ايران ؛ تهديدي براي موجوديت اسراييل
عليرضا عبدالله
انتشار ارزيابي "افق سالانه ارتش اسرائيل براي سال 2009" و گزارش هايي از اين دست و همچنين تلاش هاي عملياتي اعم از خرابکارانه، جاسوسي، تهديد نظامي و امنيتي در چارچوب راهبرد کلي صهيونيست ها براي مقابله با نظام جمهوري اسلامي قابل بررسي است.
براي نخستين بار در چند سال اخير، دستگاه هاي امنيتي رژيم صهيونيستي در گزارشي رسمي، از ايران به عنوان يک "تهديد بنيادين" نام برده اند.
براساس اعلام رسانه هاي خبري، در گزارش "افق سالانه ارتش اسرائيل براي سال 2009"، جمهوري اسلامي ايران رسما به عنوان "خطري که موجوديت اسرائيل را تهديد مي کند"، توصيف شده است.
اين گزارش که به تائيد ستاد کل ارتش اسرائيل رسيده، هفته گذشته به ايهود باراک، وزير جنگ رژيم صهيونيستي تسليم شده است.
در گزارش دستگاه هاي امنيتي اسراييل بر "ابعاد مختلف تهديد ايران" تاکيد شده که توان هسته اي قريب الوقوع، توانايي موجود و آزمايش شده موشکهاي قاره پيما و توانايي جنگ با واسطه با اسرائيل از طريق جنبش مقاومت اسلامي (حماس) و حزب الله لبنان را شامل مي شود.
در اين گزارش براي مقابله با تهديدهاي ادعايي آمده است: نيروي هوايي اسرائيل بر توسعه توان راهبري خود- در قالب هواپيماهاي با سرنشين و بدون سرنشين - تمرکز خواهد کرد.
همچنين در اين چارچوب، ارتش اسرائيل خواستار تامين بودجه عظيمي براي فعاليتهاي جاسوسي و توسعه سيستم هاي نظامي مخابراتي شده است.
گزارش دستگاه ها و نهادهاي امنيتي اسراييل از "تهديد ايران" در حالي منتشر مي شود که همزمان، يک روزنامه نام آشناي انگليسي خبر داده که اسرائيل جنگي پنهان براي خرابکاري در برنامه هسته اي ايران به راه انداخته است.
روزنامه ديلي تلگراف به نقل از کارشناسان اطلاعاتي آمريکا و يکي از ماموران سابق سيا که نامي از او برده نشده، گفته است که اسرائيلي ها از اقدامات خرابکارانه و ترور دانشمندان و متخصصان هسته اي ايران براي مقابله با برنامه هسته اي ايران استفاده کرده اند.
براساس اعلام اين منابع، "به کارگيري جاسوس هاي دوجانبه و شرکت هاي صوري، براي نفوذ به شبکه خريد فعاليت هاي هسته اي ايران از ديگر روش هايي است که طبق اين گزارش، اسرائيلي ها از آن بهره گرفته اند."
کارشناسان اطلاعاتي به روزنامه ديلي تلگراف بر اين باورند که آسيب زدن و به تاخير انداختن برنامه هسته اي ايران هدف اصلي اين کار بوده که جايگزيني براي واکنش نظامي است.
* اهداف متصور :
با وجود همکاري هاي شفاف و گسترده جمهوري اسلامي ايران با آژانس بين المللي انرژي اتمي و تاکيد چندباره محمد البرادعي، مديرکل آژانس بر عدم انحراف فعاليت هاي هسته اي کشورمان، رژيم صهيونيستي در چند سال اخير، از هيچ تلاشي براي بازداشتن جمهوري اسلامي ايران از پيگيري فعاليت هاي صلح آميز هسته اي اش فروگذار نکرده است.
انتشار ارزيابي "افق سالانه ارتش اسرائيل براي سال 2009" و گزارش هايي از اين دست و همچنين تلاش هاي عملياتي اعم از خرابکارانه، جاسوسي، تهديد نظامي و امنيتي در چارچوب راهبرد کلي صهيونيست ها براي مقابله با نظام جمهوري اسلامي قابل بررسي است.
به باور ناظران آگاه، مهمترين اهدافي را که در اين بستر قابل توجه و ارزيابي است، مي توان در دو سطح داخلي و بين المللي مورد توجه قرار داد:
الف) سطح داخلي:
1) ارائه توجيهي براي تامين بودجه هنگفت عمليات هاي نظامي و جاسوسي ؛
با توجه به اوضاع شکننده کابينه اسراييل و وضعيت نابسامان اقتصادي موجود، ارتش اين رژيم در تلاش است تا با تاکيد بر "فوري" و "عظيم" بودن تهديد ايران، سردمداران اسرائيل را به تامين بودجه درخواستي ارتش متقاعد کند.
بر اساس برخي گزارش ها، بودجه تائيد شده توسط کميته دولتي ناظر بر هزينه هاي ارتش اسرائيل، حدود 380 ميليون دلار کمتر از بودجه درخواستي ارتش اسرائيل است.
2) سرپوش نهادن به شکست در جنگ 22 روزه غزه و منحرف کردن نگاهها به سمت تهديدي ديگر؛
تبعات شکست رژيم صهيونيستي در جنگ 33 روزه لبنان و نبرد 22 روزه غزه، احساس آسيب پذيري در اسرائيل را به شدت افزايش داده و به اعتقاد بسياري از تحليل گران، گردش به راست جامعه اسرائيل در انتخابات اخير هم تا اندازه زيادي از اين حس آسيب پذيري ناشي شده است.
در واقع، در چنين فضايي و در آستانه تشکيل کابينه جديد اسرائيل بحث برنامه هسته‌اي ايران بار ديگر در سطحي علني در مرکز توجه اسرائيلي‌ها قرار گرفته تا با تداعي يک "تهديد آني"، به نوعي نگاه ها تا اندازه اي از نبرد ناکام غزه به سمت ديگري منحرف گردد.
3) آثار و پيامدهاي رواني توانمندي هسته اي ايران بر امنيت اجتماعي، سياسي و اقتصادي رژيم صهيونيستي؛
عامل ديگري که در پشت اين هشدار ارتش اسرائيل مي تواند وجود داشته باشد، اثر رواني بسيار وسيع توان هسته اي ايران در اسرائيل است. در خرداد ماه گذشته، ژنرال بازنشسته "ابراهيم سنه"، که سالها عضو رژيم اسرائيل بود در مصاحبه اي با نشريه آلماني "اشپيگل" تاکيد کرد که "ايران مي تواند حتي بدون فشار دادن دکمه اي، روياي صهيونيسم را نابود کند."
به اعتقاد او و بسياري از چهره هاي سياسي اسرائيل، يک ايران هسته اي به خودي خود و حتي بدون توليد سلاح هسته اي، مي تواند باعت مهاجرت دسته جمعي طبقات متخصص و سرمايه دار از اسرائيل شود که از منظر اين کشور، تبعات فاجعه باري براي اقتصاد و فرهنگ اسرائيل در پي خواهد داشت. روندي که به اساس آخرين آمارها، از زمان جنگ سي و سه روزه لبنان، آثار آن در کاهش چشمگير تعداد مهاجران جديد و جهانگردان به سرزمين هاي اشغالي آشکار شده است.
2) سطح بين المللي:
در بعد بين المللي نيز اسراييل از انتشار اين گزارش دو هدف عمده را دنبال مي کند:
1) حفظ و تداوم تهديد و چالش هسته اي جمهوري اسلامي ايران در نزد افکار عمومي منطقه و جهان:
با توجه به خارج شدن برنامه هسته اي ايران از اولويت اصلي قدرت هاي بزرگ – در پس اختلافات گروه "1+5" بر سر چگونگي برخورد با ايران و همکاري هاي شفاف و گسترده تهران با آژانس بين المللي انرژي اتمي – محافل سياسي و رسانه اي صهيونيستي سعي دارند تا در چارچوب الگوي " برجسته سازي " (Agenda Setting)، اولويت سياسي و رسانه اي خود را بار ديگر به سطح اولويت عموم (افکار عمومي) رسانده و همواره سايه تهديد ايران را زنده نگاه دارند.
به عبارت ديگر، اين محافل با اولويت بخشي کاذب و اغراق آميز به مساله اي عادي و تبديل آن به يک "چالشي گسترده و تهديدي بنيادين" از يکسو، سطح حساسيت افکار عمومي کشورهاي عربي و جهان را نسبت به اين موضوع حفظ کرده و آنرا ارتقاء بخشند و از سوي ديگر، به عنوان يک ابزار ديپلماتيک، زمينه هاي لازم را براي در دستور کار گرفتن دوباره مساله هسته اي ايران در نشست هاي قدرت هاي بزرگ و حتي شوراي امنيت سازمان ملل متحد فراهم سازند.
2) اعمال فشار بر دولت اوباما براي عقب نشيني از اتخاذ راهبرد احتمالي "مذاکره" با ايران
مجموعه اين اقدامات رژيم صهيونيستي به نوعي واکنش اسرائيل به تغييرات احتمالي است که ممکن است در شيوه برخورد آمريکا با ايران، پس از روي کار آمدن باراک اوباما به وجود آيد. سردمداران صهيونيست به طور محرمانه تصديق مي کنند که بعيد است دولت جديد آمريکا با حمله هوايي به تاسيسات هسته اي ايران موافقت کند و پيشنهاد اوباما براي دراز کردن دست دوستي به سمت تهران، هر گونه حمله نظامي مستقيم در شرايط کنوني را غير ممکن مي کند.
به عبارت ديگر، با توجه به ديدگاههاي باراک اوباما، رييس جمهوري منتخب آمريکا در قبال ايران و تاکيد وي بر لزوم انجام مذاکرات بدون پيش شرط با جمهوري اسلامي براي حل مساله هسته اي اين کشور، محافل و لابي هاي متنفذ صهيونيست در اسراييل و آمريکا نگران از بين رفتن تدريجي "تهديد هسته اي ايران عليه اسراييل و غرب" (به زعم آنها) بوده و همواره سعي کرده با به کارگيري انواع ترفندهاي مختلف رواني و نظامي همچنان اين موضوع را به عنوان "اولويت و چالش اصلي" موجود در سياست خارجي دولت اوباما نگه دارند.
* ارزيابي و جمعبندي نهايي:
1) بزرگنمايي ها و اغراق گويي ها محافل غربي و صهيونيستي از برنامه هاي هسته اي صلح آميز جمهوري اسلامي ايران در حالي صورت مي گيرد که به گواه بسياري از ناظران آگاه، اسراييل با دارا بودن مواد شکافت پذير لازم براي توليد 115 تا 190 کلاهک هسته اي، يک قدرت اتمي خطرناک براي منطقه خاورميانه و جهان به شمار مي آيد.
اين در حاليست که رژيم صهيونيستي که همواره از پيوستن به معاهده منع گسترش تسليحات هسته اي موسوم به "ان پي تي" سرباز زده است، در واکنش به درخواست روزافزون دولت ها و ملت هاي مستقل جهان، "سياست ابهام" را در خصوص توان نظامي هسته اي خود در پيش گرفته و همچنان از شفاف سازي در اين زمينه خود داري کرده است.
2) گزارش هاي مربوط به فعاليت هاي آشکار و پنهان رژيم صهيونيستي عليه فعاليت هاي هسته اي و موشکي جمهوري اسلامي ايران در حالي منتشر مي شود که چند روز پيش نيز "دنيس بلر"، رييس جديد سازمان‌هاي اطلاعاتي آمريکا در گزارش خود به کميته اطلاعاتي مجلس سناي اين کشور اينچنين ارزيابي نموده که ايران و اسرائيل در حال ورود به يک رويارويي يا بحران در سال 2009 هستند، زيرا ايران در برنامه اتمي اش در حال پيشرفت است و اسرائيل نيز مصمم به خنثي کردن آن است.
به نظر مي رسد ارزيابي بلر از احتمال رويارويي تل آويو و تهران در سال جاري ميلادي با اظهارنظرهاي برخي مقام‌هاي اسرائيلي نيز همخواني داشته باشد.
بنيامين نتانياهو، رهبر حزب راستگراي ليکود که در پي انتخابات پارلماني اخير اسرائيل براي به دستيابي به مقام نخست وزيري اين کشور تلاش مي کند، در سخنراني اعلام "پيروزي" حزب خود با اشاره مستقيم به ايران گفت: "اسرائيل از دور و نزديک با تهديد ايران روبروست. تهديد اتمي و تهديد تروريستي و ما خواهيم توانست با اين دو چالش به طور موفقيت آميزي برخورد کنيم."
دان گيلرمن، ديپلمات اسرائيلي نيز که از سال 2003 تا تابستان گذشته نمايندگي اسرائيل در سازمان ملل را بر عهده داشت، هفته گذشته تاکيد کرد که اسرائيل بايد آماده حمله نظامي به تاسيسات هسته اي ايران به منظور جلوگيري از دستيابي جمهوري اسلامي به سلاح اتمي باشد.
3)با وجود انتشار گزارش "تهديد آميز" نهادهاي امنيتي اسراييل عليه جمهوري اسلامي ايران و در دستور کار قرار گرفتن شيوه هاي مختلف برخورد با برنامه صلح آميز هسته اي تهران از جمله اقدام نظامي سوي اين رژيم، يک کارشناس مشهور آمريکايي حمله نظامي اسرائيل به تاسيسات هسته اي ايران را نا ممکن دانسته است.
روزنامه "تايمز" لندن چند روز پيش اظهارات "گري سيک"، مشاور سابق امنيت ملي روساي جمهوري آمريکا و از کارشناسان برجسته امور ايران را چاپ کرده که گفته است اگرچه تهديد هاي اسرائيل در مورد حمله به تاسيسات اتمي جمهوري اسلامي ممکن است يک تاکتيک مفيد باشد، اما اسرائيل نمي تواند عملا به چنين اقدامي دست بزند.
سيک در سخناني که روز پنجشنبه گذشته در موسسه تحقيقاتي "چتم هاوس" در لندن ايراد کرد، اظهار داشت که هيچ رئيس جمهوري هم در آمريکا نمي تواند حمله اسرائيل را مورد تاييد قرار دهد يا خود به عمليات نظامي عليه ايران مبادرت ورزد و افزود: بهترين، و شايد تنها روش امکانپذير براي دولت باراک اوباما آغاز مذاکره با ايران پس از برگزاري انتخابات رياست جمهوري اين کشور در ماه ژوئن (خرداد سال آينده) است.
4) افزايش توانمندي هاي نظامي و دفاعي ايران در سال هاي اخير و دستيابي کشورمان به دانش بومي توليد انواع پيشرفته تجهيزات و تسليحات نظامي در عرصه هاي گوناگون هوايي، زميني و دريايي، قدرت بازدارندگي نظام جمهوري اسلامي را افزايش داده و آن را به قدرت برتر منطقه اي تبديل کرده است.
در سايه اين توان و قدرت بالاي بازدارندگي است که علي رغم تهديدهاي لفظي و رواني پرحجم، سردمداران آمريکا و اسراييل هيچگاه نتوانسته اند روياي شکست نظام جمهوري اسلامي ايران را با استفاده از انواع ترفندها و روش هاي نظامي و غيرنظامي عملي و ممکن سازند.
گروه تحليل و تفسيرخبر ایرنا
براي نخستين بار در چند سال اخير، دستگاه هاي امنيتي رژيم صهيونيستي در گزارشي رسمي، از ايران به عنوان يک "تهديد بنيادين" نام برده اند.
براساس اعلام رسانه هاي خبري، در گزارش "افق سالانه ارتش اسرائيل براي سال 2009"، جمهوري اسلامي ايران رسما به عنوان "خطري که موجوديت اسرائيل را تهديد مي کند"، توصيف شده است.
اين گزارش که به تائيد ستاد کل ارتش اسرائيل رسيده، هفته گذشته به ايهود باراک، وزير جنگ رژيم صهيونيستي تسليم شده است.
در گزارش دستگاه هاي امنيتي اسراييل بر "ابعاد مختلف تهديد ايران" تاکيد شده که توان هسته اي قريب الوقوع، توانايي موجود و آزمايش شده موشکهاي قاره پيما و توانايي جنگ با واسطه با اسرائيل از طريق جنبش مقاومت اسلامي (حماس) و حزب الله لبنان را شامل مي شود.
در اين گزارش براي مقابله با تهديدهاي ادعايي آمده است: نيروي هوايي اسرائيل بر توسعه توان راهبري خود- در قالب هواپيماهاي با سرنشين و بدون سرنشين - تمرکز خواهد کرد.
همچنين در اين چارچوب، ارتش اسرائيل خواستار تامين بودجه عظيمي براي فعاليتهاي جاسوسي و توسعه سيستم هاي نظامي مخابراتي شده است.
گزارش دستگاه ها و نهادهاي امنيتي اسراييل از "تهديد ايران" در حالي منتشر مي شود که همزمان، يک روزنامه نام آشناي انگليسي خبر داده که اسرائيل جنگي پنهان براي خرابکاري در برنامه هسته اي ايران به راه انداخته است.
روزنامه ديلي تلگراف به نقل از کارشناسان اطلاعاتي آمريکا و يکي از ماموران سابق سيا که نامي از او برده نشده، گفته است که اسرائيلي ها از اقدامات خرابکارانه و ترور دانشمندان و متخصصان هسته اي ايران براي مقابله با برنامه هسته اي ايران استفاده کرده اند.
براساس اعلام اين منابع، "به کارگيري جاسوس هاي دوجانبه و شرکت هاي صوري، براي نفوذ به شبکه خريد فعاليت هاي هسته اي ايران از ديگر روش هايي است که طبق اين گزارش، اسرائيلي ها از آن بهره گرفته اند."
کارشناسان اطلاعاتي به روزنامه ديلي تلگراف بر اين باورند که آسيب زدن و به تاخير انداختن برنامه هسته اي ايران هدف اصلي اين کار بوده که جايگزيني براي واکنش نظامي است.
* اهداف متصور :
با وجود همکاري هاي شفاف و گسترده جمهوري اسلامي ايران با آژانس بين المللي انرژي اتمي و تاکيد چندباره محمد البرادعي، مديرکل آژانس بر عدم انحراف فعاليت هاي هسته اي کشورمان، رژيم صهيونيستي در چند سال اخير، از هيچ تلاشي براي بازداشتن جمهوري اسلامي ايران از پيگيري فعاليت هاي صلح آميز هسته اي اش فروگذار نکرده است.
انتشار ارزيابي "افق سالانه ارتش اسرائيل براي سال 2009" و گزارش هايي از اين دست و همچنين تلاش هاي عملياتي اعم از خرابکارانه، جاسوسي، تهديد نظامي و امنيتي در چارچوب راهبرد کلي صهيونيست ها براي مقابله با نظام جمهوري اسلامي قابل بررسي است.
به باور ناظران آگاه، مهمترين اهدافي را که در اين بستر قابل توجه و ارزيابي است، مي توان در دو سطح داخلي و بين المللي مورد توجه قرار داد:
الف) سطح داخلي:
1) ارائه توجيهي براي تامين بودجه هنگفت عمليات هاي نظامي و جاسوسي ؛
با توجه به اوضاع شکننده کابينه اسراييل و وضعيت نابسامان اقتصادي موجود، ارتش اين رژيم در تلاش است تا با تاکيد بر "فوري" و "عظيم" بودن تهديد ايران، سردمداران اسرائيل را به تامين بودجه درخواستي ارتش متقاعد کند.
بر اساس برخي گزارش ها، بودجه تائيد شده توسط کميته دولتي ناظر بر هزينه هاي ارتش اسرائيل، حدود 380 ميليون دلار کمتر از بودجه درخواستي ارتش اسرائيل است.
2) سرپوش نهادن به شکست در جنگ 22 روزه غزه و منحرف کردن نگاهها به سمت تهديدي ديگر؛
تبعات شکست رژيم صهيونيستي در جنگ 33 روزه لبنان و نبرد 22 روزه غزه، احساس آسيب پذيري در اسرائيل را به شدت افزايش داده و به اعتقاد بسياري از تحليل گران، گردش به راست جامعه اسرائيل در انتخابات اخير هم تا اندازه زيادي از اين حس آسيب پذيري ناشي شده است.
در واقع، در چنين فضايي و در آستانه تشکيل کابينه جديد اسرائيل بحث برنامه هسته‌اي ايران بار ديگر در سطحي علني در مرکز توجه اسرائيلي‌ها قرار گرفته تا با تداعي يک "تهديد آني"، به نوعي نگاه ها تا اندازه اي از نبرد ناکام غزه به سمت ديگري منحرف گردد.
3) آثار و پيامدهاي رواني توانمندي هسته اي ايران بر امنيت اجتماعي، سياسي و اقتصادي رژيم صهيونيستي؛
عامل ديگري که در پشت اين هشدار ارتش اسرائيل مي تواند وجود داشته باشد، اثر رواني بسيار وسيع توان هسته اي ايران در اسرائيل است. در خرداد ماه گذشته، ژنرال بازنشسته "ابراهيم سنه"، که سالها عضو رژيم اسرائيل بود در مصاحبه اي با نشريه آلماني "اشپيگل" تاکيد کرد که "ايران مي تواند حتي بدون فشار دادن دکمه اي، روياي صهيونيسم را نابود کند."
به اعتقاد او و بسياري از چهره هاي سياسي اسرائيل، يک ايران هسته اي به خودي خود و حتي بدون توليد سلاح هسته اي، مي تواند باعت مهاجرت دسته جمعي طبقات متخصص و سرمايه دار از اسرائيل شود که از منظر اين کشور، تبعات فاجعه باري براي اقتصاد و فرهنگ اسرائيل در پي خواهد داشت. روندي که به اساس آخرين آمارها، از زمان جنگ سي و سه روزه لبنان، آثار آن در کاهش چشمگير تعداد مهاجران جديد و جهانگردان به سرزمين هاي اشغالي آشکار شده است.
2) سطح بين المللي:
در بعد بين المللي نيز اسراييل از انتشار اين گزارش دو هدف عمده را دنبال مي کند:
1) حفظ و تداوم تهديد و چالش هسته اي جمهوري اسلامي ايران در نزد افکار عمومي منطقه و جهان:
با توجه به خارج شدن برنامه هسته اي ايران از اولويت اصلي قدرت هاي بزرگ – در پس اختلافات گروه "1+5" بر سر چگونگي برخورد با ايران و همکاري هاي شفاف و گسترده تهران با آژانس بين المللي انرژي اتمي – محافل سياسي و رسانه اي صهيونيستي سعي دارند تا در چارچوب الگوي " برجسته سازي " (Agenda Setting)، اولويت سياسي و رسانه اي خود را بار ديگر به سطح اولويت عموم (افکار عمومي) رسانده و همواره سايه تهديد ايران را زنده نگاه دارند.
به عبارت ديگر، اين محافل با اولويت بخشي کاذب و اغراق آميز به مساله اي عادي و تبديل آن به يک "چالشي گسترده و تهديدي بنيادين" از يکسو، سطح حساسيت افکار عمومي کشورهاي عربي و جهان را نسبت به اين موضوع حفظ کرده و آنرا ارتقاء بخشند و از سوي ديگر، به عنوان يک ابزار ديپلماتيک، زمينه هاي لازم را براي در دستور کار گرفتن دوباره مساله هسته اي ايران در نشست هاي قدرت هاي بزرگ و حتي شوراي امنيت سازمان ملل متحد فراهم سازند.
2) اعمال فشار بر دولت اوباما براي عقب نشيني از اتخاذ راهبرد احتمالي "مذاکره" با ايران
مجموعه اين اقدامات رژيم صهيونيستي به نوعي واکنش اسرائيل به تغييرات احتمالي است که ممکن است در شيوه برخورد آمريکا با ايران، پس از روي کار آمدن باراک اوباما به وجود آيد. سردمداران صهيونيست به طور محرمانه تصديق مي کنند که بعيد است دولت جديد آمريکا با حمله هوايي به تاسيسات هسته اي ايران موافقت کند و پيشنهاد اوباما براي دراز کردن دست دوستي به سمت تهران، هر گونه حمله نظامي مستقيم در شرايط کنوني را غير ممکن مي کند.
به عبارت ديگر، با توجه به ديدگاههاي باراک اوباما، رييس جمهوري منتخب آمريکا در قبال ايران و تاکيد وي بر لزوم انجام مذاکرات بدون پيش شرط با جمهوري اسلامي براي حل مساله هسته اي اين کشور، محافل و لابي هاي متنفذ صهيونيست در اسراييل و آمريکا نگران از بين رفتن تدريجي "تهديد هسته اي ايران عليه اسراييل و غرب" (به زعم آنها) بوده و همواره سعي کرده با به کارگيري انواع ترفندهاي مختلف رواني و نظامي همچنان اين موضوع را به عنوان "اولويت و چالش اصلي" موجود در سياست خارجي دولت اوباما نگه دارند.
* ارزيابي و جمعبندي نهايي:
1) بزرگنمايي ها و اغراق گويي ها محافل غربي و صهيونيستي از برنامه هاي هسته اي صلح آميز جمهوري اسلامي ايران در حالي صورت مي گيرد که به گواه بسياري از ناظران آگاه، اسراييل با دارا بودن مواد شکافت پذير لازم براي توليد 115 تا 190 کلاهک هسته اي، يک قدرت اتمي خطرناک براي منطقه خاورميانه و جهان به شمار مي آيد.
اين در حاليست که رژيم صهيونيستي که همواره از پيوستن به معاهده منع گسترش تسليحات هسته اي موسوم به "ان پي تي" سرباز زده است، در واکنش به درخواست روزافزون دولت ها و ملت هاي مستقل جهان، "سياست ابهام" را در خصوص توان نظامي هسته اي خود در پيش گرفته و همچنان از شفاف سازي در اين زمينه خود داري کرده است.
2) گزارش هاي مربوط به فعاليت هاي آشکار و پنهان رژيم صهيونيستي عليه فعاليت هاي هسته اي و موشکي جمهوري اسلامي ايران در حالي منتشر مي شود که چند روز پيش نيز "دنيس بلر"، رييس جديد سازمان‌هاي اطلاعاتي آمريکا در گزارش خود به کميته اطلاعاتي مجلس سناي اين کشور اينچنين ارزيابي نموده که ايران و اسرائيل در حال ورود به يک رويارويي يا بحران در سال 2009 هستند، زيرا ايران در برنامه اتمي اش در حال پيشرفت است و اسرائيل نيز مصمم به خنثي کردن آن است.
به نظر مي رسد ارزيابي بلر از احتمال رويارويي تل آويو و تهران در سال جاري ميلادي با اظهارنظرهاي برخي مقام‌هاي اسرائيلي نيز همخواني داشته باشد.
بنيامين نتانياهو، رهبر حزب راستگراي ليکود که در پي انتخابات پارلماني اخير اسرائيل براي به دستيابي به مقام نخست وزيري اين کشور تلاش مي کند، در سخنراني اعلام "پيروزي" حزب خود با اشاره مستقيم به ايران گفت: "اسرائيل از دور و نزديک با تهديد ايران روبروست. تهديد اتمي و تهديد تروريستي و ما خواهيم توانست با اين دو چالش به طور موفقيت آميزي برخورد کنيم."
دان گيلرمن، ديپلمات اسرائيلي نيز که از سال 2003 تا تابستان گذشته نمايندگي اسرائيل در سازمان ملل را بر عهده داشت، هفته گذشته تاکيد کرد که اسرائيل بايد آماده حمله نظامي به تاسيسات هسته اي ايران به منظور جلوگيري از دستيابي جمهوري اسلامي به سلاح اتمي باشد.
3)با وجود انتشار گزارش "تهديد آميز" نهادهاي امنيتي اسراييل عليه جمهوري اسلامي ايران و در دستور کار قرار گرفتن شيوه هاي مختلف برخورد با برنامه صلح آميز هسته اي تهران از جمله اقدام نظامي سوي اين رژيم، يک کارشناس مشهور آمريکايي حمله نظامي اسرائيل به تاسيسات هسته اي ايران را نا ممکن دانسته است.
روزنامه "تايمز" لندن چند روز پيش اظهارات "گري سيک"، مشاور سابق امنيت ملي روساي جمهوري آمريکا و از کارشناسان برجسته امور ايران را چاپ کرده که گفته است اگرچه تهديد هاي اسرائيل در مورد حمله به تاسيسات اتمي جمهوري اسلامي ممکن است يک تاکتيک مفيد باشد، اما اسرائيل نمي تواند عملا به چنين اقدامي دست بزند.
سيک در سخناني که روز پنجشنبه گذشته در موسسه تحقيقاتي "چتم هاوس" در لندن ايراد کرد، اظهار داشت که هيچ رئيس جمهوري هم در آمريکا نمي تواند حمله اسرائيل را مورد تاييد قرار دهد يا خود به عمليات نظامي عليه ايران مبادرت ورزد و افزود: بهترين، و شايد تنها روش امکانپذير براي دولت باراک اوباما آغاز مذاکره با ايران پس از برگزاري انتخابات رياست جمهوري اين کشور در ماه ژوئن (خرداد سال آينده) است.
4) افزايش توانمندي هاي نظامي و دفاعي ايران در سال هاي اخير و دستيابي کشورمان به دانش بومي توليد انواع پيشرفته تجهيزات و تسليحات نظامي در عرصه هاي گوناگون هوايي، زميني و دريايي، قدرت بازدارندگي نظام جمهوري اسلامي را افزايش داده و آن را به قدرت برتر منطقه اي تبديل کرده است.
در سايه اين توان و قدرت بالاي بازدارندگي است که علي رغم تهديدهاي لفظي و رواني پرحجم، سردمداران آمريکا و اسراييل هيچگاه نتوانسته اند روياي شکست نظام جمهوري اسلامي ايران را با استفاده از انواع ترفندها و روش هاي نظامي و غيرنظامي عملي و ممکن سازند.
گروه تحليل و تفسيرخبر ایرنا
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
