به گزارش بوشهرنیوز استاد محمدرضا جعفری شعری در پاسخ به توهین کنندگان به پیامبر اسلام(ص)سروده اند که تقدیم همه مسلمین می گردد.
سلام امت اسلام تقدیم محمد (ص)
خجل گردیده عالم پیش احمد( ص)
بشر درمانده شد از این همه ننگ
شیاطین آمدند در عرصه ی جنگ
پیامبر همچو خورشید است پر نور
دو چشم کافران از دید نش کور
محمد (ص) خاتم پیغمبران است
عزیز و سرور کل جهان است
اگر دین محمد( ص) هست اسلام
تمام انبیا خوشبخت از این نام
بجز اسلام دینی معتبر نیست
شیاطین را ز این معنا خبر نیست
عزا برپاست در عرش الهی
خلایق شرم دارد زین تباهی
جمیع انبیا گریان و نالان
شریک غصه گردیدند آنان
محمد (ص) رحمه للعالمین است
به درگاه خدا قطعا امین است
پیامبر باز هم ما را دعا کرد
مناجاتی به درگاه خدا کرد
ببین ای جعفری پیغمبرت کیست
به لطف و مهر او دیگر غمی نیست
محمدرضا جعفری -۲۵/۶/۱۳۹۱ تهران
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
ان الدین عندالله الاسلام
شعر شاعر مسیحی در پی اهانت به رسول اکرم (ص) با صدای میثم مطیعی
http://www.tabnak.ir/fa/news/272355/صوت-تبّت-یدا-أبی-لهب
تبّت یدا ... تبّت،أبی لهبٍ و تب
یصلی، سیصلی ناره ذات لهب
احسنت.
.سروده ی بسیار پر محتوایی بود.
از خوندنش لذت بردم.
موفق باشید.
یا رسول الله ادرکنی
آیه شریفه 62
هُوَ الَّذِيَ أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِينَ
معنای آیه:
خداوند است که با یاری خودش و مومنان، از تو پشتیبانی می کند.
پیام آیه:
پیامبر (ص) فرمودند : « بر عرش الهی نوشته شده است ( لا اله الا انا وحدی محمد عبدی و رسولی ایدته بعلی)» « معبودی جز من نیست و شریکی ندارم و محمد بنده و فرستاده ی من است او را به وسیله علی (ع) یاری کرده ام.»
مأموریتهاى پیامبر اسلام:
بیرون آوردن مردم از ظلمات جهل، شرك و تفرقه به نور ایمان. «لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّور»(20)
تأمین زندگى نیازمندان از طریق گرفتن زكات و تشویق زكاتدهندگان. «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّیهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ »(21)
انجام عبادت خالصانه. «قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصاً لَهُ دینى»(22)
استغفار براى امّت. «َ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُم»(23)
استقامت در راه. «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْت»(24)
اقامه قسط و عدل. «وَ إِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْط»(25)
امر به معروف و نهى از منكر. «یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَر»(26)
ارشاد خانواده. «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها»(27)
انذار خویشاوندان و بستگان. «وَ أَنْذِرْ عَشیرَتَكَ الْأَقْرَبینَ»(28)
حلال و حرام را به طور آشكار بیان كند. «وَ یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِث»(29)
نعمتهاى خدا را به زبان آورد، تسبیح او گوید. «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ كُنْ مِنَ السَّاجِدینَ»(30) و تسلیم او باشد. «قُلْ إِنِّى أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَم»(31)
كتابهاى پیشینیان را بپذیرد، «جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُم»(32) و انبیاى قبلى را تصدیق كند. «وَ صَدَّقَ الْمُرْسَلینَ»(33)
آیات الهى را تلاوت و مردم را به تزكیه و تعلیم و تقوا، فراخواند. «رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَكِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَة»(34)
نسبت به مؤمنین تواضع كند. «وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِلْمُؤْمِنینَ»(35)
بر خدا توكل كند. «وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ كَفى بِاللَّهِ وَكیلاً»(36)
در راه او جهاد كند. «یا أَیُّهَا النَّبِىُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقین»(37)
به سوى او تضرع نماید. «وَ اذْكُرْ رَبَّكَ فى نَفْسِكَ تَضَرُّعاً وَ خیفَة»(38)
در دعوت مردم به توحید از راه حكمت و موعظه وارد شود. «ادْعُ إِلى سَبیلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ»(39)
صبر و خلوص و عفو و صفح و مشورت شیوه او باشد. «فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِى الْأَمْر»(40)
مردم را براى مقابله با دشمن بسیج و به جهاد تشویق نماید.
با اسراء مهربان باشد و با مجروحین مدارا كند.
پاسى از شب را به نیایش گذراند.
راستى انسان احساس مىكند بخش عظیمى از قرآن پیرامون شخص پیامبر و صفات و وظایف آن حضرت و مشكلات او و یاران با وفا و شیوه برخورد او با دوست و دشمن و كودك و بزرگ و زن و مرد، مؤمن و كافر و منافق است.
آیا نشناختن چنین پیامبرى با آن همه معجزات و كمالات، محرومیت نیست؟
يـا أَحْمَدُ! لَوْلاکَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاکَ، وَ لَوْلا عَلِىٌّ لَما خَلَقْتُکَ، وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُکُما»؛ هان اى احمد! اگر تو نبودى، جهان را نمىآفريدم و اگر على نبود، تو را، و اگر فاطمه نبود، من شما دو نفر را نمىآفريدم.( الجنّة العاصمة، ص149 با اندک تفاوت در واژهها؛ ضياء العالمين، ص187 وکشف اللئالى عن جابر بسند وثيق وفى ذيله ثم قال جابر هذا من الاسرار التى امرنا رسولاللّه صلى الله عليه و آله بکتمانه الا عن اهله؟ و ملتقى البحرين، ص14، و الجنة العاصمه، ص149 ومجمع البحرين.)
أللّهُمَّ صَلِّ عَلى فاطِمَة وَ أَبِيْها وَ بَعْلِها وَ بَنِيْها وَ السِّرِ الْمُسْتِوْدِعِ فِيْها
و آنان که نمی دانند گفتند: چرا خدا با ما سخن نمی گوید یا آیتی (معجزه ای) برای ما نمی آید؟ کسانی که پیش از آنان بودند [نیز ]سخنی مانند سخن اینان گفتند، قلب هایشان شبیه یکدیگر است. براستی ما این آیات را برای مردمی که اهل یقین اند بیان کرده ایم.
«وَ یَقُولُ الَّذِینَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفی بِاللَّهِ شَهِیداً بَیْنی وَ بَیْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ؛
كسانی كه كافرند میگویند: تو فرستاده خدا نیستی. (در پاسخ آنان بگو:) همین بس كه خدا و آن كس كه علم كتاب نزد اوست میان من و شما گواه است».
در نخستین آیه این سوره(۱) خداوند با صراحت هر چه تمامتر، تصدیق كرد كه قرآن كتابی است كه از طرف پروردگار جهان به پیامبر نازل شده است چنانكه فرمود: «وَالَّذِی أُنْزِلَ إِلَیْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ» و در پایان سوره میفرماید: همین بس كه خدا و كسیكه علم كتاب پیش اوست بر رسالت تو گواهی میدهد.
مشكلی كه در گواهی دادن خدا به نظر میرسد این است كه چگونه میتوان اطمینان پیدا كرد كه خداوند بر حقانیت مدعی نبوت گواهی داده است.
با بررسی دقیقی میتوان پرده از روی اینگونه شهادتها - كه در قرآن مكرراً وارد شده است - برداشت؛ زیرا اولاً، داوری جامعه بیغرض عرب، بر این بود كه قرآن كلام خداست و از نظر فصاحت و بلاغت، حلاوت و شیرینی، جاذبه و كشش، جمال و زیبایی در درجهای است كه هرگز نمیتوان با آن مبارزه نمود. با توجه به این موضوع كه آنان میدانستند قرآن كلام خداست و همگی از زبان قرآن میشنیدند كه خداوند باصراحت، رسالت او را تصدیق میكند، مسأله گواهی دادن خداوند بر صدق گفتار او روشن میگردد.
ثانیاً، دلیل نبوت پیامبر به قرآن منحصر نبود؛ بلكه خداوند رسالت او را با انواع دلایل و معجزات همراه ساخته بود و هرگز خداوند حكیم این معجزات را در اختیار فرد ناصالح نمیگذارد. اینكه او را با این اسناد مجهز نموده است، خود نوعی شهادت عملی بر رسالت اوست.
در این دو وجه و یا دو تفسیر شهادت، مقصود از «گواهی دادن خدا» همان تصدیق نبوت و رسالت اوست كه گاهی بهطور لفظی و زبانی است و گاهی به صورت عملی .
«اَلَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْرَاهِٔ وَ الْإِنْجیلِ؛(۲)
آنان كه از پیامبر درسنخواندهای، كه نام و خصوصیات او را در تورات و انجیل مییابند پیروی میكنند».
بهر عشق اورا خدا لولاک گفت
گر نبودی بهر عشق پاک
را
کی وجودی دادمی افلاک را
درماندگی و بیچارگی دشمنان بشریت از بیداری امت اسلامی، یک بار دیگر آنان را بر آن داشت که با سخیفترین روش های ممکن، کینه خود را از دین مبین اسلام نشان دهند. این بار یک کارگردان صهیونیست با دریافت مبلغی کلان از هم پالکیهای خود، دست به ساخت فیلمی موهن درباره پیامبر اکرم(ص) و اسلام زده است.
«فبما رحمة من الله لنت لهم و لو کنت فظاً غلیظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم و استغفرلهم و شاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکل علی اللّه ان اللّه یحب المتوکلین؛به برکت رحمت الهی در برابر آنان مردم نرم و مهربان شدی واگر خشن و سنگدل بودی از اطراف تو پراکنده می شدند پس آنها را ببخش و برای آنها آمرزش بطلب و در کارها با آنان مشورت کن اما هنگامی که تصمیم گرفتی (قاطع باش) بر خدا توکل کن، زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد».
امام حسین به نقل از پدرش، پیامبر را چنین توصیف می کند:او همیشه خندان بود و اخلاق نرمی داشت و تندخو نبود،فحش و ناسزا از او سر نمی زد،از کسی عیب نمی گرفت،کسی را بی مورد مدح نمی کرد و نسبت به چیزی که مورد علاقه اش نبود با اغماض برخورد می کرد
. حقیقت روح چیست؟
. سرگذشت جوانانی كه در روزگارهای پیشین از انظار مردم غایب شدند به كجا منجر گردید (اصحاب كهف)؛
. زندگی مردی كه در شرق و غرب جهان گردش كرد (ذوالقرنین) چیست؟
سپس افزودند: هر گاه وی به این سؤالها پاسخ داد قطعاً پیامبر و برگزیده خداست. در غیر این صورت، باید با او مبارزه كرد. ابن هشام میگوید: نمایندگان قریش پس از ترتیب مجلسی، هر سه سؤال را در اختیار پیامبر گذاردند و وحی الهی پاسخ آنها را در سورههای اسراء، آیه ۸۵ و كهف، طی آیههای ۹ - ۲۸ و آیههای ۸۳ - ۹۸ داد.(۷) این بخش تاریخی حاكی است كه آنچنان نبود قریش با اهل كتاب هیچ گونه رابطهای نداشته باشند.
گواه این حقیقت سی و ششمین آیه همین سوره است(۸) كه آشكارا گواهی میدهد برخی از اهل كتاب از نزول قرآن بر پیامبر خوشحال و شادمان میگردند، بلكه گاهگاهی برای كشف حقیقت با آن حضرت تماس داشتند. بنابر این، هیچ مانعی نخواهد داشت كه آیه، متضمن معنای وسیعی باشد كه همه افراد آگاه از مضامین كتابهای آسمانی را در بر گیرد، اگر چه فرد كامل و برتر آنها امیرمؤمنان و پس از وی پیشوایان دیگر، وارثان علم پیامبر هستند. در تفسیر آیه نظرهای دیگری نیز هست كه بیان آنها در این جا نمیگنجد.
اشفع لنا يوم الجزا يا خاتم النبيين
باد در کف ، خاک بر سر مانده ام
بی کسان را کس تویی در هر نفس
من ندارم در دو عالم جز تو کس
در تورات نیز می گوید: او کسی است که کلام خود را به دهانش خواهم گذاشت و هر آن چه به او امر فرمایم به ایشان (مردم) خواهد گفت.۷
اگر بشارت حضرت مسیح را با بشارت حضرت موسی جمع کنیم، خواهیم دید که این صفات اشاره به پیغمبری است که قرآن درباره اش می فرماید: «وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَى ـ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى ـ عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى» ۸یعنی محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ از پیش خود سخن نمی گوید بلکه آن چه از جانب خداوند است که به او وحی شده و به او آموخته است خدای شدید القوی.
یکی از طرق شناسایی پیامبران این است که، پیامبری که نبوت وی با دلایل قطعی ثابت شده است به نبوت پیامبر آینده تصریح کند و تصریح وی به حدی برسد که همه گونه تردید و شک را در مقام تطبیق و شناسایی از بین ببرد.
نبوت پیامبر اسلام علاوه بر این که با دلایل قطعی و روشن، ثابت شده است، در کتابهای پیامبران پیشین نیز، بر نبوت وی تصریح و نام و خصوصیات او در کتب (عهدین) مشخص شده است و این مسأله، یعنی بشاراتی که تورات و انجیل درباره پیامبر اسلام داده است یکی از فصول مهم این دو کتاب را تشکیل میدهد.
گروهی از فضلا و علمای بنام اسلام، کلیه بشارات این دو کتاب را درباره آخرین پیامبر از موارد مختلف آنها، گردآوری کرده و از این طریق، خدمت شایان تقدیری به اسلام و مسلمانان انجام دادهاند.
قرآن با صراحت هر چه تمامتر میفرماید: اگر پیروان انجیل و تورات این دو کتاب را مورد مطالعه قرار دهند نام و خصوصیات پیامبر اسلام را در آن مییابند؛ «... یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ الإِنْجِیلِ...؛ نام و نشان و خصوصیات پیامبر اسلام را در این دو کتاب نوشته شده می یابند».
در آیه مورد بحث با کمال صراحت از حضرت عیسی (ع) نقل میکند که وی گفته است: «من به آمدن پیامبری که نام او احمد است بشارت میدهم».
اگر امروز مشاهده میشود که در ادبیات برخی از کشورهای غربی و در قلم و زبان سیاستزدگانی از اکناف دنیای غرب، نسبت به پیامبر اهانتی صورت میگیرد، مسئله همان مسئلهی جاهلیتِ دوران نخستین است. امروز هم آن کسانی که با پیغمبر درمیافتند و نام و یاد آن بزرگوار را مورد اهانت قرار میدهند، با پیام توحید او و با پیام عدل او و با پیام آزادگیای که او برای انسانها آورد دشمن و مخالفاند. همهی کسانی که با ظلم، با فریب، با زورگویی، با تحقیر انسانها و با به بردگی کشاندن انسانها برای خود قدرت و ثروت فراهم کردهاند، با این پیام دشمنند؛ با پیام توحید مخالفند؛ پیام توحیدی که مردم را به عبودیت خدای واحد فرامیخواند؛ هرکس بندهی خدای واحد شد، بندهی خداوندان ثروت و مکنت و زور نخواهد شد. آن کسانی که زندگی خود را بر اساس تبعیض میان ملتها و آحاد بشر تنظیم کردهاند، پیام عدل پیامبر را نمیپسندند و با آن دشمنی میکنند؛ این دشمنیها آن روز هم نشانهی ضعف و ترس بود، امروز هم نشانهی ضعف و ترس است.
آن کسانی که با پیامبر و با اسلام او مخالفت میکنند، کینهورزی میکنند، اهانت میکنند، از موضع ضعف به این رفتار ناشایست دست میزنند، نه از موضع قدرت؛ آن روز از پیام توحید و عدل پیامبر ترسیدند و احساس خطر کردند، امروز هم ـ که دل آحاد مردم در سراسر جهان تشنهی معنویت و متنفر از زورگویی زورمندان عالم است ـ از اسلام احساس خطر میکنند؛ اسلامی که پرچم عدل و مساوات در دست دارد، اسلامی که پرچم معنویت و عبودیت را در جهان برمیافرازد و بشر خسته شدهی از نظامهای مادی را به خود دعوت میکند. امروز هم مستکبران عالم و مزدوران آنها از ترسشان به پیغمبر اهانت میکنند؛ این نشانهی شکست آنهاست، نه نشانهی قوّت و قدرت آنها.
اشتباه است اگر کسی تصور کند که در این قضایا، فقط کسی یا نویسندهی مزدوری مثل سلمان رشدی یا کاریکاتوریست قلمبهمزدی ـ مثل آنچه که در برخی از کشورهای اروپایی انجام دادند ـ طرف مقابل اسلام است؛ اینها پیاده نظامهای نگونبخت و روسیاه استکبار جهانی هستند. طرف قضیه، سیاستهاست. طرف قضیه، اعضای شبکهی استعماری و استکباری دنیا هستند؛ یعنی شبکهی صهیونیستهای غدار و خونخوار و سیاستمدارانی که تحت نفوذ آنها قرار دارند. این است که شما میبینید یک مقام از مقامهای اتحادیهی اروپا، صریحاً اعلام میکند که باید همهی رسانههای غربی ـ دسته جمعی ـ به پیغمبر اسلام اهانت کنند! این رو کردن دست خود و رسوا کردن خود در اینگونه قضایاست. پیداست اسلام با تسخیر دلهای مردم در سرتاسر جهان، مستکبران و زورگویان را بهشدت ترسانده است و آنها علاج را در این میبیینند که با پیغمبر اسلام دشمنی کنند. آن روز شکست خوردند، امروز هم به حول و قوهی الهی به وسیلهی مسلمانان شکست خواهند خورد. 87/01/01
چرا وجود مقدس رسول اکرمصلیاللهعلیهواله؟
ما عرض مىکنیم وجود مقدس نبى مکرم و رسول اعظم اسلام، مهمترین نقطهى ایجاد وحدت است. قبلاً هم این را عرض کردیم که دنیاى اسلامى مىتواند در این نقطه به هم پیوند بخورد؛ اینجا، جایى است که عواطف همهى مسلمانها در آنجا متمرکز مىشود؛ این، کانون عشق و محبت و دنیاى اسلام است. حالا شما ببینید قلمهاى پول گرفتهى از صهیونیستها، همین کانون را مورد توجه قرار مىدهند و به آن اهانت مىکنند؛ براى اینکه اهمیت اهانت به امت اسلامى و تحقیر دنیاى اسلام، کمکم از بین برود. 85/01/27
تصادفى نیست که ما مشاهده مىکنیم در این سالهاى اخیر، مثل دوران قرون وسطى و دوران تحلیلهاى مغرضانه مستشرقین،نسبت به ساحت مقدس نبىاکرم اهانت روا مىدارند. در دوران قرون وسطى کشیشان مسیحى در نوشتهها، گفتارها و کارهاى هنریشان و در دورانى که تاریخ نویسى مستشرقین باب شد، همانها در آثارشان به شخصیت پیغمبر اکرم اهانت مىکردند. در قرن گذشته هم باز دیدیم که مستشرقین غیرمسلمانِ غربى یکى از نقاطى را که مورد تشکیک و در مواردى مورد اهانت قرار دادند، شخصیت مقدس و مبارک نبىاکرم بود!
مدتها فاصله شده بود؛ ولى اخیراً باز شروع کردند. در چند سال اخیر، انسان یک تهاجم مطبوعاتى و فرهنگى پلید و شومى را در اکناف عالم نسبت به شخصیت نبىاکرم صلّىاللَّهعلیهوآلهوسلّم مشاهده مىکند. این کار مىتواند حساب شده باشد؛ چون به این نقطه توجّه شده است که مسلمانان مىتوانند برگرد محور وجود مقدّس نبىاکرم و اعتقاد و محبت و عشق به او جمع شوند. لذا آن مرکز را مورد مناقشه قرار مىدهند. 79/03/31
شما مىبینید امروز که جبههى استکبار جهانى درصدد تضعیف اسلام است، وجود مبارک پیامبر را هدف قرار میدهد. صهیونیستها و دولتهایى که زیر نفوذ صهیونیسم هستند، دستگاه استکبار و در رأس آنها آمریکاى جنایتکار، وقتى میخواهند با امت اسلامى دربیفتند و با اسلام معارضه کنند، آماج حملهى خودشان را نبى معظم و مکرم اسلام قرار میدهند. این به چه معناست؟ این به خاطر این است که یاد آن بزرگوار، نام آن بزرگوار، ولادت آن بزرگوار، هجرت آن بزرگوار، حکومت ده سالهى آن بزرگوار در مدینه و یکایک اقدام و تعلیم و آموزش آن بزرگوار، امروز براى مسلمانها، اگر تدبر بکنند و تأمل بکنند، یک درس است؛ گشایشِ یک درِ بازى به سوى زندگى است. پیغمبر الهامبخش است براى امت اسلامى. چون این را میدانند؛ چون از بیدارى امت اسلامى میترسند؛ چون از قدرت جامعهى یک میلیارد و پانصد میلیونى مسلمان در سرتاسر عالم وحشت دارند، در مقابل پیغمبر صفآرائى میکنند. رحمة للعالمین را، منشأ عظیمترین خیرات و برکات براى بشریت را در مطبوعاتشان، در زبان سیاستمدارانشان، در کتاب نوشتنهایشان، به وسیلهى مزدورانشان مورد اهانت قرار میدهند.
رسالت تمام انبیاء دعوت بسوی شناخت ویگانگی خداوند منان می باشد . بشارت پیامبری حضرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم درتمام ادیان گذشته آمده . حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم بنیانگذار و پیامبر اسلام و آخرین پیامبر در سلسلهٔ پیامبران الهی و تحویلدهندهٔ کتاب قرآن و بازگردانندهٔ آیین اصلی و تحریفنشدهٔ یکتاپرستی است.حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم مقدسترین و واجبالاحترامترین شخصیت در تاریخ اسلام به شمار میرود .
هوالذی أرسل رسوله بالهدی ودین الحقّ لیظهره علی الدّین کلّه ولو کره المشرکون . او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیینها چیره و غالب گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند.
وزیرکشور فرانسه از آزا دی بیان حمایت میکندآیا توهین به بزرگترین پیامبر خدا آزادی بیان است اگر کسی به رئیس جمهور فرانسه و یا خودش یا دیگر رجال فرانسه درروزنامه هایشان توهین شود فوری اقدام میکنند ویا عکس های ملکه انگلیس را فوری دستور میدهند که جلوگیری شود ولی توهین به پیامبرعظیم الشان اسلام آزادی بیان است ازکی تا به حال کسی به کسی توهین کنند آنرا به نام آزادی بیان میگذارنند . یک مشت آدم نما که ادعای آدمیت میکنند ولی بوی از انسانیت نبرده اند . این چنین جسارت به ساحت مقدس پیامبر خدا میشود .میدانید چرا چون قدرت درک حرمت بسیار والایی که مسلمانان برای پیامبرخود قائلند مطلقا" از درک وجود مبارک ایشان ناتوانند . نمیدانند به چه کسی جسارت کرده اند روزی که برسد جز حسرت زدگان خواهند ماند و در روز قیامت جوابی به خداوند یکتا ندارند به دهند و جز اصحاب دائمی جهنم خواهند بود انشاالله .
ای انسان های خوب خودتان قضاوت کنید شده یک مسلمان به پیامبران خدا جسارت کند چون می فهمند که انبیاء برای تبلیغ دین و ارشاد مردم به سوی خدا به سوی نیکی ها و خوبی هاست میدانند که هدف پیامبران خداوند چیست شناخت روی پیامبران دارند آنانی که جسارت به وجود مبارک پیامبر خدا میکنند بویی از انسانیت نبرده اند اگر میدانسنتند با این کارهایشان که هیزمی آتشین برای خود فراهم کرده اند دست به این کار ابلهانه نمی زنند . ای دست اندرکاران جهالت بخود بیایید و بدانید که درغفلت و نادانی بسر می برید و تمام زندگی شما شده خوش گذرانی و دنیا طلبی مگر چقدر عمر می کنید به فرموده قرآن کریم حساب مردم نزدیک شده ولی درغفلت بسر می برند. (سوره انبیاء آیه اول )
یرِيدُونَ لِيُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ می خواهند نور خدا را به دهانهایشان خاموش کنند ولی خدا کامل کننده ، نورخویش است ، اگر چه کافران را ناخوش آید.
اسلام قدرت دارد اسلام دین پاکی هاست و دین کامل است . وعده خداوند است که این دین را برتمام ادیان غلبه می کند. دشمن همیشه ضعیف است دشمن همانند شیطان است . از ذلیلی و بیچارگی راه به جایی ندارند ببرنند توهین به پیامبر خدا می نمایند. به بیچارگی که افتاده اند نمیدانند چه کنند شده یک مسلمان به حضرت مسیح علیه السلام توهین کند . استغفرالله . آیاشده یک غیر مسلمان با خلوص نیت بدون هر ریبی کتاب آسمانی مسلمانان قرآن عظیم را بخواند درقرآن کریم خداوند فقط دعوت به سوی حق فرموده مگر دین اسلام چه گفته که به پیامبرش جسارت میشود وای بحال آنان . میگویند آزادی بیان . آیا معنی این را فهمیده اند نه هرگز .
دشمنان خدا و پیامبرخدا وائمه معصومین وقتی نمیتوانند درمقابل حق وحقیقت مقاومت کنند عین انسانی هایی می مانند که در تاریکی شب با چشمان کور در بیابان رها شده و نمیدانند عاقبتشان به کجا می انجامد . و چه کنند . چرا به دین اسلام باید توهین شود شده یک بار مطالعه در دین اسلام کنند؟ درآیه 85سوره مبارکه آل عمران خداوند می فرماید اگر کسی دین اسلام را نپذیرد در جهان آخرت جزء زیانکاران خواهند بود . اینهم بخاطر این است که به لطف خداوند منان درجهان دیگر در خوشی های بهشتی زندگی خواهد کرد و به مراتب در درجات بالایی قرارخواهد گرفت . این دنیا - دنیایی است فانی و خوشی های آن زودگذر و این دنیا امتحان بشر است مزرعه ای است برای آخرت چه خوب است که زندگی داشته باشیم که مورد رضایت پروردگارمان باشد نه با جسارت هایی که به فرستاده شود میشود خشم خداوند رابه جان بخرند چه زود باختندآنهایی که آخرت خود را فروختند به این دنیای فانی . پیامبر عظیم الشان اسلام نزد خداوند دارای مرتبه ای بسیار بسیار والایی دارد . خداوند آخرین فرستاده اش را دوست دارد . بخاطر چه چیزی این کافران از خدا بی خبر این همه جسارت می کنند پیامبری که تمام هدفش صلح و دوستی بوده نباید این همه توهین به وی کنند. مگر حضرت محمد (ص) بجز صلح و صفا و دعوت به سوی یگانگی خداوند خواسته آیا اینها بد است که به وی جسارت کنند لعنت خداوند به کافران باد .خداوندی که درباره حضرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم میفرمایند وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَى ـ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى ـ عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى» یعنی محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ از پیش خود سخن نمی گوید بلکه آن چه از جانب خداوند است که به او وحی شده و به او آموخته است خدای شدید القوی.
تمام سخنان حضرت محمد دعوت بسوی حق است کسانی که به ایشان جسارت کرده اند غیر از راه ایشان بوده و مقابل وی قرار گرفته اند مقابل حق هم باطل است . پس باطل فانی ونابود شدنی است . بدانید همه شما ها باطل و به جهنم سرازیر خواهید شد .
انشاء الله . روزی برسد که ای منکران حق وحقیقت تا دیرنشده به خود بیایید که شما حتی جوابی به پیامبران خود درروز قیامت ندارید بدهید وقتی حضرت عیسی علیه السلام ازشما سوال می نماید چرا این همه جسارت نموده اید به جز حسرت و سرافکندگی در جلوی پیامبرشان توشه ای ندارند .
خداوند بحق خودت و به حق اسم اعظمت . و به حق محمد وآل محمد و بحق انبیاء و شهدا قسمت میدهم هرچه سریعتر ظهور آقا امام زمان را برسان یا سریع الرضا . اللهم اعجل الولیک فرج . ازخداوند بخواهید سریعتر ظهور آقا امان زمان را برساند تا ظلم وستم از این دنیا رخت بر بندد و عدالت حکم فرما شود. آمین یا رب العالمین .