کد خبر: ۲۲۳۹۶۶
تاریخ انتشار:

در نیویورک چه گذشت؟

محمد قادری*
گروه سیاسی - شصت و نهمین نشست سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد، امسال هم با تمام حواشی و فراز و فرودهایش به پایان رسید و هیئت های مختلف به کشورهای خود بازگشتند.

به گزارش بولتن نیوز ، این اتفاق مهم بین المللی علاوه بر اهمیت ذاتی خود، امسال برای جمهوری اسلامی ایران از زاویه گفتگوهای هسته ای با 5+1 نیز مورد توجه ویژه بود. هیئت ایرانی به ویژه شخص رییس جمهور و محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه در این رخداد بین المللی با بهره گیری حداکثری از امکان دیپلماسی عمومی و رسانه ای خود علاوه بر گفتگوهای دو یا چند جانبه با مقامات کشورهای حاضر در نیویورک، در کنار مصاحبه های متعدد با رسانه های گروهی نشست هایی نیز با گروه ها، اتاق فکرها و اندیشکده های مختلف آمریکایی برگزار کردند تا در حد توان مواضع صلح طلبانه، ضد استکباری و ضد تروریستی ملت و نظام جمهوری اسلامی ایران را به گوش جهانیان برسانند.   

حجت الاسلام حسن روحانی رییس جمهوری اسلامی ایران چه در سخنرانی عمومی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد و چه در مصاحبه های خود با رسانه ها با تاکید ویژه بر خطاهای رفتاری غرب در معادلات بین المللی تا جایی پیش رفت که به قول وال استریت ژورنال شخصا به یک رویداد خبری در نیویورک تبدیل شد و در داخل هم نیز مورد حمایت قاطبه نمایندگان مجلس و شخصیت ها و صاحبنظران سیاسی قرار گرفت. وال استریت ژورنال در این باره نوشت: « باراک اوباما تمام سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل را به مساله داعش اختصاص داد؛ در حالیکه رئیس جمهور ایران به یک رویداد خبری در این اجلاس تبدیل شد. وی توانست به جهان بفهماند که اکنون شما با قوانین ما بازی می‌کنید.»

رییس جمهور در سخنرانی روز پنجشنبه خود در این اجلاس با اشاره به تضییعاتی که تندروی و افراطی گری در بخش‌های مهمی از خاورمیانه به بار آورده است، گفت: در شرق و غرب ایران، افراطی گری، همسایگان ما را تهدید می کند، خشونت می ورزد و خون می ریزد. آنان البته تنها به یک زبان سخن نمی گویند و حتی رنگ‌ پوست‌شان هم یکی نیست و یک ملیت واحد ندارند بلکه از کشورهای مختلف به خاورمیانه آمده‌اند. وی همچنین ایدئولوژی این عوامل تندرو و افراطی را مبنی بر «افراطی گری و خشونت» و هدف واحد آنها را «نابودی تمدن، اسلام‌هراسی و ایجاد زمینه برای مداخله مجدّد بیگانگان در منطقه» ذکر کرد و گفت: متأسفانه، تروریسم، جهانی شده است؛ از نیویورک تا موصل، از دمشق تا بغداد، از شرقی ترین تا غربی ترین نقطه جهان، از القاعده تا داعش. افراطیون جهان، یکدیگر را یافته‌اند و ندای اتحاد با یکدیگر سر داده‌اند.
 
 البته در همین حال لجن پراکنی های امثال دیوید کامرون نشان داد که پذیرش درخواست ملاقات نخست وزیر انگلیس خبیث با حسن روحانی تا چه حد به دور از عقلانیت سیاسی بوده است. در پی همین اظهارات خصمانه نخست وزیر روباه پیر بود که دلسوزان داخلی انتقادات خود را مطرح و ضمن حمایت از رویکرد کلی و مواضع حق طلبانه ریاست محترم جمهوری نقطه نظرات خود را بیان کردند، چنانچه حمید رسایی عضو شاخص جبهه پایداری و فراکسیون اصولگرایان مجلس از تریبون خانه ملت اعلام کرد که با حفظ مواضع، حاضر نیست یک تار موی حسن روحانی را به عوامل انگلیس خبیث بدهد یا بسیج دانشجویی شش دانشگاه تهران که طی نامه ای خطاب به رییس جمهور با اعلام اینکه امروز جمهوری اسلامی ایران به عنوان پشتوانه تمامی ملل مستضعف در رویارویی تاریخی با غرب ایستاده و چشم همه مردم دنیا نظاره‌گر رفتار ما به عنوان یک ابرقدرت منطقه‌ای که در مقابل تمام کفر و باطل ایستاده است می باشد عنوان کردند که: «اسلام سیاسی با الگوی جمهوری اسلامی ایران دیگر به عنوان یک گفتمان ضد استکباری و مردم‌سالارانه در میان جهانیان پذیرفته شده و مبنای جنگی تاریخ‌ساز، میان حق و باطل گردیده و این وظیفه‌ی ما فرزندان انقلاب است که در سایه مدیریت حکیمانه امام خامنه‌ای، روزگاری در عرصه جهاد نظامی، زمانی در جبهه تلاش علمی و روزی در موضع دیپلماسی و با توجه به تمام اقتضاءات و شرایط، این پیام را منتقل سازیم.»

در ادامه این بیانیه با اشاره به سخن حکیمانه علامه بزرگوار آیت الله جوادی آملی آمده بود: «ریاست جمهور ایران اسلامی! سخنان دیروز نخست وزیر خبیث انگلیس همانند همان کینه‌توزی‌های ۳۶ سال گذشته روباه پیر بود با این تفاوت که این‌بار کمی جسورتر شده‌اند. آقای روحانی به راستی نتیجه کدام قواعد دیپلماتیک پرروتر شدن طرف مقابل است. آقای روحانی شک داریم که بعد از دست دادن با دیوید کامرون انگشتان خود را شمرده باشید، که اگر شمرده بودید، در سخنرانی مجمع عمومی سازمان ملل پاسخ این زیاده خواهی‌ها را می‌دادید.»

آنچه اما بیش از هر چیزی در متن حمایت ها و انتقادات از رییس جمهور و هیئت ایرانی حاضر در نیویورک طی این روزها نمایان بود حکایت از یک منطق روشن داشت، چه، آنجا که هیئت ایرانی تمام قد از مواضع حق طلبانه و ضد استکباری ملت شریف ایران سخن می گفت یا رفتار می کرد ـ مانند رفتار متقابل دکتر ظریف در برابر بی ادبی دیوید کامرون در شیوه نشستن در مقابل دکتر روحانی ـ مورد حمایت همه جانبه قرار می گرفت و آنجا که به سبب برخی خوش بینی ها خدشه ای هرچند ناچیز به عزت و اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران وارد می شد مورد انتقاد دلسوزان داخلی واقع می شد، به این معنا که راه و مرام خمینی کبیر(ره) در عصر خلف صالح او نیز همچنان به عنوان خط قرمز ملت انقلابی ایران پابرجاست.

در حاشیه این اجلاس چنانچه اشاره شد مذاکرات نمایندگان جمهوری اسلامی ایران با نمایندگان کشورهای موسوم به 5+1 نیز پس از 6 دور مذاکرات پر فراز و نشیب در وین ادامه یافت و البته همانگونه که سید عباس عراقچی به عنوان سرپرست تیم ایرانی، وزیر خارجه و رییس جمهور در ارزیابی های خود اعلام کردند روندی به شدت کند داشت و عملا بدون هیچ نتیجه قابل ذکری ادامه آن به دور بعدی مذاکرات در یک شهر اروپایی موکول شد. اما اینکه در مذاکرات طرفین در نیویورک چه گذشت که اینگونه بی نتیجه ماند بحث ها و گفتنی هایی وجود دارد که در ادامه این نوشتار بدان خواهیم پرداخت.

پس از آنکه در دور آخر مذاکرات ایران و 5+1 در اروپا موسوم به وین 6 نتیجه قابل قبولی گرفته نشد و طرفین تن به تمدید مذاکرات شش ماهه دادند، اخبار و تحلیل های ارائه شده نشان از آن داشت که از یک سو به دلیل تداوم زیاده خواهی آمریکایی ها در تحمیل خواسته های نامشروع خود و از سوی دیگر به دلیل ایستادگی تیم ایرانی بر خطوط قرمز تعیین شده توسط رهبر انقلاب، عملا رسیدن به هرگونه توافقی در خلال این نشست ها تنها منوط به کوتاه آمدن یکی از طرفین از خواسته های خویش است که یکی زیاده خواهانه و مبتنی بر زور و قلدری و یکی حق طلبانه و مبتنی بر منطق منافع ملی است.

به هر حال در آخرین تصمیم گیری طرفین در وین، بنا بر ادامه مذاکرات در حاشیه شصت و نهمین اجلاس سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک گذاشته شد. نشست نیویورک اما در حالی آغاز می شد که تغییر مهمی در مواضع دو سوی میز به وجود نیامده و فرآیند لغو تحریمها، ظرفیت غنی سازی، راکتور اراک، مدت زمان اجرایی شدن توافق موسوم به گام نهایی هنوز از جمله بحث برانگیزترین موارد مورد مذاکره بودند. در این دور از مذاکرات همانگونه که پیش بینی می شد نماینده آمریکایی ها با وجود اینکه پیش از شروع گفتگوها ابراز خوش بینی کرده بود، از همان ابتدا با تکرار مواضع قبلی خود فضای جلسات را به سمتی پیش برد که اولین خروجی رسانه ها از دور اول نشست ها در نیویورک کاملا مایوس کننده می نمود. شرمن حتی پیش از سفر محمدجواد ظریف به نیویورک صراحتا اعلام کرد: «ابعاد غنی سازی در برنامه هسته ای ایران باید محدود شود.» شرمن این جمله را در حضور 200 تن از سفرا و نمایندگان کشورهای خارجی مستقر در آمریکا بیان کرد تا نشان دهد مساله هسته‌ای ایران، مساله‌ای جهانی است و هدایت مسائل تبلیغاتی و رسانه‌ای این پرونده را نیز آمریکا برعهده دارد. او علاوه بر اینکه به‌خوبی می‌داند خطوط قرمز ایران درباره فعالیت‌های هسته‌ای‌اش چیست، به روشنی می داند که درباره این خطوط هیچ گفت‌وگویی صورت نمی‌گیرد لذا پیش از آغاز مذاکرات سناریوی دوم کاخ سفید را کلید زد، سناریویی که طی آن در صورت بر هم خوردن مذاکرات به دلیل زیاده‌خواهی‌های غرب، این ایران است که باید دلیل اصلی و متهم اصلی در این مساله باشد. به همین دلیل هم تهدید کرد: «در صورتی که این درخواست آمریکا برای کاهش از حجم غنی‌سازی ایران پذیرفته نشود مذاکرات شکست می‌خورد.» در همین حال سیدعباس عراقچی نیز پیش از اعزام به نیویورک اعلام کرد: «بعید می دانم مذاکرات در نیویورک به جمع بندی برسد.» این فضا تا جایی پیش رفت که برخی از رسانه به نقل از یک منبع نزدیک به تیم مذاکره کننده ایرانی اینگونه عنوان کردند که «به مذاکرات نیویورک کمتر از ۵۰ درصد باید امید داشت و باید به دنبال سیاست گذاری های پس از شکست مذاکرات بود.»
در این میان اما رفتار ذوق زده و مشکوک برخی محافل داخلی و البته برخی نزدیکان رییس جمهور مانند حمید ابوطالبی که خود به واسطه عدم دریافت ویزا از واشنگتن برای حضور در نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد مظهر تام و تمام شکست نگاه خوش بینانه به عوامل نظام سلطه است بیش از هر جریان رسانه ای دیگر در دنیا سعی داشت چشم انداز مذاکرات نیویورک را بدون هیچ منطقی مثبت جلوه داده و اینگونه عنوان کند که اگر توافقی هم حاصل نشود زیر سر مخالفین دولت در داخل کشور است! چنانچه درست زمانی که ادعای کذایی حمله به مواضع داعش از سوی آمریکایی ها مطرح شد و در داخل مرزهای ایران نفرت هرچه بیشتر نسبت به مواضع فریبکارانه آمریکا اوج گرفت با وجود تصریح شخص حسن روحانی مبنی بر منتفی بودنه ملاقات با اوباما، ناگهان زمزمه هایی از دیدار احتمالی دکتر روحانی و باراک اباما در محافل رسانه ای مطرح شد تا به زعم خود با یک شوک روانی به فضای مذاکرات تکاپوی جدیدی به فضای حاکم بر این گفتگوها وارد کنند. این در حالی بود که طی مدت این یکسال هیچ کس حاضر نشد به روشنی پاسخ دهد که مثلا گفتگوی تلفنی بین روسای جمهور ایران و آمریکا پس از 35 سال که با آن همه پروپاگاندا شکل گرفت و رسانه ای شد چه منافعی برای ملت ما به دنبال داشت؟ جز اینکه اوباما با گستاخی هر چه تمام تر گفت: «ریاست جمهوری حسن روحانی نتیجه تحریم های آمریکا بود!»
هر چه بود سرانجام مذاکرات هسته اي ميان جمهوري اسلامي ايران و اعضاي 1+5 در نيويورک پايان يافت. اين مذاکرات جمعه شب با ديدار سه جانبه ظريف، اشتون و کري ادامه يافت اما پس از دو ساعت رايزني دو طرف نتوانستند به نقطه نظر مشترک براي رفع اختلاف نظرها برسند. همچنين لوران فابيوس وزير امور خارجه فرانسه ضمن ابراز تاسف از عدم پيشرفت ملموس در مذاکرات هسته اي، از لغو نشست وزراي امور خارجه ايران و اعضاي 1+5 خبر داد. سيد عباس عراقچي معاون وزير امور خارجه و عضو ارشد تیم مذاکره کننده ایرانی نیز درباره آنچه در مذاکرات اخير نيويورک گذشت اعلام کرد: «فعلا تمرکز بر استفاده کامل از فرصت باقي مانده يعني تا سوم آذر است زيرا شرايط و مقدماتي فراهم شده است، تفاهم مقدماتي وجود دارد که بر اساس اصولي که در آن قرار دارد بايد تفاهم ديگري صورت گيرد... برخي موارد درباره جزييات مسائل فني پيشرفت هاي خوبي صورت گرفته است و به برداشت هايي دست يافته ايم و راه حل هايي نيز وجود دارد اما هنوز درباره موضوعات کلان و اساسي به يک درک مشترک و تفاهمي که بتواند پايه يک توافق باشد نرسيده ايم البته نااميد نيستيم و تلاش ها ادامه دارد.» همچنین سرگئي ريابکوف، نماينده روسيه در مذاکرات هسته اي ايران و 1+5 اعلام کرد: «با وجود اختلافات اساسي ميان طرفين، امکان رسيدن به توافق تا 3 آذرماه امسال وجود دارد.»

بر این اساس؛ درباره آنچه در نیویورک گذشت و آینده مذاکرات ایران و 5+1 همچنان ابهاماتي وجود دارد که بدیهی است با وجود این ابهامات نمی توان آینده ای به جز «عدم توافق نهایی» برای آن متصور بود به ویژه آنکه اصرار ايالات متحده آمريکا و تروئيکاي اروپايي بر مواضع غير منطقي و زیاده خواهانه سبب شد تا مذاکرات نتواند به نتيجه برسد و این همان دور باطلی است که جمهوری اسلامی ایران نباید خود را بیش از این در آن گرفتار و هزینه های آن را بپردازد چرا که این ایران است که هم با اعمال اعتمادساز عملا سرعت فعالیت های خود را در عرصه پیشرفت صلح آمیز گرفته و هم هیچ یک از تعهدات طرف مقابل تاکنون برآورده نشده است. 

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین