کد خبر: ۱۹۵۸۱۸
تاریخ انتشار:
به مناسبت سالروز ملي شدن صنعت نفت؛

... تا كه ايران گوهري تابان شود

مهندس حميد بورد*

نفت اين ميراث رازآلود زمين، در آشتي‌گاه انسان با تمدن و تكامل و كشف افق‌هاي تازه‌، نقشي حياتي داشته است؛ چندان كه امروزه دستمايه بسياري از نزاع ها و جنگ هاي منطقه اي و به عبارتي قادر به تعيين سرنوشت ملل و دول گوناگون گرديده است.

توسعه صنعت نفت و سپس ملحق شدن پتروشيمي و ديگر صنايع ارزش آفرين ، از مقوله نفت افسانه‌اي ساخته است كه در ذهني متخيل بيشتر به چراغ جادو شباهت دارد. اين چراغ چندين و چند دهه متمادي است كه به نوعي خانه ميهن ما را نيز روشن ساخته و قريب به چهار نسل است كه به صورت مستقيم و غيرمستقيم حيات ما را به خود وابسته نموده است.

کشف نفت و استخراج آن درقرن بيستم منجر به ظهور يکي از بزرگترين صنايع استراتژيک جهان شد. رشد اين صنعت که تمدن امروز زائيده آن است، همواره با رنج­ها، مرارت­ها، شکست‌ها و موفقيت‌هاي بسيار همراه بوده است به گونه اي که در همه ادوار تاريخ هرگز هيچ صنعتي مانند نفت در اقتصاد دنيا مؤثر نبوده و موجب پيچيدگي روابط دولت‌ها نشده است كه در اين بين سهم تحولات ايران و صنعت نفت جمهوري اسلامي از اين اتفاقات در خور توجه مي‌باشد.

استخراج نفت و دستيابي به آن که در قرن ما عامل پيشرفت کشورها و مصرف آن، مبناي مقايسه و اعتلاي سطح زندگي جوامع به شمار مي‌رود، يکي از پر‌مخاطره‌ترين، پر‌خرج‌ترين و و در عين حال پردرآمدترين صنايع امروز محسوب مي‌شود که شرح فرايند آن خود داستاني دراز دارد. کشور ما به عنوان يکي از معدودکشورهاي بزرگ توليد‌کننده نفت، بيش از يک قرن است که در اين داستان نقشي مهم ايفا کرده است.

تاريخ نفت در ايران که با جذر و مدهاي شديد سياسي، اقتصادي و اجتماعي همراه بوده است، همچون همه جاي ديگر جهان، سبب دگرگوني‌ها و تحولات بنيادين در امور اقتصادي ، سياسي و اجتماعي شده است، اما با وجود همه تحولات شگرف ناشي از فعاليت نفت در کشور ما، متاسفانه در جهت بررسي مسائل اين صنعت، کوشش‌هاي کمي به عمل آمده و اطلاع و آگاهي عمومي نسبت به مسائل صنعت نفت کشورمان بسيار اندک است.

يك بررسي كلي نشان مي دهد از پنجم خرداد ماه 1287 شمسي كه اولين چاه نفت در مسجد سليمان به توليد اقتصادي رسيد تا پايان سيطره انگليسي ها بر صنعت نفت ايران يعني 29 اسفند 1329، نفت ايران چنان منفعتي از لحاظ سياسي و اقتصادي براي دولت انگلستان به همراه داشت که يکي از نويسندگان مهم انگليس در سال 1914 نفت ايران را بمثابه خون جاري در رگ هاي اقتصاد انگليس تشبيه مي كند.

اهميت نفت ايران از لحاظ استراتژيک در جهت تعيين سرنوشت جنگ­هاي بين‌المللي اول و دوم به گونه اي بوده است که راستي نفت ايران مانند خون ملت انگليس و در تامين نيازهاي مرتبط با سلطه گري آنان تأثيري فوق­العاده داشته است. همان زمان يكي از خبرنگاران رويتر طي خبري صريحاً نوشته بود:

«نفت ايران صدي هفتاد و پنج دستگاه صنعتي و وسائل نقليه امپراطوري انگلستان را به گردش در مي آورد. روزي­که اين معادن تعطيل شود هفتاد و پنج درصد صنايع و کشاورزي از بين رفته و به همين نسبت دريانوردي و آسمان‌پيمائي­هاي ما هم تقليل خواهد يافت.»

نكته قابل توجه در قرارداد دارسي و قراردادهاي الحاقي بعدي ، تفاوت فاحش در تقسيم و توزيع درآمدهاي حاصل از نفت در دوره قبل از ملي شدن نفت (1950) است در اين دوره سهم ايران به عنوان صاحب اصلي منابع، تنها 16 درصد از سود ناخالص بوده است به عبارتي چون شركت نفت انگليس و ايران در لندن به ثبت رسيده بود، ماليات بر درآمد نيز از اين سهم حداقلي (16 درصد) كسر شده ، آنگاه به ايران پرداخت مي شد.

در چنين شرايطي جنبش ملي شدن صنعت نفت ايران آغاز شد. سيطره و نفوذ انگليسي ها در لايه هاي مختلف ساختار قدرت در ايران و تسلط آنان بر منطقه خاورميانه و خليج فارس، ضعف و وابستگي شديد رژيم شاه به غرب ، وابستگي سردمداران و درباريان و از همه مهمتر عدم خودباوري و اعتماد به توان نيروهاي داخلي براي انجام عمليات پيچيده اكتشاف و توليد نفت، از جمله موانع مختلفي بود كه بر سر راه ملي شدن اين صنعت قرار داشت.

با اين همه با عزم و اراده مردم و نخبگان جامعه و وحدت نيروها و رهبران مذهبي و ملي، صنعت نفت ايران در 29 اسفند 1329 با تصويب مجلس ملي شده و متعاقب آن خلع يد از مديران و كارشناسان نفتي انگليسي در جنوب آغاز گرديد و به 5 دهه غارت منابع نفتي ايران و از آن مهمتر تحقير ناشي از سروري بيگانگان بر سيستم اداري و عملياتي صنعت نفت پايان داده شد.

اندك زماني بعداز ملي شدن نفت و با كم رنگ شدن نقش انگليسي ها در ايران ، ايالات متحده كه در اين زمان به عنوان فاتح جنگ جهاني دوم جايگزين انگليس در مستعمرات و كشورهاي تحت سلطه بريتانيا شده بود، با ترتيب دادن كودتاي 28 مرداد ضمن مستحكم نمودن پايه هاي خود در اين كشور، صنعت نفت ايران را در قالب قرارداد كنسرسيوم در چنبره خود گرفته و بر تمام اركان اصلي اكتشاف، توليد و صادرات سيطره پيدا مي كند. از اين تاريخ تا پيروزي انقلاب اسلامي كنسرسيومي متشكل از شركت هاي بزرگ نفتي ( موسوم به هفت خواهران ) مطابق با مصالح و منافع كشورهاي متبوع خود، توليد و بهره برداري از ميادين نفتي ايران را برنامه ريزي و اجرا مي كردند.

به باور صاحبنظران، انقلاب اسلامي ايران كه در سال 1357 به پيروزي رسيد، پاسخ مردم به رژيمي بود كه درآمد نفت را نه براي رفاه آنان، بلكه براي حكمراني بر ايشان هزينه مي‌كرد؛ بي‌اعتنايي به مباني اسلام و عدالت اجتماعي، آزادي سياسي و حق تعيين سرنوشت، دور شدن از سنت‌ها و اعتقادات مذهبي مردم، سختگيري بر نيروهاي آگاه و تحول‌خواه جامعه، افزايش مشكلات اقتصادي طبقه متوسط و بروز پديده مهاجرت و حاشيه‌نشيني در شهرهاي بزرگ، دست به دست هم دادند تا سلطنتي را كه با پول نفت، احساس قدرت و ژاندارم بودن مي‌كرد، از داخل سرنگون كنند؛ طلاي سياه رژيم به بلاي آن تبديل شد و كاركنان صنعت نفت كه جزو برخوردارترين اقشار جامعه آن روزگار بودند، در صف اول مبارزه با رژيم حاضر آمده و با اعتصابات مشهور خود پشت رژيم را شكستند.

پس از پيروزي انقلاب اسلامي اولين حركت نيروهاي انقلابي و متخصصان متعهد، راهبري عمليات پيچيده توليد در غياب خارجيان بود. دومين قدم گام برداشتن به سوي خودكفايي از حيث توليد كالاها و تجهيزاتي بود كه در انحصار شركت هاي غربي قرار داشت، اين امر كه به علت فراهم نبودن زير ساخت ها با دشواري و پيچيدگي خاصي مواجه بود، با وقوع جنگ تحميلي شرايط دشوارتري پيدا كرد؛ قرار گرفتن بخش وسيعي از مخازن و تأسيسات نفتي در تيررس ارتش اشغالگر بعثي از يكسو و نياز شديد و وابستگي نيروهاي دفاعي ايران به امكانات و خدمات صنعت نفت در مناطق نفت‌خيز جنوب از سوي ديگر موجب شد تا اين مناطق كاملاً (مستقيم و غيرمستقيم) درگير وضعيت جنگي شود؛ دشمن كه در سالهاي آغازين جنگ عموما تاسيسات و مبادي انتقال و صادرات نفت را مورد حمله قرار مي داد در سالهاي مياني جنگ به نابودي كامل سرچشمه هاي توليد روي آورده و بمباران واحد هاي بهره برداري را شدت بخشيد. آنچه در اين مرحله بشدت ضروري مي نمود بازسازي فوري تاسيسات و از سرگيري توليد بود كه مديران و كارشناسان را در شرايط اضطرار قرار مي داد و چه بسا بروز اين شرايط به شكوفايي انديشه ها و عملي شدن ايده ها كمك موثري مي نمود به گونه اي كه نخستين جرقه هاي ساخت داخل و بومي سازي كالا در نخستين سال جنگ در مناطق نفتخيز جنوب آغاز به كار نمود.

.

در يك كلام دو رويداد مهم پس از انقلاب اسلامي يعني "عبور از بحران هاي ناشي از خلاء كارشناسان خارجي و "وقوع جنگ تحميلي" موجب شد تا امروز نسل چهارم و پنجم كاركنان صنعت نفت چونان فولاد آبداده، سرسخت و استوار از تمامي موانع و مشكلات عبور نموده و بتوانند ادعا كنند كه علي رغم تمام فشارها و تحريم ها ابه تمام اهداف ملي شدن صنعت نفت دست يافته اند. صنعتي كه روزگاري نماد وابستگي به غرب محسوب مي شد امروزه بستر و عرصه اي براي شكوفايي استعدادها و خلق ايده ها بر بنيان دانش روز بشر است.

اما ضرورت بهبود مستمر و طي راههاي نپيموده در مسير اعتلاي اين صنعت با توجه به افق حداقل 70 ساله پيش روي صنعت نفت، الزاماتي را پيش روي مديران و كارشناسان اين صنعت قرار مي دهد كه خلاصه و چكيده آن در مبحث "اقتصاد مقاو متي" مورد نظر مقام معظم رهبري(مدظله العالي) و برنامه هاي اجرايي دولت تدبير و اميد قابل مشاهده است؛ يقينا با اعتماد و اتكاي به نيروي انساني كارآمد كه مهمترين سرمايه و دارايي صنعت عظيم نفت محسوب مي شود، دستيابي به اهداف اقتصاد مقاومتي طي برنامه ريزي مدون و حركت مستمر و گام به گام با پيروي از الگوي اقتصادی بومی و علمی برآمده از فرهنگ انقلابی ، اسلامی امكان پذير است و مي توان شاهد عينيت يافتن اهداف بلند سند چشم انداز 20 ساله كشور بود، امري كه امروز زمينه دستيابي بدان بيش از هر زمان ديگر در صنعت نفت فراهم بوده و به دور از هرگونه شعار زدگي مي توان ادعا نمود كه شرايط امروز ما در صنعت نفت از هر حيث نسبت به شرايط دشوار آغازين سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي و دوران دفاع مقدس، بهتر و زمينه توسعه و پيشرفت در اين صنعت كليدي فراهم تر است؛ بويژه اينكه كوله باري از تجربه،در زمينه عبور از تحريم ها و گذر از بحران ها و فراز و نشيب هاي اقتصادي را اندوخته ايم كه يقينا چراغ راه مسير اقتصاد مقاومتي خواهد بود./.

* مديرعامل شركت ملي مناطق نفتخيزجنوب



برای مشاهده مطالب اجتماعی ما را در کانال بولتن اجتماعی دنبال کنیدbultansocial@

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین