کد خبر: ۲۶۰۴۶۰
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
سوم خرداد سالروز آزادسازی باشکوه خرمشهر

فتح الفتوح سوم خرداد سال 61 و خرمشهر که دوباره به ایران بازگشت

آزادسازی خرمشهر در روز سوم خرداد ۱۳۶۱ خورشیدی پس از ۵۷۸ روز اشغال بعنوان مهم‌ترین هدف عملیات بیت‌المقدس در دوره جنگ ایران و عراق توسط ارتش جمهوری اسلامی ایران (به فرماندهی علی صیاد شیرازی) و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (به فرماندهی محسن رضایی) انجام گرفت. این آزادسازی در پی مرحله چهارم عملیات بیت‌المقدس که از ۱ تا ۴ خرداد ۱۳۶۱ انجام شد، محقق گردید.

گروه دفاع مقدس - آزادسازی خرمشهر در روز سوم خرداد ۱۳۶۱ خورشیدی پس از ۵۷۸ روز اشغال بعنوان مهم‌ترین هدف عملیات بیت‌المقدس در دوره جنگ ایران و عراق توسط ارتش جمهوری اسلامی ایران (به فرماندهی علی صیاد شیرازی) و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (به فرماندهی محسن رضایی) انجام گرفت. این آزادسازی در پی مرحله چهارم عملیات بیت‌المقدس که از ۱ تا ۴ خرداد ۱۳۶۱ انجام شد، محقق گردید.

به گزارش بولتن، امام خمینی در ۳ خرداد ۱۳۶۱ به مناسبت آزادی خرمشهر پیامی خطاب به ملت ایران صادر کرد. در اولین بخش این بیانیه آمده است:

با تشکر از تلگرافاتی که در فتح خرمشهر به اینجانب شده است، سپاس بی‌حد بر خداوند قادر که کشور اسلامی و رزمندگان متعهد و فداکار آن را مورد عنایت و حمایت خویش قرار داد و نصر بزرگ خود را نصیب ما فرمود.

در جریان آزادسازی خرمشهر حدود ۱۶ هزار نیروی عراقی کشته و زخمی شدند و همچنین ۱۹ هزار نفر نیروی عراقی به اسارت نیروهای ایرانی درآمدند. ایران در جریان عملیات ۲۶ روزه بیت‌المقدس که به آزادی خرمشهر انجامید ۶٬۰۰۰ کشته (۴٬۴۶۰ کشته سپاه و ۱٬۰۸۶ کشته ارتش) و ۲۴ هزار مجروح داد.

آزادسازی خرمشهر از لحاظ نظامی نقطه عطفی در تاریخ جنگ ایران و عراق شناخته می‌شود. در ایران از این عملیات و روز به عنوان نمادی از پیروزی، مقاومت و ایستادگی در برابر دشمن یاد می‌شود. شورای عالی انقلاب فرهنگی سوم خرداد را در تقویم رسمی ایران به عنوان روز مقاومت، ایثار و پیروزی نامگذاری کرده‌است.

در پی آغاز عملیات بیت‌المقدس در نیمه شب دهم اردیبهشت سال ۱۳۶۱ چند هدف عمده استراتژیک و تاکتیتکی از جانب نیروهای ایرانی دنبال می‌شد این اهداف عبارت بودند از:

بیرون راندن نیروهای متجاوز به پشت مرزهای بین‌المللی

نشان دادن برتری قدرت سیاسی‌-نظامی و اجتماعی جمهوری اسلامی به عراق و حامیان او در منطقه

انهدام نیروهای متجاوز در منطقه بین غرب کارون تا خط مرزی

آزادسازی خرمشهر از اشغال متجاوزین

آزاد سازی خرمشهر در حقیقت از اهداف مرحله چهارم عملیات بیت‌المقدس بود. در ساعت ۲۲:۳۰ شامگاه شنبه، ۱ خردادماه ۱۳۶۱، مرحله چهارم این عملیات با اعلام رمز یامحمدبن‌عبدالله‌، از بی‌سیم فرماندهی قرارگاه مرکزی کربلا به واحدهای عمل‌کننده، با هدف آزادسازی خرمشهر آغاز شد. در پایان این نبرد علاوه بر پایان بخشیدن به ۱۹ ماه اشغال بخشی از حساس‌ترین مناطق خوزستان و آزادسازی خرمشهر، ضربه‌ای سنگین به توان رزمی و روحیه نیروهای عراقی وارد آمد. در جریان آزادسازی خرمشهر حدود ۱۶ هزار نیروی عراقی کشته و زخمی شدند و همچنین ۱۹ هزار نفر نیروی عراقی به اسارت نیروهای ایرانی درآمدند.

پس از فتح خرمشهر

پس از آزادسازی خرمشهر رزمندگان ایرانی در اولین اقدام خود پس از آزاد سازی شهر، در مسجد جامع خرمشهر نماز اقامه کردند. خبر این پیروزی به سرعت پخش شد و مردم در سرتاسر ایران به خیابان آمدند و به شادی و پخش شیرینی پرداختند.

فتح خرمشهر انعكاس جهانی داشت و از نظر سياسی عراق با از دست دادن خرمشهر تكيه‌گاهش را برای مذاكره از دست داد.جنگ ایران و عراق به طور کلی به دو مقطع تقسیم می‌شود، مقطع اول مربوط به آغاز جنگ تا آزاد سازی خرمشهر است که استراتژی ایران نظامی و با هدف بیرون راندن عراق از خاک کشور بود و مقطع بعدی مربوط به پس از آزاد سازی خرمشهر است که استراتژی ایران دوگانه بود.

آن طور که صیاد شیرازی نقل می‌کند، استراتژی پس از آزادی خرمشهر استراتژی سیاسی شد و شامل انجام یک عملیات نظامی برای تحقق صلح و با استفاده از عملیات نظامی برای آنکه بتوان از طریق دیپلماسی جنگ را تمام کرد. به عبارت دیگر تصمیم بر آن بود تا عملیات نظامی به عنوان ابزاری در خدمت دیپلماسی قرار گیرد. این استراتژی سیاسی بود ولی هدف عملیات و جنگ نبود بلکه هدف حمایت از سیاست خارجی بود.

در این فرصت می‌خواهیم به دو کتاب تازه منتشر شده در مورد سه خرداد و آزادسازی خرمشهر بپردازیم. در ابتدا قسمت هایی از کتاب خونین شهر از مجموعه روزگاران، نشر روایت فتح را بازخوانی می‌کنیم. این مجموعه صد حکایت از آن روزها است، روزهای اول جنگ. چهل و پنج روز مقاومت.

-می خواستیم اهواز برویم که سر از ذوالفقاری در آورده بودیم.پتو انداختیم زیر چرخ ها، در نیامد.رفتیم جلوتر که شاید کمکی چیزی پیدا کنیم. دیدیم دو لشکر ریخته توی جادخ.پشت خاکریز قایم شدیم.

هرچه ماشین می آمد، نگهش می داشتند و سرنشین هایش را با کتک می بردند. سه تا جیپ آبی شرکت نفت هم بود. آن ها را هم بردند. آن موقع هیچ کدام، وزیر جدید نفت، تندگویان، را نمی شناختیم.

فرداش که رفته بودم اتاق جنگ، توی استانداری، وقتی که گفتنم دیشب از خرمشهر آمده ام، همه ساکت شدند. چمران آمد پیشم. آرام و شمرده حرف می زد.

پرسید«از کدام را اومدی؟ چیز خاصی توی راه ندیدی؟»

این ها را که گفتم، بلند شد، رفت پشت بی سیم و خبر اسارت تندگویان را داد.

-تازه از خرمشهر رسیده بودم. رفتم پادگان. دیدم برایم سه روز غیبت رد کرده اند.جنگ بود.سه روز غیبت، مجازاتش اعدام بود.

گذاشتم و رفتم استانداریريال اتاق جنگ.الکی یک اسمی دادم و رفتم تو. خیلی ها آن جا بودند، خلخالی، فلاحی، چمران. قبلش هیچ فکر نکرده بودم که می خواهم چه بگویم. رفتم زیر یک طاق و با صدای بلند گفتم«من اومده ام این جا، اعدامم کنین.»

صدا پیچید. همه ساکت شدند.

دو تا از دوست هایم هم باهام بودند.مسلح بودیم.فکر کردند تروریستیم. همه دست به اسلحه شدند.یک سرهنگ دوید طرف که که جلویمان را بگیرد.

خلخالی پرسید«به چه جرمی؟»

زدم زیر گریه. گفتم«برای این که من بچه ی خرمشهرم.اون جا جنگه و من باید بمونم این جا توی پادگان. دیشب از خرمشهر برگشته ام، برام سه روز غیبت رد کرده ند.به من می گن سرباز فراری.حالا هم اومده ام اعدامم کنین.»

همه چیز درست شد.خلخالی یک امریه داد بهمان.قرار شد از آن به بعد با نیروهای مردمی خرمشهر باشیم.

کتاب دیگر، کتاب اشغال روایت چهل و پنج روز مقاومت در خرمشهر از مجموعه کتاب های روایت نزدیک، نشر روایت فتح است که بنا دارد وقایغ دوران چنگ را روایت کند و بکوشد که به قدر بایسته به خواننده نزدیک باشد.

*بچه ها همه آمده بودند. سرهای همه پایین بود.سر محمد هم.جز صدای خمپاره و توپ عراقی ها، هیچ صدای دیگری نمی آمد. محمد پیغام داده بود کار مهمی دارد. شروع کرد صحبت کردن. لحنش با همیشه فرق داشت.غم زده بود.گفت«بچه ها!توی این مدت همه تکلیفتونو انجام دادید.همه. از این به بعد هیچ تکلیفی به گردنتون نیست. هرکس می خواد، وایسه تو شهر بجنگه، هرکس هم نمی خواد می تونه بره. من به عنوان فرمان ده سپاه خرمشهر می گم، هیچ تکلیفی از این به بعد به گردن هیچ کس نیست.مختارید یرید یا بمونید.

بچه ها هم با هم حرف می زدند.توی حرف هم می دویدند.

با هم شروع کرده یم،با هم هم تمومش می کنیم.تا آخرین قطره ی خونمون وامیسیم.

*مسجد همانطور بود که بود، ساکت،زخمی،منتظر، مثل مدرسه وسط سه ماه تعطیلی.خبری نبود جایی که تا چند روز پیش غلغله ی آدم بود:زن ها و دخترهای امدادگر، بچه های شهر

با حسرت به در و دیوار نگاه می کردند.هر لحظه ممکن بود عراقی ها سر برسند.راه افتادند آمدند لب کارون.حوصله ی حرف زدن نداشتند. دم شط تکاورها منتظر نشسته بودند.سرهنگ هم بود.بی سیم چی توی گوشی داد می زد«پس این موتورلنجی که می خواستید بفرستید چی شد؟ زود باشید دیگه. الآن عراقیا می آن»از لنج خبری نبود.

منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
خرمشهری
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۲:۱۴ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
0
1
سلام فقط سوم خرداد یاد خرمشهر می کنید لطفا از مشکلات این شهر هم بنویسید مثل اب لوله کشی شور ،هوای کاملا خاک، فاظلاب روان تو خیابان و.... هم بنویسید.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین