کد خبر: ۱۲۶۷
تاریخ انتشار:

رون آراد کيست و کجاست؟

طي چند سال اخير رسانه هاي صهيونيستي همواره مشخص شدن سرنوشت چهار گروگان ايراني را منوط به ارائه خبري از "رون آراد" کرده اند در حالي كه اطلاعات كامل و موثق حزب الله كه اخيراً در جريان مبادله اسرا نيز ارائه شده است، حكايت از كشته شدن اين خلبان اسرائيلي دارد.



به گزارش رجانيوز به نقل از فارس، روز بيست و سوم مهرماه سال 1365 ساعت 3 بعدازظهر، چندين فروند هواپيماي جنگي اف- 4 که از پايگاه هوايي داخل خاک فلسطين اشغالي برخاسته بودند، براي بمباران مواضع نيروهاي فلسطيني و لبناني در منطقه "اشرفيه" در جنوب شرقي شهر "صيدا" و همين طور اردوگاه آوارگان فلسطيني "الميه و ميه"، به حريم هوايي لبنان تجاوز کردند.



با شدت گرفتن بمباران خانه هاي کوچک و ضعيف آوارگان، ضدهوايي هاي متعلق به گروههاي مبارز، به مقابله با اين تهاجم هوايي که کشته و زخمي شدن زنان و کودکان را به همراه داشت، پرداختند و در آن ميان جواني فلسطيني که يک قبضه موشک ضدهوايي (از نوعي که به دنبال حرارت هواپيما مي رود) بر دوش خويش داشت، پس از نشانه روي و شليک به موقع، موفق شد يکي از هواپيماهاي فانتوم را هدف قرار دهد.



پس از آنکه هواپيما مورد اصابت موشک قرار گرفت، دو سرنشين آن سراسيمه و به سرعت دکمه پرتاب صندلي را فشار دادند که با انفجاري خفيف، از داخل هواپيما به بيرون پرتاب شدند. به دنبال سقوط هواپيما، خلبان و کمک اش به وسيله چتر نجات، در دو منطقه جداگانه در داخل خاک لبنان فرود آمدند.



هلي کوپترهاي جنگي رژيم صهيونيستي که مشغول گشت‌زني نزديک آنجا بودند، پس از اخذ دستور، به سرعت به محل فرود يکي از خلبانها شتافتند و توانستند او را قبل از اينکه به دست نيروهاي مبارز بيفتد، سوار کرده و از مهلکه نجات دهند.



به محض سقوط هواپيما و انفجار آن، تلاش نيروهاي شبه نظامي لبناني و فلسطيني که از بمباران خانه و کاشانه خويش عصباني بودند، براي ردگيري و دستگيري خلبانان آن آغاز شد.





"رون آراد" 28 ساله که در يک باغ فرود آمد، بر اثر شدت ضربه وارده، آرنج دست چپش شکست و دقايقي بعد نيروهاي گروه "مقاومت مومنه" به رهبري "مصطفي ديراني" منشعب از "سازمان امل"، که در يکي از روستاهاي اطراف به نام "زغداريا" مستقر بودند، سررسيدند و زودتر از فلسطيني ها، او را به اسارت خود درآوردند و برحسب اتفاق، محلي که آراد در آنجا فرود آمده بود، خط تماس جنگ داخلي "امل" و سازمانهاي فلسطيني بود.



سه ساعت بعد، آراد که از شکستگي دست رنج مي برد، سوار بر اتومبيلي شخصي، در حالي که چند ماشين ديگر حامل نيروهاي مسلح او را اسکورت مي کردند، از صيدا به طرف بيروت حرکت داده شد. در طي مسير، دژباني ها و پست هاي بازرسي گروههاي مختلف مسلح از جمله ارتش لبنان قرار داشتند. ماشين حامل آراد، قبل از رسيدن به يکي از اين پستها، سعي کرد تا با روشن و خاموش کردن چراغهاي جلو، بفهماند که مجروح دارد و نمي تواند بايستد. ولي نيروهاي ارتش، به سمت کاروان در حال عبور شليک کردند اما به کسي آسيبي نرسيد.



دقايقي بعد در "افران الرميله" (نان فروشي رميله) که همه خودروهاي کاروان اسکورت به هم ملحق شدند، براي رعايت جوانب امنيتي، آراد در خودرويي ديگر قرار گرفت و به سمت بيروت حرکت داده شد.



در بيروت، خلبان مجروح را مستقيما به خانه شخصي مصطفي ديراني (مسئول وقت کميته امنيت سازمان امل) بردند. ساعتي بعد که اضطراب و ترس آراد فروکش کرد، با پسر دو سال و نيمه ديراني به بازي و سرگرمي مشغول شد. ساعت 10 شب، به دليل شدت جراحت به يکي از درمانگاه ها برده شد که دکتر ارتوپد در محل کار خود حضور نداشت. پس از دقايقي با پيگيري هاي زياد، دکتر از منزل خود به بيمارستان آمد و دست چپ خلبان اسرائيلي را گچ گرفت و مداوا کرد.



سازمان امل، در اولين روزها مدعي شد که رزمندگانش موفق شده اند هواپيماي جنگي اسرائيلي را ساقط کنند و خلبان آن را به اسارت درآورند، ولي سازمان فلسطيني "فتح" (گروه ابونضال) اين ادعا را رد کرد و گفت: "ما هواپيماي اسرائيلي را با موشک زديم ولي چون خلبان آن در نزديکي خطوط نيروهاي امل فرود آمد، آنها توانستند او را اسير کنند."



از همان روز به بعد، رژيم صهيونيستي -که براي حفظ روحيه نيروهاي مسلح و بخصوص خلبانانش اهميت بسياري قائل است و همواره سعي دارد تا از هر عملي که باعث تضعيف روحيه جنگي و جنايتکار آنان شود، جلوگيري کند- پيدا کردن و کسب خبر از رون آرادرا بهانه بسياري از جناياتش قرار داد.



در نيمه شب 6 مرداد ماه سال 1368، هلي کوپتري متعلق به ارتش اسرائيل در محوطه اي باز در مرکز شهر "جبشيت" در جنوب لبنان فرود آمد و در ميان ترس و اضطراب مردم، نيروهاي کماندويي ويژه، به آپارتماني که در آن نزديکي قرار داشت، هجوم بردند و پس از شکستن در ورودي طبقه دوم ساختمان، در ميان وحشت زن و فرزندان، اقدام به ربودن "حجت الاسلام شيخ عبدالکريم عبيد" امام جمعه جبشيت نموده و پس از انتقال او به هلي کوپتر، با سرعت هر چه تمام تر به داخل فلسطين اشغالي پرواز کردند.



بهانه اسرائيل براي اين آدم ربايي جنايتکارانه، اين بود که مدعي شدند شيخ عبيد دستور نقل و انتقال آراد را داده است.



چند سال بعد، در نيمه شب 3 خرداد 1373، مصطفي ديراني در حالي که در جمع خانواده خود خفته بود، با صداي هلي کوپتر هايي که بر تپه اي نزديک روستاي "قصر نبا" در دره بقاع فرود آمده بودند، از خواب پريد ولي تا بخواهد اسلحه کمري را از زير بالش خود بردارد، با عکس العمل کماندوهاي "تيپ ويژه گولاني" -که وظيفه اصلي شان اين گونه آدم ربايي ها بود- بر بالين خود روبرو شد و در ميان بهت و وحشت زن و فرزندانش، به داخل هلي کوپتر منتقل شد و از آنجا به پايگاهي نظامي در فلسطين اشغالي منتقل شد که در آن ميان برادر وي از پنجره خانه شان که مقابل خانه مصطفي بود، با تفنگ شکاري اقدام به تيراندازي به سمت صهيونيست ها کرد که با پاسخ شديد آنان روبرو شد ولي به کسي آسيبي نرسيد.





پس از چند سال که از آدم ربايي هاي رژيم صهيونيستي مي گذشت، سرانجام در خرداد ماه سال 1379 دادگاهي نظامي و در حصاري از نيروهاي امنيتي، براي رسيدگي به پرونده عبيد و ديراني تشکيل شد. در اين فاصله اخبار متناقضي از سرنوشت آراد منتشر مي شد. خرداد ماه سال 1373 روزنامه "نداء الوطن" چاپ بيروت، بدون اشاره به زمان و مکاني خاص، نوشت: رون آراد به هنگام فرار از محل بازداشت خود، از سوي نگهبانانش هدف شليک قرار گرفته و کشته شده است. اين روزنامه در ادامه نوشت: آراد هنگامي که در اسارت عناصر منشعب از سازمان امل به رهبري مصطفي ديراني بود، به قتل رسيده است."



شهريور سال 1375 راديو رژيم صهيونيستي به نقل از روزنامه اسرائيلي "يديعوت آحارونوت" اعلام کرد: "هرگونه اطلاعات در مورد ديپلماتهاي ايراني ربوده شده در لبنان، مي تواند اطلاعات متقابلي در مورد رون آراد به همراه داشته باشد."



احمد متوسليان، سيد محسن موسوي، تقي رستگار مقدم و کاظم اخوان عليرغم برخورداري از مصونيت ديپلماتيک، 14 تير ماه سال 1361 در پست بازرسي فالانژيستها در شمال بيروت معروف به "حاجز برباره" به اسارت در آمدند که از آن تاريخ به بعد هيچ خبر موثقي از سرنوشت آنان به دست نيامده است اما رژيم صهيونيستي همواره به دنبال گره زدن اخبار و اطلاعات ماجراي رون آرادبا گروگان هاي ايراني است. اسرائيل همواره تلاش دارد تا اين گونه وانمود کند که آراد توسط حزب الله لبنان ربوده شده و در اختيار ايران است ولي حزب الله نيز در مقابل، هرگونه ارتباط خود را با اين قضيه رد کرده است و دليل صحت اين مطلب نيز اين است که اگر خلبان اسرائيلي در دست حزب الله بود، اين حزب به راحتي مي توانست بر سر اين خلبان معامله کرده و بهاي گزافي از اسرائيل طلب کند، کما اينکه در گذشته نيز شاهد بوده ايم در ازاي تکه هاي بدن چند سرباز متجاوز اسرائيلي، حزب الله توانست صدها تن از اسراي خود را از چنگال اين رژيم آزاد کند.



شيخ عبدالکريم عبيد از مسئولين حزب الله در جنوب لبنان که در اسارت بود، خرداد ماه سال 1379 در مصاحبه با روزنامه اسرائيلي "معاريو"، ضمن تاکيد بر اينکه هيچ ارتباطي با اسارت خلبان اسرائيلي ندارد و عبيد بي جهت ربوده شده است، گفت: "آراد، گروگان حزب الله نبوده و به همين دليل اميدي براي آزادي او از طريق ربودن من وجود ندارد، بلکه برعکس، اين امر ممکن است اوضاع را پيچيده تر کند. مصطفي ديراني نيز روز پنجشنبه 19 خرداد ماه 1379 در مصاحبه با همين روزنامه، گفت: "من نمي دانم آراد زنده است يا مرده و نمي دانم او در حال حاضر کجاست؟"



ديراني درباره وضعيت آراد در اولين ساعات اسارت، گفت: "اولين بار که او را ديدم، پس از سقوط هواپيمايش بود. چند ساعت بعد او به خانه من در بيروت منتقل شد. من به او لباس و غذا دادم و او با پسر من که در آن موقع دوساله و نيم بود، بازي کرد.
ديراني همچنين تحويل خلبان اسرائيلي به عوامل ايران در بعلبک در مقابل 300 هزار دلار را تکذيب کرد و درباره گم شدن آراد گفت: "ارتش اسرائيل به منطقه "ميدون" در دره بقاع حمله کرد و دهها تن کشته و زخمي از مردم عادي برجاي گذاشت؛ نگهبانان آراد که از نيروهاي "امل" بودند، براي جويا شدن از احوال نزديکانشان، او را ترک کردند و پس از بازگشت متوجه شدند که آراد نيست و پيدايش نکردند."



هرآنچه هست، نشان از آن دارد که رژيم صهيونيستي براي يافتن رون آراد اهميت قائل شده و حتي دست به آدم ربايي آشکار زده است و همواره در برابر اذهان و افکار جهاني، جنايتکار جنگي خود را که تنها براي ريختن بمب بر سر مردم بيگناه، به لبنان تجاوز کرده بود (و البته بار اولش نبود که خانه و کاشانه مردم لبنان را بمباران مي کرد) مفقودي مظلوم جلوه مي دهد و اين گونه تبليغ مي کند که ايران وي را ربوده و نگهداري مي کند ولي تا به امروز سازمانهاي اطلاعاتي عريض و طويل اسرائيل "موساد" و آمريکا "سيا" هيچ سند موثقي بر اين ادعاي خود ارائه نداده اند.



24 مهر ماه سال 1377، روزنامه "البيان" چاپ امارات، خبر داد که يک گروه اسرائيلي به سرپرستي "شين" برادر رون آراد، به دنبال جمع آوري يک ميليون امضا توسط پست الکترونيکي هستند تا به اين وسيله از "محمد خاتمي" رئيس جمهوري اسلامي ايران، بخواهند که ايران برادرش را آزاد کند!



چند سال پيش نيز خبرگزاريها از قول رابط آلماني ميان حزب الله لبنان و اسرائيل براي تبادل اسرايشان نوشتند که "هم چهار گروگان ايراني و هم رون آرادکشته شده اند و موضوع آنها از پرونده تبادل اسرا خارج شده است." عليرغم اينكه شواهد مستندي از زنده بودن چهار ديپلمات ايراني دربند رژيم صهيونيستي در دست است، در جريان تبادل اسرا ميان حزب الله و رژيم صهيونيستي كه قرار است طي روزهاي آينده انجام شود، روزنامه هاآرتص به نقل از گروه ميانجي آلماني كه مذاكرات تبادل اسرا را پيگيري مي كند نقل كرد: "حزب الله طي گزارشي كه ارائه داده اعلام كرده كه خلبان مفقود صهيونيست با نام "ران آراد" كه در سال 1985 هواپيمايش در آسمان لبنان سرنگون شد، مرده است".



مطابق آخرين توافقات مذاكرات تبادل اسرا كه مدتي است با ميانجي گري آلمان ميان حزب الله و رژيم صهيونيستي جريان دارد، طرفين متعهد شدند كه طي گزارشي وضعيت برخي مفقودين را مشخص نمايند. در همين چارچوب حزب الله بايد اخباري از سرنوشت رون آراد در اختيار ميانجي آلماني مي گذاشت و در مقابل رژيم صهيونيستي موظف است كه اطلاعات موثقي از سرنوشت 4 ديپلمات ايراني ربوده شده در لبنان را به ميانجي آلماني ارائه دهد اما ظاهرا طرف اسرائيلي باز هم مي خواهد از بيان حقيقت سر باز بزند و روند ارائه گزارش مجعول و غيرمستند را در پيش گيرد.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین