کد خبر: ۱۹۰۵۷۳
تاریخ انتشار:

پرسش هایی كه 1+5 به آنها پاسخ نمی دهد

غلام رضا كاظميان پور

مذاكرات اخير جمهوری اسلامی ايران با كشور های موسوم به 1+5 اگر هيچ فايده ای نداشته باشد، حداقل اين كمترين فايده را داشت كه بر تبليغات مسموم و ادعاهای بی اساس 20 سال گذشته امپراتوری گسترده خبرپراكنی و تبليغاتی استكبار مبنی بر تلاش ايران برای ساخت سلاح اتمی ، خط بطلان كشيد و انگارهای ايجاد شده در ذهن بخشی از جهانيان را دچار تزلزل و ترديد ساخت . از سوی ديگر ، اين مذ اكرات و پيامد های بعدی آن - از جمله نقض چند باره تعهدات از سوی طرف امريكایی - در اثبات توصيه ها ی هدايتگر و هشدار های مقام معظم رهبری ، بسيار مؤثر افتاد . رهنمود هایی كه در موقعيت های مختلف و با مضامين صريح ، خطاب به مردم و مسؤلين ايراد شده است . از جمله آنكه فرمودند : " دشمنی امريكا با ملت ايران و با جمهوری اسلامی ، حول محور هسته ای نيست . اصلاً اين خطاست اگر خيال كنيم كه دعوای امريكا با ما سر قضيه هسته ای است . نه ! قضيه هسته ای بهانه است . قبل از اينكه قضيه هسته ای مطرح باشد ؛ همين دشمنی ها ، همين مخالفت ها از اول انقلاب بود . اگر يك روزی ‌مسئله هسته ای هم حل شد ، خيال نكنيد كه مسئله تمام خواهد شد ، نه! ده تا بهانه ديگر را به تدريج پيش می كشد ؛ چرا شما موشك داريد ؟ چرا شما هواپيمای بدون سرنشين داريد؟ چراشما با رژ‍يم صهيونيستی بديد ؟ چراشما رژ‍يم صهيونيستی را به رسميت نمی شناسيد ؟ چرا شما از مقاومت در منطقه به قول خودشان خاورميانه حمايت می كنيد ؟ و چرا و چرا ..." ونيز فرمودند : " دولت امريكا غير قابل اعتماد و خود برتربين و غيرمنطقی و عهد شكن است و دولتی در تصرف شبكه صهيونيسم بين المللی است . " ويا اينكه " ايستادگی در برابر زياده خواهی ها ، همواره بايد شاخص خط مستقيم حركت مسؤلان اين بخش باشد‌[ تيم و كارگروه مرتبط با مذاكرات هسته ای ] و همچنين خواهد بود .‌"‌ حضرت ايشان در مناسبت ديگری فرمودند : " ما به امريكا اعتماد نداريم . ديديم هنوز جوهر مذاكرات ژ‍نو خشك نشده ، امريكا ، ايران را دوباره تحريم می كند . " و يا : " به دولت امريكا اعتماد نداريم . به مسؤلين خودمان اعتماد داريم و خوشبين هستيم . از آنها می خواهيم كه با دقت ، با ملاحظه همه جوانب ، گام بردارند ، محكم بردارند ، منافع ملی را يك لحظه به فراموشی نسپرند . "

اين بيانات و اين رهنمود ها در بر دارنده اين حقيقت است كه موضوع فعاليت های هسته ای جمهوری اسلامی ايران ، چيزی بيشتر از يك بهانه سخيف و يك د ستاويز ضعيف نيست . دشمنی دولتمردان امريكا با نظام مقدس جمهوری اسلامی ايران و با مردم با بصيرت ، فهيم ، دشمن شناس ، مقاوم ، جهادگر و شكيبا و با دولت های بصير و خدمتگزار ايران ، يك دشمنی‌مبنایی ‌و ريشه دار است . امريكا با انقلاب مردم ، با هويت دينی انقلاب و حكومت ، با پيشرفت های همه جانبه علمی ايران ، با دانشمندان پرشور و پر تلاش و موفق ايران و با استقلال و عزت و با سربلندی ايران ، با الگو قرار گرفتن ايران و انقلاب اسلامی ؛ دشمنی دارد . اين دشمنی و عداوت زمانی به پايان خواهد رسيد كه ايران و مردم ايران دوباره و همچون گذشته ، تحت سيطره و استثمار و چپاول امريكا قرار گيرند و استقلال كشور و عزت و شرف مردم ، لگد مال غرور و نخوت امريكائيان قرار گيرد و دور باد چنين روزی از حيات و از ساحت اين ملت و اين كشور. و یا اين دشمنی زمانی خاتمه خواهد يافت كه امريكا مقهور مقاومت و اميدواری و پايداری‌مردم و دولت در پيمودن راه خوش سرانجام اما سخت و دشوار ، سربلندی‌و پيروزی ؛ شود و نائل آمدن به اين سرانجام روشن و قطعی و حتمی و مأيوس نمودن دشمنان و تحميل نمودن شكست و ناكامی به آنها چندان دور ، نيست . انشاء الله

مذاكرات ‍1+5 تفسير های غلط و دلبخواه از توافقات آن و اتخاذ تصميمات و انجام كارهای مغاير با روح مذاكرات و توافقات حاصله از آن و اظهارات نابجا از سوی بعضی اطراف مذاكره به وي‍‍‍‍‍ژه امريكا و اعضای اروپایی آن ؛ در مجموع و تا حدود بسيار موجب گرديده است تا انگشت اتهام و اتهام كارشكنی به سمت امريكا و اروپا نشانه برود . اين خود يك پيروزی ارزشمند و بزرگ برای ايران است كه جهانيان از حقيقت موضوع و واقعيت ماجرا ، بيش از گذشته آگاه شوند و بتوانند خارج از بمباران خبری و تبليغاتی ، از دشمنی بد خواهان با حق منطقی و خواست طبيعی يك ملت برای پيشرفت علمی ؛ آگاه شوند .

در كنار لازم و مفيد بودن اصل مذاكره و تماس با ديگر كشورها و گفتگو با ديگر دولت ها ، پيرامون موضوعات مورد علاقه و مسايل مورد اختلاف ، اما توجه دادن و آگاهی بخشيدن به جهانيان و فعال ساختن ديپلماسی عمومی و هدايت افكار عمومی ملت ها به سمت منافع مشروع خود به منظور فراهم آوردن شرايط مساعد برای دستيابی به تفاهم مشترك و توافق پايدار در راستای تضمين و تحقق منافع و مصالح ملی ؛ ضروری می باشد .

مذاكرات جاری و آتی ، در مورد فعاليت های صلح آميز هسته ای ايران نيز از اين قاعده بی نياز نيست و ضرورت های موجود ايجاب می نمايد تا مسؤلين و به ويژه گروه مذاكره كننده ، با استفاده بهينه از فرصت ها ، به موازات گفتگو و چانه زنی های ديپلماتيك با نمايندگان دولت ها ، با مردم و با ملت ها نيز صحبت كنند و مواضع اصولی ومستدل و منطقی كشورو دولت و ملت ايران را برای جهانيان تشريح نمايند. كنوانسيون های ناظر بر مذاكرات بين المللي و تعهدات مبتنی بر آن ، بر محرمانه بودن مفاد مذاكرات ميان دولت ها ، تأكيد دارد . اگر چه اين كنوانسيون ها و پروتكل های بعدی مربوط به آنها ، از ابتدا از سوی قدرت های برتر و در جهت تأمين خواست و منافع آنها تنظيم شده است و آنها خود به اصل محرمانه بودن مذاكرات چندان متعهد نيستند ، اما وجود و قبول تعهدات بين المللي در اين راستا ، به هيچ وجه مانع از گفتگو با ملت ها و مخاطب قرار دادن جهانيان برای بيان مواضع و تشريح استدلال های منطقی ما نيست . اين شيوه و گفتگو با مردم و ملت ها ، برگرفته از آموزه های قرآن مجيد و مستند به آيات الهی است . مثلاً در آن هنگام كه زور مداران عصر حضرت ابراهيم ( ع ) و آنان كه مردم را با نيرنگ تحت سلطه و استثمار قرار داده بودند ، حضرت ابراهيم ( ع ) را در انظار عموم مردم به اتهام شكستن " خدايان " مورد بازخواست قرار داده بودند ، آن حضرت ، به جای تلاش برای رد اتهام و تبرئه خود – كه البته تلاشی بی نتيجه بود - ، از فرصت به وجود آمده به منظور بيان و اثبات اعتقاد پوچ به خدايان سنگی و چوبی استفاده نمود و اتهام را به بت بزرگ كه تبر روی شانه او قرار داشت ، برگرداند و اينگونه وانمود ساخت كه چون تبر نزد بت بزرگ قرار دارد ، پس بت ها را نيز او شكسته است و لذا هم او بايد پاسخگو باشد . در اين مرحله ، سران قوم و مدعيان ، بی آنكه متوجه شوند ، اعلام كردند كه اين بت ها ی سنگی و ساخته دست انسان قادر به حركت و به طريق اولی قادر به شكستن بت ها نيستند . اين اعتراف صريح ، زمان پيروزی و زمان بهره گيری حضرت ابراهيم ( ع ) در جهت رسالت و مأموريت الهی و تشريح و تبيين اصول توحيد و شناخت خداوند بود . آن حضرت در اينجا فرمود : چگونه سنگ و چوب هایی را خدا می دانيد و آنها را پرستش می كنيد و حال آنكه هيچ توانایی و هيچ حركتی از آنها تصور نمی شود و نمی توانند منشاء هيچ فعلی در ايجاد خير و دفع شر برای شما باشند. اين اعتراف و بيانات بعدی پيامبر الهی ، مردمی را كه در صحنه حاضر بودند متوجه اشتباه و انحراف و اغفال خود توسط بزرگانشان نمود و همين مردم با شرمساری ‌سرهای خود را در برابر منطق و استدلال ابراهيم نبی ، به زير افكندند . اين ماجرا در آيات 50 تا 70 سوره انبياء ، منعكس می باشد . در موردی ديگر ، باز هم هنگامی كه طاغوت زمان حضرت ابراهيم ( ع ) در صدد برآمده بود تا با مغالطه و ابداع روشی شبه استدلالی اما مزورانه ، مردم را از درك و قبول حقايق الهی محروم نمايد ، آن حضرت با هوشياری و ذكاوت و كياست ، از مؤثر واقع شدن ترفند بكارگرفته شده توسط نمرود ، ممانعت به عمل آورد. داستان اينگونه بود كه حضرت ابراهيم در مجلس مناظره و احتجاج اعلام نمود خدای ‌من پروردگاری است كه زنده می نمايد و می ميراند . منظور آن حضرت در اين بيان ، توجه دادن به خلقت الهی و فدرت و تدبير خداوند در امور هستی و نظم و حكمت موجود در هستی بود . اما نمرود با زيركی ، ادعای آن حضرت را به يك امر ظاهری و ساده يعنی تولد و مرگ انسان ها ، تبديل و تأويل نموده و در مقابل ادعا نمود من نيز زنده می سازم و می ميرانم . او در ادامه و برای اثبات توانایی خود ، امر نمود تا دو زندانی محكوم به مرگ را در مجلس حاضر نمايند . با حضور محكومين در مجلس ، نمرود دستور داد تا يكی ار آنها را به دار بكشند و ديگری را آزاد سازند و در پايان داد سخن برآورد كه ملاحظه نموديد ، من به يكی زندگی دوباره بخشيدم و ديگری را از ادامه زندگی محروم ساختم ، پس من نيز چون خدای ابراهيم ، می میرانم و زنده می سازم . مردم ساده انگار ، با مشاهده اين صحنه ، مبهوت قدرت و استدلال نمرود شدند و به تحسين او پرداختند . آنها كه عمری ‌در استضعاف فكری و در بند تبليغات و هياهوی‌ خبری‌نمرود و دستگاه تبليغاتی او به اسارت گرفته شده بودند ، از دايره فهم و درك محدودی برخوردار بودند و نفوذ ذهن و باور آنها ، از محسوسات و وقايع عينی فراتر نمی رفت . حضرت ابراهيم ( ع ) برای خلع سلاح نمرود و جلوگيری نمودن از اغفال مردم با ادعا های ‌به ظاهر درست و قابل قبول ، بحث توحيد و افعال خدا را از موضوع قابل تأويل و تفسير مرگ و زندگی ، در مفهوم ديگری پيگيری نمود . آن حضرت فرمود : خدای من ، خداوندی است كه همه روز خورشيد را از شرق ، خارج می نمايد و در غرب فرود می آورد و تو اگر می توانی خورشيد را از مغرب خارج ساز و در مشرق بنشان . نمرود در اينجا سكوت كرد و مردم متوجه عجز و ضعف و دروغگویی او شدند . اين موضوع در آيه258 سوره بقره مورد اشاره قرار گرفته است . مثال ديگرمربوط است به هماوردی حضرت موسی ( ع ) با ساحران دربار فرعون . در این ماجرا به دو نكته اشاره شده است : اول اينكه مواجهه با ساحران ، خارج از قصر و در معرض ديد عموم انجام گرفت و ديگر آنكه به ساحران می گويد : شما ابتدا ابزار و حربه های خود را ارايه نماييد . اين دو تأكيد و شرط ، اولاً مانع از آن شد تا برتری معجزات و اثر برتری حضرت موسی ( ع ) در كنج كاخ فرعون مكتوم بماند و ثانياً با الزام جادوگران به ارائه ابزار و ترفند های خود ، راه ، بر ادعاهای بعدی و طرح حيله های جديد و بی پايان آنها بسته شد . جالب آنكه در انتهای اين رويارویی و پس از تسليم ساحران در برابر معجزات حضرت موسی ، آنها نه تنها تسليم را پذيرا شدند بلكه در برابر معجزات آن حضرت سجده كرده و به او ايمان آوردند . جالب تر آنكه فرعون ، كه گويا خود را نه فقط صاحب جان و مال مردم كه مالك فكر و اعتقاد آنها نيز می دانست ، برآشفته شده و ساحران هدايت يافته را تهديد به قطع عضو و به دارآويختن نمود . و باز جالب تر آنكه هم در داستان حضرت ابراهيم ( ع ) و هم در داستان حضرت موسی ( ع ) ، هنگامی كه طاغوت ها و مستكبران در برابر استدلال و منطق و حکمت آن پيامبران الهی عاجز مانده و شكست خوردند ، برای‌سرپوش گذاشتن بر ضعف خود و جلوگيری از تثبيت حقانيت آن پيامبران ، سخت گيری و مجازات های ‌شدید را نسبت به آنها اعمال نمودند ، همان كاری كه زورمداران و مستكبران و طواغيت عصر جديد نيز انجام می دهند. ماجرا حضرت موسی ( ع ) در آيات 58 تا 75 سوره طه و آيات 30 تا 50 سوره شعراء ‌و آيات 103 تا 136سوره اعراف به تفصيل بيان شده است .َ

************** ************* **************

اما سؤالاتی كه 1+5 از شنيدن آنها و از پاسخ دادن به آنها طفره می رود و اجازه نمی دهد تا ذهن و فكر جهانيان به سمت اين پرسش ها و دهها پرسش مشابه ، سوق پيدا نمايد . قبل از طرح اين پرسش ها تأكيد بر چند نكته لازم است ؛ نخست آنكه : حسب اعلام چند باره مقامات و مسؤلين كشورمان و خاصه فتواو نظر ولايتی مقام معظم رهبری ، " بمب اتمی " در استرات‍ژی نظامی و ساختار دفاعی ايران ، هيچ جايگاهی ندارد و از همين رو ، جمهوری اسلامی ايران اساساً نه به فكر ساخت سلاح اتمی بوده است و نه هرگز اين هدف را تعقيب می نمايد . اين موضع صريح كه برگرفته از آموزه های ناب اسلامی و اصول عالی انسانی ما است به دفعات از سوی جمهوری اسلامی و در قالب اظهارات رسمی مقامات عاليه كشور با بهترين بيان و شيواترين كلام ، مورد تأكيد قرار گرفته است . اسلام نه فقط برای انسان ها بلكه برای حيات و موجوديت طبيعت و همه جانداران ، حق بودن و حق زيستن قائل است و چون بمب اتمی اين حق الهی را از موجودات سلب می نمايد ، ايران اسلامی با ساخت و نگهداری و استفاده از اين سلاح مرگبار و ويرانگر ، به صورت مبنایی و اعتقادی مخالف است . دوم آنكه : نوشته حاضر فقط يك نظر شخصی و غير دولتی است و سؤالات مطرح شده در آن نه به عنوان مطالبه و خواسته كه با هدف عيان ساختن وجود تعارض در ادعا و عمل مدعيان عاری سازی جهان از وجود سلاح اتمی و نيز برای كمك به كشف حقيقت ماجرا است .

پرسش اول : اولين پرسش و سؤال اساسی اين است كه سلاح اتمی به مثابه يك توانایی و عامل قدرت ساز ، يك دستاورد نظامی ، يك امتياز و هر اسم و عنوان ديگر ؛ خوب است يا بد ؟ در جواب به اين سؤال سه فرض و سه گزينه وجود دارد : 1- سلاح اتمی خوب و برای بازدارندگی و دفاع لازم است . 2- سلاح اتمی يك پديده خطرناك و زيانبار و غير لازم است . 3- سلاح اتمی برای بعضی كشور ها خوب و لازم و برای ديگر كشور ها غير لازم و نا پسند است . اگر پاسخ اول را در نظر بگيريم ، ديگر دليلی برای ايجاد مشكل در مسير فعاليت های صلح آميز هسته ای ايران وجود ندارد حتی اگر اين فرض ضعيف نيز وجود داشته باشد كه ممكن است روزی ايران بخواهد سلاح اتمی توليد نمايد . اگر پاسخ دوم مطرح باشد - كه البته پاسخ صحيح و مورد قبول نيز همين است - اولين و تنها اقدام متصور برای كشور های دارای سلاح اتمی ، ارائه جدول زمانی و ارائه تضمين به جهانيان - نگران از وجود زرادخانه های اتمی - ؛ برای از ميان بردن اين سلاح های مرگبار و ويرانگر است . اگر جواب سوم ارائه شود ، علاوه بر اينكه اين پاسخ خود دليل باطل بودن و دليل غير منطقی بودن آن است ، اما از طرف ديگر اعتراف آشكاری است بر اين واقعيت كه در جهان امروز ، عليرغم ادعاهای منزجر كننده و گوش خراش و تكراری مبنی بر برابری ملت ها و احترام به كشورها ؛ زور و زور گوِِیی به جای‌عقلانيت و منطق و حق وعدالت ، حاكم است و اين پاسخ و نتيجه گيری ، خود دليل و زمينه ساز و مشوق ديگر كشورها برای كسب و افزايش قدرت و از جمله قدرت نظامی و سلاح هسته ای است .

پرسش دوم : كشورهای 1+5 به جز آلمان ، همه از كشورهای دارای سلاح اتمی هستند و اتفاقاً امريكا كه از شديد ترين و سخت ترين موضع نسبت به فعالت های هسته ای ايران ، پيروی می نمايد ؛ تنها كشوری است كه هم بيشترين تعداد موشك های دارای قابليت حمل كلاهك هسته ای را در اختيار دارد و هم بالا ترين بودجه را به توسعه سلاح های هسته ای تخصيص می دهد و هم تنها كشوری است كه سابقه ننگين استفاده از اين بمب اتمی و كشتار جنايت بار هزاران انسان بی گناه را در پرونده سياه و ضد بشری خود ثبت كرده است . با اين وجود آيا اين كشور ها از كمترين و از حداقل صلاحيت برای داعيه داری مخالفت با تحقيقات و فعاليت های صلح آميز هسته ای ايران و ديگر كشور ها ؛ برخوردار هستند و اين كشور ها می توانند خود را مسؤول جلوگيری از اشاعه سلاح اتمی معرفی نمايند ؟

پرسش سوم : توليد و انباشت و نگهداری از سلاح هسته ای و انجام تحقيقات و آزمايش برای ارتقاء اين سلاح ها ، هزينه های هنگفتی را به كشورهای اتمی تحميلمی نمايد، با اين اوصاف اين سؤال مطرح می شود كه اين هزينه ها و توليد و نگهداری از سلاح اتمی ، صرفاً برای نمايش است و يا غرض غایی ، استفاده از سلاح اتمی و فرو ريختن بمب های اتمی بركشور ها و شهر ها و كشتار انسان های بی گناه و بی پناه است ؟ در پاسخ چنانچه هدف از توليد و نگهداری سلاح اتمی ، صرفاً نمايش قذرت خوانده شود ، اين جواب با عقل و منطق ناسازگار می نمايد و عقل سليم صرف هزينه هنگفت ، بدون در نظر داشتن انتفاع و استفاده را مذموم و ناپسند می شمارد و اين جواب موجب تعجب و حيرت می گردد . اما اگر هدف از توليد سلاح به كار بردن آن باشد ، اين پاسخ خود پرسش های ديگری را پديد خواهد آورد . از جمله اينكه : كدام كشور ها و كدام نقطه از جهان هدف حمله های احتمالی خواهد بود ؟ چون هيچ پاسخی به اين پرسش داده نمی شود ، باز اين سؤال به وجود می آيد كه آيا ساير كشور ها كه هر كدام هدف بالقوه حمله اتمی هستند و هر كدام ممكن است روزی مورد بمباران اتمی قرار گيرند ، نمی توانند و نبايد برای ايجاد توان بازدارندگی مؤثر و برای برقراری توازن نظامی و برای ايجاد توان مقابله به مثل ، ساخت و تهيه و توليد سلاح اتمی را در برنامه نظامی خود تعريف كنند و در استراتژی دفاعی خود جای دهند ؟

سؤال چهارم : تلاش ايران برای دستيابی به توانایی ساخت سلاح اتمی ، در بهترين و قابل قبول ترين حالت ، چيزی‌فراتر از يك فرض موهوم و بی دليل و بيشتر از يك احتمال بسيار ضعيف نيست كه البته با توجه به مقدمه مطلب ، همين فرض و احتمال بی اساس نيز به طور كلی منتفی است ؛ با اين وجود ، آنان كه تلاش دارند تا در مسير پيشرفت علمی و استقلال ايران اسلامی مانع تراشی نمايند ؛ بی هيچ استدلال و بدون مدرك و دليل ، به اين اتهام خود ساخته تمسك جسته و آن را دستاويز دشمنی خود با ايران و با مردم ايران قرار می دهند و با وقاحت و بيشرمی تمام اعلام می نمايند كه دستيابی ايران به سلاح اتمی صلح و امنيت جهانی را به مخاطره خواهد انداخت و جهانيان نگران دستيابی ايران به اين مرحله از توانایی‌ هستند . سؤال صحيح و بسيار مناسب اين است كه ، احتمال ضعيف و بی دليل ساخت بمب اتمی‌توسط ايران آنهم در آينده اي دور و نا معلوم ، امنيت جهان را تهديد می نمايد و جهانيان را نگران می سازد و يا واقعيت مسلم و غير قابل كتمان زرادخانه های اتمی و تهديد هر از چند گاه جهانيان به استفاده از اين سلاح خطرناك ؟ تصور مبهم از امكان انحراف فعاليت های صلح آميز هسته ای ايران امنيت روانی جهانيان را در معرض آسيب و مخاطره قرار داده است يا آثار تلخ و دهشتبار به جای مانده از بمباران اتمی هيروشيما و ناكازاكی توسط امريكا ؟ انكار و اعلام ايران مبنی بر صلح آميز بودن فعاليت های هسته ای‌كشورمان ، جهان را نا آرام ساخته است و بشريت را تهديد می‌نمايد و يا تهديد و تشويق رئيس جمهور فرانسه و سناتور امريكایی داير بر استفاده از سلاح اتمی ؟ آيا فعاليت های ايران با وسواس و موشكافی بايد تحت نظارت باشد ( كه البته فی نفسه چندان مهم و مشكل آفرين نيست ) و يا زرادخانه ها و تحقيقات هسته ای ‌دارای اهداف نظامی همين كشور های ‌مدعی ؟

سؤال آخر : ممكن است اين كشور ها در دفاع از در اختيار داشتن سلاح اتمی بگويند كه : وجود قدرت قاهره و نيروی نظامی برتر ، لازمه حفظ صلح و امنيت بين المللی و مانع از فوران و طغيان كشور ها برای آغاز جنگ و تجاوز به ديگر كشور ها است . در توضيح پيرامون اين ادعا ، اشاره به چند نكته ضرورت دارد : اول - به استناد سوابق ثبت شده از تاريخ معاصر ، تمام جنگ های رخ داده در دهه های اخير يا با حضور و نقش مستقيم همين كشور ها بوده است و ايشان خود مبادرت به تجاوز و جنگ افروزی نموده اند و يا در جنگ های رخ داده به سود يكی از طرف های درگير وارد صحنه شده اند . از طرف ديگر بهره مندی از قدرت انحصاری و توانایی ويژه ، خود موجب وسوسه و مشوقی قوی است برای زياده خواهی و تجاوز گری و نهايتاً اينكه ، حتی با پذيرش اين ادعا و قبول ضرورت وجودی سلاح اتمی اما سؤال اين است كه چرا اين توانایی بايد در اختيار چند كشور مشخص باشد و نه تحت مديريت و نظارت مؤثر بين المللی ؟ همچنين ممكن است اعلام نمايند ، دستيابی به سلاح اتمی محصول تلاش و تحقيقات همين كشور هاست و لذا كشور های ديگر حق بهره مندي از اين دستاورد را ندارند . برای روشن شدن اين ادعای غلط نيز بايد توجه داشت كه اولاً همان مقررات بين المللی كه بر ممنوعيت ساخت سلاح اتمی تاكيد دارد ، كمترين ممنوعيت و محدوديت در دسترسی كشور ها و جهانيان به فناوری هسته ای و استفاده صلح آميز از انرژي هسته ای را مردود اعلام كرده است . به علاوه ساير مقررات و توافقات بين المللی نيز علوم و دانش و كشفيات و اختراعات را ، ميراث مشترك بشريت خوانده است و از همين رو هيچ كشوری نمی تواند ديگر كشور ها را از بهره مندی از علوم و كشفيات و اختراعات ، منع نمايد و نكته مهم تر اينكه در پرتو افكن شدن نور دانش و علوم ، سهم دانشمندان مسلمان و انديشمندان مشرق زمين بر كمتر كسي پوشيده است و اگر نبود تلاش های موفق اين دانشمندان ، چه بسا جهان و بشريت هنوز در ظلمت قرار داشت . در اثبات اين ادعا كافی است كتاب خانه های اروپا و امريكا را از نوشته های دانشمندان مسلمان و شرقی خالی شود ، آنگاه ، همگان خواهند ديد كه اين كتاب خانه ها تا چه حد خالی و متروك خواهد شد . كافی است موزه های اروپا و امريكا را از آثار فرهنگی و تمدنی جهان اسلام و مشرق زمين خالی كنند ، آنگاه همه متوجه خواهند شد كه ديگر چيزی برای عرضه به بازديد كنندگان باقی‌نخواهد ماند و بازديد كنندگان برای مرجوع نمودن بليط موزه ، صف خواهند كشيد .

كلام پايانی : وجود سلاح اتمی و همه فعاليت ها و تحقيقاتی كه در راستای توليد و توسعه و دستيابی به اين توانایی انجام می پذيرد ، موجوديت كره خاك و حيات موجودات و طبيعت آن و حتی ماوراء آن را به صورت جدی تهديد و مورد مخاطره قرار داده است . اين سلاح ها ، امنيت و آرامش به عنوان طبيعی ترين و ابتدایی ترين حق بشريت را از بين برده است و سايه شوم و سياه آغاز جنگ اتمی و فراگیر شدن مرگ و تباهی ، همواره جهان و جهانيان را در هاله ای از ترس و وحشت قرار داده است . از همين رو منطقی آن است كه كشور های جهان از جمله جمهوری اسلامی ايران ،نه به عنوان متهم ،بلکه در مقام شاكی ، گرفتن تضمين های كافی و لازم الاجرا در مورد انهدام سلاح های اتمی موجود را مطالبه و تعقيب نمايند . الزام كشور هایی‌ چون امريكا و روسيه و انگلستان ، به ارائه جدول زمانبندی شده برای انهدام سلاح های اتمی ، نه يك خواسته صرفاً ديپلماتيك و نمايشی ، كه يك نياز اساسي و مطالبه ای انسانی است . در اين راستا ايجاب می‌نمايد تا جمهوری‌اسلامی ايران به عنوان كشوری كه در چند سال اخير بارها به حمله اتمی تهديد شده است ، اين خواسته را به عنوان موضوع لاينفك از دستور مذاكرات ، در مباحث جاری با كشور های 1+5 مطرح نمايد .

در كنار مذاكرات جاری و آتی ، جمهوری اسلامی ايران می تواند منظور تثبيت فعاليت های صلح آميز هسته ای خود و ديگر فعاليت ها در اين عرصه مهم ، مطابق با اصل پنجاه و نهم قانون اساسي كشور ، موضوع را طی همه پرسی ، به تأييد ملت برساند . با انجام همه پرسی ، از اين پس همه دولت ها ی مستقر ، حدود مذاكره با ديگر كشور ها در ارتباط با فعاليت های صلح آميز را به روشنی رعايت خواهند نمود و طرف های خارجی نيز بيش از گذشته به اين فهم خواهند رسيد كه مخالفت با اين فعاليت ها ، از هيچ روی مخالفت با سيايت ها و تصميمات دولت ها نيست ، بلكه اين مخالفت ها ، دشمنی آشكار و صريح با خواست و با انتخاب يك ملت است .

همانطور كه آمد ، مدعيان جلوگيری از دستيابی ايران به توانایی‌ساخت سلاح اتمی ، خود بهتر از ديگران می دانند كه ايران در هيچ زمانی اين هدف را دنبال نكرده است . آنها چهره كريه و دشمنی خود با استقلال و پيشرفت ايران و با عزت و سر بلندی كشور ما را ، پشت اين نقاب زشت پنهان ساخته اند و مردم ايران ، امروز اين واقعيت را بهتر از ديگران می دانند و از همين رو ، همواره در برابر سختی ها مقاومت نموده و به زياده خواهی ها نه گفته اند . امريكا و انگلستان و فرانسه و ديگران ، كشورهای دارای قدرت و ثروت و دارای نفوذ هستند اما اراده مصمم ملت ها از فدرت آنها بيشتر و بيشتر است . اگر قدرت يك ملت آميخته و در هم تنيده با ايمان و توكل به خدا و استعانت از ذات اقدس الهی‌باشد ، هيچ قدرت ديگری توانایی‌شكست آن را ندارد . قول خدا حق و وعده الهی‌تخلف نا پذير است و خداوند فرموده است : اگر خدا را ياری كنيد ، خدا ياريتان می كند. ( سوره حضرت محمد آیه 7 ) و نيز خداوند فرموده است : كسی را كه خدا ياری نمايد ، هيچ نيرویی ‌بر او غالب نخواهد شد . ( سوره آل عمران آیه160 ) ما دشمنان خود را خوب می شناسيم و هيچ گاه از مكر و كيد دشمنان خود غافل نخواهيم شد و می دانيم و به این فرموده امام راحل عظیم الشأن باور داريم كه امريكا شيطان بزرگ است و لذا توصيه قران را فراموش نخواهيم كرد كه فرموده است : همانا شيطان دشمن شما است ، پس شما نيز او را دشمن باشيد . ( سوره فاطر آیه 6 ) . /.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین