کد خبر: ۱۰۴۹۰
تاریخ انتشار:

راهکارهای چین برای بازگشت نخبگان

آموزش - دولت چین در ادامه تلاش‌ها برای بازگرداندن نخبگان مهاجر به این کشور، طرح تازه‌ای را با نام یک‌هزار نخبه اجرا می‌کند

محبوبه عمیدی: فرار مغزها بحث تازه‌ای نیست. آغاز این پدپده را می‌توان پناهندگی فیزیک‌دانان اروپایی از جمله اینشتین و بوهر به ایالات متحده، پیش از جنگ دوم جهانی و در خلال آن جنگ دانست.

اما ادبیات آن، سال‌ها بعد و به‌ویژه از اواسط دهه 1950 میلادی (دهه30 شمسی ) به بعد شکل گرفت، زمانی‌که کشورهای اروپایی بازسازی ویرانه‌های به‌جا مانده از جنگ را آغاز کردند و مدتی بعد، چرخ صنعت در این کشورها شروع به چرخیدن کرد. توسعه و صنعت نیاز به افراد متخصص و کارامد داشت و این آغاز «Brain drain» یا شکار مغزها از دیدگاه آنان بود.

متخصصان، مهندسان و سایر افرادی که از آنها با عنوان مغزها یاد می‌شد، کشورهای در حال توسعه خود را به مقصد کشورهای پیشرفته ترک کردند؛ غارت سرمایه‌های انسانی جهان به اصطلاح سوم آغاز شد و در دهه 1980 ( دهه 60 شمسی) به اوج رسید. در این میان، بسیاری از اندیشمندان جوامع سوسیالیستی نیز به جامعه سرمایه‌داری غرب سفر‌کردند تا از فضایی آزادتر، امنیت اقتصادی و شغلی بیشتر و امکانات پژوهشی بهتری برخوردار‌ شوند.

مغزها چرا مهاجرت می‌کنند؟
مهاجرت متخصصان در دنیای امروز، پدیده‌ای تقریبا فراگیر به شمار می‌رود و می‌توان مهم‌ترین دلایل آن‌را به این ترتیب فهرست کرد:

1- وابستگی نخبگان به علم و فراهم نبودن زمینه‌های رشد علمی و رقابت در کشورهای در حال توسعه
2- وجود مشکلات اقتصادی و عدم تناسب بین میزان سواد و درآمد
3- نبود امکانات مناسب اموزشی و پژوهشی
4- وجود بحران‌های متعدد مقطعی و نبود امنیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی
5- ناهم‌خوانی و شکاف بین نظام آموزشی و ساختار شغلی در کشورهای در حال توسعه
6- بالابودن نرخ مالیات در برخی کشورهای پیشرفته نسبت به کشورهای پیشرفته دیگر
7- رشد منفی جمعیت جوان کشورهای توسعه یافته در سال‌های اخیر و تلاش دولت‌ها برای جایگزینی آن با پتانسیلی جوان و کارامد

آسیب‌های ناشی از فرار مغزها
تحقیقات ثابت کرده است سرمایه‌گذاری روی منابع انسانی، بهترین بهره‌وری اقتصادی را به همراه دارد. در واقع ویژگی بارز کشورهای پیشرفته وجود نیروی انسانی کارا و متخصص است.

از طرف دیگر، فرار مغزها باعث اتلاف هزینه‌های علمی و آموزشی نیروهای متخصص و نوابغ کشورهای در‌حال‌توسعه می‌شود و همان اندک سرمایه پژوهشی و اقتصادی آنها را هم به باد می‌دهد. اما این مساله برای کشورهای توسعه یافته چندان بحرانی نیست، چراکه این کشورها اگر نخبگانی را از دست بدهند، نخبگان تازه‌ای را جذب می‌کنند. در این جوامع به اصطلاح مبادله مغزها صورت می‌گیرد.

یک مثال ساده تفاوت‌ها را به وضوح اشکار می‌کند: کانادا سالانه 25هزار متخصص را از دست می‌دهد که بین 8 تا 10 هزار نفرشان دارای تحصیلات دانشگاهی هستند. اما به‌ازای هر تحصیل‌کرده دانشگاهی که کانادا را ترک می‌کند، 4 نفر جذب می‌شوند و این در حالی است که چین به عنوان یک کشور بزرگ و موفق در حال توسعه، طی 30 سال گذشته حدود 1 میلیون نفر متخصص را از دست داده و آمارهای رسمی می‌گویند که فقط یک‌چهارم این افراد به کشورشان بازگشته‌اند.

بروز چنین مشکلاتی سبب شده است کشورهای در حال توسعه برای حفظ این سرمایه‌های با ارزش یا باز‌ پس‌گرفتن آنها، برنامه‌هایی را اجرا کنند.

سیاست جذب مغزها
اگر متخصصین مهاجر یا همان مغزها که به کشورهای پیشرفته صنعتی سفر می‌کنند، پس از آموزش و کسب تجربه به کشورهای مبدا بازگردند، بخش عظیمی از توانایی علمی آن‌ها در اختیار این کشورها قرار خواهد گرفت و علاوه بر برگشت سرمایه اولیه، تجربه ارزنده کار و تخصص‌های تازه هم همراه آنها باز می‌گردد.

در بیست و چند سال اخیر، مفهوم مهاجرت نخبگان متحول شده است. این بار تاکید بیشتر بر جذب مغزها است که برای آن، دو شیوه پیشنهاد می‌شود:

الف- برگشت مهاجران به کشور مبدا که روش برگشت نامیده می‌شود
ب- استفاده از همکاری نیروهای متخصص مهاجر از راه دور که روش پراکندگی خوانده می‌شود.

در برخی کشورهای تازه صنعتی‌شده مانند سنگاپور و کره شمالی یا کشورهای در حال توسعه بزرگ مانند هند و چین، روش اول موفقیت‌آمیز بوده است.

راه‌کارهای چین برای بازگشت نخبگان
سی سال پیش با باز شدن درهای چین به روی دنیا، بسیاری از نوابغ و نخبگان از این کشور خارج شدند و فقط عده اندکی از آنها به این کشور بازگشتند. ولی امروزه با رونق روزافزون اقتصادی این کشور و تلاش‌های دولت چین برای بازگشت نخبگان، به‌خصوص در 15 سال اخیر، افراد بسیاری به این کشور برگشته‌اند.

هزاران چینی به خاطر وجود بازار کار مناسب و ارایه طرح های مفید و درآمدزا توسط دولت چین، در حال بازگشت به کشور خود هستند و هر روز بر تعداد آنها افزوده می شود.

به‌رغم این‌که دانشگاه های غربی اجازه می دهند اعضای هیات علمی آنها ضمن حفظ کرسی استادی خود در دانشگاه‌های اروپایی، به صورت پاره وقت در کشور خود نیز به تدریس و آموزش بپردازند، ولی هم‌چنان بازگشت به چین با مخاطراتی همراه است. میزان دست‌مزدها در چین پایین است و علاوه بر آن، عدم وجود آزادی بیان و خطر مداخلات سیاسی، شرایط نگران کننده ای را برای مهاجران فراهم می آورد.

اما وجود طرح های مختلف اقتصادی، اعطای درجات بالای علمی به دانشمندان، تخصیص بودجه تحقیقاتی 290 هزار دلاری (معادل 260 میلیون تومان) برای هر یک از این افراد و شانس سرپرستی یک گروه تحقیقاتی، مزایایی نیستند که بتوان به راحتی از کنارشان گذشت. از سال 1372 / 1994 تاکنون، دولت چین توانسته است با اجرای برنامه‌هایی چون بورس یانگ‌تسه وزارت علوم یا پروژه یکصد نابغه آکادمی ملی علوم، بیش از چهارهزار نفر از نوابغ چینی را به این کشور بازگرداند.

یک پیشنهاد تازه: یک‌هزار نابغه
به گفته جانکینگ لی، استاد چینی‌الاصل دانشگاه مریلند در کالج پارک، دولت چین تلاش تازه‌ای را با نام طرح یک‌هزار نابغه برای جذب نخبگان چینی از سراسر دنیا آغاز کرده است. این طرح که ماه گذشته به تصویب رسیده، شامل 146هزار دلار هزینه اسکان برای هر نفر به اضافه هزینه‌های تحقیقاتی و حقوق سالانه‌ای است که در اختیار مراکز تحقیقاتی قرار خواهد گرفت. شایعاتی نیز منتشر شده است مبنی بر این‌که دانشمندان دیگر کشورها نیز می‌توانند در این برنامه شرکت کنند.

پروفسور لی می‌گوید: «پول برای انجام کارهای تحقیقاتی مهم است، ولی باید دید آن‌قدر که ما در آمریکا تولید‌کننده علم هستیم، در چین هم موفق خواهیم بود؟»

از سوی دیگر، برخی اساتید از رها‌کردن موقعیتشان در دانشگاه های مطرح و معتبر ایالات متحده و حضور در دانشگاه های چین بسیار نگرانند. زیرساخت‌ها باید جوابگوی این طرح باشند، شرایط قابل‌قبولی برای نخبگان ساکن چین فراهم شود و شرایط رقابت وجود داشته باشد تا این طرح نتیجه دهد.

وی جیا، زیست‌شیمیدان دانشگاه کارولینای شمالی؛ یکی از افرادی است که نسبت به این برنامه چندان خوشبین نیست. وی که پس‌از ده سال حضور در دانشگاه‌های چین به ایالات متحده بازگشته، می‌گوید: «معیارهای استادی در چین و ایالات متحده تفاوت زیادی دارند. اگر آنها بخواهند استادان تراز اول جذب کنند، نخست باید برنامه‌های استراتژیک بلند مدتی برای دانشگاه‌ها و مراکز علمی تهیه کنند. این فقدان برنامه‌ریزی سبب شد بسیاری از این دانشمندان، چین را ترک کنند و به کشورهای دیگر مانند ایالات متحده مهاجرت کنند.»

تعادل بین نیروهای داخلی و خارجی
وزارت علوم چین تعهد کرده است طی برنامه‌ای پنج ساله، تا 3 میلیون دلار برای دانشمندان تراز اول شرکت‌کننده در طرح یک‌هزار نخبه پرداخت کند. اما برخی کارشناسان معتقدند این موضوع، مشکلاتی را در مراکز علمی این کشور به‌همراه خواهد داشت.

سال گذشته، دانشگاه شینگهوا در پکن، یکی از دانشمندان دانشگاه پرینستون را به‌نام شی ییگونگ جذب کرد و محرمانه با او قرارداد امضا کرد. اما وقتی فاش شد که حقوق وی 250هزار دلار در سال است، جنجالی بین اعضای هیات‌علمی دانشگاه‌های چین به‌راه افتاد که حقوق متوسطشان 22هزار دلار در سال است.

قطعا بدون دستمزد بالا نمی‌توان دانشمندان خارج از کشور را جذب کرد، اما اگر نتوان دستمزد نیروهای داخلی را در سطح قابل مقایسه‌ای افزایش داد؛ افت شدیدی در عملکرد نیروهای داخلی روی خواهد داد که تاثیر آن به‌مراتب بیشتر از تاثیر حضور دانشمندان حتی تراز اول خارجی خواهد بود.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین