کد خبر: ۱۰۱۳۵۵
تاریخ انتشار:
فست‌فود را ول کن، پارازیت را بچسب! شبیخون فرهنگی- غذایی

شبیخون فرهنگی- غذایی

در مقابل وزارت بهداشت و متولیان سلامت نیز جامعه را به حال خود رها کرده‌اند. وادادگی وخیم فرهنگی ما به آنجا رسیده که در مقابل بدترین شکل غذایی جهانی یعنی فست‌فودخواری مداوم که نتیجه‌اش مقابل چشمان بشریت رژه می‌رود سکوت می‌کنیم اما برای مضرات نداشته «پارازیت» چند سال است در حال عزاداری سیاسی هستیم.
دكتر زهرا طباخي:خرید نرفته بودیم و یخچال تقریبا خالی بود. تصمیم گرفتیم با یک فست‌فود مطمئن! و سرشناس که اتفاقا از شعبات متعددی نیز در تهران برخوردار است تماس بگیریم و فکری برای شام کنیم. فست‌فود‌خواری از عوارض شهرنشینی است که دامنگیر هر بنی‌بشری شده است. اغراق نباشد پزشک یا داروسازی را هم نمی‌شناسم که مو به مو از روی کتب و مقالات علمی زندگی کند پس نفرمایید این چه دکتری است که فست‌فود هم می‌خورد!


خلاصه! بعد از چند دقیقه فست‌فود ما رسید. یک عدد پیتزای شور، 2 بسته سالاد که هر چند وقت یکبار با بالا رفتن میزان تورم آب می‌روند و یک نوشابه خانواده 5/2 لیتری سیاه!

واقعیتش را بخواهید بزرگ شدن اندازه انواع لقمه‌ها و غذاهای فست‌فودی یک تاریخ طولانی و پر و پیمان دارد؛ تاریخی که مثل خیلی از عادات بد غذایی از آمریکا– نه غرب- به دنیا سرایت کرد. هنوز هم بعضی کشورهای غربی مثل فرانسه با همت مردم و دولتشان در کنترل جنگ فرهنگی جهانی غذا موفق بوده‌اند. فرانسوی‌ها تبلیغ فرنچ فرایز( سیب‌زمینی سرخ‌کرده نازک) را نوعی توهین به فرهنگ غذایی خودشان می‌دانند چرا که بشدت تاکید دارند این غذای جهانی خوشمزه سهم بسیار اندکی در برنامه غذایی‌شان دارد. وعده‌های دسرشان را بسیار کوچک تهیه می‌کنند و به سبزیجاتی مثل شلغم، هویج، قارچ، ‌تره‌فرنگی و... عشق می‌ورزند! گوشت را مثل ایرانی‌ها بیشتر به صورت خورش و خوراک مصرف می‌کنند و اصلا علاقه ندارند لقب گوشتخوارترین مردم جهان را از آمریکایی‌ها یا آلمان‌‌ها بربایند! در مقابل پایین‌ترین نرخ سکته و بیماری‌های قلبی در فرانسه دیده می‌شود. هنوز هم اکثریب جامعه فرانسوی از اضافه وزن محسوسی برخوردار نیستند چون یاد گرفته‌اند در برابر عادت‌های زشت باید مقاومت کرد.

ما ایرانی‌ها کلا انسان‌های وطن‌پرست و ملی‌گرایی هستیم اما نمی‌دانم چرا وقتی پای مقاومت کردن و جنگیدن در برابر عادت‌های غلط فرهنگی به میان می‌آید عجیب دامنه باورهایمان گشاد می‌شود. مرغ سوخاری را به راحتی با اشکنه پیاز و کالجوش تاخت زدیم و بدون جنگ و خونریزی نان فانتزی را جایگزین سنگک سبوس‌دار مقوی کردیم. آبگوشت را به بهانه چرب بودن کلا‌ ترک کردیم اما هرگز عادت کیلو کیلو شیرینی خامه‌ای خوردن را به همین دلیل ساده کنار نخواهیم گذاشت. سیخ‌های کبابمان عربی شده‌اند و متری اما کسی مقاومتی نمی‌کند چرا که زیادخوری اصلا مذموم نیست!

در مقابل وزارت بهداشت و متولیان سلامت نیز جامعه را به حال خود رها کرده‌اند. وادادگی وخیم فرهنگی ما به آنجا رسیده که در مقابل بدترین شکل غذایی جهانی یعنی فست‌فودخواری مداوم که نتیجه‌اش مقابل چشمان بشریت رژه می‌رود سکوت می‌کنیم اما برای مضرات نداشته «پارازیت» چند سال است در حال عزاداری سیاسی هستیم.

هموطنان گرامی! «اُبای» یا سوپرچاق واژه‌ای است که اکنون در جامعه ما تقریبا ناشناخته است اما در آمریکا 30 درصد مردم از چنین مشکل همه‌گیری رنج می‌برند. سوپرچاق شدن برابر است با چشم بستن بر آرزوهای 40 سالگی! اغلب این افراد در جوانی دچار انواع بیماری‌های قلبی– عروقی شده و با چند سکته قلبی- مغزی عمر بی‌حاصلشان که شامل نشستن پای تلویزیون و مصرف تنقلات و فست‌فود بوده، پایان می‌پذیرد.

ما ذاتا ملت کم‌تحرکی هستیم. ورزش در خانواده‌هایمان نهادینه نشده و چندان هم پرکار نیستیم. مشاغل سخت چندین سال است که دیگر طرفدار ندارد. اغلبمان سنگین‌تر از قلم را بلند نکرده و حداکثر فعالیت بدنی‌مان «رانندگی» است. چنین جامعه‌ای نیازمند محدودیت‌های شدید قانونی غذایی است. میزان نمک و کالری هر وعده غذای آماده اعم از کنسروها، غذاهای یخ‌زده و فست‌فودها، دسرها و وعده‌های رستورانی باید با اجبار وزارت بهداشت در معرض دید عموم قرار گیرد. بازرسی‌های متعدد بهداشتی هم از رستوران‌ها و مراکز تهیه غذا واجب است چرا که عادت داریم به یک دیگ برنج یا چند سیخ کباب با بیل نمک بپاشیم! هنوز هم غذای پرچرب، پرکره یا سرشار از روغن حیوانی به عنوان تبلیغی مشتری‌پسند کاربرد دارد و این یعنی نقص فرهنگی به گستردگی یک جامعه! همه این بدبختی‌های فرهنگی که منجر به همه‌گیری سکته‌های مغزی و قلبی و بالا رفتن چربی خون، قند و فشار خون در 40-30 سالگی می‌شود، از آشپزخانه‌های خودمان شروع می‌شود، از دستپخت مادران مهربانی که ذائقه ایرانیان را به پرنمکی و چرب‌خوری عادت می‌دهند... در هر حال جلوی ضرر را هر وقت بگیریم، منفعت است.

انجمن سلامت نیویورک فروش نوشیدنی‌های گازدار بیشتر از نیم لیتر را در این شهر ممنوع کرده؛ قانونی که از ابتدای سال 2013 در همه رستوران‌ها و فروشگاه‌ها اعمال خواهد شد. وقت آن رسیده که با پدیده‌های غذایی غلط مثل بزرگ شدن وعده‌ها و اندازه نوشیدنی‌ها مبارزه کنیم؛ چیپس‌های خانواده، نوشابه‌های 5/2 لیتری، انواع بیگ‌برگرها، ساندویچ‌های ویژه که با پنیر و کالباس اضافی لبریز می‌شوند، سیستم «سس» به دلخواه که موجب شده یک ایرانی به طور متوسط برای یک ساندویچ کوچک بعضا تا 60 گرم سس استفاده کند، بوفه‌های باز که پرخوری را به عنوان هدفی انسانی و با تیتر «نیازسنجی» بازار تبلیغ می‌کنند. زمان برای حفظ حداقلی سلامت ایرانیان به سرعت در حال سپری شدن است. وقت آن است که علاوه بر تذکر به دولت برای حضور پرقدرت در عرصه سلامت، فرهنگسازی را از خانه، مدرسه و دانشگاه شخصا آغاز کنیم.

منبع:روزنامه وطن امروز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین