کد خبر: ۲۳۰۰۶۴
تعداد نظرات: ۶ نظر
تاریخ انتشار:

گوسفندی که سگ زایید !

هر روز ده ها فرد کنجکاو به مزرعه کشاورز چینی می روند تا این حیوان عجیب را از نزدیک ببینند.
گروه بین الملل، کشاورز چینی وقتی متوجه شده گوسفندش حیوان دورگه ای متشکل از گوسفند و سگ بدنیا آورده، شگفت زده شد. او در آن لحظه ترسیده بود، چون در طول سال های کاری خود که در زمینه پرورش گوسفند فعالیت کرده با چنین موردی مواجه نشده بود. او باور نمی کرد که گوسفندش توله سگ بدنیا آورده است.

گوسفندی که توله سگ دار شد

توله  سگ

به گزارش بولتن نیوز، دامپزشکان در این باره گفتند که محال است یک گوسفند سگ بدنیا بیاورد اما هر روز ده ها فرد کنجکاو به مزرعه کشاورز چینی می روند تا این حیوان عجیب را از نزدیک ببینند.
کشاورز چینی که صاحب این حیوان است در این باره گفت: این حیوان عجیب پوست پشمی دارد اما دهان، بینی، چشم، دم و کف پاهایش مانند سگ ها است. رفتار این حیوان شبیه رفتار توله سگ ها است.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۶
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۲
ناشناس
|
Germany
|
۰۲:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۹
0
1
خدا رحمت کند پروین اعتصامی را شعرش مخدوش شد.آقاجان چون دیگر گرگ خصوصا در چین وجود ندارد سگ گله فرصت برای فکرکردن زیاد دارد!!!

پیام داد سگ گله را، شبی گرگی که صبحدم بره بفرست، میهمان دارم
مرا بخشم میاور، که گرگ بدخشم است درون تیره و دندان خون فشان دارم
جواب داد، مرا با تو آشنائی نیست که رهزنی تو و من نام پاسبان دارم
من از برای خور و خواب، تن نپروردم همیشه جان بکف و سر بر آستان دارم
مرا گران بخریدند، تا بکار آیم نه آنکه کار چو شد سخت، سر گران دارم
مرا قلاده بگردن بود، پلاس به پشت چه انتظار ازین پیش، ز اسمان دارم
عنان نفس، ندادم چو غافلان از دست کنون بدست توانا، دو صد عنان دارم
گرفتم آنکه فرستادم آنچه میخواهی ز خود چگونه چنین ننگ را نهان دارم
هراس نیست مرا هیچگه ز حمله‌ی گرگ هراس کم دلی بره‌ی جبان دارم
هزار بار گریزاندمت به دره و کوه هزارها سخن، از عهد باستان دارم
شبان، بجرات و تدبیرم آفرینها خواند من این قلاده‌ی سیمین، از آنزمان دارم
رفیق دزد نگردم بحیله و تلبیس که عمرهاست بکوی وفا مکان دارم
درستکارم و هرگز نمانده‌ام بیکار شبان گرم نبرد، پاس کاروان دارم
مرا نکشته، به آغل درون نخواهی شد دهان من نتوان دوخت، تا دهان دارم
جفای گرگ، مرا تازگی نداشت، هنوز سه زخم کهنه به پهلو و پشت و ران دارم
دو سال پیش، بدندان دم تو برکندم کنون ز گوش گذشتی، چنین گمان دارم
دکان کید، برو جای دیگری بگشای فروش نیست در آنجا که من دکان دارم
احسان
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۹
0
10
من در مورد گوسفنده فکر بد نمیکنم و میگم سگه به زور متوسل شده بوده
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۰۹:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۹
خیلی با حال بود ولی من فکر بد کردم حالا جدای از شوخی شاید تغییرات ژنتیکی بوده
مریم
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۹
0
3
آقای چوپان مواظب گوسفندت باش دچارانحراف جنسی شده .من باورنمیکنم تغییرژنتیکی باشه نصف آن سگ نصف آن گوسفند
بی نام
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۱۸ - ۱۳۹۳/۱۲/۰۵
0
0
خخخخ ..

از گوسفندا بعیده :)
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۵
0
0
پاسخ های عجیب مولا علی عليه السلام به فرد بادیه نشین

شخصی بادیه نشین به حضور علی (ع) آمد و عرض کرد : سگی را دیده ام با گوسفندی آمیزش کرد ، و از آن گوسفند بچه ای به دنیا آمد ؛ آیا این بچه گوسفند ، حکم سگ را دارد یا حکم گوسفند را؟

فرمود : بروید ببینید این بچه علف می خورد یا استخوان می چرد ؟ اگر علف می خورد ، گوسفند است و اگر استخوان می چرد ، سگ است.
سائل بلند شد و گفت : یا علی ، گاهی می‌ بینیم علف می‌خورد ، گاهی استخوان می چرد.

فرمود : بروید ببینید آیا مانند گوسفند می‌نشیند یا مانند سگ ؟

سائل بلند شد و گفت : یا علی ، گاهی مانند گوسفند می‌نشیند و گاهی مانند سگ .
توضیح بیشتر: همانطور که می دانید گوسفند روی شکم می‌نشیند و سگ روی نشیمنگاهش .

فرمود : بروید ببینید آیا مانند گوسفند آب می‌نوشد یا مانند سگ آب می خورد ؟
سائل باز هم گفت : گاهی مانند گوسفند آب می‌نوشد و گاهی هم مانند سگ آب می خورد .

فرمود : بروید ببینید آیا مانند گوسفند بول می‌کند یا مانند سگ ؟

سائل باز هم بلند شد و گفت : یا علی ، گاهی مانند گوسفند بول می‌کند و گاهی مانند سگ .

فرمود : بروید ببینید آیا در اول و وسط گله راه می رود یا آخر گله ؟ اگر اول و وسط گله راه می رود گوسفند است ، اگر آخر گله راه می رود سگ است.

سائل باز هم بلند شد و گفت : یا علی ، گاهی اول ، گاهی وسط ، گاهی هم آخر گله راه می رود .
فرمود : پس او را بکشید ، اگر شکمبه دارد ، گوسفند است و اگر شکمبه ندارد ، سگ است.

در این هنگام مرد بادیه نشین از بیان علی (ع) مبهوت و شگفت زده شد.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین