کد خبر: ۱۰۹۹۸
تاریخ انتشار:

اعلام شناسایی اسرائیل از سوی ایران

مدرس سعیدی
ویلیام شوكراس نویسنده‌ی كتاب " آخرین سفر شاه " با استفاده از بایگانی اسرائیل معتقد است كه اسرائیل شناسایی دو فاكتوی خود را با پرداخت رشوه‌ی قابل توجهی به محمد ساعد نخست‌وزیر وقت ایران به دست آورده است . اسرائیلی‌ها از طریق یك آمریكایی به نام " آدام " كه با موساد همكاری داشت و مأمور مذاكره با ایران بود . از طریق یك تاجر ایرانی مبلغ 4/000/000 دلار به نخست‌وزیر ایران رشوه دادند تا موافقت هیأت وزیران را برای شناسایی اسرائیل به دست آورد .


بعد از جنگ جهانی دوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد در اجلاس فوق‌العاده‌ای ، در اردیبهشت ماه 1326 كمیسیونی را مأمور مطالعه و یافتن راه حلی برای مسئله‌ی فلسطین نمود . (1) كمیسیون مذكور كه با شركت نمایندگان 11 كشور ( استرالیا – كانادا – چكسلواكی – گواتمالا – هندوستان – هلند – پرو – سوئد – اروگوئه – یوگسلاوی و ایران ) تشكیل شد پس از تحقیقات 4 هفته‌ای با رأی اكثریت اعضا به تقسیم فلسطین به دو كشور یهود و عرب رأی داد .(2) در حالی كه اقلیت یعنی نمایندگان ایران ، هند و یوگسلاوی با تقسیم فلسطین مخالفت كردند و معتقد به ایجاد یك دولت فدرال مركب از اعراب و یهود بودند . این موضع یعنی مخالفت با تقسیم فلسطین اولین موضعگیری ایران درباره‌ی قضیه‌ی فلسطین به شمار می‌رود.(3) پس از آن هم سفیر ایران در آمریكا و نماینده‌ی دائم ایران در سازمان ملل متحد ، نصرالله امیرانتظام بر مخالفت ایران با طرح تقسیم فلسطین تأكید نمود.(4) پس از آنكه مجمع عمومی سازمان ملل در 8 آذر ماه 1326 ( 21 نوامبر 1947 ) گزارش اكثریت را مبنی بر تقسیم فلسطین تصویب كرد . یهودیها از فرصت استفاده كرده و در 24 اردیبهشت 1327 ( 14 مه 1948 ) دولت اسرائیل را تشكیل دادند . این امر منجر به واكنش شدید افكار عمومی مسلمانان و اعراب و حمله‌ی اعراب به اسرائیل و شكست آنان گردید.(5) مروری بر تاریخ روابط ایران و اسرائیل در دوره‌ی محمدرضا شاه نشان می‌دهد كه موضع رژیم شاه نسبت به اسرائیل و قضیه‌ی فلسطین تحت تأثیر عوامل مختلف دچار دگرگونی شده است در این رابطه به روشنی می‌توان دو دوره‌ی متمایز از روابط ایران و اسرائیل را در این دوره تشخیص داد .
دوران پیش از كودتای 28 مرداد و دوران پس از كودتای 28 مرداد در دوران قبل از كودتا رژیم پهلوی رویكردی یكسان و تعریف شده در قبال مسئله‌ی فلسطین از خود نشان نداده است . سیاست دو پهلویی را كه از شناسایی رژیم اسرائیل در دوران نخست‌وزیری ساعد تا اعلام قطع رابطه با اسرائیل در دوره‌ی دكتر مصدق در نوسان بوده است در پیش گرفته است . البته مردم ایران از همان ابتدای اعلام تشكیل دولت اسرائیل اخبار مربوط به فلسطین را كه در مطبوعات كشور منعكس می‌شد به دقت دنبال می‌كردند شور و هیجان برای دفاع از مردم فلسطین روز به روز گسترش بیشتری می‌یافت و در قالب تظاهرات و گردهمایی‌هایی كه توسط كاشانی و جمعیت فداییان اسلام ترتیب داد . می‌شد منعكس می‌گردید.(6) البته در این مقطع زمانی از آنجا كه دولت ایران هنوز رژیم اسرائیل را به رسمیت نشناخته بود و بخت خود را به اقبال اسرائیل در ایران گره نزده بود نوك تیز حملات تنها متوجه اسرائیل و در اعتراض به اعدام دولت یهود بود . اما هنگامی كه در زمان نخست‌وزیری ساعد در اسفند ماه 1328 ( مارس 1950 ) با اعلام شناسایی اسرائیل ، رفتار مبهم و دو پهلوی رژیم وقت ایران نسبت به مسئله‌ی فلسطین پایان یافت . دستگاه حاكمه روز به روز بیشتر در نظر نهضت مردمی‌ای كه در بطن این سالها متولد شد . بود و شدیدا ماهیت ضد دیكتاتوری و ضد امپریالیستی داشت بیگانه تلقی می‌شد . دلیل حمایت گسترده‌ی مردم و نهضت مردمی ایران از مسئله‌ی فلسطین را باید در همین ویژگی ضد امپریالیستی جستجو كرد .
در نظام بین‌المللی دو قطبی كه پس از جنگ جهانی دوم رفته رفته در حال شكل‌گیری بود رژیم ایران همانند برخی از كشورهای دیگر خود را به دلایل مختلف وابسته به بلوك غرب می‌دید و سیاست خارجی خود را با این بلوك هماهنگ می‌كرد و در غیاب هر گونه آلترناتیو دیگر خود را به آمریكا و انگلستان نزدیكتر از اتحاد شوروی می‌دید كه در ایدئولوژی حاكم بر آن یك نظام پادشاهی در تجمع جایی نمی‌توانند داشته باشد . به طور كلی نزدیكی روابط ایران با بلوك غرب و ایالات متحده در دوران پس از آغاز جنگ سرد را می‌توان تابعی از تحولات نظام بین‌المللی و منطق درونی آن داشت . در چنین فضایی ایران به دلیل نزدیكی و همسایگی با اتحاد شوروی و احساس خطری كه از آن داشت به تدریج به سوی قطب مخالف رانده می‌شد.(7)
از ابتدای تشكیل دولت اسرائیل ، دنیای غرب بزرگترین پشتیبان و حامی آن بود و این دولت را در دستیابی به اهدافش یاری رسانده است و اصولا اسرائیل در نظم بین‌المللی دو قطبی آن دوران در بلوك غرب جای گرفته بود . همین عامل به نوبه‌ی خود باعث شد تا اسرائیل نیز از حیث استراتژیكی خود را در كنار غربی‌ها احساس كند و از این حیث منافع گسترده‌ای را برای خود دست و پا كند.(8)
از طرف دیگر نهضت مردمی ایران هم در دوران نهضت ملی شدن نفت و هم در دوران انقلاب اسلامی سال 1357 واجد دو ویژگی برجسته یعنی ضدیت با استبداد و استكبار ( امپریالیزم ) بود . به همین دلیل با مصادیق این دو یعنی رژیم پهلوی و امپریالیسم بین‌المللی كه اینك دستهایش در خاورمیانه از آستین اسرائیل خارج شده بود تضاد ماهوی داشت . این وضع با مرور زمان و افزایش وابستگی رژیم پهلوی به غرب از طرفی و گسترش مبارزات مردم ایران از طرف دیگر تشدید می‌شد .
چنانچه در انقلاب سال 1357 یكی از نابخشودنی‌ترین گناهان شاه كه به واسطه‌ی آن مردم او را سزاوار سرنگونی می‌دانستند رابطه با اسرائیل و باز كردن جای پای غربیها به ایران تلقی می‌گردید .
علاوه بر دلایل فوق كه مبتنی بر وضع و موقع ایران پهلوی و اسرائیل در نظام بین‌المللی است كه می‌رفت پس از جنگ جهانی شكل بگیرد ، ماهیت دولت پهلوی و ایدئولوژی آن نیز از عوامل مهم زمینه‌ساز نزدیكی ایران و اسرائیل در این دوران به شمار می‌رود . دولت پهلوی از زمان تأسیس آن به وسیله‌ی رضا شاه ، بر نوعی ناسیونالیسم سطحی و ناپخته‌ی مبتنی بر باستانگرایی بنا شده بود . این ایدئولوژی به مسئله‌ی فلسطین به چشم منازعه‌ای بین اعراب و اسرائیل می‌نگریست و از آنجایی كه به نوعی دشمنی و تضاد تاریخی بین ایرانیها و اعراب در مقام نابودكنندگان تمدن باستانی ایران قائل بود به اسرائیل به عنوان متحدی طبیعی و مشروع در مقابل اعراب می‌نگریست . البته برخی جریانهای عربی منطقه نیز با عربیزه كردن مسئله‌ی فلسطین به این تصور دامی می‌زدند. در همین رابطه روابط متشنج و عاری از حسی نیك ایران با كشور همسایه‌ی عرب ، یعنی عراق از اهمیت زیادی برخوردار است اختلافات دیرینه‌‌ی ایران و عراق بر سر شط‌العرب و رفتار این دولت نسبت به اتباع و زوار ایرانی از مهمترین موارد كشمكش بین دو دولت بود . رابطه‌ی ایران و مصر نیز پس از جدایی شاه از فوزیه به سردی گرایید و مطبوعات مصر شاه ایران را متهم به بدرفتاری با ملكه می‌نمودند .(9) البته در مقابل از همان ابتدا برخی جریانات درون نهضت اسلامی ایران مانند آیت‌الله كاشانی و جمعیت فداییان اسلام بر ماهیت اسلامی قضیه‌ی فلسطین و محكوم كردن جریان ناسیونالیستی عربی و غیر عربی در رابطه با آن ، تأكید می‌كردند . زمینه‌های فوق‌الذكر به همراه چند تحول مهم دیگر كه ذكر خواهد شد كم كم دولت را به سوی شفاف كردن مناسبات خود با اسرائیل پیشی برد كه این روند با اعلام شناسایی رسمی اسرائیل در اسفند 1328 به اوج رسید :
1. ترور نافرجام محمدرضا شاه در 15 بهمن 1327 بهانه‌ی لازم برای از میان بردن مخالفان و رقبا برای وی فراهم ساخت . در همین راستا حزب توده غیرقانونی اعلام شد و كلیه‌ی مطبوعات به استثنای كیهان و اطلاعات تعطیل شدند . آیت‌الله كاشانی هم كه از فعالترین مخالفان اسرائیل بود دستگیر و به لبنان تبعید گردید . به این ترتیب حمایت از فلسطین كه از سال 1326 به رهبری آیت‌الله كاشانی آغاز شده بود و در طول سال 1327 به تشكیل گردهمایی و اجتماعات بزرگ استمرار یافته بود به یكباره قطع گردید .(10)
2. تشكیل مجلس مؤسسان و تحكیم قدرت و موقعیت شاه كه به موجب آن شاه می‌توانست مجلس را منحل كند . به علاوه مقدمات تشكیل مجلس سنا نیز فراهم شد كه نیمی از اعضای آن را شاه انتخاب می‌كرد و در واقع اهرمی برای اعمال قدرت شاه در مقابل مجلس شورای ملی و گامی در راستای تحكیم قدرت وی
بود . (11)
3. شكست اعراب و موفقیت نظامی دولت تازه تأسیس اسرائیل در جنگ : این پیروزی اسرائیل عناصری را كه در درون دولت ایران موافق برقراری رابطه با اسرائیل بودند تقویت كرد . پیروزی قاطع اسرائیل در مقابل تهاجم گسترده‌‌ی اسرائیل تحسین بسیاری از رجال سیاسی و نظامی نزدیك به شاه را برانگیخت و منافع خود و رژیم خود را در آن یافتند كه به طرف پیروز جنگ كه از حمایت گسترده‌ی قدرتهای بزرگ هم برخوردار بود بپیوندند و سرنوشت خود را با آن گره بزنند در همین راستا حاجعلی رزم‌آرا رئیس ستاد ارتش ایران در سخنرانی خود در باشگاه افسران ارتش ، اسرائیل را از نظر كارآیی و شهامت ستود و آن را الگویی برای ارتش ایران توصیف كرد . (12) در همین زمان هم مجله‌ی " خواندنی‌ها " مجلس را منتشر كرد كه با نظر فوق همسو است : « ضرب شصتی كه یهودیان در مصر و خود فلسطین نشان دادند همه را مبهوت كرد. زیرا در ابتدای منازعه همه خیال می‌كردند كه این جسارت مشتی قوم یهود در مقابل تمام قوای مصر و عراق و عربستان به منزله‌ی انتحار حتمی اسرائیل است ولی مقاومت متهورانه‌ای قوم یهود و مستأصل كردن اعراب و عقب راندن قشون مصر به همه فهماند كه دولت اسرائیل باید ایجاد شود و چانه زدن بیهوده است . (13)
4. اولین سفر شاه به ایالات متحده: در 26 آبان 1328 ، هدف از سفر مزبور جلب كمكهای مالی و اقتصادی ایالات متحده به منظور اجرای برنامه‌ی هفت‌ساله‌ی عمرانی كشور و اخذ كمكهای نظامی بیشتر به منظور تقویت بنیه‌ی دفاعی ایران بود . مهمترین ضرورت برقراری و افزایش این كمكها ناشی از تهدیدات همسایه‌ی شمالی ایران ( شوروی ) بود . در جریان این سفر بود كه شاه و مقامات همراه وی از نفوذ فوق‌العاده‌ی سرمایه‌داران یهودی در این كشور مطلع شدند . در طول اقامت چهل و هشت روزه‌ی خود در آمریكا وی ملاقاتهایی نیز با سرمایه‌داران بزرگ و محافل یهودی آمریكا داشت . و مسئله‌ی شناسایی دولت اسرائیل نیز مورد بحث و مذاكره قرار گرفت .(14) زیرا پس از اعلام تشكیل دولت اسرائیل و پیروزی آن بر اعراب در جنگ ، مهمترین هدف دولت اسرائیل و حامیان آن شكستن انزوای سیاسی آن در منطقه بود . نخستین موفقیت در این زمینه شناسایی كامل دیپلماتیك آن كشور از جانب تركیه در 1949 به دست آمد و دومین موفقیت شناسایی دوفاكتوی ایران بود . ویلیام شوكراس نویسنده‌ی كتاب " آخرین سفر شاه " با استفاده از بایگانی اسرائیل معتقد است كه اسرائیل شناسایی دو فاكتوی خود را با پرداخت رشوه‌ی قابل توجهی به محمد ساعد نخست‌وزیر وقت ایران به دست آورده است . اسرائیلی‌ها از طریق یك آمریكایی به نام " آدام " كه با موساد همكاری داشت و مأمور مذاكره با ایران بود . از طریق یك تاجر ایرانی مبلغ 000/000/4 دلار به نخست‌وزیر ایران رشوه دادند تا موافقت هیأت وزیران را برای شناسایی اسرائیل به دست آورد . (15)
بعدها پس از انتشار خبر رسمی شناسایی اسرائیل ، در برخی واكنشها به قضیه‌ی دریافت رشوه‌ی ساعد از اسرائیل اشاره می‌شد . عبدالصاحب صفایی نماینده‌ی ساری در مجلس شانزدهم در نامه‌ای كه حاوی شش سؤال پیرامون علت شناسایی اسرائیل بود به وجود شایعاتی در همان زمان در مورد دریافت وجوهی در قبال این شناسایی اشاره كرده است .(16)
شناسایی اسرائیل به طور طبیعی با واكنش منفی مردم و محافل و شخصیتهای ملی و روحانی مواجه شد . مردم و محافل مذهبی و روشنفكری ایران از زمان اعلام موجودیت اسرائیل مخالفت خود را با این امر اعلام كرده بودند قدیمیترین بیانات و اعتراضات در این رابطه از سوی آیت‌الله كاشانی بوده است .(17)
آیت‌الله كاشانی پس از اعلام تشكیل دولت اسرائیل و مدتها قبل از شناسایی آن به وسیله‌ی دولت ایران ، طی اعلامیه‌‌ای از مردم خواست تا برای حمایت از مردم فلسطین در مسجد شاه اجتماع كنند . ایشان در این اعلامیه هشدار داد كه «از روزی كه سازمان ملل متحد به ناحق حكم به تقسیم فلسطین داده روزی نیست كه عده‌ای از برادران مسلمان شما را یهودی‌ها به خاك و خون نیافكنند . این یهودیان به زور دول بزرگ در آنجا مسكن گزیده و بدون زحمت قسمتی از فلسطین را وطن خود می‌دانند و برای پاك نمودن خاك فلسطین همه روزه عده‌ی زیادی از زن و مرد مسلمین را به خاك و خون می‌كشند » آیت‌الله از مسلمانان ایران خواست « با توجه به اینكه دین مقدس اسلام در چنین موقعی بر همه‌ی مسلمانان واجب كرده از حمایت اعراب و مسلمانان ستم‌دیده‌ی فلسطین خودداری ننمایند » و حسابی تحت شماره‌ی 48114 در بانك ملی افتتاح نوده بود و از مردم خواست تا اعانات خود را به آن حساب واریز نمایند . كاشانی پس از برگزاری میتینگ در مسجد شاه طی مصاحبه‌ای با خبرنگاران جراید اعلام كرد . « ما به دولت كاری نداریم و خود دولت مستقلی هستیم . بسا كه دولت مایل به این مظاهره نبود . ولی ما یك تكلیف داریم . باید قیام كنیم ولو بر خلاف میل دولت باشد ما باید به دستور قرآن عمل كنیم . »(18) در زمان اعلان رسمی شناسایی اسرائیل به دلیل تبعید آیت‌الله كاشانی به جز سؤالاتی كه از جانب برخی از نمایندگان مجلس شورای ملی و سنا مطرح شد واكنش فوری دیده نشد . اما سیر بعدی وقایع نشان می‌دهد كه هر روز مبارزات مردم ایران و مسئله‌ی فلسطین بیشتر به هم گره می‌خورد . چنانچه همواره شدیدترین واكنشهای مردمی در مقابل اسرائیل در مقاطع اوج نهضت مردمی در ایران بروز كرده است . پس از بازگشت آیت‌الله كاشانی از تبعید و همزمان با اوجگیری قیام ملی كه با احساسات ضد انگلیسی مردم در هم آمیخته شده بود ، احساسات ضد اسرائیلی هم بالا گرفت در این زمان اجتماعاتی توسط آیت‌الله كاشانی و فداییان اسلام برای اعتراض علیه انگلستان و تشكیل دولت اسرائیل بر پا شد در این رابطه جمعیت فداییان اسلام با انتشار بیانیه‌ای از اعلام آمادگی پنج هزار نفر برای اعزام به فلسطین و نبرد با اسرائیل خبر داد . (19)
آیت‌الله كاشانی نیز در بیانیه‌ای اعلام كرد : « در حالی كه جنگهای صلیبی نتوانست خاك مقدس را كه وطن حقیقی مسلمین و اعراب است از چنگ مسلمین در آورد ، حال زبونی و فلاكت و بیچارگی مسلمین را به جایی رسانده كه یك عده یهودی قاچاقچی بی‌وطن كه مطرود جمیع بلاد عالم بودند به زور در دول بزرگ در آنجا مسكن گزیده‌اند . اسرائیل با حمایت یهودیان مهاجر آلمانی و آمریكایی و فرانسوی تأسیس شد . مبارزه با یهودیان امری واجب است . ما ایرانیان حتی اگر دولت اقدام به شناسایی اسرائیل كند بنا به تكلیلف قیام خواهیم كرد و به این منظور تشكیلاتی را برای مبارزه با یهودیان اسرائیلی به وجود آورده‌ایم . » (20)
در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت ، به رغم اینكه اسرائیل آماج و هدف اصلی نهضت ملی شدن نبود اما ماهیت ضداستكباری این جنبش باعث شد كه در جریان آن مخالفتها با شناسایی اسرائیل به اوج خود برسد . قتل رزم‌آرا ، نخست‌وزیر كه به دنبال قرارداد الحاقی از جانب كمیسیون نفت مجلس و استرداد آن از طرف مجلس شورای ملی صورت گرفت به نوعی نشان‌دهنده وضع و موقع نیروهای فعال در عرصه‌ی سیاسی آن زمان هم می‌باشد . رزم‌آرا به عنوان یك صاحب منصب نظامی از طرفداران رابطه‌ی كامل با اسرائیل و گسترش مناسبات تجاری و سیاسی با آن بود . در این رابطه سید ضیاء‌الدین طباطبایی هم برای برقراری روابط كامل با دولت یهود تلاش می‌كرد .(21)
به طور كلی موافقان گسترش روابط با اسرائیل همه در جبهه‌ی مخالفان نهضت ملی شدن نفت قرار داشتند این پیوند و احساس نزدیكی مردم ایران با مردم مسلمان فلسطین در جریان انقلاب سال 1357 نیز بار دیگر خود را نشان داد در دوران ملی شدن نفت نیز با اوجگیری نهضت و غلیان احساسات ضد اسرائیلی و انگلیسی ، دكتر مصدق با عنایت از اصل موازنه‌ی منفی و با توجه به اعتراضهای افكار عمومی شناسایی در فاكتوی اسرائیل را پس گرفت . (22) در جلسه‌ی 16 تیر ماه 1330 مجلس شورای ملی ، حسین فاطمی معاون نخست‌وزیر دولت مصدق در پاسخ به سؤال یكی از نمایندگان در مورد شناسایی اسرائیل گفت : « دولت ایران دیروز تصمیم خودش را اجرا كرد و كنسولگری كه در بیت‌المقدس بود منحل كرد و رسیدگی به كار آنجا را به عمان محول نمود . از این طرف دولت مصمم نیست راجع به شناسایی رسمی دولت اسرائیل اقدام دیگری بكند و نماینده‌ای هم از اسرائیل در ایران قبول نكرده و نخواهد كرد .(23)
پس از كودتای 28 مرداد 1332 روابط با اسرائیل از طرف رژیم وقت ایران از سر گرفته شد . در این مرحله در دولت بیش از پیش به هم نزدیك شدند . شاه در یك مصاحبه‌ی مطبوعاتی اعلام كرد كه دولت ایران از 15 مارس 1950 ( 24 اسفند 1328 ) رژیم اسرائیل را به صورت دو فاكتو به رسمیت شناخته و از آن زمان تاكنون تحولی در روابط دو كشور پدید نیامده است .(24) همچنین سفارت ایران در اسرائیل ( تحت پوشش سفارت سوئیس گشایش یافت و اسرائیل نیز در تهران سفارتخانه دایر كرد .(25) در فاصله بین سالهای 1332 تا 1357 روابط رژیم شاه با اسرائیل عمق فراوانی یافت كه عهده‌ی دلایل آن به شرح زیر است :
الف – جایگاه دو كشور در نظام بین‌الملل و وابستگی هر دو به بلوك غرب كه هر دو كشور به عنوان متحدین قابل اطمینان غرب در خاورمیانه ملاحظه می‌شدند در مقابل كشورهای رادیكال عرب آن زمان مانند مصر در دوره‌ی جمال عبدالناصر و عراق در دوره‌ی عبدالكریم قاسم و عبدالسلام عارف و سوریه به بلوك شرق نزدیكتر بودند و با شوروی روابط بهتری داشتند . این امر خواه ناخواه كشورهای ایران ، تركیه و اسرائیل را به عنوان سه كشور غیر عرب خاورمیانه و طرفدار غرب به هم نزدیك می‌كرد .
ب – گسترش ناسیونالیسم عربی رادیكال در دوره‌ی جمال عبدالناصر در میان كشورهای عرب خاورمیانه ، از این رو هدف عمده‌ی اتحاد استراتژیك ایران و اسرائیل در سطح منطقه‌ای به تبع ساختار نظام بین‌المللی ممانعت از رشد و گسترش ناسیونالیسم عربی بود . اگر چه در اغلب كشورهای عربی دست كم از جنگ جهانی اول به این سو ، احساس ملی‌گرایی عربی در حال شكلگیری بود اما آموزه‌ی جدیدی كه در این دوره با نیروی هرچه تمامتر ابراز می‌شد به سه عنصر ایدئولوژیك جدید و نیرومند استوار بود
1- ایدئولوژی شدیدا ضد غربی ضد امپریالیستی و انقلابی این آموزه رژیم ایران را از چند جهت به چالش می‌طلبید .
2- بیزاری در قالب با ایرانیان در قالب ناسیونالیسم رادیكال عربی .
3- ملی‌گرایی جدید عرب مغایر با نظم قدیم بود و نهاد سلطنت و رژیمهای پادشاهی را نوعی ارتجاع و نابهنجاری قلمداد می‌كرد .
4- شاه با غرب روابط نزدیك داشت و ملی‌گرایان عرب وی را آلت دست غرب و آمریكا می‌نامیدند . (26)
ج – همچنین بعد از كودتای 28 مرداد شاه كه مخالفان خود را تصفیه كرد و از میدان كنار زده بود . زمینه را برای گسترش روابط با اسرائیل مهیا دید .
د- همكاری اسرائیل در سركوب مخالفان رژیم از طریق كمك به تأسیس سازمان امنیت و اطلاعات كشور ( ساواك )
انقلاب سال 57 كه حاصل نهضتی مردمی بود كه شدیدا با آرمانهای ضد امپریالیستی و ضد اسرائیلی گره خورده بود پایانی بر روابط ایران و اسرائیل تلقی می‌شود . در آبان سال 1357 با احساس اینكه غروب نظام پادشاهی در ایران نزدیك است برخی سفارتخانه‌‌های خارجی از جمله سفارت اسرائیل شروع به تخلیه‌ی اتباع خود نمودند در روز 22 بهمن 57 ما پیروزی انقلاب سفارتخانه‌ی اسرائیل در تهران مورد حمله‌ی انقلابیون قرار گرفت . مردم با تصرف آنجا پرچم فلسطین را در محل سابق سفارتخانه‌ی اسرائیل برافراشتند . بدین ترتیب 25 سال همكاری بین رژیم شاه ایران و اسرائیل پایان یافت .



پی‌نوشتها:
1. امینی ، علیرضا ، تاریخ روابط خارجی ایران در دوره‌ی پهلوی ، ص 213
2. بابایی ، غلامرضا ، تاریخ مناسبات خارجی ایران از شاهنشاهی هخامنشی تا به امروز ، ص 494
3. همان
4. فلاح‌نژاد ، علی ، مناسبات ایران و اسرائیل در دوره‌ی پهلوی دوم ص 24
5. مهدوی ، هوشنگ ، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی ص 153
6. قانون ، مرتضی ، دیپلماسی پنهان : جستاری در روابط ایران و اسرائیل در عصر پهلوی ، ص 173
7. فلاح‌نژاد ، علی ، مناسبات ایران و اسرائیل در دوره‌ی پهلوی دوم ، ص 58
8. همان ، ص 63
9. قانون ، مرتضی ، دیپلماسی پنهان ، جستاری در روابط ایران و اسرائیل در عصر پهلوی ، ص 187
10. همان
11. همان ، ص 179
12. همان ، ص 180
13. همان ، ص 190
14. همان ، ص 188
15. شوكراس ، ویلیام ، آخرین سفر شاه ، ص 93
16. قانون ، مرتضی ، دیپلماسی پنهان ، جستاری در روابط ایران و اسرائیل در عصرپهلوی ، ص 197-198
17. ازغندی ، علیرضا ، روابط خارجی ایران 1330-1357 ، ص 410
18. حسینیان ، روح‌الله ، بیست سال تكاپوی اسلام شیعه در ایران ، ص 49
19. قانون ، مرتضی ، دیپلماسی پنهان ، جستاری در روابط ایران و اسرائیل در عصر پهلوی ص 177
20. فلاحنژاد ، عی ، مناسبات ایران و اسرائیل در دوره‌ی پهلوی دوم ، ص 187
21. قانون ، مرتضی ، دیپلماسی پنهان : جستاری در روابط ایران و اسرائیل در عصر پهلوی ، ص 217
22. فلاحنژاد ، علی ، مناسبات ایران و اسرائیل در دوره‌ی پهلوی دوم ، ص 188
23. ازغندی ، علیرضا ، روابط خارجی ایران : 57-1330 ، ص 213
24. همان ، ص 214
25. همان
26. همان




منابع و مأخذ:
- بیست سال تكاپوی اسلام شیعی در ایران ، روح‌الله حسینیان ، مركز اسناد انقلاب اسلامی ، تابستان 1381
- دیپلماسی پنهان : جستاری در روابط ایران و اسرائیل ، مرتضی قانون ، طبرستان ، تهران 1381
- سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی ، عبدالرضا هوشنگ مهدوی ، البرز ، تهران ، 1373
- روابط خارجی ایران : 1357-1330 ، دكتر علیرضا ازغندی ، نشر قومس ، چاپ هفتم 1386
- ریشه‌های بحران در خاورمیانه ، حمید احمدی ، سازمان انتشارات كیهان ، چاپ دوم ، بهار 1377
- تاریخ روابط خارجی ایران در دوران پهلوی ، دكتر علیرضا امینی ، صدای معاصر ، تهران 1381
- مناسبات ایران و اسرائیل در دوره‌ی پهلوی دوم ، علی فلاحنژاد ، مركز اسناد انقلاب اسلامی ، زمستان
.1381
- تاریخ سیاست خارجی ایران از شاهنشاهی هخامنشی تا به امروز ، غلامرضا بابایی ، انتشارات درسا ، تهران
-آخرین سفر شاه ، ویلیام شوكراس ، ترجمه‌ی عبدالرضا هوشنگ مهدوی ، البرز ، تهران 1374-
.1375

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین