کد خبر: ۲۲۶۳۶۰
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار:
ریحانه جباری اعدام شد

فضاسازی رسانه‌ای آفت پرونده‌های جنجالی قتل

شمع زندگی ریحانه جباری دیروز قبل از طلوع آفتاب خاموش شد. او در زندان رجایی شهر کرج اعدام شد چون او قاتل مردی بود که هفت سال قبل با ضربات چاقوی او به قتل رسیده بود. ریحانه روزی که مرتضی سربندی را کُشت، بیست ساله بود و همین جوانی باعث شد تا خیلی‌ها قاتل بودنش را باور نکنند.


به گزارش بولتن نیوز،ریحانه قاتل یک پزشک بود که شواهد نشان می داد از ریحانه خواسته به عنوان یک طراح دکوراسیون، مطب او را طراحی کند که این خواسته در نهایت به مرگش منتهی شد.

دادگاه رسیدگی به پرونده ریحانه جباری هفت سال طول کشید و او در همه این سال ها بر یک انگیزه برای قتل پافشاری کرد و آن دفاع از خود در برابر تجاوز جنسی بود.

ریحانه ادعا داشت روزی که برای طراحی مطب دکتر سربندی به ساختمان مورد نظر رفته، مقتول قصد تجاوز به او را داشته که او نیز در دفاعی مشروع از خود، او را کشته تا عفتش لکه دار نشود.

ریحانه هفت سال این حرف را تکرار کرد، بی آن که ادله و مدارک، ادعای او را تائید کند، ولی این ادعا تا روز مرگ همراه ریحانه بود و در همه روزهای دادرسی و اقامتش در زندان، هاله ای از معصومیت در اطراف او تنید تا خیلی ها قاتل بودنش را باور نکنند.

این شک و دودلی نسبت به بی گناه بودن ریحانه، هم در داخل وجود داشت و هم در خارج که البته آتش مدافعان خارج از کشور تندتر از داخلی ها بود.

در واقع بیم از تجاوز جنسی با سابقه ای که در ذهن مردم نسبت به آن وجود دارد، نزد افکار عمومی این حق را به هر زنی می دهد که ماجرا را با مرگ متجاوز ختم کند، که عده ای نیز با استفاده از همین آمادگی ذهنی، تفاسیری را ارائه کردند که خواسته نهفته در آن عفو و بخشش قاتل بود.

اما آنچه در این هفت سال ابتدا در مراحل بازپرسی، سپس در دادگاه کیفری استان تهران و پس از آن در دیوان عالی کشور مشخص و تائید شد، وقوع قتل عمد به دست ریحانه بود. حتی دیروز چند ساعت بعد از مرگ ریحانه، دادستانی تهران اطلاعیه ای را منتشر کرد که مجموعه ای از ادله بر گناهکار بودن او بود، از جمله این که ریحانه دو روز قبل از جنایت چاقویی خریده و بارها بر آن اقرار کرده، این که ریحانه چند روز قبل از حادثه به یکی از دوستانش پیامکی با این محتوا داده که «فکر کنم امشب بکشمش» و بالاخره وارد آمدن ضربه چاقو میان دو کتف مقتول آن هم در حالت خواندن نماز که ثابت می کند قتل در حالت دفاع از خود رخ نداده است.

این گزارش امروز در حالی خوانده می شود که ریحانه در آرامگاه ابدی اش آرمیده و مرتضی سربندی هفت سال از مرگش می گذرد، اما پرونده زندگی این دو نفر حاوی نکاتی است که می تواند برای همه آنهایی که قصد پادرمیانی در پرونده های قتل یا مانور دادن پیرامون آن را دارند، درس عبرت باشد.

چه شد که بخشش اتفاق نیفتاد؟

این را که چرا ریحانه جباری بیست و هفت ساله را از امروز به بعد باید مرحوم جباری بنامیم، می شود از چند زاویه بررسی کرد؛ اول این که او براساس شواهد و قراین مستدل، قاتل است و طبق قانون، قاتل قصاص می شود. دوم این که خانواده مقتول در این هفت سال نتوانسته اند به بخشش ریحانه رضایت دهند؛ آن هم در حالی که طبق گزارش ایرنا، جلسات صلح و سازش برای گرفتن رضایت از خانواده مقتول تا بیست و یکم مهر نیز ادامه داشته، ولی به نتیجه نرسیده است.

خانواده مقتول برای رضایت دادن یک خواسته داشت و آن این که ریحانه انگیزه اصلی خود برای قتل را بگوید و رازهایی را که در دل نگه داشته، برملا کند که این خواسته گواه خوبی است بر مشکوک بودن آنها به برخی اظهارات ریحانه. مهم ترین بخش نیز ادعای همیشگی قاتل مبنی بر بیم او از تجاوز جنسی از سوی مقتول بود که گرچه هیچ گاه از سوی قضات تائید نشد، اما آبروی خانواده سربندی را بسختی تحت تاثیر قرار داد.

این نیاز به احیای آبروی ازدست رفته خانوادگی را می شد خیلی خوب از لابه لای مصاحبه های مختلف اعضای خانواده مقتول با رسانه ها لمس کرد، بویژه گفت وگوی فرزند ارشد مقتول با یکی از روزنامه ها که بصراحت گفت از حمایت های بیش از حد از ریحانه و تلاش برخی رسانه ها برای جلب مخاطب از طریق حمایت از قاتل آزرده اند. این خانواده درواقع نگران وجهه خود بود و بیمناک از این که بخشش ریحانه مساوی با گناهکار بودن مقتول تلقی شود، ضمن این که اولیای دم خواهان شنیدن همه حقیقت از زبان ریحانه بودند و چون این اتفاق هیچ گاه رخ نداد، حکم قصاص برای دختر جاری شد.

دشمنی یا دوستی خاله خرسه؟

اما در کنار این دلایل، نقشی که برخی رسانه ها و افراد در اصرار اولیای دم بر قصاص داشتند، نقشی غیرقابل انکار است. اینها می کوشیدند تا دفاع مشروع را عامل رهایی ریحانه از چوبه دار قرار دهند؛ غافل از این که قضات بررسی کننده پرونده نه به این فشارها و خواسته ها که به ادله استناد می کنند.

با این حال، این فشارها گرچه در رای نهایی تاثیرگذار نبود، اما در موضعگیری خانواده مقتول و پافشاری آنها بر قصاص نفس موثر بود، تا آنجا که بیست و هفتم مهر، شش روز مانده به روز اعدام، رئیس دادگستری استان تهران در گفت وگو با خبرگزاری میزان، نقش رسانه های بیگانه را در رضایت ندادن اولیای دم تاثیرگذار دانست و توضیح داد که تحریکات این رسانه ها نتیجه گیری در پرونده را با مشکل مواجه کرده که اگر فضا آرام بود، امید به نتیجه رسیدن بیشتر بود.

ولی با این حال رسانه ها از دامن زدن به موضوع کوتاه نیامدند و برخی افراد از آتش افروزی دست برنداشتند که البته هر دو گمانشان این بود که به نفع ریحانه تلاش می کنند.

یکی از این افراد، وکیل سابق ریحانه بود؛ وکیلی که اکنون در خارج از کشور پناهنده شده و بظاهر برای دفاع از موکل سابقش، ولی در عمل به ضرر او با رسانه های خارجی مصاحبه می کرد که همین مصاحبه ها در شعله ور شدن آتش خشم خانواده مقتول و خودداری آنها از بخشش ریحانه موثر افتاد.اقدامی که برخی ناظران «کاسب کاری سیاسی» این وکیل توصیف کرده اند.

در واقع هیچ کدام از این حرف ها و بظاهر دفاعیات در زندگی ریحانه اثر مثبت نداشت، که می شود گفت این دادگاه های برگزار شده در سایه، در حکم دادگاه هایی فرعی بود که فقط به تلاش های دادگاه اصلی و قاتلی که می کوشید از مرگ نجات یابد، ضربه زد.

بهروز مهاجری از قضات دادگستری نیز چنین نظری دارد. او در کسوت یک کارشناس که بارها شاهد پرونده های این چنینی بوده، در گفت وگو با جام جم، فشارهای افکار عمومی در پرونده هایی از این دست را به این علت منفی می داند که فشارها بیشتر از روی احساسات است تا منطق و عدالت. او معتقد است خیلی وقت ها افکار عمومی و رسانه ها براساس شایعات و اطلاعات ناقص قضاوت می کنند که نمی تواند قضاوتی واقع بینانه باشد و چه بسا در پرونده ریحانه جباری اگر این قضاوت ها و فشارها و موضعگیری ها نبود، اوضاع به ضرر ریحانه تمام نمی شد.

مهاجری در توضیح گفته هایش می گوید: وقتی شرایط در جهتی پیش می رود تا افکار عمومی، مقتول را گناهکار و قاتل را بی گناه بدانند، خانواده مقتول برای به دست آوردن وجهه از دست رفته خویش چاره ای جز اجرای حکم قصاص ندارند، چون از یک سو عزیزی را از دست داده اند و از سوی دیگر برای حفظ حرمت این عزیز و تکذیب اتهامات وارده، باید تا پایان راه که اجرای حکم اعدام است، پیش بروند.

این قاضی دادگستری البته وساطت در این پرونده ها را رد نمی کند، حتی به نقش موثر این پادرمیانی ها اذعان دارد، ولی به شیوه ای درست، معقول و منطقی که به جریحه دار شدن اولیای دم منجر نشود و از مرزهای انصاف نگذرد.زندگی ریحانه جباری تمام شد، او قاتلی است که قصاص شد، اما داستان زندگی مردان و زنانی که دست به خون یک انسان آلوده می کنند، تمام شدنی نیست. اما آنچه بر ریحانه جباری و خانواده مقتول گذشت، درسی است برای آنهایی که می کوشند از ناحق دفاع کنند و ناخواسته به دو طرف پرونده آسیب می زنند.

مریم خباز - گروه جامعه

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
شاهرخ
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۴
0
1
ضد انقلاب دلش برای این زن و ان زن نسوخته انها دنبال هرج و مرج و بلوا هستند . مردم عادی که احساساتی هستند و از روی احساسات از این ها دفاع می کنند باید کمی درک و شعور خودشان را بالا ببرند و بیخودی شلوغ نکنند . به جرعت می گویم اگر این مداخله هلی بیجا نبود همین زن که حقش اعدام بوده ، اعدام نمی شد . مسب این اعدام خود همین جماعت احساساتی هستند .
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۵:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۴
1
1
خانم خباز اينكه قاضي پرونده صراحتا گفته كه مقتول از داروخانه وسيله ارتباط جنسي خريده و اينكه در ليوان شربت روي ميز دارو وجود داشته و بردن ريحانه به منزل عمه خود بجاي مطب نشان آشكاري از انحراف مرحوم سربندي است كه با قضاوت يكطرفه جنابعالي از ذهن مردم پاك نمي شود
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین