اكبر گنجي در تازهترين مقاله خود، شيعيان را دشمن عقل خواند و مدعي شد: دينداري به معناي عمل به احكام غيراخلاقي است.
اكبر گنجي از روزنامهنگاران دوم خردادي در تازهترين مقاله خود، شيعيان را دشمن عقل خواند و مدعي شد: دينداري به معناي عمل به احكام غيراخلاقي است.
به گزارش فارس اكبر گنجي كه مقالاتش را در سايت ضد انقلابي راديوزمانه منتشر ميكند، در يادداشت جديد خود، با انكار اصول دين اسلام از جمله عدل الهي و معاد، نوشت: نميتوان سخن معقولي درباره صحت ادعاي انبيا بيان كرد.
وي با طرح مباحث قديمي محققان علم كلام درباره عدل الهي و بحث جبر و اختيار، آيات متعدد قرآن و روايات قطعي درباره سجيههاي اخلاقي انسان را زير سؤال برده و افزوده است: حتي [آخوند] خراساني، مؤلف كتاب كفاية الاصول، نتوانسته ميان جبر و اختيار سازگاري ايجاد كند و دچار تناقض شده است.
گنجي سپس با شرح نظرات آيتالله كمپاني اصفهاني و علامه طباطبايي در تفسير الميزان، آنها را مخالف عقل جلوه داده و ادعا كرده است كه از نظر [علامه] طباطبايي، اخلاق و حقوق، وهمي و دروغاند و حتي علماي عقلگراي شيعه نيز عقلانيت را تحقير كردهاند.
وي سپس به تشكيك در وضع احكام الهي پرداخته و افزوده است: فقط يك دين وجود ندارد زيرا پيروان هر ديني، دين خود را وحي خداوند به شمار ميآورند و بنابراين اگر اخلاق متكي به خدا باشد به اين معناست كه خداوند فرامين متفاوت و بعضاً متعارض صادر كرده است.
اين روزنامهنگار دومخردادي همچنين تلاش كرده است تا آزمايش الهي ذبح حضرت اسماعيل(ع) توسط حضرت ابراهيم(ع) را اقدامي غيراخلاقي و قتل نفس جلوه دهد.
وي ادعا كرده است: مؤمنان، فقط و فقط براي خدا زندگي ميكند در حالي كه ايمان به معناي دل سپردن به امر عقلاً محال است زيرا مطابق روايت كتاب مقدس، خدا از ابراهيم[ع] خواست با قتل فرزندش، ايمانش را اثبات كند.
گنجي افزوده است: ايمان و دينداري، هميشه با اين خطر عظيم همراه است كه برخي خود را مجاز بدانند ديگران را بكشند، چون خدا به آنها فرمان داده چنان كنند. مگر فقهاي حاكم بر ايران، مدعي نيستند كه خداوند از آنها خواسته است انسانهاي ديگر را به قتل برسانند؟
وي در ادامه به بررسي بحث كلامي "حسن و قبح عقلي " از ديدگاه مذهب تشيع پرداخته و با بيان اينكه آدميان، مستقل از وحي، حسن و قبح افعال را فهميدهاند، مدعي شده است: شيعيان، ادعا كرده و ميكنند كه همچون معتزله به حسن و قبح عقلي باور دارند اما، در واقع چنين نيست زيرا از ديد علماي شيعه، پذيرش دين و صدق مدعاي پيامبران، متكي بر عدل است و انكار حسن و قبح ذاتي و عقلي، حسن بودن عدالت را بيمعنا ميكند و بنابراين، نميتوان سخن معقولي در باب صدق مدعاي انبياء و فرامين دين بيان كرد.
اين روزنامه نگار جريان دوم خرداد سپس با رد اصول اعتقادي مذهب خود، ادامه داده است: مشكل و مسأله اصلي شيعيان آن است كه گمان ميكنند كه اگر اعلام شود كه انسانها، مستقل از شرع، قادر به كشف حسن و قبح اعمالاند، ديگر نيازي به دين و خدا وجود نخواهد داشت بنابراين بر سر عقل ميزنند تا جا براي سخن گفتن خدا و ارسال نبي باز شود.
گنجي همچنين افزوده است كه پيش از اين در مقالههاي خود اثبات كرده است كه ائمه فقط در حد دانشمنداني نيكوكار هستند نه آنچه شيعيان به آن اعتقاد دارند.
گنجي پيش از اين ديدگاههاي عجيبي درباره حمايت از همجنس بازان و بهائيها مطرح كرده بود و سنديت آيات قرآن، وجود امام زمان (عج) را منكر شده بود