"محمدتقی کروبی"، پسر مهدی کروبی یکی از سران فتنهی 88 پیرامون استقلال اسکاتلند در صفحهی فیسبوک خود مطلبی نوشته که سایت ضدانقلاب "راه دیگر" نیز آنرا منتشر کرده است.
گروه سیاسی "محمدتقی کروبی"، پسر مهدی کروبی یکی از سران فتنهی 88 پیرامون استقلال اسکاتلند در صفحهی فیسبوک خود مطلبی نوشته که سایت ضدانقلاب "راه دیگر" نیز آنرا منتشر کرده است. در بخش اصلی این مطلب میخوانیم که:
«مجاب کردن ملتی به دادن رای منفی به استقلال امری بس دشوار است که شاید تنها از دست سیاستمداران روباه پیر برآید. آری کمپین "خیر" توانست با برنامه ای حساب شده تردیدی اساسی در میان اسکاتلندی ها نسبت به آثار جدایی ایجاد کند، بهنحوی که طبق نظرسنجی دیروز، کمپین "نه" دو درصداز رقیب خود پیشی گرفته بود.
به
گزارش بولتن نیوز،کلید این موضوع را نه تنها در دموکراسی و بلوغ سیاسی یک ملت، بلکه باید در سیاستهای مبتنی برعدم تبعیض و برخورداری از حقوق برابر دانست. به نظر نگارنده مدیریت این رفراندم و نتیجه آن هرآنچه باشد، بازی برد- بردی است که سایر ملل باید از بریتانیایی ها بیاموزند. اگراکثریت رای برجدایی دهند، آنگاه شاهد تشکیل دولت جدیدی درعرصه های بین المللی هستیم که توانسته بدون جنگ و خونریزی و به روشی مسالمت آمیز، استقلال خود را بهدست آورد واگر کمپین "خیر" پیروز شود واسکاتلند کما فی سابق، بهعنوان بخشی از بریتانیا باقی بماند، آنگاه باید سیاستمداران بریتانیایی را تحسین کرد که برخلاف رویه رایج توانستند در قرن بیستویکم، اسکاتلندی ها را نه با داغ و درفش، بلکه با منطق وحساب و کتاب و در یک پروسه آزاد، مجاب به ماندن دراتحاد بریتانیا کنند.»
بعد از خواندن این متن و سایر مطالب و مقالههایی که در این چند وقت درخصوص علل پیروزی کمپین "نه" به استقلال اسکاتلند نوشته شده، این سوال را در ذهن ایجاد میکند که آیا واقعا این پیروزی در انتخابات، همانطور که محمدتقی کروبیها بیان میکنند بر اساس اصول دمکراسی بدست آمده یا اینکه پشت پردهای دارد و بعضیها از این پشت پرده بیخبرند یا خود را به بیخبری زدهاند؟
برای پی بردن به دستهای پشت پردهی همهپرسی اسکاتلند، توجه شما را به گزارشی جلب
میکنیم که سایت خبری-تحلیلی "فرهنگ نگار" در این رابطه تنظیم کرده است:
«شاید به صراحت بتوان گفت که نتایج اعلام شده، رأی مردم اسکاتلند نیست، بلکه نتیجه تهدیدهای داخلی و خارجی صورت گرفته است. این در حالی است که مقامات انگلیسی از جمله برخی از اعضای پارلمان بریتانیا از هفتهها پیش با سفر به مناطق مختلف اسکاتلند و حضور در بین مردم، وعدههایی را به آنها داده بودند که در صورت رأی منفی به استقلال محقق میشد و در عین حال تهدید کرده بودند که در صورت استقلال اسکاتلند با مشکلات شدید به ویژه در حوزه اقتصاد مواجه خواهند شد.
اتحادیه اروپا، سایر کشورهای اروپایی و حتی آمریکا نیز به روشهای مختلف مردم اسکاتلند را تهدید کرده بودند که از جمله این موارد میتوان به اظهارات مقامات اتحادیه اروپا اشاره کرد. این مقامات گفته بودند که اگر اسکاتلند مستقل شود، نباید خود را عضوی از اتحادیه اروپا فرض کند. بانک مرکزی بریتانیا و شرکتهای بزرگ نفتی این کشور نظیر "شل" و "بریتیش پترولیوم" نیز اعلام کرده بودند که در صورت جدایی اسکاتلند ممکن است همکاری با این کشور را در دستور کار خود قرار ندهند.
علاوه بر تهدید و تطمیع مردم خصوصاً توسط مقامات لندن، بسیاری از حامیان استقلال معتقدند برخی از آرای مثبت در شهر "داندی"، به عنوان آرای منفی شمارش شدهاند. همچنین گروهی از رأیدهندگان در گلاسکو گفتهاند زمانی که برای دادن رأی پای صندوق رفتهاند، به آنها اعلام شده که قبلاً با نام آنها رأی داده شده است .
شبکه اسکاینیوز طی گزارشی اعلام کرد که اخباری از تقلب در شهر "گلاسکو" نیز منتشر شده و به همین جهت نیروهای پلیس به محل شمارش آرا اعزام شدهاند. گلاسکو بزرگترین شهر اسکاتلند است و استقلالطلبان حساب ویژهای روی آن باز کردهاند. عدهای از موافقان استقلال در اسکاتلند معتقدند آرای خارج شده از صندوقها رأی مردم این کشور نیست و علاوه بر تهدیدهای گسترده لندن و کشورهای همپیمان با بریتانیا، تقلب در همهپرسی نیز آرای مردم اسکاتلند را جابهجا کرده است.
به گفته "الکس سالموند" رهبر حزب ملی اسکاتلند و کمپین موافقان استقلال، در صورت پیروزی مخالفان، موضوع استقلال اسکاتلند دستکم تا سالها مجدداً پیگیری نخواهد شد و از سوی دیگر، وعدههای متعدد رهبران سه حزب اصلی انگلستان از جمله تفویض اختیارات گسترده به پارلمان و دولت محلی اسکاتلند از جمله در زمینه مالیات و ادامه استفاده از فرمول بودجه "بارنت" و اعطای سهم از خزانه انگلستان به اسکاتلند دنبال میشود.»
اما چرا روباه پیر، دست به ارعاب مردم اسکاتلند زده است؟ مگر چه منفعتی از این ناحیه به انگلستان میرسد که چنین تهدیدهایی را نثار مردم اسکاتلند کرده و کاری کردند که تنها شبهی از دمکراسی در این رفراندم باقی بماند؟ در جواب باید گفت: «با استقلال اسکاتلند بخش بزرگی از سهم انگلستان از میادین نفتی دریای شمال از اختیار این کشور خارج خواهد شد. از این رو منابع نفتی دریای شمال یکی از مولفه های کلیدی در رابطه با نتیجه همه پرسی استقلال اسکاتلند که در 18 سپتامبر جاری برگزار میشود، خواهد بود.
تردیدی وجود ندارد که حتی پس از استقلال نیز اسکاتلند و انگلستان به دلیل سوابق تاریخی و اجتماعی، پیوندهای ناگسستنی بسیار محکمی خواهند داشت. اما با توجه به اهمیت تامین پایدار انرژی برای کشورهای مصرف کننده مشخص نیست انگلستان در صورت استقلال اسکاتلند چه خواهد کرد. آیا میراث چرچیل زنده خواهد شد و انگلستان سیاستهای خاورمیانهای خود را برای افزایش نفوذ در کشورهای نفتخیز به شکل پیچیدهتری دنبال خواهد کرد یا با سیاستگذاران و سیاستمداران و بنگاه های اقتصادی اسکاتلندی توافقات پشت پرده ای برای تضمین تامین امنیت انرژی خود شکل خواهد داد؟» خبرگزاری فارس/امنیت انرژی انگلستان پس از استقلال اسکاتلند از کجا تأمین خواهد شد؟
اما این دلیل داخلی فشار علیه آزادیخواهان و استقلالطلبان اسکاتلندیست. دلیل مهمتر بینالمللی دیگری وجود دارد که باعث شد تا بدون هرگونه نشان و اثری، سایر کشورهای اروپایی به جمع حامیان کمپین "نه" به استقلال اسکاتلند بپیوندند. بررسی این دلیل را در گزارش قبلی سایت خبری-تحلیلی "فرهنگ نگار" اینگونه میخوانیم:
«رأی "نه" مردم اسکاتلند به استقلال از بریتانیا واکنشهایی را از سوی مقامات اروپایی و آمریکایی و برخی نهادهای بینالمللی به همراه داشته است. نخستوزیر بریتانیا، وزیرخارجه آلمان، دبیرکل ناتو، نخستوزیر اسپانیا و رئيس پارلمان اروپا از جمله کسانی بودند که از نتیجه رفراندوم استقبال کردند.
"مارتین شولتس" رئیس پارلمان اروپا از رأی مردم اسکاتلند استقبال و ابراز آسودگی خاطر کرده است. وی میگوید: اوضاع آتی مناطقی مانند کاتالونیا (اسپانیا)، "فلاندر" (بلژیک) و "تیرول جنوبی" (ایتالیا) به اوضاع فعلی اسکاتلند وابسته است. با این حال کارشناسان معتقدند، اگرچه تلاش حامیان استقلال اسکاتلند شکست خورده است، اما اتحادیه اروپا در آینده نیز با کوشش برخی مناطق دیگر برای جدایی روبهرو خواهد شد.
خبرگزاری فرانسه در گزارشی در اینباره نوشت: "تصمیم مردم اسکاتلند به عدم استقلال از بریتانیا را نباید حرف آخر این مردم تلقی کرد." حتی دیوید کامرون هم میگوید: "این سؤال صرفاً برای "یک نسل" پاسخ داده شده است." او گفت: "بعضیها میگویند که این رفراندوم پرسش استقلال اسکاتلند را برای همیشه پاسخ داده، اما این بحث هنوز تمام نشده است."»
در نتیجه باید گفت که ترس انگلستان از تأمین منابع انرژی در صورت استقلال اسکاتلند و وحشت دنیای غرب از الگو شدن فعالیتهای استقلالطلبانهی آنها در صورت پیروزی، عوامل داخلی و خارجی بودند که باعث شد تا رفراندم برگزار شده، تنها مترسکی از انتخابات آزاد و دمکراسی باشد. حال اگر شبه روشنفکران داخلی و محمدتقی کروبیها در سودای این سطح از مدنیت و انسانیت هستند، بروند و در مهد این رفتارها به دنبالش باشند. نه در کشوری که نظام سیاسی آن به مردمسالاری خالی از تهدیدی و احساسات کاذب معتقد بوده و همه چیزش را برای حفظ جمهوریت نظام به میان آورده است.
البته میتوان فرض را بر این گرفت که رفراندم برگزار شده در اسکاتلند نمونه عالی دمکراسیست و به قول محمدتقی کروبی، باید دیگران از آن درس بگیرند. اما سوالی که اینجا مطرح میشود آن است که چه کسی باید از این به ظاهر دمکراسی درس بگیرد؟ آیا نظامی که سال 88 برای جاری شدن نظر مردم در ساختمان قدرت آبرویش را گرو گذاشت باید از این رفراندوم درس بگیرد یا آنهایی که حاضر نشدند آن همه اختلاف رأی را هضم کنند و رودل سیاسی کردند؟
آیا از به ظاهر رفراندوم اسکاتلند، نظامی باید درس بگیرد که در انتخابات سال 92 حاضر نشد در میان آن رأیهای میلیونی، 250 هزار رأی را نادیده گرفته و تنها با نیم درصد رأی بیشتر، رئیس جمهور فعلی را پیروز انتخابات معرفی کند؟ یا آنهایی باید درس بگیرند که حالا و بعد از گذشت 5 سال از فتنهی 88، نه تنها به اشتباه خود اعتراف نمیکنند که با استکبار بیشتر از پیش، خود را طلبکار از نظام میدانند؟ به راستی اگر بپذیریم که رفراندم اسکاتلند، دمکراسی مطلوب است، چه کسی باید از آن درس بگیرد؟