کد خبر: ۱۱۳۸۵۲
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار:

رضاشاه: تو چرا بمیری، اشرف بمیره!

اسدالله علم به میز شام و صحبت‌های ردوبدل شده میان شاه و خانواده‌اش در کتاب خاطرات خود اشاره می‌کند.


به گزارش بولتن نیوز از نامه نیوز ، برای شناخت شخصیت محمد رضا شاه و عادت‌های این آخرین شاه ایران، هیچ سندی بهتر از خاطرات اسدالله علم نخست وزیر و وزیر دربار پهلوی نیست. این خاطرات روزانه به طور مفصل به تمام روابط شاه، حتی روابط پشت پرده ومخفی وی نیز اشاره می‌کند.

می‌توان گفت از نظر خاطره نویسی کتاب خاطرات علم جالب‌ترین نوع خاطرات در ایران است. جزئیاتی که علم در خاطرات خود به آن اشاره کرده است بیانگر طرز تفکر محمد رضا پهلوی و خود وی در برخورد با رخدادها مختلف است.

اسدالله علم در کتاب خاطرات خود به میز شام شاه و خانواده‌اش و صحبت‌های ردوبدل شده بین این خانواده اشاره می‌کند. وی می‌نویسد:

«سر شام رفتم، مطلب مهمی نبود. صحبت در مورد اعلیحضرت شاهنشاه فقید بود که خیلی احساساتی بوده و حتی برای بچه های خودشان گریه می کرده است. این حکایات را والاحضرت شاهدخت شمس تعریف می‌کردند که یک وقتی من عصبانی شدم و رفتم پیش بابا گفتم، من می خواهم زنده نباشم و بمیرم. ایشان شروع به گریه کرد و گفت چرا تو بمیری کاش اشرف بمیرد. خلاصه تا صبح، من بمیرم تو بمیری بود.»

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
hamid
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۱:۳۳ - ۱۳۹۱/۰۹/۱۸
3
4
لعنت بر همشون که مملکتمونو چاپیدند ورفتند
منتظر
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۲:۵۶ - ۱۳۹۱/۰۹/۱۸
3
1
حالا ببين اين اشرف چه جونوري بوده كه جنايتكاري مثل رضا خان قلدر هم از دست او به تنگ اومده بود.!!!!!!!!!
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین