شب قدر در تعلیمات اسلامی از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. اهمیّت این شب عزیز به حدّی است که بر اساس آیه اول سوره مبارکه قدر، در اين شب، قرآن کریم در یک نزول دفعی به سینه مبارک پیامبر اکرم«صلياللهعليهوآلهوسلّم» نازل شده است.
نکته دیگر، شيوه بیان آیه «وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ» است. عرب کلمه «مَا أدرَاکَ» را هنگامی به کار میبرد که بخواهد اهمیّت مطلب را بیان کند. میفرماید: چه میدانی که شب قدر چه شبی است؟ به عبارت دیگر، میفرماید: درک اهمیّت شب قدر به اندازهای است که نمیتوان آن را وصف کرد و انصافاً توصیف این شب قدر در قالب واژهها و الفاظ نمیگنجد.
«لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْر»[1]
شب قدر از هزار ماه بهتر است.
ارزش شب قدر افضل از ارزش هزار ماه است؛ و هزار ماه برابر با حدود هشتاد سال، يعني عمر طبيعي يك انسان است. یعنی عبادت در اين شب با ارزشتر از عبادت يك عمر است.
معنای قدر
در شب قدر جبرئیل همراه با ملائکه مقرب خدا که تعداد آنها معیّن نشده و شاید چندین میلیون باشند، نازل میشود و مقدّرات انسانها را به خدمت امام معصوم«عليهالسّلام» که در زمان پیامبر«صلياللهعليهوآلهوسلّم» به خدمت آن حضرت و در زمان امیرالمؤمنین«عليهالسّلام» به خدمت آن بزرگوار و اکنون به خدمت قطب عالم امکان حضرت ولیعصر«ارواحنافداه» تقدیم میدارند. به عبارت دیگر، در شب قدر است که انسان میتواند مقدّرات خویش را در یک پرونده درخشان برای سال آینده خود تهیه کند و نام خود را در طومار سعادتمندان و در طومار ارادتمندان حضرت ولیعصر به عنوان یک شیعه ثبت نماید. «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ» بیان کننده چنین مفهومی است.
تعیین مقدّرات هر انسانی به دست خود او است. اگر کسی طالب سعادت باشد، میتواند به آن دست یابد و چنانچه خواهان شقاوت باشد نیز به همان خواهد رسید. «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّما بَغْيُكُمْ عَلى أَنْفُسِكُمْ»[2]
اي مردم بيترديد ستمهاي شما به زيان خودتان است.
در شب قدر اگر کسي به راستي توبه کند و يک شرمندگي دروني و حالت خجالتزدگي براي او پيش آيد و بعد هم از خداوند خير دنيا و آخرت را بخواهد، پرونده درخشاني که پس از توبه گشوده ميشود، زمينه سعادت وی را فراهم ميآورد و امام زمان(ارواحنافداه) اين تقدير را تأييد مينمايند.
چنانکه اگر کسي به دنبال شقاوت باشد، در شب قدر به جاي توبه، گناه ميکند يا اعراض از دعا و توبه دارد و اهميّت به دعا نميدهد. بنابراین در شب قدر صاحب یک پرونده سیاه است که نابود هم نمیشود. تقدير او شقاوت است و این تقدیر هم به تایید امام زمان(ارواحنافداه) میرسد.
در طول سال هم هرکسی میتواند تقدیری که در شب قدر برای خود ایجاد کرده است، حفظ نماید و به آن عمل کند. آنکه مقدّر او سعادت و خوشبختی است، میتواند با افزایش ارتباط با معنویات و انجام اعمال صالح، بر سعادت خود بیفزاید و آنکه شقاوت و بدبختی را برای تقدیر خود انتخاب کرده است، میتواند با اعراض از ارتباط با خدا و ارزشهای معنوی، شقاوت و بدبختي خود را بيشتر کند.
سپس آیات شریفه اين سوره، صفت دیگری را برای شب قدر بیان میکند و میفرماید:
«سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْر»[3]
آن شب همه مشمول سلامت و رحمت خدا است تا طلوع فجر.
یعنی شب قدر، شب سلامتی و شب پرخیر و برکتی است که انسان میتواند سلامتی و سعادت دنیا و آخرتش را تأمین کند. در این آیه، کلمه «سلام» همراه با تأکیداتی ذکر شده است؛ یعنی شب قدر از اول شب تا به صبح مملو از برکات خداوند لایزال است. در این شب، از اول شب تا به صبح، خیر دنیا و آخرت انسان قرار داده شده است.
از این رو، قدر این شب را باید بهتر دانست و عظمت آن را بيشتر بايد شناخت. در این چند شبی که به احتمال بسيار قوی، شب قدر ميباشد، انسان بايد خیر دنیا و آخرت را برای خود و دیگران بخواهد؛ لذا در این مجال برخی از اعمال اين شب بیان می شود، بلکه موجب بهرهبرداری بیشتر از این اوقات عزیز گردد.
نكاتي در ارتباط با شب قدر
1. توجّه
اوّل توجّه دادن دل به اینکه این شب چه شب با عظمتی است. در شبی که خداوند به ملائکه میگوید: بروید و فریاد بزنید آیا بنده حاجتمند و گرفتار و گناهکاری هست که به برکت این شب او را مورد مغفرت قرار دهیم؟ توجّه به این نکته لازم است که عبادت در این شب از یک عمر عبادت مخلصانه در ایام عادی برتر است. فراموش نشود که در این شب، مقدّرات انسانها رقم میخورد و در این شب است که آدمي باید نظر ربّ ودود را به خود معطوف نمايد و سرنوشت خود را به نیکی مبدّل سازد.
توجّه داشتن و غافل نبودن اولین گام در سیر و سلوک است. استاد بزرگوار ما علامه طباطبایی«قدّسسرّه» هنگام جان دادن این جمله را مرتب تکرار کردند و از دنیا رفتند: توجّه، توجّه، توجّه.
بدین ترتیب، باید از شب قدر که والاترینِ شبهای سال به شمار میآید و میشود بهبود اوضاع را در آن از خداوند متعال درخواست نمود، غفلت نکنیم.
2. احياء و شبزندهداري
مطلب بعدی که درشب قدر به آن توصیه شده است، احیاء و شبزندهداری است. احیاء آن شب برکات فراوانی دارد، ولی باید توجه داشت که این بیدار ماندن، همراه با گناه نباشد. دراین صورت، خواب بهتر است.
نقل میکنند ظالمی نزد یکی از علمای اصفهان آمد و پرسید: در شب قدر، کدام عبادت برای من بهتر است؟ آن عالم گفت: برای تو خواب بهتر است.
آن فرد رفت و تا صبح خوابید و صبح که از خواب بیدار شد، قدری تأمل کرد و گفت: راستی این عالم بزرگ چه توصیه خوبی به من كرد. اگر تا صبح بیدار میماندم، معلوم نبود چه گناهانی از من صادر میشد.
بنابراین، احیاء باید همراه با توجه به حضرت حق باشد، نه همراه با غیبت و تهمت و معصیت.
3. اهمیّت به نماز و قرائت قرآن(ارتباط با خدا)
مطلب سوم که لازم است به آن اهمیّت داده شود، قرائت قرآن و خواندن نماز است. در شبهای قدر، به اندازه توان باید نماز خوانده شود. صد رکعت نماز در اعمال این شبها وارد شده است. انس با قرآن و قرائت قرآن هم که مورد تأکید ویژه میباشد و نباید از آن غافل بود. پیامبر اکرم«صلياللهعليهوآلهوسلّم» و ائمه طاهرین«عليهمالسّلام» بسيار سفارش فرمودهاند که قرآن بخوانیم و در پناه آن، خود را حفظ کنیم. رابطه با خدا خصوصاً به وسيله قرآن، انسان را به جایگاه والایی میرساند. با اين رابطه، انسان از شرور شياطين انس و جن و تمامي شياطين و حتي نفس، حفظ ميشود. رابطه مداوم با قرآن برای سیر و سلوک بسيار مفید است، موجب عاقبت به خیری و تأمین آتیه ميشود، برای رفع گرفتاریها و مشکلات کارگشاست و برای تأمین یک زندگی آرام و مطمئن، سودبخش است.
4. اجتناب از گناه
نکته بعدی که بسيار اهمیّت دارد، این است که در این چند شبانهروز قدر، گناه وارد زندگي شما نشود. لااقل از هنگام افطار تا وقتی که نماز صبح اقامه میشود، کوچکترین گناه در زندگی کسی نباشد. در خطبه روز جمعه آخر ماه شعبان وقتی پیامبر«صلياللهعليهوآلهوسلّم» به توصیف ماه مبارک رمضان پرداختند و در مورد فضائل این ماه سخن گفتند، امیرالمؤمنین«عليهالسّلام» از جای خویش برخاستند و عرض کردند: یا رسولالله، برترين اعمال در اين ماه چيست؟ رسول گرامی«صلياللهعليهوآلهوسلّم» فرمودند:
الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ[4]
اجتناب از محرمات الهي.
یعنی در این ماه مراقب باشید معصیت پروردگار را انجام ندهید. حال، به مؤمنین توصیه و سفارش میشود که حداقل در سه شبانهروز قدر بیشتر از گذشته مراقب اعمال خود باشند و توجّه داشته باشند که گناه موجب سقوط و ظلمت است و این ظلمت، مانع رسیدن رحمت خداوند متّعال به آنان میشود.
مواظبت از گفتار و رفتار ضروری است و همه باید دقّت کنند که اختلاط بین زن و مرد در میان آنان نباشد. ظواهر شرع مقدس باید رعایت شود تا رحمت باریتعالی شامل حال بندگان شود.
یک توصیه کلی هم در مورد گناه لازم است و آن اینکه اولاً گناه نکنيد. ثانیاً اگر گناهي انجام شد، فوراً به فکر جبران و تدارک آن باشید و توبه کنید. ثالثاً مواظب باشيد در سرازيري گناه واقع نشويد و گناه روی گناه شما را بدبخت نکند. رابعاً گناه را توجيه نکنيد.
امروزه بسیاری از گناهان در جامعه توجیه میشود. خانمي که بدحجاب است، گناه بدحجابي و بیحجابی را توجيه ميکند. کسي که ربا میخورد، میگويد ربا نیست. افرادی که غیبت میکنند، غيبت خود را گناه نمیدانند. و نظایر این توجیهها در جامعه فراوان است. توجيه گناه، توفيق توبه را از انسان ميگيرد. بدترین دردها این است که انسان گناه خود را گناه نداند و بدتر از آن وقتی است که انسان گناه کند و تصور نماید که کار خوبی انجام میدهد. اصلاً گاهي انسان گناه را به عنوان عبادت انجام ميدهد. قرآن کریم میفرماید:
«قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرينَ أَعْمالاً الَّذينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً»[5]
بگو: آيا شما را از زيانکارترين مردم خبر دهيم؟ آنها کساني هستند که سعيشان در زندگي دنيا گم و تباه شده است و خود گمان ميکنند که کار نيکي انجام ميدهند.
معلوم است وقتی انسان نفهمد که گناه میکند، توبه هم نميکند و روز به روز گمراهتر میشود. تنها راه برونرفت از این گمراهی، تبعیّت از دستور و حکم مرجع تقلید است. در غیر این صورت، جامعه دچار گناه علنی میشود و گناه علني و ترک امر به معروف و نهي از منکر يا بيتفاوتي نسبت به گناه، باعث ميشود دست عنايت خداوند از روي جامعه برداشته شود و چنین جامعهای جز بدبختی ارمغانی نخواهد داشت.
5. توبه
مطلب پنجم که آن نیز از اهمیّت والایی برخوردار است، توبه است. توبه يعني بازگشت گناهكار و پشيماني از قصور و تقصير، بازگشت از نفس امّاره و صفات رذيله به سوي رحمت خداي متعال، بازگشت از طاغوتها مخصوصاً از شياطين جنّي و انسي به سوي حقتعالي و بالاخره بازگشت از هوا و هوس و از هر وسوسهاي به سوي پروردگار مهربان.
اگر کسی به راستی توبه کند، به يقين بداند كه خداوند گناهان او را میآمرزد[6]. و بالاتر اینکه قرآن كريم میفرماید:
«إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ»[7]
مگر كسى كه توبه كند و ايمان آورد و كار شايسته كند. پس خداوند بديهايشان را به نيكيها تبديل مىكند.
با توبه، خداوند رحمان و کريم پرونده سیاه و پر از گناه انسان را به پرونده درخشانِ پر از حسنات مبدّل میسازد.
گناه هرچه بزرگ و فراوان باشد، رحمت و عفو خداوند از آن بزرگتر است و خدا وعده داده است که گناه را میبخشد. بنابراین کسی نباید از رحمت حق مأیوس باشد.
«قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ»[8]
بگو: اى بندگان من كه بر خويشتن زيادهروى روا داشتهايد، از رحمت خدا نوميد مشويد. در حقيقت، خدا همه گناهان را مىآمرزد، كه او خود آمرزنده مهربان است.
اگر به راستي دل کسی شکست و يک تلاطم دروني پيدا کرد، سر به زير و خجالتزده از خدا شد، خدا حتماً توبه او را قبول ميکند. اصلاً یأس و نا امیدی از رحمت خداوند، گناهی برابر با گناه کفر دارد. مسلمان، آن هم شيعه، معنا ندارد از رحمت خداوند مأيوس باشد. مثلاً اگر کسي بگويد خدا ديگر مرا نميآمرزد، مأيوس از رحمت خدا شده و گناه او در سر حد کفر است.
«وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُون»[9]
از رحمت خدا مأيوس نشويد، که جز کافران از رحمت خدا نوميد نگردند.
توجّه به اين نكته مهمّ است كه از نظر قرآن كريم، بلكه از نظر عقل، توبه هيچ شرطي ندارد و به صرف پيدا شدن حالت دروني پشيماني از گناه، توبه حاصل ميگردد، امّا بايد دانست كه لازمه پشيماني، تصميم بر ترك گناه و عمل بر طبق دستورات الهي است؛ زيرا اگر كسي تصميم بر ترك گناه نداشت و يا بر اساس فرمان الهي عمل نكرد، در حقيقت از گناه پشيمان نشده است.
توبه از حقّ الله
گاهي توبه مربوط به حق الله است؛ مثلاً عباداتی مثل نماز از انسان فوت شده و قضا دارد. با اینکه این گناه خیلی بزرگ است و انسان بينماز، و کسي که به نماز اهمیّت نمیدهد و نماز را ضايع میکند، حتماً گمراه و بدبخت است، ولی توبه او پذیرفته میشود. البته پس از توبه، جبران کوتاهي از عبادت فوت شده، لازم است. بايد تصميم جدي بگيرد که نماز و روزه و ساير عباداتي را که از او قضا شده است، به مرور زمان جبران نمايد. پروردگار عالم توبه واقعي چنين شخصي را ميپذيرد و انتظار هم ندارد بعد از توبه، تمام وقتش را صرف جبران آن عبادات کند، بلکه بايد به وظايف روزانهاش رسیدگی کند و هرچه ميتواند نمازها و روزهها یا سایر عباداتش را قضا کند تا تمام شود. ولي تصميم جدّي براي جبران اين عبادات لازم است.
توبه از گناهانی نظیر دروغ و غیبت و تهمت نیز پذیرفته میشود و در بسیاری از این موارد، راضی کردن شخصی که از او غیبت شده یا به او تهمت زده شده است هم لازم نیست و فقط توبه واقعی در محضر پروردگار متعال کفایت میکند.[10]
توبه از حقّ الناس
کسي که حقي از مردم ضايع کرده است و اموال ديگران را به باطل خورده است يا دزدي و حيف و ميل و ربا و رشوه و ... در زندگی خود داشته است، اولاً بايد توبه کند و پشيماني خود را در محضر پروردگار عالم اظهار نمايد، ولي این موارد نیز نياز به جبران دارد. بايد حقّ الناس را به صاحب آن برگرداند. اگر هم صاحب آن مال را پيدا نکرد و دسترسي به او نبود، بايد با حاکم شرع در ميان بگذارد. اگر هم واقعاً سرمايهاي جهت جبران حقّ الناس ندارد، بايد توبه کند و تصميم جدّي بگيرد که هر وقت توانست مال مردم را به آنها برگرداند و اگر هم تا آخر عمر بر اين تصميم واقعي بماند و توان پرداخت بدهي خود را نداشته باشد، در روز قيامت پروردگار عالم آن بستانکار را راضي خواهد کرد.
کسانی هم که در ادای دیون شرعی نظیر خمس و زکات و کفّارات، کوتاهی کردهاند، باید توبه کنند و در مورد نحوه پرداخت بدهی خود، به حاکم شرع مراجعه نمایند.
خلاصه بنبست در اسلام نيست. کسي نميتواند بگويد ديگر فايده ندارد و من بخشيده نميشوم. اين غلط است و همه بايد توبه کنند و به هر روشي که ميتوانند جبران حقّ الله يا حقّ الناس را بنمايند يا در صورت عدم توان، تصميم جدّي براي جبران بگيرند.
آثار و برکات توبه
یکی از برکات ارزشمند توبه این است که پروردگار عالم به کسي که توبه واقعي کند يا تصميم آن را داشته باشد، سلام ميکند.
«وَ إِذا جاءَكَ الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِآياتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءاً بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحيم»[11]
و چون کساني که به آيات ما ايمان ميآورند نزد تو آيند، بگو: سلام بر شما، پروردگارتان رحمت را بر خود مقرر داشته، که هر کس از شما به ناداني عمل بدي کند آنگاه بعد از آن توبه کند و به اصلاح (کار خود) پردازد بيترديد خداوند بسيار آمرزنده و مهربان است.
چه پروردگار بزرگواری که علاوه بر بخشش بنده گناهکار، به او سلام هم میکند. خداي سبحان بندهاي را كه در پيشگاهش حالت تضرّع و سرافكندگي دارد، دوست ميدارد و در قرآن شريف علاوه بر اظهار محبّت به او، وي را مطهّر ميداند و چنين است كه پروردگار عالَم بهترين درجه را به او داده است:
«انِّ اللهَ يُحبُّ التِّوّابينَ وَ يُحبُّ الْمُتَطَهَّرين»[12]
خداوند توبه كاران و پاكيزگان را دوست ميدارد.
پروردگار مهربان تأكيد ميكند كه اگر بنده گناهكار توبه را شكست، ولي دوباره به سوي خدا بازگشت، خداوند متعال بار ديگر توبه او را قبول ميكند و به عبارت قرآن کريم، اگر بنده عاصي، توّاب شد، خداي متعال نيز توّاب است:
«إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحيمُ»[13]
خداوند توبهپذير مهربان است.
قرآن در آيات ديگري ميفرمايد که توبه فقط موجب اصلاح آخرت نمیشود، بلکه اصلاح دنيا را هم به همراه دارد.
«يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمالَكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُم»[14]
تا خداوند عملهاي شما را اصلاح نمايد و گناهانتان را بيامرزد.
توبه موجب حل مشکلات و اصلاح امور دنيوي ميشود، گرهها را باز ميکند و گرفتاريها را رفع مينماید.
اولاد صالح و شايسته و مال حلال و نیز قدرت و شخصيت اجتماعي، در سایه توبه روزی انسان میگردد. همچنین توبه باعث میشود نعمتهای الهی مثل باران بر سر انسان فرو بریزد.
«وَ يا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً وَ يَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلى قُوَّتِكُمْ»[15]
و اي قوم من، از پروردگارتان آمرزش بخواهيد، سپس به سوي او بازگرديد تا ابر و باران را بر شما ريزان فرستد و نيرويي بر نيروي شما بيفزايد.
«وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى»[16]
و اين که از پروردگار خود آمرزش بخواهيد، سپس به سوي او بازگرديد تا شما را با بهره خوشي (از زندگي) تا مدتي معين برخوردار نمايد.
توبه، آثار فراوان دیگری هم دارد که به جهت رعایت اختصار از ذکر آن خودداری میشود.
مراحل توبه
توبه مراحلی دارد که عبارتند از:
مرحله اوّل توبه زبانی است؛ یعنی همین که صیغه توبه بر زبان جاری شود.
مرحله دوّم توبهای است که در آن دل انسان، زبان او را همراهی کند.
در مرحله سوّم، دل در مقابل خداوند خاشع میگردد.
و در مرحله چهارم انسان خود را در محضر خدا مییابد و با چشم قلب او را ميبيند و خود به خود حالي پيدا ميکند و اشکي ميريزد و در این صورت است که میتواند راه صد ساله سير و سلوک را بپيمايد؛ چون حقيقت توبه بازگشت از شرک به توحيد است. کسي که گناه ميکند ظاهراً مسلمان است و در حقيقت شيطان و هوي و هوس و نفس امّاره را ميپرستد و بايد با توبه از شرک، به خداپرستي بازگردد.
«أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ»[17]
پس آيا ديدي کسي را که معبود خود را هواي نفسش قرار داده است.
یا در جای دیگر میفرماید:
«أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَني آدَمَ أَنْ لاتَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ»[18]
اي فرزندان آدم، آيا به شما سفارش نکردم که شيطان را نپرستيد که او مسلّما براي شما دشمني آشکار است؟!
مگر ما معاهده نکرديم که بت پرست نباشيد؟ بت تو شيطان و هوي و هوس نباشد؟
شب قدر، شب توبه است. از این رو، در اعمال آن شب آمده است که صد مرتبه «أستغفر الله ربّی و أتوب الیه» بگویید. ولی باید توجه شود که ذکر توبه به تنهائی کافی نیست و این توبه، توبه حقیقی نمیباشد، بلکه توبه آن است که حالت خجالت و شرمندگی در مقابل حضرت حق تعالی در توبه کننده به وجود آید؛ یعنی بنده خود را در محضر پروردگار ببیند و احساس خجالت کند.
جملهای را حضرت امام خمینی«قدّسسرّه» بارها در درسهای اخلاقی خویش تکرار میفرمودند که «عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید.» همه باید در محضر پروردگار احساس شرمندگی کنند و از مخالفتها و سرپیچیهايی که از اوامر او داشتهاند، توبه نمایند. اینکه انسان از نعمات و سفره گسترده پروردگار متنعّم شده و مخالفت با فرامین او کند، حکایت از بیحیایی او دارد و از این بیحیايی که نسبت به محضر ربوبی حضرت حق روا داشته است، باید احساس خجالت و شرمندگی کند. به گناهان خویش اقرار کند و از محضرش طلب عفو نماید.
کسی که در محضر پروردگار عالم شرمنده و خجالتزده نيست، نميداند چقدر گناهکار است. بعضي اوقات تکرار گناه موجب ميشود قبح آن از دل انسان برود و لذا خودش را مقصّر نميداند. در جایی که پیامبر اکرم«صلياللهعليهوآلهوسلّم» که تجلّی عصمت و پاکدامنی هستند و از هر خطا و اشتباهی نیز مصون میباشند، روزی هفتاد مرتبه در محضر پروردگار توبه مینمایند،[19] ضرورت توبه برای افراد معمولی بیشتر روشن میگردد.
در طول تاریخ بسیار بودهاند کسانی که با توبه از شقاوت و تیرهبختی به سعادت و خوشبختی دست یافته و راه سیر و سلوک را به خوبی طی کردهاند.
حر بن يزيد رياحي اوّلين کسي بود که بدن اهل بيت«عليهمالسّلام» را در کربلا لرزاند و راه را بر آنان بست. گناه خیلی بزرگ است. ناگهان روز عاشورا متوجه گناه بزرگ خود شد و فهميد چه کرده است. و مهمتر اینکه دانست چه باید بکند و از رحمت الهی و لطف امام زمان خود مأیوس نشد. لذا با بدن لرزان و سرافکنده و خجالت زده خدمت امام حسين«عليهالسّلام» آمد. وقتي خدمت آن حضرت رسيد و توبه کرد، حضرت به او فرمودند: تو را بخشيدم. او باورش نميشد و از امام«عليهالسّلام» خواست تا اجازه دهند به ميدان رود و در راه خدا شهيد شود. به جايي رسيد که امروز همه ما در مقابل قبر ايشان ميايستيم و ميگوييم: پدر و مادرم فداي شما. و او را شفيع درگاه امام حسين«عليهالسّلام» قرار ميدهيم. و همان گونه که به حضرت ابالفضل العباس«عليهالسّلام» ميگوييم: «یا کاشف الکرب عن وجه الحسین«عليهالسّلام» اکشف کربی بحق اخیک الحسین«عليهالسّلام»» خطاب به جناب حر نيز ميگوييم: «یا کاشف الکرب عن وجه الحسین«عليهالسّلام»، اکشف کربی بحق مولاک الحسین«عليهالسّلام»».
هرکه بتواند اين گونه نظر امام زمانش را جلب کند، حتماً او را خواهند بخشيد و به درجات عالی خواهد رسید.
رحمت الهی مثل باران بر سر همه می بارد. این انسان است که باید برای دریافت این رحمت زمینه سازی کند و خود را در معرض آن قرار دهد. وگرنه اگر باران ببارد وکسی به زیر سقف برود، هر چقدر هم که آن باران شدت داشته باشد، روی سر او نمیریزد.
6. دعا
مطلب مهمّی که باید در شبهای قدر به آن توجّه شود، راز و نیاز با معبود است. از دعا و راز و نیاز با خدا نباید غافل بود. اگر هم کسی نمیتواند عربی دعا بخواند، با زبان خودش با خداوند متعال راز و نياز کند. خداوند به زبان بندگان خویش به هر زبانی که باشد، آشناست. البته خواندن دعا به پیروی از حضرات معصومین«عليهمالسّلام» و به زبان عربی، بهتر است.
بايد انسان در اين شبها حالی پیدا کند و حقیقتاً از عمق جان خداوند تبارک و تعالی را بخواند و «خدا، خدا، خدا» بگوید. حال مناجات را هم باید از خدا خواست. با بیحالی و کسالت نمیتوان از این اوقات بهرهمند شد. خوشا به حال کسانی که با حال خوش، از این اوقات خوب بهره میبرند.
استجابت دعا
آيهاي در قرآن راجع به دعا است که از نظر تأکيد منحصر به فرد است:
«وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَه الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجيبُوا لي وَ لْيُؤْمِنُوا بي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ»[20]
و چون بندگان من از تو درباره من بپرسند (بگو که) من حتماً (به همه) نزديکم، دعاي دعاکننده را هنگامي که مرا بخواند اجابت ميکنم، پس بايد دعوت مرا بپذيرند و به من ايمان آورند، شايد که راه يابند.
يا رسول الله اگر از تو پرسيدند خدا کجاست؟ بگو نزديک است. از رگ گردن به تو نزديکتر است. از خود تو به تو نزديکتر است. از طرف من به آنها بگو اگر راستي دعا کنيد، اجابت ميکنم. جواب شما را ميدهم حتماً ايمان و عقيده داشته باشيد که استجابت ميکنم. خداوند دوست دارد رستگار شويد لذا ميگويد دعا کنيد. و رستگاري و رشد انسانها در سايه دعا و ارتباط با او ميسر ميشود.
در آيه ديگر تهديد ميکند و ميفرمايد اگر کسی اعراض از دعا داشته باشد و در زندگي او دعا نباشد و دعا نکند، به جهنم خواهد رفت و در جهنّم خوار و ذليل خواهد بود:
«وَ قالَ ربُّکُمُ ادعُونِي اَستَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ»[21]
و پروردگارتان گفت مرا بخوانيد تا شما را اجابت کنم، البته کساني که از عبادت من تکبر ورزند به زودي خوار و سرافکنده وارد جهنم ميشوند.
در آيه ديگر ميفرمايد:
«قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُكُمْ»[22]
بگو اگر دعاي شما نباشد، خداوند براي شما ارجي قائل نيست.
خداوند در اين آيات ميفرمايد اگر دعا در زندگي شما نباشد من اعتنا به شما ندارم و دست عنايت من از روي سر شما برداشته ميشود.
نظير اين دو سه آيه در قرآن زياد است که به ما ميفهماند مأيوس از استجابت دعا نباشيم. خداوند متعال در قران کريم استجابت را وعده داده است و وظيفه ما هم دعا کردن است. اعتقاد به اينکه خداوند از ما خواسته است دعا کنيم و دعاي ما بدون نتيجه نميماند، ضروري است.
دعاي سحر دعاي خيلي خوبي است که همه ائمه طاهرين«عليهمالسّلام» آن دعا را ميخواندهاند. و در اين دعا از اول تا آخر نميگويد خدايا چه ميخواهم. فقط ميگويد «خدا خدا خدا، به حق محمد و آل محمد«صلياللهعليهوآلهوسلّم»». ولي نميگويد چه ميخواهم. لذا خوب است انسان فقط دعا کند و يقين داشته باشد آنچه مصلحت اوست به او ميدهند.
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن که خواجه خود روش بنده پروری داند
حالا اگر کسی تعيين کند چه ميخواهد، اگر صلاح او باشد، عين دعا مستجاب ميشود. ولي اگر مصلحت او در استجابت آن دعا نباشد، حتماًَ نظير آن عطا ميشود. مثلاً اگر کسي فقير است و تموّل ميخواهد، اگر به صلاح او نباشد، خداوند اولاد صالح و عاقبت به خيري و نظائر آن را عطا ميفرمايد.
بالاخره خداوند متعال جواب دعا را خواهد داد. اگر هم به هيچ وجه استجابت دعا در اين دنيا مصلحت نباشد، خداوند تبارک و تعالي در قيامت از بندهاش عذرخواهي ميکند و به او مي فرماید: اگر دعاي تو مستجاب نشد، مصلحت تو نبود و علت آن را براي او روشن ميکند و به گونهاي براي او جبران مينمايد که آن بنده ميگويد اي کاش هيچ يک از دعاهايم در دنيا مستجاب نشده بود.
بهترین دعاها
* دعا برای فرج امام زمان(ارواحنافداه)
* دعا برای عافيت
* دعا برای حُسن عاقبت
* دعا برای کسب تقوا
* دعا برای رفع صفات رذيله
* دعا براي تقرّب الي الله
* دعا براي رفع مشکلات اجتماعی و شخصی
موانع استجابت دعا
در اين مجال به جهت رعايت اختصار، فقط عناوين موانع استجابت دعا ذکر ميشود:
1. گناه
2. ستم و کمک به ستمکار
3. نافرماني از پدر و مادر و آزردن آنان
4. بريدن از خويشاوندان
5. ترک امر به معروف و نهي از منکر
6. سبک شمردن نماز
7. سخنچيني
8. متوسّل شدن به غير خدا
9. غذاي حرام
10. حکمت و مصلحت خداوند
7. توسّل به اولياي الهي«عليهمالسّلام»
و نکته آخر اینکه بنا به فرمایش خداوند متعال که فرموده است:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَة»[23]
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از مخالفت فرمان خدا بپرهيزيد و وسيلهاى براى تقرب به او بجوئيد.
باید با توسّل و به واسطه حضرات معصومین«عليهمالسّلام» به درگاه خداوند رفت. یکی از اعمال وارد شده در لیالی قدر توسل به حضرت سیدالشهداء«عليهالسّلام» و سایر حضرات معصومین«عليهمالسّلام» است. توسّل به این بزرگواران بسیار در اجابت دعا مؤثر است.
قرآن کریم خطاب به پیامبر اکرم«صلياللهعليهوآلهوسلّم» میفرماید اگر گناهکار نزد تو بيايد و استغفار کند و تو هم براي او استغفار کني، حتماً گناه آمرزيده و حاجت برآورده ميشود:
«وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيماً»[24]
و اگر آنها هنگامي که به خويشتن ستم کردند نزد تو ميآمدند، آنگاه از خداوند آمرزش ميخواستند و رسول خدا نيز براي آنها طلب آمرزش ميکرد، بيترديد خدا بسيار توبهپذير و مهربان مييافتند.
رسول گرامي«صلياللهعليهوآلهوسلّم» در زمان خودشان، ائمه طاهرين«عليهمالسّلام» يکي پس از ديگري در زمان خودشان و در زمان ما حضرت مهدي(ارواحنافداه) واسطههاي فيض الهي هستند. آمرزیده شدن گناهان و رفع حوائج، بايد با جلب نظر حضرت مهدي(ارواحنافداه) صورت پذیرد.
اگر حضرت ولی عصر(ارواحنافداه) نظر لطفي به جلسات دعا نفرمايند، آن جلسات هيچ فايدهاي ندارد. باید توسل به محضر ایشان صورت گیرد تا خداوند متعال به واسطه آن حضرت دعاها را مستجاب کند.
آنان که خاک را به نظر کيميا کنند آيا شود که گوشه چشمي به ما کنند
توسّل در سیره زندگانی حضرات معصومین «عليهمالسّلام» همواره بوده است. پيامبر «صلياللهعليهوآلهوسلّم» در نماز و مواقعي که دعا ميفرمودند، اين جمله را ميفرمودند: «اللهم بحقّ علي» . و اميرالمؤمنين «عليهالسّلام» نيز در نمازها و دعاي خود به پيامبر «صلياللهعليهوآلهوسلّم» متوسّل ميشدند.[25]
در ادعيهاي که از جانب معصومين«عليهمالسّلام» وارد شده و برخي از آنها در مفاتيح محدّث قمي آمده است، نميتوانيد دعايي را پيدا کنيد که بدون توسل باشد.
بنابراین در جلسات دعا باید به محضر پروردگار متعال عرض شود که خدایا ما حضرت زهرا«سلاماللهعليها»، اميرالمؤمنين«عليهالسّلام» و ساير حضرات معصومين«عليهمالسّلام» را واسطه قرار دادهایم. ما با وجود نازنین حضرت مهدی(ارواحنافداه) به در خانه تو آمدهایم، به حق ایشان و به واسطه این بزرگواران دعاهای ما را مستجاب و توبههای ما را قبول بفرما.
برگرفته از کتاب روزه سلوک پرهیزکاران
از تألیفات حضرت آیت الله العظمی مظاهری«مدّظلّه»
پي نوشتها:
. قدر / 4.
2. يونس / 23.
3. قدر / 5.
4. الأمالي (للصدوق)، ص 95.
5. کهف / 104-103.
6. در برخی از موارد پذيرش توبه نيازمند زمينهسازی توسط توبه کننده است و بدون آن، توبه محقّق نمیشود. برای مطالعه بیشتر ر.ک: بخش توبه از اصول اعتقادیِ رساله توضیح المسائل معظّمله.
7. فرقان / 70.
8. زمر / 53.
9. يوسف / 87.
0 . جهت اطلاع از تفصيل اين موضوع ر.ک. بخش اخلاق رساله توضيح المسائل معظّمله.
1 . انعام / 54.
12. بقره / 222.
13. توبه / 118.
14. احزاب / 71.
15. هود / 52 .
16. هود / 3.
17. جاثيه / 23.
18. يس / 60.
19. مستدركالوسائل، ج 5 ، ص 320.
20. بقره / 186.
21. غافر / 60.
22. فرقان / 77.
23. مائده / 35.
24. نساء / 64.
25. بحارالانوار، ج 36، ص73.
16:07:44 - 1388/06/17