اعضاي اصلي و ارشد دولت كه به آنها وزير، معاون يا مشاور رييسجمهور گفته ميشود،
گروه بسياربسيار كوچكي از افراد جامعه هستند كه تنها مزيت آنها نسبت به همتايانشان، آشنايي سياسي و اعتماد رييس دولت است. قانونهاي موجود كه البته آنها نيز به وسيله يك گروه ديگر از افراد جامعه در مجلس قانونگذاري تصويب شده است، وزيران را داراي قدرت تصميمگيري كرده است كه اين نيز متضمن برتري خاصي نيست. تكتك اين گروه بسيار كوچك را كه در كابينه جمع ميشوند – در ايران و هر سرزمين ديگري – نبايد افرادي با ضريب هوشي بسيار متفاوت يا داراي تجربههاي مديريتي بسيار كارآمد فرض كرد كه به مدد اين دو عنصر ميتوانند هر گرهي از كسبوكار و معيشت شهروندان را بازكنند كه اگر اين گونه بود، هيچ كشوري از جمله ايران مشكلي نداشت.
دولتمردان ايران اما به دلايل قانوني، تاريخي و سياسي نسبت به همتايان خود در بسياري از جامعهها، قدرت بيشتري نصيبشان شده است و به همين دليل هر تصميم آنها بر سرنوشت افراد در حوزههاي گوناگون اثرگذاري بيشتري دارد. آنچه يك سرزمين و جامعه را به سوي پيشرفت و توسعه در هر عرصه و حوزهاي هدايت ميكند، رفتار تكتك شهروندان است كه براي افزايش منافع خويش تلاش ميكنند و در مسير پيشرفت خود از نهاد دولت كمك ميگيرند و اين نهاد را با شرايط و خواستههاي خود سازگار ميكنند. اين ادعا چندان دشوار نيست و با نگاهي دقيق به حال و روز سرزمينها و مردم كشورهاي گوناگون به خوبي اثبات ميشود. شهروندان ايراني نيز با درك دقيق از اين موضوع و عمل به الزامها و پيامدهاي آن ميتوانند در مسير پيشرفت قرار گرفته و راه خود را پيدا كرده و رفتارهاي خلاقانه نشان دهند و از دولت بخواهند كه موانع را از پيش پاي آنها بردارد.
واقعيت – تلخ يا شيرين – اين است كه دولتها با هر گرايش سياسي، منافع سياسي ويژهاي براي خود تعريف ميكنند كه بعضا رسيدن به آن هدفها و منافع مهمتر از هر چيزي است و از طرف ديگر ممكن است اصولا با پيشرفت شهروندان متفاوت باشد.
عقل و خرد و تجربه بشري نشان ميدهد، نيرويي كه در تلاش و برنامهريزي فردي نهفته است، هزاران بار بيشتر از نيرويي است كه يك گروه كوچك از افراد دارند. چرا؟ چون هر فردي به دقت ميداند چه تواناييهايي دارد و نيازهاي واقعياش چيست و به همين دليل در تعريف فعاليتهاي سازگار با اين نيازها و تواناييها دقت بيشتري خواهد داشت.
يادمان باشد كه چشم دوختن به سخاوت نهاد دولت و چشمپوشي بر تواناييهاي فردي، همان مانع بلندي است كه راه رشد را ميبندد. از دولت بايد خواست كه موانع را بردارد. همين.