یک کارشناس مسائل بینالملل طرح «چتر دفاعی» علیه ایران را تکرار دوباره طرح «خاورمیانه جدید» دانست که در زمان جرج بوش به نوزادی که سقط شد شهرت یافت.دکتر احمد بخشایشی اردستانی در گفتگو با «شبکه ایران»، درباره راهبرد جدید ایالات آمریکا مبنی بر ایجاد «چتر دفاعی» آمریکا با همکاری شرکای آنها در خاورمیانه که در سخنان هیلاری کلینتون وزیر امورخارجه این کشور، به آن اشاره شده، گفت: آمریکا در زمان ریاست جمهوری جرج بوش به دنبال ایجاد «خاورمیانه بزرگ» بود که مقارن آن ایجاد دموکراسی و برگزاری انتخابات در کشورهای حوزه خلیجفارس بود. اهداف این طرح تامین منابع نفت مورد نیاز آمریکا در دهههای آینده، تامین امنیت اسراییل، ترویج دموکراسیهای کنترل شده، پروسه ملتسازی، مقابله و مهار اسلامگرایی و زمینهسازی برای برتری تمدنی بود که این طرح نه تنها باعث روی کارآمدن دولتهای همسو نمیشد بلکه با برگزاری انتخاباتهای متعدد در خاورمیانه فرصتی را برای اسلامگرایان فراهم میساخت تا با استفاده از آن، بصورت دموکراتیک، از نردبان قدرت بالا روند لذا این طرح را که آریل شارون نیز به صدمهزدن آن به اسراییل اعتراف کرده بود کنار گذاشتند و طرح «خاورمیانه جدید» را که در حال حاضر نامیجدید برای آن انتخاب کردهاند مطرح کردند.
چتر دفاعی یا خاورمیانه جدید
طرح «خاورمیانه جدید» که جایگزین طرح«خاورمیانه بزرگ» شد با محوریت رژیم اشغالگر قدس، مهمترین شریک استراتژیک آمریکا برای تضمین امنیت این رژیم و نابودی تمامی سلاحهایی که میتوانند اراضی اشغالی را مورد هدف قرار دهند، انتخاب شد. در این طرح تمامی کشورهای منطقه نیز میبایست این رژیم جعلی را به رسمیت میشناختند و به اجرایی شدن "نقشه راه " که تضمین کننده منافع اسراییل است، مجدداً اهتمام میشد که اکنون نیز تلاش آمریکا برای برقراری صلح میان فلسطین و اسراییل و اجرای نقشه راه گواه همین مطلب است و اظهارات اخیر کلینتون و موضعگیری مقامات آمریکا و ژست ساختگی سیاسی آنها علیه ایران نیز ناشی از همین طرح قدیمی است.
بخشایشی با بیان اینکه در خاورمیانه جدید دو جبهه سازش و مقاومت مطرح هستند، گفت: جبهه سازش شامل کشورهای عربی مثل عربستان سعودی، مصر و امارات است که نسبت به فلسطین و خاورمیانه نگاه راحتتری دارند و جبهه مقاومت شامل ایران، لبنان، حماس و عراق است.
شکست طرح خاورمیانه جدید در زمان بوش
در زمان بوش این طرح آمریکایی در آغاز راه به دلیل برآوردهای غلط اطلاعاتی نظام سلطه از توان حزبالله لبنان و حماس از یک سو و برهم خوردن صورتبندی نظامی آنان با عملیات پیشدستانه این دو جنبش اسلامی- انقلابی از سوی دیگر، باعث شد تا نظام سلطه در ایجاد خاورمیانه جدید ناکام بماند و آمریکا اکنون با استفاده از فضای ملتهب ایران فرصت را مغتنم شمرده است.
بخشایشی در ادامه گفت: در دولت قبلی آمریکا برانگیخته شدن افکار عمومی منطقه بر ضد اعمال ننگین اسراییل و حمایتهای همه جانبه آمریکا از این رژیم جعلی، از یک طرف باعث شکاف بین بلوک اروپایی و آمریکا شد و از طرف دیگر آمریکا را بیش از پیش منزوی ساخت و آمریکا احساس کرده است که این زمان، بهترین موقع برای اجرای این طرح است.
این کارشناس مسائل بینالمللی افزود: آمریکا در برابر ایران 2 بازی را در پیش گرفت. قبل از انتخابات و بعد از آن. قبل از انتخابات با اذعان بر اینکه ایران کشوری قدرتمند است که باید وارد مذاکره شود بازی را شروع کرد که البته نگاهی به رویکرد مذاکره آمریکا نشان میدهد که آنها در حین مذاکره، جنگ هم میکنند که این رویکرد را در قبال طالبان به وضوح به کار گرفت . بعد از انتخابات، با استفاده از فضای ناآرام ایران احساس کرد که شکافی در میان مردم و دولت ایجاد شده که مشروعیت جمهوری اسلامی را زیر سوال برده و انسجام قبل درمیان مردم وجود ندارد لذا سعی دارد با استفاده از فضای تهدید، خواستههای خود را محقق کند و ادعای ایجاد «چتر دفاعی» در حقیقت ایجاد همان خاورمیانه جدید است .
دکتر اردستانی بااشاره به اینکه در دولت خاتمی نیز آمریکا ایران را تهدید به درگیری نظامی کرده بود اما چون در باتلاق عراق و افغانستان گیر افتاد نتوانست تهدیدهای خود را عملی کند تاکید کرد: چنگ و دندانی که اکنون آمریکا نشان میدهد به دلیل احساس آنها از ایجاد شکاف در میان مردم و دولت ایران است . زیرا آنها درحال حاضر احساس میکنند که مشروعیت نظام کاهش یافته که با پیوستگی مردم و بازگشت فضا، به فضای اتحاد و انسجام قبل از انتخابات، هرگونه تهدید و فشار بیاثر خواهد شد.