کد خبر: ۱۹۳۸۰
تاریخ انتشار:
صدا و سيما و مشكلاتي كه هنوز باقي است

تاملي بر چند مشكل بنيادين در مديريت فرهنگي

اشاره به شرح وظايف صدا و سيما به عنوان فراگيرترين رسانه عمومي كشور اگر چه تكرار مكررات است، لكن از آنجا كه نخستين و مهمترين شرط انقلاب، گسترش و تعميق فرهنگ ديني در تمامي سطوح و لايه‌هاي جامعه است، همانگونه كه رهبر معظم انقلاب به آن اشاره فرموده‌‌اند بعضي از تكرارها مثل نماز صبح واجب است.
صدا و سيما به عنوان مهمترين عضو خانواده رسانه‌هاي جمعي به دليل گستره فراگيرش در جامعه از چنان جايگاه ويژه‌اي برخوردار است كه امام راحل(ره) آن را به دانشگاهي تشبيه كردند كه در صورت مديريت صحيح، قابليت جذب، هدايت و آشنايي ميليون‌ها ميليون انسان با معاني متعالي دين و شريعت ناب محمدي(ص) را دارد. همين ويژگي‌ها باعث شده تا حساسيت نظام، مردم و دلسوزان فرهنگ و هنر اين مرز و بوم نسبت به برنامه‌هاي آن در مقايسه با ساير رسانه‌هاي جمعي صد چندان شود.
رهبر معظم انقلاب با توجه به جايگاه ويژه رسانه‌ها در قرن حاضر و قدرت تاثيرگذاري آنها بر ذهن مخاطبان، همواره تلاش كرده‌اند تا با بيان ويژگي‌هاي يك رسانه اسلامي، وظايف دست‌اندركاران رسانه‌اي كه ميليون‌ها انسان را در سطح كشور و منطقه مورد خطاب قرار مي‌دهد گوشزد و يادآوري كند.
ايشان در اين باره فرموده‌اند: «بحث در اين است كه صدا و سيما بايد حقيقتاً به آن وسيله اعتلا تبديل بشود و در خدمت تفكر انقلاب و اسلام و رسوخ اين فكر در ذهن و فكر و روح و عمل مردم جامعه خودمان و نيز مردم ديگري كه در شعاع تبليغات صدا و سيما قرار دارند، بايد بشود. از هر برنامه صدا و سيما، بايستي اين استفاده بشود. البته كار سختي است. محتواها بايد آموزنده باشد، نه به معناي ساده آموزندگي، كه فقط كسي درسي در آن جا بيان كند، بلكه آموزنده با همان معناي عميقش، يعني كيفيت‌دهنده و پرورش‌دهنده مخاطب خودش و جهت‌دهنده به تلاش و زندگي او. هدف اين است كه ما صدا و سيما را به آن اوج و كمالي برسانيم كه كليه برنامه‌هاي آن، با بهترين كيفيت‌ها، در جهت رسوخ و نفوذ دادن انديشه اسلام ناب و همه ملحقاتش، از اخلاق و عمل،‌در زندگي مخاطبانش باشد. هر برنامه، بايد اين خصوصيت را داشته باشد. اين، هدف ماست. از اول صبح تا آخر شب كه پيچ راديو و تلويزيون را باز مي‌كنيم، تك تك برنامه‌ها، حتي آرم برنامه‌ها، موزيك متن فيلم‌ها و برنامه‌هاي گوناگون، حتي چهره گويندگان و مجرياني كه ديده مي‌شوند.
ايشان همچنين معتقدند كه برنامه‌هاي صدا و سيما افزون بر برخورداري از ويژگي‌هايي چون آموزندگي و پرورش‌دهندگي از خصوصيات ديگري نيز بايد بهره‌مند باشند. چنانچه در مناسبتي با توجه به اين مهم فرموده‌اند: صدا و سيما كوشش كند كه مردم متدين بشوند. يكي از وظايفي كه واقعاً بايد آقايان به آن توجه كنند، متدين‌سازي است. كاري كنيد كه مستمعان بر اثر صحبت شما، حقيقتا به صورت عميق متدين بشود. يعني زن انقلابي و مسلمان، جوان انقلابي و مسلمان، روستايي و شهري، باسواد و كم سواد، متخصص و معمولي،‌هركدام وقتي پاي راديو يا تلويزيون مي‌نشينند،‌در برنامه‌هايي كه شما به اينها مي‌دهيد، تكليف خودشان را بفهمند كه بايد چه كار بكنند، راهشان روشن بشود. ايشان همچنين با توجه به اهميت موضوع اميد و نشاط در جامعه مي‌فرمايند: يكي از مقوله‌هاي بسيار مهم و يقينا يكي از ضرورت‌هاي جامعه،‌لبخند است. لبخند يكي از نيازهاي زندگي انسان است. زندگي بي‌شادي و بي‌لبخند، زندگي دوزخي است.
امروز يكي از شگردهاي مهم دشمن، تزريق و القاء احساس عقب‌ماندگي و ناتواني است. ما به هيچ وجه نبايد اين احساس را داشته باشيم و جوان ما نبايد احساس كند كه عقب‌مانده است، بايد احساس كند كه دارد حركت مي‌كند، مي‌تازد و جلو مي‌رود، عملاً به اين كار، به اين پيشرفت، به اين تازش و به اين رو به جلو حركت كردن تشويق شود.
به اين ترتيب مي‌توان حدس زد كه چنانچه صدا و سيما عملكردي مغاير با تاكيدات رهبر معظم انقلاب داشته باشد، چه خواهد شد؛ مي‌شود استنباط و اسنتاج كرد كه هر روز صدا و سيما، بايد بهتر از روز قبل باشد. حقيقتاً اين روايت «من ساوي يو ماه فهو مغبون » در مورد صدا و سيما صدق مي‌كند. يعني اگر امروز صدا و سيما مثل ديروز بود، پيداست كه ما به سمت كمال حركت نمي‌‌كنيم و به عبارت ديگر، از مسووليت دور افتاده‌ايم.
مروري بر مديريت اين سازمان در طول سال‌هاي پس از انقلاب آشكار مي‌سازد كه اگر چه مديران اين سازمان در هر دوره با تلاش و پشتكار فراوان خود خدمات ارزنده و قابل تقديري را جهت فراهم آوردن فضايي همراه با الگوهاي اسلامي انجام داده‌اند ليكن به دلايل گوناگون برنامه‌هاي صدا و سيما هنوز نتوانسته به نقطه مطلوب و ايده‌آلي دست يابد كه نظام در آرزوي دستيابي به آن است.
عدم بهره‌بردراي كافي از نظرات متخصصان در توليد برنامه‌ها، بكارگيري افراد غير متخصص و گاه غير متعهد، گرفتار شده مسوولان در دام روزمرگي و عدم تعامل مناسب با كارشناسان از جمله عوامل عدم توفيق اين سازمان در ارائه برنامه‌هايي متناسب با شان نظام جمهوري اسلامي ايران است.
همانگونه كه رهبر معظم انقلاب به آن اشاره فرموده‌اند، متدين‌سازي يكي از مهمترين وظايف سازمان صدا و سيما است. بي‌شك اين امر محقق نخواهد شد مگر آنكه آموزه‌هاي ديني به شيوه‌اي صحيح و البته هنرمندانه و با ظرافت به مخاطبان ارائه شود كه در اين ميان نيز نمي‌توان از نقش الگودهي مناسب و همچنين شبهه‌زدايي از باورهاي اصيل دين در نيل به اين آرمان غافل ماند.
با توجه به اينكه در دنيايي قرار گرفته‌ايم كه تبليغات نقش به سزايي را در كاناليزه كردن افكار عمومي ايفا مي‌كنند و رسانه‌هاي سراسر جهان مي‌كوشند تا افكار و آراء خود را در قالب‌هاي مختلفي از جمله اسطوره و شخصيت‌سازي ولو جعلي و تصنعي براي مخاطبان خودباورپذير كنند، نقش الگوسازي در رسانه ملي بسيار پر رنگ‌ و با اهميت مي‌نمايد. آنچه كه از بررسي وضعيت شخصيت‌پردازي در سريال‌هاي تلويزيوني حاصل مي‌شود آنكه در برخي از سريال‌ها، شخصيت‌هاي مثبت داستان يا به اندازه‌اي ناپخته و سطحي پرداخته شده بودند كه قابليت طرح شدن را نداشته و يا به دليل بي‌تدبيري و كم توجهي دست‌اندركاران ساخت سريال‌ها نتيجه نامطلوبي را حاصل كردند.
به عنوان مثال در سريال زيبا و قابل توجه «نردبام آسمان» كه در ايام ماه مبارك رمضان به نمايش درآمد، عليرغم تلاش فراوان كارگردان در تصويرسازي مناسب از يكي از مفاخر علمي ايران، براي نمايش ارتباط غير افلاطوني ميان «غياث‌الدين كاشاني» و «آي بانو» كوچكترين توجيه شرعي و منطقي وجود ندارد.
دين مبين اسلام درباره نحوه تعامل و چگونگي رابطه ميان زنان و مردان در جامعه چارچوب كاملا روشن و دقيقي تعيين كرده است و نمي‌توان به بهانه افزايش بار دراماتيك يك اثر از اين چارچوب تخطي كرد.
در حقيقت وقتي مخاطب در طول سريال به اين نتيجه رسيد كه جمشيد فردي متدين و عالم بوده كه افعالش را بر اساس آموزه‌هاي ديني تنظيم مي‌كند، با تماشاي نحوه ارتباط ميان جمشيد و آي بانو و باتوجه به اينكه اين موضوع از رسانه‌اي پخش مي‌شود كه به اصطلاح طلايه‌دار ترويج فرهنگ اسلامي در جامعه است اين قبيل ارتباطات غيرشرعي را موجه و منطبق با آموزه‌هاي ديني مي‌انگارد.
متاسفانه بي‌توجهي به مباحث فرهنگي در طول زمان گاه باعث شده تا برخي رذائل اخلاقي به نحوي جانشين فضائل اخلاقي شوند كه چنانچه شخصي اين فضائل را يادآور شود با عناويني چون دگم‌انديش، راديكال و يا سنتي سعي در حذف او از جامعه مي‌كنند. درحالي كه در فرهنگ ملي ما ايرانيان،‌زنان متاهل به دلايل مختلف از احترام و حريم‌هاي ويژه‌اي برخوردارند و نبايد دستاويزي براي به نمايش در آمدن رفتارهاي سخيفانه قرار گيرند.
در سريال مسافران كه به يقين از نكات آموزنده و قابل توجهي نيز در برخي از قسمت‌ها برخوردار است گاه مطالبي عنوان مي‌شود كه در تقابل با باورها و ارزش‌هاي ملي ما قرار مي‌گيرند به عنوان مثال هنگامي كه اميرپاشا پس از گذشت ساليان بس طولاني به محل زندگي خود باز مي‌گردد زنان متاهل محله از زيبايي ظاهر و چهره‌ نمكين او سخن گفته و حين ابراز خوشحالي از بازگشت او در دل حسرت آن زن خوشبختي را مي‌خوردند كه به عقد امير پاشا در مي‌آيد. اما در سريال مسافران با مباحث عجيب‌ترين نيز روبرو هستيم در حالي كه قرار است برنامه‌هاي صدا و سيما روحيه عزت و افتخار ملي را در جامعه تقويت كند، در سريال مسافران به موضوعاتي اشاره مي‌‌شود كه نشان از حقارت و سرشكستگي مردم ايران دارد.
عموي فريد و فرخ كه پس از مدت‌ها از سوئد به ايران بازگشته، مردي لاابالي است كه در سوئد به حرفه زورگيري مشغول است او در خلال گفت‌و گو با برادرزاده‌هايش به اين موضوع اشاره مي‌كند كه سوئد اصلاً جاي مناسبي براي زندگي نيست چراكه در آنجا بر خلاف ايران نه دعوايي پيش مي آيد و نه از جاقو كشي و عربده كشي خبري هست.
آيا مقايسه كردن مردم كشور ايران با سوئد در چين شرايط ناجوانمردانه‌اي چيزي جز توهين به مردم ايران تلقي مي‌شود؟ و يا در يكي ديگري از قسمت‌هاي اين سريال بهرام هنگام ارسال گزارش به سياره خود به اين موضوع اشاره مي‌كند كه 99 نفر از مجموع 10 نفري كه مورد آزمايش قرار گرفته‌اند دروغگو هستند و برخلاف آنچه كه ابراز مي‌كنند، تشنه قدرت و زور گويي به ديگران هستند. يك نفر باقي مانده نيز به ادعاي ساير مردم از تعادل رواني مناسب برخوردار نيست.
به عقيده نگارنده چنين قضاوت صريح و به ظاهر دقيق دست اندركاران سريال درباره مردم ايران، چيزي جز توهين و افترا محسوب نمي‌شود.
در راستاي جريان اهانت به زنان پارسا در سريال‌هاي تلويزيوني هم اكنون شاهد به تصوير در آمدن چهره‌‌اي بي منطق و كم خرد از زني در ظاهر و پوشش يك بانوي محجبه و متدين در سريال دل نوازان هستيم.
شكوه عمه ناتني بهزاد كه بارها در حال عبادت به نمايش در آمده و رفتار و سكنات او حكايت از ايمان او دارد به محض روبرو شدن با نخستين مشكل زندگي مبني بر مخالفت بهزاد با ازدواج با دختر شكوه، عنان اختيار از كف داده و براي نابود ساختن بهزاد از هيچ كاري دريغ نمي‌كند.
تهمت، غيبت و افترا تنها بخشي از رفتار اين زن به اصطلاح متدين است. اين نماد سازي در حالي اتفاق مي‌افتد كه رئيس محترم سازمان صدا و سيما بارها اعلام كرده بود كه استفاده از زنان محجبه در قالب انسان‌هاي كم خرد، گنه كار و بي منطق جايي در سريال‌هاي تلويزيوني ندارد.
شبهه زدايي از دين و ارائه آموزه‌هاي واقعي دين به مخاطبان در برنامه‌اي تلويزيوني از جمله راه كارهاي متدين سازي در جامعه به شمار مي‌آيد كه رهبر معظم انقلاب بر آن تاكيد داشته و در اين باره مي‌فرمايند راجع به دين مردم صدا و سيما چه نقش و چه موضع و جه مسئوليتي دارد؟ طبيعتا از وظايف صدا و سيما ارتقاء معرفت ديني و ايمان ديني است. معرفت و ايمان با هم تفاوت دارد. هم ايمان مردم بايد تقويت شود، هم معرفت و شناخت آنها. بايد توجه داشت ايماني كه مردم پيدا مي‌كنند، سست، عوامانه سطحي و قشري نباشد؛ بشدت از اين پرهيز شود. اكتفا نشود به تغليظ احساسات مردم و تشريفات افراطي. تاكيد بر اين چيزها به طور افراطي، اصلا مفيد نيست و به هيچ وجه تبليغ دين محسوب نمي‌شود. اين را پايه كار قرار دهيد و حالا برگرديد به برنامه‌هاي ديني صدا و سيما؛ ببينيد چه كار بايد بكنيد و چه كار بايد نكنيد. برنامه‌ي ديني بايد نسبت به دين شبهه‌زدا باشد، نه شبه زا. من گاهي بعضي از بيانات ديني را از تلويزيون يا از راديو گوش مي‌كنم و مي‌بينم شبهه ايجاد مي‌كند! حديث سستي، حرف نامعقولي، مطلبي كه در جمع مثلاً بيست نفري يا پنجاه نفره يك عده مومن مخلص، گفتنش خوب است و ايمان آنها را زياد مي‌كند، در سطح ميليوني مردم به زبان آرودن جز اين كه ايمان عده‌اي را سست و در ذهنشان ترديد ايجاد كند، هيچ فايده ديگري ندارد. از اين چيزها بايد پرهيز كرد. بيان ديني و تبيين ديني بايد شبهه زدا، روشن، قوي، هنرمندانه و متنوع باشد؛ شبهه زا و كليشه‌اي نباشد. بيان ديني بايد در همه سطوح، صحيح باشد. درست است كه ما تبيين ديني را در سطح نخبگان در سطح متوسط در سطح پايين و در سطح كودكان داريم اما همان چيزي كه در سطح كودكان است، مطلقا بايد صحيح باشد.
شكي نيست كه خرافه گرايي و خرافه پردازي در بطن و ذات خود به نحوي خود آگاه و ناخودآگاه، صريح يا ضمني انكار عقل، شرع و عرف را در بردارد كه به نوبه خود، موجبات بدفهمي و تك ساحتي شدن افراد را فراهم مي‌آورد. قشري گري در دين نيز مانع فهم عمق معارف ديني و حقايق الهي مي‌شود و بستر ساز رشد كژ فهمي و انحراف و بدعت و عصبيت است. روند گريزي كه گاه در قالب انديشه به رد و طرد قانون عمومي عليت يا ناديده گرفتن يا استثنا پذيري آن مي‌پردازد و گاه برانگيخته از اصل گرايي افراطي و آرزو پروري تخيلي صورت مي‌گيرد مخالف با قانون عليت چه در شكل طرد و رد آن به صورت مستقيم و چه در شكل ناديده گرفتن آن در مواردي و استثنا پذير دانستن آن زمينه را براي ورود و فرقه شدن انديشه‌هاي خرافي همواره مي‌‌سازد روند گريزي همچنين گاه به دليل گرايش انسان به آمال و آرزوها و كوشش در جهت امكان پذير معرفي كردن اين آرزوها است كه از ايده آل گرايي معتدل تا تخيل گرايي افراطي را شامل مي‌شود.

كليد اسرار عنوان سريالي ساخت كشور تركيه است كه از شبكه سه سيما پخش شده و توجه مخاطبان بسياري را به خود جلب كرده است.
دست اندركاران ساخت اين سريال تلاش كرده‌اند تا مخاطبان خود را به اين باور برسانند كه فراتر از حوادث و وقايعي كه هر روز در اطراف انسان‌ها به وقوع مي‌پيوندد، مسائل ديگري نيز در جريان است كه انسان‌ها به دليل گرفتار شدن در روز مرگي قادر به درك آن نيستند.
به عبارتي با توجه به نظام علت و معلول، اتفاقاتي كه در طول زندگي براي هر انساني به وقوع مي‌پيوندد، حاصل نيات رفتارها و اعمالي است كه در طول زندگي انجام داده است.
در اين موضوع كه انسان‌ها همواره نيازمند تذكر جهت به ياد داشتن خداوند متعال بوده و او را حضار و ناظر بر اعمال و رفتار هاي خود بدانند و بارو داشته باشند كه جوابگوي هر رفتاري خواهند بود كه از آنان سر بزند، شكي نيست.
همچنين شكي نيست كه سريال كليد اسراسر در بسياري از موارد توانسته توجه مخاطبان خود را به اين مهم جلب نمايد اما مشكل آنها رخ عيان مي‌كند كه در برخي از قسمت‌هاي اين سريال رگه‌هاي خرافه پردازي و سطحي نگري در معارف ديني كاملا مشهود است به عنوان مثال در كجاي معارف ديني به اين موضوع اشاره شده كه انسان‌هاي گناه كار نتيجه اعمال خود را عيناً در همين دنيا مشاهد خواهند كرد؟ به عبارتي چنانچه شخصي كسي را به قتل رساند يا چشم او را كور كرد و يا ماشيني را سرقت كرد در همين دنيا يا كشته مي‌شود يا توسط فردي ديگر كور شده و با ماشينش به سرقت مي‌رود؟ با چنين استدلالي فردي مثل جرج بوش صدام حسين، و يا شارون كه عامل كشته شدن هزاران هزار انسان بي گناه در طول عمر خود شده‌اند و يا فردي كه دهها زن و كودك بيگناه را مورد تجاوز قرار داده بايد هزاران بار كشته شده و با مورد تجاوز جنسي قرار گيرد؟ اين معناي عدالت خداوند اين است كه متاسفانه در سريال كليد اسرار به شدت بر آن اصرار مي‌شود!؟ يا اينكه جزاي خير اعمال خير انسان‌ها دقيقا مطابق و به اندازه همان عمل بوده و در همين دنيا اعطا مي‌شود!؟ به عنوان مثال دانشجوي كم بضاعتي كه كفش خود را علي‌رغم احتياج خود به فرد محتاجي مي‌دهد بايد عين آن كفش را توسط معجزه فرشتگان در جا كفشي‌ منزل خود بيابند؟ اين است كه پاداش خيري كه خداوند آن را براي مومنان وعده كرده است: همانگونه كه پيش از اين اشاره شد، ارائه حجم بالايي از اين قبيل سطحي نگري‌ها در جامعه شده و از سوي ديگر مخاطبان را به توقع گرفتن اجر و مزد در قبال اعمال خير‌شان در اين دنيا محدود سازد.
مقام معظم رهبري سال 1388 خورشيدي را سال حركت مردم و مسئولين به سوي اصلاح الگوي مصرف نامگذاري كردند حضرت آيت‌الله خامنه‌اي در پيام نورزوي خود ضمن تبريك سال نو با نگاهي به دور نماي سال جديد، اين سال را سالي بسيار مهم خواندند و با اشاره به دعاي حوال حالنا الي احسن الحال تاكيد كردند: ما دچار اسراف هستيم و اجمالا عرض مي‌كنم بسياري از منابع كشور، دچار اسرافگري‌هاي ماست و به هدر مي‌رود و اين امر منتهي به افزايش شكاف بين فقرا و اغنيا مي‌شود و لذا بايد الگوي مصرف را اصلاح كنيم... من از عموم مردم و مسئولين درخواست مي‌كنم به سمت اصلاح الگوي مصرف بروند و من امسال را سال حركت و مسئولين به سوي اصلاح الگوي مصرف مي دانم.
بي شك كمترين توقع مردم از صدا و سيما به عنوان مهمترين رسانه عمومي جامعه در رابطه با پيام معظم انقلاب درباره اصلاح الگوي مصرف، توليد برنامه‌هاي متنوع، جذاب و عميقي راجع به نحوه مصرف صحيح است. اگر چه در اين ميان از توليد برخي ميان پرده‌ها و تعداد اندكي برنامه‌هاي قابل توجه در اين رابطه نمي‌توان چشم پوشي كرد ليكن به نمايش در آوردن گسترده برخي آگاهي‌‌هاي بازرگاني كه صريحاً در تقابل با گسترش اين تفكر در سطح جامعه است، به راحتي رشته‌هاي خوب سيما را به پنبه تبديل كرده است.
مروري بر محتواي آگاهي‌هاي ايرانسل كه در ماه‌هاي اخير صدا و سيما را به تصاحب خود در آورده است. بي‌‌محابا بر طبل مصرف‌گرايي كوبيده و مردم را با وعده‌هاي دلفريب خود صريحاً به مصرف بيش از اندازه تشويق مي‌كند.
آنچه كه بيان شد نه از باب تخريب عملكرد و يا خدايي ناكرد ناديده گرفتن زحمات فراوان دست اندركاران صدا و سيما بود بلكه از باب دلسوزي و حقوقي بود كه به فرموده مولاي متقيان بر عهده مردم نسبت به مسئولان مملكت بود.
تذكر‌هاي كه رعايت آنها مي‌تواند مسير را جهت حركت جامعه به سوي كمال هموارتر سازد.
 
برگرفته از وبلاگ دلم گرفت ای همنفس

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین