تخريب مشايي؛وارونه سازي با روش تحريف

در حالي که پس از جار و جنجال هاي فراوان صورت گرفته پس از انتصاب اسفنديار رحيم مشايي به عنوان معاون اول رييس دولت دهم، احمدي نژاد با تمکين از امر رهبري مبني بر احتمال ايجاد «اختلاف و سرخوردگي ميان علاقمندان» و برچيدن بساط "تخريب" ، حکم صادره را ملغي و رييس پيشين سازمان ميراث فرهنگي را به عنوان رييس دفتر خود برگزيد؛ هنوز هم پروژه تخطئه رحيم مشايي ادامه دارد به نحوي که اينک، در تحريفي آشکار، وي به عدم باور به محوريت وحدت خداوند متهم شده است.

تأمل در نوع روابط شخص دکتر احمدي نژاد با مهندس رحيم مشايي به خوبي نشان مي دهد که نامبرده از نزديکان و معتمدان رييس جمهور بوده و علاوه بر برخورداري از جايگاه "اعتماد" در نقش يک "متفکر " نيز ظاهر مي شود. با اين حال، بخشي از فعالان سياسي که متأسفانه بعضا در زمره چهره هاي برجسته اصولگرا نيز قرار دارند؛ ادامه پروژه تخريب دولت دهم را با استمرار "جنجال‌آفريني" عليه مهندس اسفنديار رحيم مشايي پي گرفته اند.
اينکه جامعه رسانه اي کشور به عنوان چشم و گوش ملت مي کوشد تمام زواياي آشکار و پنهان عملکرد دولت را تبيين نموده و در اختيار افکار عمومي قرار دهد، در جاي خود قابل تحسين است ليکن تمرکز بر تخريب افراد با راه اندازي يک شانتاژ رسانه اي و تبديل شخص مورد نظر به "چهره" اي مطرود ، شيوه اي است که با نقل مکان مشايي از راديو تهران به اتاق رياست سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران و همزمان معاونت امور اجتماعي و فرهنگي شهرداري آغاز و در زمان حيات دولت نهم پيگيري شد.
اين پديده زشت و ناهنجار، پس از دريافت ظرفيت هاي دروني رشد و بالندگي تفکر مورد نظر، به پوشش خبري موضوعي خاص حول محور مشايي پرداخت به گونه اي که کوچکترين حرکت فرد مورد اشاره، انعکاس رسانه اي يافت. نکته قابل توجه در اين ميان، انعکاس همراه با تحريف رفتار و سخنان رييس وقت سازمان ميراث فرهنگي است؛ حضور مشايي در مجلس رقصي در ترکيه، اظهار نظر معاون رييس جمهور در مورد دوستي با ملت اسراييل، برگزاري مراسم حمل قرآن همراه با نواي دف، گفتگوي مشايي با روزنامه صباح ترکيه و تأکيد وي بر وجود آزادي حجاب در ايران، ملاقات هاي مکرر مشايي با مرتاض زرتشتي و .... نمونه هايي از تحريف ها و دروغ هايي به شمار مي رود که عليه رحيم مشايي صورت گرفته است.
ستاد جنگ رواني با برخورداري از اهرم هاي قدرتمندي همچون نفوذ، ثروت و قدرت؛ با زير پا گذاردن حقوق عموم مردم در جهت آگاهي بخشي صحيح از رويدادها و اخبار، تلاش کرد منافع نامشروع خود را با تحريف سخنان رييس دفتر رييس جمهور دنبال نموده و باورهاي مورد نظر خود را در محافل مختلف سياسي، امنيتي و دانشجويي ترويج کند.
"پاره حقيقت گويي" ، "فريب" ، "القاء" و "اقناع" ؛ تکنيک هاي مورد استفاده برخي جريانات و عناصر داخلي در تشويش اذهان عمومي محسوب مي شود. براي تقريب ذهن خوانندگان به ارائه توضيحاتي اجمالي از روش هاي مورد اشاره مي پردازيم:

* پاره حقيقت گويي : گاهي خبر يا سخني مطرح مي شود که از نظر منبع، محتواي پيام، مجموعه اي به هم پيوسته و مرتب است که اگر بخشي از آن نقل و بخشي نقل نشود، جهت و نتيجه پيام منحرف خواهد شد. اين رويه رايج رسانه هاست که معمولاً متناسب با جايگاه و جناح سياسي که به آن متمايل هستند، بخشي از خبر نقل و بخشي را نقل نمي کنند. خبر هنگامي کامل است که عناصر خبري در آن، به شکل کلي مطرح شوند. اما چنانچه يکي از عناصر خبري شش گانه (که، کجا، کي، چه، چرا، چگونه) در خبر بيان نشود، خبر ناقص است. در تاکتيک پاره حقيقت گويي، حذف يکي از عناصر به عمد صورت مي گيرد و بيشتر اوقات، عنصر چرا حذف مي شود.

* فريب : دادن اطلاعات دروغين و جهت دار و يا تصويري وارونه از وقايعي است که با ارائه تصاوير ناقص و دگرگون شده اي از واقعيت مي توانند گروه هاي گوناگون مخاطبان مورد نظر در عمليات رواني را تحت تاثير قرار دهد.

* القاء : عبارت از ايجاد تغيير رفتار درمخاطب بدون اطلاع او که براساس تغيير ذهنيتهاي فردي و اجتماعي صورت مي گيرد. القاء به دو روش اجرا مي شود.
1-مستقيم: اين روش هنگامي اجرا مي شود که مخاطب آماده پذيرش پيام را به صورت مستقيم داشته باشد.
2- غيرمستقيم: منظور و پيام خود را در قالب موضوعاتي به ظاهر بي ارتباط و يا دوپهلو بيان مي کند.
القاء پيام در قالب فيلم، موسيقي، نمايش، نقاشي، سخنراني، سي دي، اعلاميه، بيانيه، مصاحبه و... در جهت تاثيرگذاري بر مخاطبين صورت مي گيرد.

* اقناع: به معناي قانع ساختن، خشنود گردانيدن و راضي کردن است. واژه اقناع در شکل مناسب به معني دخل و تصرف در نمادها است که براي ايجاد عمل از سوي ديگران طراحي شده است و در واقع توسل به کلام و احساس به خاطر رسيدن به نوعي رضايت رواني در مخاطب صورت مي گيرد. بطور خلاصه و مختصر مي توان گفت که روش اقناع روش پاسخگويي به سؤالات مخاطب است.

نگاهي به گزيده چيني هاي صورت گرفته از سخنان مشايي و تکذيبيه هاي منتشر شده در جرايد به خوبي نشان مي دهد که عمده مطالب نقل شده، از حداقل حقيقت برخوردار بوده و با هدف همراه سازي مخاطبان صورت گرفته است. با اين وجود، در جديدترين تحريف از سخنان رييس دفتر رييس جمهور، مشايي به عدم اعتقاد به محوريت خداوند متهم شده اما همانگونه که در توضيحات روز گذشته وي اشاره گرديده: عنوان جعلي «خدا نمي‌تواند محور وحدت باشد»، عنواني از اساس غلط و انحرافي است و انتساب ذکر آن به وي، از مصاديق بارز افترا و گستاخي آشکار به باور همه‌ موحدان عالم محسوب مي شود.
نتيجتاً اينکه استمرار اين رفتارها و تلاش براي محروم کردن ذهنيت جامعه از دريافت‌هاي صحيح که از سوي ستاد عمليات رواني عليه دولت دهم صورت گرفته، نشان از وجود برخي غرض ورزي هاي شخصي و گروهي از جايگاه مشاور ارشد رييس‌جمهور دارد اما در هر صورت، نبايد از اين مسئله غافل ماند که تکرار اين وارونه سازي ها به تضعيف جايگاه نظام مقدس جمهوري اسلامي مي انجامد.