همزمان با اعلام پایان کار برنامه رادیویی محبوب «سلام کوچولو» پس از 42 سال، خبر درگذشتِ «مهران دوستی» صدای ماندگار رادیو، اهالی رسانه و دوستداران رادیو را در بهت فرو برد و این درحالی است که آخرین قسمت از نمایش «دیوید لترمن» شب گذشته پخش شد و «حسن معجونی» معتقد است، تفاوتی میان مخاطب تلویزیون و تئاتر وجود ندارد.
گروه تلویزیون و سینما، مهران دوستی گوینده پیشکسوت رادیو و هنرمند توانای عرصه گویندگی در سالهای دفاع مقدس به دلیل عارضه تنفسی دار فانی را وداع گفت.
به گزارش
بولتن نیوز، درگذشت «مهران دوستی» صدای ماندگار رادیو، صحبت های «حسن معجونی» بازیگر نقش عطا در سریال «شمعدونی» درخصوص تفاوت فعالیت در تئاتر با تلویزیون، اجرای آخرین نمایش شبانه «دیوید لترمن» و کسب مقام چهارم این نمایش تلویزیونی در میان برنامه های پُرمخاطب، نقدی بر پخش سریال های بی کیفیت کره ای از تلویزیون و صحبت های «عذرا وکیلی» تهیه کننده و گوینده برنامه «سلام کوچولو» و پایان کار این برنامه 42 ساله، سرخط اخبار «بولتن تلویزیون» امروز دوم خرداد ماه را به خود اختصاص میدهند.
مهران دوستی صدای ماندگار رادیو درگذشت
گوینده پیشکسوت و اسطورهای سالهای دفاع مقدس رادیو که صدای نافذش در جبههها طنینانداز میشد، ساعاتی پیش به دلیل عارضه تنفسی درگذشت.
مهران دوستی متولد سوم بهمن ۱۳۳۵ بود که در روستای بلده از توابع نور زاده شد و دانشآموخته رشته مکانیک و مهندسی تصفیه آب بود. وی در دوران هشت سال دفاع مقدس از گویندگان رادیو جبهه بود. او در سالیان اخیر به عنوان یکی از چهرههای شناخته شده رادیو گویندگی برنامههای متعددی را بر عهده داشتهاست. دوستی در چند سال اخیر به عنوان گوینده برتر رادیو و نماینده ایران در ABU (اتحادیه رادیو تلویزیونی آسیا- اقیانوسیه) انتخاب شده بود.
مراسم تشییع پیکر این هنرمند پیشکسوت متعاقباً اعلام میشود.
بولتن نیوز نیز درگذشت این هنرمند محبوب و توانای عرصه گویندگی رادیو را به خانواده ایشان و فعالان عرصه هنر و کسانی که در روزگار دفاع مقدس صدای او را از رادیو میشنیدند تسلیت عرض میکند.
طنز را باید جدی گرفت/ گریم آنچنانی و متفاوت برایم اولویت ندارد
حسن معجونی درباره تفاوتهای کار در تئاتر و تلویزیون سخن گفت و به این موضوع اشاره کرد که باید طنز را جدی گرفت.
حسن معجونی بازیگر تئاتر و تلویزیون درباره گزیده کار بودن در تلویزیون اظهار کرد: من همواره تئاتر را ترجیح میدهم. با وجود اینکه تلویزیون از نظر کمی بر تئاتر غلبه دارد و مخاطبان بیشتری پای سریالها مینشینند اما من مخاطب کمتر تئاتر را ترجیح میدهم.
مخاطبان تئاتر و تلویزیون برای من یکی نیستند
وی افزود: تماشاگر تلویزیون بدون پرداخت هیچ هزینهای و بدون زحمت میتواند هر کانالی را تماشا کند اما مخاطب تئاتر میآید، نمایشی را انتخاب میکند و آن را در زمانی که از قبل تعیین شده، تماشا میکند بنابراین این دو نمیتوانند برای من یکی باشند.
این بازیگر درباره تجربه جدید تلویزیونیاش «شمعدونی» توضیح داد: من قبلا با این دفتر فیلمسازی، «مسافران» را کار کرده بودم. دوستان هر سال هم زحمت میکشیدند و متنهایشان را به من پیشنهاد میدادند. این بار چهار قسمت اول کار را که خواندم، متن برایم جذاب بود و این نقش را قبول کردم.
دوست ندارم با گریم عجیب و آنچنانی بازی کنم که مرا نشناسند
معجونی ادامه داد: من عطا را کاملا متفاوت از نقش قبلیام در «مسافران» دیدم. گرچه هیچوقت به این فکر نمیکنم که در کارهایم به نوعی باشم که همه بگویند «وای چقدر فلانی فرق میکند!». برای خود من کاراکتر خیلی مهم است. خیلی وقتها ممکن است کاراکترها شباهتهایی هم به یکدیگر داشته باشند، اما من علاقهای ندارم با یک گریم عجیب و آنچنانی طوری بازی کنم که مرا نشناسند.
وی با اشاره به فانتزی موجود در سریال قبلیاش در همکاری با رامبد جوان، تأکید کرد: آن کار هم سختیهای خودش را داشت. چون باید احساساتی را از خودمان بروز میدادیم که انگار از جای دیگری آمدهایم و انسان نیستیم. این جنس طنز «شمعدونی» را هم دوست دارم و اساسا معتقدم طنز از جدی مهمتر است چون بسیاری از سریالهای جدی ما دچار پیامزدگی میشوند.
طنز را باید جدی گرفت
بازیگر فیلم سینمایی «اشباح» گفت: در سریالهای طنز میخندیدم چون به فاصلهای که از خودمان گرفتهایم پی میبریم. در این گونه سریالها مخاطب به خودش میخندد و بدون واسطه با خودش روبهرو میشود.
معجونی در پایان بیان کرد: نگاه طناز اشخاصی چون رامبد جوان و سروش صحت برای من مهم است. از سوی دیگر در کار طنز به اندازه کارهای دیگر باید جدی بود و جدی گرفتن طنز به موفقیت آن میانجامد.
دیوید لترمن آخرین نمایش شبانهاش را اجرا کرد
آخرین نمایش شبانه دیوید لترمن مجری کهنه کار تلویزیون آمریکا از نظر میزان مخاطب چهارمین نمایش بزرگ وی شد.
میلیونها طرفداری که طی سالهای طولانی از شوخیهای دیروقت دیوید لِتِرمَن لذت برده بودند، چهارشنبه شب هم به تماشای برنامه وی نشستند تا شاهد خداحافظی او بعد از ۳۳ سال فعالیت در این برنامه باشند.
در تخمینهای اولیه ملی، پخش آخرین «نمایش دیروفت با دیوید لترمن» ۱۳.۷۶ میلیون بیننده به خود جذب کرد و در نتیجه از نظر بزرگترین میزان تماشاچیان این نمایش در رتبه چهار قرار گرفت و پرمخاطب ترین برنامه از ماه فوریه سال ۱۹۹۴ تا به حال شد.
تنها دو اپیزود این برنامه بعد از المپیک ۱۹۹۴ که دربرگیرنده اوج بحثهای المپیکی بین نانسی کریگان و تونیا هاردینگ بود و همچنین پیش نمایش ماه آگوست سال ۱۹۹۳ این نمایش (با ۱۵.۲ میلیون بیننده) توانسته بودند تماشاچیان بیشتری را به خود جذب کنند. در میان بزرگسالان بین ۱۸ تا ۴۹ سال نیز امتیاز ۳.۱ دریافتشده از شبی در ماه دسامبر سال ۲۰۰۵ که اوپرا وینفری در برنامه حضور داشت تا به حال بالاترین امتیاز را داشت.
از نظر امتیاز ملی شبانه، امتیاز ۹.۳ این نمایش با امتیاز ۹.۲ که آخرین نمایش خداحافظی جی لنو در ماه فوریه سال ۲۰۱۴ دریافت کرد، در یک سطح قرار دارد. امتیازی که جی لنو دریافت کرده بود در نهایت با ۱۴.۶۴ میلیون بیننده همراه شده بود.
«نمایش دیروقت» قبل از اپیزود پایانی خود نیز همچنان در حال جمع کردن تماشاچیان بیشتر بود و یک هفته قبل از آخرین هفته برنامه لترمن به طور میانگین ۳.۸۲ میلیون بیننده را به خود جذب کرده بود که بالاترین میزان تماشاچیان از سال ۲۰۱۱ تا به حال بود. و بعد در روز دوشنبه به بالاترین میزان تماشاچیان نیمه شب طی پنج سال گذشته و بالاترین میزان تماشاچیان نیمه شب طی شش سال گذشته در سهشنبه دست پیدا کرد. مهمانان این دو شب بیل موری و باب دیلن بودند.
و این سریال ادامه دارد
سریالهای کرهای اگر چه همواره در زمرهی پرمخاطبترین برنامههای تلویزیونی قرار گرفتهاند، اما پخش ادامهدار این قبیل کارها، انتقادهایی را از سوی کارشناسان رسانه مبنی بر تغییر ذائقهی مخاطب به همراه داشته است؛ خصوصا که به مرور زمان از کیفیت سریالهای کرهای که آغاز نسبتا خوبی در تلویزیون ایران داشتند کاسته شده و سریالهای بازاری و درجه چندم این کشور جای کارهایی تاریخی چون «جواهری در قصر»(یانگوم) و «جومونگ» را گرفتهاند.
پخش سریالهای کرهای در این سالها حتی با انتقادهایی از سوی دوبلورهای حرفهای همراه بوده است. بسیاری از آنها که هنوز خاطرهی فیلم و سریالهای سالهای گذشته دوبله را در ذهن دارند، سریالهای کرهای را بیکیفیت میدانند و دوبلهی آنها را دشوار.
موج محبوبیت سریالهای کرهای در بین ایرانیها به جایی رسیده که برخی از این مجموعهها که قابلیت پخش از تلویزیون را ندارند، به شبکه نمایش خانگی راه پیدا کرده و پس از دوبله توسط دوبلورهای ایرانی، در دسترس مخاطبان ایرانی قرار میگیرند.
حتی به نمایش گذاشتن صحنههای غیرقابل پخش این سریالها، خوراکی برای سایتهای اینترنتی است تا مخاطب بیشتری را سمت خود جذب کنند.
منوچهر والیزاده که تجربهی دوبله سریالهای کرهای از جمله «دکتر خوب» و «سرنوشت یک قهرمان» را داشته، در این زمینه میگوید: به نظرم سریالهای کرهای حال حاضر خیلی تعریفی ندارند و اصلا درخشان نیستند؛ ضمن اینکه دوبله اینگونه کارها که زبان اصلیشان کرهای است، اصولا برای مدیر دوبلاژ و گوینده به ویژه برای مدیر دوبلاژ به لحاظ سینک زدن مشکل است؛ چرا که با حروف آشنا نیستیم.
رزیتا یاراحمدی، صداپیشه «بانو سوسانو» در سریال «افسانه جومونگ» هم درباره سختی دوبله سریالهای کرهای توضیح میدهد: دوبله سریالهای کرهای به سبب اینکه کرهایها خیلی مقطع مقطع و بریده بریده حرف میزنند، سخت است. ما کلماتمان را در قالب یک جمله میرسانیم اما کرهایها به زبان ما یک جمله کوتاه میگویند که معنی طولانی دارد و این اتفاق کارمان را در دوبله مشکل میکند.
او ادامه میدهد: سختی دوبله سریالهای کرهای بر روی دوش مدیر دوبلاژ و مسؤول ترجمه است و زمانی که آنها خوب و درست کار میکنند و جملات خوب باشد ما هم کارمان را خیلی راحت تر انجام میدهیم. در کل ما برای دوبله سریال «افسانه جومونگ» حدود هشت الی 9 ماه سر کار بودیم و هفتهای دو روز کار میکردیم و کارمان در این سریال فشرده و سنگین بود.
جلال مقامی - دوبلور پیشکسوت کشورمان - هم سریالهای کرهای را نمیپسندد.
او با انتقاد از کیفیت فیلمها و سریالهایی که این روزها برای دوبله به دوبلورها سفارش داده میشود، میگوید: در حال حاضر همه فیلمهایی که برای دوبله به دستمان میرسند، اکشن شده که همه آنها با داد و فریاد و بگیر و ببند قاتل همراه است؛ به همین خاطر دیگر خیلی راغب نیستم کار کنم؛ مگر اینکه فیلمی باشد که ارزشمند است. این روزها بیشتر سریالها، کرهای شدهاند که من اصلا آنها را دوست ندارم.
افشین ذینوری - دوبلور - هم دربارهی برگرداندن سریالهای کرهای به فارسی میگوید: در کل دوبلهی کارهای کرهای به خاطر زبانی که دارند خیلی سخت است. در اینگونه آثار مترجمان از طریق زیرنویس انگلیسی، کارها را به فارسی ترجمه میکنند و علاوه بر ترجمه، سینک زدن آثار کرهای هم کار مشکلی است؛ چرا که باید جاهایی از آن کم و زیاد شود به دلیل اینکه آنها از واژههایی استفاده میکنند که با زبان فارسی نامأنوس است و ما باید برخی از واژهها را برای بینندگان به جملات قابل فهم تبدیل کنیم.
آخرین سریال کرهای که پخش آن از تلویزیون اعلام شد، «سرنوشت یک مبارز» بود که قرار است از شبکه نمایش روی آنتن برود.
اصولا شبکه نمایش و پس از آن شبکه سه در پخش سریالهای کرهای پیشتاز هستند؛ به نحوی که شبکه نمایش اولین سریال خارجی خود را هم از میان تولیدات نمایشی کشور کره انتخاب کرد. «سرنوشت» عنوان این سریال بود که داستان سفر پرماجرای پزشک زنی از دنیای امروز به 700 سال قبل برای مداوای شاهزاده را دنبال میکرد.
«افسانه خورشید و ماه» هم بهمن ماه سال گذشته از شبکه سه پخش شد. این سریال که سعید مظفری مدیریت دوبلاژ آن را بر عهده داشت، دارای 20 قسمت 40 دقیقهای بود. این سریال داستان یک پادشاه و خانوادهاش را دربرمیگرفت که برای حفظ امپراتوری تلاش میکردند.
اردیبهشت ماه سال گذشته بود که سریال کرهای «سرزمین آهن» از شبکه سه پخش شد. این سریال داستان زندگی فرمانروای خشن و باهوشی را روایت میکرد که برای به تخت نشستن با برادر ناتنی خود که رقیب همیشگیاش است، درگیریهایی داشت.
اما پخش سریالهای کرهای با «جواهری در قصر» (یانگوم) شروع شد و با «افسانه جومونگ» به اوج خود رسید؛ بعدها «امپراطور بادها» که میگفتند ادامه جومونگ است، نتوانست موفقیت این سریال را تکرار کند.
از دیگر سریالهای کرهای «تاجر پوسان» بود که در تابستان 87 از شبکه سه پخش شد. این سریال هم به محبوبیت «یانگوم» نرسید اما با استقبال روبهرو شد.
سریال کرهای «متشکرم» هم در سال ۸۷ از رسانه ملی پخش شد. فرق این سریال با دیگر سریالهای کرهای در ژانر آن بود. این سریال درام درباره پزشکی بود که نامزدش را به تازگی از دست داده بود.
شبکه سه اردیبهشت 91 هم سریال «دونگی» را روی آنتن برد. این سریال 60 قسمتی درباره دختری بود که پدر و برادر خود را در جوانی از دست داده و به زور وارد دربار سلطنتی شده بود. این سریال هم در زمرهی کارهای پرمخاطب تلویزیون بود که با وجود اینکه تعداد بینندهاش هیچگاه به حد و اندازه «یانگوم» و «جومونگ» نرسید، اما توجه بسیاری را به خود جلب کرد.
تلویزیون تاکنون از کارگردان سریالهای «جواهری در قصر»، «تاجر پوسان» و «دونگیی» یک سریال دیگر هم پخش کرده است. «ایسان» محصول سال ۲۰۰۷ کره بود که در سال ۹۲ دوبله و از تلویزیون ایران پخش شد.
اگرچه پخش سریالهایی از فرهنگ شرق که مورد علاقهی مخاطبان ایرانی هم هست، میتواند به عنوان راهکاری جدی برای مقابله با سریالهای شبکههای ماهوارهای مطرح باشد - سریالهایی که علاوه بر سطح کیفی نازل با فرهنگ ما نیز همخوانی ندارند - اما کارشناسان هنوز بر این باورند که اختصاص سرمایه و زمان بیشتر به تولیدات داخلی، فرصت را برای آشنایی بیشتر با فرهنگ کشورمان فراهم میکند.
خسرو معتضد، تاریخنگار از جمله این افراد است.
او در گفتوگو با ایسنا با تاکید بر این که نباید در فیلمها و سریالهایمان از تاریخ ایران غافل شویم، به سریال پربیننده و کرهای «افسانه جومونگ» اشاره کرده و پرسش را مطرح میکند که شما فکر میکنید تاریخ کره چند تا حادثه دارد؟!
او خود ادامه میدهد: من حساب کردم در ایران ما 20هزار فیلم و سریال تاریخی میتوانیم تهیه کنیم و این کارها میتوانند براساس سوژهها و شخصیتهایی ساخته شوند که بسیاری از ایرانیان حتی نام آنها را نشنیدهاند.
پرونده «سلام کوچولو» بعد از ۴۲ سال بسته شد/ وقت خداحافظی بود
عذرا وکیلی که تا پایان اسفند ۹۳ با «سلام کوچولو» به خانه ها می آمد درباره دلیل توقف این برنامه گفت احساس می کرده ۴۲ سال پخش روزانه این برنامه کافی است.
عذرا وکیلی با اشاره به توقف دو ماهه برنامه «سلام کوچولو» که حدود ۴۲ سال است هر صبح از رادیو ایران روی آنتن می رود، گفت: سال گذشته من تصمیم گرفتم که تا پایان اسفند ۹۳ برنامه «سلام کوچولو» را ببندم. فکر کردم شاید بتوانم فکر بهتر و نوتری داشته باشم و بعد از آن دوباره به رادیو بازگردم و زمانیکه به رادیو تصمیم خود را اعلام کردم آنها ابتدا جلسه ای گذاشتند تا مرا متقاعد کنند.
این گوینده و تهیه کننده برنامه های رادیویی با اشاره به اینکه حدود ۶ ماه مانده به سال ۹۴ تصمیم بر پایان این برنامه داشته است، توضیح داد: همان زمان که می خواستم این برنامه متوقف شود متقاعد شدم که تا پایان سال ۹۳ باقی بمانم و بعد برنامه را به پایان برسانم.
هیچ گاه فکر نمی کردم که برنامه اینقدر مخاطب داشته باشد
وکیلی با اشاره به اینکه بسیاری از بزرگترها از توقف این برنامه متعجب شده اند، عنوان کرد: من این برنامه را از سال ۵۲ هر شب به صورت بی وقفه روی آنتن برده ام و در این دو ماه برای خیلی از بزرگترها سوال شده بود که چرا برنامه متوقف شده است و من هیچ گاه فکر نمی کردم که برنامه اینقدر مخاطب داشته باشد. البته من سال گذشته در یک مصاحبه رادیویی هم اعلام کرده بودم که شاید با یک فکر تازه و نو بازگردم اما بسیاری از مردم دلیل توقف ناگهانی را می پرسیدند و یا با دفتر ما در شبکه تماس می گرفتند و مساله را جویا می شدند.
وی با بیان اینکه این برنامه فقط برای کودکان نبوده است، گفت: بسیاری از مخاطبان این برنامه بزرگسال بودند چون زمانی کودک بوده اند و خودشان با این برنامه خاطره داشته اند. زمانی هم یکی از مربیان مهد به من گفت که این برنامه را هر روز گوش می دهد و به دیگر همکارانش هم توصیه می کند چون «سلام کوچولو» به نوعی اجرای بازی و یا قصه گویی بود و برای مربیان مهد هم آموزش محسوب می شد.
وکیلی درباره اینکه چرا خواسته است این برنامه را متوقف کند، بیان کرد: من آن زمان احساس کردم که شاید شنوندگان بعد از ۴۰ و اندی سال خسته شده باشند و فکر می کردم باید به جوان ترها فرصتی بدهم اما بعد از ۲ ماه متوجه شدم که نه تنها کسی از برنامه خسته نشده است بلکه طرفداران بسیاری هم دارد.
چند نسل کودک با یک برنامه رادیویی بزرگ شدند
گوینده «سلام کوچولو» اضافه کرد: کاش شبکه ابتدا بعضی از برنامه ها را تکراری پخش می کرد و به تدریج این برنامه را قطع می کرد تا مردم به یک باره خلا آن را احساس نکنند.
وی دلیل جذابیت این برنامه را که ۴۲ سال روی آنتن مانده است به تیم حرفه ای آن مرتبط دانست و گفت: در این کار آهنگساز، خواننده، برنامه ساز و سایر اعضای تیم خوب و حرفه ای بودند.
این گوینده و تهیه کننده رادیو در پایان به کودکانی که در این برنامه با او بزرگ شده اند اشاره و بیان کرد: بچه هایی که سال گذشته در اجرای برنامه با من بودند از اینکه اعلام کردم که برنامه آخر است بسیار ناراحت شدند. البته اگر هم برنامه تمام نمی شد من باز هم باید با آنها خداحافظی می کردم چون نسل باید عوض می شد. همانطور که می دانید بچه هایی که با این برنامه همراه می شوند هر دو سال تا سه سال یک بار جای خود را به دیگران می دهند و من به این ترتیب چندین نسل را در برنامه آموزش داده ام. از زمانیکه ژاله صادقیان که چهار ساله بود و به این برنامه آمد تا اسفند سال ۹۳ کودکان بسیاری به «سلام کوچولو» آمدند.
انتهای پیام/