کد خبر: ۱۰۵۴۵
تاریخ انتشار:

"دنيس راس" کيست؟

عليرضا عبدالله:با انتخاب "دنيس راس" به عنوان مشاور ويژه وزير امور خارجه آمريکا در امور خليج فارس، عملا پرونده ايران در دستگاه ديپلماسي دولت دموکرات باراک اوباما به آقاي "سفير آ‍زاد" واگذار شده است.

گرچه در بيانيه وزارت امور خارجه آمريکا درباره انتصاب راس به مشاور ويژه هيلاري کلينتون هيچ اشاره به نام ايران نشده است اما بسياري از ناظران آگاه، اين انتخاب را به منزله نقش آفريني موثر او در حل اساسي ترين چالش فراروي دولت اوباما يعني ايران ارزيابي مي کنند.
بدين ترتيب دنيس راس به طور رسمي جايگزين "نيکلاس برنز" نماينده ويژه دولت بوش در امور ايران شده است.
پيش از اين گفته مي‌ شد که دنيس راس به عنوان مشاور امنيت ملي آمريکا يا نماينده ويژه امور واشنگتن در امور ايران معرفي خواهد شد، با اين حال و علي رغم تغيير در عنوان رسمي آقاي راس، همچنان انتظار مي ‌رود که هدايت سياست خارجي آمريکا در امور ايران توسط او صورت گيرد.
دنيس راس در حالي به اين سمت گماشته مي شود که اوباما بارها از اتخاذ "سياست تغيير" در عرصه بين المللي سخن گفته و انجام مذاکرات "بدون پيش شرط"‌ با جمهوري اسلامي ايران را اصلي ترين راهبرد دولت خود در اين زمينه عنوان کرده است.
هنوز هيچ واکنشي از سوي محافل رسمي جمهوري اسلامي نسبت به اين موضوع صورت نگرفته اما برخي گزارش ها از استقبال فراوان لابي صهيونيست در آمريکا از اينچنين انتصابي حکايت دارد.

* "دنيس راس" چه کسي است؟
دنيس راس (Dennis Ross ) در نوامبر 1948 از يک مادر يهودي و پدري مسيحي (کاتوليک) در سانفرانسيسکو به دنيا آمد.
او در دانشگاه "کاليفرنيا" در رشته‌ علوم سياسي تحصيل و رساله دکتري خود را درباره "نظام سياسي اتحاد جماهير شوروي" به رشته تحرير درآورده است.
راس فعاليت جدي سياسي خود را در سال 1979 - از زمان همکاري با وزارت دفاع (پنتاگون) در دولت جيمي کارتر- آغاز کرد. در آن زمان، يکي از اقدام‌ هاي او، که زير نظر "پل وولفويتز"، از چهره هاي مشهور نومحافظه کاران انجام شد، تهيه گزارشي در باره خطراتي که امنيت صدور نفت را در خليج فارس تهديد مي ‌کند، بود.
دنيس راس با جورج بوش پدر و ديک چني، معاون بوش پسر و نيز در کنار چهره‌ هايي مانند زلماي خليل ‌زاد، سفير افغان ‌تبار آمريکا در سازمان ملل و همچنين فرانسيس فوکوياما، نظريه پرداز ژاپني تبار آمريکا و نويسنده کتاب "پايان تاريخ" همکاري داشته است. راس علاوه بر کار در وزارت دفاع، در وزارت امور خارجه و شوراي امنيت ملي آمريکا نيز فعاليت داشته است.
با اين وجود، نام وي زماني به شکلي جدي در محافل سياسي و رسانه اي جهان مطرح شد که از سوي بوش پدر در اوايل دهه 1990 عهده ‌دار پيگيري مذاکرات اعراب و اسرائيل از طرف آمريکا شد.
در آن زمان، او به عنوان يک ديپلمات ارشد در همه‌ مذاکرات مهم انجام شده در اين زمينه از جمله گفت وگوهايي که به قرارداد "اسلو" منجر شد، حضور داشت.
راس در سال 2001 مشاغل دولتي خود را وانهاد و به فعاليت هاي پژوهشي روي آورد. سپس در سال 2004 به عنوان رييس "موسسه استراتژيک واشنگتن" که حوزه مطالعاتي آن مسايل خاورميانه است، برگزيده شد.
او همچنين از تهيه ‌کنند گان گزارش "مرکز دو حزبي سياست ‌گزاري" (Bipartisan Policy Center) در سپتامبر 2008 است. در اين گزارش در مورد حالت ‌هاي مختلف برخورد با ايران از جمله حمله نظامي بحث شده است.
پيام اصلي گزارش براي دولت آمريکا، لزوم بسيج ديپلماتيک براي ايجاد يک اجماع قوي جهاني در مقابل خطر ايران (!) بوده است. در اين ميان، همکاري راس با پژوهشگران دست راستي "موسسه ايده آمريکايي" در تهيه گزارش هاي راهبردي با هدف پيشنهاد روش هاي سخت عليه جمهوري اسلامي ايران از او تصويري کاملا "ضد ايراني" تداعي کرده است.
تجارب اندک اوباما در سياست خارجي، طي مبارزه‌ انتخاباتي سال پيش، نه تنها از سوي رقباي حزب جمهوري ‌خواه که به وسيله رقباي درون حزبي او نيز مورد انتقاد قرار گرفته بود.
دنيس راس با دارا بودن تجربه طولاني در سياست خارجي و به‌خصوص امور خاورميانه، اين کمبود را جبران خواهد کرد. دنيس راس به عنوان مشاور امور بين‌ الملل و امنيت ملي، همکاري با اوباما را از ابتداي فعاليت‌هاي مقدماتي انتخابات رييس جمهوري آغاز کرد و حتي پيش از معرفي هيلاري کلينتون، از او به عنوان يکي از گزينه‌هاي اصلي براي انتصاب به پست وزير خارجه آمريکا نام برده مي‌شد.
* واکاوي نگاه دنيس راس به مسايل منطقه اي
الف) مساله ايران:
در طول حيات 30 ساله جمهوري اسلامي، همواره دولت هاي گوناگون آمريکا (دموکرات يا جمهوريخواه) ايران را اصلي ترين چالش جهاني خود ارزيابي کرده اند. در شرايط جديد حاکميتي در آمريکا و با توجه به تثبيت جايگاه و نقش جمهوري اسلامي در منطقه حساس خاورميانه، به نظر مي رسد علي رغم برخي اظهارات باراک اوباما چنين روندي تداوم خواهد يافت.
از اين رو، بايد انتخاب دنيس راس را نيز در يک چنين فضا و بستري ارزيابي و تحليل کرد. بررسي گرايش ها و موضعگيري هاي او در باره مساله ايران ( براساس منابعي که در دسترس است)‌، نوع نگاه و رويکرد راس در قبال کشورمان را روشن مي سازد.
- دنيس راس معتقد به افزايش عمق همکاري آمريکا و اسراييل در مقابله با بر نامه اتمي ايران است و در اين زمينه گزارش مفصلي نيز منتشر کرده است. در گزارش ياد شده، که درتقابل آشکار با گزارش اطلاعاتي ماه نوامبر سال 2007 «سيا» است که ايران هدف‌هاي نظامي برنامه اتمي خود را کنار گذاشته است، صريحا نوشته شده که ايران در پي ساختن بمب اتمي است.
او همچنين معتقد است که به علت رنگ عقيدتي قوي در رفتارهاي خارجي ايران، غني سازي اورانيوم در آن کشور حتي بدون پي ‌گيري هدف‌ هاي نظامي نيز براي صلح منطقه عاملي خطرناک و در نتيجه غير قابل‌ پذيرش است.

- دنيس راس در گزارشي که ماه سپتامبر سال گذشته از سوي "مرکز مطالعات امنيت جديد آمريکا" انتشار يافت، اعلام کرد که ضمن دادن شانس به شرط‌ بندي بر روي نتايج گفت ‌وگو با ايران ‌بايد براي روي آوردن به روش‌ هاي متفاوت در صورت عدم تمايل جدي تهران به مذاکره نيز آماده بود.
او در توضيح "روش‌ هاي متفاوت" يادآور مي ‌شود:
1ـ مانع شدن ايران از دست يافتن به سلاح هسته‌اي (که در هر حال اشاره غيرمستقيم به استفاده از نيروي نظامي است)
2ـ کند کردن آثار تبديل شدن ايران به يک نيروي هسته ‌اي.
دنيس راس در اين گزارش همچنين به دولت آمريکا توصيه کرد که رويکرد آغازين درباره ايران از طريق يک کانال محرمانه مستقيم دنبال شود. به باور وي، کاملا محرمانه نگاه داشتن اين فرايند هر دو طرف را از مواجهه ناشيانه با يکديگر حفظ مي کند، بطوريکه هيچ يک از طرف ها مجبور نخواهند شد پيش از آماده شدن زمينه ها براي از سرگيري مذاکرات رسمي به طور علني درباره آن توضيح دهند.

- راس يکي از نويسندگان نطق سخنراني باراک اوباما در نشست انتخاباتي وي با اعضاي آيپاک در ژوئن سال 2008 ميلادي بود که به باور تحليلگران بي سابقه ترين و تندترين مخالفت عليه ايران در آن گنجانده شده بود.
اوباما براساس اين نطق انتخاباتي، ايران را به طور رسمي به حمله نظامي تهديد کرد و خواستار از ميان برداشتن" مشکل جمهوري اسلامي" شد.
وي در ادامه نطق خود که با واکنش احساسي و توام با کف زدن و تشويق اعضاي آيپک همراه بود با بيان اينکه "ايران بزرگترين خطر براي اسراييل و آرامش و ثبات خاورميانه است"، تصريح کرد "اگر به رياست جمهوري آمريکا انتخاب شوم، هرآنچه از دستم بر مي آيد انجام خواهم داد تا ايران به سلاح اتمي دست پيدا نکند".

- دنيس راس نزديک به يکسال پيش مقاله اي را در نشريه معتبر "نيوزويک" به چاپ رساند و در آن تاکيد کرد: " به هر نقطه از خاورميانه که نگاه کنيد، ايران منافع آمريکا و نظم سياسي در اين منطقه را تهديد مي کند... تصور کنيد اگر ايران به سلاح هسته اي دست يابد، چه اتفاقي رخ خواهد داد؟"
او در اين مقاله ادعا کرد که تهران براي اهداف دفاعي و تهاجمي خود به صورتي کاملا آشکار ، بدنبال دستيابي به سلاح هسته اي است ؛ چرا که دولت بوش نيز براي مقابله با اين مساله فشار و تهديد کافي را اعمال نکرده است.
راس همچنين از اعمال "تحريم هاي هوشمند"‌ با مشارکت متحدان اروپايي و آسيايي آمريکا – خارج از سازوکار شوراي امنيت سازمان ملل حمايت و تاکيد کرد: در اين مسير، ما نيازمند به کارگيري "چماق سخت" در کنار "هويج شيرين"‌ هستيم.

- راس در مصاحبه با روزنامه برلينر مورگن ‌پست ( ژوئيه 2007) گفت که زمان براي حل ديپلماتيک چالش هسته ‌اي ايران رو به پايان مي‌ رود و و ضع به مرحله ‌اي نزديک مي ‌شود که آمريکا و اسرائيل بايد ضرورتاَ راه‌ حل‌هاي نظامي را در دستور کارخود قرار دهند.
به نوشته وب سايت "دويچه وله" (راديو آلمان)، راس در پاسخ به اين پرسش که اگر ناتانياهو، رهبر حزب ليکود در اسرائيل رياست دولت را به عهده گيرد، آيا اين کشور رويکرد سخت‌ تري در قبال ايران در پيش خواهد گرفت، مي‌گويد:... درک و احساس من اين است که در محافل امنيتي اسرائيل، اين نظر غالب است که با يک ايران اتمي نمي ‌توان زندگي کرد. فرق هم نمي‌کند که ناتانياهو در قدرت باشد يا کس ديگري.
راس گفت وگوي خود با اين نشريه آلماني را با اين جمله به پايان مي برد: "در مسيري قرار داريم که ما را به کاربرد زور رهنمون خواهد شد. ما خواهان رسيدن به اين نقطه نيستيم. ولي زمان در حال سپري شدن است."

ب) اسراييل
گرچه سوابق کاري و پيشينه پژوهشي راس از او چهره اي با گرايش هاي صهيونيستي ساخته است اما برخي اقدامات و اظهارنظرهاي وي به روشني نشان مي دهد که اين ديپلمات آمريکايي يکي از طرفداران سرسخت رژيم صهيونيستي است.
به باور بسياري از ناظران آگاه، راس طي ساليان حضور در عرصه سياسي آمريکا، بدليل هواداري از رژيم صهيونيستي لقب "دوست برجسته" را از سوي "آيپاک" دريافت کرده است.
وي در دوران زمامداري بيل کلينتون همواره به عنوان طراح فرايند سازش ميان اسراييل و اعراب مطرح بوده و در اين راه البته کاملا به نفع رژيم صهيونيستي ايفاي نقش کرده است.
در طول تمامي اين سالها، راس بدليل يهودي بودن و نيز حمايت هاي آشکار و يکجانبه از سياست هاي رژيم صهيونيستي بويژه حمايت شديد از گسترش شهرک هاي صهيونيست نشين در اراضي اشغالي فلسطين، همواره از سوي فلسطينيان و اعراب مورد انتقاد شديد قرار گرفته است.
نگرش ها و حمايت هاي افراطي اين ديپلمات کارکشته به اصطلاح "ميانجي صلح" به حدي بود که به گفته يکي از زيردستانش، دنيس راس در اين مذاکرات نقش "وکيل اسراييل" را بازي مي کرده است.
در اين ميان، تصدي راس به عنوان رييس و عضو اصلي "انستيتوي واشينگتن براي سياست‌هاي خاور نزديک" به تقويت گمانه ها درباره جانب ‌داري او از اسراييل کمک کرده است.
اين موسسه که داراي روابط کاري نزديکي با گروه موسوم به نو‌محافظه‌کاران آمريکا است، مشاوره سياسي در اختيار اسراييل قرار مي‌ دهد و بسياري از شخصيت هاي نومحافظه کار طرفدار صهيونيسم از اعضاي اصلي آن به شمار مي روند.

* جمعبندي و ارزيابي نهايي:
1) در 30 سال گذشته و پس از پيروزي انقلاب اسلامي، همواره دولت هاي گوناگون در ايالات متحده آمريکا – اعم از دموکرات يا جمهوريخواه - همواره جمهوري اسلامي ايران را به عنوان اساسي ترين چالش جهاني آمريکا ارزيابي کرده و به روش هاي مختلف سياسي، اقتصادي، نظامي و … با آن به مقابله برخواسته اند.
اکنون نيز در روزهاي آغازين دهه چهارم حيات جمهوري اسلامي و با تثبيت نقش و جايگاه ايران به عنوان قدرت برتر منطقه راهبردي خاورميانه، اين چالش – به زعم آمريکايي ها – شکل تازه اي به خود گرفته ولي هيچگاه از بين نرفته است.
در چنين شرايطي و با توجه به پيشرفت هاي کشورمان در عرصه هاي مختلف، تلاش هايي دولت جديد دموکرات در آمريکا براي تداوم تعامل يا تقابل با ايران امري کاملا طبيعي به نظر مي رسد.
در اين ميان، علي رغم برخي تغييرات تاکتيکي و شکلي درنحوه برخورد يا تعامل واشنگتن با تهران، به نظر مي رسد حداقل در کوتاه مدت اراده ايجاد تغييرات راهبردي و بنيادين در اين زمينه در حاکمان جديد کاخ سفيد وجود ندارد.
در چنين فضا و بستري است که بايد انتخاب دنيس راس، کهنه کار و داراي گرايش هاي صهيونيستي و ضد ايراني را تحليل و ارزيابي کرد.

2) به باور بسياري از تحليلگران، دنيس راس در حالي مسووليت پرونده ايران را در دستگاه ديپلماسي دولت اوباما برعهده مي گيرد که واشنگتن دو هدف عمده را در سياست خارجي خود در قبال تهران پيگيري مي کند:
توقف برنامه هاي هسته اي جمهوري اسلامي و همگام با آن تلطيف فضاي بي اعتمادي موجود ميان دو کشور و فراهم آوردن زمينه ها براي آغاز مذاکرات واشنگتن و تهران . به نظر مي رسد ماموريت اصلي راس هم طراحي و تدوين الگوهاي عملي و راهبردي دولت اوباما در چارچوب اهداف پيش گفته باشد.
با توجه به سوابق حرفه اي و پژوهشي راس به نظر مي رسد وي طرح کلي خود را با توجه به گزينه هايي همچون "تشديد تحريم هاي بين المللي عليه ايران و گسترش دامنه اجماع جهاني خارج از چارچوب سازمان ملل"، "در دستورکار قرار دادن طرحي شبيه به بسته پيشنهادي اتحاديه اروپا به ايران"، "تلاش براي فعالي کردن کانال هاي محرمانه گفت وگو با ايران" و "نگاه داشتن سايه تهديدهاي نظامي عليه تاسيسات هسته اي جمهوري اسلامي" تدوين خواهد کرد.
البته اين همه در حالي است که اکنون باراک اوباما و حلقه مشاوران نزديک او به اين امر کاملا واقف هستند که زيان‌هاي استفاده ازنيروي نظامي عليه ايران بيشتر از نتايج آن خواهد بود.
از اين روست که وب سايت نيمه رسمي راديو فردا در آمريکا روز گذشته در گزارشي تاکيد کرد که "علي رغم تاکيد اوباما بر «عدم تحمل ايران اتمي در هر شرايط» به نظر نمي‌رسد که مبادرت به هجوم نظامي عليه ايران تا آينده ‌اي قابل حدس در دستور کار دولت تازه واشينگتن قرار گيرد."
به گزارش راديو آمريکا "گزينه برتر، که نظر اعلام شده اوباما نيز به شمار مي‌رود، دادن شانس به ديپلماسي و انجام گفت ‌وگوي مستقيم با تهران مي باشد."

3) به باور بسياري از ناظران، نکته قابل ملاحظه در واگذاري مسووليت پرونده ايران به راس، شباهت قدرت وي در وزارت خارجه آينده آمريکا با موقعيت و نفوذ پل وولفويتز، رييس سابق او در وزارت دفاع آمريکا، طي چهار سال اول رياست جمهوري بوش و وزارت دونالد رامسفلد است.

4) با اين وجود، براساس پيشينه کاري و پژوهشي راس و نوع نگاه او به مسايل مهم منطقه اي همچون ايران و اسراييل به نظر نمي رسد که اين انتخاب بتواند حداقل در کوتاه مدت گشايشي در گره کور روابط ايران و آمريکا داشته باشد؛ حتي اگر ايران، نوع نگاه و پيشينه او را هم ناديده گيرد

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین