حضور گروههای ضد انقلاب سنتی در کنار پیشمرگه به مصلحت کیست؟

گروه بین الملل، از همان ابتدای شکل گیری داعش و بعدها حمله این گروه تروریستی و تکفیری به اقلیم کردستان عراق، نیروهای پیشمرگه به فرماندهی مسعود بارزنی ریاست اقلیم  اگرچه در ابتدا با کم کاری برخی از فرماندهان این نیروها روبرو شده و اتفاقات شنگال در نتیجه آن شکل گرفت، اما رفته رفته عنان کار را در دست گرفته و توانستند در تمامی محورها این تروریستها را با شکست سنگینی روبرو کنند.

نیروهای پیشمرگه موفق شدند با کمترین تجهیزات سد محکمی در مقابل این خونخواران تاریخ درست کنند.

به گزارش دفتر منطقه ای بولتن نیوز در اربیل ،در این میان گروههای ضد انقلاب سنتی کرد هم که در نتیجه یک سری توافقات در اقلیم ساکن شدند بلافاصله از فرصت بهره جسته و چند نفر نیروی خود را روانه مناطق جبهه ها کردند تا با این نان به نوعی تطهیر خود بپردازند و به نان و نوایی برسند.

این گروهها که هنوز از تفکرات جنگ طلبانه پیروی می کنند و بر این اعتقاد هستند که با کلاشینکوف می توانند به خواسته های خود برسند در نتیجه مسولانه رفتار کردن اقلیم در این سالها کمتر متوجه فعالیتهای مسلحانه شده و اگر هم اقدامی انجام دادند به غیر از امنیتی کردن فضای کردستان کاری نکردند و بدتر آن که روابط اقلیم با جمهوری اسلامی ایران را دستخوش بحرانهایی کردند که با تدبیر ایران و اقلیم این بحرانها کم گردید.

ولی در این میان هیچ وقت تفکر این گروههای تروریستی تغییر نکرد و کماکان فکر می کنند توانایی سرنگونی را دارند. البته اربابشان تسلیم شد و به واقعیت توان ایران در منطقه اعتراف نمود، اما آنها هنوز اندر خم یک کوچه اند.

داعش همانطورکه گفته شد این فرصت را به آنها داد تا با عنوان مقابله با تروریستها خود را از ننگ ترویستی پاک کنند و هم آنکه در این میان به مقداری پول و  اسلحه دست یابند.

تجربه پژاک در طول سالیان گذشته نشان داد که این گروهها بعد از بدست گرفتن قدرت، خدا را بنده نیستند و در این میان بیشترین آسیب را به اقلیم رساندند.

در مورد پژاک گفتنی است این گروه براساس تبلیغات خود با هدف مبارزه و دفاع از حقوق مردم کرد در ایران شکل گرفت و بعد از مدتی در نوار مرزی ایران و اقلیم  مستقر شد و با استقرار در مناطق صعب العبور عملا دست حکومت اقلیم را بر برخی مرزها کوتاه کردند و با انجام برخی اقدامات تروریستی کوشیدند روابط اقلیم با جمهوری اسلامی ایران تیره کنند.

این اقدامات خرده تروریستی هم جز اینکه فضا را برعلیه اقلیم بکند کاری از پیش نبرد و به نوعی تجارت مرزی را هم با اخلال روبرو کرد.

این تجربه نشان می دهد که این گروهها بعد ازاینکه به توانی و منطقه ای دسترسی پیدا می کنند عملا از حوزه نظارتی اقلیم خارج می شوند و خود تبدیل به مشکل اساسی در روابط اقلیم با جمهوری اسلامی ایران می گردند.ودر بسیاری از مواقع ابزاری در دست سرویس های امنیتی سایر کشورها می شوند.

اینک نیز این گروهها که عملا وزنه ایی در مبارزه نیروهای پیشمرگه با داعش نیستند دل به این خوش کرده اند که بتوانند پول و سلاح بدست بیاورند .

طبیعی است برآیند چنین کاری دست زدن به اقدامات تروریستی در مرزها و مشکل تراشی برای اقلیم و ایران در آینده خواهد بود.

اقلیم کردستان عراق در ادامه مسئولیت پذیری خود در مقابل امنیت جمهوری اسلامی ایران ضروری است ازاین نکته استراتژیک غافل نماند چرا که امروز اقلیم به عنوان یک بازیگر مسئو لیت پذیر سرگرم نقش آفرینی در منطقه است.

نگاهی جدی به این موضوع و درس گرفتن از اتفاقاتی که این سالها روی داده است می تواند این نتیجه را به همراه داشته باشد که حضور این گروهها نه تنها گرهی از مشکلات نبرد با تروریستهای تکفیری  باز نمی کند بلکه در آینده می تواند تبدیل به گره کوری در روابط اقلیم با جمهوری اسلامی ایران شوند.

پژاک امروز نمونه واضحی است از سوء استفاده و بهره برداری سرویس های امنیتی کشوری چون ترکیه که ضروری است راهکاری دور اندیشانه برای این موارد اتخاذ شود وگرنه دود این آتش قبل از همه به چشم اقلیم خواهد رفت، کما اینکه در شنگال و کرکوک اتفاق افتاد و امروز اقلیم باید هزینه سنگینی برای ایجاد بالانس به نفع خود بپردازد.