کد خبر: ۲۵۰۱۳۱
تعداد نظرات: ۶ نظر
تاریخ انتشار:

سلطان سلیم و "رویای اردوغان"

شکل گیری امارت عثمانی در شمال غرب آناتولی در میانه دنیای مسیحیت جایی که دارالحرب نامیده شده از یک سو و دنیای اسلام (دار الاسلام) از سوئی دیگر، دورانی پر از جنگ را بر این قوم تحمیل کرد که بخش اعظم این جنگ ها در دو جهت غربی(با کشورهای مسیحی اروپایی) و عربی(با کشورهای عرب مسلمان) رقم خورد.
سلطان سلیم و
گروه بین الملل، دکتر برات شمسا- شکل گیری امارت عثمانی در شمال غرب آناتولی در میانه دنیای مسیحیت جایی که دارالحرب نامیده شده از یک سو و دنیای اسلام (دار الاسلام) از سوئی دیگر، دورانی پر از جنگ را بر این قوم تحمیل کرد که بخش اعظم این جنگ ها در دو جهت غربی(با کشورهای مسیحی اروپایی) و عربی(با کشورهای عرب مسلمان) رقم خورد.

به گزارش بولتن نیوز،
آنچه در جنگ با اروپا بود،آخرین جنگ اسلامی با اروپا در تاریخ جدید است. این عملیات درست در زمانی رخ می داد که دنیای اسلام پس از سقوط غرناطه به دست اسپانیایی ها در 1492 گرفتار خسارت شدید شده بود عثمانی ها با پیشروی و فتوحات در شرق و مرکز اروپا آنرا تلافی کردند. هر چند تاخت و تازهای ترک های عثمانی در اروپا همراه با فتوحات تا قلب اروپا بود اما اروپایی ها در مناطق متصرف شد نه ترک شدند و نه مسلمان و نه در فرهنگ و تمدن هیچ گونه پیروی از عثمانی ها کردند. ترکان عثمانی از ایجاد تمدن عاجز بودند و عاجز ماندند. دستاورد ترکهای عثمانی در اروپا در فلمروهای جغرافیای غربی متوقف و سپس از دست رفت.تقریبا تنها پادشاهی که به هیچ وجه به غرب نیاندیشید و فتوحات را ادامه نداد و متوقف شد و پیمان بست که تعرضی انجام نگیرد، سلطان سلیم اول بود،اما سلطان سلیم در برابر سکوت در جبهه های غربی،بلای جان کشورهای مسلمان عرب و شمال افریقا شد.راهی که ترکان عثمانی را "به مقام خلافت" فی طول الارض و عرضها"رساند.
ترکیه در دوره اردوغان که حتی در عضویت "اتحادیه اروپا" به مانند دولت مردان گذشته بازماند همچون سلطان سلیم (1520-1512) در استراتژی اش دگرگونی را تجربه نمود.سلطان سلیم با کنار زدن پدرش همچون اردوغان که اربکان را تنها گذاشت بر تخت سلطنت تکیه زد. سلیم در همان آغاز نشان داد که تمایل به خونریزی داردآنچنان که اردوغان هم با قان(خون)آلوده شد،او شمار زیادی از برادرانش ،یاران و مردم اش را کشت،کاری که اردوغان در عمل نشان داد.توجه نخست سلیم معطوف به مرزهای شرقی بود جائی که به تازگی دولت صفوی در ایران به قدرت رسیده بود "اردوغان "هم حسرت نفوذ ایران در منطقه را در دل داشت آنچنان که سلطان سلیم فتوائی از شیخ الاسلام در ضرورت جنگ با شیعیان گرفت و به استناد همین فتوا شمار زیادی از شیعیان آناتولی را به قتل رساند اردوغان هم که اینک با لقب "امام اخوان المسلمین" از سوی ابوبکر بغدادی مفتخر شد، در شورای مشورتی اخوانی ها با داعشی ها فتوای اقتل المشرکین(شیعه) را صادر کرد، اردوغان که اینک پشت ابوبکر بغدادی داعشی پنهان است به ترویج اعلان جهاد دینی بر ضد صفویان، پرداخت و آنچنان که سلطان سلیم در دشت چالدران در نزدیکی تبریز وارد تبریز پایتخت صفویان شد مسیر تهاجمات داعش را ترسیم کرد که بعد از موصل به طرف استان دیاله و بعد از ورود به مرز ایران در دو جهت ورود به کردستان و آذربایجان عمل نمایند هر چند که سلطان سلیم بعد از نبرد چالدران،کردستان، دیار بکر-مرعش را از دست ترکمن ها خارج کرد و سپس به موصل وارد شد اینبار اردوغان که منافقانه پشت داعش سنگر گرفته است از مسیر موصل- دیار بکر- کردستان تمایل داشت وارد تبریز شود. از هنگامیکه اردوغان چهره نفاق را برداشت همانند سلطان سلیم که هدف اصلی اش نابودی دولت صفوی بود، تدارک تضعیف ایران را با نابودی شاخ و برگهای قدرت او در بخش عربی خاورمیانه رقم زد.
سلطان سلیم بر علیه ممالیک که حاکم بر مصر و شام و حجاز و یمن و بخش هایی از شمال افریقا بودند وارد جنگ شد آنچنان که امام اخوان المسلمین و داعش یعنی اردوغان، با تجمیع منطقه ای نیروی اخوان المسلمین در بهار عربی، مصر را از مبارک ستاند و به مرسی اخوانی سپرد،آنچنان که سلطان سلیم با حمله به قلمرو "طومان بای" با لشکرکشی بر یافا-غزه عریش و سینا و با عبور از ناحیه دلتا به ببلیس و سپس قاهره وارد شد. لشکر اردوغان بر خلاف سلطان سلیم، اخوان المسلمین مصر بود.
شام هم بی نصیب نماند سلطان سلیم به بهانه پناه دادن به برخی از شورشیان بر دولت عثمانی توسط ممالیک،بر حلب یورش برد و در منطقه مرج دابق در شمال حلب جنگ رخ داد و غوری حاکم ممالیک کشته شد و بعد از آن تمامی سرزمین سوریه بی دفاع ماند و سلطان سلیم در همان سال(1516) وارد دمشق شد اردوغان هم کینه پناه دادن به عبدالله اوجالان توسط خاندان اسد در شمال سوریه را در دل داشت و حملات داعش به دستور او متمرکز بر شمال سوریه شد و مناطق حلب به تصرف داعش درآمد و داعش مجله اش را به نام "دابق" به دستور اردوغان به یاد پیروزی در منطقه "مرج دابق" توسط سلیم منتشر کرد. همو بود که همچون سلیمان،(که دستور داد تا یکصد هزار نفر از مردم بوداپست را در بازارهای برده فروشی فروخته شوند(1547)نوه همان سلیمانی است که نفرات داعش به دستور خلیفه پنهان یعنی اردوغان از مقبره اش به حفاظت پرداختند و عاقبت هم جسد او را به ترکیه منتقل کردند. داعش هرجا می رود ولایت درست می کند تا نائب نشین خلیفه البرین و البحرین اردوغان شود ینی چری عثمانی در دوره جدید داعش ترکیه است.آنچنان که در عقیده اسلامی عثمانی ها،بیش از هرچیز اصل جهاد اعتبار و اهمیت داشت،داعشی های ترکیه تحت خلافت اردوغان هم از اسلام غیر از جهاد را درک نکردند و به عکس جهاد ینی چری ها بر علیه صلیبی های اروپا، داعشی های اردوغانی مسلمانان را آماج حملات قرار دادند.

سلطان سلیم و

دلیل ان از منظر اردوغان روشن بود ترکیه توان حمله به دارالحرب اروپا را نداشت اما می توانست به قلمروهای کشورهای مسلمان در مرزهای جنوبی خود بپردازد لذا داعشی های ینی چری شما مات و عراق را به میدان جهاد بدل کردند و چه خونها که نریختند و مردمانی که نکشتند،اردوغان در سنت عثمانی ها به داعشی ها یاد داده بود که اعدام ها باید در داروصلیبی انجام گیرد تا روح جهاد در نبردهای گذشته عثمانی ها در اروپا تداعی گردد "داعش" هم مجری سنت های عثمانی بود"اردوغان" که نو خلیفه خودخوانده اخوانی ها و داعشی ها هست در بعد درجه دینی مفتی داعش هم است. عثمانی ها در گذشته فرزندان خاندانهای مسیحی را به عنوان مالیات می گرفتند در حالی که آنان در سنین کودکی بودند به زور وارد خدمت سپاه ینی چری می شدند اینک داعش تعداد کثیری از کودکان و نوجوانان را با همان شیوه به اردوگاههای آموزشی و مکتب های انتحاری می کشاند،هرجایی که مورد حمله قرار می گیرد و به تصرف در می آید اگر از سیادت داعشی سرباز زده می شود آنچنان که عثمانی ها با مردم بلاد مفتوحه در پیش می گرفتند. داعشی ها هم اهل سرزمین های مورد تجاوزو بومی این نواحی نیستند به همانگونه که ینی چری های عثمانی از آناتولی به شرق اروپا و شرق اسلامی یورش بردند.ترکیب سپاه ینی چری عثمانی ترکیبی نا همگون و نامتجانس بود غالبا مزدورانی که چچن،چرکس،قفقاز،بوسنیایی،تاتار،ترکهای آناتولی از مرکز و شرق اروپا،اینک داعش هم مرکب از همین ترکیب ناهمگون است. هر چند عثمانی ها نبردهای آخرین را به نبرد با دنیای اسلام در شامات،شرق افریقا،اختصاص دادند اما داعشی های نوعثمانی نبردهای اغازین را در بلاد اسلامی برپاکردند تا مسلمانان را که از نگاه آنان کافر شدند مجددا به دارالاسلام متمایل کنند و بعید نیست که این مرد بیمار لاعلاج بعد از شکست در عراق و شامات و تصرف مکه و مدینه و کسب لقب "خادم الحرمین" و اسقاط "نظام پادشاهی سعودی" از دریای مدیترانه راهی جنوب اروپا شوند،انچنان که سلطان سلیم،با تسلیم شریف مکه، به حرمین سلطه یافت و زعیم دنیای اسلام شد و هم او بود که حقوق خلافت را ستاند و شد خلیفه عثمانی و تا اردوغان هم مکه و مدینه را به آتش نکشد و سلمان را از تخت به زیر نیاورد و اعیان حجاز دست بیعت اردوغان را نبوسیده، داعشی های ینی چری نایل انعام و اکرام نخواهند گردید. حیات داعش در دستان خلیفه اردوغان است آنها در تبعیت محض ترکیه اند. ترکها،دنیا را فریب داده اند محور داعش اردوغان است.تا اردواغان است داعش هم است.حجاز توپخانه ایدئولوژیک داعش است و صد البته،ناف داعش هم به دلارهای نفتی حجازی ها بسته است اما حجاز قدرت فرماندهی قبیله اش را هم ندارد.بازی پیچیده تر از آن است که فکر عرب حجاز،بدان قد دهد.الان شمشیر ترکان عثمانی در دستان داعش جای گرفته است.اردوغان با تجربه ینی چری اجداد خود، داعش را خلق کرد و در این خیانت، البته کلاه گشادی بر سر امریکائیها، یهودی ها گذاشت که در آخر بازی عیان خواهد شد.محور مقاومت از خطر رسته است.اینک داعش هوای کوچ به قلمرو متحدین دیروز را در سر داردداعش به دستور اردوغان از مکه و مدینه و با عبور از دریای سرخ، راه سینا را در پیش خواهند گرفت. و بعد از آشوب مجدد مصر، تمامی شمال آفریقا (جنوب دریای مدیترانه) را غرق در اتش خواهند نمود.توقف آنها در مغرب خواهد بود آنچنان که غرب مقابل عثمانی ها همچون ایران عصر صفوی ایستاد،بعد از شکست از مغرب ولایت اندلس را برپاخواهند کرد که دروازه ورود به اروپاست.واینک برای نمونه بخشی از رفتار سلیم با شیعیان را ذکر میکنیم
تدبیر سلطان سلیم خونخوار نخستین اقدام به نظر سلطان‌سلیم قطع ریشه‌های شیعه بود که در خاک عثمانی روییده بود. کوچ‌نشین‌های شیعی آناتولی هر کدام به منزلة کشور مستقل کوچکی بودکه منافع عثمانی را تهدید می‌کرد. برای قطع این ریشه‌ها فقط حکم سلطان خودکامه‌ای کافی نبود. به اشارة‌ سلطان‌سلیم علمای درباری سنی در استانبول گرد آمدند و پس از کنکاشی کوتاه فتوا دادندکه آنچه عالمان شیعی مذهب می‌گویند کفر است و جهاد با کافران ضرورت دارد(8)؛ و ثواب کشتن یک نفر شیعه به مراتب بیش از ثواب کشتن هفتاد نفر عیسوی است(9).
پرواضح است که در سایة قدرت مطلق سلطان و فتوای عالمان سنی عثمانی، دیگر قتل‌عام اقلیت شیعی نه تنها مانعی نداشت، بلکه موجه قلمداد می‌شد.
دومین اقدام مهم سلطان سلیم، بریدن رابطة قلمرو صفوی از دو سمت غرب و شرق بود. در سمت مغرب وی برای ایجاد سد نیرومندی میان خاک عثمانی و ایران به تقویت کردها پرداخت. سران کردهای متعصب سنی که وابسته به دربار عثمانی بودند، از نهضت نوپای شیعی دل خوشی نداشتند و پشتیبانی امپراتوری عثمانی را بر جلب دوستی دولت صفوی رجحان می‌نهادند. (اگرچه از کردها نیز در جنگ چالدران در سپاه شاه اسماعیل بودند) به اشارة سلطان‌سلیم مولا ابوالفضل پسر ادریس بدلیسی به نمایندگی همة سنیان کردستان تعیین گردید و ابوالفضل پسر ادریس در اجرای خواسته‌های سلطان‌سلیم چنان موفق بودکه تا ده سال پس از نشستن تهماسب فرزند شاه‌اسماعیل برسریر سلطنت صفوی ناحیة کردستان به شکل دژ محکمی میان ایران و عثمانی حائل شده بود(10).
در سمت مشرق، سیاست سلطان‌سلیم تحریک و تقویت عبیدالله‌خان ازبک پسر شیبک‌خان بود و می‌خواست که ازبکان با هجوم‌های برق‌آسا و پیاپی مرزهای شرقی ایران را تهدید و شاه‌اسماعیل را پیوسته ناراحت کنند.
نفرت وکینة سلطان‌سلیم از خلال‌نامه‌ای که خطاب به عبیدالله‌خان ازبک نوشته است به خوبی هویداست؛ زیرا حریف خود را صوفی بچه‌ای لئیم، بدسرشت و خون‌خوار می‌خواند و مدعی است که مردم بلاد شرق از ستمگری‌های چنین موجود ناپاکی به ستوه آمده‌اند.(11)
دوران جنگ سرد
نامه‌هایی که سلطان‌سلیم مستقیماً به خود شاه‌اسماعیل نوشته است چنان زننده و پرتهدید است که قطعاً درتاریخ مناسبات دیپلماتیک ملت‌های جهان مانند ندارد. در نخستین‌نامه که با عبارت «این خطاب مستطاب از جناب خلافت مآب ما» آغاز می‌گردد سلطان سلیم پادشاه صفوی را « ضحاک روزگار و داراب گیرودار و افراسیاب عهد» می‌خواند(12). در نامة‌ بدون تاریخ دیگری، که ظاهراً پس از کنکاش علمای سنی استانبول نوشته شده است، سلطان عثمانی رسماً شاه‌اسماعیل را تهدید می‌کندکه اگر دست از تعدی برندارد و روی نیاز « به قبلة‌ اقبال و کعبة آمال ما» نیاورد و راه و رسم امامیان را ترک نگوید، روزگارش سیاه و سرتاجدارش «تاج ‌داری» خواهد شد. به بیان دیگر، امپراتور ترک از شاه اسماعیل دو چیز می‌خواست: تغییر مذهب از تشیع به تسنن و تسلیم در مقابل حکومت عثمانی.
در مقابل این تهدیدها ظاهراً شاه‌اسماعیل دندان بر جگر نهاده و با عبارت‌های نرمی به سلطان‌سلیم یادآور شده است که نسبت به «آن حضرت ... در آن وقت که والی ترابوزان بودند، اظهار یک‌جهتی می‌کردیم.» و اگر تاکنون نسبت به سلطان عثمانی ارادت ورزیده و به قلمرو دست‌درازی نکرده است دو علت داشت: « یکی آن که اکثر سکنة آن دیار مریدان اجداد مایند...
دوم آن که محبت ما به آن خاندان غزا عنوان قدیم است و نمی‌خواستیم که شورشی چون عهد تیمور به آن سرزمین طاری شود و هنوز نیز نمی‌خواهیم و به این قدرها نمی‌رنجیم(13)...»
البته سلطان‌سلیم کینة شدیدی از شیعیان داشت و توجهی به نامه‌های دوستانة شاه اسماعیل صفوی نکرد. او فراموش نمی‌کرد که در آغاز سال 918 هجری قمری هنگامی که وی به پایمردی سربازان دلیر ینی‌چری پدر سال‌خوردة‌ خویش، بایزید دوم را، مجبور به کناره‌گیری کرده و سرگرم کوتاه کردن دست برادران و رقیبان خویش بود، چگونه نورعلی‌نامی از شیعیان که به خلیفه روملو اشتهار داشت، در ناحیة قره‌حصار و ملطیه قیام کرده و در مسجدها خطبه به نام پادشاه صفوی خوانده بود یا چطور سردار سرخ‌کلاه، خان محمد استاجلو، پس از گرفتن دیاربکر و شکست سپاهیان علاءالدوله ذوالقدر نامه‌ای تهدیدآمیز با چادر و چاقچور برای سلیم فرستاده بود. به هر صورت با آن که شاه اسماعیل مدت‌ها نامه‌های پی‌درپی سلطان را بی‌پاسخ گذاشت و به دعوت سلیم برای روبه‌رو شدن در میدان جنگ اعتنایی نکرد، از این فرصت برای تدارک نیرو سود جست و هنگامی که به نظر خودش کاملاً برای مقابله با سپاهیان عثمانی آماده بود، به سلطان‌سلیم پیام فرستادکه دشت چالدران میعادگاه آنان خواهد بود. (اول رجب 920 هـ . ق ، 22 اوت 1514 م)
جنگ چالدران
جنگ چالدران فقط یک روز از پگاه تا شامگاه طول کشید.البته مدت چهار ماه حدود دویست هزار سرباز متجاوز ترک از ادرنه در عثمانی تا دشت چالدران راه پیمودند . پاره‌ای از مورخان خودی معتقدند که در این جنگ بر روی هم صد و چهل هزار تن شرکت جستند که از این رقم چهل هزار تن از آن ایران و یکصد هزار تن از آن ترکهای عثمانی بود. خواندمیر در «حبیب‌السیر» عدة لشکریان ایرانی را از بیست هزار متجاوز ندانسته است. و حال آن که ریچارد نولز3لشکریان شاه‌اسماعیل را سی هزار تن و جمع کل سپاهیان سلطان‌سلیم را سیصد هزار تن نوشته است. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم که بیش از دویست هزار سپاهی ترک با بیست هزار شیعة ایرانی روبه‌رو بودند. اما عامل قاطع در جنگ چالدران توپ‌خانه بود و غرش توپ‌ها سبب هرج و مرجی در میان صف‌های مختلف سواران گردید. نولز صحنة این جنگ معروف تاریخی را چنین وصف کرده است:
براثر چکاچک سلاح و غباری که از زمین دشت و دودی که از دهانة توپ‌های عثمانی به هوا برمی‌خاست، نه کسی کسی را می‌دید و نه گوش کسی چیزی می‌شنید. غرش پیاپی توپ‌ها چنان اسبان را هراسان کرده بودکه سواران توانایی آرام ساختن آنها را نداشتند. در نتیجه، هرج و مرج کامل در میان صفوف دو طرف افتاد و در پیروزی یکی یا شکست دیگری هنوز شک بود. تاریخ‌نویسان ترک در بیان دهشت‌های این روز گفته‌اند که چالدران یکی از تاریک‌ترین روزهای تاریخ عثمانی بود و برخی آن را تنها روز فنا نامیده‌اند... در آن میان شاه ‌اسماعیل که جراحتی برداشته بود، ناگزیر از میدان جنگ بیرون رفت و رفتن او به سربازان عثمانی مجال داد تا نفسی تازه کنند.(14)
در این جنگ، شاه اسماعیل و شیعیان ایران با رشادت تا مرز شهادت جنگیدند. شاه اسماعیل شخصاً به قلب سپاه ترکها زد و با شمشیر سر از تن توپچی‌های عثمانی برانداخت ... اما در واقع تاکتیک سلطان‌سلیم مؤثر افتاده بود و با آن که شاه اسماعیل و خان‌محمد استاجلو شوهر خواهرش از دو سو، جناح راست و چپ، سپاهیان عثمانی را هدف ساخته بودند چون محمدخان نتوانست با سرعت خود را به جناح راست برساند وهجوم خود را از نظر سرعت و زمان با هجوم شاه اسماعیل هم‌آهنگ سازد، طرحی که پادشاه دلیر صفوی ریخته بود، نافرجام ماند(15).
با این همه نمی‌توان گفت که فشار لشکریان سرخ‌کلاه زیر فرمان خان‌محمد استاجلو بر جناح راست عثمانی زیر فرمان سنان‌پاشا ناچیز بوده است. انجللو جریان این جنگ را به اختصار چنین توصیف کرده است.
... نخستین لشکر صفویان که شاید مشتمل بر نیمی از تمام سپاهیان ایران بود، زیرفرمان محمدبیگ استاجلو بر حریفان خویش که همگی آنها از آناتولی بودند هجوم بردند و آنها را یا تار و مار کردند یا از دم تیغ گذراندند. اما هجوم سردارعثمانی، سنان‌پاشا، با سربازان روم‌ایلی، کار را یک‌سره کرد. بسیاری از جنگ‌جویان دو طرف کشته شدند و از آن جمله، خان استاجلو بود که سر از تنش جدا کردند و بعدها آن سر بی‌پیکر را نزد شاه‌اسماعیل فرستادند.
چون نوبت هجوم به دومین لشکر سرخ‌کلاه (قزلباش) رسید، پایداری و از جان‌گذشتگی سپاهیان ایرانی چنان بود که در اندک زمانی سربازان عثمانی هزیمت شدند و سلطان، ناگزیر عمده قوا را به قرارگاه ینی‌چری‌ها و توپ‌خانه عقب کشید. بدین‌سان هرج و مرج در میان عثمانیان افتاد. اما سنان‌پاشا به برکت نبوغ خویش بی‌درنگ همگی را جمع کرد. در هجوم بعدی سپاهیان صفوی دسته دسته کشته شدند و اردو با غنایم بسیار و از آن جمله، یکی از زنان شاه‌اسماعیل به چنگ ترکهای عثمانی افتاد.(16)
به گفتة همین فرستادة‌ جمهوری ونیز، که همراه سپاهیان سلطان‌سلیم سفر می‌کرده است، عامل قاطع در سرنوشت جنگ چالدران فقط سیصد عراده توپ بود. استفاده از توپ و تفنگ در ارتش ایران عهد بایندری متداول گردیده و حتی در جنگ‌های شیخ‌حیدر و شیروانشاه نیز به کار رفته بود.

سلطان سلیم و اما دردوران فترت و آغاز تأسیس سلسلة صفویان این گونه وسیلة جنگی متروک افتاد. این امر شاید تا حدودی معلول قطع رابطه با جمهوری ونیز بود. به هر حال مادام که برای از بین بردن دشمنان داخلی و متجاوزان خارجی شمشیر و نیزه، گرز و زوبین کفایت می‌کرد، طبعاً سرداران دلیر سرخ‌کلاه به سلاح‌های آتشین اعتنایی نداشتند؛ به ویژه که استفاده از توپ و تفنگ را خلاف آیین جوان‌مردی و رسم دلیری می‌دانستند. جنگ چالدران نشان داد که با پیش‌رفت و تکامل سلاح‌های جنگی، اتکای صرف به شجاعت و جان‌بازی سرباز ضامن پیروزی نیست. شکست سپاهیان ایران در چالدران به شاه ‌اسماعیل ضربة بزرگی وارد ساخت؛ اما پیروزی سلطان‌سلیم نیز در واقع پیروزی نبود.
سلطان سلیم یک هفته بعد از اشغال تبریز به دلیل اینکه سپاهیان خسته و فرسودة خود را آماده شورش دید و از سوی دیگر، نشانه‌های قیام مردم تبریز را مشاهده کرد، از ترس جان و برباد رفتن حکومتش، مجبور شد با عجله از تبریز فرار کند. فقط در این جنگ اروپای عیسوی سود برد؛ زیرا به گفتة‌ اوژیربوزبک4، سفیر فردیناند در دربار عثمانی، اگر ایران میان اروپا و ورطة هلاک حائل نمی‌شد، بی‌گفت‌وگو تسلط عثمانیان بر پادشاهان عیسوی مغرب زمین کاری آسان بود.(17) جنگ چالدران، نتیجة زیاده‌طلبی ترکهای عثمانی و مخالفت شدید آنان با شیعیان بخصوص خاندان صفوی بود.
و گرنه، شاه اسماعیل جوان که هنوز حکومت خود را تثبیت نکرده بود، هرگز در خیال جنگ با امپراتوری عثمانی نبود. نتیجه دراز مدت این جنگ، هرگز به نفع ترکهای عثمانی نشد. زیرا آنها عملاً نتوانستند، حکومت صفوی را از بین ببرند و موجب تقویت روابط ایران و اروپا نیز شدند.این بحث ادامه دار خواهد بود

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۶
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۸
1
5
نه ایران ، ایران زمان صفویان است و نه ترکیه ، ترکیه زمان عثمانی به احتمال قوی اردوغان به تحریک غربیان مواد مخدر توهم زا مصرف می کند مگر از سیاست و دیانت هیچ چیزی نمی داند .
پوریا
|
ROMANIA
|
۱۵:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۸
2
1
سلطان سلیم مزدور کسی نبود و به خاطر امپراطوری عثمانی با یهود متحد نشد پس اردوغان صد برابر از اون بدتره
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۲:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۸
3
1
سلطان سلیم نوکر نبود آنهم نوکر آمریکا واسرائیل امروز سلاطین نوکر نشان درحال سرازیر شدن به زباله دان تاریخ هستند.
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۵:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۰
1
1
مردم ترکیه ایرانی تبار هستند
ناشناس
|
TURKEY
|
۰۰:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۲/۱۴
1
0
به نظر می رسد مو ضوع قدری ذهنی شده در صورت امکان منابع ذکر کنید خصوصا در باره ارتبا ط اردوغان با داعش ممنونم
پاسخ ها
ساسان
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۰۰:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۲/۱۴
با سلام خدمت شما
چه فرقی می کند که اردوغان با داعش ملعون رابطه دارد یا جبهه النصره ملعون
اردوغان به تروریست ها امکان ورود به سوریه از خاک ترکیه را داده است
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین