کد خبر: ۱۱۰۰۸
تاریخ انتشار:

ميرحسين چرا در سال ۷۶ يا ۸۰ يا ۸۴ خجالت مي كشيد؟!

نزديك به 2 ماه از روزي كه خاتمي اعلام كرد از ميان من و مهندس موسوي يك نفر كانديدا خواهد شد، مي گذرد اما همانطور كه قابل پيش بيني بود، خاتمي دروغ گفت و امروز خاتمي و موسوي رسما اعلام كانديدانوري كرده اند.

اما نكته اي كه به نظرم قابل پيش بيني است، ماله كشي اين افتضاح بوجود آمده و كناره گيري خاتمي به نفع موسوي در روزهاي پيش رو است. البته اين روزهاي پيش رو مي تواند تا چند روز مانده به 22 خرداد هم ادامه داشته باشد! علت چنين اتفاقي هم تقريبا روشن است. چون من هنوز هم بر اين باورم كه خاتمي گوشت قرباني اصلاحات است و همانطور كه خودش براي آمدنش تصميم نگرفته، براي رفتنش هم تصميم نخواهد گرفت! و كافي است تا سعيد و سيد مصطفي و محسن و محمد و بهزاد و علي و ... به اين نتيجه برسند كه حضور خاتمي، ضررش بيشتر از سودش است! لذا خاتمي در يك بيانيه خطاب به ملت خواهد آورد: "به علت كج بودن زمين و در خطر بودن دموكراسي و آرمانهاي امام! ... به مهندس راي بدهيد!"

اما فارغ از اين موضوع، به نظرم اعلام كانديداتوري ميرحسين براي حضور در انتخابات 88، حتي اگر يك بازي سياسي باشد و به هر دليلي از ادامه رقابت انصراف دهد (كه بعيد مي دانم) يك پيروزي بزرگ براي نظام جمهوري اسلامي و انقلاب است. چون تغيير فضاي گفتماني جامعه طي اين 3 سال و 9 ماه از توسعه و جامعه مدني و ... به عدالت وعدالتخواهي و دولت اسلامي منجر گشته تا كساني كه خواب شيرين هر روز و شب شان، سقوط احمدي نژاد است، مجبور شوند با اعراض از شاخصه هاي گفتمان گذشته خويش، وارد رقابت در ميداني شوند كه طراح اصلي و ميزبان آن محمود احمدي نژاد است.

در واقع حضور ميرحسين با توجه به فشارهاي فراوان اطرافيانش، آن هم بعد از 20 سال سكوت نشان مي‏دهد رقابت با گفتمان عدالت و دولت اسلامي، نيازمند گفتماني قدرتمند و قدر است كه قطعا و حتما توسعه و جامعه مدني و آزادي و ... نمي توانند در قامت چنين رقيبي ظاهر شوند. لذا هر طور كه شده بايد از جنس همان عدالت و عدالت خواهي رقيبي براي آن تراشيد و در اين ميان چه كسي بهتر از ميرحسين؟!

لذا جداي از اينكه در خرداد 88 چه نتيجه اي حاصل خواهد شد (كه البته اطمينان قلبي دارم، صاحب اصلي اين گفتمان پيروز آن خواهد بود) نفس رقابت احمدي نژاد - ميرحسين در سفره اي به نام عدالت و عدالت خواهي و دم زدن از حقوق مستضعفين، يك پيروزي بزرگ براي نظام جمهوري اسلامي و انقلاب اسلامي است. اين اتفاق مترادف عملي تثبيت گفتمان انقلاب است چون رقابت درون ميداني است كه در نهايت از 2 سوي آن نه بوي غرب گرايي استشمام مي شود و نه ذلت پذيري و نه ...

براي همين هم هست كه هفته گذشته دعوت كنندگان از ميرحسين در دانشگاه تهران مجبور شدند در مقابل برخي از مواضع او سكوت كنند! چون عملا تناسبي ميان گفته‏هاي او و آرمانهاي خود نمي ديدند و بايد اعتراف كرد ميرحسين بر سر سفره اي نشسته كه 3 سال قبل احمدي نژاد آن را پهن كرده در غير اين صورت در خوش بينانه ترين حالت بايد گفت ميرحسين چرا در سال ۷۶ يا ۸۰ يا ۸۴ خجالت مي كشيد با طرح چنين شعارهايي وارد ميدان شود؟! حتما بايد بولدوزري همچون احمدي نژاد وارد گود مي شد و فضا را براي طرح چنين گفتماني آماده مي ساخت تا بعد نشستن بر سر اين سفره مجددا مايه افتخار شود؟!

و باز در پايان سوال جدي كه از ميرحسين دارم و واقعا نمي دانم چه پاسخي براي آن دارد:

ميرحسين، كه امروز به هر دليلي احساس دغدغه و ... مي كند، سال 80 كه دين افيون توده‏ها و حكومت‏ها شده بود، ايران ركورد دار تورم در منطقه شده بود، عزت كشور معامله شد، غني سازي اورانيوم 2 سال و نيم تعليق شد، ايران محور شرارات ناميده شد و ... كجا بود و چه مي كرد؟!

طراح اصلي به ميدان آوردن ميرحسين در چنين شرايطي كيست؟!

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین