کد خبر: ۱۵۴۳۲
تاریخ انتشار:

عيب جويى ممنوع!

... وَلاتَلْمِزُوا اَنْفُسَكُمْ


به يكديگر طعن مزنيد و عيب جويى ننماييد.
يكى از پايه‏هاى تكامل روحى اين است كه هر فردى، وضع روحى خود را از نظر عيوب و نقايص اخلاقى، مورد بررسى قرار دهد و چهره باطنى خود را از نزديك، در آيينه (خودشناسى) مشاهده كند، تا ريشه رذايلى را كه در روح و روان او پديد آمده است، قطع نمايد.

مسأله (خودشناسى) ازنظر دانشمندان به قدرى اهميت دارد كه مى‏گويند: كسى كه مى‏خواهد زنجيرهاى ناپاكيها را از هم بگسلد و از آثار منفى عيوب روانى نجات يابد، نه تنها در فصول خاصى ازعمر بايد به اين موضوع بينديشد، بلكه همه روزه به هنگامى كه غوغاى زندگى به سكوت و خاموشى مى‏گرايد، نتيجه و علل اعمال روز گذشته خود را روى كاغذ بياورد و با بى‏طرفى كامل آنها را مورد بررسى قرار دهد و آنچه را ناشايست يافت، تصميم بر ترك آنها بگيرد.

اميرمؤمنان(ع) مى‏فرمايد: (عَلَى العاقِلِ اَنْ يُحْصى مِنْ نَفْسِهِ مَساويها فى‏الدّين والرأى والاخلاق وَالآداب فيجمَعَ ذلكَ فى صَدره اَو فى كتابٍ وَيَعْمَلَ فى اِزالَتِها؛ [1]

بر هر خردمندى لازم است كه عيوب مذهبى و فكرى و اخلاقى و معاشرتى خود را دقيقاً مورد بررسى قرار دهد و آنها را در سينه خود ضبط نمايد و يا روى كاغذى بنويسد و سپس كوشش كند كه تمام آنها را ريشه كن سازد).

ولى گروهى به نام (عيب جويان)، بر اثر ناآگاهى از اوصاف روحى خود و بى‏خبرى از وضع و حال خويشتن، به دنبال لغزشهاى مردم رفته و پرده از معايب و لغزشهاى آنان بر مى‏دارند؛ اينان مردمى هستند كه از ذكر و بيان عيوب مردم لذت مى‏برند؛ زيرا در خود، نوعى حقارت احساس مى‏كنند، و با بيان نقاط ضعف مردم و آشكار ساختن عيوب آنان و كاستن از ارزش و موقعيت اجتماعى آنها، احساس حقارتِ خود را تسكين مى‏دهند.

گاهى غرور و خودخواهى و حس جاه طلبى، انگيزه عيب جويى مى‏شود و انسان زبان به بدگويى مردم مى‏گشايد.

ما در اين جا به انگيزه عيب جويى كارى نداريم؛ آن چه براى ما مهم است، اين است كه در نتايج شوم و وخيم آن كمى فكر كنيم؛ بدگويى و انتقاد مغرضانه از اعمال مردم، صفا و صميميت را از بين مى‏برد؛ دوستى و صداقت را به بى‏مهرى و گاهى به دشمنى تبديل مى‏كند؛ همچنان كه تمجيد از نيكيها و ستودن خوبيها، نهال دوستى را ريشه‏دارتر مى‏سازد.

بر هر خردمندى لازم است كه عيوب مذهبى و فكرى و اخلاقى و معاشرتى خود را دقيقاً مورد بررسى قرار دهد و آنها را در سينه خود ضبط نمايد و يا روى كاغذى بنويسد و سپس كوشش كند كه تمام آنها را ريشه كن سازد.
امام باقر(ع)مردم را به نقاط ضعف و لغزشهاى آنان توجه داده و مى‏فرمايد: (كَفى بِالمَرءِ عَيباً اَنْ يُبصِرَ مِنَ النّاسِ مايَعمى عَنْهُ مِنْ نَفْسِهِ؛ [2] بزرگترين عيب براى انسان، اين است كه عيب ديگران را با كنجكاوى به دست آورد و خود، داراي همان عيب باشد، ولى آن را حس نكند).

گروه عيب جو، اگر نيرويى را كه در راه بدگويى و سرزنش ديگران به كار مى‏برند، در اصلاح خود به كار مى‏بردند و به جاى عيوب مردم شناسى، به (خودشناسى) مى‏پرداختند، چه بسا به سعادت نزديكتر بودند؛ اين جاست كه به ارزش حديثى كه از يكى از پيشوايان بزرگ ما رسيده است پى مى‏بريم كه فرموده‏اند: (مَنْ بَحَثَ عَنْ عُيُوبِ النّاسِ فَلْيَبْدَأ بِنَفْسِه؛ [3] هر كس در عيوب ديگران كنجكاوى كند، بهتر است كه نخست معايب خود را مورد بررسى قرار دهد).

بزرگترين عيب چنين كسانى، اين است كه هرگز قابل معاشرت وزندگى نيستند؛ زيرا رازهاى درونى و اسرار باطنى انسان را آشكار مى‏سازند و هيچ همنشينى از زيان مصاحبت آنها در امان نيست؛ بر همين اساس، اميرمؤمنان(ع)از معاشرت با اين گروه نهى كرده و مى‏فرمايد:(إيّاك ومُعاشِرَةَ مُتَتَبِّعى عُيوبِ الناسِ! فإنَّهُ لمْ يَسْلَمْ مُصاحِبُهم مِنْهُم؛ [4] از معاشرت عيب جويان بپرهيزيد؛ زيرا هيچ كس از ضرر آنها در امان نمى‏ماند).


انتقاد مشفقانه غير از عيب جويى است.

نكته قابل توجهى كه در اين جا بسيارى از آن غافلند، اين است كه عيب جويى و سرزنش كردن مردم، امرى است و راهنمايى آنان به كارهاى نيك و متوجه ساختن آنان به معايب كار خود، مطلبى ديگر. عيب جويى از رذايل اخلاقى است؛ در حالى كه هدايت مردم و توجه دادن آنها به نقاط ضعف خويش، از طريق نصيحت و اندرز، از وظايف مذهبى و انسانى به شمار مى‏رود و بر هر انسان آ گاه و بيدارى لازم است كه همنوعان خود را از بدبختى و تيره روزى نجات بخشد.

آ گاهانيدن مردم به عيوب زندگى خودشان، به قدرى مهم و با ارزش است كه امام صادق(ع) آن را بزرگترين هديه انسانى شمرده است كه يك فرد مى‏تواند آن را به فرد ديگر تقديم نمايد و چنين مى‏فرمايد: (رَحِمَ اللّهُ امْرَأً اَهدى اِلَىَّ عُيُوبى؛ [5] خداوند بيامرزد كسى را كه عيوبم را به عنوان هديه به من تذكر دهد).

اميرمؤمنان مى‏فرمايد: (لِيَكُنْ آثرُ النّاسِ عِنْدَك مَنْ اَهْدى اِلَيكَ عَيْبَكَ؛ [6]. برگزيده‏ترين فرد در نظر تو كسى باشد كه عيوب زندگى تو را به عنوان هديه به تو ببخشد).

اصولاً نخستين گام براى درمان بيماريهاى جسمى و روحى و از بين بردن بحرانهاى اجتماعى، اين است كه قبل از هر چيز، ريشه بيمارى و نوع مرض، به طور دقيق شناخته شود و تا اين كار درست انجام نگيرد، هر نوع معالجه‏اى بى‏اثر و غير مفيد خواهد بود.

هر كس در عيوب ديگران كنجكاوى كند، بهتر است كه نخست معايب خود را مورد بررسى قرار دهد.
كسانى كه از صراحت گفتار و بيان حقايق تلخ و فاش ساختن عيوب اجتماع، واهمه و ترس دارند، افرادى هستند كه مى‏خواهند نقايص روحى و اجتماعى آنها زير سرپوش سكوت و بستن زبانها و شكستن قلمها مخفى بماند و هرگز راضى نمى‏شوند كه اشكالات كار آنها در آيينه بيان نويسندگان و گويندگان منعكس گردد و هر گاه ديدگان آنها به چنين آيينه‏هايى افتاد، مى‏خواهند آنها را بشكنند؛ بايد به چنين كسانى گفت: (خود شكن! آيينه شكستن خطاست).

تنها اين مورد نيست كه يك رذيله اخلاقى (بدگويى و عيب جويى) با يك سجيه انسانى (راهنمايى كردن مردم به نقايص و معايب خود) با يك ديگر مشتبه مى‏شوند، بلكه ممكن است بسيارى از سجاياى انسانى و اصول اخلاقى با يك سلسله رذايل روحى و اخلاقى قابل اشتباه باشند و با بررسى دقيق مى‏توان مرزهاى هر كدام را از ديگرى متمايز و جدا ساخت.


تحريك عواطف.

قرآن در اجراى اين اصل اخلاقى از تحريك عواطف مدد جسته است و هنگامى كه مى‏خواهد بگويد: از يكديگر عيب جويى مكنيد، چنين مى‏فرمايد: (وَلاتَلْمِزُوا اَنْفُسَكُمْ؛ از خود عيب جويى منماييد) و مقصود از اين تعبير، همان تحريك عاطفه انسانى است؛ زيرا اخوت مذهبى و برادرى دينى، آن چنان رشته الفت و مودتى در ميان مؤمنان به وجود آورده و آنها را مانند يك تن و يك مجموعه واحد زنده قرار داده است كه عيب جويى از يك فرد مسلمان، به منزله عيب جويى از خود محسوب شده است.



آيت الله سبحاني

تنظيم براي تبيان: گروه دين و انديشه – حسين عسگري



--------------------------------------------------------------------------------


[1]. غرر الحكم، ص 559.

[2]. كافى، ج 2، ص 459.

[3]. غرر الحكم، ص 659.

[4]. همان، ص 148.

[5]. تحف العقول، ص 366.

[6]. غرر الحكم، ص 558.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین