ای برای دردمندی هست پس باید ذهن را از افکار منفی نجات داد و افکار مثبت را جایگزین ان کرد. شما نمی توانید منکر گفته دیگر روانشناسان شوید مبنی بر اینکه افکار بالاخره به اعمال تبدیل می شوند پس زنده باد فکر مثبت و عمل مثبتی که برای مخو فکر منفی و عمل منفی است.
غزال
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
3
1
آقای علی فیضی عزیز ، دست شما درد نکنه .
بالاخره یکی حرف دل مارو زد. خنده ی زورکی ، زورچپان. دم شما گرم که انقدر قشنگ نقد کردی. هربار که خندوانه میبینم بیشتر به حال گریه میافتم تا خنده. طنز معنی خاص خودش رو داره . و تا زمانی که انتقاد در هر سطحی از جامعه ای معنی نداشته باشه خنده هاشم سطحی و بی معنی میشه. ممنونم ازتون.
دکتر هومن
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۰۱ - ۱۳۹۵/۰۱/۰۸
1
0
متاسفانه نویسنده آنقدر در جزییات و کمپلکس های ذهنی خود درگیر است که تلاش های یک برنامه برای رفع استرس های روزانه زندگی در شرایط کنونی را یا نمیبیند یا شادی هموطن های خودش برایش پشیزی ارزش ندارد و زندگی در ذهن خویش و در یوتوپیای ذهنش برایش به مراتب ارزشمند تر است .
برادر شبه روشنفکر که در پی فونداسیون بتونی برای شادی مردم هستی
بیماری که سکته قلبی کرده را قبل از هر اقدام اثر بخشی اگر مرفین ندهی زنده نمیماند تا بقیه اقدامات اثر بخش را تجربه کند .
توان و بضاعت رامبد جوان که هنرپیشه ای بیش نیست به قول شما ، این است که موفق بودنش را مخاطب باید تایید کند که کرده
شما عزیز ریشه یاب ، که جسورانه بر مسند قضاوت کارهای موفق و بدون ادعا ی دیگران نشسته ای ، شما چه کردی برای شادی مردم ؟؟؟
محمد بابایی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۱۱ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۷
0
0
شما و سایر روانشناسا باید هم ناراحت باشین
چون شما از درد مردم نون میخورید نه از شادی مردم
ارش
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۲۹ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۶
0
0
دمش گرم.چه عجب یکی پیدا شد حرف دل ما بدبخت بیچاره ها را زد! تومملکتی که هر روز ملت بدبخت تر از روزه قبل میشن یه سری ادم نون به نرخ روز خور پیدا میشن که میخان به زعم خود حاله مردم رو خوب کنن اونم به این شکل!اخه شمایی که همه چیزتون به نرخ دلاره و حتی سفرهاتون هم خارجکیه میخواین با خنده ی الکی مردم رو شاد کنید!ملتی که هنوزم غم نان دارن رو!برید این دام بر مرغه دگری نهید که ملت اینجا یه غم ندارن که فراموش کنند.اینجا جان ادمی ارزانترین چیز است توخود بخوان حدیث مفصل از این مهمل!
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین