لازم است نصایحى به شماها بكنم و بعضى از گفتنیها را تذكر دهم؛ چه مختار در پذیرش آن باشید یا نه. در این مدت طولانى كه به جرم مخالفت با مصونیت امریكاییها كه اساس استقلال كشور را در هم شكست، از وطن دور هستم و بر خلاف قانون شرع و قانون اساسى در تبعید بسر مىبرم، مراقب مصیبتهایى كه به ملت مظلوم بىپناه ایران وارد مىشود، بودهام و از آنچه به این ملت اصیل از ظلم دستگاه جبار مىگذرد كم و بیش مطلع شده و رنج بردهام
لازم است نصایحى به شماها بكنم و بعضى از گفتنیها را تذكر دهم؛ چه مختار در پذیرش آن باشید یا نه. در این مدت طولانى كه به جرم مخالفت با مصونیت امریكاییها كه اساس استقلال كشور را در هم شكست، از وطن دور هستم و بر خلاف قانون شرع و قانون اساسى در تبعید بسر مىبرم، مراقب مصیبتهایى كه به ملت مظلوم بىپناه ایران وارد مىشود، بودهام و از آنچه به این ملت اصیل از ظلم دستگاه جبار مىگذرد كم و بیش مطلع شده و رنج بردهام.
نامه سرگشاده [سرگشاده به امیر عباس هویدا (خیانتهاى شاه و دولت)].
زمان: 26 فروردین 1346/4 محرّم 1387 (1)
مكان: نجف.
موضوع: شرح مفاسد و خیانتهاى شاه و دولت هویدا.
مخاطب: هویدا، امیرعباس، (نخست وزیر).
بسم اللَّه الرحمن الرحیم.
«لا حول و لا قوة الا باللَّه العلى العظیم».
جناب آقاى هویدا، لازم است نصایحى به شماها بكنم و بعضى از گفتنیها را تذكر دهم؛ چه مختار در پذیرش آن باشید یا نه. در این مدت طولانى كه به جرم مخالفت با مصونیت امریكاییها كه اساس استقلال كشور را در هم شكست، از وطن دور هستم و بر خلاف قانون شرع و قانون اساسى در تبعید بسر مىبرم، مراقب مصیبتهایى كه به ملت مظلوم بىپناه ایران وارد مىشود، بودهام و از آنچه به این ملت اصیل از ظلم دستگاه جبار مىگذرد كم و بیش مطلع شده و رنج بردهام.
موجب كمال تأسف است كه نغمه ناموزون اصلاحات شماها تقریباً از حدود تبلیغات رادیو و روزنامههاى غیر آزاد و بعضى نوشتههاى مشحون به گزافه تجاوز ننموده و هر روز بر فقر و بیچارگى ملت افزوده مىشود و ورشكستگى بازار و بازرگانان محترم روزافزون است. نتیجه این همه هیاهو و تبلیغات سرتاپا گزاف، بازار سیاه براى اجانب است و ملت را به حال فقر و عقب افتادگى به اسم ملت مترقى نگه داشتن است. حكومت پلیسى غیر قانونى شما و اسلاف شما به خواست آنان كه مىخواهند ملل شرق به حال عقب افتادگى باقى باشند، حكومت قرون وسطایى، حكومت سرنیزه و زجر و حبس، حكومت اختناق و سلب آزادى، حكومت وحشت و قلدرى است. با اسم مشروطیت، بدترین شكل حكومت استبداد و خودسرى و با نام اسلام، بزرگترین ضربه به پیكر قرآن كریم و احكام آسمانى است. با اسم تعالیم عالیه اسلام، یك یك احكام اسلام را زیر پا گذاشته و اگر- خداى نخواسته- فرصت یابید، خواهید گذاشت و با گزافه دعوى ترقى و تعالى، كشور را به حال عقب افتادگى نگه داشته اید. اینها حقایق تلخى است كه باید دنیا را مطلع كنم و انگشت روى بعضى بگذارم تا آنها كه غافل هستند یا تغافل مىكنند، احساس وظیفه كنند و از ریاكاریها و سالوس بازیهاى شماها گول نخورند.
جشنهاى غیر ملى كه به نفع شخصى در هر سال چندین مرتبه تشكیل مىشود و در هر مرتبه مصیبتهاى جانگداز براى اسلام و مسلمین و ملت فقیر پا برهنه ایران به بار مىآورد، یكى از آنهاست. با سرنیزه پلیس از مردم بیچاره بىپناه، خرجهاى گزاف آنها گرفته مىشود. در یكى از جشنها كه من نمىتوانم اسم روى آن بگذارم جز هوس و شهوت و بازى با احساسات ملت، گفته مىشود چهارهزار میلیون ریال خرج شده است كه نصف آن از خزانه ملت و نصف دیگر بىواسطه از بازار و غیره با زور و ارعاب اخاذى شده. خون دل فقرا خرج نامجویى و خودكامگى است و تا این ملت در این حال است و به وظیفه خود و حقوق خود آشنا نشده، هر روز براى شماها عید و شادى و براى ملت، بدبختى و نكبت است. توأم با این جشنهاى نامیمون آنقدر هتك نوامیس مسلمین و اسلام بوده است كه قلم را عار است از ذكر آن. شماها در كاخهاى مجللى كه در هر چند سال تغییر مكان داده و با میلیونها تومان خرجهاى گزاف كه تصورش براى ملت ممكن نیست، نشسته اید و مخارج آن را از كیسه این ملت بدبخت اخاذى نموده اید و ناظر فقر و گرسنگى ملت، ورشكستگى بازار، بیكارى جوانان فارغ التحصیل هستید؛ ناظر اختلال وضع فلاحت و زراعت، اختلال وضع بازار، تسلط اسرائیل بر شئون اقتصادى كشور، بلكه به طورى كه گزارش دادهاند دخالت اسرائیل در فرهنگ مىباشید؛ ناظر فقدان ضروریات اولیه زندگى در غالب دهات نزدیك به مركز، چه رسد به دهكدههاى دور افتاده، از قبیل آب آشامیدنى سالم، حمام، وسایل بهداشت هستید؛ ناظر ترویج فساد اخلاق، سلب امانت و دیانت در اعماق دهكده هایى هستید؛ ناظر تشكیل صندوق به اسم
تعاون و اخاذى و غارتگرى مأمورین از دهقان گول خورده و پشیمان هستید؛ بالاخره ناظر حبسها و ارعاب تبعیدهاى غیر قانونى هستید و در خوشى و عیاشى و بازیهاى خجلت آور غوطه خورده به قبرستانى كه نامش ایران است فاتحه مىخوانید. چطور وجدان خودتان را راضى مىكنید براى حكومت زودگذر اینقدر چاپلوسى از اجانب كرده، ذخایر ملت را به رایگان و یا مقدارى ناچیز تسلیم آنها نموده و ظلم و ستم به زیردستان یعنى ملت بدبخت مىكنید؟ چرا راضى مىشوید حكومت خود و مملكت اسلام را عقب افتاده به دنیا معرفى نمایید؟ نقض قانون اساسى سند عقب افتادگى است. رفراندم غیر قانونى و در عین حال قلابى سند عقب ماندگى است. آزاد نگذاشتن ملت را براى انتخاب وكیل، و نصب اشخاص معلوم الحال را به دستور دیگران- بى دخالت ملت- دلیل ضعف و عقب افتادگى است.
شماها مىدانید اگر ملت سرنوشت خود را در دست بگیرد، وضع شماها این نحو نیست و باید تا آخر كنار بروید. و اگر ده روز آزادى به گویندگان و نویسندگان بدهید، جرایم شما برملا خواهد شد؛ قدرت آزادى دادن ندارید «و الخائن خائف». (2) سلب آزادى مطبوعات و دیكته كردن سازمان به اصطلاح امنیت، سند عقب افتادگى است. هر چندى جشن گرفتن براى امورى كه در كشورهاى دیگر اسمى از آن نیست با تحمیل خرجهاى كمر شكن به ملت، سند دیگرى است. تسلیم به خواستههاى دولت پوشالى اسرائیل و به خطر انداختن اقتصاد مملكت، سند ضعف و نوكرى است و سند خیانت به اسلام و مسلمین است. اعطاى مصونیت به اجانب، سند بزرگ عقب افتادگى و بىحیثیتى و تسلیم بىقید و شرط است. شما مىدانید با تصویب این طرح چه خیانتى به این مملكت و به اسلام كرده اید و چه ضربهاى به استقلال این مملكت زده اید؟ البته مخالف این طرح، خائن و مستحق تبعید است!!.
آقاى هویدا، نطقهاى اسفانگیزى كه مع الاسف طبع شده است، متضمن بعضى اعترافات است كه به اساس استقلال كشور لطمه مىزند كه اینجانب از تذكرش عار دارم. چرا جلوگیرى از طبع و نشر این كتابها نمىكنید؟ عمداً با حیثیت این كشور بازى مىكنید یا نمىتوانید با این مغزهاى معیوب ادراك كنید؟ آیا علماى اسلام كه حافظ استقلال و تمامیت كشورهاى اسلامى هستند، گناهى جز نصیحت دارند؟ آیا حوزههاى علمى، غیر از خدمت به اسلام و مسلمین و كشورهاى اسلامى گناهى دارند؟ اجانب اینها را سد راه نفوذ خود مىدانند و به انهدام و اضمحلال آنها كمر بسته و شماها مجرى احكام دیگران و محكوم دلار هستید. كوبیدن حوزههاى علمیه و حمله مسلحانه به مدرسه فیضیه و صحن مطهر قم، كشتار دسته جمعى 15 خرداد جز خدمت كوركورانه به صاحبان دلار چه اسمى دارد؟ فشار به مراجع اسلام و علماى اعلام و محصلین حوزههاى علمیه و تاخت و تاز به دانشگاه جز خدمت به اجانب چه نتیجه داشت؟ آنها نمىخواهند قرآن كریم و احكام آن حاكم بر ملل اسلامى باشد تا ذخایر آنها را به یغما ببرند و كسى حرفى نزند و در عوض آنها را مصونیت دهد؛ آنها نمىخواهند ما در بین ملت آزاد باشیم و گویندگان ما آزاد باشند و شماها مع الاسف مأمور اجرا هستید؛ مأمور چشم و گوش بسته؛ مأمور بىچون و چرا. حوزههاى علمیه، سپاه دانش و اخلاق و درستى بوده و هست به معناى واقعى؛ نه گزافه و صرف تبلیغ. شماها اگر دانش دوست هستید، چرا حمله وحشیانه به مراكز دانش مىكنید؟ چرا مدرسه فیضیه و دانشگاه را به خاك و خون مىكشید؟ چرا محصلین علوم دینیه را یك روز راحت نمىگذارید؟ چرا با دانشجویان در خارج و داخل این نحو معامله مىكنید؟
آقاى هویدا، من وظیفه دارم شماها را نصیحت كنم. شماها از این ملت و در این آب و خاك پرورش پیدا كرده و صاحب عناوین شده اید. اینقدر با حیثیت این ملت بازى نكنید به جاى این همه گزافه و جنجال، خدمتى به این سر و پا برهنهها كنید یا لااقل اینقدر با بهانههاى مختلف آنها را رنج ندهید. از این كسبه بىبضاعت اینقدر اخاذى نكنید؛ اینقدر براى رضاى شهوات دیگران به علماى ملت و محصلین و دانشجویان فشار نیاورید؛ با اسرائیل دشمن اسلام و مسلمین، آواره كننده بیش از یك میلیون مسلم بىپناه، پیمان برادرى نبندید؛ عواطف مسلمین را جریحه دار نكنید؛ دست اسرائیل و عمال خائن آن را به بازار مسلمین بیش از این باز نكنید؛ اقتصاد كشور را به خاطر اسرائیل و عمال آن به خطر نیندازید؛ فرهنگ را فداى هوس آنها ننمایید؛ از خداى بزرگ بترسید؛ دخترهاى جوان گول خورده را به سربازخانهها نبرید؛ به نوامیس مسلمین خیانت نكنید. آیا این حقیقت تلخ را كه قبلًا انكار كردید و گوینده آن را مستحق تعقیب دانستید، حالا هم كه عمل كردید انكار مىكنید؟ آیا فجایع جشن بیست و پنجمین سال را و بىفرهنگیها كه در آن كردید منكر هستید؟
از قهر خدا بترسید؛ از قهر ملت بهراسید؛ با احكام خداى تعالى به نام دین مترقى بازى نكنید؛ با اسم قرآن به احكام مسلمه آن لطمه نزنید؛ با حوزههاى دینیه به اسم سرباز وظیفه پوچ و بیفایده و با خدمتگزاران به فرهنگ و ملت، این نحو سلوك وحشیانه نكنید. و بالاخره علماى امت را وادار نكنید كه با شماها به طور دیگر سلوك كنند.
اینها شمهاى از فجایع شماهاست نسبت به دین و دنیاى ملت و گفتنى زیاد است؛ مىگویم، شاید شماها متنبه شوید و به خود آیید؛ شاید مراجع اسلام و علماى اعلام و خطباى محترم احساس وظیفه كنند؛ شاید طبقه جوان و روشنفكر و اصناف مختلفه ملت، بیدار شده احساس وظیفه كنند؛ شاید جوامع بشرى و مدعیان بشر دوستى احساس وظیفه كنند؛ شاید سازمان ملل و غیر آن، بیش از این به نفع كشورهاى بزرگ راضى نشوند ملل ضعیف پایمال شوند؛ شاید هیأت حاكمه و دستگاه جبار تا دیر نشده به خود آیند. ان ربك لبالمرصاد (3) واللَّه من ورائهم محیط (4) والسلام على من اتبع الهدى.
4 محرّم الحرام 87.
روح اللَّه الموسوى الخمینى.
پینوشتها:
(1) در صحیفه نور (دوره 22 جلدى)، ج 1، ص 132 و نیز در كتاب نهضت امام خمینى، ج 2، ص 217، تاریخ نامه 27 فروردین 1346 درج شده است كه به استناد تاریخ مندرج در دستخط، تاریخ صحیح 26 فروردین است.
(2) خیانتكار، ترسو است.
(3) فجر، آیه 14: «همانا پروردگار تو در كمینگاه است»
(4) سوره بروج، آیه 20: «و خدا از همه سو بر آنها احاطه دارد»
منبع: صحیفه امام ج2 127