کد خبر: ۲۲۰۹۵۶
تاریخ انتشار:
مخالفت آمریکا با توان غنی سازی صنعتی ایران برخلاف ان.پی.تی است؛

شورای حکام و آژانس به نادیده گرفتن حقوق هسته ای ایران واکنش نشان دهند

مخالفت آمریکا با توان غنی سازی صنعتی ایران برخلاف ان.پی.تی است و شورای حکام و مدیر کل آژانس باید نسبت به نادیده گرفتن حقوق کشورها واکنش مناسب نشان دهند.
گروه بین الملل، مخالفت آمریکا با توان غنی سازی صنعتی ایران برخلاف ان.پی.تی است و شورای حکام و مدیر کل آژانس باید نسبت به نادیده گرفتن حقوق کشورها واکنش مناسب نشان دهند.

به گزارش بولتن نیوز،
مخالفتهای روز افزون آمریکا تحت فشار رژیم صهیونیستی در حالی صورت می گیرد که غنی سازی ایران تحت نظارت بازرسان و دوربین های آژانس و به هر میزان که مورد نیاز برای مصارف صنعتی و چشم انداز برنامه هسته ای باشد انجام خواهد شد و هیچ نقطه ابهامی در آن وجود ندارد.

رفتار مذاکراتی آمریکا با تبعیت از لابی صهیونیستی حاکم در کنگره آمریکا در حالی از حالت عادی خارج شده و به شکل خصومت شخصی درآمده است که حتی البرادعي در كتاب خاطرات خود درباره رفتار مذاکراتی آمريكايي‌ها می نویسد: هر زمان که شرایط برای حل مسئله به نظر می رسید دردسترس باشد، امریکائی ها راهی برای سد کردن پیشرفت می یافتند (ص241).

البرادعي براي اينكه نشان دهد مشكل پرونده ايران رفتار دوگانه غرب است يك فصل از كتاب خود را به مثال‌هايي در اينباره اختصاص مي‌دهد.

مثلا اينكه در اوائل سال ۲۰۰۴ دولت برزیل که مشغول ساختن تاسیسات غنی سازی عمده ای در شهر رسنده بود از دسترسی کامل بازرسان آژانس به این تاسیسات ممانعت کرد. در اوت همان سال دولت کره جنوبی از غنی سازی پنهانی و غیر مجاز اورانیوم با غلظت ۷۷ در صد خبرداد.

در هر دواین موارد و همچنین مورد عدم پایداری رومانی (۱۹۹۲)، شورای حکام در صورت جلسه خود تنها تایید کرد که از این موارد مطلع شده(!) بدون آن که اقدامی تنبیهی در مورد آن ها اعمال کند.

نرمی آمریکا در برابر اسرائیل و دیگر کشورها در مسئله هسته ای در حالی است که آمریکاییها بیش از سه دهه است که با این حربه و برای خوش خدمتی به اسرائیل و تحت فشار قرار دادن ایران همه نوع کارشکنی کرده اند و با انواع تحریمها و فشارها سعی کرده اند تا جمهوری اسلامی ایران را همسو با اعداف خود کنند.

در این رابطه هیلاری کلینتون یک ماه پس از انعقاد توافقنامه ژنو در یک نشست محرمانه در واشنگتن گفت که نگرانی‌های آشکار اسرائیل از اینکه توافق ایران و۱+۵ در «ژنو» ناکارآمد بوده است، به دیپلماسی امریکا در قبال ایران کمک می‌کند و به ادامه فشارها بر ایران و همپیمانان این کشور ادامه می‌دهد.

وی تصریح کرد که هشدارهای اسرائیل برای حمله احتمالی نظامی به ایران جدی گرفته می‌شود و روسیه و چین تحت تأثیر ترس یک حمله نظامی تل‌آویو قرار می‌گیرند.

کلینتون در ادامه گفته‌های خود مدعی شد که نگرانی‌ها از حمله احتمالی اسرائیل احتمالاً ایران را در گفت‌وگو با دیپلمات‌های امریکایی منعطف‌تر کرده است.

این اظهارات در حالی است که مقامات کاخ سفید همیشه مدعی هستند که با مواضع تل آویو مخالف بوده و مواضع آنان با مواضع تند و سخت امثال نتانیاهو یکسان نیست.

از سوی دیگر اصطلاح معتبر کردن تهدیدنظامی هم که اسرائیلی‌ها دائماً از آن استفاده می‌کنند در واقع نه به معنای آماده شدن برای جنگ بلکه به این معناست که امریکا چگونه می‌تواند از ابزار تهدید نظامی بهره بگیرد که نتیجه آن کوتاه آمدن ایران و اجتناب از ورود به درگیری باشد.

هر چند که مقامات بلند پایه کشورمان و همچنین فرماندهان نظامی نشان دادند ارزشی برای تندگوییهای رژیم صهیونیستی قایل نیستند.

رهبر معظم انقلاب سال ۷۲ در دیدار جمعی از روحانیون درباره نقش اسرائیل در منطقه فرمودند: صهیونیست‌ها هم در این منطقه، مثل سگِ زنجیریِ استکبار عمل‌می‌کنند. پارس کردن و پاچه گرفتن و به این و آن پریدن،‌ شأن صهیونیست‌هاست. از آنها، غیراز این هم انتظاری نیست و البته، کسی هم اهمیتی به آنها نمی‌دهد.

ایشان سال ۹۰ نیز در مراسم تحلیف و دانش آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری ارتش، در این‌باره تصریح کردند: هم امریکا بداند، هم دست‌نشاندگانش بدانند، هم سگ نگهبانش رژیم صهیونیستی در این منطقه بداند؛ پاسخ ملت ایران به هرگونه تعرضی، هرگونه تجاوزی، بلکه هر گونه تهدیدی، پاسخی خواهد بود که از درون، آنها را از هم خواهد پاشید و متلاشی خواهد کرد.

به هر حال اینکه آمریکا در مقابل برنامه تسلیحات هسته‌ای اسرائیل سکوت می‌کند و در عوض، برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ایران را تهدید می‌داند، ریشه در توافق مخفیانه‌ای دارد که ریچارد نیکسون با نخست‌وزیر وقت اسرائیل داشته است.

برای نخستین بار یک روزنامه آمریکایی با نام «واشنگتن‌پست» به «رویکرد دوگانه آمریکا» در قبال برنامه تسلیحات هسته‌ای اسرائیل و برنامه هسته‌ای ایران اذعان کرد و در گزارشی تحت عنوان «چرا آمریکا با برنامه سلاح‌های هسته‌ای اسرائیل مشکل ندارد اما در قبال ایران چنین نیست» به تشریح این موضع پرداخت و نوشت: مقامات ایرانی گاهی اوقات به اتهامات مربوط به تلاش ایران برای دستیابی به تسلیحات هسته‌ای این گونه واکنش نشان می‌دهند که نه تنها به دنبال بمب نیستند بلکه مایلند شاهد خاورمیانه عاری از تسلیحات هسته‌ای باشند. البته مطمئنا این سخن برای منحرف کردن توجهات از نگرانی‌ها درباره فعالیت‌های هسته‌ای ایران به سمت تنها دارنده سلاح هسته‌ای در منطقه یعنی اسرائیل است.

این روزنامه آمریکایی افزود: آیا چیز ریاکارانه و مزورانه‌ای وجود دارد که جهان، زرادخانه هسته‌ای اسرائیل را که سال‌هاست مجهز به آن است و رسما به آن اذعان نمی‌کند، تحمل می‌کند اما ایران را به خاطر گام‌های «مشکوک» به سمت برنامه هسته‌ای، تحت تحریم‌های اقتصادی شدید قرار می‌دهد؟ حتی عربستان سعودی که ایران را دشمن سرسخت خود می‌داند و مدت‌ها پیش با اسرائیل سازش کرده است، اغلب به درخواست تهران برای «منطقه عاری از سلاح هسته‌ای» می‌پیوندد. کسی که از نزدیک در جریان مسائل خاورمیانه نیست، طبیعتا می‌خواهد بداند چرا آمریکا کلاهک‌های هسته‌ای اسرائیل را پذیرفته اما برنامه هسته‌ای ایران را نمی‌پذیرد.

جو سیرینسیون، رئیس یک بنیاد فکری مستقر در واشنگتن که خواهان حذف سلاح‌های اتمی در جهان است، در این باره گفته: غیر ممکن است که مذاکراتی درباره سیاست هسته‌ای در خاورمیانه برگزار کنیم بدون اینکه با سئوالاتی روبرو شویم که کاملا بر (برنامه تسلیحات هسته‌ای) اسرائیل متمرکز شده‌ است.

توجیه غربی‌ها درباره برنامه تسلیحات هسته‌ای اسرائیل

واشنگتن‌پست افزود: البته بسیاری از غربی‌ها احتمالا خواهند گفت، تسلیحات اسرائیل از لحاظ اخلاقی و تاریخی، دفاعی هستند اما برنامه هسته‌ای ایران چنین نیست، که این استدلال ریشه در دو موضوع دارد؛ یکی ماجرای هولوکاست و دیگری به دلیل اینکه اسرائیل جنگ‌های «دفاعی» علیه همسایگانش داشته است. رابرت ساتلوف، مدیر اجرایی موسسه واشنگتن در سیاست خاورمیانه نیز در این باره می‌گوید: اسرائیل هرگز از ظرفیت‌های (هسته‌ای) خود برای نفوذ منطقه‌ای یا ترساندن و تهدید کردن همسایگانش استفاده نمی‌کند.

به نوشته این روزنامه آمریکایی، هر دو دیدگاه‌های فوق صحیح هستند. اما داستان برنامه هسته‌ای اسرائیل و اینکه آمریکا چگونه آن را پذیرفت، پیچیده‌تر و حیرت‌انگیزتر از چیزی است که فکر می‌کنید. در واقع، تنها عامل مهمی که نشان می‌دهد چگونه اسرائیل جهان را وادار ساخت تا برنامه هسته‌ای آن را بپذیرند، «زمان» بود. نخستین سلاح هسته‌ای را آمریکا در سال 1945 به کار گرفت. در سال 1970، بیشتر کشورهای جهان با پیمان منع اشاعه هسته‌ای موافقت کردند؛ پیمانی که مانع تولید تسلیحات هسته‌ای به دست کشورهای جدید می‌شد. در فاصله این 25 سال، همه کشورهای بزرگ جهان سلاح هسته‌ای تولید کردند؛ شوروی، انگلیس، فرانسه و چین. یکی دیگر نیز به آنها افزوده شد؛ اسرائیل.

ایده سلاح هسته‌ای اسرائیل متعلق به بن‌گورین بود

در بخش دیگری از این گزارش آمده: برنامه هسته‌ای اسرائیل به خاطر ترس شدید دیوید بن‌گورین، نخستین نخست‌وزیر اسرائیل کلید خورد. بعد از جنگ اعراب-اسرائیل در سال 1948 که در آن این رژیم تازه تاسیس با نیروهای مسلح مصر و اردن می‌جنگید، بن‌گورین به این نتیجه رسید که اسرائیل تنها در صورتی به حیات خود ادامه خواهد داد که تسلیحات هسته‌ای کلانی داشته باشد. او در سال 1956 در این باره نوشت: آنچه «تلر»، «انیشتن» و «اوپنهایمر» (سازندگان سلاح هسته‌ای در آمریکا که هر سه یهودی بودند) برای آمریکا انجام دادند، دانشمندان در اسرائیل نیز می‌توانند برای مردمشان انجام دهند. «آونر کوهن»، تاریخ‌نگار برجسته برنامه هسته‌ای اسرائیل گفته، بن‌گورین بر این باور بود اسرائیل، به عنوان آخرین سلاح در شرایط اضطراری نظامی سخت و نیز برای رقابت تسلیحاتی با اعراب به سلاح هسته‌ای نیاز دارد. تسلیحات هسته‌ای همچنین می‌توانست اعراب را به پذیرش موجودیت اسرائیل ترغیب کند که به صلح در منطقه منجر شود.

فرانسه؛ بنیانگذار فناوری هسته‌ای در اراضی اشغالی

واشنگتن‌پست نوشت: اما اسرائیل دهه 50، فقیر بود و مثل امروز، متحد نزدیک سیاسی و نظامی آمریکا نبود. اسرائیل باید راهی می‌یافت تا با قدرت‌های جهانی پیشرفته‌تر و ثروتمند‌تر که رقابت تسلیحاتی را قبضه کرده بودند، ارتباط برقرار کند. بنابراین اسرائیلی‌ها به فرانسه روی آوردند که دارای برنامه سلاح هسته‌ای بود و در سال 1957 به طور مخفیانه موافقت کرد تا به تاسیس تاسیسات پلوتونیوم در شهر دیمونا کمک کند. وزارت خارجه فرانسه در آن زمان به شدت مستقل از آمریکا و انگلیس بود. شاید این یکی از گام‌های متعدد فرانسه بود که هدفش رسیدن به موقعیت یک کشور قدرتمند بود. یک سال قبل از آن، اسرائیل به فرانسه و انگلیس کمک کرد تا به مصر حمله کنند که «بحران سوئز» نام گرفت. شاید مقامات فرانسوی احساس می‌کردند که مدیون اسرائیل هستند. دلیل فرانسه هر چه بود، این دو، موضوع ساخت تاسیسات هسته‌ای را از آمریکا مخفی نگه داشتند.

تلاش‌های اولیه آمریکا برای ممانعت از سلاح هسته‌ای اسرائیل

در ادامه این مطلب آمده: زمانی که آژانس اطلاعاتی آمریکا در سال 1960، در نهایت این موضوع را متوجه شد، مقامات اسرائیلی تاکید کردند این برنامه برای اهداف مسالمت‌آمیز است و آنها مایل به دستیابی به سلاح هسته‌ای نیستند. به راحتی، آنها دروغ گفتند و سال‌ها مانع ورود بازرسان هسته‌ای مورد حمایت آمریکا به این تاسیسات شدند. شاید به همین دلیل باشد که آمریکا و اسرائیل، هر دو نسبت به راکتور آب سنگین اراک ظنین هستند. فعالیت در دیمونا ادامه یافت.

واشنگتن‌پست نوشت: به تدریج، زمانی که آمریکا میزان برنامه هسته‌ای اسرائیل را فهمید، دولت‌های آیزنهاور، کندی و حتی جانسون، همگی به شدت فشار آوردند تا مانع توسعه هسته‌ای اسرائیل شوند. پاسخ آنها به بمب اسرائیل‌ »نه» بود. جو سیرینسیون در این باره گفت:‌ »آمریکا کوشید مانع دستیابی اسرائیل به تسلیحات هسته‌ای شود و از اقدام فرانسه در دادن مواد و فناوری تسلیحات هسته‌ای به اسرائیل جلوگیری کند. اما موفق نشد».

توافق مخفی نیکسون با اسرائیل برای سکوت در قبال سلاح هسته‌ای این رژیم

در بخش دیگری از این گزارش آمده: نقطه عطف (در روابط) اسرائیل و آمریکا، جنگ 1967 بود. دومین جنگ بزرگ اعراب و اسرائیل، 6 ماه بیشتر به طول نیانجامید اما همین کافی بود تا مقامات اسرائیل را متقاعد سازد که هر چند این بار پیروز شدند اما ممکن است دفعه بعد شکست بخورند. دو اتفاق مهم در پنج ماه بعدی رخ داد؛ اولی در سال 1968 بود که اسرائیل به طور مخفی سلاح هسته‌ای تولید کرد و دومی و احتمالا مهمترین اتفاق، برگزاری نشستی در کاخ سفید در سپتامبر 1969 میان رئیس جمهور ریچارد نیکسون و گولدا میر، نخست وزیر وقت اسرائیل بود. آنچه در آن دیدار رخ داد، سری بود. اما گزارش‌های دولت نیکسون نشان داد، هنری کسینجر، وزیر خارجه وقت آمریکا به نیکسون گفت، « طی مذاکرات خصوصی شما با گولدا میر، شما (نیکسون) تاکید کردی نگرانی اولیه ما این است که اسرائیل تسلیحات هسته‌ای خود را علنی نمی‌سازد یا اجازه آزمایش از برنامه هسته‌ای خود نمی‌دهد».

واشنگتن‌پست ادامه داد: نشست میان نیکسون و میر، سیاست غیررسمی اسرائیل را رقم زد که تاکنون ادامه یافته است. طبق این سیاست، اسرائیل علنا هیچ اقدامی انجام نمی‌دهد که درباره برنامه تسلیحات هسته‌ای خود اطلاع‌رسانی کند یا آن را نشان دهد و در عوض آمریکا این برنامه را می‌پذیرد. دولت نیکسون به این نتیجه رسیده بود که هر چند راضی به برنامه تسلیحات هسته‌ای اسرائیل نیست، اما آمادگی متوقف کردن آن را نیز ندارد. ساتلوف در این باره گفت:‌ در واقع، معامله واشنگتن و تل‌آویو این بود که اسرائیل برنامه تسلیحات هسته‌ای خود را زیرزمینی نگه دارند و واشنگتن نیز انتقاد خود از این برنامه را بایگانی کند.

به نوشته این روزنامه، اما جهان طی 40 سال گذشته تغییر کرده است. از دید اسرائیل، تنها یک تهدید نظامی بالقوه باقی مانده؛ برنامه هسته‌ای ایران. اما این برنامه به تولید کلاهک منجر نشده و تهران اکنون به دنبال رسیدن به توافق بر سر برنامه هسته‌ای خود است. از این رو،‌ برخی کارشناسان این سئوال را مطرح می‌کنند که آیا آن توافق قدیمی، منسوخ شده و اسرائیل باید برنامه زرادخانه تسلیحات هسته‌ای خود را علنا اعلام کند.

روزنامه واشنگتن‌پست نوشت: مسئله پیچیده این است که اگر ایران کلاهک هسته‌ای تولید کند، اسرائیل به رغم داشتن تسلیحات هسته‌ای، کمتر احساس امنیت می‌کند! اما نکته اینجاست، احتمال دارد که زرادخانه هسته‌ای اسرائیل، خود یکی از عواملی محرک برای برنامه هسته‌ای ایران باشد. در نهایت، در حالی که روسای جمهور آمریکا از نیکسون تا اوباما همگی تسلیحات هسته‌ای اسرائیل را پذیرفته‌اند، در برخی موارد آمریکا ترجیح می‌دهد خاورمیانه را عاری از تسلیحات کشتار جمعی ببیند.


شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین