کد خبر: ۲۲۰۷۷۰
تاریخ انتشار:
تلاش لابی اسرائیل برای ایجاد هراس از برنامه هسته ای ایران؛

اوج تلاش آمریکا و غرب برای شکست مذاکرات هسته ای با ایران

اظهارات اخیر آمانو در اجلاس شورای حکام آژانس، تلاش برای ایجاد هراس از برنامه هسته ای ایران توسط کسینجر و جان کری و سخنان شرمن آستانه مذاکرات هسته ای در نیویورک نشان دهنده اوج تلاش آمریکا و غرب برای شکست مذاکرات هسته ای با ایران و رسیدن به نظر دلخواه اسرائیل است.
گروه بین الملل، در آستانه مذاکرات هسته ای در نیویورک، امریکا و غرب سعی دارند از همه ابزارهای رسانه ای و فشارهای سیاسی استفاده کند تا در مذاکرات امتیاز مد نظر خود را بدست آورد.  

به گزارش بولتن نیوز، اظهارات اخیر آمانو در اجلاس شورای حکام آژانس، تلاش برای ایجاد هراس از برنامه هسته ای ایران توسط کسینجر و جان کری و سخنان شرمن در این راستا صورت گرفته است.
این اقدامات نشانگر زياده خواهي آمريكا و عدم تمايل آنها در به نتيجه رسيدن مذاكرات است. چنين مواضعي با توافقات ژنو در تضاد است و آمريكا مسئول شكست احتمالي مذاكرات است که با فشارهای لابی صهیونیست در بدنه دولت آمریکا و برخی کشورهای غربی طرف مذاکره با ایران صورت گرفته است
به هر حال مذاکرات تا کنون پیش رفت ملموسی داشته و اقدامی نیز ازسوی طرفین  برای نقض توافقنامه ژنو انجام نگرفته است، آمریکا سعی دارد تا با اعمال تصمیماتی خصمانه و غیراصولی روند رو به رشد گفت وگوها و حل پرونده هسته ای ایران را سخت کند.
اگرچه مقامات آمریکایی بارها اعلام کرده اند که وجود اختلاف میان ایران و آمریکا درحوزه دیپلماتیک نمی تواند تاثیری در تصمیمات طرفین برای دستیابی به یک توافق جامع داشته باشد اما باید این نکته را درنظر داشت که با وجود چنین تنش ها و تضادهایی میان تهران وواشنگتن نمی توان به حسن نیت طرف مقابل خوش بین بود.
درواقع آمریکا اگرچه به ظاهر اعلام می کند که اراده حکومتی در ایالات متحده بر حل پرونده هسته ای ایران درشورای امنیت است اما با اقدامات اخیر خود و با سخنان جان کری و دیگر غربی هایی که در مذاکرات با ایران موثر هستند نشان داد که همچنان برسیاست چماق و هویج خود اصرار می ورزد و درصورتی خواهان امضای یک توافقنامه است که تمامی امتیازات این توافقنامه رااز آن خود کند.
بر این اساس است که آمریکا و هم پیمانان او به تبعیت از رژیم صهیونیستی به دنبال مباحث اختلافی دیگری نیز هستند تا آنها را هم وارد بازی مذاکرات کنند و به وسیله آنها یا  امتیاز بیشتر بگیرند و یا مذاکرات را به شکست بکشانند.
به هر حال سابقه اظهار نظر درباره برنامه اتمی ایران و دادن هشدار به جامعه جهانی درباره ایران هسته ای به سالهای ابتدایی دهه نود باز می گردد که به بخشی از آن که در اسناد ویکی لیکس و کتابهای معتبر اشاره شده است اشاره می کنیم:  
«در سال 2008، به عادت همه انتخابات های گذشته، معروف ترین کاندیداها برای تصاحب رفیع ترین کرسی دولت ایالات متحده رنج پیمودن راهی دور را بر خود هموار می کنند تا عمیق ترین تعهدات شخصی شان را به یک کشور خارجی ابراز کنند و تصمیم خود برای ادامه روند اطاعت مطلق دولت ایالات متحده از آن دولت را باطلاع مقامات آن کشور برسانند.» آن کشور اسرائیل نام دارد و آن دولت «دولت یهودی» تل آوبو است و این متن در مقدمه کتاب معروف «لابی اسرائیل و سیاست خارجی ایالات متحده» درباره سفر کاندیداهای پنجاه و ششمین انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به اسرائیل آمده است. کتابی که دو استاد نامدار دانشگاههای شیکاگو و هاروارد در آمریکا ، پروفسور مرشایمر و پروفسور والت، با چاپ آن نشان دادند که «آیپک» تا چه اندازه در روندهای سیاست خارجی ایالات متحده تاثیرگزار است. داده ها و تحلیل های آن کتاب به خوبی نشان داد که قدرتمندان اسرائیلی ، اگر نه تمام و کمال، اما تا حد قابل توجهی در سیاست خارجی ایالات متحده تاثیر گزارند. نظریه ای که با افشای اسناد ویکی لیکس بار دیگر اثبات شد
سابقه اظهار نظر درباره برنامه اتمی ایران و دادن هشدار به جامعه جهانی درباره ایران هسته ای به سالهای ابتدایی دهه نود باز می گردد. در سال 1992 اسحاق رابین (نخست وزیر) و شیمون پرز (وزیر خارجه) اعلام می کنند که اطلاعاتی در دست دارند که نشان می دهد ایران تا پایان دهه 1990 به سلاح اتمی مجهز خواهد شد.  
سه سال بعد و این بار در واشنگتن، شیمون پرز و ایهود باراک اظهار می کنند که جهان باید منتظر ایران مجهز به سلاح اتمی این بار تا پایان سال 1997 باشد، اظهار نظرهایی که یکی از اسناد ویکی لیکس نیز آن را تایید می کند: «بخش روابط راهبردی وزارت خارجه اسرائیل اعلام کرده است که ارزیابی های دولت اسرائیل از سال 1993 حاکی از آن بوده که ایران ،در دیرترین زمان ، تا سال 1998 به سلاح اتمی دست خواهد یافت».(سند Thursday, 17 March 2005, 14:58) اما پیش بینی ها به اینجا ختم نمی شود و مقامات اسرائیلی دائما در حال تغییر پیش بینی های خود بر می آیند.  
در سال 2007 رئیس مرکز تحقیقات امنیتی ارتش اسرائیل اعلام می کند که ایران در سال 2007، به سلاح اتمی دست خواهد یافت. (سند Thursday, 26 July 2007, 13:52) دو سال بعد در ماه مِی 2009 ایهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل، پیش بینی جدیدتری مطرح می کند : «تنها 6 تا 18 ماه وقت باقی مانده تا از دسترسی ایران به سلاح اتمی جلوگیری کنیم و پس از آن هرگونه اقدام نظامی به منافع هر دوطرف ضربه وارد خواهد کرد.»(سند Tuesday, 02 June 2009, 06:19 ) در این میان جدیدترین اظهار نظر متعلق به موساد است که ادعا می کند که «بین سالهای 2010 تا 2011 ایران توانایی تکنولوژیکی برای ساخت سلاح اتمی خواهد داشت.» (سند Wednesday, 18 November 2009, 14:34) اظهار نظرهایی که هیچ کدام از آنها تاکنون تحقق نیافته اما یکی از مهم ترین راهبردهای اسرائیل برای توسعه پروژه «ایران هراسی» به شمار می آیند. پروژه ای که با محوریت برنامه اتمی ایران مهم ترین کارویژه اش را باید در حاشیه قرار گرفتن مناقشات اعراب و اسرائیل دانست و اسناد ویکی لیکس به خوبی نشان می دهد که دولت اسرائیل چه نقش کلیدی در عملکرد آژانس بین المللی انرژی اتمی، تروییکای اروپایی، ایالات متحده و ... در این راستا داشته است.
آژانس بین المللی انرژی اتمی: «دولت اسرائیل از آژانس بین المللی انرژی اتمی و [تروییکای] اروپایی درخواست کرده است تا اولا، فهرست کاملی از تمامی فعالیت های اتمی تعلیق شده توسط ایران را همراه با برنامه زمان بندی [تعلیق] در هر مرحله، به آنها ارائه کند . ثانیا در مواردی که ایران اجازه حضور بازرسان آژانس را نمی دهد تمرکز بیشتر نموده و فشارها را برای دسترسی [به این موارد] افزایش دهند. ثالثا اسرائیل مصرانه خواسته است که برای جلوگیری از هر گونه بهانه تراشی، هر توافق نهایی باید به تایید شورای امنیت سازمان ملل متحد برسد. رابعا، اسرائیل به ترویکای اروپایی فشارهایی وارد کرده است تا جمع بندی توافقات آنها [با ایران] به گونه ای باشد که حاکی شکست فرآیند [غنی سازی] بوده و فراتر از آن به طور عملی نتایج این شکست را نشان دهد.» رئیس اداره خلیج [فارس] وزارت امور خارجه اسرائیل نیز اعلام می کند که «اسرائیل همچنان به فعالیت های دست پایین دیپلماتیک خود مانند انتقال اطلاعات جاسوسی درباره برنامه اتمی ایران به اعضای آژانس بین المللی انرژی اتمی ادامه می دهد اما سطح این اقدامات را افزایش نخواهد داد چرا که تبعات آن را زیاد می داند.» تبعاتی که «پشتیبانی اعراب از ایران را به همراه داشته و موجب تمرکز توجهات بر فعالیت های اتمی اسرائیل خواهد شد.» (سند Thursday, 17 March 2005, 14:58)
اتحادیه اروپا: بعد از اینکه دولت های اروپایی به دولت اسرائیل اعلام می کنند که تحریم نفت وگاز ایران امکان پذیر نیست و از این رو پیشنهاد قبلی اسرائیل مبنی بر فشار دوجانبه و یا تحریم های یک جانبه اتحادیه اروپا علیه ایران را نمی توانند اجرایی کنند، آریل شارون پیشنهادات جدیدی را ارائه می کند که مبتنی بر «تحریم پروازها و روابط تجاری» با ایران است. اسرائیل بر این باور بوده که موارد این تحریم ها می تواند شامل «جلوگیری از تحصیل ایرانیان در اروپا، اعمال محدودیت برای سفر دانشمندان ایرانی و تعلیق فرود آمدن کلیه پروازهای ایرانی در فرودگاههای اتحادیه اروپا» باشد. تا جایی که معاون روابط خارجی آژانس امنیت ملی اسرائیل اعلام می کند: «هدف این تحریم ها یکپارچه کردن فشارها از سوی اتحادیه اروپا، روسیه و ایالات متحده بر ایران» خواهد بود و نتیجه آن «توقف کامل و قابل تایید تمام برنامه چرخه سوخت» در ایران است. دیپلمات های آمریکایی مقیم در اسرائیل نیز خواسته اسرائیل از جامعه جهانی را « تعلیق کامل کلیه [فرآیندهای مربوط به] غنی سازی، فرآوری، تاسیسات راکتورهای آب سنگین و فعالیت های تحقیق و توسعه مربوطه [ایران]» اعلام می کنند. (سند Thursday, 17 March 2005, 14:58)
ایالات متحده: «در سایه عدم سهولت در جلب توجه تروییکای اروپایی، اسرائیل امیدوار به ترغیب ایالات متحده به مداخله و اقدام به وسیله شورای امنیت» می شود.دیپلماتهای آمریکایی گزارش می دهند «هر چند نخست وزیر شارون همچنان برای جلب نظر تروییکای اروپایی تلاش می کند اما تمرکز خود را بر اهمیت آماده ساختن پرونده ایران برای ارجاع به شورای امنیت قرار داده است.» در اواخر سال 2004 در جلسه ای شائول موفاز، وزیر دفاع، بر ایالات متحده فشار می آورد تا رهبری اروپاییان را برای به کارگیری همه راه حلهای دیپلماتیک از جمله تحریم ها بر عهده بگیرد.» چرا که رئیس جمهور اسرائیل از وزیر دفاع خواسته است که دیگر «منتظر اروپایی ها نمانند». از سوی دیگر معاون آژانس امنیت ملی اسرائیل اعلام می کند که «اقدام ایالات متحده برای ایجاد اجماع جهانی به منظور ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت ضروری است».(سند Thursday, 17 March 2005, 14:58)
داگان، رئیس موساد در سال 2007 یک ژنرال است که بوسیله آریل شارون به این سمت منصوب شده است، از نظر دیپلماتهای آمریکایی یکی از بدبین ترین مسئولین اسرائیلی نسبت به برنامه های هسته ای ایران است. دستیار رئیس جمهور ایالات متحده در امور امنیت ملی و مبارزه با تروریزم، با «خوشحالی» نقل می کند که پس از وضع دو قطع نامه تحریم ها علیه ایران در سال 2007 (قطع نامه های 1737 و 1747)، داگان را نسبت به تاثیر تحریم ها بسیار خوش بین یافته است چرا که او این قطع نامه ها را منجر به « قابل ردیابی شدن تجارت با ایران و دلسرد شدن اروپاییان ریسک ناپذیر از ادامه رابطه با ایران» دانسته است. (سند Thursday, 26 July 2007, 13:52)
در هفته منتهی به بیست و پنجم می 2009 ، دو دیدار مهم در پایتخت رژیم اسرائیل انجام می شود و دوهیات دیپلملتیک یکی از کمیته روابط خارجی سنای آمریکا به سرپرستی سناتور جان کیسی و دیگری از کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان به رهبری آکرمن با ایهود باراک، وزیر دفاع، دیدار می کنند. ( سند Tuesday, 02 June 2009, 06:19)
هیاتهای آمریکایی از ایهود باراک می خواهند توضیح دهد که «در صورت وقوع اختلافات بنیادین در ارزیابی برنامه اتمی ایران توسط ایالات متحده و دولت اسرائیل [باید چه کرد؟] و باراک در پاسخ می گوید ما از منابع جاسوسی یکسانی استفاده می کنیم بنابراین اگر اختلافی هم باشد بر سر «تحلیل» اطلاعاتی است که این منابع مشترک [به طور یکسان] در اختیار هر دو دولت گذاشته اند.» باراک اضافه می کند « نگاه دولت ایالات متحده مانند اقامه دعوا در یک دادگاه جنایی شده است که در آن متهم تا هنگام اثبات جرم بی گناه تلقی می شود. بنابراین استانداردهای دولت ایالات متحده غیر قابل انعطاف تر شده است - به خصوص بعد از عدم موفقیتی که در عراق در پیدا کردن سلاح های کشتار جمعی نصیب خود کرد- و از این رو است که محصولات نهایی مانند [سند] «ارزیابی اطلاعاتی ملی» که در سال 2007 منتشر شد به شکل غیر قابل توجیهی [درباره ایران] لحن آرام تری یافته بود.» باراک به انتقادهای خود از ایالات متحده نسبت به ایران ادامه می دهد و می گوید: « چشم امید منطقه و جهان به توانایی ما برای جلوگیری ایران از دسترسی به سلاح های اتمی است بنابراین مادامی که هزینه ها تا این حد افزایش یافته است باید استانداردهای شناسایی مجرم [توسط ایالات متحده] کاهش یابد.» (سندTuesday, 02 June 2009, 06:19 ).
در نوامبر 2009 چهلمین جلسه گروه نظامی مشترک ایالات متحده و اسرائیل ، در تل آویو، برگزار می شود. در آن جلسه دستیار وزیر دفاع اسرائیل در امور سیاسی - نظامی اظهار می کند «اسرائیل و ایالات متحده نگرانی های مشترکی راجع به برنامه اتمی ایران دارند و در حال حاضر ایالات متحده راه مذاکره را در پیش گرفته است اما این کشور در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات در حال انجام اقدامات سخت گیرانه تری نیز هست.» او تاکید می کند که مذاکرات بی انتها نبوده و ایالات متحده نیازمند رسیدن به مراحل عملی و نتایج ملموس از مذاکرات 1+5 است.[...] اگر ایران به مذاکرات جواب نداد ایالات متحده به مرحله شدیدتری نظیر تحریم ها می رسد. معاون روابط راهبردی وزارت خارجه اسرائیل نیز می گوید: «ایالات متحده باید پیامی صریح به اروپائیان برساند که چه انتظاری از آنان در مورد تحریم ها دارد.» (سند Wednesday, 18 November 2009, 14:34)
در سال 2005 دیپلمات های آمریکایی در اسرائیل معتقدند «تمرکز فعلی دولت ایالات متحده، تروییکای اروپایی و آژانس بین المللی انرژی اتمی بر ایران» شرایطی را به وجود آورده که دولت اسرائیل فکر می کند «این دیگران اند که در حال حل مشکل ایران برای اسرائیل هستند» تا جایی که آریل شارون رسما اعلام می کند «من فکر می کنم که مساله ایران نباید به معضل اسرائیل تعبیر شود، این مساله ای است که کل جهان باید به آن توجه کند.» و از این طریق اسرائیل از ادامه تلاش هایش برای بوجود آوردن اجماع جهانی علیه ایران فروگزار نمی کند.
این اسناد نشان می دهند که در میانه مذاکرات سه کشور اروپایی با ایران، اسرائیل نگران امکان اتفاق مذاکره مستقیم میان ایران و آمریکا می شود. در این باره دیپلمات های آمریکایی می گویند:« به گوش ما خبرهایی می رسد مبتنی بر این که اسرائیل نگران این است که موضع گیری ایالات متحده در مسیری خلاف تروییکای اروپایی قرار بگیرد و این درست در زمانی است که تمرکز دوره های آماده سازی جاسوسان اسرائیل بر بدترین سناریوها استوار شده است، [سناریوهایی که] ربط چندانی به ارزیابی های ایالات متحده [از برنامه اتمی ایران] ندارند.» با از سرگیری غنی سازی در ایران اسرائیل نه تنها عملکرد ترویکای اروپایی را ناموفق ارزیابی می کند بلکه اروپاییان را مانعی در تحریم های ایالات متحده معرفی می کند بنابراین به شدت از ورود ایالات متحده به مذاکرات درباره برنامه اتمی ایران استقبال می کند، استقبالی که با صدور قطع نامه های شورای امنیت علیه ایران شروع شده و نهایتا به شکل گیری گروه 1+5 منجر می شود. اسرائیل که ترویکای اروپایی را نسبت به تداوم تعلیق ناتوان می بیند با تشویق ایالات متحده به شرکت در مذاکرات با ایران در اصل دو هدف را همزمان دنبال می کند: اول اینکه امکان هر گونه توافق از طریق مذاکره مستقیم میان ایران و آمریکا را منتفی ساخته و از سوی دیگر حضور قدرت های بزرگ در گروه 1+5 را نمادی از نگرانی جامعه جهانی از برنامه اتمی ایران نشان می دهد. راهبردی ک

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین