کد خبر: ۲۶۱۱۵۸
تاریخ انتشار:
توافق خوب و توقعات فزاینده، یا شکست مذاکرات و پیدا کردن مقصر

آیا افکار عمومی جامعه‌ی ایرانی، برای شرایط پسامذاکره آماده است؟

و نکته‌ی نگران‌کننده‌تر در همین مورد، برخی صحبت‌های مسئولین ارشد دولت است که با تعریض غیرمستقیم به اعلام مواضع اصولی و مستحکم رهبر انقلاب، چنین القا می‌کنند که گویی رهبر انقلاب مانع حصول توافق خوب است، نه امریکا و پنج + یک. و این همان تحقق هدف بلندمدت استکبار جهانی‌ست. یعنی تضعیف جایگاه رهبری در بین مردم. در حالی که قرار بود از درون مذاکرات، ما به یکسری منافع برسیم، نه اینکه پایه‌های نظام خود را تضعیف کنیم.

گروه سیاسی - نزدیک دو سال از مذاکرات هسته‌ای ایران و پنج + یک می‌گذرد. طبق آخرین توافق صورت گرفته، دهم تیرماه قرار است این مذاکرات به نتیجه برسد. هرچند، براساس برخی گفته‌ها، ممکن است تداوم این مذاکرات از زمان مقرر هم بگذرد. اما هرچقدر هم این زمان طولانی شود، نکته‌ی مهم اینجاست که بالاخره این مذاکرات روزی تمام می‌شود و ما به شرایط پسامذاکره خواهیم رسید.

به گزارش بولتن، حال سوالی که اینجا مطرح است این است که آیا جامعه‌ی ایرانی برای شرایط پسامذاکره آماده‌ است؟ این اصل بدیهی‌ست که به هیچ‌وجه قرار نیست پروژه‌ی مذاکره برای مذاکره پیش رو باشد. چه نتیجه‌ی مذاکرات، توافق باشد چه عدم توافق، منطقا این مذاکرات منتج به نتیجه‌ خواهد شد. حال، آیا افکار عمومی ما برای هر یک از دو حالت پیش‌رو آماده است؟

به نظر می‌رسد پیش از پاسخ به این سوال، باید به این سوال جواب دهیم که وضعیت‌های مفروض در شرایط پسامذاکره چیست؟ چون تا وقتی مختصات این شرایط معلوم نباشد، نمی‌توان درباره‌ی نسبت برقرارکردن با آنها، اظهارنظر کرد.

اگر فرض کنیم مذاکرات هسته‌ای به توافق خوب ختم شود - توافق بد را کلا از مفروضات‌مان پاک می‌کنیم، چون قائل به تحقق آن نیستیم - آنچه که نسیب ما می‌شود، تعلیق مشروط برخی تحریم‌ها و بهبود نسبی شرایط بازرگانی بین‌المللی‌ست. تازه آنهم به این شرط که به قول جان کری، از فردای توافق، تحریم‌های سابق به بهانه‌های جدید دوباره احیا نشوند. این دریافتی، مابه‌ازایی هم دارد که توضیحش در این ایام زیاد بیان شده و تنها با خواندن متن بیانیه‌ی مطبوعاتی! لوزان می‌توان به کنه آن رسید.

اما سوالی که اینجا مطرح می‌شود این است که آیا مجموعه‌ی فعالیت‌های رسانه‌ای صورت گرفته در کشور، چنین تصوری را از شرایط پسامذاکره‌ی منتج به توافق فراهم ساخته است؟ در جواب باید گفت با وجود برخی تلاش‌های رسانه‌ی ملی و برخی نشریات و سایت‌ها، این تنها رهبر انقلاب هستند که با تاکید بر اقتصاد مقاومتی، افکار عمومی را برای شرایط مذکور کانال‌کشی کرده‌اند. و این در حالی‌ست که دستگاه‌های تبلیغاتی دولت، با بزرگ‌نمایی محصول توافق احتمالی، آنچنان به بزرگ‌ شدن بادکنک توقعات عمومی مرتبط با شرایط پسامذاکره‌ی منتج به توافق خوب می‌دمند که با ترکیدن آن بادکنک، نه تنها دولت که حتی نظام هم دچار آسیب خواهد شد. گویی اصلا با مفهوم توقعات فزاینده و تاثیر تخریبی آن بر ثبات نظام‌های سیاسی آشنا نیستند.

اما قضیه وقتی بغرنج‌تر می‌شود که تاملی در وضعیت افکار عمومی در موقعیت پسامذاکره‌ی منتج به عدم توافق داشته باشیم. متاسفانه با جوی که برخی مسئولین و رسانه‌های وابسته به آنها ایجاد کرده‌اند، گویی سرنوشت محتوم ما به حصول این توافق وابسته است. که اگر نشود، انگار هیچ آینده‌ی روشنی پیش چشم ما نخواهد بود. آیا با چنین فضاسازی‌هایی ما عملا جامعه‌ی خود را در وضعیت پسامذاکره‌ی منتج به عدم توافق، در حالت ضعف و تهدید قرار نمی‌دهیم؟ البته به نظر می‌رسد این اقدام، پروژه‌ایست برای ایجاد وابستگی عمومی به توافق و سپس، فشار از پایین به نظام برای تن دادن به هر نوع توافقی.

اما از آن مهمتر، مسئله و سوالی که در صورت تحقق این شرایط - شکست مذاکرات - مطرح می‌شود. و آن این است که چه کسی مقصر شکست مذاکرات بود؟ به عبارت دیگر، در آن مقطع شدیداً محتمل، همه دنبال مقصر می‌گردند و نکته اینجاست که اگر ما از الان برای آن زمان طراحی نداشته باشیم، باید این احتمال را بدهیم که با جنگ رسانه‌ای سنگین دشمن و نیروهای داخلی وابسته به آن مواجه شده و متهم به گناهی می‌شویم که خود اتهام زنندگان، عامل ایجاد آن هستند.

با کمی تامل در روند مذاکرات هسته‌ای در دو سال اخیر، به این واقعیت می‌رسیم که نه تنها دولت ایران به تمامی تعهدات خود در خصوص توافق هسته‌ای عمل کرده است، بلکه بسیار فراتر از آنهم جلو رفته تا جایی که در بین نیروهای انقلابی، نگرانی از دست رفتن استقلال و امنیت کشور‌ را ایجاد نموده است. و این نکته‌ایست که اوباما هم بدان معترف بوده و غیرقابل کتمان است.

اما از آن سو، عهدشکنی پشت عهدشکنی و عدم اعتمادسازی پشت عدم اعتمادسازی بود که از سوی غربی‌ها خصوصا امریکایی‌ها صورت گرفته و باعث دورشدن مذاکرات از نتیجه‌ی معطوف به توافق خوب شده است. حال، نکته‌ای که اینجا وجود دارد این است که مجموعه‌ی رسانه‌های ما چه دولتی چه غیردولتی، تا چه اندازه به عهدشکنی‌های امریکایی‌ها پرداخته و فضای روانی جامعه را به تصویری توام با امریکای عهدشکن نزدیک کرده‌اند؟ و سوال مهمتر اینکه اصلا در وضعیت فعلی افکار عمومی جامعه‌ی ما، چه کسی مقصر شکست احتمالی مذاکرات است؟

این سوال از آن جهت مطرح می‌شود که متاسفانه دیده شده برخی از رسانه‌های منتسب به دولت، از آنجا که اولا عطش شدیدی به توافق به‌ماهو توافق دارند و اصلا برای‌شان محتوای توافق مهم نیست و از سوی دیگر، دچار این توهم شده‌اند که اعلام نگرانی از کیفیت توافق، بر شکست مذاکرات موثر خواهد بود، طوری رفتار می‌کنند که گویی این نیروهای حزب‌اللهی داخلی هستند که مکرراً در حال عهدشکنی‌اند نه امریکا.

و نکته‌ی نگران‌کننده‌تر در همین مورد، برخی صحبت‌های مسئولین ارشد دولت است که با تعریض غیرمستقیم به اعلام مواضع اصولی و مستحکم رهبر انقلاب، چنین القا می‌کنند که گویی رهبر انقلاب مانع حصول توافق خوب است، نه امریکا و پنج + یک. و این همان تحقق هدف بلندمدت استکبار جهانی‌ست. یعنی تضعیف جایگاه رهبری در بین مردم. در حالی که قرار بود از درون مذاکرات، ما به یکسری منافع برسیم، نه اینکه پایه‌های نظام خود را تضعیف کنیم.

در نتیجه به نظر می‌رسد همه‌ی ما - چه دولت و چه رسانه‌ها، و در بین رسانه‌ها، چه حامی دولت و چه منتقد - باید با یک نگاه مبتنی بر واقعیت، خیرخواهی و مبتنی بر منافع ملی، افکار عمومی را برای شرایط پسامذاکره آماده‌ کنیم. چه نتیجه‌ی مذاکرات، توافق خوب باشد که نباید پیرامون تبعات مثبت آن غلو کرده و با ایجاد توقعات فزاینده، جامعه را دچار خطرات مهلک دیگری کرد. چه نتیجه‌ی مذاکرات، نرسیدن به توافق باشد که در این صورت، اولا نباید طوری رفتار کنیم که نیروهای خودی، مقصر بروز این وضع معرفی شوند. چون این اتفاق، دقیقا همان چیزی‌ست که دشمنان ما به دنبالش هستند. ثانیا نباید با جوسازی‌ها متوهمانه، امید مردم را به حصول توافق گره بزنیم تا در صورت شکست مذاکرات، خدای نکرده امید جامعه‌ی ایرانی مورد تهدید قرار بگیرد.

سیدمجتبی نعیمی

منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین