رادیو فردا در هفته ای که گذشت!

رادیو دیروز گزارش می دهد؛رسانه ی صهیونیستی – آمریکایی رادیو فردا که همواره از آغاز فعالیت هایش تا کنون، تلاش کرده است تا با دروغ پردازی و مطرح کردن ادعاهایی توخالی، مطابق میل و منافع اربابان غربی خود، نظر آنان را به سمت خودش جلب نموده و در نتیجه هرچه بیشتر از کمک های سیاسی و اقتصادی آنان سهم ببرد و نام خود را به عنوان یکی از اصلی ترین ابزارهای رسانه ای غرب مطرح سازد، در هفته ی اول آبان ماه نیز همین مسیر را طی نمود و تلاش کرد تا در حوزه های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، ذهن مخاطبین خود را به سمت دروغ هایی سوق دهد که از حقایق موجود، فرسنگ ها فاصله دارد.

مجله ی هفتگی رادیو دیروز با عنوان "رادیو فردا در هفته ای که گذشت!" به طور مرتب در بازه های زمانی هفت روزه، بخشی از مهمترین فعالیت های ضد ایرانی – اسلامی این رسانه ی دولتی ایالات متحده ی آمریکا را مورد بررسی قرار می دهد تا مخاطبین خود را در جهت شناخت بیشتر این رسانه نما و جنگ نرم همه جانبه ی دشمنان علیه کشورمان، در حد توان خود یاری کند؛ و آن چه در ادامه خواهید خواند، سی و پنجمین شماره از این گزارشات هفتگی است.

مجله ی شماره ی سی و پنجم رادیو دیروز، موضوعاتی مختلف از قبیل سکوت معنادار رادیو فردا در خصوص موفقیت های نیروهای مردمی عراق در مقابله با داعش، ادامه ی حاشیه سازی های این رسانه ی آمریکایی در خصوص اعدام یک قاتل و تأکید بیش از حد بر روی دروغ های پرونده ی اسید پاشی اصفهان، سیاست این رسانه نما در خصوص آینده ی مجلس خبرگان رهبری، تلاش مجدد این رسانه دولتی کاخ سفید برای موجّه سازی چهره ی فتنه گران و ... را مورد بررسی قرار خواهد داد.


سکوت معنادار رادیو فردا در خصوص تحوّلات عراق

مجله ی این هفته ی رادیو دیروز را با پرداختن به عکس العمل های خاص رادیو فردا در خصوص داعش و مقابله با آن در عراق، پیش از دخالت ائتلاف مدیریت شده توسط آمریکا و پس از آن خواهیم پرداخت.

رسانه ی صهیونیستی – آمریکایی رادیو دیروز که پیش از آغاز دخالت های ائتلاف به ظاهر ضد داعشی تشکیل شده توسط ایالات متحده ی آمریکا مدام در برنامه ها و گزارشات مختلف خود تلاش می کرد تا اثبات کند تنها راه حل مقابله با این تروریست های تکفیری – بعثی و تنها راه نجات مردم عراق از شر این جنایت کاران است، اکنون پس از این دخالت ها و ورود غرب به این موضوع، با سکوتی معنادار، تمامی حقایق را مخفی می سازد.

به عنوان مثال این رسانه نما در گزارشات خود، ضمن اصرار بر این نکته که در نیروهای عراقی توانایی برخورد با این تروریست ها وجود ندارد، می آورد: « فعاليت اسلامگراهای تندرو در منطقه خاورميانه پديده تازه ای نيست. اما انسجام در فعاليت و پيشروی گروهی مانند داعش يا آنطور که اخيرا نام خود را تغيير داده "خلافت اسلامی" در عراق، نگرانی ناظران بين المللی را برانگيخته است ... »!

رادیو فردا با قبولاندن ادعای ناتوانی نیروهای عراقی در مقابله با داعش، در مرحله ی بعد این پروژه ی سیاه، دست به دامان آمریکا شدن و ورود نظامی اربابان خود را به منطقه تنها راه ممکن برای برخورد جدی با این تروریست ها معرفی کرده و عنوان می کند: « آمريکا هم اکنون کارشناسان امنيتی و مشاوران نظامی اش در عراق هستند و به نظرم در بازه زمانی کوتاهی شاهد حملات هواپيماهای بدون سرنشين آمريکا عليه اهداف داعش در شمال عراق و حتی شرق سوريه باشيم. چرا که به نظرم آمريکا تنها قدرتی است که می تواند به صورت موثر عليه چنين سازمانی اقدام کند و جلوی پيشرفت بيشتر آن را بگيرد ... »!

این ابزار رسانه ای غرب حتی پای خود را از این نیز فراتر گذاشت و پس از آن در گزارشاتی ضمن انتقاد شدید از عدم پیوستن جمهوری اسلامی ایران به این ائتلاف به ظاهر ضد داعشی ایجاد شده توسط آمریکا، این عدم عضویت را نشان از بی علاقگی کشورمان به مقابله با تروریست ها در منطقه عنوان نمود.

با این وجود تمامی این مراحل یکی پس از دیگری توسط رادیو فردا طی شد و ائتلاف رسما کار خود را با استفاده از جنگنده های خود آغاز کرده و همزمان تلاش های گسترده ای نیز برای زمینه سازی مداخله ی نظامی زمینی در عراق و سوریه انجام دادند؛ مداخله ای که نتایج آن بسیار با آن چه ادعا می شد تغییر دارد و در این بین به یک باره موج پرداختن به موضوع فعالیت های داعش در عراق توسط رادیو فردا قطع گردید و ما تنها با چند گزارش محدود که آن ها نیز کاملا جهت دار هستند، برخورد نمی کنیم.

به عنوان مثال در یکی از این موارد، رادیو فردا در گزارشی ضمن پرداختن به تحولات مربوط به منطقه ی کوبانی، از اعزام پیش مرگه های کُرد عراقی برای کمک به مردم آن جا خبر داد و در پوشش آن، با بزرگ نمایی در خصوص همکاری دولت ترکیه برای این اعزام، تلاش کرد تا حمایت های بسیار زیاد این کشور به تروریست ها را کم رنگ سازد.

این رسانه ی آمریکایی در این خصوص تأکید می کند: « توافق پارلمان اقلیم کردستان، خود در پی آن صورت می‌ گیرد که آنکارا با اعزام این نیروها از مرزهایش به سوی کوبانی موافقت کرد. آنچه با استقبال واشینگتن نیز رو به‌ رو شده است ... »!

اما به جرئت می توان گفت که این خبر نیز هیچ ارتباطی به نقش ائتلاف آمریکایی در منطقه نداشته و تنها حضور آنان در این بین استقبال از این حرکت داوطلبانه ی نیروهای مردمی کرد عراق است.

اما در این مدت واقعیت های بسیار زیادی در پشت سکوت معنادار این رسانه نما پنهان شده است. بمباران نیروهای مردمی عراقی توسط جنگنده های آمریکایی، تجهیز و مهمّات رسانی به نیروهای داعشی توسط هواپیماهایی آمریکایی و ... تنها بخشی از این حقایق است.

حقایقی که به درستی این سخن رهبر معظم انقلاب را تأیید می کند که در جریان تبلیغات گسترده ی رسانه های غربی برای این ائتلاف فرموده بودند: « اینها قبل از این یک ائتلافى علیه سوریّه تشکیل دادند - با سر و صداى فراوان در اطراف عالم؛ سى کشور، چهل کشور، پنجاه کشور را جمع کردند - هیچ غلطى نتوانستند بکنند در مورد سوریّه؛ در مورد عراق هم همین است. نمی خواهند هم کار جدّى‌ اى بکنند. آن حرکتى که علیه داعش انجام گرفت و کمر داعش را در عراق شکست، این کار آمریکایى‌ ها نبود؛ خود آنها هم خوب می دانند، داعشى‌ ها هم خوب می دانند، مردم عراق هم خوب می دانند؛ می دانند کار مردم عراق بود، کار ارتش عراق بود، کار نیروهاى مردمى‌ اى بود که به‌ خوبى یاد گرفته بودند چه‌ جورى باید با داعش مبارزه کنند؛ و مبارزه کردند و تا اینجا ضربه ‌هاى جدّى ‌اى را وارد کردند، بعد از این هم ضربه را اینها وارد خواهند کرد؛ حالا خواهند دید. آمریکا با این کار، میخواهد بهانه‌ اى پیدا کند که همچنان که در پاکستان با وجود دولت مستقر، با وجود ارتش قوى - ارتش پاکستان ارتش قوى ‌اى است - بدون اجازه وارد پاکستان می شود و هرجا را دلش می خواهد بمباران میکند، می خواهد در عراق و سوریّه هم چنین کارى را انجام بدهد؛ بدانند که اگر چنانچه چنین اقدامى بکنند، همان مشکلاتى بر سر راهشان به ‌وجود خواهد آمد که در این ده سال گذشته در قضیّه‌ ى عراق برایشان به ‌وجود آمد ... »

اما در طرفی دیگر، بر خلاف عدم حرکت جدی این ائتلاف آمریکایی در مقابله با داعش و مشاهده ی مواردی منفی که مانع پیش روی نیروهای مردمی عراقی و باعث تشدید حملات تروریست های داعشی شده بود، ما روزانه اخباری را از عراق می شنویم که نشان می دهد نیروهای امنیتی – نظامی این کشور و در کنارشان نیروهای داوطلب مردمی که برای دفاع از دین، ناموس و وطن خود اسلحه به دست گرفته اند، گام به گام این تروریست های تکفیری – بعثی را به عقب رانده و این سرزمین را از شر این جنایت کاران پاک می سازند.

شاید یکی از مهمترین این موفقیت ها، جرف الصخر یا همان جرف النصر اشاره کرد که سردار سلیمانی فرمانده ی سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران در مدیریت این عملیات نقشی کلیدی را ایفا نموده بود و باعث شده بود تا بدون هیچ گونه دخالتی از سوی کشورمان، این پیروزی بزرگ برای مردم عراق و به دست خودشان رقم بخورد.

با این وجود شاید بتوان گفت که سکوت معنادار رادیو فردا در این خصوص، اعترافی به شکست ائتلاف آمریکایی است که با تبلیغات گسترده ی خود این رسانه نما کار خود را در منطقه آغاز کرده است.


ادامه ی دروغ پردازی رادیو فردا در خصوص پرونده اسیدپاشی

موضوع جنایت رخ داده در اصفهان و اسیدپاشی هایی که در این شهر صورت گرفته بود را در شماره ی پیشین این مجله نیز مورد بررسی قرار داده بودیم، اما با توجه به پافشاری بیش از حد رادیو فردا بر روی این موضوع و گزارشات پر تعدادی که این رسانه ی دولتی آمریکا در طول هفته ی اول آبان ماه، به ادعاهای تو خالی اربابانش در این خصوص اختصاص داده بود، این بخش از مجله ی شماره ی سی و پنجم را نیز به بررسی بخشی از دروغ پردازی های این رادیوی فارسی زبان در مورد نقش دین و حکومت جمهوری اسلامی ایران در این پرونده اختصاص داده ایم.

این رسانه ی صهیونیستی در گزارشات خود ضمن ارتباط دادن این جنایات به فریضه ی الهی "امر به معروف و نهی از منکر" و مسئله ی دینی "حجاب"، اسیدپاشی های رخ داده در شهر اصفهان را ناشی از برنامه ریزی افرادی مذهبی با پشتوانه ی حکومتی دانسته و تأکید کرد که از سوی نهادهای حکومتی و دولتی هیچ گونه تلاش و تصمیمی جدی برای مقابله با این حرکت غیر انسانی و عاملین آن ها وجود ندارد.

رادیو فردا در یکی از گزارشات خود این چنین مدعی می شود: « شاهدان عینی روز شنبه سوم آبان، از برگزاری تجمعات پراکنده در اعتراض به اسید پاشی های اخیر، برقراری جو امنيتی و بازداشت تعدادی از معترضان در شهرهای تهران، اصفهان و مشهد خبر می ‌دهند ... اطراف ساختمان شهرداری اصفهان شاهد بيشترين تجمعات بود و تعدادی از شهروندان با سر دادن شعارهايی به نا امنی در اين شهر، اسيد پاشی به صورت زنان و مشخص نشدن آمران و عاملان اين حوادث اعتراض کرده ‌اند ... شاهدان عينی گفته‌ اند که ماموران نيروی انتظامی و لباس شخصی با حمله به تجمعات و ضرب و جرح معترضان، تعدادی از شهروندان اصفهانی را بازداشت کرده‌ اند ... »!

این رسانه نما ادامه می دهد: « تجمعاتی در اعتراض به "کم ‌توجهی" مجلس به مسئله اسید پاشی در تهران و اصفهان شکل گرفته ‌است ... تجمع‌ کنندگان در حالی که در محاصره نیروهای امنیتی و انتظامی قرار دارند شعارهایی چون "اسیدپاشی جنایت" و "ننگ ماست ننگ ماست، مجلس شورای ما" سر می ‌دهند ... از اصفهان نیز خبر می‌ رسد که تجمع ‌کنندگان در برابر ساختمان دادگستری این شهر شعارهایی چون "این سکوت، حمایت از داعش است" سر داده‌ اند ... یکی از شهروندان اصفهانی در گفت ‌و گو با رادیو فردا تعداد تجمع‌ کنندگان در این شهر را "چند صد نفر" تخمین زد و در ادامه گفت که نیروی انتظامی "با باتوم" به ضرب و شتم تجمع‌ کنندگان اقدام کرده‌ است ... به گفته او نیروی انتظامی هم‌ چنین با گاز اشک ‌آور به معترضان حمله کرده‌ است ... »!

اما پرداختن به چند نکته ی کوچک در این خصوص لازم است؛ اول این که رادیو فردا در مورد حاضرین در اجتماع تشکیل شده در مورد اسیدپاشی ها در تهران، به افرادی مانند نسرین ستوده و محمد نوری زاد اشاره می کند که با سابقه ی درخشانشان در مخالفت با حکومت جمهوری اسلامی ایران و همراهی با جریانات مخالف غربی، نه تنها بر حق بودن این تجمع ادعا شده را اثبات نمی کند، بلکه بیش از پیش جهت دار بودن این جنایات و اعتراضات را نشان می دهد.

دوما نکته ای دیگر که این حقیقت را اثبات می کند، بازداشت مردی زن نما در هنگام تجمعی در این خصوص بود که با پوشش و آرایشی زنانه در جامعه ظاهر شده و مردم را به سر دادن شعارهایی بر خلاف حکومت ترغیب کرده و تلاش می کرد تا به آنان بقبولاند، حکومت بی توجه به این پرونده است؛ و وقتی بیشتر به شباهت ادعاهای رادیو فردا و تلاش های این مرد زن نما در اصفهان و حاضرین در اعتراض صورت گرفته در تهران دقت می کنیم، بیشتر به این نتیجه می رسیم که تمامی آنان از یک آبشخور تأمین شده و از یک منبع مدیریت می شوند.

بعلاوه مأموریت ویژه ای که از سوی رئیس قوه قضائیه ی کشورمان به معاون اولش داده شد تا با حضور در اصفهان به طور جدی این پرونده را پیگیری نماید، دستور ویژه ی رئیس جمهور کشورمان به سه وزارت خانه ی اطلاعات، دادگستری و وزارت کشور برای تلاش جدی برای خاتمه دادن به این جنایات و شناسایی و مقابله با عاملان آن، واکنش های تند و جدی رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی در این خصوص و ... بر خلاف ادعاهای رادیو فردا نشان می دهد که مسئولین و نهادهای مرتبط در کشورمان به طور کامل و با تمام وجود برای برقراری آرامش در زندگی مردم تلاش می کنند.

از آن گذشته، بررسی قربانیان این جنایات در اصفهان نشان می دهد که اکثر آنان دارای حجابی کاملا معمولی بوده اند و حتی در بین آنان فردی با پوشش چادر، فردی که جزو خانواده های شهدا و مذهبی است نیز وجود داشته است که ثابت می کند ارتباط این اسیدپاشی ها با مسئله ی حجاب و فریضه ی الهی "امر به معروف و نهی از منکر" ادعایی توخالی و بی اساس بیش نبوده است که با هدف ایجاد تفرقه در بین مردم آگاه ایران اسلامی طراحی و اجرا می شود؛ هدفی که با هوشیاری و بیداری ملت ایران یقینا نقش بر آب خواهد شد.


رادیو فردا و انداختن طناب دار بر گردن ریحانه جباری

موضوع بعدی این مجله را نیز به یکی دیگر از پافشاری های بیش از حد رادیو فردا در حمایت از یک دروغ اختصاص داده ایم؛ جایی که این رسانه ی فارسی زبان وزارت امور خارجه ی آمریکا در گزارشات خود تلاش کرد تا ضمن موجّه نشان دادن یک قاتل و تخریب چهره ی مقتول، محاکمه و اعدام این مجرم را نقض حقوق بشر نشان داده و بهانه ای برای دنبال کردن اهداف ضد ایرانی اربابانش بسازد.

رادیو فردا که پیشتر بارها و بارها در برنامه ها و گزارشات خود به این موضوع پرداخته و با پافشاری بر این دروغ که ریحانه جباری برای دفاع از خود در برابر تجاوز مرحوم سربندی، از چاقو استفاده کرده است، خواهان آزادی فوری این متهم به قتل شده بود، اکنون، پس از اعدام این مجرم نیز باری دیگر این ادعاها را مطرح نموده و با تأکید بر این دروغ ها، هم صدا با اربابانش از نقض گسترده ی حقوق بشر، تبعیض علیه زنان و وجود اعدام های خلاف قانون در کشورمان خبر داد.

این رسانه ی دولتی ایالات متحده که همواره در گزارشات خود تلاش کرده است که با تأکید بیش از بر ارتباط بین مقتول و وزارت اطلاعات کشورمان، محاکمه ی ریحانه جباری را تحت تأثیر این امر و جانب دارانه نشان دهد، در گزارشی که پس از اعدام وی منتشر کرده است، می آورد: « ریحانه جباری، طراح داخلی، متهم است که در سال ۱۳۸۶، در حالی که ۱۹ سال داشت، مرتضی عبدالعلی سربندی، مامور پیشین وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، را به قتل رسانده است ... او دلیل این اقدام خود را دفاع از خود "در برابر تعرض جنسی" اعلام کرده بود ... مراسم اعدام این زندانی زن محکوم به قتل در حالی روز شنبه انجام شد که در ماه‌ های اخیر نهادها و افرادی چون سازمان عفو بین ‌الملل، احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران، و مارتین شولتز، رئیس پارلمان اروپا، خواستار توقف اجرای حکم اعدام وی شده بودند ... »!

به گفته ی این رسانه نما « پیش از این احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران، نیز از وجود برخی از ابهامات در پرونده خانم جباری خبر داده بود ... آقای شهید به شواهدی از جمله یک گزارش پزشکی اشاره کرده که در آن آمده است در لیوان آب ‌میوه ‌ای که در صحنه جرم پیدا شده آثار داروی آرام ‌بخش وجود داشته که این نشان می‌ دهد "که اقدام به تجاوز جنسی از قبل برنامه‌ ریزی شده بود" ... »!

این درحالیست که بیش از در زمان ارتکاب این قتل توسط ریحانه جباری، بیش از پانزده سال از قطع ارتباط مرحوم مرتضی سربندی با وزارت اطلاعات کشورمان می گذشته است و در لیوانی نیز که ادعا می شد داروی آرامبخش ریخته شده است، با آزمایشات انجام شده مشخص شد که داروی ضد اسهال وجود داشته است.

این رادیوی فارسی زبان کاخ سفید در گزارشی دیگر نیز ضمن اعلام این خبر که ایالات متحده اعدام این مجرم را محکوم کرده است، عنوان می کند: « جين ساکی سخنگوی وزارت امور خارجه آمريکا، در اين بيانيه تاکيد کرده است که نگرانی هايی درباره عادلانه بودن دادگاه و همچنین نحوه دادرسی پرونده ریحانه جباری وجود دارد ... »!

این در حالیست که رفتار تبعیض آمیز پلیس و دادگاه های آمریکا با سیاه پوستان بر تمامی جهانیان آشکار شده است و این مقامات آمریکایی اگر به واقع نگرانی در این خصوص دارند، بهتر است جلوی محاکمه های ناعادلانه، شکنجه ها، اعدام ها و حتی قتل های بی دلیلی پلیس آمریکا عامل آن است و در تمامی این موارد سیاه پوستان قربانی می شوند را بگیرند.

رادیو فردا در جایی دیگر نیز تأکید می کند: « سازمان عفو بين الملل دادگاه ريحانه جباری را "توهين به عدالت" دانسته است ... »!

اما باید توجه کرد که علاوه بر موارد ذکر شده در بالا، اعترافات خود ریحانه جباری، حرف های متناقض او در بعضی موارد که دروغ بودنش به اثبات رسید، پیامکی که روز قبل از این واقعه برای دوست پسرش ارسال کرده بود و ... کاملا جرم این متهم را اثبات می کند.

درحالی رادیو فردا و همراهانش تلاش می کنند تا از ریحانه ی جباری یک قهرمانی بسازند که برای دفاع از خود در برابر تجاوز جنسی دست به این عمل زده است که درهای آپارتمان محل قتل قفل نبوده است، محل آپارتمان پر رفت و آمد بوده و همسایه ها و عابرین هیچ درخواست کمکی را نشنیده اند، محل اصابت چاقو نشان می دهد که هیچ درگیری بین این افراد رخ نداده است و از همه مهمتر، ارتباط جنسی غیر مشروع گسترده ی این متهم با دوست پسر و حتی برخی افراد دیگر، همگی نشان می دهد که این ادعاها یک بازی ضد ایرانی بیش نبوده است.

در واقع همین بازی نیز باعث شد، با تازه تر کردن داغ خانواده ی مقتول و نادیده گرفتن احساسات آنان، راه بخشیده شدن و گرفتن بخشش را بر روی ریحانه جباری ببندد و ما در حالی او را بر دار مجازات ببینیم که همزمان با وی چندین پرونده ی دیگر با رضایت اولیای دم، قاتل از اعدام نجات یافته بود.


رادیو فردا همچنان سنگ فتنه را به سینه می زند

رسانه ی صهیونیستی – آمریکایی رادیو فردا در طول این هفته بارها نیز در گزارشات خود به دفاع از فتنه گران پرداخت و به بهانه هایی مختلف مقابله با آنان را نوعی بی عدالتی نشان داد؛ این رسانه نما در یکی از این گزارشات با پرداختن طبق معمول جهت دار به بخشی از اظهارات محمدرضا باهنر، نائب رئیس مجلس شورای اسلامی کشورمان در خصوص حضور فتنه گران در انتخابات آینده ی این مجلس، با این تیتر که « معترضان ۸۸ در صورت "توبه" حق شرکت در انتخابات خواهند داشت »، می آورد: « محمدرضا باهنر، نایب رییس مجلس ایران در واکنش به سخنان محمد خاتمی، رییس جمهوری پیشین ایران، مبنی بر حضور اصلاح طلبان در انتخابات مجلس دهم گفت کسانی که در اعتراضات انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ "بوده ‌اند" باید "اقرار و توبه" کنند، در غیر این صورت نمی‌ توانند در انتخابات شرکت کنند ... »!

رادیو فردا با این نوع بیان تلاش نمود تا با القای این نکته به مخاطبانش که سخن آقای باهنر به دلیل داشتن سمت نائب رئیسی مجلس شورای اسلامی، نظر کل نظام جمهوری اسلامی است، در صورت این که در آینده، نظام تصمیمی در خصوص این خائنین به کشور و ملت ایران بگیرد و با توجه به رفتارها، خیانت ها و جنایاتی که انجام داده اند، به مجازات اعمالشان برسند، نظام جمهوری اسلامی را به رفتاری دوگانه و متناقض متهم نموده و با تبلیغات خاص خودش، بین مردم و حکومت شکاف ایجاد کده و فضا را برای دیگر اهداف ضد ایرانی اربابان خود فراهم سازد.

به علاوه التزام به ولایت فقیه و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از شروط اصلی برای ورود افراد به عنوان نامزد در هر انتخاباتی است و بر همگان آشکار است که این افراد تمامی این ارزش ها را زیر پا گذاشته و در مسیر مقابله با آن ها گام برداشته اند.

این رسانه ی صهیونیستی – آمریکایی در گزارشی دیگر نیز به نوعی دیگر از فتنه گران و جریان فکری آنان دفاع کرد؛ جایی که به طور خاص نسرین ستوده، یکی از فتنه گران پر سر و صدای نزدیک به غرب را مطرح کرده و ضمن معرفی وی به عنوان کسی که به نا حق در کشورمان مورد آزار و اذیت نهادهای حکومتی قرار می گیرد، از نقض گسترده ی حقوق بشر و ظلم علیه دیگر پیروان این جریان شوم، انتقاد نمود.

رادیو فردا در یکی از این گزارشات با این عنوان که « حکومت ایران به آزار نسرین ستوده پایان دهد »، می آورد: « ديده ‌بان حقوق بشر از حکومت ايران خواست تا به بازداشت و آزار نسرين ستوده،‌ وکيل و فعال حقوق بشر،‌ پايان داده و به او اجازه دهد مخالفت مسالمت آميز خود را ابراز کند ... »!

این رسانه نما که از مدت ها پیش تا کنون تلاش می کند تا تنها اتهام وارده بر نسرین ستوده را دفاع از موکّلانش به عنوان یک وکیل نشان دهد، در بخشی دیگر نیز عنوان می کند: « در بيانيه دیده‌بان حقوق بشر تاکيد شده است که هم حکومت ايران و هم کانون وکلا بايد اطمينان دهند که با هيچ وکيلی به دليل دفاع از موکلانش برخورد انضباطی صورت نخواهد گرفت و هر اقدامی در اين جهت نيز بايد به شکل عادلانه و مستقل انجام گيرد ... »!

این درحالیست که خانم نسرین ستوده در کنار این که با اخذ دستورات از سوی برخی چهره های غرب نشین مانند شیرین عبادی، با پذیرش وکالت شخصیت های ضد انقلاب و تروریست با سابقه دشمنی خود با نظام را نشان داد، از آغازین روزهای فتنه ی ۱۳۸۸ در خط مقدم این جریان ضد ایرانی – اسلامی به فعالیت پرداخته و در برخی موارد مانند فعالیت های گروه مادران عزادار پارک لاله و حواشی مربوط به آن از جمله برقراری ارتباط بین اعضای کمپین گسترش فحشا با این گروه، نقشی کلیدی را ایفا می نمود.

حتی برخی از موکلین منافق این به ظاهر وکیل در اعترافات خود پرده از این حقیقت برداشته بودند که خانم ستوده در جلساتی که به دلایل مختلفی مانند آموزش حقوق شهروندی برگزار می شده است، راه های فرار و فریب عوامل امنیتی و قضائی را به آنان یاد می داده است.

وی در این سال ها تمام توان خود را برای دفاع از مخالفین نظام جمهوری اسلامی در هر حوزه و گروهی که باشند، سنگ تمام گذاشت به قدری که با هر محاکمه ی این گونه افراد در کشورمان، ساز اعتراض را سر داده و هم نوا با غرب، از نقض گسترده ی حقوق بشر در کشورمان گلایه می کرد؛ همانند اتفاقی که پس از اعدام یکی از اعضای گروه تروریستی اسرائیلی "تندر" رخ داد و در حالی که از این فرد بسیاری مواد اولیه ی ساخت بمب و بمب های آماده شده که برای فعالیت های تروریستی مورد استفاده قرار می گرفته است، کشف شده بود.


حاشیه سازی رادیو فردا برای مجلس خبرگان رهبری

آخرین موضوع مجله ی این هفته را نیز به حاشیه سازی ها و شایعه پراکنی هایی اختصاص داده ایم که رادیوی فارسی زبان کاخ سفید با هدف ایجاد تفرقه در بین اعضای مجلس خبرگان رهبری و همچنین منفی کردن ذهن مخاطبین خود در خصوص این اعضا انجام داده است.

رادیو فردا در این هفته از طرفی با انتشار گزارشاتی از احتمال نامزدی آیت الله هاشمی شاهرودی برای سمت ریاست مجلس خبرگان رهبری خبر داده، می آورد: « احمد خاتمی، عضو هيئت رئيسه مجلس خبرگان رهبری، گفته است که جانشين محمدرضا مهدوی کنی، رئيس پيشين اين مجلس در ماه اسفند تعيين خواهد شد و از محمود هاشمی شاهرودی، به عنوان يکی از افرادی که "در معرض کانديدا شدن قرار دارد" نام برده است ... احمد خاتمی در گفت ‌و گو با شبکه ماهواره ‌ای عرب زبان جمهوری اسلامی (العالم) نيز گفته است که "شنيده ‌ها حکايت از آن دارد که آقای هاشمی رفسنجانی تمايلی به نامزدی برای رياست خبرگان ندارد" ... »!

از طرفی دیگر نیز این رسانه نما در گزارشی دیگر، ضمن خبر دادن از احتمال نامزدی هاشمی رفسنجانی برای این سمت، به دلیل نامزدی افرادی نالایق، به گونه ای گزارش را پیش می برد که به مخاطبین خود بقبولاند آیت الله هاشمی شاهرودی را از این دست افراد است.

این ابزار رسانه ای غرب، می آورد: « وب ‌سایت اکبر هاشمی رفسنجانی ضمن تکذیب عدم تمایل وی به ریاست مجلس خبرگان رهبری، به نقل از یک مبنع نزدیک به وی نوشت که آقای هاشمی رفسنجانی گفته است که اگر بعضی افراد غیر"صالح" برای ریاست این نهاد قصد نامزدی داشته باشند، او هم برای این منصب نامزد خواهد شد ... در همین زمینه رضا سلیمانی، مدیرکل روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام، نیز گفت که کسی نمی ‌تواند مانع نامزدی اکبر هاشمی رفسنجانی برای ریاست مجلس خبرگان رهبری شود ... »!

در این جا نیز جا دارد مختصرا چند نکته را برای رادیو فردا و مخاطبین این مجله یادآور شویم؛ اول این که چطور رادیو فردا این گونه با اطمینان از تصمیم هاشمی رفسنجانی برای ورود به این جریان خبر داده و از شرطی که او برای این عمل خود در نظر گرفتد نیز سخن می گوید، در حالی که هیچ گونه تحقیقی برای صحت و درستی این ادعا صورت نگرفته است.

دومین نکته نیز این است که هاشمی رفسنجانی پیشتر در سال های ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۹، به مدت سه سال ریاست مجلس خبرگان را با رأی اعضای آن بر عهده داشته است و بعید به نظر می رسد که وی اعتقاد داشته باشد خودش نیز با رأی همین افرادی که امروز به قول رادیو فردا غیر "صالح" هستند، عهده دار این سمت شده بوده است!

و در سومین نکته نیز باید تأکید کرد که آیت الله هاشمی شاهرودی، با دارا بودن سابقه ای دیرینه در دفاع از حق مردم و دین مبین اسلام و عهده داری سمت هایی مختلف در طول سالیان دراز، از جمله نائب رئیسی شورای نگهبان، نائب رئیسی مجلس خبرگان، عضویت در شورای انقلاب فرهنگی، نائب رئیسی مجمع تشخیص مصلحت نظام، ریاست بر هیأت عالی حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سه گانه، ریاست بر قوه قضائیه و ... فردی کاملا آشنا و شناخته شده و قابل احترام است که با این وجود هیچ گاه کینه و حاشیه سازی های رادیو فردا و امثال آن نخواهد توانست ارزش خدمت های وی به مردم ایران اسلامی را کم رنگ سازد.


آن چه در بالا خوانده اید، سی و پنجمین شماره از مجله ی هفتگی رادیو دیروز است که در قالب سری گزارشات "رادیو فردا در هفته ای که گذشت!" منتشر گردیده و به بررسی بخشی از مهمترین فعالیت های ضد ایرانی – اسلامی این رسانه ی صهیونیستی – آمریکایی در طول هفت روز نخست آبان ماه ۱۳۹۳ پرداخته است.