کد خبر: ۲۷۲۸۶۸
تاریخ انتشار:
مولی علی (ع) در کلام اندیشمندان غیرمسلمان

وقتی بزرگان علم و معرفت جهان، در برابر عظمت امیرالمومنین مبهوت می‌شوند

نیاز به شناخت مولی الموحدین از یکسو، و قد کوتاه ما در رصد این سلسله‌ی عالی قدر ما را بر آن داشت تا به سمت بزرگان برویم و از زبان آنها، شمه‌ای از ویژگی‌های این تکرار نشدنی تاریخ را مطالعه کنیم. و جالب دیدیم که بر خلاف رسم معمول، به سراغ بزرگانی برویم که مسلمان نبوده اما انسانیت آنها باعث شده تا در برابر حجم عظیم انسانیت امام علی (ع) سر تعظیم خم کنند و قلم را وادار به نوشتن.

گروه مذهبی – در این شب‌ها که متعلق به مولی علی (ع) یکی از زیبنده‌ترین اعمال، تاملی در ویژگی‌های شخصیتی این ابر مرد تاریخ است. اما دست یابی به قطره‌ای از دریای این شخصیت، نیازمند آن است که خود راوی، به قله‌هایی از معرفت رسیده باشد تا بتواند این لعلی از گنج گوهرها را استخراج کند. و ما کجا و رسیدن به آن قله‌ها کجا.

به گزارش بولتن، نیاز به شناخت مولی الموحدین از یکسو، و قد کوتاه ما در رصد این سلسله‌ی عالی قدر ما را بر آن داشت تا به سمت بزرگان برویم و از زبان آنها، شمه‌ای از ویژگی‌های این تکرار نشدنی تاریخ را مطالعه کنیم. و جالب دیدیم که بر خلاف رسم معمول، به سراغ بزرگانی برویم که مسلمان نبوده اما انسانیت آنها باعث شده تا در برابر حجم عظیم انسانیت امام علی (ع) سر تعظیم خم کنند و قلم را وادار به نوشتن.

جبران خلیل جبران (نویسنده مسیحی) در مورد امام علی (ع) می‌گوید: «به عقیده من فرزند ابیطالب اولین عرب بود که ملازمت و مجاورت روح کلی را گزید و با آن دمساز و همراز شب گردید. او نخستین عربی بود که دو لبش آهنگ ترانه روح کلی را به گوش مردم منعکس ساخت که پیش از آن این نغمه را نشنیده بودند. بدین‌جهت در میان راه‌های پر فروغ بلاغت او و تاریکی‏‌های گذشته خود، حیران ماندند. پس هر کس شیفته و دلداده او گشت، شیفتگی و دلدادگی‌اش به رشته‏‌های فطرت بسته است و هر کس با او دشمنی نمود، از فرزندان جاهلیت است.

میخائیل نعیمه (نویسنده مسیحی و صاحب‌نظر و متفکر عرب) می‌‏گوید: «هیچ مورخ و نویسنده‌‏ای، هر اندازه هم که نبوغ و رادمردی ممتاز برخوردار بوده باشد، نمی‌‏تواند قیافه کاملی از انسان بزرگی مانند پیشوا علی (ع) در مجموعه‌‏ای که حتی دارای هزار صفحه باشد ترسیم کند و دورانی پر از رویدادهای بزرگ، مانند دوران او را توضیح بدهد و…»

شبلی شمیل دانشمندی است که در سال 1335 هجری درگذشت. وی شاگرد برجسته مکتب داروین بود و نخستین کسی است که نظریه" قوه" را در شرق منتشر کرد سپس برخلاف مکتب استاد خود که فردی الهی بود، به انکار مقدسات و جهان ماوراء طبیعت برخاست وتا لحظه مرگ از مکتب مادیگری پیروی نمود. وی با اصراری که در انکار توحید داشت، در برابر شخصیت علی ( ع) سرتعظیم فرود آورده و در مورد او چنین می گوید:" امام و پیشوای انسان ها علی بن ابیطالب بزرگ بزرگان و یگانه نسخه ای است که با اصل خود «پیامبر (ص)» مطابق است هرگز اهل شرق و غرب، سخنرانی نظیر او در گذشته و حال ندیده است."

کارلایل فیلسوف انگلیسی، هر گاه به نام علی (ع) می رسید بزرگی علی چنان او را به وجد می آورد و نیروی عظمت آن حضرت چنان تحریکش می کرد که از بحث علمی بیرون می شد و بی اختیار شروع به مدیحه سرایی او می کرد، او درباره علی چنین می گوید: " ما نمی توانیم علی را دوست نداشته باشیم و به وی عشق نورزیم زیرا هر چه خوبی هست که ما آن را دوست داریم همه در علی جمع است. او جوانمرد شریف و بزرگواری بود که دلش سرشار از مهر و عطوفت و دلیری بود، از بشر شجاع تر، اما شجاعتش آمیخته با مهر و عطوفت و لطف و احسان بود. پیش از رحلت خود درباره قاتلش از او نظر خواستند، فرمود: اگر زنده ماندم خود می دانم چه کنم و اگر درگذشتم اختیار با شماست، اگر می خواهید او را قصاص کنید یک ضربت بیشتر به او نزنید و اگر عفو کنید به تقوا نزدیک تر است."

لامنس یک کشیش بلژیکی است که در زبان عربی و تاریخ عرب مهارت داشت. او درباره علی (ع) می گوید:" برای عظمت علی این بس که تمام اخبار و تواریخ علمی اسلامی از او سرچشمه می گیرد. او حافظه و قوه شگفت انگیزی داشت. علمای اسلام از مخالف و موافق، از دوست و دشمن مفتخرند که گفتار خود را به علی مستند دارند چرا که گفتار او حجیت قطعی داشت، او باب مدینه علم بود و با روح کلی پیوستگی تام داشت.

مادام دیالافوا در مقام تعریف حضرت علی (ع) چنین می نویسد:" احترام علی (ع) در نزد شیعه به منتها درجه است و حقاً هم باید این طور باشد زیرا این مرد بزرگ علاوه بر جنگ ها و فداکاری هایی که برای پیشرفت اسلام کرد، در دانش، فضائل ، عدالت و صفات نیک بی نظیر بود و نسلی پاک و مقدس نیزاز خود باقی گذارد. فرزندانش نیز از او پیروی کردند و برای پیشرفت مذهب اسلام مظلومانه تن به شهادت دادند. علی(ع) کسی است که در قضاوت به منتها درجه عدالت رفتار می کرد و در اجرای قوانین الهی اصرار و پافشاری داشت. علی کسی است که اعمال و رفتارش نسبت به مسلمانان منصفانه بود، او کسی است که تهدید و نویدش قطعی بود. " مادام دیالافوا در ادامه این بحث می گوید:" چشمان من گریه کنید، اشک های خود را با آه و ناله من مخلوط نمایید و برای اولاد پیامبر که مظلومانه شهید شدند، عزاداری کنید."

پطروشفسکی استاد دانشگاه لنینگراد می گوید: "علی (ع) تا سرحد شور و عشق پای بند دین، صادق و راستگو بود... و مقام صفات اولیاءالله در وجودش جمع بود."

عبدالفتاح عبدالمقصود، ( نویسنده و دانشمند مشهور مصری) می نویسد: " پس از محمد (ص) کسی را ندیده ام که شایسته باشد پس از او قرار گیرد، یا بتواند در ردیفش بیاید، جز پدر فرزندان پاک و برگزیده پیغمبر( علی بن ابی طالب) و من در این سخن به طرفداری تشیع وارد نشده ام، بلکه این رایی است که حقایق تاریخ به آن گویاست. او، برترین مردی است که مادر روزگار تا پایان عمر خود چون او نزاید، و اوست که هرگاه هدایت طلبان به جستجوی اخبار و گفتارش برآیند، از هر خبری برای آنان شعاعی می درخشد، آری او مجسمه ای از کمال است که در قالب بشریت ریخته شده است.

واشنگتن ارونيک ـ محقق و نويسنده آمريکايي ـ مي گويد : « علي ( عليه السلام ) از برجسته ترين خانواده هاي نژاد عرب ، يعني قريش بود . او داراي سه خصلت بزرگ : شجاعت ، فصاحت ، و سخاوت بود . روح دلير و شجاع او بود که او را شايسته عنوان (شيرخدا) نمود، لقبي که پيغمبر (صلي الله عليه و آله) به او عطا فرمود».


منابع:

تبیان

راسخون

رمز و راز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین