کد خبر: ۲۸۰۴۹۱
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار:
هم زمان با سالروز شهادت شیخ فضل الله نوری

ثمره یک عمر زندگی مجاهدانه

شیخ فضل اللّه نوری در تأسیس عدالتخانه و جنبش روحانیت و تدوین قانون اساسی نقش عمده ای داشت. وی در این راه، به دنبال ترویج شریعت بود و برای استقرار حکومت شرعی می کوشید. او بر اساس باورهای عمیقش از اسلام، به دنبال تسری همه جانبه اسلام در همه شئون اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بود و می گفت: «دین اسلام اکمل ادیان و اتمّ شرایع است و این دین دنیا را به عدل و شورا خوانده است. آیا چه افتاده است که امروز باید دستور عدل ما از پاریس برسد و نسخه شورای ما از انگلیس بیاید؟»

گروه تاریخ و سیاست - بی شک یکی از مهمترین و تاثیر گذارترین وقایع تاریخ معاصر ایران که اثرات و تقابل های برخواسته از آن، تا هم اکنون نیز در فضای فکری، سیاسی و اجتماعی ایران دیده می شود، حادثه مشروطه و رخدادهای پیش و پس از آن است.

در حوادث و پیشامدهای مرتبط با قضیه مشروطه، نقش، حضور و اثرگذاری روحانیت اصیلِ معتقد به حضور موثر دین در مناسبات اجتماعی به وضوح دیده می شود. جریان اصیلی که در دوران مشروطه و به ویژه در رخدادهای پس از آن، توسط روحانیونی همچون آیت الله شهید شیخ فضل الله نوری و آیت الله شهید حاج ملا محمد خمامی نمایندگی و راهبری می شد که از آن زمان تاکنون، از این جریان به مشروعه خواهی تعبیر می شود.

به گزارش بولتن نیوز، در این میان، نقش شیخ فضل الله نوری ـ چه در پیشبرد نهضت عدالتخانه و چه در تشخیص انحراف مشروطیت و حوادث پس از آن ـ از اهمیت به سزایی برخوردار است.

از بعد از شهادت شیخ شهید، خط تحریفِ مشروطه، تلاش گسترده ای را برای کمرنگ نشان دادن نقش وی در حوادث منجر به مشروطه آغاز نمود که این خط تا هم اکنون نیز ادامه دارد. بررسی بسیاری از تاریخ نگاری ها و وقایع نگاری های انجام شده در حوزه مشروطه خود موید این نکته است. تلاشی که با همه ی گستردگی تا حدودی در کمرنگ کردن این نقش موثر بوده اما هرگز نتوانست آن طور که می خواست، این نقش را از بین برده و در تاریخ گم کند.

سیره و روش شیخ فضل الله نوری به ویژه پس از ورود مجددش از عتبات به ایران، یک سبک رفتاری مبتنی بر جهاد و حرکت مجاهدانه در مسائل روز و مباحث اجتماعی بود. ردپای حضور موثر شیخ شهید را از قبل از جریانات نهضت تنباکو تا روز شهادتش می توان دید و دنبال کرد. شیخ در نهضت تنباکو که یکی از اصیل ترین و در عین حال مردمی ترین حرکت های اجتماعی ـ سیاسی تاریخ معاصر ایران است، نقش فعالی داشت و به عنوان رابطی بین علمای تهران و سامرا که در آن زمان مرکز تشیع و محل اقامت و کرسی تدریس میرزای شیرازی بود، عمل می کرد. وی با ارسال اخبار، میرزای شیرازی را از اوضاع و احوال ایران آگاه می ساخت و در حساس ترین اوقات که شاه قصد تبعید میرزای آشتیانی ـ به عنوان نفر اول نهضت تنباکو در تهران ـ را داشت، با اتخاذ تصمیمی حساس، مهم و اثرگذار، با حضور در منزل میرزای آشتیانی به حمایت از وی پرداخت.

در قضایای مربوط به نهضت عدالتخانه نیز شخص شیخ فضل الله نوری، بیشترین تاثیر را در پیروزی این نهضت و پس از آن، در پیروزی مشروطه داشت. همراهی وی با علمای تهران ـ طباطبایی و بهبهانی ـ در خروج از تهران و تحصن در قم، بیشترین اثر را در همراهی عموم مردم با این نهضت داشت، به نحوی که پس از همراهی شیخ فضل الله با علمای راهی تحصن، شاهد اوج گیری پیوستن مردمی به این نهضت بودیم و اگر این همراهی شیخ شهید نبود، قطعا، مردم تهران نیز به حمایت از این حرکت برنخواسته و به متحصنین نمی پیوستند.

شیخ فضل الله علاوه بر این همراهی، بخش اعظم هزینه های مربوط به تحصن علما را بر دوش می گیرد. بعدتر در نوشته های به جای مانده از او دیده می شود که خودش اشاراتی به اخذ وام و گرفتن قرض جهت تامین هزینه های نهضت می کند. نقش وی در پیش برد اهداف نهضت، آن قدر پررنگ و دارای اهمیت است که مشروطه نگارانِ خطِ تحریفی همچون آقا خان کرمانی ازلی مسلک و کسروی نیز نتوانستند بر آن چشم بپوشند.

شیخ فضل اللّه نوری در تأسیس عدالتخانه و جنبش روحانیت و تدوین قانون اساسی نقش عمده ای داشت. وی در این راه، به دنبال ترویج شریعت بود و برای استقرار حکومت شرعی می کوشید. او بر اساس باورهای عمیقش از اسلام، به دنبال تسری همه جانبه اسلام در همه شئون اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بود و می گفت: «دین اسلام اکمل ادیان و اتمّ شرایع است و این دین دنیا را به عدل و شورا خوانده است. آیا چه افتاده است که امروز باید دستور عدل ما از پاریس برسد و نسخه شورای ما از انگلیس بیاید؟»

شیخ فضل اللّه با مشروطیت مخالفتی نداشت و بحث او در شیوه و کیفیت آن بود: «من والله با مشروطه مخالفت ندارم. با اشخاص بی دین و فرقه ضالّه و مضلّه مخالفم که می خواهند به اسلام لطمه وارد بیاورند. روزنامه ها به انبیا و اولیا توهین می کنند و حرف های کفرآمیز می زنند. علمای اسلام مأمورند برای اجرای عدالت و جلوگیری از ظلم. چگونه من مخالف با عدالت و مروج ظلم می شوم؟ من در همین جا قرآن را از بغل خود درآورده، قسم خوردم و قرآن را شاهد عقیده ام قرار دادم که مخالف مشروطه نیستم. معاندین گفتند این قرآن نبوده است، بلکه قوطی سیگار بوده، حال با همچو مردمی چگونه مخالفت نکنم؟ چگونه بی طرف شوم و سخنی نگویم؟ من مخالف اساس مشروطیت نیستم؛ بلکه اول کسی که طالب این اساس بود من بودم و فعلاً هم مخالفتی ندارم امّا مشروطه به همان شرایطی که گفتم که قانون اساسی و قوانین داخلی مملکت باید مطابقت با شرع داشته باشد»

شیخ فضل الله در پیشنهادی که پس از امضای صدرالعلما و سید جمال افجه ای و آقا حسین قمی به مجلس شورای ملی تقدیم کرد، چنین آورد: «این مجلس مقدس شورای ملی که به توجه حضرت امام عصر عجل اللّه فرجه و مراقبت حجج اسلامیه و عامّه ملت ایران تأسیس شده باید در هیچ عصر از اعصار، مواد احکامیه آن مخالفتی با قواعد مقدسه اسلام و قوانین موضوعه حضرت خیر الانام، علیه الصلوة و السلام، نداشته باشد و معین است که تشخیص مواد موافقت و مخالفت قوانینِ موضوعه مجلس شورای ملی با قواعد اسلامیه در عهده علمای اعلام، ادام اللّه برکات وجودهم بوده و هست. لذا مقرّر است در هر عصری از اعصار انجمنی از طراز اول مجتهدین و فقهای متدینین تشکیل شود که قوانین موضوعه مجلس را قبل از تأسیس، در آن انجمنِ علمی به دقت ملاحظه و مذاکره نمایند. اگر آنچه وضع شده مخالفت با احکام شرعیه باشد، عنوان قانونیت پیدا نخواهد کرد و امر انجمن علمی در این باب مطاع و مُتَّبع است و این ماده ابدا تغییرپذیر نخواهد بود»

پس از تشکیل مجلس ملی، تلاش شیخ فضل الله و علمای همراه وی هرچند منجر به تصویب نظارت علما بر مصوبات مجلس شد، اما تا پایان دوره پهلوی، هیچ گاه شاهد اجرایی شدن این مصوبه نبودیم.

ریزبینی و نکته سنجی شیخ فضل الله و توانایی فهم و درک حرکت جریان های مختلف، سبب شد تا وی با تشخیص صحیح مسیر حرکت مدعیان مشروطه خواهی، تمام تلاش خود را برای جلوگیری از استقرار حکومتی لائیک در پوشش مشروطه به کار گیرد و البته جانش را هم در این راه فدا کرد

شیخ فضل الله در 11 مرداد 1288 ه.ش مصادف با 13 رجب 1327 ه.ق به دستور دادگاه فاتحان تهران و با حکم روحانی فراماسونری چون زنجانی، به دار آویخته شد تا برای همیشه ی این مرز و بوم، ـ به قول آل احمد ـ نعشش بر بام سراي اين مملکت به عنوان نتیجه استیلای غرب زدگی برافراشته باشد.

در لحظه قبل از اجرای حکم، يکي از رجال وقت با عجله براي او پيغام آورد که شما اين مشروطه را امضا کنيد و خود را از کشتن برهانيد. ايشان در جواب گفت: « ديشب رسول خدا را در خواب ديدم فرمودند: فردا شب مهمان مني» ... «من چنين امضايي نخواهم کرد»

منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۷:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۲
0
0
روحت با سيدالشهداء محشور باد اي مجاهد بزرگ
مهدی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۲
0
1
ارتباط و حمایت ایشان از شاه مستبد و مخالفت با آزادی مردم که به خاطرش خون داده بودند را از لیست کارهای ایشون فراموش کردید
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین